به گزارش خبرگزاری ایمنا، بازار جهانی طلا در سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ وارد مرحلهای شده که دیگر نمیتوان آن را صرفاً یک موج قیمتی یا واکنش مقطعی به بحرانها دانست؛ آنچه امروز در حال شکلگیری است، یک تغییر فاز ساختاری در نقش طلا در نظام مالی جهان است. عبور اونس جهانی از سطوح تاریخی، همزمان با تضعیف تدریجی دلار آمریکا، تشدید نااطمینانیهای ژئوپلیتیکی و شتابگیری خرید بانکهای مرکزی، تصویری از بازتعریف «دارایی امن» در مقیاس کلان ارائه میدهد. طلا دیگر تنها پناهگاه روزهای بحران نیست؛ بلکه به ابزار فعال تنوعبخشی، پوشش ریسک کاهش ارزش ارزها و حتی رقیبی جدی برای داراییهای بهرهمحور تبدیل شده است.
در چنین فضایی، رفتار بازار بیش از آنکه تابع الگوهای کلاسیک تکنیکال باشد، تحت تأثیر جریانهای قدرتمند سرمایهای و تصمیمهای نهادی قرار دارد؛ جریانهایی که از بانکهای مرکزی اقتصادهای نوظهور تا سرمایهگذاران نهادی و صندوقهای ETF امتداد یافتهاند. همزمانی صعود اونس جهانی و تقویت نرخ ارز در بازارهای داخلی، این اثرگذاری را دوچندان کرده و طلا را به کانون انتظارات تورمی و حفظ قدرت خرید تبدیل ساخته است. در نتیجه، حتی سیگنالهای اصلاحی نیز در برابر این نیروهای بیرونی تاب مقاومت ندارند و بازار وارد دورهای از عدمتقارن شده است؛ دورهای که در آن ریسک اصلی، نه اصلاح عمیق، بلکه تداوم شتاب صعودی فراتر از برآوردهای محافظهکارانه است.

مهرداد حاجیزاده فلاح، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ به طور مداوم افزایش یافت. برای اولین بار در ماه اکتبر از ۴۰۰۰ دلار در هر اونس عبور کرد. نگرانیهای تجاری، کاهش تقاضا برای دلار آمریکا و افزایش خرید بانکهای مرکزی، شرایط ایدهآلی را برای این افزایش تاریخی ایجاد کرد، گرچه این افزایش قیمت طلا خطی نبوده و نخواهد بود، اما ما معتقدیم روندهایی که باعث افزایش قیمت طلا شدهاند، هنوز به پایان نرسیدهاند، روند بلندمدت ذخایر رسمی و تنوعبخشی سرمایهگذاران به طلا همچنان ادامه دارد. ما انتظار داریم تقاضای طلا تا پایان سال ۲۰۲۶ قیمتها را به سمت ۵۰۰۰ دلار در هر اونس سوق دهد.
وی افزود: جی پی مورگان گلوبال ریسرچ پیشبینی میکند که قیمتها تا سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۶ به طور متوسط ۵۰۵۵ دلار در هر اونس باشد و تا پایان سال ۲۰۲۷ به ۵۴۰۰ دلار در هر اونس افزایش یابد.
به طور سنتی، دلار ضعیفتر و نرخ بهره پایینتر در ایالات متحده، جذابیت شمش طلا را که بازدهی ندارد، افزایش میدهد. عدم قطعیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی نیز به دلیل جایگاه امن و توانایی آن در حفظ یک ذخیره ارزش قابل اعتماد، محرکهای مثبتی برای طلا هستند. طلا همبستگی کمی با سایر طبقات دارایی دارد، بنابراین میتواند در طول سقوط بازارها و زمانهای استرس ژئوپلیتیکی به عنوان بیمه عمل کند.
کارشناس بازار سرمایه گفت: اما با توجه به محرکهای متنوع و سیال تقاضای طلا در حال حاضر، این فلز بهتازگی هم به عنوان یک پوشش ریسک کاهش ارزش یا نوعی محافظت در برابر از دست دادن قدرت خرید یک ارز به دلیل تورم یا کاهش ارزش ارز و هم در نقش سنتیتر خود به عنوان یک رقیب بدون بازده برای خزانهداری ایالات متحده و صندوقهای بازار پول عمل کرده است.
در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۵، تقاضای طلای سرمایهگذاران (صندوقهای قابل معامله در بورس، معاملات آتی، شمش و سکه) و بانکهای مرکزی در مجموع حدود ۹۸۰ تن بود که بیش از ۵۰ درصد بیشتر از میانگین چهار فصل گذشته است.
حاجی زاده گفت: پس از افزایش اخیر قیمتها، افزایش تقاضا از منظر نظری حتی شدیدتر است، زیرا حدود ۹۵۰ تن معادل ۱۰۹ میلیارد دلار جریان تقاضای فصلی با میانگین قیمت طلا ۳۴۵۸ دلار در هر اونس در سه ماهه سوم ۲۰۲۵ است. حدود ۹۰ درصد بیشتر از میانگین چهار سه ماهه قبلی، پیشبینیهای قیمت جیپی مورگان گلوبال ریسرچ، حاکی از ادامه تقاضای قوی طلا از سوی سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی است که پیشبینی میشود به طور متوسط حدود ۵۸۵ تن در هر سه ماه باشد.
وی ادامه داد: به عنوان یک قاعده کلی، این رابطه که حدود ۷۰ درصد از تغییر سهماهه (سهماهه) قیمت طلا را توضیح میدهد؛ نشان میدهد که برای افزایش قیمت طلا در هر سهماهه، حدود ۳۵۰ تن یا بیشتر تقاضای خالص فصلی از سوی سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی مورد نیاز است. هر ۱۰۰ تن بالاتر از ۳۵۰ تن، حدود ۲ درصد افزایش سهماهه در قیمت طلا را به همراه دارد، با نگاهی به سال ۲۰۲۶، به طور متوسط حدود ۵۸۵ تن تقاضای فصلی سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی را مشاهده میکنیم که شامل حدود ۱۹۰ تن در هر سهماهه از سوی بانکهای مرکزی، ۳۳۰ تن در هر سهماهه تقاضای شمش و سکه و ۲۷۵ تن تقاضای سالانه از ETFها و معاملات آتی است که بیشتر در سال آینده عرضه میشوند.
کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: طبق گزارش جی پی مورگان گلوبال ریسرچ، حتی با وجود سه سال متوالی که بانکهای مرکزی بیش از ۱۰۰۰ تن طلا خریدهاند، روند ساختاری افزایش خرید بانکهای مرکزی در سال ۲۰۲۶ نیز ادامه خواهد داشت، انتظار میرود حدود ۷۵۵ تن خرید بانکهای مرکزی در سال ۲۰۲۶ انجام شود - که یک گام پایینتر از اوج سه سال گذشته با بیش از ۱۰۰۰ تن است، اما همچنان در مقایسه با میانگینهای قبل از ۲۰۲۲ که نزدیک به ۴۰۰ تا ۵۰۰ تن بودند، بالاتر است، این کاهش بیشتر یک تغییر مکانیکی در رفتار بانکهای مرکزی است تا یک تغییر ساختاری، با قیمتهای حدود ۴۰۰۰ دلار در هر اونس و بالاتر، بانکهای مرکزی برای افزایش سهم طلای خود به درصد مورد نظر، نیازی به خرید تنهای زیادی طلا ندارند.
حاجیزاده تاکید کرد: بر اساس دادههای ترکیب ارزی ذخایر رسمی ارز خارجی (COFER) از بنیاد بینالمللی پول (IMF)، تنوعبخشی به داراییهای ارزی و فاصله گرفتن از ذخایر دلار آمریکا، اگرچه هنوز در حد متوسط است، اما در سالهای اخیر سرعت گرفته است، طبق دادههای گزارششده صندوق بینالمللی پول تا پایان سال ۲۰۲۴، ذخایر طلای بانکهای مرکزی در سطح جهان به نزدیک به ۳۶۲۰۰ تن میرسد و ۲۰ درصد از ذخایر رسمی را تشکیل میدهد که نسبت به حدود ۱۵ درصد در پایان سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است، اگر بانکهای مرکزی با سهم گزارششده طلا زیر ۱۰ درصد، داراییهای طلای خود را با قیمت ۴۰۰۰ دلار در هر اونس به ۱۰ درصد افزایش دهند، این امر مستلزم تغییر فرضی به سمت طلا به میزان حدود ۳۳۵ میلیارد دلار یا معادل حدود ۲۶۰۰ تن خرید خواهد بود.
وی تصریح کرد: حتی با قیمت ۵۰۰۰ دلار در هر اونس، همین اقدام منجر به تغییر فرضی ۱۹۴ میلیارد دلار به سمت طلا یا معادل ۱۲۰۰ تن خرید میشود؛ با توجه به این موضوع، همچنان بزرگترین دارندگان ذخایر طلا را که سهم طلای گزارش شده آنها کمتر از ۱۰ درصد است. برزیل خرید ۱۵ تن طلا در ماه سپتامبر و ۱۶ تن دیگر در ماه اکتبر را گزارش کرده است، در حالی که بانک کره نیز در مورد «برنامههایی برای بررسی خرید طلای بیشتر از یک چشمانداز میانمدت تا بلندمدت» بحث کرده است»، برخی از بزرگترین خریداران در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی بودهاند که داراییهای طلای آنها در حال حاضر از ۱۰٪ فراتر رفته است. طبق مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ توسط بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS) انجام شد، بانکهای مرکزی در بازارهای نوظهور (EM) یا آنهایی که از ارزهای کالایی استفاده میکنند، از نگهداری بیش از ۲۰ درصد از ذخایر خود به صورت طلا سود میبرند، زیرا این امر محافظت قوی در برابر ریسک ارز خارجی ایجاد میکند.

کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: بانکهای مرکزی تنها بانکهایی نبودهاند که سهم نسبی خود از ذخایر طلا را در طول چند سال گذشته افزایش دادهاند، و تقاضای سرمایهگذاران نیز رو به افزایش است، در بازارهای مالی طلا، سرمایهگذاران در موقعیتهای آتی، یا در موقعیت خرید قرار میگیرند یا انتظار دارند که قیمت در آینده افزایش پیدا کند، اگرچه از منظر جریانهای مالی، سریعترین جز است، اما موقعیتیابی در قراردادهای آتی تنها بخش نسبتاً کوچکی از داراییهای گستردهتر سرمایهگذاران طلا است که شامل ETFهای طلا و داراییهای فیزیکی شمش و سکه نیز میشود.
حاجیزاده تاکید کرد: جیپی مورگان گلوبال ریسرچ پیشبینی میکند که تقاضای قوی سرمایهگذاران برای طلا ادامه خواهد داشت و انتظار میرود حدود ۲۵۰ تن از این جریانها در سال ۲۰۲۶ به ETFها وارد شود، در حالی که تقاضای شمش و سکه بار دیگر از تقاضای سالانه ۱۲۰۰ تن فراتر خواهد رفت،از نظر تاریخی داراییهای ETF در درجه اول تحت تأثیر تغییرات نرخ بهره قرار دارند، زیرا نرخهای پایینتر جذابیت طلای بدون بازده را به عنوان یک دارایی بدون ریسک افزایش میدهند.
وی بیان کرد: صندوقهای قابل معامله در بورس طلا (ETF) میتوانند در ماههای آینده با توجه به انتظارات از چرخه تسهیل سیاست پولی فدرال رزرو (Fed) به جذب سرمایه ادامه دهند و از قیمتها حمایت کنند. این امر همچنین با الگوی معمول طلا در مراحل اولیه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو همسو خواهد بود: پس از یک افت کوتاه و یک دوره ثبات به مدت دو تا سه ماه پس از اولین کاهش نرخ بهره، قیمت طلا معمولاً از ماه چهارم به بعد دوباره شروع به افزایش میکند، با نگاهی بلندمدتتر، فکر میکنیم بخشی از عملکرد بهتر داراییهای ETF طلا در سال جاری نسبت به انتظارات، تنها بر اساس تغییرات در بازده اوراق قرضه ایالات متحده، نشانهای از یک روند ساختاریتر از تنوع بیشتر سرمایهگذاران به سمت طلا است.
کارشناس بازار سرمایه گفت: همچنین پتانسیل بیشتری برای رشد مالکیت طلا در سال آینده وجود دارد، که منابع آن از شرکتهای بیمه چینی گرفته تا حوزه ارزهای دیجیتال را شامل میشود.
حاجی زاده بیان کرد: در حالی که زمانبندی دقیق کاتالیزورها و جریانهای ورودی که قیمتها را بالاتر میبرند، همچنان دشوار است، ما همچنان اعتقاد راسخ داریم که تقاضای طلا قدرت کافی برای ادامه افزایش قیمتها به سمت ۵۰۰۰ دلار در هر اونس در سال ۲۰۲۶ را خواهد داشت. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، ما فکر میکنیم فرضیات ما در مورد تقاضای سرمایهگذاران احتمالاً محافظهکارانه است. ما سناریویی را ترسیم کردهایم که در آن اگر تنها ۰.۵ درصد از داراییهای خارجی ایالات متحده به طلا تبدیل شود، تقاضای جدید کافی برای افزایش قیمتها به ۶۰۰۰ دلار در هر اونس وجود خواهد داشت. با توجه به اینکه عرضه معادن طلا بهنسبت غیرکشسان است و به این قیمتهای بالاتر واکنش کندی نشان میدهد و انتظار میرود تقاضا همچنان قوی باقی بماند، ریسک همچنان به سمت رسیدن به این هدف چند ساله بسیار سریعتر از حد انتظار متمایل است.
وی افزود: طبق دیتاهای بهروز، اونس جهانی موفق شد با عبور از سقفهای قبلی، تا محدوده ۴۵۲۶ دلار رشد کند؛ حرکتی که نهتنها انتظارات تورمی در بازارهای جهانی را تشدید کرد، بلکه بهطور مستقیم بازار داخلی طلا را نیز وارد فاز تعقیب قیمت کرد همزمان، دلار داخلی نیز نهتنها وارد اصلاح نشد، بلکه با حفظ جهت صعودی خود تا محدوده ۱۳۶ هزار تومان پیشروی کرد. این همزمانی، مهمترین متغیر جدیدی است که وزن تحلیلی بسیار بالایی دارد.
کارشناس بازار سرمایه عنوان کرد: صعود همزمان این دو عامل، باعث شد طلای ۱۸ عیار حتی در قیمتهای بسیار بالا نیز با تقاضای تازه مواجه شود و تنها در چند موج، از محدوده ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عبور کرده و به بالای ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برسد. این رفتار، بهروشنی نشان میدهد که بازار طلا در حال حاضر بیش از آنکه تابع منطق تکنیکال درونزا باشد، تحت سلطه نیروهای بیرونی و کلان قرار گرفته است، دادههای رفتاری روزهای اخیر نشان میداد که بازار خود را برای ورود به فاز اصلاحی آماده میکند. نفوذ به زیر میانگین هفتگی برای نخستین بار، کاهش شیب حرکت، نزدیکی کف و سقفها، همگی نشانههایی بودند که در شرایط عادی میتوانستند آغاز یک اصلاح بهنسبت عمیق را رقم بزنند. اما درست در همین مقطع، سقفشکنی اونس جهانی تمامی معادلات را بر هم زد.
کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: این اتفاق، بار دیگر تأیید کرد که در مقطع فعلی، بازار طلا اسیر یک عدمتقارن جدی است. سیگنالهای اصلاح وجود دارند، اما قدرت محرکهای صعودی آنقدر بالاست که اجازه نمیدهد این سیگنالها به نتیجه برسند، به همین دلیل اصلاحها یا نیمهکاره میمانند یا بهسرعت با موج جدید تقاضا خنثی میشوند.

به گزارش ایمنا، آنچه امروز در بازار جهانی و داخلی طلا مشاهده میشود، نه یک جهش هیجانی کوتاهمدت و نه محصول یک متغیر واحد، بلکه برآیند همزمان چند روند عمیق و پایدار است که در سطوح مختلف اقتصاد جهانی در حال تقویت یکدیگرند. افزایش بیسابقه خرید بانکهای مرکزی، شتابگیری تنوعبخشی ذخایر ارزی، تضعیف نقش مسلط دلار و ورود پیوسته سرمایهگذاران نهادی، طلا را از یک دارایی واکنشی به یک دارایی استراتژیک تبدیل کرده است. در این چارچوب، حتی کاهش نسبی حجم خرید بانکهای مرکزی نیز به معنای تغییر جهت نیست، بلکه نتیجه طبیعی رشد قیمتها و تغییر مکانیکی وزن طلا در سبد ذخایر است.
در بازار داخلی نیز همزمانی صعود اونس جهانی و رشد نرخ ارز، ساختار قیمتگذاری طلا را وارد فاز جدیدی کرده که در آن اصلاحها کوتاه، کمعمق و ناپایدارند. سیگنالهای تکنیکال اگرچه هشدار میدهند، اما در برابر فشار نیروهای کلان اقتصادی و پولی عملاً خنثی میشوند. از این منظر، ریسک اصلی بازار در افق میانمدت نه ریزش شدید، بلکه تداوم حرکت صعودی و حتی شتابگیری آن است؛ سناریویی که میتواند سطوح قیمتی بالاتر از برآوردهای محافظهکارانه فعلی را نیز در دسترس قرار دهد. طلا در حال بازتعریف جایگاه خود است و بازار، دیر یا زود، خود را با این واقعیت جدید تطبیق خواهد داد.




نظر شما