جنگ تحمیلی
-
فرمانده گروه ۱۱ توپخانه نیروی زمینی ارتش:
فرهنگشهید سلیمانی یکی از پدیدههای قرن اخیر بود
فرمانده گروه ۱۱ توپخانه نیروی زمینی ارتش گفت: شهید حاجقاسم سلیمانی یکی از پدیدههای قرن اخیر بود تاجاییکه سوریه و عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید و شر آمریکا و داعش را از منطقه کم کرد.
-
فرهنگتنها چیزی که میخواستم آب بود!
«پرستار اولی که آمد بالای سرم و احوالپرسی کرد، گفت: برادر چیزی نمیخواهی؟ گفتم: آب میخواهم. رفت و یک پارچ استیل پر از آب آورد و من تا ته آن را سر کشیدم. بعد گفت: حالا اگر میتوانی تحمل کن. ناگهان احساس کردم سروگوشهایم دارد از شدت درد متلاشی میشود.»
-
فرهنگجاسازی زیر صندلی اتوبوس!
«لحظه وداع بچهها با هم را نگاه میکردم که پیکی از ستاد آمد و گفت: از نهاوند زنگ زدهاند و با امیر سلگی کار دارند. امیر را صدا کردم و به اتاق مخابرات رفتیم. تا زمان حرکت چنددقیقهای باقی بود، وقتی تماس گرفتم، مادرزنم پشت خط بود. به امیر گفتم: مبادا حرفی از عملیات بزنی.»
-
روایت یک سراستاد خلبان از سالهای حضورش در ارتش(۱)؛
فرهنگهوانیروزیها فرشتگان آسمانیاند
«نخستین شهید هوانیروز، دانشجوی من خلبان محمدرضا وجدانی بود. او با استاد خلبان ایرانی آموزش گرفت و خلبان شد و تاریخ کشورم حماسه او را در دفاع از حریم امنیت ایران اسلامی فراموش نخواهد کرد. وجدانی در تابستان سال ۱۳۵۸ در دفاع و پشتیبانی از نیروهای شهید چمران و شهید صیادشیرازی در غرب حماسه آفرید.»
-
زیرخاکیهای دفاع مقدس؛
فرهنگتحصیل در جبهه
از جنگ تحمیلی هشتساله، فیلمهایی به یادگار مانده که لحظههای نابی از آن دوران را به ثبت رسانده است.
-
فرهنگتوپ چارلول!
«تصمیم گرفته بود به هر قیمتی شده معبر را باز کند و آتش جهنمی آن توپ چارلول که مانع پیشروی ستون شده بود را خاموش کند. ردیف آخر را هم باز کرد و خودش را به طرف دیگر کلافها کشاند؛ لباسهایش به خارها گیر کرده و پاره شده بودند و خون زیادی از دستها و بدنش بیرون میزد.»
-
فرهنگعملیاتهای رمضانی دفاع مقدس
در دوران جنگ تحمیلی، چند عملیات مهم ازجمله «عملیات محدود رمضان»، «عملیات رمضان» و «عملیات قدس یک» در ماه رمضان توسط رزمندگان روزهدار ایرانی به ثبت رسیده است.
-
فرهنگوقتی حرفی برای زدن نداشتیم
«امکانات و تجهیزات برادران رزمنده، آن روزها بسیار شگفتانگیز و باورناپذیر بود. گروهان ما یک لندروز قراضه داشت که هم آمبولانس بود، هم ماشین تدارکات و هم ماشین غذا. یک روز که پنچر شده بود، نه آب داشتیم و نه غذا چون خاکریز نداشتیم و در وسط دشت بودیم.»
-
فرهنگتنگه کل داوود
«این همه به آب و آتش زده بودم بیام جبهه. حالا اول بسمالله زبانم از ترس بند آمده بود. خمپارهای زوزه کشید و کنار ماشین زمین خورد. دوباره از جا پریدم. تازه داشتم معنای منطقه جنگی را میفهمیدم، منطقهای پر از صدای انفجار و زوزه وقت و بیوقت گلولهها.»
-
فرهنگآنچه در عملیات بیتالمقدس ۵ گذشت
بیستودوم فروردینماه سال ۱۳۶۷، سالروز اجرای عملیات بیتالمقدس ۵ در منطقه عمومی پنجوین است که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران و با هدف وارد کردن ضربه به سازمان رزمی دشمن به مرحله اجرا گذاشته شد.
-
امیر سپهبد شهید علی صیادشیرازی در آیینه خاطرات دو همرزم(۲)؛
فرهنگمردی که دلتنگ آسمان بود
«آن موقع صیادشیرازی، فرمانده نیروی زمینی بود. تقدیرها انجام شد و نوبت به من که رسید، به محض دیدنم گفت: «یوسفی، افسر شدی؟! میدانستم با پشتکاری که داری، حتماً موفق میشوی، خوشحالم که این تواناییها را داری.»
-
رئیس عقیدتی سیاسی مرکز آموزش شهید وطنپور تاکید کرد:
فرهنگشهید صیاد شیرازی، محور انسجام نیروهای مسلح
رئیس عقیدتی سیاسی مرکز آموزش شهید وطنپور هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی در اصفهان گفت: شهید صیاد، محور تعامل، همکاری، وحدت و انسجام میان نیروهای مسلح نظام مقدس اسلامی بود، موضوعی که بسیار ارزشمند و موثر در میدان نبرد است.
-
فرهنگصیاد، فخر ارتش قهرمان
گردنه چهار زبر و تنگه حسنآباد در مرصاد، مجاهدت شهید صیادشیرازی را در خود به یادگار دارند، آنجا که خصم منافق با حمایتهای ارتش درمانده صدام از مرز خسروی گذشتند و بخشی از دیار ایران اسلامی را تسخیر کردند.
-
امیر سپهبد شهید علی صیادشیرازی در آیینه خاطرات دو همرزم؛
فرهنگمیداندار وحدت
فرا رسیدن سالگرد شهادت امیرسپهبد علی صیادشیرازی بهترین فرصت است تا به واکاوی شخصیت یکی از نابغههای نظامی ایران بپرداریم، نابغهای که بسیاری او را نقطه وصل ارتش و سپاه در تاریخ انقلاب اسلامی میدانند.
-
بیانیه وزارت دفاع به مناسبت سالروز شهادت سپهبد علی صیادشیرازی:
سیاستشهید صیادشیرازی شکوه اقتدار نظامی را به جهان اسلام ارائه کرد
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در بیانیهای نوشت: شهید صیادشیرازی شکوه اقتدار نظامی را با رفتار مومنانه و مردمی به عنوان الگویی از فرماندهی خدامحور به جهان اسلام ارائه کرد.
-
زیرخاکیهای دفاع مقدس؛
فرهنگمراسم معرفی فرماندهان پیش از آغاز عملیات والفجر ۸
از جنگ تحمیلی هشت ساله، فیلمهایی به یادگار مانده که لحظههای نابی از آن دوران را به ثبت رسانده است.
-
فرهنگدرد ماندن!
«با رفتن ما، مصطفی بدجوری تنها میشد. حالش گرفته بود، دلم به حالش سوخت. دردِ ماندن را آنجا فهمیدم. دستم را که به طرفش دراز کردم. مکث کرد، دستهایمان که در هم گره خورد. سعی کردم لبخندی ساختگی بزنم، او هم خندید اما سرد؛ به دنبال شوخیای ذهنم را کاویدم تا بلکه با خوشی از هم جدا شویم.»
-
خاطره رزمنده لشکر ۳۱ عاشورا از دیدار با شهید مهدی باکری؛
فرهنگفرماندهای که ناز میکرد!
«از طرفی آن فرد قبول نمیکرد و میگفت: اگر من در عکس باشم، آن عکس خواهد سوخت! از سوی دیگر فرمانده سپاه اصرار و آن جوان ناز میکرد! این وسط ما هم متعجب بودیم و کمی ناراحت. در دلم میگفتم: ما میخواهیم با شما (فرمانده سپاه) عکس یادگاری داشته باشیم و چرا اصرار به حضور رانندهتان در عکس دارید!»…
-
فرهنگیک نشانی از شلمچه تا گلزار شهدا
«تا چشمانم به گلزار افتاد، همان تصویر شلمچه نمایان شد؛ فقط اشک میریختم و نمیتوانستم روی پاهایم بایستم. رفتم جلو و مزار شهدا را نگاه کردم، همه شهدا برای شلمچه، طلائیه و خونینشهر خرمشهر بودند.»
-
فرهنگماجرای یک عهد ۲۲ نفره
«وقتی بچهها آن را در سنگر نوشتند، امضایش کردیم. اصل این سند در ستاد کنگره شهدای استان سمنان موجود است، همان عهدنامهای که میگفت هرکس شهید شد باید بقیه را شفاعت کند، در غیر این صورت هر روز به نیت همگی نماز بخواند.»
-
فرهنگحمیدیه؛ مقر سپاه در دوران دفاع مقدس
حمیدیه به علت قرار گرفتن در مسیر اهواز_سوسنگرد، یکی از مناطق مهم و حساس جنگ و دروازه ورود به شهر اهواز به شمار میرفت، به همین علت دشمن با عبور از محور چزابه_بستان_سوسنگرد در هفتم مهرماه ۱۳۵۹ خود را بهروستای «کوت سیدنعیم» در پنج کیلومتری حمیدیه رسانید.
-
زیرخاکیهای دفاع مقدس؛
فرهنگدفاع جانانه
از جنگ تحمیلی هشت ساله، فیلمهایی به یادگار مانده که لحظههای نابی از آن دوران را به ثبت رسانده است.
-
فرهنگجنگ جهانی پنجم!
«برزو خیلی شجاع بود. او را در کنار دست سیدرسول ذهبی در محور حیانیه گذاشتم و انصافاً شب عملیات خوب عمل کردند. بعدها سیدرسول برایم گفت: در آخرین لحظه که برزو را دیدم خیلی سنگین شده بود و عجیب آن که نمیخندید.»
-
فرهنگنماز شب اجباری!
«شب سوم فرارسید، آقارحیم علاوه بر روشن کردن واکمن و نوار مناجات حاجمنصور ارضی در زیر پتو، دو سه نفر نیروی کمکی دیگر را فراخوانده و با خود به میدان رزم آورده بود، در این شب، جناحین صورت و هیچ جای پهلوی من از حمله آقا رحیم و همرزمانش سالم نماند!»
-
فرهنگمن بچه نیستم!
«فرمانده لشکر در میان افراد گردان ناگهان نگاهش به نوجوانی کمسنوسال میافتد، جلو میرود و او را به حضور میخواند. بسیجی نوجوان که یک روستایی است، کلاه کاسک او تا زیر ابروانش را فراگرفته و پیشانی بندش را هم روی آن نصب کرده، تجهیزات رزم را نیز به خود بسته است.»
-
روایتی از زندگی شهید حمید شرافت؛
فرهنگچشمی که زودتر روانه بهشت شد
«چند روزی بیشتر به عید نوروز سال ۱۳۶۳ باقی نمانده بود. مادر به رسم محبت مادرانهاش یک دست لباس نو برای حمید گرفت و برای اینکه یک همسر خوب قسمت او شود، یک ختم قرآن نذر کرد. هنوز ختم قرآن مادر تمام نشده بود که خبر شهادت او آمد.»
-
فرهنگملاقات خدا
یک کاربر فضای مجازی به ماجرای درخواست شهید علمالهدی در شب عملیات اشاره کرد.
-
فرهنگجهاد فی سبیلاللهمان را تاخت زدیم!
«حوصلهام سر رفت و بلند شدم راه افتادم دم در آقای مسنی جلویم را گرفت که چه شده؟ گفتم: آوردهام تاییدیه جبههام را امضا کنند. پیدایشان نیست! گفت: امضایش بکنند، میخواهی چه کارش کنی؟! نشان امام زمان بدهی؟! نگاهی خیره به صورتش، فکری به حرفش کردم و ریختم به هم.»
-
فرهنگبه سوی رستگاری در مسیر رستگاری
«مجتبی خیامالحسینی به همراه تیمش سعی کرده است که در مستند «در مسیر رستگاری» نشان دهد که بیشترین رکوردهای فعالیتهای پزشکی در زمان جنگ متعلق به تیمهای پزشکی ایرانی در زمان جنگ بوده است.»
-
فرهنگرمضانهای زمان جنگ از خاطرمان نمیرود!
«بعضی از بچهها که شبکار بودند و تا صبح کار کرده بودند با وجود خستگی باز هم روزه میگرفتند، به هر حال میطلبید که یک آب خنک یا یک غذای گرم باشد که با آن افطار کنند ولی نبود، ناخودآگاه بچهها حال و هوایشان عوض میشد و به یک فضای دیگر میرفتند.»