به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «اهمیت دیپلماسی هنر در بهبود برند ملی» نوشت: هنر از دیرباز به عنوان ابزاری قدرتمند برای تقویت درک فرهنگی، ترویج گفتوگو و ایجاد پلهایی بین ملتها بوده است. دیپلماسی هنر و دیپلماسی هنری دو رویکرد متمایز هستند که اهمیت بیان هنری را در حوزه دیپلماسی برجسته میکنند. اما تمایز این دو در چیست؟
دیپلماسی هنری به استفاده عمدی از فعالیتهای هنری و فرهنگی به عنوان ابزار دیپلماتیک برای دستیابی به اهداف دیپلماتیک، تقویت روابط بینالمللی و ارتقای تفاهم بین فرهنگی اشاره دارد. این برنامه شامل ابتکاراتی مانند برنامههای تبادل فرهنگی، جشنوارههای بینالمللی، اقامت هنرمندان و تأسیس مؤسسههای فرهنگی است. دیپلماسی هنر قدرت هنر را در شکل دادن به ادراکات، ایجاد ارتباطات و ترویج روابط مسالمتآمیز بین ملتها به رسمیت میشناسد. از سوی دیگر، دیپلماسی هنر بر نقش خود به خودی و ذاتی هنرمندان و آثار آنها در دیپلماسی متمرکز است.
هنرمندان میتوانند به تنهایی به عنوان دیپلمات عمل کنند و از مرزهای سیاسی عبور کنند و بین مردم ارتباط و تفاهم ایجاد کنند؛ بدون اینکه دستگاه دیپلماسی یا وزارت خارجه بهطور مستقیم دخالتی در این روند داشته باشد. دیپلماسی هنر بر تأثیر بیان هنری بر روابط دیپلماتیک و توانایی هنر در انتقال پیام و ترویج گفتوگو بدون تشریفات دیپلماسی سنتی تأکید دارد.
هنر، مهمترین دیپلمات ایران
صدها سال پس از مرگ حافظ، ادیب بلندآوازه آلمانی، گوته، در دیوان غربی شرقی خود حافظ را همچون معبود ادبی خود میستاید و او را جلوهای از معبود ابدی میبیند. به این ترتیب، ملت آلمان که گوته را قهرمان ادب و فرهنگ خود میداند، با حافظ، با ایران و با شرق آشنا میشود و خواهناخواه آن را با نگاه متفاوتی مینگرند. این دیپلماسی هنر است. هنر خودش یک دیپلمات است که فعالانه و ماهرانه کشورهای جهان را میگردد و از زیبایی ایرانی بودن سخن میگوید. فیتز جرالد کسی بود که جهان را با خیام آشنا کرد. خیام را برخی از هنرشناسان، سیمرغ قله هنر میشناسند.
او در نظر بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر نه یک شاعر طراز اول بلکه از اساس هنرمندی بینظیر است. خیام بخواهیم یا نه سفیر ما، رایزن فرهنگی ما، مذاکرهکننده ارشد ما و دیپلمات زیرک ماست. هرچند خود او اکنون کوزهای شده در کارگه کوزهگران اما هنرش، در حال تقویت وجهه و برند ملی ایرانزمین است. دیپلماسی هنر و دیپلماسی هنری از چند جهت برای ایران و تمام ملتها اهمیت اساسی دارد که در ادامه، به این جهات میپردازیم.
تبادل و تفاهم فرهنگی
ایران با شرکت در برنامههای تبادل فرهنگی، میزبانی جشنوارههای بینالمللی و ترویج هنرها و صنایع دستی سنتی خود، میراث فرهنگی خود را به نمایش میگذارد، درک بینفرهنگی را تقویت میکند و باورهای غلط درباره کشور را به چالش میکشد. ایران از طریق بیان هنری میتواند دیدگاهها، سنتها و ارزشهای منحصربهفرد خود را منتقل کند و در نهایت درک عمیقتر بین ملتها را ارتقا دهد.
ایجاد روابط دیپلماتیک
دیپلماسی هنر به عنوان ابزاری برای ایران برای ایجاد و تقویت روابط دیپلماتیک با سایر کشورها عمل میکند. ایران از طریق مؤسسات فرهنگی، اقامتگاههای هنرمندان و پروژههای هنری مشترک، میتواند پلهای فرهنگی ایجاد کند و قدرت نرم خود را تقویت کند و به گفتوگو و همکاری دیپلماتیک کمک کند.
حفظ میراث فرهنگی
مشارکت ایران در دیپلماسی هنر به حفظ و ارتقای میراث فرهنگی خود گسترش مییابد. تلاشهای مشترک بین ملتها برای حفاظت از مکانهای میراث فرهنگی، آثار باستانی و شیوههای سنتی نه تنها از تاریخ غنی ایران محافظت میکند، بلکه فرصتهایی را برای تبادل فرهنگی و احترام متقابل ایجاد میکند.
روزنامه سیاست روز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اسرائیل، بدون دولت و فاقد امنیت» نوشت: همزمان با اذعان رسانههای صهیونیستی مبنی بر تشدید بحران و اعتراضهای داخلی در این رژیم، وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی با اشاره به تشدید عملیات گروههای مقاومت در کرانه باختری، گفت کنترل اوضاع از دست کابینه خارج شده و امنیت ندارند.
«آویگدور لیبرمن» رئیس حزب «یسرائیل بیتنو» و وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی به عملیات تیراندازی امروز در جنوب کرانه باختری واکنش نشان داد. رسانههای صهیونیستی، خبر دادند که در ایستبازرسی «یفوع» در جنوب کرانه باختری تیراندازی شده و به دنبال آن ۳ شهرکنشین مجروح شدهاند و حال یکی از آنها وخیم است. وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی با اشاره به بیانیه گروههای مقاومت که عملیات تیراندازی در جنوب کرانه باختری را تبریک گفتند، از ناامن شدن کرانه باختری انتقاد کرد.
آویگدور لیبرمن با بیان اینکه تنها در شهر جنین در شمال کرانه باختری عملیات رخ نمیدهد، بلکه آنها در سراسر کرانه باختری شاهد عملیات استشهادی هستند، گفت: «نه حاکمیتی در کار است و نه امنیتی. کابینه قدرت بازدارندگی و کنترل خود را از دست داده است.»
طارق سلمی، سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، بعد از انجام عملیات در جنوب کرانه باختری، در واکنش به این عملیات گفت: «عملیات دلیرانه مقاومت در نزدیکی ایستبازرسی نظامی تفوع در بیت لحم را تبریک میگوئیم و آن را پاسخ طبیعی و مشروع به جنایتهای ارتش اشغالگران، شهرکنشینان و ورود غیرقانونی آنها به مسجدالاقصای شریف میدانیم.» «کتائب عزالدین القسام» شاخه نظامی حماس در کرانه باختری، خبر داد که رزمندگان این گروه به بمبهای ضدزره «شواظ ۱» مجهز شدهاند و از آنهای علیه نظامیان صهیونیست در کرانه باختری استفاده کردهاند.
در این میان مقامات رژیم صهیونیستی با ابراز نگرانی از تشدید تمرد و طغیان در ارتش این رژیم، یک عملیات روانی برای مهار این پدیده به راه انداختهاند و این روزها مدام از نبوغ و ابتکار عملی «سید حسن نصرالله» و احتمال انجام عملیات پیشدستانه حزبالله لبنان سخن میگویند.«یوسی یهوشع» خبرنگار نظامی روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحرونوت، با ابراز نگرانی از بهرهبرداری حزبالله لبنان از تمرد نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی بهویژه خلبانان و افسران نیروی هوایی، هشدار میدهد که «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان، مرد شماره دو مقاومت پس از سردار شهید «قاسم سلیمانی» است و باید مراقب او بود.
این روزنامهنگار صهیونیست در ادامه تلاش میکند واقعیت توانمندی بینظیر رهبری نصرالله را به نظامیان و جامعه معترض صهیونیست گوشزد کند و مینویسد: «او به خوبی میداند که تهدیدهای خلبانان دوشادوش نیروهای ذخیره در گشت ستاد کل به چه معناست. او به خوبی میداند که این تراژدی به کادر نیروی هوایی که دستکم ۵۰ درصد از کل اسکادرانهای فعال را تشکیل میدهند، نیز سرایت کرده و میکند.»
روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در گزارشی به برنامههای شهرکنشینان برای تحت فشار قراردادن کابینه «بنیامین نتانیاهو» جهت توقف اصلاحات قضائی پرداخته و از گسترش دایره اعتراضات خبر داد.رسانههای صهیونیستی از جمله روزنامه «هاآرتص» در گزارشهایی به برنامههای شهرکنشینان در هفته آینده اشاره کرده و تاکید کردند که با افزایش فشارها بر کابینه «بنیامین نتانیاهو»، وضعیت از «اختلال» به «فلج» در سرزمینهای اشغالی منتقل میشود.
روزنامه هاآرتص در گزارشش به گامهای برنامهریزی شدهای از سوی معترضان اشاره کرد که شامل گسترش دایره اعتراضات، افزایش تمرد نیروهای ذخیره و داوطلب از خدمت در ارتش، فشار بر شرکتهای بزرگ و تشکلهای کارگری و تلاش برای ایجاد اعتصاب در سرزمینهای اشغالی برای لغو روند قانونگذاری اصلاحات قضائی در هفته آینده میشوند.
وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در طرحی که مدعی است به درگیریهای دو طرف فلسطینی و اسرائیلی پایان خواهد داد، سه گزینه را پیش روی فسلطینیها قرار داد که شامل زندگی بدون حقوق در اراضی اشغالی، کوچ و قتل برای کسانی است که اصرار به مقاومت مسلحانه دارند.
بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی و یکی از چهرههای برجسته راستگرا و افراطی این رژیم در مقالهای با عنوان «طرح شوم اسرائیل» در مجله عبری زبان «هاشیولوش» آورد، راهحل دو کشوری به بنبست رسیده و زمان آن فرارسیده است که این نمونه را کنار بزنیم و راه مناسبی برای خروج از این زنجیره بیپایان بیابیم.
اسموتریچ در مقاله خود نوشت، تحقق این هدف در وهله اول نیازمند انجام اقداماتی همانند اعمال حاکمیت کامل رژیم صهیونیستی بر مناطق کرانه باختری، پایان مناقشه شهرکسازی با احداث شهرها و شهرکهای جدید در عمق منطقه و جذب صدها هزار شهرکنشین دیگر برای زندگی در آنجا است.
«ایتامارا بن گویر» وزیر امنیت داخلی کابینه راست افراطی رژیم صهیونیستی نیز از به شهادت رساندن بیش از ۱۵۰ شهروند فلسطینی از زمان آغاز بهکار این کابینه ابراز افتخار کرد. کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی از آماده شدن معترضان به لایحه تغییرات قضائی برای تجمع در محل سخنرانی رئیس این رژیم در واشنگتن خبر داد.
اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی قرار است طی سفر به آمریکا در کنگره سخنرانی کرده و با جو بایدن، رئیسجمهور این کشور دیدار کند. برخی نمایندگان آمریکایی اعلام کردند که سخنرانی رئیس رژیم صهیونیستی در جریان سفر به آمریکا را تحریم خواهند کرد. خبر دیگر آن که صهیونیستهای غاصب در ادامه تجاوزهای خود به مسجدالاقصی، مجدداً به این مکان مقدس یورش بردند.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ایران، یک گام فراتر از تحریمها» نوشت: تحریمهای غرب و آمریکا علیه ایران در ۴۴ سال گذشته همه بخشها و حوزههای اقتصادی و سیاسی ایران را فرا گرفتهاند، شرکتهای نفتی را از معامله با ایران منع کردهاند، پای شرکای اقتصادی را از ایران بریدهاند و در نهایت از ۶ سال پیش به این سو خود را در قالب «فشار حداکثری» بر ساختار جامعه ایرانی تحمیل کردهاند.
با این حال ایران در حدود نیم قرن گذشته در مواجهه با تحریمها، تجربه دور زدن آنها را نیز بهدست آورده است، تا آنجا که اکنون مسئله اصلی واشنگتن در مواجهه با تهران چگونگی جلوگیری از دور زدن تحریمها توسط ایران است. منابع آمریکایی هم به موفقیت تهران در دورزدن تحریمها اذعان دارند، تا آنجا که در میانه جنگ اوکراین، آمریکاییها نگران آن هستند که ایران به روسیه ترفندهای بیاثر کردن و شکست تحریمهای نفتی را بیاموزد.
اثرسنجی تحریمها
با آنکه طی سالهای گذشته همواره بخش عمده تحریمهای آمریکا و غرب متوجه بخش نفتی بهعنوان بخش اصلی اقتصاد ایران بوده است، اما وضعیت خرید و فروش و تعاملات نفتی ایران یکی از بهترین نشانهها درباره میزان اثرگذاری تحریمها علیه ایران است. وبگاه آمریکایی بلومبرگ حدود یک ماه پیش در گزارشی نوشت، ایران در حال حاضر بیشترین میزان نفت خام در ۵ سال گذشته را صادر میکند.
همچنین بنا بر اعلام مؤسسههایی نظیر کپلر، SVB انرژی اینترنشنال، FGE و آژانس بینالمللی انرژی، میزان صادرات نفت ایران در حال حاضر به بالاترین میزان از زمان اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۸ رسیده است و بیشتر این محمولهها به سوی چین، بزرگترین واردکننده نفت جهان میرود. در واقع افزایش فروش نفت ملموسترین علامتی است که نشان میدهد که ایران با وجود تحریمها توانسته روابط اقتصادی خود را در منطقه ترمیم کند.
به گفته مؤسسه کپلر، با اینکه تحریمهای آمریکا پابرجاست، صادرات محمولههای نفت خام ایران از پاییز گذشته دوبرابر شده و درماه می به ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسیده است. روز شنبه نیز یک گروه از سناتورهای جمهوریخواه با ابراز نگرانی از تداوم فروش نفت ایران بهرغم تحریمهای آمریکا، خواهان اقدامات بیشتر دولت جو بایدن برای توقف صادرات انرژی ایران شدند.
شرکتهای مالی همکار ایران در خارج
راههای مختلفی برای دور زدن تحریمها از سوی ایران وجود دارد و وبگاه آمریکایی پولیتیکو در این ارتباط معتقد است که جمهوری اسلامی ایران با ساختن ساختار اقتصادی موازی و خصوصی در خارج از مرزهای خود از طریق شرکتهای تجاری و بانکهای خارجی مستقر در اروپا و آمریکا توانسته کنترلها و محدودیتهای وزارت خزانهداری آمریکا در اجرای تحریمها را ناکام بگذارد.
براساس این گزارش، بانکهای غربی مانند کومرتسبانک (Commerzbank) و دویچه بانک(Deutsche Bank) آلمان و همچنین شرکت خدماتبانکی و سرمایهداری سیتیگروپ (Citigroup) در آمریکا نقش مهمی در کمک به ایران برای کسب درآمدهای صادرات نفتی خود از طریق معاملات خارج از چارچوبهای معمول ایفا میکنند.
معاملات پایاپای
تهاتر و یا معاملات پایاپای از دیگر روشهای ایران برای بیاثر کردن و دور زدن تحریمها طی همه سالهای گذشته بودهاند. پولیتیکو در این ارتباط گزارش میدهد که حجم معاملات تحریمگریز پایاپای که توسط شبکه فعالان بازرگانی ایران و دیگر کشورها انجام میشود، به بیش از دهها میلیارد دلار در سال میرسد. این معاملات به دلیل عدماستفاده از ارز، قابلیت تحریم را نخواهند داشت.
گزارش بانک جهانی در اواخر پاییز سال گذشته نیز نشان میدهد که اقتصاد ایران توانسته است نشانههایی از رشد را تجربه کند. به گفته بانک جهانی، آنچه موجب ادامه حیات صادرات نفت ایران میشود، «صادرات غیرمستقیم به چین» است و در موارد متعددی این صادرات نفت بهصورت پایاپای با دیگر کالاها انجام شده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وطندوستی به شما نمیآید!» نوشت: ۱- از «کارل مارکس» جامعهشناس و اقتصاددان آلمانی که مکتب مارکسیسم برگرفته از نظرات و دیدگاههای او در کتاب «سرمایه» است، نقل شده که گفته بود؛ وقتی ترجمه انگلیسی کتاب سرمایه را خواندم، تازه فهمیدم که چه نوشته بودم!
شاید این گفته از مارکس نباشد و به او نسبت داده باشند! مارکس پیچیده مینوشت و نوشتهاش نامفهوم به نظر میرسید اما صرف نظر از درستی و یا نادرستی _و صد البته نادرست_ بودن نظراتش، میدانست چه میخواهد بگوید! اما بسیار دیده شده که کسانی از روی عمد، برای پنهان کردن منظور اصلی خود به پیچیدهنویسی روی میآورند! این روال را در میان برخی از سیاستپیشهها میتوان دید. آنها چنته خالی از استدلال خود را با کلیگوییهای بیسر و ته پوشش میدهند!
۲- هفته گذشته روسیه و شش کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس در پایان نشست خود در مسکو بیانیه مشترکی صادر کرده و در بخشی از آن «خواهان ارجاع پرونده جزایر سهگانه به دیوان بینالمللی دادگستری به منظور حل و فصل این مسئله مطابق با مشروعیت بینالمللی» شده بودند! این اقدام پلشت دولت روسیه و نادیده گرفتن حاکمیت رسمی و اثبات شده ایران بر جزایر سهگانه، بلافاصله با واکنش تند و اعتراض شدید وزارت امور خارجه کشورمان روبهرو شد. سفیر روسیه به وزارت خارجه احضار شد، وزیر خارجه به تندی با آن برخورد کرد. رئیسجمهور و رئیسمجلس به صراحت اعلام کردند که روی منافع ملی کشورمان با هیچ کشوری تعارف نداشته و مماشات نمیکنیم.
۳- دیروز شماری از مدعیان اصلاحات در واکنش به اقدام روسیه و تحت عنوان «جمعی از سفرا و دیپلماتهای ارشد جمهوری اسلامی ایران»! بیانیهای صادر کردند. در بخشی از این بیانیه ضمن محکوم کردن اقدام اخیر دولت روسیه، با کنایه به دولت سیزدهم آمده است: «سیاست شرقگرایی یکسویه و غربستیزی افراطی و انکار روابطی متوازن با کشورها و قدرتهای جهانی بدون توجه به الزامات ژئوپلیتیکی ایران خسارات غیرقابل جبرانی را به منافع کشور وارد ساخته و هزینههای گزافی را تحمیل مینماید»!
درباره بیانیه مدعیان اصلاحات گفتنیهایی وجود دارد:
۴- دولت سیزدهم در مقابل اقدام غیرقابل توجیه دولت روسیه باید چه کاری میکرد که نکرده است؟!
الف: آیا باید با روسیه اعلام جنگ میکرد؟! بدیهی است که این گزینه با هیچ منطق و شعوری مورد قبول و قابل توجیه نیست.
ب: باید روابط دیپلماتیک خود را با روسیه قطع میکرد؟! این گزینه نیز پذیرفتنی نیست. ادعای مالکیت امارات بر جزایر سهگانه ایران، ادعای جدیدی نیست. مگر انگلیس و فرانسه و آلمان و بسیاری از کشورهای اروپایی همسو با شورای همکاری خلیجفارس همین ادعای پوچ و مسخره را بارها تکرار نکردهاند؟! چرا شما مدعیان اصلاحات در تمامی آن موارد مهر سکوت بر لب زده و نه فقط دست به قطع رابطه نزدید، بلکه کمترین (تاکید میشود که کمترین) اعتراضی هم نکردید؟! آیا غیر از این است؟!
ج: و اما، دولت سیزدهم بلافاصله بعد از صدور بیانیه مشترک روسیه و شورای همکاری خلیجفارس بدون کمترین ملاحظه و مماشات این بیانیه را محکوم نموده و از موضع اقتدار اعلام کرد که با هیچکس روی منافع ملی و تمامیت ارضی کشور تعارف و مماشات ندارد تا آنجا که علاوهبر احضار سفیر و اعلام موضع صریح وزیر خارجه، رئیسجمهور و رئیسمجلس هم قاطعانه این اقدام روسیه را محکوم کرده و نسبت به آن هشدار جدی دادند.
۵- مشکل شما مدعیان اصلاحات دفاع از حاکمیت ملی نیست! انکار نکنید. شما در بیانیه خود بر توازن در سیاست خارجی تاکید کردهاید ولی در همان حال از مقابله ایران با جنایات فراوان آمریکا با عنوان «غربستیزی افراطی»! یاد کردهاید. چرا؟! جمهوری اسلامی در مقابله با آمریکا افراط کرده است یا آمریکا طی ۴۴ سال گذشته از هیچ جنایتی علیه ایران و مردم این مرز و بوم دریغ نکرده است؟! آیا این نگاه نشانه وابستگی و یا دستکم احساس حقارت شما در مقابل دشمنان تابلودار ملت ایران نیست؟! بخوانید و خودتان قضاوت کنید!
۶- بعد از صدور بیانیه مشترک روسیه با شش کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس که در آن مالکیت ایران بر سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی قابل بررسی دانسته شده بود! دولت آقای رئیسی بلافاصله با قاطعیت علیه آن موضع گرفت و حالا فقط به چند نمونه از مواضع دولتهای مدعی اصلاحات در موارد مشابه نگاه کنید! وقتی از پایگاه زیرزمینی موشکهای جمهوری اسلامی ایران رونمایی شد، صدای نزدیک به جیغ اصلاحطلبان به هوا رفت. برای چه؟! میگفتند چرا روی موشکها، جمله مرگ بر اسرائیل نوشته شده است و اعتراض میکردند که این نوشتهها آمریکا را عصبانی میکند و به مذاکرات لطمه میزند! این موضع ذلیلانه کجا و موضع مقتدرانه دولت سیزدهم در مقابل اقدام پلشت روسیه؟! شما مدعیان اصلاحات آنگونه که ادعا میکنید، طرفدار توازن در سیاست خارجی هستید یا وابستگی به آمریکا؟!
۷- آقایان مدعی اصلاحات آیا فراموش کردهاید که در دولت شما؛
باراک اوباما رئیسجمهور اسبق آمریکا، در اظهارنظری بیشرمانه، مردم ایران را «یاغی» نامید؟!
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا مردم ایران را «تروریست» معرفی کرد؟!
جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا پس از ترور حاج قاسم، سردار شهید دلها، از این اقدام جنایتکارانه حمایت کرد؟!
وندی شرمن، مقام ارشد آمریکایی در دولت اوباما در اظهارنظری گستاخانه مدعی شده بود که «فریب و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است»؟!
مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا در اظهارنظری بیشرمانه گفته بود «ایران اگر میخواهد مردمش چیزی برای خوردن داشته باشند باید به حرف آمریکا گوش کند»؟! چیزی شبیه اظهارات آقای روحانی که آب خوردن مردم را هم به مذاکرات گره میزد!
همزمان با اغتشاشات سال گذشته، امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه با دخالت در امور داخلی کشورمان و بیاحترامی به تمامیت ارضی ایران، از گروهکهای تروریستی تجزیهطلب حمایت کرده بود؟!
چرا دولت تحت مدیریت شما نه فقط هیچ واکنشی نشان نداد بلکه با پیروی از دیپلماسی التماسی ذلیلانه، دولت آمریکا را کدخدا! و اوباما را مؤدب! نیز لقب داد؟!
۸- مدعیان اصلاحات نه فقط در مقابل نقض حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه هیچ واکنشی نداشتهاند، بلکه رسماً و علناً از بیانیههای شورای همکاری کشورهای عرب خلیجفارس حمایت هم کردهاند! تعجب میکنید؟! به این بخش از سخنان آقای ظریف در سفر به کویت (۱۱ آذرماه ۱۳۹۲) توجه کنید. ایشان در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که «ایران درباره مالکیت بر جزیره ابوموسی آماده مذاکره است»!
آقای ظریف را به طرفداری از دیپلماسی پادشاهان قاجار و رضاخان و محمدرضا پهلوی متهم نمیکنیم ولی اظهارات ایشان در مصاحبه یاد شده چه بخواهند و بدانند و چه نخواهند و ندانند با اقدامات وطنفروشانه قاجارها و پهلویها قابل مقایسه است! کدام دیپلمات وطندوستی اعلام میکند که بر سر بخشی از اراضی تحت مالکیت وطن خود آماده مذاکره است؟!
۹- گفتنی است که در هیچیک از نمونههای وادادگی اصلاحطلبان در مقابل آمریکا _که فقط به اندکی از آن بسیارها اشاره شد_ از هیچیک از سرکردگان و رسانههای مدعی اصلاحات کمترین صدایی به اعتراض بلند نشد و قلمی به دفاع از ایران و ایرانی بر کاغذ نچرخید!
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «کوچ اجباری به حاشیهها» نوشت: آن سوی هیاهوی شهر، پشت دیوارهای بلند بتنی، اندکی دورتر، مردمانی زندگی میکنند که به قول خودشان آمدهاند روی خوش زندگی را اینجا ببینند و زندگیشان رنگ و لعابی بگیرد. آمدهاند شهرنشین شوند، اما از «شهر» فقط «حاشیه» اش به آنها رسیده است! حاشیهنشینهایی که از زرق و برق شهر و مدرنیته، تنها نامی تازه نصیبشان شده؛ «حاشیهنشین»!
عضو هیئت علمی گروه آموزشی اقتصاد شهری، دانشکده پژوهشهای عالی دانشگاه هنر اصفهان حاشیهنشینان را گروهی میداند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی میکنند و جذب نظام اقتصادی-اجتماعی شهر نشدهاند.
ناصریارمحمدیان ادامه میدهد: از علل ساختاری حاشیهنشینی میتوان به کمبود عرضه نسبت به تقاضا به دلیل رشد جمعیت و مهاجرت، نداشتن توان تملک مسکن در بخش گستردهای از مصرف کنندگان، وزن بالای هزینههای مسکن در کل هزینههای خانوار بهخصوص دهکهای پایین درآمدی اشاره کرد.
وی با تأکید بر اینکه یکی از علتهای حاشیهنشینی را باید در جذابیتهای مناطق شهری و دافعهها و عوامل بازدارنده محیطهای غیرشهری جستوجو کرد، ادامه میدهد: حاشیهنشینی، آسیبهای سنگینی به دنبال دارد به طوری که پیشبینی میشود ثمره گسترش و افزایش آن در ۱۰ سال آینده با انواع آسیبهای مختلف اجتماعی در جامعه نمایان شود. برای این مقوله، راهکار مقطعی، محدود، منطقهای و محلی نمیتوان ارائه داد و تا ساختارها به طور کلی متحول و دگرگون نشوند؛ نمیتوان گامی برای کاهش آن برداشت، ضمن اینکه هر نوع راهکار محلی و منطقهای در اصل شاید مُسکنی برای تسکین موقت درد باشد، بنابراین راهکارهای محلی و محدود نمیتوانند مانع رشد بذر این آسیبهای کاشته شده که در حال تنومند شدن است، باشند.
یارمحمدیان با تأکید بر اینکه گذشته از سیاستها، برنامههای اقتصادی و اجتماعی، سه عامل اصلی موجب جابهجایی جمعیت از نواحی محروم در کشور به سمت مناطق حاشیهای شهرها میشود؛ میگوید: عواملی چون محدودیت کار و اشتغال، فقر بهداشت و نیاز به مسکن به دلیل نداشتن آمادگی شهرهای کشور، زمینه را برای محرومیت مضاعف همراه با ناکامیها و سرخوردگیها فراهم میکند.
عضو هیئت علمی دانشکده پژوهشهای عالی دانشگاه هنر اصفهان با تأکید بر اینکه کوچ از روستا به شهرهای بزرگ موجب افزایش حاشیهنشینی شده، اظهار میکند: اگر بخواهیم به دنبال علت چرایی کوچ روستاییها به شهرها باشیم باید اقتصاد کشاورزی و اقتصاد روستایی را بررسی کنیم؛ مسئله آب و خشکسالی، محدودیتها و مدیریت ضعیفی که در بازار آب مشاهده میشود، سبب شده ساکنان روستا وضعیت درآمدی نامناسبی داشته باشند و مجبور به ترک روستا شوند. وی ادامه میدهد: مسئله نابسامانی بازار محصولات کشاورزی در روستاها موجب شده ساکنان روستا حاصل تلاششان را از تولید محصول کشاورزی دریافت نکنند. دریافت نکردن این منافع از سوی کشاورزان و سوق دادن این منافع به سوی یکسری دلال و واسطهگر، وضعیت درآمدی روستاییان شاغل در بخش کشاورزی را تحت تأثیر قرار داده و مهاجرت به شهرها سبب حاشیهنشینی شده است.
وی تأکید میکند: برای حل مشکل حاشیهنشینی باید بازار مسکن را به نحوی کنترل کنیم و در بحث عرضه و مدیریت تقاضا و متغیرهای کلان اقتصادی مثل نقدینگی و تورم به گونهای اقدام کنیم که سهم هزینههای خانوار برای تأمین مسکن کنترل شود و حداکثر پایینتر از ۴۰ - ۳۰ درصد باشد. بنابراین باید بتوانیم به همان نسبت که جمعیت حاشیهنشین داریم، بخشی را از طریق مهاجرت معکوس و با ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری به موطن خود بازگردانیم، چون این افراد در صورت داشتن شغل و امکانات ترجیح میدهند به شهر یا روستای خود بازگردند.
علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس نیز در گفتوگو با قدس درخصوص راهکارهای کاهش پدیده مهاجرت و حاشیهنشینی میگوید: وقتی در مورد مسائل اقتصادی صحبت میکنیم، هیچ راهی نداریم جز اینکه دولتمردان و اصحاب قدرت، برنامهریزان و سیاستگذاران به اصلاح وضعیت اقتصادی بپردازند و رکود تورمی حاکم بر جامعه را از بین ببرند، در غیر این صورت شاهد افزایش بیش از پیش این پدیده نامبارک خواهیم بود.
وی تأکید میکند: توزیع ثروت ناشی از تولید، رشد اقتصادی و توسعه باید متوازن صورت گیرد؛ یعنی میزان برخورداری افراد در استانهای مختلف باید یک تناسبی داشته باشد که هم عدالت رعایت و هم کمبود در این مناطق جبران شود؛ یعنی باید از دهکهای پایین، مناطق روستایی و از مناطق کمبرخوردار بیشتر حمایت کنیم تا مانع گسترش حاشیهنشینی شویم.
وی مدیریت بحران را یکی دیگر از راههای کاهش پدیده حاشیهنشینی میداند و بابیان اینکه در این زمینه بسیار ضعیف عمل کردهایم، ادامه میدهد: هنگامی که در معرض وقوع سیل و یا زمین لرزهای قرار میگیریم، اگر از قبل بدانیم در چنین مواقعی بر تعداد حاشیهنشینیهای ما افزوده خواهد شد و به افراد در چنین مواقعی آموزشهای لازم داده شود که مدیریت داشته باشند، طبیعتاً از میزان حاشیهنشینی کاسته خواهد شد.
وی برخورد مناسب با ساختوسازهای غیراصولی و افرادی که در حاشیه قرار میگیرند را یکی دیگر از راهکارهای کنترل حاشیهنشینی میداند و میگوید: برخورد درست و اجازه ندادن به رشد کردن مناطق حاشیهای از عواملی است که انگیزه را از افراد برای سکونت در این مناطق میگیرد؛ چراکه این مناطق هم مشکل بهداشتیدرمانی و هم مشکل حقوقی، قانونی و قضائی دارند.
وی در خصوص وظیفه دولت و نهادهای مسئول در کاهش حاشیهنشینی با تأکید بر اینکه وظیفه دولت و نهادهای مسئول در وهله نخست آمایش سرزمینی است؛ میافزاید: دولت باید در نخستین گام در هر منطقه به نیازسنجی، شناسایی توانمندیها و محدودیتهای آن بپردازد تا بر پایه آن برنامهریزی درستی صورت گیرد و بتواند خدمات زیربنایی همچون جاده، آب، برق و خدماتی همچون اشتغالزایی را در این مناطق توسعه دهد.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «هشتک امنیت» نوشت: مسیری که از سال گذشته تاکنون طی شده شاهد مثال خوبی است برای یادآور شدن تدین و هشیاری جامعه ایران. دو عنصری که هرگونه توطئهای را خنثی کرده و به شکست میکشانند. در طی چند دههای که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، جبهه متحد ضد ایران بارها این شکست را متحمل شده اما هر بار با درس نگرفتن از آن دوباره برای ضربه زدن به کشور تمام امکانات خود را بسیج کرده است.
فراخوانهای آشوبی که در چند وقت اخیر منتشر شده نشان میدهد شکست سال گذشته برای برخورد معاندان با دیوار واقعیت جامعه ایرانی کافی نبوده و آنها ترجیح میدهند برای تکرار این شکست مجدداً دست به ماجراجویی بزنند. این تلاشها باعث میشود نهادهای امنیتی داخلی با هشیاری عمل کرده تا این ماجراجوییها نتواند کمترین هزینهای را به مردم ایران تحمیل کند.
آنچه اما معاندان را برای تکرار ماجراجویی به طمع میاندازد وجود برخی زخمها و کژکارکردیها در ساختارهای داخلی است و باید به دستاندرکاران تأمین امنیت کشور توصیه کرد که در کنار اقدامات سلبی و تقابلی با طراحی دشمن ایدههای ایجابی برای حل مشکلات داخلی را نیز در دستورکار قرار داده و بسترهای سوءاستفاده دشمنان را ببندند. چنین رویکردی با تقویت سرمایه اجتماعی منافذ ورود خرابکاران را مسدود کرده و کشور را در برابر پرداخت هزینههای مادی و معنوی غیرضرور واکسینه میکند.
این سرمایه اجتماعی در سال جاری که منتهی به انتخابات مجلس است میتواند منجر به مشارکتی حداکثری شده و تصویری مقتدر از حکمرانی به دنیا مخابره کند. تصویری که امید میرود نگاه اپوزیسیون و حامیان آنها نسبت به جامعه ایران را واقعیتر کرده و آنها را از هزینهتراشی بیهوده برای خود و دیگران برحذر دارد.
در ادامه با پرداختن به هشت کلانمساله که نهادهای حاکمیتی باید به آن پاسخی واقعی و عاقلانه بدهند، تلاش داشتهایم پیشنهادهایی را خطاب به علیاکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی ارائه دهیم. پیشنهادهایی که پرداختن به آن در این شورا میتواند مانع از امنیتیسازی موضوعات اجتماعی شود.
هنر تعامل با بدنه هنر
در جریان حوادث سال گذشته یکی از ترفندهای اپوزیسیون تحت فشار قرار دادن افراد و اقشار مختلف جهت اتخاذ موضع سیاسی دلخواه اپوزیسیون بود. افرادی که موضع سیاسی مخالفی با آنها داشتند با توهین و تهدید مواجه میشدند و افرادی هم که حتی با برخی جنبههای اعتراضات همراه بودند جهت اتخاذ موضعهای رادیکالتر تحت فشار قرار میگرفتند. هنرمندان ازجمله اقشاری بودند که با هدف سوءاستفاده از محبوبیت و شهرتشان شدیداً تحت چنین فشارهایی قرار داشتند.
طبیعی است با توجه به اثرگذاری جامعه هنر معاندان نیز روی سوءاستفاده از ظرفیت آنها حساب ویژهای باز کرده و هنرمندان را برای اتخاذ مواضع سیاسی غلط تحت فشار قرار دهند. باید این نکته را نیز متذکر شد که مقصود نادیدهگرفتن هنرمندانی نیست که با خواسته و میل خود از ایران رفتند و بدترین مواضع ممکن را علیه کشور خود اتخاذ کردند، واضح است که حساب این عده اقلیت از بقیه افراد جداست.
اما در برخورد با اکثریت این قشر باید حتماً شرایط زمان مذکور و فشارهای واردشده را مد نظر قرار داد و نباید فراموش کرد که بسیاری از این افراد بهواسطه حرفه خود بر حوزه فرهنگ کشور و بهواسطه محبوبیت و شهرت خود بر حوزههای سیاسی و اجتماعی اثرگذارند. رهبر انقلاب نیز با چنین رویکردی مهرماه سال گذشته درحالیکه هنوز چند روز بیشتر از آغاز التهابات خیابانی نگذشته بود درباره نوع مواجهه با موضعگیریهای غلط برخی ورزشکاران و هنرمندان بیان داشتند: «برخی چهرههای ورزشی و هنری هم موضعگیریهایی کردند. به نظر من هیچ اهمیتی ندارد.
روی این نباید حساسیت به خرج داد. جامعه ورزشی ما جامعه سالمی است، جامعه هنری ما هم جامعه سالمی است. عناصر مؤمن، علاقهمند، باشرف، در این جامعه ورزشی و هنری کم نیستند.» تبلیغات و فضاسازی اپوزیسیون در پاییز سال گذشته به قدری زیاد بود که شرایط بسیار خاصی را رقم زد و بسیاری را در مسیر فهم جامعه به بیراهه برد و منجر به برخی موضعگیریهای اشتباه شد. نکته بسیار مهم آن است که شرایط خاص و ویژه سال گذشته و صحبتها و مواضع هنرمندان در آن شرایط نباید معیاری برای نحوه تعامل با این قشر قرار گیرد.
همانطور که شاهد بودیم بسیاری از هنرمندانی که ادعا کرده بودند از عرصههای هنری خداحافظی کردهاند مشغول ازسرگیری فعالیتهای خود هستند. تعامل مناسب با هنرمندان میتواند بزرگترین عامل در جهت جلوگیری از تکرار بسیاری از مواضع و صحبتهای مشابه در آینده باشد. ناگفته نماند که برخورد قانونی با اقلیت هنرمندان هنجارشکن نیز نباید تعامل با اکثریت هنرمندان را تحتالشعاع قرار دهد.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مراقب باشید بحرانزا نشود» نوشت: آن طور که سخنگوی فراجا اعلام کرد، گشتهای خودرویی و پیاده مقابله با افراد دارای پوششِ خارج از عرف از روز گذشته آغاز به کار کردند. این موضوع، همانطور که قابل پیشبینی بوده و هست، با واکنشهای متعددی از سوی افراد، رسانهها و برخی از نمایندگان مجلس همراه بود.
سردار منتظرالمهدی گفت: پلیس در پی مطالبات مردمی و خاستگاه گروهها و نهادهای مختلف اجتماعی و همچنین تأکید ریاست جمهوری و قوه قضائیه در چارچوب قانون به منظور بسط و گسترش امنیت عمومی و تحکیم بنیان خانواده ضمن تقدیر و تشکر از قاطبه دختران و بانوان کشور عزیزمان ایران که با رعایت هنجارهای اجتماعی و پوشش متعارف به آرامش روانی جامعه کمک میکنند، از امروز (دیروز یکشنبه ۲۵ تیر) با استقرار گشتهای خودرویی و پیاده در سراسر کشور، ضمن انجام مأموریتهای متعدد پلیسی ناگزیر با آن دسته از کسانی که متأسفانه بدون توجه به تبعات و عواقب پوششِ خارج از عرف همچنان بر هنجارشکنی خود اصرار دارند، ضمن انذار و تذکر در صورت عدم تمکین از دستورهای پلیس برخورد قانونی و آنان را به دستگاه قضائی معرفی خواهد کرد.»
توافقی با مجلس نشده است
در همین حال خبرگزاری دانشجو وابسته به بسیج دانشجویی، دیروز به سراغ ولی اسماعیلی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس رفت و بازگشت گشتهای ارشاد را از وی جویا شد. اسماعیلی گفت: «بعید به نظر میرسد که با مجلس شورای اسلامی برای راهاندازی مجدد گشتهای امنیت اخلاقی، هماهنگی یا توافقی صورت گرفته باشد. دولت در این زمینه اقدامات خود را بر اساس قانون انجام میدهد.»
رئیس کمیسیون اجتماعی: خارج از مسیر فرهنگی، نتیجه نمیگیریم
البته رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس دیدگاهش را هم درباره اثرگذاری مقولهای همچون گشتهای ارشاد بیان کرد: «اینکه تأثیرگذاری چنین اقداماتی در طول ۴۳ سال گذشته چقدر بوده است، در ابتدای امر باید نگاهی به سطح جامعه داشته باشیم. نظر بنده به عنوان یک شخصیت حقیقی این است که مواجهه با اقدامات فرهنگی و اجتماعی، باید به صورت مناسب و همراستا با همان فضای فرهنگی باشد.
خارج از این مسیر اگر مسیر دیگری را انتخاب کنیم، قطع به یقین جواب ایدهآلی نخواهیم گرفت و صرفاً میتواند تأثیرگذاری مقطعی داشته باشد.» بماند که رسانه آخرین خبر هم دیروز از عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره قانون عفاف و حجاب که اکنون در مجلس است، پرسید که وی اعلام کرد، ما در این قانون گشت ارشاد نداریم.
بالاخره ایجابی یا سلبی؟
با همه این تفاصیل، آنچه عیان و به تجربههای متوالی ثابت شده است و کارشناسان بارها درباره مسئله عفاف و حجاب سخن گفتهاند، راهکار پیش روی ما، جز اتخاذ رویکرد ایجابی به جای ایدهها و طرحهای حساسیتزا و سلبی نیست. آری اگر جامعه در فرایند اجتماعی با هنجارشکنیهای سازمانیافته مواجه باشد، عقل و منطق هم برخورد قانونی با بیعفتی سازمانیافته و هدفمند را میپذیرد؛ اما به نظر میرسد، نهاد فرهنگی ما امروز راهی جز مواجهه فرهنگی با مسئله عفاف و حجاب ندارد. ما در این گزارش به سراغ یک کارشناس رفتیم و دیدگاهش را در این باره مرور کردیم.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تکریم یتیم» نوشت: چشمان معصومشان انگار به دنبال محبت میگردد. آغوشی را جستوجو میکنند که دست سرنوشت از آن محرومشان کردهاست. چهرههای کودکانهشان مثل بقیه بچهها شاد نیست. میتوان گرد غم یتیمی را در ته چهرههای یکایک این بچهها دید و شناسایی کرد. با تمام اینها، اما کم نیستند خانوادههایی که حضور این بچهها را در زندگیشان کم دارند.
زن و شوهرهایی که پازل خوشبختیشان کامل نیست و یک قطعه از آن کم است. زنان و مردانی که نمیتوانند حس مادرانه و پدرانهای را که در وجودشان به ودیعه گذاشتهشده انکار و وانمود کنند بدون گرمای حضور یک کودک هم خوشبختیشان کامل است. فرزندخواندگی، اما میتواند پازل زندگی این زوجها را کامل کند و آغوش گرم و مهربان پدر و مادر را به کودکان یتیم باز گرداند.
با وجود این، سرپرستی این کودکان هم گاهی با دردسرهایی همراه است و یکی از این دردسرها مسئله اوراق هویتی آنهاست؛ موضوعی که روز گذشته رئیسجمهور در مراسم گرامیداشت هفته بهزیستی و همایش تجلیل از خانوادههای فرزندپذیر در سالن اجلاس سران پیشنهاد کرد: «با کدگذاری و تهیه اسناد پشتوانهای، صدور اسناد هویتی و شناسنامه برای خانوادههای فرزندپذیر به شکلی انجام شود که این کودکان تحقیر نشوند.»
اتفاقات متعددی میتواند موجب شود که کودکی یتیم شده و نتواند طعم مهر مادر و پدر را بچشد. حوادث جادهای، طلاق، اعتیاد و دهها دلیل دیگر میتواند بین مادر و پدر و فرزند یا فرزندان جدایی بیندازد. همچنانکه در ایام کرونا به دلیل ابتلای والدین به کرونا و مرگ آنها ۵۱ هزار کودک پدر یا مادر خود را از دست دادند و یتیم شدند.
سفارشات آیات و روایات درباره کودکان یتیم
محرومیت از مهر والدین رنجی دردناک است. آنچنان دردناک که خداوند در قرآن در خصوص یتیمان سفارش ویژهای داشته و با تأکید بر یتیمنوازی بر اکرام و احسان به یتیمان تأکید و از ظلم به یتیم و خوردن مال آنها برحذر داشتهاست. همچنین سرپرستی یتیمان در آیات قرآن و روایات اسلامی توصیه شدهاست. اصلاً رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص)، خودشان یتیم بودند و پیش از تولد پدر و در عنفوان کودکی مادرشان را از دست دادند. از همینرو است که جایگاه یتیمان در جهانبینی اسلامی جایگاه بالا و والایی است و در برخورد با این کودکان باید ملاحظات گستردهای را در نظر گرفت.
دردسرهای فرزندخواندگی
فرزندخواندگی، اما دردسرها و سختیهای خودش را دارد. از مراحل ثبتنام تأیید گرفته تا حتی شناسنامه گرفتن برای فرزندخواندهها. بهزیستی پس از بررسی شرایط متقاضیان فرزندخواندگی در صورت مساعدبودن وضعیت، تقاضای ثبتشده را به ضمیمه نظر کارشناسی برای رسیدگی و اعلام نظر به شعب دادگاه خانواده محل سکونت متقاضی ارسال میکند.
در ادامه دادگاه خانواده پس از انجام مراحل قانونی حکم قطعی سرپرستی کودک را برای متقاضیان فرزندخواندگی صادر میکند. همزمان مفاد حکم صادرشده از سوی دادگاه در مورد سرپرستی کودکان بیسرپرست به اداره ثبت احوال و بهزیستی جهت ثبت و اجرا ابلاغ میشود. سپس اداره ثبت احوال پس از دریافت مفاد حکم ابلاغ شده مکلف است نام و نام خانوادگی کودک یا نوجوان موردنظر را پساز انجام امور اداری و ثبتی در شناسنامه والدین جدید ثبت و برای او شناسنامه جدید صادر کند.
پس از قطعیشدن حکم فرزندخواندگی طبق ماده ۲۲ قانون حمایت از کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست مصوب سال ۱۳۹۲ خورشیدی در شناسنامهای جدید که برای کودک یا نوجوانی که به فرزند خواندگی پذیرفته شدهاست، نام و نام خانوادگی سرپرستان ثبتشده و در قسمت توضیحات مفاد حکم سرپرستی و نام و نام خانوادگی والدین اصلی و واقعی وی در صورت مشخص بودن، درج میشود؛ موضوعی که میتواند برای بچهها و والدین آنها دردسرها و نگرانیهایی را ایجاد کند و به نوعی با ورود کودک به هر فضای تازهای کافی است تا افراد شناسنامه او را ببینند و متوجه شوند او یک فرزندخوانده است.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «ملیگرایی فیک» نوشت: بعد از بیانیه اجلاس کشورهای همکاری حاشیه خلیج فارس و روسیه درباره ادعای امارات درباره حاکمیت جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی و حل این مسئله از طریق مذاکرات دوجانبه با ایران یا دادگاه بینالمللی، اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران به مسکو را در پی داشت و علاوه بر موضعگیری مسؤولان و مقامات، حتی سفیر روسیه در تهران احضار و مراتب اعتراض کشورمان به وی ابلاغ شد.
البته روز شنبه هفته جاری روسیه از موضع خود در این بیانیه عقبنشینی کرد و میخائیل بوگدانف، معاون وزیر خارجه فدراسیون روسیه و نماینده ویژه رئیسجمهور این کشور در امور خاورمیانه و آفریقا در دیدار با سفیر جمهوری اسلامی ایران بر مواضع ثابت روسیه در قبال جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور دوست همراه با احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران تأکید کرد اما واکنش رسمی ایران به این موضوع نشان داد نسبت به صورت مساله استقلال ملی و حفظ تمامیت ارضی، تهران با هیچ کشوری تعارف ندارد که این مساله را نیز در اوج تعامل با روسیه و چند ماه گذشته با چین به اثبات رساند.
با این حال یک جریان در داخل کشور با اهداف سیاسیای که مدنظر دارد بر این موضوعات مانور خاصی میدهد تا نشان دهد به تعبیر خود، ایران در پس این موضوعات استقلالش را از دست داده و منفعل عمل میکند!
نگاهی به گذشته این جریان که به جریان اصلاحطلب شهرت دارد بخوبی نشان میدهد این گروه چه در تئوری و چه در عمل در واقع هیچ اعتقادی به استقلال ملی کشور ندارد و حتی آن را مانع توسعه کشور میداند.
تجدیدنظر در مفهوم استقلال!
محمود سریعالقلم که از وی به عنوان یکی از تئوریسینهای مورد ارجاع اصلاحطلبان یاد میشود و شخص حسن روحانی رئیسجمهور سابق نیز از او تأثیر پذیرفته بود، دهه ۹۰ بارها به این مسئله اشاره کرد که برای توسعه و پیشرفت باید در مفهوم استقلال تجدیدنظر کرد تا به امنیت ملی در کشور رسید. سریعالقلم در نشستی در دی ۱۳۹۴ مدعی شد ایرانیها باید واژه استقلال را مورد بازبینی جدی قرار دهند. در تئوری توسعه جریان غربگرا، استقلال ملی به عنوان زائدهای در مسیر هضم شدن در نظام جهانی است و آنها پیششرط توسعه را در نفی استقلال ملی و وابستگی میبینند؛ مسیری که در دیگر محافل فکری و استراتژیک جریانهای غربگرا نیز در ۳ دهه گذشته پی گرفته شده و به عنوان بخشی از راهحل توسعه به سیاستگذاران عرضه شده است.
سال ۱۳۹۹ تصویر تحقیرآمیز رئیسجمهور صربستان که همانند کودکی خطاکار مقابل ترامپ نشانده شده بود و دستورهای رئیسجمهور آمریکا را میشنید با بازخورد گستردهای در جهان مواجه شد. اما همان زمان هفتهنامه صدا، نشریه نزدیک به حزب اصلاحطلب اتحاد ملت در یادداشتی با عنوان «ناسیونالیسم وارونه» به توجیه این حقارت پرداخت و نوشت: «فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده در مقابل همتای آمریکایی خود نشسته؛ اگر منافع صربستان چنین اقتضایی کند، باید این اقدام را تمسخر کرد یا عقلانیتی سیاسی خواند؟!». مواردی از این دست که در کارنامه اصلاحطلبان به وفور یافت میشود حکایت از نگاه استعماری و استقلالستیز این جریان دارد.
نیروی نظامی مانع رشد کشور
سیاست خارجی مدنظر اصلاحطلبان در واقع همیشه با استقلال ملی سر ستیز داشته و در این چارچوب، رویکرد این گروه همیشه بر این تجویز بود که اهرمهای قدرت را باید دانه دانه تعلیق کرد تا تنشی بهوجود نیاید و امنیت از این طریق حفظ شود. از همین رو بسیاری اوقات اصلاحطلبان فراتر از انرژی هستهای از لزوم پذیرش محدودیتهای نظامی هم دفاع کردند و هر زمان قدرت ایران در این زمینه افزایش پیدا میکرد، این پیشرفتها را مانع توسعه و پیشرفت واقعی میدانستند. در این راستا مرحوم هاشمیرفسنجانی سیام مرداد ۱۳۹۵ در سخنانی بر لزوم تعدیل نیروی نظامی تاکید کرده و گفته بود اگر آلمان و ژاپن پیشرفتهترین اقتصادهای دنیا را دارند، به این دلیل است که بعد از جنگ دوم جهانی از نیروی نظامی محروم شدند.
وی گفته بود: نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانشبنیان برای خود درست کردند لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.
مرحوم رفسنجانی حتی در توئیتی مدعی شده بود «دنیای فردا، دنیای گفتمانها است نه موشکها» که رهبر معظم انقلاب این گونه مطالب را خیانت به کشور خواندند و در این باره فرمودند: «اینکه بگویند دنیای، فردا دنیای مذاکره است، دنیای موشک نیست. این حرف اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است.»
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رونق اشتغال در تعاونیها» نوشت: احیای واحدهای تولیدی و صنعتی با رویکرد پایداری مشاغل و رونق اقتصادی از محوریترین سیاستگذاری دولت سیزدهم است. بر همین اساس است که دولت فعال کردن بنگاهها و کارگاههای نیمه راکد و تعطیل را در دستور کار قرار داد. آمارها نیز حاکی از عملکرد مثبت دولت در این حوزه است. در این میان احیای تعاونیهای غیر فعال نیز یکی از راهبردهای وزرات تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. بخش تعاون، یکی از ارکان سهگانه اقتصاد کشور بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی است که قرار است سهم آن در اقتصاد کشور به ۲۵ درصد برسد.
با احیای بیش از ۴ هزار تعاونی در دولت سیزدهم تعداد تعاونی فعال به ۱۰۱ هزار تعاونی رسیده و در حال حاضر نیز زمینه ۵۴۰ تعاونی غیر فعال را در دست احیا دارد. با وجود این هنوز ۲۴۳ هزار تعاونی غیرفعال در کشور وجود دارد که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای احیای آنها، تسهیلات ویژهای را در نظر
گرفته است.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر اینکه به وضعیت واحدهای تولیدی رسیدگی میشود، گفته است که یکی از سیاستهای دولت سیزدهم احیای واحدهای تولیدی راکد و نیمهتعطیل است تا گره از تولید را باز کند.
طبق گفته سیدصولت مرتضوی، بعضی از واحدها دارای مشکلات بانکی، کمبود سرمایه در گردش و سایر موارد بوده است که در این زمینه نهادهای متولی بهویژه وزارت کار وارد عمل شد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخش نهضت ملی احیای تعاونیها نیز ورود کرده است تا نیروی کار فعال به بازار گرایش پیدا کند. در این طرح، واحدهای تولیدی تعاونی که شرایط دریافت تسهیلات قرضالحسنه را دارا باشند به بانک معرفی میشوند تا با تزریق سرمایه و رفع موانع تولید به عرصه اقتصادی بازگردند.
بنا به گفته مسکنی، معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بیش از ۵۴۰ واحد تعاونی غیرفعال هستند که دولت قرار است آنها را احیا کند. همچنین در دولت سیزدهم بیش از ۴ هزار واحد تولیدی ایجاد شده که ظرفیت اشتغالزایی ۱۰۳ هزار نفر را فراهم کرده است. طبق گفته مهدی مسکنی، در این دولت نسبت به مدت مشابه گذشته، ثبت تعاونیها ۲.۵ درصد و تعداد شاغلان ۳.۵ درصد افزایش پیدا کرده است.
وی در این باره گفته است، حدود ۲۴۳ هزار تعاونی در کشور وجود دارد که از این تعداد ۱۰۱ هزار تعاونی فعال هستند و درصدد احیای تعاونیهای مشکلدار و تقویت این بخش در اقتصاد کشور هستیم. بر اساس آخرین گزارشها از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ۵۰ همت (هزار میلیارد تومان) تسهیلات برای توسعه تعاونی و اعضای تعاونیها در دولت سیزدهم پرداخت شده است.
همچنین برای اولین بار در قانون بودجه امسال، ۱۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان برای توسعه تعاونیهای فراگیر در نظر گرفته شد. پرداخت تسهیلات در کنار ایجاد خط اعتباری سه هزار میلیارد تومانی است که شیوهنامه اجرایی آن به استانها ابلاغ شد. رویکرد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت سیزدهم احیا و تقویت تعاونیها است بهگونهای که سند توسعه تعاون را که بیش از ۱۲ سال معطل مانده بود، اصلاح کرد تا سهم تعاون در اقتصاد کشور را به ۲۵ درصد برساند.
نظر شما