به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنگام مواجهه با بحرانهایی چون جنگ، بلایای طبیعی، همهگیری بیماریها یا فروپاشیهای اجتماعی و اقتصادی، سلامت روانی افراد به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد، این شرایط میتواند احساس بیثباتی، ترس، ناتوانی و بیمعنایی را در افراد تشدید کند و سلامت روان نه تنها در بعد فردی اهمیت دارد، بلکه عامل کلیدی در مقاومت جمعی، توانمند شدن خانوادهها و حفظ ساختارهای اجتماعی محسوب میشود و حفظ سلامت روان باعث میشود افراد تصمیمگیریهای بهتری داشته باشند، ارتباطات انسانی خود را حفظ کنند و در مقابله با استرس دوام بیشتری داشته باشند و بدون توجه به سلامت روان، حتی بهترین امکانات مادی نیز نمیتواند امنیت و پایداری واقعی را برای جوامع فراهم کند.
واکنش انسانها به بحرانها همزمان پیچیده و چندلایه است؛ برخی افراد دچار انکار میشوند و به رویداد توجهی نمیکنند، برخی دیگر دچار اضطراب یا خشم شدید میشوند و احساساتی همچون ناامیدی، ماتم، گناه یا بیقراری شدید نیز در این شرایط شایع است و درک این سازوکارها به افراد کمک میکند که با خود و دیگران با مهربانی بیشتری برخورد کنند و نگذارند این تجربهها آنها را از درون ویران کنند، همچنین آموزش عمومی درباره مراحل تجربه بحران (نظیر شوک، انکار، پذیرش، بازسازی) میتواند آگاهی جمعی را افزایش دهد و موجب همدلی و حمایت متقابل شود.
حفظ سلامت روان در شرایط بحرانی نیازمند آگاهی، نظم و مراقبت مستمر است و توصیه میشود که افراد سعی کنند روتینهای روزمرهای هرچند ساده برای خود ایجاد کنند؛ حتی خوردن غذای سالم یا پیادهروی کوتاه میتواند حس کنترل و امنیت را بازگرداند و تعامل با دوستان، حتی به شکل مجازی، موجب احساس حمایت و کاهش انزوا میشود و پرهیز از اخبار مکرر و آشفتهکننده و تمرکز بر منابع معتبر نیز میتواند از اضطراب غیرضروری پیشگیری کند، نوشتن احساسات، گفتوگو با افراد معتمد یا بهرهگیری از خدمات مشاورهای، به افراد کمک میکند تا فشار روانی را کاهش دهند و مسیر ترمیم روانی را هموارتر کنند.
تابآوری، توانایی بازگشت به تعادل ذهنی و عاطفی پس از تجربه فشارهای شدید یا ضربههای روانی است و برخلاف باور عمومی، تابآوری یک ویژگی ایستا یا مادرزادی نیست، بلکه قابلیتی است پویا که با تمرین، حمایت و آموزش رشد مییابد؛ افراد تابآور توانایی تطبیق با شرایط ناپایدار را دارند و در مواجهه با رنج نهتنها دچار فروپاشی نمیشوند، بلکه از دل بحران معنا و رشد بیرون میکشند و در بحرانهایی که ساختارهای بیرونی دچار اختلال میشوند، تابآوری به ابزاری درونی برای حفظ تعادل تبدیل میشود.
تابآوری با ایجاد ارتباطات انسانی سالم، خودآگاهی و معنا دادن به تجربههای دشوار شکل میگیرد و برای تقویت آن میتوان از تمرینهایی مانند بازنویسی داستان زندگی، شکرگزاری روزانه، آموزش مهارتهای حل مسئله و تنظیم هیجان استفاده کرد؛ مهم است که افراد از خود مراقبت کنند و نیازهای روانی خود را انکار نکنند، همچنین ترویج فضای گفتوگوی ایمن، گوش دادن فعال به دردهای دیگران و حمایت بدون قضاوت، تابآوری جمعی را بهوجود میآورد و در محیطهای آموزشی و کاری نیز میتوان با گنجاندن موضوع تابآوری در برنامهها، بستر پرورش آن را فراهم ساخت.
پایان یک بحران بهمعنای پایان آسیبهای آن نیست، دوران پسابحران به طور معمول با احساس پوچی، سردرگمی یا فروپاشی ذهنی همراه است و بسیاری از آسیبهای روانی در این مرحله نمایان میشود، چراکه بدن و ذهن فرصت پردازش واقعی بحران را پیدا میکند و در چنین زمانی، مراقبت روانی ضروری است تا افراد دچار اختلالات طولانیمدت مانند افسردگی یا اضطراب نشوند و تدوین برنامههای بازسازی روانی، بهرهگیری از هنر درمانی، جلسات گروهدرمانی، و بازگشت تدریجی به روتینهای مثبت از جمله اقداماتی است که میتواند مرحله ترمیم را تسهیل کند.
تأمین دسترسی عمومی و رایگان به خدمات مشاوره، طراحی برنامههای آگاهیبخش، آموزش تابآوری در مدارس و ارائه برنامههای حمایتی برای گروههای آسیبپذیر باید بخشی از برنامههای دائمی توسعه اجتماعی باشد و رسانهها نیز با ارائه محتوای روانآگاهانه، روایتهای ترمیممحور و پرهیز از ایجاد اضطراب، میتواند بستر فرهنگسازی روانی را تقویت کند و جامعهای که سلامت روان را اولویت بداند، در برابر بحرانها مقاومتر و در روند بازسازی سریعتر عمل خواهد کرد و در همین راستا، پیرامون نکات حائز اهمیت هنگام تجربه بحران و ضرورت تقویت تابآوری برای حفظ سلامت روان، با الهام محبتی، متخصص روانپزشکی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.

ایمنا: بحران به چه معنا است و در چه ابعادی تجربه میشود؟
محبتی: تغییری که بزرگ و عظیم است و به صورت ناگهانی اتفاق میافتد، در کلمه بحران معنا میشود که خود میتواند با تشکیل نیازهای جدید همراه باشد و این نیازها میتواند در روند و امور جاری زندگی افراد اختلال ایجاد کند.
بحرانها ممکن است به صورت فردی باشد و تجربه از دست دادن شغل، تجربه مشکلات عاطفی و خانوادگی میتواند به صورت بحران تجربه شود یا ابعاد گستردهتری در سطح ملی داشته باشد که جنگ ۱۲ روزه اخیر که شاهد آن بودیم، مصداقی از این نوع بحران به شمار میرود.
بحران میتواند ابعاد جهانی داشته باشد و مصداق آن همهگیری بیماری کرونا در سراسر جهان است؛ به طور کلی بحران میتواند انواع مختلفی داشته باشد و در ابعادی متفاوت افراد و زندگی آنها را درگیر کند و حتی گاهی اوقات بحرانها به صورت انتقالی است.
در واقع زمانی که کودکی وارد دوران نوجوانی میشود و در حال گذر از دوران بلوغ است، این شرایط میتواند به عنوان بحران در نظر گرفته شود یا حتی بازنشستگی افراد از شغل خود و وارد شدن آنها به میانسالی و سالمندی، میتواند مصداقی از بحران باشد و بحران حتی ممکن است به صورت اتفاقات و وقایع طبیعی مانند سیل و زلزله تجربه شود.

ایمنا: هنگام تجربه بحران چه نکاتی حائز اهمیت است و تقویت مهارت تابآوری در این شرایط چه جایگاهی دارد؟
محبتی: استفاده از روشهای کارآمد هنگام تجربه بحران از جمله نکات حائز اهمیت محسوب میشود که یکی از روشهای مؤثر در این شرایط، تابآوری است و تابآوری در قالب سازگاری و انعطافپذیری در برابر فشارها و تنشها تعریف میشود.
در واقع در تابآوری افراد باید اطلاع داشته باشند که شرایط یا بحرانی که تجربه میکنند چیست و تلاش کنند آن را حل کنند تا امور جاری و روزمره زندگی آنها، مجدد به روند قبلی بازگردد و این روند ماندگار باشد.
ایمنا: بروز بحران چه تأثیراتی میتواند بر زندگی و سلامت جسمی و روانی افراد داشته باشد؟
محبتی: هر بحران میتواند تأثیراتی بر سلامت جسمی و روانی افراد داشته میشود و ممکن است به صورت افسردگی و اختلالات اضطرابی بروز و نوعی آشفتگی در فرد ایجاد کند که نتواند تصمیمگیری صحیحی برای زندگی خود داشته باشد و حتی ممکن است باعث بروز اختلال در عملکرد فردی روزانه فرد شود و بر شغل و روابط او تأثیر بگذارد.

ایمنا: چه اقداماتی برای حفظ سلامت روان در شرایط بروز بحران و ایجاد تغییر در روند زندگی میتواند مؤثر واقع شود و با انجام این اقدامات چه هدفی دنبال میشود؟
محبتی: آنچه حائز اهمیت به شمار میرود، این است که افراد بتوانند در چنین شرایطی از راهکارهایی بهرهمند شوند که در گام نخست احساسات خود را بشناسند و آگاهی داشته باشند که درگیر چه احساساتی هستند و سپس در مسیر کنترل و مدیریت احساسات خود گام بردارند.
تغییر اتفاق افتاده در روند زندگی فرد و شرایط او با بروز بحران، نباید باعث شود عملکرد فرد تحت تأثیر قرار گیرد و او را از مسیر زندگی و فعالیتهای روزمره و اهداف مورد نظر بازدارد.
ایمنا: در چه صورتی افراد هنگام تجربه بحران یا در شرایط پسابحران باید به متخصصان حوزه سلامت روان مراجعه کنند؟
محبتی: به طور کلی برخی افراد به دلایل مختلفی بیشتر در معرض تجربه آسیب هنگام بحران قرار میگیرند و بحران یا ایجاد تغییرات ناگهانی در زندگی سلامت جسمی و روانی آنها را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد؛ به عنوان مثال، از نظر شدت علائم، برخی افراد از نظر ژنتیکی مستعد اختلالات اضطرابی یا افسردگی هستند و ایجاد تغییر ناگهانی در زندگی، بیشتر و زودتر به آنها آسیب وارد میکند.
در صورتی که آسیب وارد شده به فرد در پی بروز بحران یا تغییر ناگهانی در حد شدید باشد، باعث افت و ایجاد اختلال در عملکرد او شود، در روابط او با دیگر افراد تأثیر منفی داشته باشد و باعث بروز احساسات منفی مانند احساس گناه، سرزنش و بیتفاوتی شود و این روند برای طولانیمدت ادامه پیدا کند، فرد باید به متخصص حوزه سلامت روان مراجعه کند.
گاهی اوقات نیاز است که با مداخلات روانشناختی یا حتی استفاده از درمان دارویی در کوتاه مدت، فرد آسیبدیده به روند قبلی زندگی خود بازگردد، با شرایط وفق پیدا کند، بتواند توان مدیریت و کنترل احساسات منفی خود را باز یابد و اختلال عملکرد خود را بهبود بخشد.


نظر شما