موشک
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۹)؛
فرهنگتونل متحرک!
« حسنآقا نگاهی به اطراف انداخت. بولدوزر سنگهایی را که با کمپرسور خرد شده بودند، به پایین دره هل میداد. عجب جای فوقالعادهای بود! جان میداد برای پرتاب موشک. از سطح جاده دست کم صدو پنجاه متر بالاتر بود. آن اطراف هم فقط یک آبادی بود. البته آن آبادی هم خیلی با موضع فاصله داشت و ...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران (۵۸)؛
فرهنگماموریت بدون دردسر!
«این همه زحمت کشیده بودند و انقلاب کرده بودند که کشور از دست خارجیها آزاد شود. خیلی دردآور بود که حالا شبانهروز نوکری آنها را بکنند و آخرش هم نتوانند راضیشان کند. وقتی حسنآقا موضوع انتقال هزینهها را با سلیمان در میان گذاشت، اولین سوالی که شنید، این بود: مبلغش چقدره؟»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۷)؛
فرهنگدرز اطلاعات موشکی به بیرون!
«بعد از آرام شدن نسبی اوضاع شهرها بیشتر بچههای گروه حدید خانهای توی کرمانشاه اجاره کرده و خانوادههایشان را به آنجا منتقل کرده بودند تا لااقل چند روز یک بار بتوانند به خانه سر بزنند. زارع هم تازه یک هفته بود که خانمش را به همراه محسن یک سالهاش به کرمانشاه آورده بود.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۶)؛
فرهنگتخته بافقی!
«جزواتی که همان روزهای اول برگشتن از سوریه با غرغر و به اجبار تدوین کرده بودند، حالا به دادشان رسیده بود و میتوانستند ریز به ریز مطالبی را که یاد گرفته بودند، به نیروها انتقال بدهند. حتی گاهی تجربه خودشان را هم به آن اضافه میکردند و بهتر از اساتید سوری و روسی مطلب را منتقل میکردند.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۵)؛
فرهنگرزم صبحگاهی پای هواپیما!
«حسنآقا مسئولیت تشکیل یک دوره آموزش موشکی را به سیدمهدی وکیلی سپرد. سیدمهدی آدم سختگیر و منضبطی بود؛ همکلاسیهای سوریه هنوز خاطرات جدی بودن سیدمهدی را برای همدیگر تعریف میکردند و میخندیدند، بهخصوص آن صبحگاهی را که بعد از برگشتن به ایران در پای هواپیما برگزار کرده بودند...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۴)؛
فرهنگموشکهایی که به داد جنگ رسید
«به رحیم صفوی گفتم لباس فرم سپاه بپوش، خودم هم لباس فرم پوشیدم. با آقارحیم هماهنگ شدیم؛ همین که وارد چادر شدیم، هر دو احترام نظامی کردیم و تا آزادباش نداد همان جا ایستادیم. من با همون لحن نظامی به عربی گفتم که دوتا سرباز اسلام اومدن به سرهنگ قذافی، فرمانده کل نیروهای انقلابی دنیا گزارش بدن.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۳)؛
فرهنگضیافت شام در لیبی
«با اینکه دوست داریم همه جا در صلح و صفا باشد و همه به خوبی در کنار هم زندگی کنند، اما نمیتوانیم از حق خودمان هم بگذریم و مردم از ما انتظار دارند که نگذاریم کسی به آنها ظلم کند. نمونهاش همین راهپیمایی روز قدس چند روز پیش که پنج میلیون نفر در آن شرکت کرده بودند...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۲)؛
فرهنگرگ خواب قذافی!
«وقتی از روی خاک روسیه میگذشتند، خلبان اعلام کرد که هماکنون آقای هاشمی از هواپیمای شاهین پیامی برای گورباچف فرستاد. جنبشی بین خبرنگارها افتاد که بدانند هاشمی چه گفته است، اما به نتیجهای نرسیدند با اینکه هواپیمای تانکر نیمساعت بعد از شاهین حرکت کرده بود...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۱)؛
فرهنگموضع عقرب ۳
«حمایت مردمی، توان موشکی و فشار روانی این دو بر رژیم عراق باعث شد که آن موشکی که آنها عصر ۲۵خرداد یعنی فردای روز قدس بهسمت بغداد شلیک کردند، آخرین موشک باشد و عراق مجدداً بمباران شهرها را متوقف کند.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۵۰)؛
فرهنگترور امیر کویت
«خیلی سختش بود به کسانی رو بیندازد که هیچ نیازی به حضورشان احساس نمیکرد. آخرش هم سلیمان با منت و قیافه، گردان فنی را فرستاد. توی این فرصت یکونیم ماه که مأموریت موشکی نبود، پشت میهمانها حسابی باد خورده بود، اما حسنآقا و بچههای گروه حدید بیکار ننشسته بودند و موضع جدیدی را شناسایی کرده بودند.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۹)؛
فرهنگجزایر لیلی!
«حسنآقا و چند نفر از بچهها که تازه از کوه برگشته بودند، کنار دریاچه وسط پادگان ولو شده و پاهایشان را توی آب انداخته بودند. حسنآقا شلوار ۶جیب سبز پوشیده بود و یک پیراهن اسپورت هم تنش بود. همگی چفیهها را از زیر کلاه آفتابگیر روی سر انداخته و بساط بگوبخندشان برقرار بود.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۷)؛
فرهنگهلاکت ۶۰۰ سرباز مصری در ترمینال بغداد
«دولت مصر از همان ابتدا ایران را تهدید کرده بود که به صورت مستقیم در جنگ دخالت خواهد کرد و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده بود. از همان ابتدای جنگ، مصر نه تنها کانال مطمئنی برای فروش سلاحهای ناتو به کشور عراق شده بود، بلکه نیروهای آموزشدیدهاش را هم بهطورمستمر روانه عراق میکرد.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۶)؛
فرهنگیک معدن تجربه جنگی
«مهدی باکری در نظر او از شجاعترین و باتقواترین فرماندهان جنگ بود. درست همان حالی را داشت که بعد از شهادت زینالدین به او دست داده بود. از دست رفتن صاحب یک قدرت فرماندهی کمنظیر و یک تفکر و تحلیل عمیق و یک معدن تجربه جنگی، یعنی کسی مثل مهدی باکری، آن هم در این شرایط حساس و وسط عملیات به آن…
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۵)؛
فرهنگمرکز استراق سمع
«کاروان موشکی نزدیک اذان صبح به سمت موضع راه افتاد و نزدیک اذان ظهر، یک موشک دیگر را به سمت بغداد شلیک کرد. در چنین شرایطی زدن بغداد از نظر روانی ارزش فوقالعادهای داشت، چراکه نیروهای ایرانی درخلال عملیات بدر عقبنشینی کرده بودند و روحیهشان تحلیل رفته بود...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۴)؛
فرهنگتیر ضدهواییها!
«موشک قبلی با یک کیلومتر خطا به هدف خورده بود. معلوم نبود این موشک هم درست توی خال بزند یا خطا داشته باشد، ولی اطراف کاخ صدام به شعاع یکی دو کیلومتر پر از مکانهای مهم بود. از سفارتخانهها و وزراتخانهها گرفته تا بانکهای مهم و مراکز تجاری معتبر پایتخت، کار تعیین مختصات تمام شده بود.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۲)؛
فرهنگخبری از ضدانقلاب نبود!
«خودشان میآمدند پایین. آنها هم مثل بچههایی که پایین بودند از خوشحالی سرما را فراموش کرده بودند. نه از ضدانقلاب و کومله خبری شده بود و نه اثری از هواپیما و بمباران دیده میشد. کمکم همه چیز سر جای خودش رفت و به جز چند نفر از بچهها که برای محافظت از تجهیزات ماندند، همه سوار ماشینها شدند.»
-
سیاستشلیک اژدرهای ایرانی میعاد و والفجر از زیردریاییهای نیروی دریایی ارتش
در مرحله عملیاتی رزمایش مشترک ذوالفقار 1401 ارتش، اژدر ایرانی میعاد برای نخستینبار از زیردریایی طارق شلیک و هدف خود را منهدم کرد.
-
سیاستسامانه بومی مرصاد، پهپاد مهاجم را منهدم کرد
در مرحله اصلی رزمایش مشترک ذوالفقار ۱۴۰۱ ارتش، سامانه موشکی تاکتیکی بومی مرصاد با شلیک یک فروند موشک، موفق به انهدام پهپاد مهاجم شد.
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۴۰)؛
فرهنگمحاسبات پرتاب
«حسنآقا لبخند خوشحالی زد و دست حیدریجوار را فشار داد؛ گرم بود، انگار سوز سرما کمی از حالت دیشبش نرمتر شده بود. بلافاصله رو کرد به حسینیتاش و گفت: حالا که گیر کار حل شده، انشاءالله تا دو سه ساعت دیگه موشک آماده پرتاپ میشه. حسینیتاش به ساعتش نگاه کرد، نزدیک ۱۱ شب بود.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۹)؛
فرهنگسکوی یخزده!
«خبری نبود؛ دعای توسل تازه تمام شده بود. حسنآقا خودش تکتک بچهها را برای دعا جمع کرده بود. در تمام طول دعا هم پشت بچهها نشسته بود و در تاریکی اشک ریخته بود. حال عجیبی بود؛ نیمهشب و بیابان و سلاح به آن عظمت و گرهی که در کار افتاده بود، حال همه را تغییر داده بود...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۸)؛
فرهنگاستیشن خاکی!
«بعد از رفتن احمد، حسنآقا راه افتاد سمت گروهان نقشهبرداری. سلیمان بالای سرشان روی تخته سنگی نشسته بود و آنها هم مشغول محاسبات بودند. حسنآقا سلام کرد. سلیمان همان طور نشسته نگاهی به حسنآقا انداخت و با لحن سردی گفت: هنوز آماده نیستیم...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۵)؛
فرهنگشوک بزرگ به عراقیها
«شهر کرکوک با اینکه ۲۵۰ کیلومتر از بغداد فاصله داشت، اما همراستای آن بود و میتوانست در محدوده برد ۳۰۰ کیلومتری اسکاد قرار بگیرد. ازآنجاکه ۴۰درصد از صادرات نفت عراق از ذخایر نفتی این شهر صورت میگرفت، کرکوک یکی از شهرهای مهم عراق به شمار میرفت...»
-
سیاستاوکراین: ایران هیچ موشک کروزی در اختیار روسیه قرار نداده است
رئیس سازمان اطلاعات نظامی اوکراین گفت: ایران هیچ موشکی به روسیه عرضه نکرده است.
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۴)؛
فرهنگکارناوال موشکی
«میل نداریم یک نفر از مردم آسیب ببینند و هر جا را که از عراق زدهایم، مراکز اقتصادی بوده است. ما مشت را با مشت محکمتری پاسخ میدهیم؛ اگر رژیم عراق وقاحت را از اندازه بگذارند، هدفهای مهمتر از بصره را در هم میکوبیم...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۳)؛
فرهنگرادیو بغداد
«هجدهم اسفند ۶۳ روز حساسی بود، همه نیروهای قدیمی، تازهوارد، ایرانی و خارجی گروه موشکی سپاه به وضوح در تکاپو بودند. دو موشک از آن هشت موشک عزیزکرده را بعد از مدتها از توی تونل خارج کرده بودند. لیبیاییها بعد از دو ماه خوردن و خوابیدن، قرار بود بالاخره مأموریتی انجام بدهند...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۲)؛
فرهنگآمادهباش موشکی
«به خاطر بدی هوا، پرواز سلیمان لغو شده و معلوم نیست اولین هواپیما کی بتونه اینجا بشینه، چیکار کنیم؟ تهران کسی رو میشناسی بتونه زمینی بیاردش؟ کسی که الان دستش خالی باشه و تهران باشه، نمیشناسم. انگار بوی عملیات میاد که همه خودشون رو رسوندن منطقه. کسی شهر نمونده.»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۳۱)؛
فرهنگنوبت عروسی ماست!
«حسنآقا راست میگفت آن طور که به نظر میرسید عراق دیگر از حملات توپخانه ایران به بصره واهمهای نداشت. روشی که هر بار توانسته بودند برای مدت هرچند کوتاهی جلوی حمله عراق به شهرها را بگیرد، این بار اصلاً جواب نداده بود.»
-
سیاستکره شمالی دو موشک بالستیک به سمت دریای ژاپن پرتاب کرد
به گفته نیروهای گارد سواحل ژاپن و ارتش کره جنوبی، کره شمالی امروز دو موشک بالستیک به سمت دریای ژاپن پرتاب کرده است.
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۲۸)؛
فرهنگماموریت حساس برای توپخانه
«آن هفته آقای خامنهای که علاوه بر ریاستجمهوری، رئیس شورایعالی دفاع هم بودند، خطبه دوم نماز را اینطور شروع کردند: رژیم عراق باز هم اخیراً شروع کرده است به زدن بعضی از شهرها و روستاهای ما؛ اگر بعثیها ادامه بدهند، ما هم بصره را میزنیم...»
-
روایتهایی از تشکیل یگان موشکی ایران(۲۷)؛
فرهنگآژیر قرمز
«از روزی که ایران آمده بودند حتی صدای یک انفجار هم به گوششان نخورده بود، برای همین بدجوری آژیر قرمز را جدی گرفته بودند. تا سفید شدن وضعیت، زاهدی و گودرزی کنار ماشین پلکیدند و گوششان به رادیو بود. اثری از ترس در چهره و حرکاتشان دیده نمیشد ولی به شدت عصبانی و نگران بودند...»