هجوم بی‌صدا و ماندگار زخم‌های پنهان بحران‌ها

در شرایط بحرانی، استرس و اضطراب واکنشی طبیعی‌ است که می‌تواند سلامت روانی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و کودکان و نوجوانان به دلیل حساسیت و وابستگی بیشتر، آسیب‌پذیری بالاتری دارند و ممکن است دچار علائمی مانند کابوس، گوشه‌گیری یا اضطراب جدایی شوند و حتی این شرایط پس از بحران نیز ادامه داشته باشد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در شرایط بحران‌، افراد با موقعیت‌هایی مواجه می‌شود که فراتر از توانایی‌های روزمره آنها برای مقابله و تصمیم‌گیری است و بحران‌هایی مانند بلایای طبیعی، جنگ، سقوط اقتصادی یا بیماری‌های گسترده، احساس امنیت، کنترل و پیش‌بینی‌پذیری را از افراد سلب می‌کند و در چنین فضایی، اضطراب و استرس به عنوان واکنش‌های طبیعی روان انسان ظاهر می‌شود و گاهی شدت آن‌ها به حدی است که می‌تواند عملکرد ذهنی، جسمی و اجتماعی را به‌طور جدی مختل کند؛ این واکنش‌ها در اصل سازوکاری دفاعی برای بقا هستند، اما اگر مزمن شود، می‌تواند به فرسایش روانی و ضعف سلامت عمومی منجر شود.

علائم استرس و اضطراب بسته به شدت بحران و ویژگی‌های فردی متفاوت است، اما در بیشتر موارد، نشانه‌هایی همچون تپش قلب شدید، افزایش تعریق، لرزش اندام‌ها، تنگی نفس، مشکلات خواب، اختلال در تمرکز، تغییرات شدید در اشتها، احساس بی‌قراری و زودرنجی مشاهده می‌شود و در بحران‌های شدید یا طولانی‌مدت، افراد ممکن است به اختلالات روانی نظیر اضطراب فراگیر، افسردگی یا وسواس مبتلا شوند، استرس همچنین بر سیستم ایمنی بدن تأثیر منفی دارد و خطر ابتلاء به بیماری‌های جسمی را افزایش می‌دهد که از این رو، شناسایی و مدیریت زودهنگام علائم استرس در بحران‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد.

کودکان و نوجوانان در مواجهه با شرایط بحرانی آسیب‌پذیری بیشتری دارند، چراکه توانایی تحلیل منطقی وقایع و تنظیم هیجانات در آن‌ها هنوز در حال رشد است و بحران‌هایی مانند مرگ نزدیکان، جدایی والدین، جابه‌جایی‌های اجباری یا رویدادهای خشونت‌آمیز می‌تواند احساس امنیت بنیادین آن‌ها را در هم بشکند؛ واکنش‌های رایج در کودکان در چنین شرایطی شامل شب‌ادراری، کابوس‌های مکرر، رفتارهای پرخاشگرانه، وابستگی شدید به والدین، سکوت غیرمعمول یا کناره‌گیری اجتماعی است که این علائم گاهی بدون بیان کلامی و تنها با تغییر رفتار بروز می‌کند و هوشیاری والدین و مربیان در شناسایی آن‌ها بسیار حیاتی است.

تأثیر اضطراب و استرس بر کودکان محدود به واکنش‌های فوری نیست، بلکه آثار بلندمدت‌تری نیز دارد که ممکن است بر مسیر رشد روانی، اجتماعی و تحصیلی آنها اثرگذار باشد، کودکی که برای مدت طولانی در معرض اضطراب قرار داشته باشد، ممکن است دچار کاهش اعتماد به نفس، اختلال در روابط بین‌فردی، افت تحصیلی و حتی گرایش به رفتارهای مخاطره‌آمیز شود و از طرفی، این تأثیرات می‌تواند در نوجوانی به شکل اختلالات خلقی یا اعتیاد پنهان بروز پیدا کند و به همین دلیل،، حمایت روانی ساختارمند و مستمر پس از بحران برای حفظ سلامت ذهنی افراد و به‌ویژه کودکان و نوجوانان بسیار ضروری است.

هجوم بی‌صدا و ماندگار زخم‌های پنهان بحران‌ها

اضطراب؛ واکنشی طبیعی که انسان برای بقا به آن نیاز دارد / ‏‬کودکان و نوجوانان را برای درگیر بودن با اضطراب سرزنش نکنید

راضیه طاهری، روانشناس، مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی با بیان اینکه اضطراب واکنش طبیعی سیستم عصبی افراد است که انسان برای بقا به آن نیاز دارد، به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اضطراب واکنشی طبیعی نسبت به ابهام، تهدید یا تغییر موقعیت است و وجود اضطراب در حال عادی مشکلی ندارد و شاید حتی گاهی اوقات وجود این احساس نشان‌دهنده سلامت روان افراد باشد.

وی با بیان اینکه در شرایط بحرانی افراد باید اضطراب را تجربه کنند تا از خود مراقبت کنند، می‌افزاید: با وجود نیاز انسان به اضطراب و طبیعی بودن آن، در صورتی که زندگی افراد تحت تأثیر اضطراب قرار گیرد، افراد با مشکل مواجه خواهند شد؛ گاهی ممکن است بحران به ظاهر به اتمام رسیده باشد، اما در واقع اضطراب آن در ذهن افراد و به ویژه کودکان همچنان وجود دارد و مهم است که اقدامات لازم برای کنترل و درمان استرس و اضطراب و افزایش تاب‌آوری مد نظر قرار گیرد.

روانشناس، مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی با بیان اینکه نباید به دلیل درگیر بودن کودکان و نوجوانان با اضطراب حتی با گذشت شرایط بحران، آنها را سرزنش کرد و اضطراب آنها را نیازمند اتمام بدانیم، تصریح می‌کند: در واقع اضطراب این شرایط هنوز در ذهن برخی کودکان و نوجوانان وجود دارد و آنچه حائز اهمیت است، زمان ایجاد شدن اتفاقات در ذهن و زمان تمام شدن آنها در ذهن است‌.

تداوم اضطراب پس از حادثه، بحران یا تغییر طبیعی است / ‏‬بروز متفاوت اضطراب در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان

طاهری با بیان اینکه در واقع تفسیر درونی اتفاقات از اهمیت بیشتری برخوردار است و تنها نمی‌توان به حادثه بیرونی توجه داشت، ادامه می‌دهد: تداوم اضطراب پس از حادثه، بحران یا تغییر می‌تواند طبیعی باشد و اینکه هر فرد در شرایطی مشترک چگونه اضطراب را تجربه کند، به سرمایه روانشناختی افراد، ارتباطات آنها با خانواده و تاب‌آوری آنها بستگی دارد.

وی با بیان اینکه ممکن است برخی افراد در دل بحران‌ها، میزان اضطراب زیادی را تجربه نکنند و برخی دیگر با تغییری کوچک و ناگهانی، حجم بالایی از اضطراب را تجربه کنند، می‌گوید: تحت هیچ شرایطی هیجان نباید سرکوب شود و والدین، فرزندان و به‌ویژه کودکان و نوجوانان خود را نباید به دلیل تجربه یک هیجان، سرزنش کنند.

روانشناس، مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی با بیان اینکه بروز اضطراب در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان متفاوت است، اضافه می‌کند: اضطراب می‌تواند علائم جسمی و رفتاری داشته باشد که علائم جسمی آن در کودکان می‌تواند شامل بی‌خوابی و بی‌اشتهایی باشد و در رفتار آنها به صورت پرخاشگری و انزوا بروز کند، همچنین در نوجوانان اضطراب می‌تواند به شکل بی‌حوصلگی، بدخلقی و بی‌خوابی خود را نشان دهد.

هجوم بی‌صدا و ماندگار زخم‌های پنهان بحران‌ها

اختلال استرس پس از سانحه چیست و چرا ایجاد می‌شود؟ / ‏‬ ایجاد اضطراب‌های پنهان در پی کنترل و درمان نشدن استرس و اضطراب بالا

مهرداد دشتی، روانشناس، مشاور خانواده و استاد دانشگاه با بیان اینکه رعایت نکردن توصیه‌های کنترل استرس و اضطراب در شرایط بحران، می‌تواند منجر به ایجاد اختلال استرس پس از سانحه، شود، به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اختلال استرس پس از سانحه، اختلالی بسیار جدی است که می‌تواند حتی مسیر زندگی افراد و به ویژه کودکان را تحت تأثیر قرار دهد و تأثیرات متعددی بر ابعاد مختلف زندگی آنها خواهد داشت.

وی با بیان اینکه برهم خوردن روند خواب کودکان، تجربه کابوس‌های شبانه، تجربه افکار منفی و استرس‌زا و مرور صحنه‌های دلخراش یا ترسناک، تنها بخشی از تأثیرات منفی اختلال استرس پس از سانحه است، می‌افزاید: این اختلال می‌تواند روی تغذیه و بهداشت جسمانی افراد و به ویژه کودکان تأثیرگذار باشد.

روانشناس، مشاور خانواده و استاد دانشگاه با بیان اینکه رعایت نکردن توصیه‌های لازم برای کنترل استرس و اضطراب و درمان نکردن آن می‌تواند منجر به تجربه علائم اشاره شده حتی برای سال‌های طولانی شود، تصریح می‌کند: این موضوع حتی می‌تواند اضطراب‌های پنهان را به همراه داشته باشد و به رفتارهای دیگری از جمله پرخاشگری و اختلال در روابط بین فردی، منجر شود.

تجربه استرس پس از سانحه می‌تواند تا پایان زندگی ادامه داشته باشد / ‏‬ استرس پس از سانحه چه علائمی دارد؟

دشتی ادامه می‌دهد: در واقع زمانی که افراد سانحه‌ای را می‌بینند، از آن می‌شنوند، تصویری مشاهده می‌کنند، خبری به آنها می‌رسد یا در جمعی آشفته قرار می‌گیرند، اضطراب و استرس افراد بسیار شدید می‌شود و افراد ممکن است حتی با پشت سر گذاشته شدن این شرایط، درگیر اضطراب و استرس شوند که به این شرایط، علائم و عوارض آن، اختلال استرس پس از سانحه گفته می‌شود.

وی با بیان اینکه تجربه استرس پس از سانحه می‌تواند حتی تا پایان زندگی افراد ادامه داشته باشد و ممکن است این استرس طی مدت زمانی کوتاه برطرف شود، می‌گوید: اختلال استرس پس از سانحه، عملکرد افراد را مختل می‌کند و باعث افت عملکرد ذهنی و شناختی می‌شود و در دانش‌آموزان می‌تواند افت تحصیلی را به همراه داشته باشد.

روانشناس، مشاور خانواده و استاد دانشگاه با بیان اینکه افسردگی، افت خلق، انزوا یا در مقابل وابستگی افراطی به دیگر افراد، از جمله دیگر تأثیرات منفی اختلال استرس پس از سانحه به ویژه برای کودکان و نوجوانان است، اضافه می‌کند: هرچه میزان و تعداد استرس‌ها، تروماها و ضربه‌های روانی بیشتر شود، اختلال استرس پس از سانحه پیچیده‌تر خواهد شد.

هجوم بی‌صدا و ماندگار زخم‌های پنهان بحران‌ها

نقش خانواده در مدیریت استرس کودکان غیرقابل‌اغماض است، والدینی که خود با اضطراب بالایی در شرایط بحران مواجه می‌شوند، ممکن است این احساس را ناآگاهانه به فرزندان منتقل کنند، اما در مقابل، وجود یک فضای امن، مهربان و قابل پیش‌بینی در خانه می‌تواند به کودک کمک کند تا احساس کنترل و آرامش خود را باز یابد و گفت‌وگوهای همدلانه درباره بحران‌ها، پاسخگویی به پرسش‌های کودک بدون افراط در جزئیات و الگوسازی مثبت توسط والدین، از عوامل مهم در کاهش اضطراب کودکان به شمار می‌رود.

اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD نوعی اختلال روانی جدی است که پس از تجربه رویدادهای تروماتیک مانند بلایای طبیعی، تصادفات مرگ‌بار یا خشونت‌های شدید رخ می‌دهد، افراد مبتلا به PTSD ممکن است علائمی مانند فلش‌بک یا بازگشت ذهنی به حادثه، اجتناب از موقعیت‌هایی که یادآور حادثه است، تحریک‌پذیری زیاد، خواب‌آلودگی و حس تهدید دائم داشته باشند و در کودکان، این اختلال می‌تواند با علائمی متفاوت مانند رفتارهای نمایشی، بازی‌های تکراری با مضمون حادثه یا بی‌علاقگی ناگهانی به فعالیت‌های روزمره، بروز کند.

آسیب‌پذیری کودکان و نوجوانان در برابر PTSD به عوامل مختلفی از جمله شدت رویداد، مدت تماس با بحران، وجود یا نبود حمایت خانوادگی و اجتماعی و دسترسی به خدمات درمانی تخصصی، بستگی دارد ؛ کودکان نیازمند احساس امنیت، پذیرش و فهم هستند و حضور فردی بالغ و همدل که بتواند احساسات آن‌ها را بپذیرد و معنا ببخشد، نقش حیاتی در کاهش آسیب روانی دارد، همچنین استفاده از شیوه‌هایی مانند بازی‌درمانی، هنردرمانی و گفت‌وگوهای حمایتی می‌تواند به کودک کمک کند تا تجربه خود را پردازش کنند و از تأثیرات منفی آن رهایی یابد.

نهادهای آموزشی، درمانی و اجتماعی باید زمینه‌های لازم برای شناسایی و حمایت از کودکان و نوجوانان آسیب‌دیده را فراهم آورند و مدارس می‌توانند با آموزش روان‌شناسان، مشاوران و مربیان درباره علائم روانی بحران، نقشی پیشگیرانه ایفا کنند، همچنین برگزاری جلسات مشاوره گروهی، آموزش مهارت‌های مقابله با استرس و برقراری ارتباط مؤثر با خانواده‌ها، از روش‌های افزایش تاب‌آوری کودکان است.

کد خبر 883015

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.