به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
کشورهای جهان با بیشترین ذخایر گاز طبیعی اثباتشده + اینفوگرافی
گاز طبیعی جایگاه کلیدی در سبد انرژی جهان دارد و کشورهای دارای ذخایر بزرگ آن، نقش تعیینکنندهای در بازار و معادلات سیاسی و اقتصادی جهانی ایفا میکنند. با توجه به روندهای فعلی، انتظار میرود اهمیت این منبع ارزشمند در سالهای آینده نیز حفظ شود. این سوخت یکی از مهمترین منابع انرژی در جهان بهشمار میرود و نقش بسیار حیاتی در تولید برق، گرمایش و تأمین انرژی صنایع مختلف ایفا میکند. اهمیت این منبع انرژی در سالهای اخیر بهویژه بهدلیل تحولات ژئوپلیتیکی و افزایش تقاضای جهانی، بیش از پیش آشکار شده است.
کشورهای با بیشتر ذخایر اثباتشده گاز طبیعی
ذخایر اثباتشده گاز طبیعی به آن دسته از ذخایری اطلاق میشود که استخراج آنها با قیمتهای فعلی بازار از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه است. این ذخایر بر اساس دادههای معتبر بینالمللی از جمله نشریه نفت و گاز (Oil & Gas Journal) و اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) گزارش میشوند. بر این اساس کشورهای جهان با بیشترین ذخایر گاز طبیعی اثباتشده برحسب تریلیون فوت مکعب عبارتند از:
روسیه: ۱۶۸۸
ایران: ۱۲۰۰
قطر: ۸۴۳
آمریکا: ۶۱۵
ترکمنستان: ۴۰۰
عربستان سعودی: ۳۳۶
امارات متحده عربی: ۲۹۰
چین: ۲۶۵
نیجریه: ۲۰۹
ونزوئلا: ۱۹۵
روسیه با دارا بودن ۱,۶۸۸ تریلیون فوت مکعب ذخایر اثباتشده گاز، در رتبه نخست قرار و بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. این میزان ذخیره، حدود سه برابر ایالات متحده آمریکاست. پس از روسیه، ایران و قطر به ترتیب با حدود ۱,۲۰۰ و ۸۵۰ تریلیون فوت مکعب در رتبههای دوم و سوم قرار دارند.
این سه کشور در مجموع ۵۱ درصد از کل ذخایر اثباتشده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند که معادل ۳.۷ کوادریلیون فوت مکعب از مجموع ۷.۳ کوادریلیون فوت مکعب جهانی است. این در حالی است که ۱۰ کشور برتر دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی گاز در مجموع ۸۳ درصد از کل ذخایر جهان را به خود اختصاص دادهاند. این ترکیب از سال ۲۰۲۳ تاکنون بدون تغییر باقی مانده است.

تحول زیرساخت شارژ خودروهای برقی در نیویورک
شرکت ولتپست، پیشرو در ارائه شارژرهای خودروهای برقی روی تیرهای چراغبرق، در نظر دارد حداقل ۱۰ شارژر را در جوامع مختلف ایالت نیویورک نصب کند تا زیرساختهای شارژ کنار خیابان تقویت شود. این پروژه با حمایت برنامه «یکپارچهسازی شبکه و خودرو» از سوی سازمان انرژی نیویورک اجرا میشود و بهویژه در مناطق شهری با فضای محدود پارکینگ، دسترسی به شارژ خودروهای برقی را آسانتر میکند.
ولتپست با تبدیل تیرهای چراغبرق موجود به شارژرهای سطح ۲، هزینه و زمان نصب را بهشدت کاهش و راهکاری مقیاسپذیر و کمهزینه را ارائه میدهد. نصب هر شارژر تنها در عرض یک تا دو ساعت انجام میشود و نیازی به حفاری یا مجوزهای پیچیده ندارد. این شارژرها دارای کابلهای جمعشونده ۲۰ فوتی هستند که بهصورت زاویهدار طراحی شدهاند تا مانع عبور عابران و ترافیک نشوند.

کاربران با استفاده از اپلیکیشن موبایل ولتپست میتوانند شارژرهای موجود را مشاهده و رزرو کنند، روند شارژ را پیگیری و هزینه مصرف برق را پرداخت کنند. این سیستم امکان مدیریت از راه دور، تنظیم قیمت و دریافت آنالیزهای شارژ را برای مدیران سایتها فراهم میکند. این فناوری در سال گذشته در برنامه آزمایشی اداره حملونقل نیویورک و همکاری با مرکز نوآوری Newlab در بروکلین مورد آزمایش قرار گرفت و بازخوردهای مثبت از رانندگان خودروهای برقی دریافت کرد.
این پروژه با همکاری شرکتهای دولتهای محلی انجام میشود و بخشی از تلاشهای نیویورک برای رسیدن به هدف نصب ۱۰ هزار شارژر کنار خیابان است. ولتپست همچنین در شهرهای دیگر آمریکا مانند شیکاگو و دیترویت نیز در حال توسعه این فناوری است. با توجه به رشد روزافزون خودروهای برقی و نیاز به زیرساختهای شارژ مناسب در مناطق شهری، فناوری ولتپست میتواند نقش مهمی در تسریع روند پذیرش خودروهای پاک و کاهش آلودگی هوا ایفا کند.
کشور آسمانخراشها کجاست؟
بر اساس دادههای تازه منتشر شده از شورای ساختمانهای بلند و زیستگاههای شهری (CTBUH)، امارات متحده عربی با داشتن ۳۷ ساختمان بالای ۳۰۰ متر ارتفاع، از ایالات متحده آمریکا که ۳۱ ساختمان در این دسته دارد، پیشی گرفته است، این موفقیت به رشد چشمگیر شهر دبی و وجود برج خلیفه، بلندترین ساختمان جهان با ارتفاع ۸۲۸ متر، نسبت داده میشود که نمادی از پیشتازی امارات در معماری، نوآوری و گردشگری است.
این کشور دارای ۳۴۵ ساختمان بالای ۱۵۰ متر و ۱۵۹ ساختمان بالای ۲۰۰ متر است که از جمله بلندترین و مشهورترین آنها میتوان به برج خلیفه با ارتفاع ۸۲۸ متر و ۱۶۳ طبقه، بلندترین ساختمان جهان، برج المیره با ۴۱۳ متر و ۱۰۱ طبقه، برج ۲۳ مارینا با ۳۹۲.۸ متر، برج الیت رزیدنس با ۳۸۰ متر، برج محمد بن راشد در ابوظبی با ۳۸۱ متر، برج الماس با ۳۶۰ متر و برج جیدبلیو ماریوت مارکوئیز دبی با ۳۵۵ متر اشاره کرد، برج اداری امارات، برج مارینا توچ، برج رز، برج الیعقوب و برج العرب از دیگر سازههای شاخص این کشور هستند که هر یک نمادی از پیشرفت معماری و توسعه شهری در امارات متحده عربی محسوب میشوند.

چین همچنان با فاصلهای چشمگیر در صدر جدول قرار دارد و با ۱۲۲ ساختمان فوقبلند بالای ۳۰۰ متر، ۱۲۷۱ ساختمان بالای ۲۰۰ متر و ۳۴۹۷ ساختمان بالای ۱۵۰ متر، بر بازار جهانی آسمانخراشها تسلط دارد. شهرهای شانگهای، شنژن و گوانژو از جمله مراکز مهم چین هستند که با برجهایی همچون برج شانگهای (۶۳۲ متر)، مرکز مالی پینگآن (۵۹۹ متر)، برج سیتیاف گوانگژو (۵۲۸ متر)، برج شنژن (۶۰۰ متر) و برج تیانجین (۴۵۸ متر) مهندسی برجستهای را به نمایش گذاشتهاند.
در حالی که چین و امارات پیشتاز هستند، دیگر کشورها نیز در حال توسعه مجموعه آسمانخراشهای خود هستند، ایالات متحده که زمانی پیشگام طراحی برجهای بلند بود، اکنون با ۳۱ ساختمان بالای ۳۰۰ متر، ۹۰۹ ساختمان بالای ۱۵۰ متر و برجهای نمادینی همچون «وان ورلد ترید سنتر» (۵۴۱ متر) در نیویورک، در جایگاه سوم قرار دارد، مالزی با برج مردکا ۱۱۸ در کوالالامپور که دومین ساختمان بلند جهان با ارتفاع ۶۷۹ متر است، در رتبههای بالای جدول قرار دارد. ژاپن، کرهجنوبی، کانادا و استرالیا از دیگر کشورهای فعال در ساخت آسمانخراشهای مدرن فوقبلند بهشمار میروند.
این آمار نشاندهنده روند رو به رشد و رقابت فزاینده در عرصه معماری و توسعه شهری در سطح جهان است که امارات متحده عربی با سرمایهگذاریهای گسترده و پروژههای شاخص، توانسته است جایگاه برجستهای را در این حوزه به دست آورد.
مدیریت بحران و آمادگی در برابر بلایا در شهرهای قرن بیستویکمی
شهرها در قرن بیستویکم، بهعنوان مراکز اصلی تجمع جمعیت، اقتصاد، فرهنگ و فناوری، بیش از هر زمان دیگری در معرض خطرات و تهدیدهای متنوع و پیچیده قرار گرفتهاند. رشد سریع شهرنشینی و افزایش تراکم جمعیت، زیرساختهای شهری را بهشدت تحت فشار قرار داده و آسیبپذیری آنها را در برابر بلایای طبیعی همچون زلزله، سیل، طوفان و همچنین بحرانهای انسانی همچون همهگیریها، حوادث تروریستی و اختلالات سایبری افزایش داده است. این شرایط، مدیریت بحران و آمادگی در برابر بلایا را به یکی از اولویتهای حیاتی برای حفظ امنیت و پایداری شهرها تبدیل کرده است.
از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر الگوهای آبوهوایی، شدت و فراوانی بلایای طبیعی را افزایش داده و چالشهای جدیدی برای مدیران شهری ایجاد کرده است. پیچیدگیهای اجتماعی، اقتصادی و فناوری در شهرهای مدرن، نیازمند رویکردهای نوین و جامع در مدیریت بحران است که بتواند بهصورت هماهنگ و مؤثر با تهدیدات موجود مقابله کند. توسعه تابآوری شهری و ارتقای آمادگی شهروندان و سازمانها، نقش کلیدی در کاهش خسارات و تسریع روند بازسازی پس از بحرانها ایفا میکند.

اصول کلیدی مدیریت بحران در شهرهای مدرن
ارزیابی ریسک، نقطه آغاز مدیریت بحران است. در این فرایند، شهرها باید همه تهدیدات بالقوه از جمله بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله، طوفان و بحرانهای انسانی همچون حملات تروریستی یا اختلالات سایبری را شناسایی و تحلیل کنند. این ارزیابیها با استفاده از دادههای تاریخی، مدلسازی پیشبینی و مشارکت کارشناسان انجام میشود و به مدیران شهری کمک میکند تا نقاط آسیبپذیر را شناسایی کنند و منابع را بهطور هدفمند تخصیص دهند. نتایج این ارزیابیها باید بهطور منظم بهروزرسانی شود تا با تغییرات محیطی و اجتماعی همگام باشد.
آمادگی و پیشگیری، دو رکن اساسی برای کاهش اثرات بحرانها هستند. این مرحله شامل تدوین برنامههای جامع واکنش به بحران، برگزاری مانورهای عملیاتی، آموزش عمومی و ارتقای سطح آگاهی شهروندان است. تدوین و اجرای مقررات سختگیرانه ساختوساز بهویژه در مناطق پرخطر و استفاده از فناوریهای نوین برای پایش و هشدار سریع، نقش مهمی در پیشگیری از وقوع یا کاهش خسارات ناشی از بلایا دارند. شهرها باید سازوکارهای ارتباطی و اطلاعرسانی مؤثری ایجاد کنند تا در زمان بحران، اطلاعات دقیق و بهموقع به همه اعضای جامعه برسد.
پاسخدهی به بحران باید سریع، هماهنگ و مبتنی بر برنامه باشد. این امر مستلزم وجود ساختارهای مدیریت بحران چندسطحی، تیمهای تخصصی امداد و نجات و سامانههای ارتباطی کارآمد است. در این مرحله، اولویت با نجات جان انسانها، تأمین نیازهای اولیه همچون آب، غذا، سرپناه و مدیریت ترافیک و تخلیه اضطراری است. پس از عبور از فاز حاد بحران، بازسازی زیرساختها و بازگشت به شرایط عادی با رویکردی عادلانه و پایدار انجام میشود. توجه به نیازهای گروههای آسیبپذیر و بازسازی روانی و اجتماعی جامعه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
هر بحران، فرصتی برای یادگیری و بهبود است؛ پس از وقوع بحران، انجام ارزیابیهای دقیق و جمعآوری تجربیات میدانی، به مدیران شهری کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف عملکرد خود را شناسایی کنند. این بازخوردها باید به اصلاح برنامهها، بهروزرسانی دستورالعملها و ارتقای سطح آمادگی منجر شود. شهرهایی که فرهنگ یادگیری و سازگاری را نهادینه میکنند، در برابر بحرانهای آینده تابآورتر خواهند بود و میتوانند با سرعت بیشتری به شرایط عادی بازگردند.

راهبردهای آمادگی در برابر بلایا
برنامهریزی شهری باید بهگونهای باشد که خطرات مختلف را بهصورت همزمان در نظر بگیرد. این امر مستلزم یکپارچهسازی ارزیابی ریسک در طرحهای جامع شهری، تعیین کاربری زمین بر اساس میزان خطرپذیری و پیشبینی سناریوهای مختلف بحران است. بهعنوان مثال، ایجاد فضاهای باز برای تخلیه اضطراری، طراحی خیابانها با قابلیت دسترسی سریع نیروهای امدادی و پیشبینی زیرساختهای مقاوم در برابر بلایا از جمله اقدامات ضروری در این حوزه است.
یکی از مهمترین و بنیادیترین عوامل موفقیت در مدیریت بحران شهری، برخورداری از زیرساختهای مقاوم و انعطافپذیر است که توانایی تحمل و ادامه عملکرد در شرایط بحرانی را داشته باشند. این زیرساختها شامل مجموعهای از سازهها و سامانههای حیاتی همچون ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله، سدها و کانالهای کنترل سیلاب، شبکههای پشتیبان انرژی و آب و شبکههای حملونقل اضطراری میشوند. طراحی و ساخت این زیرساختها باید بهگونهای باشد که در برابر فشارهای محیطی، شوکهای ناگهانی و بلایای طبیعی یا انسانی پایدار بمانند و خدمات حیاتی را حتی در شرایط بحرانی به شکل مستمر ارائه دهند.
زیرساختهای مقاوم، علاوهبر کاهش خسارات مالی و جانی، نقش مهمی در حفظ کیفیت زندگی و محیط زیست ایفا میکنند. بهعنوان مثال، ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله با استفاده از مصالح و فناوریهای نوین، میتوانند نیروهای لرزهای را جذب و دفع و در مقابل فروپاشی مقاومت کنند. سدها و کانالهای کنترل سیلاب، با مدیریت جریان آب، از وقوع سیلابهای مخرب جلوگیری میکنند و شبکههای پشتیبان انرژی و آب تضمین میکنند که حتی در زمان قطعی برق یا آسیبدیدگی شبکه اصلی، خدمات حیاتی به شهروندان ادامه پیدا کند.

بهرهگیری از فناوریهای نوین همچون حسگرهای هوشمند، سامانههای پایش لحظهای، اینترنت اشیا و تحلیل دادههای بزرگ، امکان شناسایی سریع تهدیدات و تغییرات محیطی را فراهم میکند. این فناوریها به مدیران شهری اجازه میدهند تا در زمان واقعی وضعیت زیرساختها را پایش کنند، هشدارهای بهموقع صادر کنند و واکنشهای بهموقع و هدفمند داشته باشند. برای نمونه، حسگرهای نصبشده روی پلها یا خطوط انتقال انرژی میتوانند کوچکترین تغییرات یا آسیبها را گزارش دهند و از وقوع فجایع بزرگتر جلوگیری کنند. سامانههای هوشمند مدیریت ترافیک و حملونقل اضطراری نیز امکان تخلیه سریع و ایمن شهروندان را در شرایط بحرانی فراهم میآورند.
استفاده از دادههای بزرگ، هوش مصنوعی، سامانههای هشدار سریع، اپلیکیشنهای موبایلی و شبکههای اجتماعی، امکان پایش لحظهای وضعیت، اطلاعرسانی سریع و تصمیمگیری مبتنی بر داده را فراهم میکندو فناوریهای ارتباطی موجب تسهیل هماهنگی بین سازمانهای مختلف و بسیج منابع در کوتاهترین زمان ممکن میشود.

بزرگترین اقتصادهای گردشگری جهان در سال ۲۰۲۴
گردشگری همچنان یکی از ستونهای اصلی و از مهمترین محرکهای اقتصاد جهانی است که با رشد مستمر، ایجاد فرصتهای شغلی، توسعه زیرساختها و تقویت ارتباطات جهانی نقشی کلیدی در پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا میکند. تغییرات پیشبینیشده در رتبهبندی اقتصادهای گردشگری جهان، نشاندهنده تحولات عمیق در بازارهای جهانی و ظهور بازیگران جدید در این حوزه است که میتواند چشمانداز صنعت گردشگری را در دهههای آینده شکل دهد.
سهم کل بخش سفر و گردشگری در اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۴ به ۱۰.۹ تریلیون دلار رسید که معادل ۱۰ درصد از کل اقتصاد جهان است. این بخش حدود ۳۵۷ میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد کرده که حدود یک از هر ۱۰ نفر شاغل را شامل میشود. هزینههای گردشگران داخلی نیز به ۵.۴ تریلیون دلار افزایش داشته است که نسبت به سال قبل رشدی ۵.۴ درصد رشد را نشان میدهد. هزینههای گردشگران بینالمللی نیز با رشد ۱۱.۶ درصدی به ۱.۹ تریلیون دلار رسیده است.

بر اساس گزارش جدید شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC)، سهم اقتصادی بخش گردشگری در کشورهای مختلف در سال ۲۰۲۴ به شکل قابلتوجهی افزایش داشته و بعضی کشورها در این حوزه به جایگاههای برجستهای دست پیدا کردهاند. این کشورها عبارتند از:
- آمریکا ۲۳۶۰ میلیارد دلار
- چین ۱۳۰۰ میلیارد دلار
- آلمان ۴۸۷.۶ میلیارد دلار
- ژاپن ۲۹۷ میلیارد دلار
- بریتانیا ۲۹۵.۲ میلیارد دلار
- فرانسه ۲۶۴.۷ میلیارد دلار
- مکزیک ۲۶۱.۶ میلیارد دلار
- هند ۲۳۱.۶ میلیارد دلار
- ایتالیا ۲۳۱.۳ میلیارد دلار
- اسپانیا ۲۲۷.۹ میلیارد دلار
ایالات متحده آمریکا با سهم اقتصادی ۲.۳۶ تریلیون دلار، همچنان بزرگترین اقتصاد گردشگری جهان است. این کشور از سفرهای داخلی گسترده، زیرساختهای پیشرفته و جاذبههای جهانی همچون نیویورک، لاسوگاس و پارکهای ملی وسیع برخوردار است که به حفظ این جایگاه کمک میکند. چین با سهم ۱.۳ تریلیون دلار در جایگاه دوم قرار دارد و رشد سریع و چشمگیری را تجربه میکند. سیاستهایی همچون تسهیل ویزا و معرفی سیاستهای جدید مالیاتی برای خریدهای گردشگران، به افزایش سفرهای داخلی و بینالمللی در این کشور کمک کرده است. شورای جهانی سفر و گردشگری پیشبینی میکند چین ظرف یک دهه آینده از آمریکا پیشی بگیرد و بزرگترین بازار گردشگری جهان شود.
آلمان با سهم ۴۸۷.۶ میلیارد دلار در جایگاه سوم و پس از آن ژاپن با ۲۹۷ میلیارد دلار در رتبه چهارم، بریتانیا با ۲۹۵.۲ میلیارد دلار در رتبه پنجم، فرانسه با ۲۶۴.۷ میلیارد دلار در جایگاه ششم و مکزیک با ۲۶۱.۶ میلیارد دلار در رتبه هفتم قرار دارد. هند با پیشرفت چشمگیر به رتبه هشتم صعود کرده است و سهم اقتصادی ۲۳۱.۶ میلیارد دلاری دارد. انتظار میرود هند تا دهه آینده به رتبه چهارم بزرگترین اقتصادهای گردشگری جهان برسد. ایتالیا با ۲۳۱.۳ میلیارد دلار در رتبه نهم و اسپانیا با ۲۲۷.۹ میلیارد دلار در رتبه دهم قرار دارند.

اروپا با کشورهای آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا همچنان یکی از بازیگران اصلی گردشگری محسوب میشود و از میراث فرهنگی غنی و شبکههای حملونقل ریلی و هوایی قوی بهرهمند است. کشورهای آسیایی همچون هنگکنگ، مالزی و فیلیپین نیز بهسرعت در حال تبدیل شدن به قدرتهای منطقهای گردشگری هستند.
تبدیل زباله به ثروت در بزرگترین زاغه آسیا
بازار مدیریت زباله هند در سال ۲۰۲۵ حدود ۱۲.۹۰ تا ۱۳.۶ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۳ به حدود ۲۱.۸۶ میلیارد دلار برسد که نشاندهنده نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR) حدود ۶ تا ۷ درصد است. هند سالانه حدود ۶۲ میلیون تن زباله شهری تولید میکند که این مقدار با نرخ رشد سالانه حدود چهار درصد افزایش مییابد.
تولید زباله سرانه در مناطق شهری هند از حدود ۰.۳۴ کیلوگرم در روز در سالهای اخیر به حدود ۰.۷ کیلوگرم رسیده است. بین ۱.۵ تا ۴ میلیون نفر در بخش غیررسمی جمعآوری و بازیافت زباله فعال هستند و نقش مهمی در بازیافت و اقتصاد زباله دارند.

داراوی؛ زاغه زبالهای هند
داراوی یکی از مشهورترین نمونههای سکونتگاههای غیررسمی در هند است که با جمعیتی حدود یک میلیون نفر، تراکم بسیار بالایی دارد و بسیاری از ساکنان آن در خانههای کوچک و باریک در کوچههای تنگ زندگی میکنند. داراوی در سال ۱۸۸۴ در دوران استعمار بریتانیا شکل گرفت و بهمرور به بزرگترین زاغه هند و آسیا تبدیل شد. پس از استقلال هند، داراوی بهعنوان سکونتگاه غیررسمی شناخته شد و در دهههای بعد، تلاشهایی برای بهبود شرایط زندگی و زیرساختهای آن صورت گرفت، اما با این وجود، تراکم جمعیتی بالا و مشکلات زیرساختی همچنان پابرجاست.
این محله از گذشته محل سکونت مهاجران جویای کار و گروههای کمدرآمد بوده است که امکان زندگی در مرکز شهر را ندارند. سکونتگاههای غیررسمی همچون داراوی، در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان سابقه تاریخی دارند. این محلات بهدلیل جایگاه جغرافیایی و اقتصادی حاشیهای، به محل تجمع زبالههای شهری تبدیل شدهاند. داراوی در بمبئی، به همراه مناطقی همچون گوویندپوری در دهلی و لینگاراجاپورام در بنگلور، محل تجمع زبالههای شهری است که مشکلات بهداشتی، زیستمحیطی و اجتماعی فراوانی ایجاد کردهاند.

بازیافت؛ تبدیل زباله به ثروت
با وجود این مشکلات، داراوی بهدلیل ضرورت و با تکیه بر نوآوری، توانسته است به مرکز بازیافت و مدیریت پسماند بمبئی تبدیل شود. در کل، بیش از ۵ هزار کسبوکار در داراوی فعالیت میکنند که بخش عمدهای از آنها مرتبط با بازیافت هستند. زبالهها به جای تهدید، به منبع درآمد و ابزار کاهش فقر تبدیل شدهاند. تخمینها نشان میدهد که درآمد سالانه صنعت بازیافت و بازیابی زباله در داراوی بین ۶۶۵ میلیون تا یک میلیارد دلار است. بعضی منابع حتی رقم واقعی را با احتساب فعالیتهای غیررسمی جانبی تا ۳ میلیارد دلار هم تخمین میزنند.
حدود ۲۵۰ هزار نفر در این صنعت مشغول به کار هستند که ۸۰ درصد زبالههای جامد و ۶۰ درصد پلاستیک بمبئی را پردازش میکنند. بسیاری از کارگران این بخش درآمدی بالاتر از حداقل دستمزد هند (حدود ۱۵۰ روپیه در روز) دارند که در شرایط کار غیررسمی قابلتوجه است.
داراوی به مرکز بازیافت انواع مواد تبدیل شده است؛ از الکترونیک، لامپ، کاغذ، مقوا، چرم و سرامیک گرفته تا آلومینیوم و حتی خودروهای قدیمی که به فلزات قابل استفاده تبدیل میشوند. پلاستیک نیز بخش مهمی از این چرخه است. یکی از مدلهای پیشرو، مدل Earth۵R در داراوی است که با مشارکت ساکنان محلی، فرایند بازیافت پلاستیک را بهصورت سازمانیافته و با آموزشهای تخصصی بهبود میبخشد. حدود پنج هزار واحد غیررسمی بازیافت پلاستیک در داراوی فعالیت میکنند که با این مدل در تلاش برای حرفهایسازی این صنعت هستند.
اقتصاد چرخشی بازیافت در داراوی علاوهبر افزایش پایداری زیستمحیطی، فرصتهای شغلی جدیدی بهویژه برای زنان و جوانان ایجاد کرده است و به بهبود بهداشت و کاهش آلودگی کمک میکند.
زندگی در داراوی همچنان با مشکلات ساختاری و اجتماعی فراوانی همچون فقر گسترده، تراکم جمعیتی بسیار بالا و شرایط نامناسب بهداشتی همراه است. اقتصاد غیررسمی حاکم بر این منطقه، با وجود ایجاد فرصتهای شغلی، چالشهای پیچیدهای را در زمینه عدالت اجتماعی، سلامت عمومی و توسعه پایدار به وجود آورده است که برای بهبود شرایط نیازمند برنامهریزی و حمایتهای جامع است.

در سالهای اخیر، طرحهای چند میلیون دلاری برای بازسازی و توسعه داراوی مطرح شده است تا این محله به منطقهای مدرنتر در بمبئی تبدیل شود و فشار بر بازار املاک شهر کاهش پیدا کند، اما ساکنان داراوی نگران هستند که این بازسازیها ممکن است موجب تغییرات گسترده در بافت اجتماعی محله شود، ساکنان فعلی را مجبور به ترک محل زندگی خود کند و اقتصاد مبتنی بر بازیافت را دچار اختلال کند.
دیوار سبز بزرگ آفریقا امیدی برای نجات زمین
در قاره آفریقا، موجی از امید در حال شکلگیری است که میتواند نهتنها این قاره، بلکه جهان را نیز احیا کند. پروژه عظیم «دیوار سبز بزرگ» بزرگترین کمپین محیطزیستی جهان و فراتر از یک اقدام ساده برای کاشت درختان، نمادی از امید، عزم راسخ و حرکت جمعی قارهای محسوب میشود.
دیوار سبز بزرگ، تلاشی بلندپروازانه برای بازپسگیری زمینهای بیابانی منطقه ساحل در حاشیه صحرای بزرگ آفریقاست. این پروژه از سنگالن در غرب تا جیبوتی در شرق، مسیری به طول هشت هزار کیلومتر در ۱۱ کشور را دربرمیگیرد و هدف آن کاشت ۱۰۰ میلیارد درخت و احیای ۱۰۰ میلیون هکتار از زمینهای از دست رفته است تا با ایجاد یک دیوار سبز متنوع از نابودی زمین جلوگیری کند، امنیت غذایی را بهبود ببخشد، زندگی میلیونها نفر را تا سال ۲۰۳۰ متحول و ۲۵۰ میلیون تن کربن را در خاک حبس کند.

پیشرفت پروژه دیوار سبز بزرگ نیازمند همکاری بیسابقه بین دولتها، مردم محلی، سازمانهای غیردولتی و تأثیر گذاران بینالمللی است. فناوریهای نوین و پایش و جمعآوری دادهها نقش مهمی در ارزیابی پیشرفت و تضمین پایداری این پروژه ایفا میکنند. گزارشها نشان میدهد که «همکاری، دادهها و رصد مستمر، دیوار سبز آفریقا را به سوی تحقق رویاهایش هدایت میکند»، جایی که فناوری برای بازسازی زمین و نقشهبرداری طبیعت به کار گرفته شده و مردم نیز در پایش و نگهداری آن مشارکت فعال دارند.
بر اساس گزارش کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مقابله با بیابانزایی (UNCCD)، تاکنون میلیونها هکتار زمین تحت پوشش این پروژه قرار گرفته است و هزاران زن جوان در آن مشغول به کار شدهاند. این دیوار توانسته است گسترش صحرای بزرگ آفریقا را متوقف کند، باروری زمینها را افزایش دهد و به بعضی از فقیرترین جوامع جهان غذا، آب و درآمد برساند.
علاوهبر دستاوردهای زیستمحیطی، دیوار سبز بزرگ نماد مقاومت و خلاقیت انسانی است. در این پروژه، دانش سنتی با علم روز تلفیق شده است تا درختانی مقاوم به کمآبی کاشته، منابع آبی حفظ شود و کشاورزی پایدار توسعه پیدا کند. این دیوار همچنین به ایجاد همبستگی و همکاری در مناطقی کمک کرده است که پیشتر جنگزده و فقیر بودند.

پروژه دیوار سبز بزرگ با وجود موفقیتهای چشمگیر، با چالشهایی همچون ناآرامیهای سیاسی، کمبود منابع مالی و وسعت بسیار زیاد روبهروست که موفقیت نهایی را تضمین نمیکند، اما کشورهای آفریقایی و شرکای بینالمللی به تعهد خود پایبند ماندهاند. گزارشها حاکی از آن است که این ابتکار به کمک دادههای بهتر، هماهنگی بیشتر و دیدگاه مشترک به سوی اهداف بلندپروازانه خود حرکت میکند. پنج سال آینده برای این پروژه حیاتی خواهد بود.
دیوار سبز بزرگ آفریقا با سرمایهگذاری و نوآوریهای کنونی میتواند الگویی برای دیگر نقاط جهان در زمینه بازسازی محیطزیست باشد و به جهانیان نشان دهد که میتوان سیاره زمین را سبز، پایدار و قابل زیست نگه داشت. با افزایش وسعت این دیوار، امید به جهانی سالمتر و آیندهای روشنتر برای نسلهای آینده بیش از پیش زنده میشود. این حرکت بزرگ، نمادی از اراده جمعی، نوآوری و تعهد به حفظ زمین است که میتواند الگویی الهامبخش برای جهان باشد.
تحقق رفاه اجتماعی از طریق تحول خدمات شهری
شهرها در عصر حاضر، بهعنوان کانونهای اصلی زندگی جمعیت جهان، نقش بسیار مهمی در تحقق رفاه اجتماعی ایفا میکنند. بهبود کیفیت و دسترسی به خدمات شهری همچون مسکن، حملونقل، آموزش، بهداشت، امنیت و فضای عمومی، نهتنها کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا میدهد، بلکه زمینهساز کاهش فقر، نابرابری و افزایش انسجام اجتماعی میشود. رفاه اجتماعی در شهرها تنها به توزیع منابع محدود نمیانجامد، بلکه مستلزم طراحی و اجرای سیاستها و برنامههای جامع و هماهنگ است که بتواند نیازهای متنوع اقشار مختلف جامعه را پاسخگو باشد.
خدمات شهری بهعنوان شاهرگ حیاتی زندگی در شهرها، باید بهگونهای توسعه یابند که نهتنها کیفیت بالا و پایداری را تضمین کنند، بلکه دسترسی برابر و عادلانه را برای تمام ساکنان فراهم آورند. خدمات متنوعی همچون حملونقل، بهداشت، آموزش، تأمین آب و انرژی، مدیریت پسماند و فضای سبز نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی ایفا میکنند. توسعه این خدمات باید مبتنیبر اصول عدالت اجتماعی باشد تا هیچ گروهی بهویژه گروههای آسیبپذیر از جمله فقرا، زنان، کودکان، سالمندان و مهاجران، از دسترسی به امکانات و فرصتهای شهری محروم نمانند.
برای تحقق این هدف، طراحی خدمات شهری باید بهگونهای باشد که فرصتهای برابر برای مشارکت فعال همه گروهها در زندگی اجتماعی و اقتصادی فراهم کند و موانع دسترسی را از میان بردارد. در این مسیر، بهرهگیری از فناوریهای نوین همچون سامانههای هوشمند، دادهکاوی و ارتباطات دیجیتال میتواند نقش تعیینکنندهای در بهبود کیفیت و کارایی خدمات ایفا کند. برنامههای اجتماعی هدفمند که نیازهای مخصوص گروههای مختلف را مدنظر قرار میدهند و مشارکت فعال جامعه محلی در فرایند برنامهریزی و اجرا، کلید موفقیت در ایجاد شهرهایی فراگیر، پایدار و انسانی است که در آن همه شهروندان احساس تعلق و امنیت کنند.
کشورهایی همچون فرانسه و کشورهای اسکاندیناوی، با تخصیص بیش از ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود به خدمات اجتماعی، نمونههایی برجسته در تحقق رفاه اجتماعی از طریق خدمات شهری هستند. این کشورها با ارائه خدمات جامع بهداشتی، آموزشی، مسکن و حمایتهای اجتماعی، توانستهاند سطوح بالایی از عدالت اجتماعی و کیفیت زندگی را برای شهروندان خود حفظ کنند.

توسعه مسکن اجتماعی و بهبود شرایط زندگی
مسکن بهعنوان یکی از بنیادیترین نیازهای انسان، نقش کلیدی در تحقق رفاه اجتماعی ایفا میکند. توسعه مسکن اجتماعی و فراهم آوردن خانههای مقرونبهصرفه، باکیفیت و ایمن برای گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر که توانایی خرید یا اجاره مسکن در بازار آزاد را ندارند، منجر به بهبود شرایط زندگی، ارتقای سلامت روانی و جسمی و تقویت حس تعلق اجتماعی میشود.
برنامههای موفق توسعه مسکن اجتماعی شامل بازسازی محلههای فرسوده، ارتقای زیرساختهای شهری همچون آب، برق، فاضلاب و فضای سبز و ایجاد امکانات رفاهی و خدماتی در محلهها، دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله مدارس، مراکز بهداشتی، حملونقل و بازارها موجب کاهش حاشیهنشینی، کاهش جرم و افزایش امنیت اجتماعی در شهرها میشود. یکی از چالشهای اصلی در توسعه مسکن اجتماعی، تأمین منابع مالی پایدار و مدیریت مشارکتهای مردمی است. مدلهای موفق، ترکیبی از حمایتهای دولتی، سرمایهگذاری بخش خصوصی و مشارکت جامعه محلی را به کار میگیرند.

ارتقای دسترسی به خدمات حملونقل و زیرساختهای ارتباطی
حملونقل عمومی کارآمد و دسترسیپذیر، یکی از عوامل کلیدی در تحقق عدالت اجتماعی و رفاه شهری است. سیستمهای حملونقلی که مناطق محروم و حاشیهای را به مراکز اقتصادی، آموزشی و بهداشتی متصل میکنند، فرصتهای برابر را برای همه شهروندان فراهم میآورند و از انزوای اجتماعی جلوگیری میکنند.
برای ارتقای حملونقل شهری، لازم است شبکههای حملونقل چندوجهی شامل اتوبوس، مترو، دوچرخهسواری و پیادهروی در سراسر شهر توسعه پیدا کنند و با استفاده از فناوریهای هوشمند همچون سامانههای مدیریت ترافیک و اپلیکیشنهای مسیریابی، بهرهوری و رضایت کاربران را افزایش دهند. نکته مهم در طراحی ایستگاهها و وسایل نقلیه این است که افراد دارای معلولیت، سالمندان و کودکان نیز بتوانند بهراحتی از آن استفاده کنند.
زیرساختهای ارتباطی دیجیتال نیز نقش مهمی در دسترسی به خدمات شهری دارند. توسعه اینترنت پرسرعت و خدمات الکترونیکی، امکان دسترسی به آموزش، بهداشت و خدمات دولتی را در هر زمان و مکان فراهم میکند و از این طریق، شکافهای اجتماعی را کاهش میدهد.
بهبود خدمات بهداشتی و آموزشی
دسترسی برابر و کیفیت بالای خدمات بهداشتی و آموزشی، از مهمترین شاخصهای رفاه اجتماعی است. نظامهای بهداشتی باید توانایی ارائه خدمات پیشگیرانه، درمانی و توانبخشی را به همه گروههای جامعه بهویژه گروههای آسیبپذیر داشته باشند. این امر مستلزم توسعه مراکز بهداشتی در مناطق محروم، آموزش نیروی انسانی متخصص و استفاده از فناوریهای نوین همچون پزشکی از راه دور است. فراهم آوردن فرصتهای برابر برای همه کودکان و بزرگسالان، کاهش ترک تحصیل و ارتقای کیفیت آموزشی را به دنبال دارد. استفاده از فناوریهای دیجیتال در آموزش و بهداشت، همچون آموزش آنلاین، سامانههای ثبت و پیگیری سلامت و اپلیکیشنهای مشاوره، دسترسی به خدمات را تسهیل و کیفیت آنها را افزایش میدهد.
تقویت امنیت و عدالت اجتماعی
امنیت یکی از پایههای اساسی رفاه اجتماعی است که بدون آن، سایر خدمات و فرصتها بیمعنا میشوند. ایجاد محیطهای امن شهری، موجب افزایش اعتماد شهروندان به سازمانهای مدیریت شهری و مشارکت فعالتر آنها در زندگی اجتماعی میشود. برنامههای پیشگیری از جرم، آموزشهای اجتماعی، بهبود روشنایی معابر و توسعه پلیس محلهای از جمله راهکارهای مؤثر در این حوزه هستند.
عدالت اجتماعی به معنای توزیع عادلانه فرصتها، منابع و خدمات است. برای تحقق این هدف، سیاستهای شهری باید بهگونهای طراحی شوند که گروههای آسیبپذیر همچون زنان، کودکان، سالمندان، اقلیتها و مهاجران بهطور ویژه مورد حمایت قرار گیرند. ایجاد فضاهای عمومی امن و فراگیر، دسترسی برابر به امکانات و خدمات و مقابله با تبعیضهای اجتماعی، از ارکان مهم عدالت اجتماعی در شهرها هستند. توسعه فضاهای فرهنگی و اجتماعی که موجب تقویت همبستگی و تعامل میان گروههای مختلف جامعه میشود، نقش مهمی در کاهش تنشها و افزایش انسجام اجتماعی دارد.
مشارکت جامعه و حکمرانی فراگیر
مشارکت فعال شهروندان در فرایندهای شهری، به معنای حضور مؤثر آنان در تمام مراحل طراحی، اجرا و ارزیابی خدمات و سیاستهای شهری است. این مشارکت فراتر از حضور نمادین است و شامل بیان نیازها، اولویتها، ایدهها و حتی نظارت بر عملکرد سازمانهای شهری میشود. رویکرد مشارکتی شامل تشکیل شوراها و کمیتههای محلی، برگزاری جلسات مشورتی و هماندیشی، برنامههای آموزشی و توانمندسازی، شهروندان را از دریافتکنندگان خدمات، به شرکای اصلی مدیریت شهری تبدیل میکند.
حضور فعال شهروندان موجب میشود تصمیمگیریها مبتنیبر واقعیتهای میدانی و نیازهای واقعی جامعه باشد. شهروندان با ارائه بازخورد و مشارکت در جلسات مشورتی، کارگروههای تخصصی و نظرسنجیهای عمومی، به شفافیت و پاسخگویی مدیران شهری کمک میکنند. این مشارکت حس تعلق و مسئولیتپذیری را در میان مردم تقویت میکند و موجب میشود آنها برای حفظ و ارتقای کیفیت خدمات شهری تلاش بیشتری داشته باشند.

ساخت بزرگترین سازه چاپ سهبعدی جهان در قطر
قطر در حال اجرای پروژهای بیسابقه در صنعت ساختوساز است که شامل ساخت دو مدرسه با استفاده از فناوری چاپ سهبعدی غولپیکر میشود. این پروژه که توسط شرکت یو سی سی هلدینگ و با همکاری سازمان امور عمومی قطر هدایت میشود، رکورد بزرگترین سازه چاپ سهبعدی جهان را به خود اختصاص داده است.
دو چاپگر سهبعدی اختصاصی با ابعاد ۵۰ متر طول، ۳۰ متر عرض و ۱۵ متر ارتفاع ساخته شدهاند که امکان چاپ سازههایی عظیم و پیچیده را فراهم میکنند. این چاپگرها با استفاده از فناوری رباتیک و مواد سیمانی مخصوص، لایهلایه سازهها را میسازند. پس از اتمام چاپ بدنه اصلی، کارگران وارد عمل میشوند تا سقف، درها، پنجرهها و تجهیزات داخلی را نصب کنند.

این پروژه شامل ساخت ۱۴ مدرسه دولتی است که دو مورد از آنها با چاپگرهای سهبعدی ساخته میشوند. هر یک از این دو مدرسه مساحتی برابر با ۲۰ هزار متر مربع دارد و بهصورت دو طبقه طراحی شده است. مجموع مساحت این دو مدرسه به ۴۰ هزار متر مربع میرسد که حدود ۴۰ برابر بزرگتر از بزرگترین سازه چاپ سهبعدی پیشین در جهان است. این مدارس با هدف ارتقای کیفیت آموزش و فراهم آوردن محیطی مدرن و پایدار برای دانشآموزان ساخته میشوند.
پروژه ساخت این دو مدرسه بزرگترین نمونه ساختوساز با چاپ سهبعدی در جهان است که سرعت ساخت، دقت بالا و کاهش هزینهها را به همراه دارد. قطر پیشتر در استفاده از فناوری چاپ سهبعدی برای ساخت سازههای بتنی در رویدادهای بینالمللی همچون جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ پیشرو بوده و اکنون این پروژه نشاندهنده تعهد این کشور به توسعه پایدار و نوآوری در معماری است.

استفاده از چاپ سهبعدی موجب کاهش چشمگیر مصرف مواد اولیه، انرژی و نیروی انسانی شده است. این فناوری امکان طراحیهای پیچیده و انعطافپذیر را فراهم میکند که در روشهای سنتی ساخت امکانپذیر نیست. کاهش زمان ساخت و هزینهها، این پروژه را به الگویی برای آینده صنعت ساختمانسازی تبدیل کرده است.
با تکمیل این پروژه، قطر بهعنوان پیشگام جهانی در استفاده از فناوری چاپ سهبعدی در ساختوساز شناخته خواهد شد. این موفقیت میتواند الگویی برای سایر کشورها در جهت توسعه پایدار، کاهش هزینهها و افزایش سرعت ساخت ساختمانهای عمومی و خصوصی باشد و در بخشهای مختلفی از جمله مسکن، آموزش و زیرساختهای شهری تحول ایجاد کند.
زندگی پایدار و هوشمند در شهر جدید زاها حدید
دفتر معماری زاها حدید (ZHA) با همکاری گروه BEEAH، طرح جامع شهر خالد بن سلطان را در شارجه امارات متحده عربی معرفی کرده است؛ پروژهای نوآورانه که با رویکردی مبتنیبر پایداری، فناوری هوشمند، تداوم فرهنگی و طراحی انسانمحور، مفهوم زندگی در کویر را بازتعریف میکند. این شهر در مجاورت ساختمان مرکزی برنده جایزه گروه BEEAH قرار دارد و با طول تقریبی ۱.۵ کیلومتر، ادامهای بر فلسفههای معماری شاخص این مجموعه است. طراحی این شهر با الهام از فرمهای سیال و پویا و تپههای شنی شکلگرفته توسط باد، شبکهای چندمرکزی و روان را خلق کرده است.

تجربه زندگی متفاوت در شهر سبز و پیادهمحور عربستان
شهر خالد بن سلطان به هفت محله مسکونی پیادهمحور تقسیم شده که هرکدام دارای میدان مرکزی هستند. فاصله هر میدان تا میدان دیگر کمتر از پنج دقیقه پیادهروی است تا دسترسی و پیوستگی اجتماعی تقویت شود. هر میدان امکاناتی همچون مرکز کودک، کلینیک سلامت، فضاهای ورزشی، کافه و مراکز خدماتی را در خود جای داده است.
برخلاف مدلهای خودرومحور رایج، این شهر با اولویت دادن به راحتی، ارتباط و ادغام با محیط زیست، الگویی برای شهرسازی پیادهمحور ارائه میدهد. ویژگی شاخص شهر، واحه خطی به طول ۲ کیلومتر است که از مرکز توسعه عبور میکند. مسیرهای پیادهروی سایهدار با درختان بومی، نماهای عقبنشسته و ستونبندیها، شبکهای یکپارچه برای حرکت و تعامل اجتماعی ایجاد میکنند. فضای سبز گسترده موجب کاهش دمای محیط و تبدیل فضاهای بیرونی به محیطی مطلوب و قابل سکونت در تمام سال میشود.

در این پروژه، زیرساخت شهر آماده دستیابی به وضعیت خالص صفر (Net-Zero) است و با سامانههای انرژی خورشیدی، بازیافت آب خاکستری، کریدورهای تنوع زیستی و تبدیل زباله به انرژی یکپارچه شده است. این رویکرد، شهر خالد بن سلطان را به اکوسیستمی زاینده و همسو با اهداف اقتصاد چرخشی گروه BEEAH تبدیل میکند. در شمال شهر و در مجاورت ساختمان مرکزی BEEAH، منطقهای برای طراحی و کسبوکار بهعنوان قطب جدیدی برای شارجه شکل میگیرد. فضاهای نوآوری و مراکز فرهنگی و کارآفرینی با تمرکز بر طراحی چرخشی، موتور محرک نوآوری در این منطقه خواهند بود. واحه سایهدار شهر به طول دو کیلومتر، مناطق تجاری را به مراکز خرید و سرگرمی متصل میکند.

تگزاس در مسیر تحقق اهداف اقلیمی ۲۰۳۵
شهر آستین در ایالت تگزاس آمریکا موفق شد بیش از ۱۹۰ ساختمان خود را در برنامه «پاسخ تقاضای تجاری» شرکت انرژی آستین ثبتنام کند. این برنامه به مشترکان برق اجازه میدهد مصرف انرژی خود را در دورههای اوج تقاضا یا زمانی که شبکه برق تحت فشار است، کاهش دهند.
این برنامه نقش کلیدی در تحقق اهداف تعیینشده در «طرح منابع، تولید و حفاظت اقلیمی آستین» تا سال ۲۰۳۵ دارد و بهعنوان یک راهکار مهم برای بهبود بهرهوری انرژی و کاهش بار شبکه شناخته میشود. ساختمانهای ثبتنام شده در این برنامه، ظرفیت کاهش مصرف بیش از ۶ مگاوات را دارند که معادل توان تأمین برق حدود ۱۵۰۰ خانه در تگزاس در ساعات اوج مصرف است.
علاوهبر ساختمانهای شهری، ۲۹۵ ساختمان دولتی در سطوح شهرستانی، ایالتی و فدرال نیز در این برنامه مشارکت دارند و به کاهش فشار بر شبکه برق کمک میکنند. این موفقیت حاصل همکاری نزدیک میان شرکت آستین انرژی و کارکنان این ساختمانهاست که با آموزشهای تخصصی، ابزارهای لازم و پشتیبانی مستمر، برای شرکت در برنامه آماده شدهاند.

برنامه پاسخ تقاضا هر سال در فصل تابستان از ژوئن تا سپتامبر اجرا میشود و شرکتکنندگان قبل از شروع رویدادهای کاهش مصرف، هشدارهای لحظهای دریافت میکنند تا بتوانند استراتژیهای خاص هر ساختمان را برای کاهش مصرف به کار گیرند. این اقدام نهتنها به حفظ پایداری شبکه برق کمک میکند، بلکه گامی مؤثر در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تحقق اهداف اقلیمی شهر آستین محسوب میشود.
مسئولان شرکت آستین انرژی تأکید دارند که موفقیت در رسیدن به اهداف اقلیمی مستلزم مشارکت گسترده در برنامههای پاسخ تقاضا و صرفهجویی انرژی است و این برنامه نمونهای موفق از همکاری میان سازمانهای مختلف برای ایجاد شهری پاکتر و پایدارتر است.
تأثیر سیاستهای مسکن شهری بر عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی بهعنوان یکی از پایههای توسعه پایدار شهری، نقش بسیار مهمی در ایجاد جوامع فراگیر و متوازن ایفا میکند. دسترسی برابر به منابع و خدمات شهری، بهویژه مسکن مناسب، از عوامل کلیدی کاهش نابرابریها و پیشگیری از رشد مناطق حاشیهای است. روند حاشیهنشینی در بسیاری از کلانشهرها بهدلیل کمبود مسکن مقرونبهصرفه و سیاستهای ناکارآمد، موجب تشدید تبعیضهای فضایی و افزایش آسیبپذیری گروههای کمدرآمد شده است.
توجه به عدالت اجتماعی در سیاستهای مسکن، نهتنها میتواند کیفیت زندگی گروههای محروم را بهبود ببخشد، بلکه به تثبیت ساختار اجتماعی و اقتصادی و کاهش تنشهای شهری نیز کمک میکند. سیاستهای مسکن شهری نقش کلیدی در شکلدهی ساختار اجتماعی و اقتصادی کلانشهرها ایفا میکنند و میتوانند بهعنوان ابزاری مؤثر برای ارتقای عدالت اجتماعی و کاهش حاشیهنشینی عمل کنند.

در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، نابرابریهای گسترده در دسترسی به مسکن مناسب و مقرونبهصرفه، منجر به ایجاد مناطق حاشیهای و افزایش تبعیضهای فضایی شده است. سیاستهای مسکن که بر دسترسی به مسکن ارزانقیمت، کیفیت مناسب و مکانیابی عادلانه تمرکز دارند، میتوانند به کاهش تبعیضهای فضایی و اجتماعی کمک کنند. یکی از مفاهیم کلیدی در این حوزه، «عدالت فضایی» است که به توزیع عادلانه منابع و فرصتها در سطح شهر اشاره دارد. سیاستهایی که توسعه مسکن با تراکم بالا و در نزدیکی خدمات عمومی و حملونقل عمومی را تشویق میکنند، بهطور معمول منجر به کاهش وابستگی به خودرو، کاهش جداسازی اجتماعی و افزایش تعاملات اجتماعی میشوند. برای مثال، سیاستهای «رنسانس شهری» در بریتانیا با تمرکز بر استفاده بهتر از زمینهای توسعهیافته قبلی و افزایش تراکم مسکونی، توانستهاند بهبودهایی در عدالت اجتماعی ایجاد کنند، هرچند چالشهایی همچون کمبود مسکن با اندازه مناسب و مقرونبهصرفه همچنان باقی است.
در بسیاری از کلانشهرهای جهان، حاشیهنشینی ناشی از کمبود مسکن مناسب و سیاستهای ناعادلانه است که موجب ایجاد مناطق فقیرنشین و محروم میشود. سیاستهای ارتقای مسکن اجتماعی، بهویژه برنامههای ارتقای سکونتگاههای غیررسمی و بهبود زیرساختهای محلی، نقش مهمی در کاهش حاشیهنشینی دارند. در کشورهای در حال توسعه همچون هند، برنامههای ارتقای سکونتگاههای غیررسمی با مشارکت جامعه محلی، توانستهاند شرایط زندگی میلیونها نفر را بهبود بخشند و به توانمندسازی ساکنان کمک کنند.

سیاستهای کلیدی و مداخلات مؤثر در عدالت مسکن
مطالعات گسترده نشان میدهند که سیاستهای موفق در حوزه مسکن شهری، فراتر از افزایش صرف عرضه مسکن، نیازمند توجه به چند محور کلیدی هستند تا عدالت اجتماعی تحقق و حاشیهنشینی کاهش پیدا کند. نخست، جلوگیری از جابهجایی اجباری ساکنان مناطق کمدرآمد و آسیبپذیر است، زیرا جابهجاییهای ناخواسته نهتنها موجب از دست رفتن شبکههای حمایتی اجتماعی و فرهنگی میشود، بلکه میتواند فقر و نابرابری را تشدید کند. به همین دلیل، سیاستهای مسکن باید بهگونهای طراحی شوند که بهسازی و نوسازی شهری بدون بیرونراندن ساکنان فعلی انجام شود و امکان اسکان مجدد در همان منطقه یا نزدیک به آن فراهم شود.
تضمین حقوق مستأجران از جمله حمایتهای قانونی در برابر افزایش بیرویه اجارهبها، اخراجهای غیرقانونی و شرایط نامناسب سکونت، از دیگر عوامل کلیدی در موفقیت سیاستهای مسکن است. برنامههای یارانهای و کمکهای مالی به مستأجران و خریداران خانه، بهویژه در قالب وامهای بلندمدت با بهره کم یا تسهیلات خرید، نقش مهمی در افزایش توان مالی گروههای کمدرآمد و دسترسی آنها به مسکن ایفا میکنند. بهعنوان مثال، در بعضی کشورهای اروپایی همچون فرانسه و آلمان، یارانههای مستقیم برای پرداخت اجاره و تسهیلات مالیاتی برای سازندگان مسکن مقرونبهصرفه، به شکل مؤثری بازار مسکن را تنظیم کردهاند.
اصلاح قوانین منطقهبندی شهری برای افزایش تراکم مسکونی و کاهش تبعیضهای فضایی، بهویژه در مناطق مرکزی و نزدیک به خدمات عمومی، از اقدامات مؤثر دیگر است. این اصلاحات موجب میشود زمینهای شهری به شکل بهینهتری استفاده شوند و امکان ساخت واحدهای مسکونی متنوع با قیمتهای مختلف فراهم شود. شهرهای بزرگی همچون بوستون، سیاتل و لسآنجلس در آمریکا با اصلاح سیاستهای منطقهبندی و افزایش حمایتهای مالی، توانستهاند دسترسی به مسکن مقرونبهصرفه را بهبود بخشند و از افزایش حاشیهنشینی جلوگیری کنند.
کاهش تبعیضهای نژادی و اقتصادی در دسترسی به مسکن، از طریق سیاستهای ضد تبعیض و تضمین حضور متوازن گروههای مختلف اجتماعی در محلهها، به ایجاد جوامع فراگیر و منسجم کمک میکند. در بسیاری از شهرهای پیشرفته، برنامههای مشارکتی و مشورتی با جامعه محلی برای طراحی پروژههای مسکن اجرا میشود تا نیازها و خواستههای واقعی ساکنان در سیاستها لحاظ گردد و حس تعلق و مشارکت اجتماعی تقویت شود.

آیا آینده حملونقل شهری در آسمانها رقم میخورد؟
تاکسی پرنده یا ایرتاکسی (Air Taxi) به هواگردهای کوچک شهری گفته میشود که مسافران را در مسیرهای کوتاه داخل شهر یا مناطق اطراف جابهجا میکنند. جدیدترین نسل این وسایل از فناوری پرواز برقی با قابلیت برخاست و فرود عمودی (eVTOL) بهره میبرد که ترکیبی از فناوری پهپادها و هواپیماهای برقی است. این وسایل بهصورت کامل الکتریکی هستند و در آینده نزدیک مدلهای خودران آنها نیز توسعه پیدا خواهد کرد که میتواند بسیاری از مشکلات حملونقل زمینی همچون ترافیک و موانع جادهای را برطرف کند.
اگرچه تاکسیهای پرنده بهعنوان فناوری نوین شناخته میشوند، اما ایده اولیه آنها به دهه ۱۹۶۰ بازمیگردد، زمانی که این خدمات بیشتر برای ثروتمندان و نخبگان سیاسی و هنری ارائه میشد. امروزه تلاشها برای عمومیسازی این فناوری آغاز شده است. پیشبینی میشود تعداد تاکسیهای پرنده فعال در سال ۲۰۴۰ به ۴۳۰ هزار دستگاه برسد.

انواع خدمات تاکسی پرنده
انواع خدمات تاکسی پرنده در شرکتهای پیشرو، نمونهای کامل از تنوع و نوآوری در حملونقل هوایی شهری را نشان میدهد. یکی از شرکتهای برجسته در این زمینه، شرکت برزیلی فلپر (Flapper) است که با ارائه چند مدل خدمت از جمله پروازهای چارتر، پروازهای هلیکوپتری، پروازهای اشتراکی و پروازهای برگشتی بدون مسافر به دنبال پاسخگویی به نیازهای مختلف بازار است.
پروازهای چارتر به معنای اجاره کامل یک تاکسی پرنده برای گروههای کوچک تا متوسط است. ظرفیت این پروازها بین سه تا ۱۹ نفر متغیر است و مناسب افرادی است که به دنبال سفر خصوصی و مستقیم بدون توقفهای متعدد هستند. این مدل خدمات شبیه به اجاره یک هلیکوپتر یا جت خصوصی است و برای سفرهای کاری، ملاقاتهای فوری یا گردشگری لوکس کاربرد دارد.
شرکت فلپر همچنین خدمات پرواز با هلیکوپتر را ارائه میدهد که گزینهای شناختهشدهتر و در دسترستر برای حملونقل هوایی شهری است. این پروازها برای مسیرهای کوتاه داخل شهر یا مناطق اطراف استفاده میشوند و بهدلیل قابلیت نشست و برخاست عمودی، در فضاهای محدود شهری بسیار کارآمد هستند.

یکی از راهکارهای کاهش هزینه و افزایش دسترسی به تاکسیهای پرنده، پروازهای اشتراکی است. در این مدل، چند مسافر با مسیرهای مشابه یا نزدیک، بهصورت مشترک از یک تاکسی پرنده استفاده میکنند. این روش موجب کاهش هزینه هر نفر میشود و میتواند به گسترش استفاده عمومی از این فناوری کمک کند.
مزایا و چالشهای تاکسیهای پرنده
تاکسیهای پرنده مزایای قابلتوجهی برای حملونقل شهری به همراه دارند. یکی از مهمترین این مزایا، کاهش چشمگیر زمان سفر در شهرهای پرترافیک است که میتواند به بهبود کیفیت زندگی و افزایش بهرهوری شهروندان کمک کند. از نظر زیستمحیطی نیز این وسایل نسبت به هلیکوپترها بسیار پاکتر هستند؛ بهطوری که تاکسیهای پرنده تنها حدود یکپنجم آلایندگی هلیکوپترها را تولید میکنند.
تحقیقات دانشگاه میشیگان نشان داده است که یک هواپیمای eVTOL با سه مسافر، در مقایسه با خودروهای بنزینی، ۵۲ درصد و نسبت به خودروهای برقی ۶ درصد کمتر آلاینده تولید میکند. این آمارها نشان میدهد که تاکسیهای پرنده میتوانند نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و مقابله با تغییرات اقلیمی ایفا کنند. تاکسیهای پرنده میتوانند بهویژه در حوزههایی همچون حملونقل اورژانسی پزشکی یا کاهش فشار بر سیستمهای لجستیک در شهرهای پرترافیک نقش مهمی ایفا کنند.
این فناوری با چالشهای متعددی نیز روبهرو است. نخستین و مهمترین مشکل، هزینه بالای ساخت و استفاده از تاکسیهای پرنده است که دسترسی عمومی به این خدمات را محدود میکند. علاوهبر این، برای بهرهبرداری گسترده از این وسایل، نیاز به زیرساختهای ویژه و گستردهای همچون شبکهای از فرودگاههای کوچک شهری یا ورتیپورتها وجود دارد که ساخت و نگهداری آنها هزینهبر و زمانبر است.
مسائل قانونی و مدیریت فضای هوایی شهری نیز یکی از چالشهای بزرگ است و باید قوانین و مقررات جدیدی برای ایمنی و هماهنگی ترافیک هوایی وضع شود. نگرانی دیگری که مطرح است، احتمال ایجاد شکاف طبقاتی در دسترسی به این خدمات است؛ بهگونهای که تاکسیهای پرنده ممکن است تنها برای گروههای مرفه قابل استفاده باشند و نابرابریهای اجتماعی را تشدید کنند. مدیریت ترافیک هوایی در شهرها نیز با ورود این وسایل پیچیدهتر خواهد شد و نیازمند راهکارهای نوین و پیشرفته است تا از بروز تصادفات و اختلالات جلوگیری شود.
چین، غول بیرقیب پروژههای عظیم انرژی پاک در جهان
در حالی که دولت ترامپ بسیاری از مشوقهای انرژی پاک را در ایالات متحده حذف میکند، چین به سرمایهگذاریهای عظیم خود در انرژی بادی و خورشیدی ادامه میدهد و طبق گزارشها، ۷۴ درصد از کل پروژههای در حال ساخت در سراسر جهان را به خود اختصاص داده است. این کشور با نصب بیش از یک ترابایت ظرفیت خورشیدی و اجرای پروژههای وسیع در مناطق بیابانی و شهری، به منطقهای پیشرو در تحول انرژی پاک جهانی تبدیل شده است.
یکی از بزرگترین مزارع خورشیدی جهان، مزرعه خورشیدی صحرای گوبی است که در منطقه بیابانی گوبی واقع شده است. این پروژه با استفاده از بیش از ۲۰ میلیون پنل فتوولتائیک، ظرفیت تولیدی معادل هشت گیگاوات را دارد. طراحی این مزرعه با فناوری ردیابی خورشیدی (Solar Tracking) موجب افزایش کارایی پنلها تا ۲۰ درصد شده است؛ چرا که این فناوری موجب میشود پنلها بهطور مداوم زاویه تابش خورشید را دنبال کنند. علاوهبر این، سیستمهای خنککنندگی پیشرفتهای در این سایت نصب شده است که با کاهش دمای پنلها، افت راندمان ناشی از گرمای شدید بیابان را کاهش میدهند.


مزرعه خورشیدی صحرای تنگر با ظرفیت بیش از ۱.۵ گیگاوات، یکی از بزرگترین مزارع خورشیدی جهان محسوب میشود. مساحت حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع و استفاده از پنلهای فتوولتائیک کریستال سیلیکونی با راندمان حدود ۲۱ درصد، امکان تولید سالانه بیش از ۲.۵ تراوات ساعت برق را در این مزرعه فراهم میکند. فناوری ردیابی دو محوره در بعضی بخشها به کار رفته است که بازدهی تولید را نسبت به پنلهای ثابت تا ۳۰ درصد افزایش میدهد. سیستمهای مانیتورینگ آنلاین و خنکسازی غیرفعال نیز برای افزایش طول عمر تجهیزات این مزرعه استفاده شده است.

نیروگاه خورشیدی سد لانگیانگشیا با ظرفیت ۸۵۰ مگاوات، یکی از بزرگترین پروژههای ترکیبی انرژی خورشیدی و برق آبی است. پنلهای خورشیدی از نوع سیلیکون تککریستال با بازدهی حدود ۲۲ درصد در این مزرعه نصب شدهاند. این نیروگاه با استفاده از پشتوانه ذخیرهسازی آب سد، توانایی تنظیم و ذخیره انرژی را بهبود میبخشد و نوسانات تولید خورشیدی را متعادل میکند. سیستم مدیریت انرژی هوشمند در این سایت، جریان برق تولیدی خورشیدی و آبی را بهصورت بهینه ترکیب و به شبکه ارسال میکند.

مزرعه خورشیدی داتونگ با ظرفیت نصبشده بیش از یک گیگاوات، از پنلهای فتوولتائیک با فناوری نیمهرسانای لایه نازک و سیلیکون کریستالی استفاده میکندکه بخشی از آنها مجهز به سیستم ردیابی خورشیدی تکمحوره هستند تا افزایش کارایی را در ساعات مختلف روز تضمین کنند. این نیروگاه به سیستمهای ذخیرهسازی باتری لیتیوم-یون متصل است که ظرفیت ذخیره ۱۰۰ مگاوات ساعت را فراهم میکند و قابلیت تأمین برق در زمان کاهش تابش خورشید را دارد.
چین بهمنظور بهینهسازی استفاده از فضا، پروژههای نیروگاههای خورشیدی شناور را نیز توسعه داده است. این سیستمها روی دریاچهها و سدهای بزرگ نصب شدهاند و از فناوریهای مقاوم در برابر خوردگی و نمکزدگی بهره میبرند. ظرفیت مجموع این نیروگاهها به بیش از ۳.۵ گیگاوات میرسد. جریان آب زیر پنلها به خنککردن آنها کمک میکند و موجب افزایش بازدهی تا ۱۵ درصد نسبت به نیروگاههای زمینی میشود.

تولید برق پاک با شاهکار مهندسی زیر آب
در عمق حدود ۴۰ متری آبهای ساحلی اسکاتلند، یک توربین زیرآبی برای مدت بیش از شش سال بدون توقف در حال چرخش و تولید برق از انرژی جزر و مد است. این رکورد نقطه عطفی در اثبات قابلیت تجاری فناوری انرژی جزر و مد بهشمار میرود و نشان میدهد که این فناوری میتواند نقش مهمی در آینده انرژی پاک ایفا کند.
نگهداری یک توربین بزرگ و مقیاس شبکهای در محیط خشن دریایی برای این مدت طولانی، رکوردی است که راه را برای توسعه مزارع بزرگتر انرژی جزر و مد هموار میکند و جذابیت این حوزه را برای سرمایهگذاران افزایش میدهد. اگر نیاز بود هر چند سال یکبار توربینها برای تعمیرات از آب خارج شوند، هزینه پروژههای جزر و مد بسیار بالا میرفت و توجیه اقتصادی نداشت.
جزر و مد، آینده روشن انرژی پاک جهان
فناوریهای انرژی جزر و مد هنوز در مراحل اولیه توسعه تجاری قرار دارند اما دارای پتانسیل بالایی برای تولید انرژی پاک هستند. بر اساس گزارش آزمایشگاه ملی انرژیهای تجدیدپذیر، انرژی دریایی که شامل انرژی حاصل از جزر و مد، جریانها، امواج و تغییرات دمایی میشود، بزرگترین منبع انرژی تجدیدپذیر استفادهنشده در جهان است.

پروژه انرژی جزر و مد میژن (MeyGen) در سواحل اسکاتلند شامل چهار توربین هر یک با توان ۱.۵ مگاوات است که در مجموع برق مورد نیاز حدود ۷۰۰۰ خانه را در سال تأمین میکند. شرکت سوئدی سازنده بهتازگی اعلام کرد که یاتاقانها و آببندهای یکی از این توربینها بیش از ۶.۵ سال بدون نیاز به تعمیرات پیشبینینشده یا توقف عملکرد، به کار خود ادامه دادهاند. این موفقیت حاصل یک دهه همکاری نزدیک در زمینه طراحی و آزمایش بوده است. دستیابی به شش سال عملیات مداوم در زیر آب، یک دستاورد بسیار مهم تلقی میشود که آینده روشنی را برای انرژی جزر و مد رقم میزند.
اسکاتلند و بریتانیا از رهبران جهانی در حوزه انرژی جزر و مد هستند. طبق گفته کارشناسان پروژههای کمی در جهان وجود دارند که بتوانند بهصورت مداوم برق تولید کنند و بیشتر پروژهها در حد آزمایش و نمایش باقی ماندهاند. چالشهای عمدهای همچون مسائل مقرراتی، اثرات زیستمحیطی و تضاد با سایر استفادهکنندگان از دریا هنوز باقی است. با این حال پروژه اسکاتلند به نگرانیهای سرمایهگذاران و دولتها درباره قابلیت عملکرد طولانیمدت پاسخ و نشان داد که توربینها میتوانند در محیط شور و خشن دریا دوام بیاورند.
توربینهای میژن در تنگه «اینرساند (Inner Sound)» بین سرزمین اصلی اسکاتلند و جزیره استورما (Stroma) نصب شدهاند که به جریانهای قوی جزر و مد شهرت دارد. برای بهرهوری بالا، سیستمهای انرژی جزر و مد به جریانهای قوی نیاز دارند. برنامههای آینده میژن شامل افزودن ۲۰ توربین دیگر تا سال ۲۰۳۰ و ارتقای شبکه برق است. این سایت در نهایت میتواند تا ۱۳۰ توربین قدرتمندتر را در خود جای دهد. سایت یاد شده در آبهای آزاد قرار دارد، در حالی که بعضی پروژههای جزر و مد با ساخت سازهای شبیه سد در آبهای جزر و مدی اجرا میشوند.

نقش کمربندهای سبز در حفظ تنوع زیستی شهری
کمربندهای سبز بهعنوان نوارهایی حفاظتشده از فضاهای طبیعی و کشاورزی پیرامون شهرها، نقش بسیار مهمی در حفظ تنوع زیستی، کنترل توسعه شهری و ارتقای کیفیت زندگی ایفا میکنند. این مناطق بهعنوان پناهگاههایی برای گونههای گیاهی و جانوری، کریدورهای زیستی و فضاهای تفریحی باز، به ایجاد تعادل میان توسعه و حفاظت محیط زیست کمک میکنند.
کمربندهای سبز بهطور معمول شامل جنگلهای شهری، پارکها و کریدورهای رودخانهای هستند که برای تأمین غذا، پناهگاه و محل تولیدمثل حیاتوحش اهمیت دارند و کیفیت هوا و آب را بهبود میبخشند. این مناطق امکان بازاستقرار گونهها در بخشهای تخریبشده شهری را نیز فراهم و به افزایش تدریجی تنوع زیستی کمک میکنند.
کریدورهای سبز بخش مهمی از کمربندهای سبز هستند و نقش کلیدی در اتصال نقاط مهم تنوع زیستی دارند. این کریدورها با اتصال جمعیتهای جدا شده، جریان ژن را تسهیل و از بروز مشکلات ژنتیکی در گونههای زیستی جلوگیری میکنند. این کریدورها همچنین امکان حرکت ایمن حیوانات بین محلهای تغذیه، تولیدمثل و پناهگاه را فراهم میکنند و برای گونههایی که قلمروهای وسیع یا تغییر محدوده در پاسخ به تغییرات اقلیمی دارند، حیاتی هستند.
جایگاه کمربند سبز در برنامهریزی شهری لندن
کمربند سبز متروپولیتن لندن حلقهای قانونی و حفاظتشده از زمینهای باز است که اطراف منطقه کلانشهری لندن گسترده شده و بیش از ۵۰۰ هزار هکتار از زمین را در بر میگیرد، که شامل بخشهایی از چندین شهرستان از جمله لندن بزرگ، برکشایر، باکینگهامشایر، اسکس، هرتفوردشایر، کنت، ساری و بدفوردشایر میشود. این کمربند رسماً در سال ۱۹۴۷ از طریق قانون برنامهریزی شهری و روستایی پایهگذاری شد، اما ریشههای آن به دهه ۱۹۳۰ باز میگردد و از آن زمان تاکنون نقش مرکزی در برنامهریزی شهری لندن داشته است. هدف اصلی این کمربند سبز جلوگیری از گسترش بیرویه و نامحدود شهر به سمت حومهها است تا زمینها به طور دائم باز و سبز باقی بمانند، همچنین از ادغام شهرهای همسایه جلوگیری و هویت مستقل هر یک را حفظ میکند، ضمن آنکه از اراضی روستایی و کشاورزی محافظت میکند و زیباییشناسی و فضای تاریخی شهرهای پیرامونی لندن را نیز حفظ مینماید.
علاوه بر این، به دلیل محدودیت توسعه در حومههای شهر، این سیاست موجبات احیا و استفاده مجدد از زمینهای قبلاً ساخته شده یا به اصطلاح brownfield را در داخل لندن فراهم میکند. از لحاظ کاربری زمین، تنها حدود ۱۳ درصد از این کمربند سبز شامل پارکهای عمومی است و باقی بخشها عمدتاً شامل زمینهای کشاورزی خصوصی، جنگلها، زمینهای گلف و اراضی نهادی است اما این مناطق به رغم مالکیت خصوصی، فواید قابلتوجهی از نظر حفاظت از تنوع زیستی دارند و با فراهم آوردن شبکههای گستردهای از مسیرهای پیادهروی و سوارکاری، فرصتهای وسیعی برای تفریح و فعالیتهای فضای باز در اختیار مردم قرار میدهند.
همچنین این کمربند نقش مهمی در تأمین خدمات اکوسیستمی ایفا میکند که شامل کاهش خطر سیل، بهبود کیفیت هوا، خنکسازی مناطق شهری و جذب کربن است که برای پایداری زیستمحیطی کلانشهر لندن حیاتی به شمار میرود. نزدیکی این فضاهای سبز به مناطق شهری فرصتهایی برای ارتقا سلامت جسمی و روانی شهروندان با تشویق فعالیتهای طبیعی و فراهم آوردن محیطهای آرام و دلپذیر برای استراحت و تفریح ایجاد میکند. کمربند سبز متروپولیتن تحت قوانین سختگیرانهای برای حفاظت قرار دارد و هرگونه توسعه جدید در آن به استثنای شرایط بسیار خاص و استثنایی ممنوع است، به گونهای که تغییر در وضعیت قانونی آن باید با دقت فراوان و پس از بررسیهای جامع پذیرفته شود. مدیریت این کمربند از طریق ترکیبی از سیاستهای ملی و برنامهریزیهای محلی انجام میشود و حمایت گستردهای از سوی سازمانهای محیط زیستی و مدنی برای حفظ و ارتقای آن وجود دارد.

نقش کلیدی کمربندهای سبز در توسعه پایدار شهری
کمربندهای سبز نقش بسیار مهمی در پایداری شهرها دارند. از نظر زیستمحیطی، این مناطق بهعنوان ریههای شهری عمل و دیاکسیدکربن را جذب، دما را تعدیل و از تنوع زیستی از طریق ایجاد کریدورهای سبز حمایت میکنند و کیفیت هوا را بهبود میبخشند. از نظر اقتصادی، کمربندهای سبز از کشاورزی پیرامونی پشتیبانی میکنند که زنجیره تأمین غذا را کوتاه میکنند و ردپای کربن حملونقل مواد غذایی را کاهش میدهد. نزدیکی به فضاهای سبز همچنین موجب افزایش ارزش املاک و جذب سرمایهگذاری در توسعههای چندکاربری میشود که اقتصاد شهری را احیا میکند.
این کمربندها از نظر اجتماعی و بهداشتی، فضاهای باز برای تفریح و استراحت فراهم میکنند، رفاه ساکنان را ارتقا میدهند، انسجام اجتماعی را تقویت میکنند و استرس شهری را کاهش میدهند، از سوی دیگر اثرات جزیره گرمای شهری را کاهش میدهند و محیط زندگی راحتتری ایجاد میکنند. کمربندهای سبز با چارچوبهای جهانی پایداری همچون اهداف کربنصفر و تعهدات حفظ تنوع زیستی همسو هستند و با حفظ اکوسیستمهای طبیعی و محدود کردن انتشار گازهای گلخانهای ناشی از گسترش شهری، به تحقق این اهداف کمک میکنند.

نمونههای موفق جهان در اجرای کمربندهای سبز
نمونههای موفقی از اجرای کمربندهای سبز در سطح جهانی وجود دارد. فرانکفورت با کمربند سبز وسیع خود، تعادل بین توسعه اقتصادی و حفاظت محیط زیست را برقرار کرده است و آدلاید در استرالیا با پارکلندهای پیوسته و کمربند سبز تپههای اطراف شهر، توسعه شهری را کنترل و اقلیم شهری را تعدیل میکند.
سائوپائولو در برزیل با ذخیرهگاه زیستی کمربند سبز خود، بقایای جنگلهای آتلانتیک را حفظ کرده است و خدمات اکوسیستمی حیاتی را ارائه میدهد. منطقه گرین بلت گلدن هورسشو در کانادا نیز با حفاظت از زمینهای کشاورزی، جنگلها و تالابها، رشد شهری را کنترل و اتصال زیستی خود را تقویت کرده است. ویتوریا-گاستیز در اسپانیا با پارکها و کریدورهای سبز متصل، اکوسیستمهای طبیعی را بازسازی و جایزه پایتخت سبز اروپا را دریافت کرده است و پورتلند در آمریکا نیز با استفاده از مرز رشد شهری بهعنوان کمربند سبز، توسعه فشرده و حفاظت از زمینهای طبیعی را ترویج داده است.
معماری چوبی با ردپای کمکربن و احترام به اکوسیستم
خانه چوبی دورو در دره رودخانه دورو پرتغال، نمونهای برجسته از معماری دوستدار محیط زیست و پایدار است که با هدف حفظ و احترام به طبیعت اطراف طراحی شده است. این خانه کوچک تفریحی با رویکردی آگاهانه، از ابتدا تلاش کرده تا کمترین تأثیر را بر چشمانداز طبیعی و اکوسیستم محلی بگذارد. ساختار و نمای ساختمان از چوبی تهیه شده که از جنگلهای مدیریتشده و دارای گواهیهای پایداری به دست آمده است تا ردپای کربنی و اثرات زیستمحیطی ساخت به حداقل برسد.

یکی از ویژگیهای مهم این خانه سقفهای بازشویی است که اجازه میدهد درختان موجود در سایت بدون هیچ آسیبی حفظ شوند و به این ترتیب، تعامل سازندهای میان معماری و طبیعت برقرار شود. ساختمان در ارتفاع ساخته شده تا از حفاری و تغییرات عمده در توپوگرافی طبیعی زمین جلوگیری کند؛ این طراحی موجب میشود آب باران بهطور طبیعی جریان داشته باشد و حیات وحش بتواند آزادانه در محیط حرکت کند.
نمای چوبی خانه با دقت انتخاب شده تا از نظر رنگ و جنس با مناظر جنگلی اطراف بهویژه درختان کاج هماهنگ باشد و بهگونهای طبیعی در محیط ادغام شود. سقف باغی پوشیده از گونههای بومی، علاوهبر افزایش بهرهوری حرارتی ساختمان، زیستبوم محلی را تقویت و بهعنوان امتداد طبیعی زمین عمل میکند.

خانه چوبی دورو نهتنها یک سازه در دل طبیعت است، بلکه گویی از دل زمین و منظره پیرامون خود سر برآورده و با حفظ و ارتقا محیط زیست، نمونهای موفق از همزیستی معماری و طبیعت را به نمایش میگذارد. این پروژه الگویی الهامبخش برای معماری پایدار است که در آن ساختوساز با احترام کامل به طبیعت و حفظ ارزشهای زیستمحیطی انجام میشود.
بلندترین آسمانخراش استرالیا ساخته میشود
پروژه «وان پارک لین» در ساحل طلایی استرالیا رونمایی شد. این پروژه با دو آسمانخراش شامل یک برج مسکونی ۱۰۱ طبقه به ارتفاع نزدیک به ۴۰۰ متر و یک برج تجاری ۶۰ طبقه، قرار است بلندترین ساختمان استرالیا و یکی از مرتفعترین سازههای نیمکره جنوبی باشد. این پروژه در منطقه ساوتپورت، در زمینی به مساحت حدود ۱۵۰۰ متر مربع واقع شده و با هدف پاسخ به کمبود مسکن و تقویت زیرساختهای تجاری طراحی شده است.
برج مسکونی شامل ۱۹۷ آپارتمان با امکانات رفاهی به سبک اقامتی تفریحی است و در بالاترین نقطه آن سه پنتهاوس دو طبقه قرار دارد. برج تجاری نیز بیش از ۱۱ هزار متر مربع فضای اداری مدرن را فراهم میکند تا کمبود فضای اداری درجه یک در منطقه ساوتپورت را جبران کند.

ویژگی شاخص این پروژه پل شیشهای منحنی است که در طبقه ۲۲، دو برج را به هم متصل میکند و فضایی عمومی با چشمانداز ۳۶۰ درجه به شهر و مناظر اطراف ایجاد میکند. پایهای سه طبقه با فرم هنری و بازشوهای بزرگ، دو برج را به هم پیوند میدهد و فضای باز شهری را بهبود میبخشد. طراحی معماری پروژه با رویکرد ایجاد «روستای عمودی» شامل تراسهای سرسبز، فضاهای مشترک و سطوح خالی برای تهویه طبیعی است که به کاهش حجم بصری ساختمان و افزایش کیفیت زندگی ساکنان کمک میکند.

این توسعه علاوهبر اینکه به ایجاد هزار شغل در مرحله ساخت کمک میکند، با دسترسی مستقیم به حملونقل عمومی، مراکز خرید و فضاهای سبز، به احیای منطقه مرکزی ساوتپورت و رونق اقتصادی آن کمک خواهد کرد. مقامات محلی و توسعهدهندگان امیدوارند این پروژه نقطه عطفی در تحرک اقتصادی و رونق کسبوکارها در مرکز تجاری ساحل طلایی باشد و بهعنوان محرکی برای توسعه بیشتر منطقه عمل کند. این طرح در مراحل ارزیابی و بررسی توسط شورای شهر ساحل طلایی قرار دارد و اگر به اجرا برسد، رکورد بلندترین ساختمان استرالیا را خواهد شکست.
نقش فناوری متاورس در توسعه خدمات شهری
جهان امروز در آستانه تحولی بزرگ در حوزه فناوریهای دیجیتال و ارتباطات قرار دارد و متاورس بهعنوان یکی از برجستهترین دستاوردها، نقش مهمی در شکلدهی آینده شهرها ایفا میکند. این فناوری نوین، با ترکیب واقعیت فیزیکی و مجازی، امکان خلق محیطهای دیجیتال تعاملی و پویا را فراهم کرده است که میتواند بهطور چشمگیری کیفیت زندگی شهری را ارتقا دهد. متاورس بهعنوان ابزاری قدرتمند برای برنامهریزی هوشمند و نوآورانه توجه بسیاری از شهرها و دولتها را به خود جلب کرده است.
فناوری متاورس، بهعنوان فضای مجازی مشترکی که واقعیت فیزیکی و واقعیت مجازی را در هم میآمیزد، به یکی از نوآورانهترین ابزارها برای توسعه شهری تبدیل شده است. این فناوری با ایجاد مدلهای دیجیتال سهبعدی و شبیهسازیهای تعاملی، فرصتهای بیسابقهای برای بهبود برنامهریزی شهری، ارائه خدمات عمومی، آموزش، مشارکت شهروندان و توسعه اقتصادی فراهم کرده است.

متاورس و مدلسازی دیجیتال در برنامهریزی شهری
یکی از کاربردهای کلیدی متاورس در حوزه شهری، ایجاد «دوقلوهای دیجیتال» از شهرها است. دوقلوی دیجیتال در واقع یک مدل سهبعدی و تعاملی از شهر واقعی است که تمام اجزای کلیدی آن همچون ساختمانها، خیابانها، زیرساختهای حملونقل، شبکههای انرژی، فضاهای سبز و حتی جریان ترافیک و جمعیت را بهصورت دقیق و پویا بازنمایی میکند. این مدلها با بهرهگیری از دادههای لحظهای که از حسگرها، دوربینها و سامانههای اینترنت اشیا دریافت میشود، امکان مشاهده و تحلیل بلادرنگ وضعیت شهر را برای مدیران و برنامهریزان فراهم میسازد. دوقلوهای دیجیتال به مدیران شهری این فرصت را میدهند که سناریوهای مختلف را شبیهسازی کنند. برای مثال، تأثیر احداث یک پل جدید بر ترافیک، یا پیامدهای تغییر کاربری اراضی بر محیط زیست و کیفیت زندگی شهروندان را پیش از اجرا، بهصورت مجازی بررسی و ارزیابی نمایند. این قابلیت نهتنها ریسک تصمیمات شهری را کاهش میدهد، بلکه فرایند برنامهریزی و مدیریت منابع را بسیار کارآمدتر و علمیتر میسازد.
نمونه بارز این رویکرد را میتوان در شهر تامپره فنلاند مشاهده کرد؛ تامپره با توسعه یک دوقلوی دیجیتال جامع، دادههای محیطی، اطلاعات زیرساختی و دادههای جمعآوریشده از حسگرهای اینترنت اشیا را در یک فضای دیجیتال یکپارچه کرده است. این سامانه به مدیران شهری اجازه میدهد تا وضعیت هوا، کیفیت آب، میزان مصرف انرژی، سطح آلودگی و سایر پارامترهای زیستمحیطی را بهصورت لحظهای و تعاملی رصد و مدیریت کنند. برای مثال، در صورت افزایش ناگهانی آلودگی هوا یا وقوع بحران زیستمحیطی، مدیران میتوانند با شبیهسازی سناریوهای مختلف، سریعترین و مؤثرترین راهکار را انتخاب و اجرا کنند. افزون بر این، مدلهای مجازی امکان مشارکت شهروندان را نیز فراهم میکنند؛ بهطوری که ساکنان میتوانند پیشنهادات خود را در مورد پروژههای شهری ارائه دهند یا تأثیر تصمیمات جدید را پیش از اجرا مشاهده کنند. دوقلوهای دیجیتال، علاوهبر افزایش دقت و سرعت تصمیمگیری، به شفافیت، پاسخگویی و توسعه پایدار شهری کمک میکنند و آیندهای هوشمند و کارآمد برای شهرها رقم میزنند.

شهرهای هوشمند در مسیر تحول جهانی
بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۵۰ نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد. این افزایش سریع جمعیت، چالشهای بزرگی از جمله نیاز به زیرساختهای حملونقل کارآمد، سیستمهای انرژی پایدار و راهکارهای یکپارچه و بلادرنگ برای مدیریت فعالیتهای روزمره را برای شهرها به همراه دارد. این روند نیاز به شهرهای هوشمندتر و سیستمهای کارآمدتر برای مدیریت آنها را بیش از پیش ضروری میسازد. پروژههایی در عربستان سعودی، استرالیا و سنگاپور با اولویت دادن به ملاحظات اجتماعی و زیستمحیطی، نمونههایی از طراحی هوشمند شهری هستند که فراتر از فناوری صرف، طراحی پایدار و انسانی را مدنظر قرار دادهاند.
تلاشها برای هوشمندسازی شهرها در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است، اما بسیاری از آنها هنوز در تطبیق فناوری با نیازهای واقعی مردم و ایجاد تعادل میان بهینهسازی عملیات روزانه، پایداری بلندمدت و ارتقای کیفیت زندگی با چالش روبهرو هستند.

نقش فناوری در بهبود کیفیت زندگی شهری
شهرهای هوشمند زندگیها را نهتنها با فناوری، بلکه از طریق طراحی هدفمند غنی میکنند که مقاومت را شکل میدهد و ارتباطات انسانی را عمیقتر میکند. ابزارهای دیجیتال جرقه نوآوری را میزنند، عملیات را بهینه میکنند و ردپای کربنی بشر را کاهش میدهند، اما یک شهر هوشمند زمانی بهطور واقعی قابل زندگی میشود که این بهرهوریها با فضاهای انسانی و پرجنبوجوشی ادغام شوند که مردم را در جامعه ریشهدار میکند. با پیچیدهتر شدن مسائل شهری، موفقیت نصیب کسانی خواهد شد که هوشمندی را در هر لایهای، از برنامهریزی تا عملکرد، مورد توجه قرار دهند و به نسلهای آینده خدمت کنند. به این ترتیب آینده شهرها نهتنها در فناوریهای پیشرفته، بلکه در طراحی هوشمند، پایدار و انسانی نهفته است.
امروزه رویکرد ساخت شهرها بهگونهای تغییر کرده است که دیگر به افزودن امکانات دیجیتال به زیرساختهای موجود اکتفا نمیشود، بلکه هوشمندی باید از مرحله طراحی و برنامهریزی اولیه بهصورت یکپارچه در ساختار شهرها تعبیه شود. هدف از این اقدام نیز ایجاد سیستمهایی هوشمند است که نهتنها شامل ابزارهای هوشمند باشد، بلکه بهصورت هماهنگ و مؤثر در کنار هم عمل کنند. این رویکرد امروزه از جوامع ساحلی استرالیا و دانشگاههای سنگاپور گرفته تا پروژههای صنعتی گسترده در عربستان سعودی در حال اجراست.

راهاندازی قطار هوشمند در پاکستان
صنعت ریلی پاکستان در سالهای اخیر با چالشهای فراوانی از جمله فرسودگی ناوگان، کمبود سرمایهگذاری و نیاز به نوسازی گسترده روبهرو بوده است. در همین راستا، دولت و سازمان راهآهن پاکستان در تلاش هستند با اجرای برنامههای اصلاحی و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، کیفیت خدمات ریلی را بهبود ببخشند و نقش این صنعت را در توسعه اقتصادی کشور پررنگتر کنند.
سازمان راهآهن پاکستان بهتازگی اعلام کرده است از نوزدهم ژوئیه سرویس قطار تجاری پیشرفته و مجهزی را در مسیر لاهور-کراچی، با هدف ارتقای کیفیت سفر مسافران راهاندازی میکند. این قطار جدید دارای ۲۸ واگن کاملاً دیجیتال است که بهطور کامل از چین وارد شده و بهمنظور ارتقای ایمنی، راحتی و کارایی طراحی شدهاند. امکاناتی همچون اینترنت رایگان با سرعت بالا، واگن غذاخوری با استاندارد بینالمللی، سیستم امنیتی بهروز، صفحه نمایشهای لمسی برای اطلاعرسانی لحظهای به مسافران و امکان رزرو صندلی آنلاین در اختیار مسافران قرار خواهد گرفت تا تجربهای متفاوت و لوکس از سفر ریلی را رقم بزند.

این اقدام بخشی از تلاشهای گستردهتر پاکستان برای نوسازی زیرساختهای راهآهن کشور و افزایش رضایت مسافران است. راهآهن پاکستان اقدامات دیگری را نیز برای هوشمندسازی حملونقل ریلی آغاز کرده است و در نظر دارد سیستم بلیت دیجیتال را راهاندازی کند، امکانات ایستگاهها را ارتقا و خدمات درونقطار را بهبود دهد تا کارایی عملیاتی این قطار به میزان چشمگیری افزایش پیدا کند.
وزارت راهآهن این کشور گزارش داده است که در سه سال گذشته بیش از ۳.۹۵ میلیارد روپیه از خدمات ریلی باربری کسب درآمد کرده است. بخشی از این درآمد از طریق برونسپاری خدمات به پیمانکاران خصوصی طی مناقصات عمومی بهدست آمده است که نشاندهنده تغییر به سمت مشارکتهای عمومیخصوصی است.
دولت ایالت پنجاب نیز بهتازگی پروژه بلندپروازانه قطار سریعالسیر میان لاهور و راولپندی را تصویب کرده است. این قطار پرسرعت که همچنان در مرحله مطالعات و برنامهریزی قرار دارد، قرار است زمان سفر بین این دو شهر مهم کشور پاکستان را از چهار الی پنج ساعت فعلی به حدود ۲.۵ ساعت کاهش دهد که گامی بزرگ در جهت تحول زیرساختهای حملونقل ریلی و رونق اقتصادی پاکستان قلمداد میشود.
طراحی شهری و برنامهریزی؛ کلیدهای توسعه پایدار
طراحی شهری حوزهای چندرشتهای است که بر شکلدهی محیط فیزیکی شهرها، شهرکها و روستاها تمرکز دارد تا فضاهایی کاربردی، پایدار و زیباشناسانه خلق کند. این رشته با تلفیق معماری، برنامهریزی شهری، معماری منظر و علوم محیطزیست به بررسی تعاملات پیچیده میان ساختمانها، فضاهای عمومی، زیرساختها و مناظر طبیعی میپردازد. در اصل، طراحی شهری هنر و علم ساخت مکانهایی است که تجربه انسانی را بهبود میبخشند.
این حوزه فراتر از چیدمان صرف ساختمانها و خیابانهاست و تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را در نظر میگیرد تا کیفیت زندگی را ارتقا دهد و رفاه اجتماعی را تقویت کند. طراحان شهری بهصورت تیمی با معماران، برنامهریزان، مهندسان و جوامع محلی همکاری میکنند تا تعارضها را برطرف و محیطهای شهری یکپارچه، ایمن، راحت و پویا ایجاد کنند.
اصول کلیدی طراحی شهری شامل طراحی فضاهایی امن، جذاب و دعوتکننده است که تعاملات اجتماعی و مشارکت جامعه را تشویق میکند. توسعههای جدید باید با هویت و ویژگیهای مناطق شهری موجود در مقیاسهای مختلف همخوانی داشته باشند و آنها را تقویت کنند. تأکید بر اتصال فیزیکی و بصری فضاها، اولویتبخشی به دسترسی پیادهروی، دوچرخهسواری و حملونقل عمومی نیز از دیگر اصول مهم است.

تعادل میان محیطهای طبیعی و ساختهشده با بهرهگیری از اقلیم، زمینشناسی و اکولوژی بهمنظور حفظ انرژی و افزایش رفاه، ایجاد مکانهای متنوع و تحریککننده که گروههای اجتماعی، انواع ساختمانها و فعالیتهای مختلف را دربرگیرد و تضمین پایداری اقتصادی و نگهداری توسعهها از طریق تعهد بلندمدت جامعه و نهادها از دیگر اصول بنیادین طراحی شهری هستند.
طراحی و برنامهریزی شهری در حالت کلی دو حوزه مکمل و حیاتی در شکلدهی محیطهای شهری پایدار و انسانی هستند. طراحی شهری با تمرکز بر خلق فضاهای کاربرمحور، متنوع و متصل، کیفیت زندگی را بهبود میبخشد و برنامهریزی شهری با مدیریت و حفاظت از فضاهای شهری، مانع گسترش بیرویه شهرها میشود و نقش کلیدی در حفظ محیط زیست، ارتقای سلامت اجتماعی و توسعه اقتصادی پایدار ایفا میکند. این دو حوزه با همکاری و استفاده از فناوریهای نوین میتوانند شهرهایی مقاوم، زنده و متعادل برای نسلهای حاضر و آینده بسازند.
با این حال برنامهریزی شهری با چالشهایی همچون فشارهای توسعه و نیازهای جمعیتی روبهروست که باید با اهداف حفاظت تعادل برقرار کند. مدیریت مؤثر شهرها نیازمند چارچوبهای سیاستی قوی، مشوقهایی برای مالکان زمینها و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته همچون سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور برای جلوگیری از توسعه غیرمجاز و تضمین حفاظت بلندمدت است.

انگلستان در آستانه خشکسالی بیسابقه پس از گرمترین ژوئن تاریخ
انگلستان پس از ثبت گرمترین ماه ژوئن از سال ۱۸۸۴، با بحران خشکسالی گستردهای روبهرو شده که ممکن است بهدنبال آن تا پنج منطقه از این کشور در تابستان امسال به وضعیت خشکسالی وارد شوند. سه موج گرمایی پیاپی و میزان بارش بسیار کم موجب افزایش مصرف آب و کاهش منابع آبی انگلستان شده است که بهشدت محیط زیست آن را تهدید میکند.
کارشناسان سازمانهای متولی از جمله اداره محیط زیست و دفتر هواشناسی این کشور اعلام کردهاند که در پی این شرایط، ممنوعیت استفاده از شلنگهای آب (hosepipe bans) در مناطق بیشتری اعمال خواهد شد. شرکتهای آبرسانی انگلیسی این ممنوعیتها را در بعضی مناطق از جمله گلوسترشر، آکسفوردشر، برکشایر، یورکشایر و مناطق دیگر اجرایی کردهاند.
استانهای یورکشایر و شمال غرب انگلیس هماکنون در وضعیت خشکسالی به سر میبرند و بخشهای دیگر از جمله شمال شرق، میدلندز شرقی و غربی و بخشهایی از آکسفوردشر و برکشایر در وضعیت خشکی طولانیمدت قرار دارند که یک درجه پایینتر از خشکسالی رسمی است.

از سوی دیگر کمبود جدی بارشها در مناطق مختلف، عملکرد رودخانهها را به پایینترین حد در چند دهه اخیر رسانده است. میزان ذخیره آب مخازن این مناطق بهطور کلی به ۷۵.۶ درصد و در یورکشایر به ۵۳.۸ درصد کاهش داشته است که این موضوع اجرای محدودیتهای بیشتری را ضروری میکند.
پیامدهای زیستمحیطی خشکسالی شامل کاهش شدید جریان رودخانهها، مرگ ماهیان بر اثر کمبود اکسیژن و گسترش آلودگیهای سمی است که اکوسیستمهای آبی را در وضعیت بحرانی قرار دادهاند. این شرایط به کشاورزان آسیب زیادی زده است، زیرا استفاده زودهنگام از مجوزهای برداشت آب برای آبیاری و خشک شدن مراتع، تأمین تغذیه دامها را با مشکل روبهرو کرده و آسیب به محصولات ریشهای همچون هویج، سیبزمینی و پیاز را افزایش داده است.
بر اساس گزارش اداره محیط زیست و هشدارهای گروه ملی خشکسالی، اگر بارشها در هفتهها و ماههای آینده به حد کافی نرسد، انتظار میرود مناطق بیشتری به خشکسالی وارد شوند و محدودیتهایی چون ممنوعیت استفاده از شلنگهای آب و مجوزهای ویژه برداشت آب از محیط زیست تشدید شود. این سازمانها از مردم خواستهاند مصرف آب را کاهش دهند و شرکتهای آبرسان نیز موظف به اجرای برنامههای مدیریت خشکسالی و کاهش نشتهای آب هستند.

کارشناسان از جمله رئیس سیاست انجمن ماهیگیری انتقاد کردهاند که برنامهریزی منابع آبی در انگلیس طی دهههای گذشته ناکافی بوده و با افزایش مصرف، رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی روبهرو شده است، بدون اینکه مخازن جدیدی ساخته شود یا نشتهای آب به شکل مؤثر کاهش پیدا کند. از سال ۱۹۹۲، هیچ مخزن جدید عمدهای در انگلستان ساخته نشده و شرکتهای آب روزانه حدود ۳ میلیارد لیتر آب را به دلیل نشت از دست میدهند.
گام بزرگ در تولید برق ارزان با توربین بادی نوآورانه
وایومینگ آمریکا در حال آزمایش نخستین توربین بادی منحصربهفرد شرکت ایرلووم انرژی (Airloom Energy) در مقیاس کاربردی است؛ استارتاپی که با هدف ارائه برق ارزانتر به مناطق گسترده و متنوع ایالات متحده فعالیت میکند. اگر این دستگاه طبق پیشبینیها عمل کند، گامی مؤثر در توسعه خودروهای برقی و دسترسی به برق تولیدشده از منابع تجدیدپذیر بادی و خورشیدی در سراسر کشور خواهد بود که این امر نیاز به سوختهای فسیلی و نگرانیهای مرتبط با نوسانات قیمت آنها را کاهش میدهد.
مدلسازیهای این توربین نشان میدهد که تولید برق با هزینه تنها ۲.۸ سنت به ازای هر کیلوواتساعت در محلهایی با سرعت متوسط باد ۷ متر بر ثانیه ممکن خواهد شد. این موفقیت از بهینهسازی اندازه پرهها، کاهش هزینههای حملونقل و افزایش انعطافپذیری در انتخاب محل نصب و ارتفاع توربین ناشی میشود. وزن سبک و نصب آسان این توربین نیز میتواند کاربردهای نظامی مفیدی داشته باشد.

یکی از مشکلاتی که موجب مخالفت مردم با توربینهای بادی قدیمی میشود، تأثیر منفی آنها بر مناظر طبیعی است. شرکت یادشده این مشکل را با طراحی نوآورانهای حل کرده که در آن پرهها به جای چرخش روی محورهای بلند، در مسیر بیضی نزدیک سطح زمین میچرخند و بدین ترتیب چشمانداز مناظر کمتر آسیب میبیند. با اینکه سرعت باد در ارتفاع پایینتر کمتر است، این شرکت امیدوار است با بهرهوری بهتر و هزینه کمتر به گزینهای جذاب تبدیل شود. نصب سریع و بدون نیاز به تجهیزات سنگین، امکان اجرای پروژه در محیطهای مختلف از جمله محلهایی با محدودیت ارتفاع همچون فرودگاهها، پایگاههای نظامی و مناطق دورافتاده را فراهم میسازد.
شرکت یادشده قصد دارد در صورت موفقیت آزمایش حاضر، تا سال ۲۰۲۷ نمونه تجاری این توربین را عرضه کند. در شرایطی که ظرفیت پالایش نفت در کالیفرنیا کاهش قابلتوجهی داشته و نوسانات قیمت سوخت بیشتر شده است، این فناوری میتواند به تسریع گذار به انرژیهای تجدیدپذیر و استفاده گستردهتر از خودروهای برقی کمک کند. این دستاورد نویدبخش آیندهای است که در آن برق پاک، ارزان و در دسترس تعداد بیشتری از مردم قرار خواهد گرفت و وابستگی به سوختهای فسیلی کاهش پیدا خواهد کرد.
آینده شهرها در دست رباتهای سنگتراش؛ تحولی بادوام در معماری شهری
در دل یک انبار وسیع متعلق به دهه ۱۹۳۰ در بروکلین که بهتازگی در اختیار استارتاپ خلاق «مونومنتال لبز Monumental Labs» قرار گرفته، هنر کهن و بهطور تقریبی فراموششده حکاکی روی سنگ و ساخت مجسمههای سنگی، در حال تجربه رنسانسی مدرن است.
این استارتاپ که تنها دو سال از تأسیسش میگذرد، با تلفیق سنت چکش و قلم سنگتراشی با فناوری رباتیک و هوش مصنوعی، بهدنبال تحولی بنیادین در ساخت بناها و آثار هنری است و با کمک سرمایهگذاری ۸ میلیون دلاری توانسته است در این انبار قدیمی یک کارخانه مدرن به مساحت ۳۷ هزار فوت مربع ایجاد کند. سقفهای ۳۰ فوتی این کارخانه فضای کافی برای انجام پروژههای عظیم فراهم میکند.

بیش از ۱۲ بازوی رباتیک هفتمحوری قرار است در کارخانه حاضر سنگهای بزرگ گرانیت، سنگ آهک و مرمر را به مجسمهها و نماهای تزئینی تبدیل کنند. استارتاپ یادشده تلاش دارد با استفاده از فناوریهای پیشرفته به حوزه ساختوساز با سنگ ساختاری وارد شود که در آن بلوکهای عظیمی که با دقت بالا برش خوردهاند، همچون قطعات لگو در ساخت دیوارها و فونداسیون ساختمانها بهکار گرفته شوند. ساختارهای سنگی از دیرباز به عنوان مقاومترین و پایدارترین روشهای ساخت شناخته شدهاند و سنگ نیز ردپای کربنی بسیار پایینتری نسبت به بتن دارد؛ عاملی که در شرایط کنونی اهمیت زیستمحیطی بالایی پیدا کرده است. با بهرهگیری از هوش مصنوعی و اتوماسیون پیشرفته میتوان هزینه تولید و برش سنگ را تا ۷۵ درصد کاهش داد، بهطوری که ساخت با سنگ به تنها یکچهارم هزینه ساخت با بتن برسد.

یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این کارخانه، بهکارگیری سیستمهای هوش مصنوعی است که با کمک یادگیری تقویتی (reinforcement learning) مسیرهای بهینه برش را با در نظر گرفتن شکل سهبعدی مدلهای هندسی تعیین میکند. نرمافزار اختصاصی این استارتاپ از هر پروژه حکاکی درس میگیرد و با افزایش پروژهها، عملکرد خود را بهبود میبخشد. این امر امکان تولید تا ۱۰۰ مجسمه در مقیاس واقعی سالانه و به احتمال زیاد ساخت چند ساختمان تمامسنگ بزرگ را فراهم خواهد کرد.
آمادهسازی زیرساختهای کارخانه نیز نیازمند تغییراتی از جمله تقویت بنیادهای آن برای تحمل وزن سنگهای عظیم است. این تغییرات نخستین گامهای کاربردی برای عملی کردن هدف بلندپروازانه شرکت، یعنی بازتعریف نحوه ساخت شهرها با سنگ، بهشمار میروند. فناوری حاضر در کنار جنبههای فناورانه، جنبههای اجتماعی و زیباییشناسی معماری را نیز در نظر دارد.
سازههای سنگی قرنها دوام میآورند و در برابر ساختمانهای مدرن که بهطور معمول پس از چند دهه فرسوده میشوند، مزیت چشمگیری دارند. این دیدگاه نشان میدهد که فضای بازار بهشدت آماده پذیرش رویکردی است که عمر مفید ساختمانها را افزایش دهد و در کنار آن زیباییهای کلاسیک معماری را بازگرداند.

فناوریهای نوین در ساختوساز شهری
صنعت ساختوساز شهری در حال تجربه تحولی بنیادین ناشی از پیشرفتهای فناوری است. این نوآوریها نهتنها بهرهوری و پایداری را افزایش میدهند، بلکه نحوه طراحی، ساخت و مدیریت فضاهای شهری را نیز دگرگون میکنند. صنعت ساختوساز شهری در سال ۲۰۲۵ با بهرهگیری از فناوریهای نوین همچون مدلسازی اطلاعات ساختمان، هوش مصنوعی، پهپادها، چاپ سهبعدی و فناوریهای هوشمند، به سوی افزایش بهرهوری، پایداری و ایمنی حرکت میکند.
پذیرش این فناوریها برای شرکتهای ساختوساز جهت حفظ رقابتپذیری و پاسخگویی به نیازهای پیچیده بازار ضروری است. آینده ساختوساز شهری تنها شامل ساخت بناها نیست، بلکه خلق محیطهایی هوشمند و پایدار برای زندگی بهتر جوامع را نیز در بر خواهد گرفت. در ادامه به معرفی مهمترین فناوریهای روز تأثیرگذار بر ساختوساز شهری در سال ۲۰۲۵ میپردازیم.

مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM)
مدلسازی اطلاعات ساختمان یکی از پایههای اصلی در ساختوساز مدرن است. این فناوری امکان ایجاد مدلهای سهبعدی هوشمند را فراهم میکند که جزئیات کامل پروژه را در بر دارد. در سال ۲۰۲۵، مدلسازی اطلاعات ساختمان بهطور گستردهای با هوش مصنوعی و رایانش ابری ترکیب شده است تا همکاری لحظهای میان معماران، مهندسان و پیمانکاران را ممکن کند. این ترکیب موجب بهبود برنامهریزی، هماهنگی و کاهش خطاها میشود و نتایج پروژهها را بهبود میبخشد.
هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی
هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در ساختوساز به پیشبینی ریسکها، بهینهسازی تخصیص منابع و خودکارسازی فرآیندها کمک میکنند. ابزارهای مبتنیبر هوش مصنوعی این توانایی را دارند که حجم عظیمی از دادهها را تحلیل و تأخیرها و مشکلات احتمالی را پیش از وقوع شناسایی کنند. این فناوریها تصمیمگیری را بهبود میبخشند و بهرهوری پروژهها را افزایش میدهند.
پهپادها برای نقشهبرداری و نظارت سایت
پهپادها به ابزارهای ضروری مدیریت سایتهای ساختمانی تبدیل شدهاند. با استفاده از فناوری تصویربرداری پیشرفته، پهپادها میتوانند نقشهبرداری هوایی، نظارت بر پیشرفت و ارزیابی شرایط سایت را بهصورت لحظهای انجام دهند. این دادهها به مدیران پروژه امکان برنامهریزی دقیقتر و اجرای بهتر پروژه را میدهد.

چاپ سهبعدی
چاپ سهبعدی یا تولید افزودنی به سرعت در ساختوساز شهری جایگاه پیدا کرده است. این فناوری امکان تولید سریع قطعات پیچیده ساختمانی با مواد مختلف از جمله بتن و کامپوزیتهای بازیافتی را فراهم میکند. مزایای چاپ سهبعدی شامل کاهش ضایعات مواد، کاهش هزینه نیروی کار و امکان سفارشیسازی طراحیهاست. نمونههای عملی شامل ساخت مسکن مقرونبهصرفه و فضاهای تجاری با استفاده از چاپگرهای بزرگ مقیاس است.
مواد ساختمانی پایدار
روند پایداری در ساختوساز، توسعه و استفاده از مواد دوستدار محیط زیست را بهدنبال دارد. مواد نوین همچون مواد زنده که قابلیت واکنش به محیط را دارند، در حال آزمایش برای بهبود عملکرد و پایداری ساختمانها هستند. استفاده از مواد بازیافتی در پروژهها نیز افزایش پیدا کرده و با اهداف اقتصاد چرخشی همسو است.
فناوری دوقلوی دیجیتال (Digital Twin)
فناوری دوقلوی دیجیتال با ایجاد نسخه مجازی از ساختمانهای فیزیکی، امکان نظارت بر عملکرد، پیشبینی نیازهای نگهداری و بهینهسازی عملیات را در طول عمر ساختمان فراهم میکند. این فناوری با دریافت دادههای لحظهای از حسگرهای اینترنت اشیا، مدیریت پیشگیرانه و تصمیمگیری بهتر را ممکن میسازد.

ساخت مدولار و پیشساخته
ساخت مدولار و پیشساخته بهعنوان روشی برای تسریع فرآیند ساخت و کاهش مزاحمتهای محل پروژه محبوبیت پیدا کرده است. در این روش بخشهایی از ساختمان در محلهای دیگر ساخته شده و سپس در سایت اصلی مونتاژ میشوند. این روش کنترل کیفیت بهتر، کاهش ضایعات و صرفهجویی در زمان و هزینه را به همراه دارد.
فناوریهای شهر هوشمند
روند شهرهای هوشمند، طراحی ساختمانها را به سمت استفاده از دستگاههای اینترنت اشیا سوق داده است که دادههای مختلفی را جمعآوری و برای بهبود بهرهوری انرژی، افزایش امنیت و مدیریت منابع به کار میبرند. این فناوریها امکان کنترل و نظارت لحظهای سیستمهای ساختمان را فراهم کرده است و به ایجاد محیطهای شهری پایدارتر کمک میکند.
نمونههای استفاده از فناوریهای نوین در ساختوساز شهری
برج ورتکس (Vortex) در پاریس فرانسه یکی از نمونههای برجسته استفاده از هوش مصنوعی در طراحی ساختمانهای نوآورانه در شهرهای بزرگ است که معماران با بهرهگیری از الگوریتمهای هوش مصنوعی جریانهای باد را شبیهسازی و طراحی ساختمان را بهگونهای تنظیم کردند که انرژی کمتری برای مقاومت در برابر باد مصرف شود. این شبیهسازی هوشمند به ایجاد ساختاری پایدار و مقاوم کمک کرده است.
ساختمان ادج (The Edge) در آمستردام نمونهای از کاربرد هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در بهینهسازی مصرف انرژی، نورپردازی، تهویه و تنظیمات محیطی است که موجب افزایش بهرهوری و راحتی کارمندان شده است. سیستم هوشمند مدیریت انرژی این ساختمان بهطور خودکار دما و روشنایی را تنظیم میکند تا شرایط کاری بهینه فراهم شود.
بنابراین هوش مصنوعی در شهرهای بزرگ با شبیهسازی شرایط محیطی و بهینهسازی مصرف انرژی، طراحی ساختمانهای نوآورانه و پایدار را امکانپذیر کرده است. این فناوری به معماران این امکان را داده که با تحلیل دادههای محیطی و استفاده از الگوریتمهای پیشرفته، ساختمانهایی با کارایی بالا و سازگار با محیط زیست خلق کنند.


نظر شما