در جست‌وجوی «انسان موسیقایی»

اینکه از کدام نظرگاه به موسیقی می‌نگریم جایگاه آن را متفاوت جلوه می‌دهد؛ درمانگری، حقیقت‌یابی یا خودشناسی، به‌عنوان درک زیبایی، یا مهارت‌آموزی یا پرورش خلاقیت یا رهایی از تنهایی.

به گزارش خبرنگار ایمنا، موسیقی اصیل و سنتی ایرانی سال‌ها است که کمی تا قسمتی به حاشیه رفته و متن را به دیگر انواع خود واگذار کرده است. هر چند بخش زیادی از این واگذاری به ذائقه مخاطب و تجاری شدن بسیاری از ساختارها از جمله موسیقی مربوط است.

هنری، پاپ و سنتی سبک‌های اصلی موسیقی هستند. انواع دیگری از سبک‌ها نیز وجود دارد که شماری از آنها مانند رپ یا مینیمال مربوط به دهه ۱۹۶۰ میلادی است. غیرآکادمیک‌ترین سبک‌های موسیقی نیز از جمله پاپ هم که انعطاف‌پذیرترین نوع این هنر است این سال‌ها بیش از همه رواج داشته و نسل‌های نو به نو را با خود همراه کرده است.

امیرمحمد طاهری، دانش‌آموخته روانشناسی و موسیقی با گرایش ساز پیانو است که دستی هم در موسیقی سنتی دارد و حرف و سخن او فراتر از چرایی متن و حاشیه‌های این سبک و آن سبک، بیشتر رنگ و بوی فلسفی و منتقدانه دارد.

طاهری که به‌تازگی اپراتئاتر «لیلی و مجنون» به نویسندگی و کارگردانی عرشیا شفیعیون در تالار هنر اصفهان را به پایان رسانده، علاوه بر اینکه به اختلالات یادگیری موسیقی آشنا است سوابقی از جمله داوری اولین جشنواره آموزشگاه‌های آزاد موسیقی استاد اصفهان در سال ۹۷، انتشار آلبوم «وانگه همه» قطعاتی نوشته شده برای سازهای ضربی الهام گرفته غزل «ای در میان جانم و جان از تو بی‌خبر از عطار»، آهنگسازی برای بیش از ۳۰ اثر نمایشی از جمله نمایش «اسب‌ها» به نویسندگی محمد رحمانیان و کارگردانی محسن عرب‌زاده و «افرا» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی احسان جانمی را در سوابق خود ثبت کرده است.

وی متخصص آهنگسازی آثار هنری و نمایشی است و موسیقی متن فیلم‌هایی از جمله freedom به کارگردانی امین‌رضا رضایی، مستند «غروب تشنه تابستان» از فرزاد حبیب‌زاده، نوازندگی در آلبوم‌های «شب‌های باران» از سعید صالحی و «خوش باش و بی‌من باش» از فریدون فراهانی را نیز در کارنامه دارد که همگی نشان از پرکاری او است.

بیست‌ویکم ژوئن، روز جهانی موسیقی یا موزیک نامگذاری شده و گفت‌وگو با این هنرمند پرکار اصفهانی به همین مناسبت خواندنی و تأمل برانگیز است.

در جست‌وجوی «انسان موسیقایی»

کرت کوبین گفته که «موسیقی سرگرمی است، هرچه بیشتر خود را وقف آن کنید به ماهیت خود نزدیک‌تر خواهید شد.» قبول دارید؟

به تصور من ماهیت هنر چنین است. زمان را به مراقبه پرداختن، بی‌تردید پرده از حقیقت انسان برخواهد داشت. «رابطه میان سرگرمی (بازی) و هنر، رابطه میان دیگری و خود است.»
خود به تنهایی گشوده نمی‌شود آنجا که پای دیگری به میان می‌آید حقیقت خود را آشکار می‌کند. خود، بی‌کران است و دیگری محدود. آنجا که می‌تواند جهان را در محدودیتی عیان کرد حقیقتی آشکار می‌شود؛ وجود هنرمند در لحظه همراه شدن با دیگری (سرگرمی) از خود بیرون می‌آید و به خود بازمی‌گردد. آنگاه که رفت و برگشتی میان خود و دیگری پدیدار می‌شود. زمانی که هنرمند صرف ارتباط با دیگری (سرگرمی یا همان اثر هنری) می‌کند، ذهن در مراقبه و مکاشفه کامل است؛ او جهانی می‌آفریند از انتخاب‌هایش، از جبر خویش بیرون می‌رود و در محدودیت زندگی می‌آفریند.

جایگاه موسیقی در زندگی آدم‌ها کجا است؟

اینکه از کدام نظرگاه به موسیقی می‌نگریم جایگاه را متفاوت جلوه می‌دهد؛ درمانگری، حقیقت‌یابی یا خودشناسی. به‌عنوان درک زیبایی، یا مهارت‌آموزی یا پرورش خلاقیت یا رهایی از تنهایی.

آنچه امروز در آموزش موسیقی به آن می‌اندیشم رسیدن به جایگاه «انسان موسیقایی» فارغ از نوازندگی و آهنگسازی است، چرا که مهم انسان است و زندگی و اگر آنچه در موسیقی می‌گذرد را چکیده‌ای در وجود انسان کنیم، زندگی آینه و نمای زیباتری خواهد یافت.

موسیقی هنر گرانی است. راهکاری وجود دارد که اقشار متوسط و کم‌درآمد هم به این عرصه ورود کنند؟

البته که بعضی از سازها به سبب تقاضای بیشتر یا مواد و عناصر اولیه ساخت قیمت‌های بالاتری دارند اما به نظر من همچنان نسبت به هنرهای تجسمی که هنرمند مادام باید برای هنر خویش هزینه کند کمتر است، علاقه‌مندان موسیقی که با خرید یک ساز سالیان سال می‌توانند مسیر خود را طی کنند.

امروز جایگاه بیشتری برای ورود اقشار متفاوت فراهم شده است، زیر ا مدرسانی وجود دارند که تعدادشان کم نیست و حاضر هستند هنرشان را با عشق و علاقه تمام در اختیار علاقه‌مندان این هنر گران‌سنگ قرار دهند.

البته آنچه ما (مدرسان موسیقی) در مسیر آموختن قشر ضعیف جامعه با آن روبه‌رو می‌شویم، مسائلی گسترده و پراکنده و نیازها گوناگون است که به نظرم آن‌ها سبب ادامه ندادن این راه می‌شود.

هنر نیازمند ذهن آرام است و برای پدید آمدن یک قطعه ماندگار، آهنگساز باید چند چیز را در نظر بگیرد؛ مراقبه دائم، آماده زمان دریافت و شهود بودن و پیوسته آغشته بودن به ساز و عشق به هنرش، که محور کار و حرفه هنرمندانه او است.

جایگاه موسیقی اصفهان کجا است و آموزش چه وضعیتی دارد؟

بر هیچ‌کدام از ما پوشیده نیست که فشارها و مشکلات پرشمار اقتصادی امروز و البته دو سال درگیر بودن با ویروس کرونا، آموزش هنر را بسیار دور افکنده‌اند و همچنان نیازهای اولیه چنان در اولویت دست و پا می‌زنند که حرفی برای آموزش موسیقی نگذاشته‌اند. حداقل تعداد زیادی از اقشار جامعه که در سطح متوسط قرار داشتند امروز وضعیت خوبی ندارند.

و اما آموزش هنر موسیقی که باید گفت با وجود افزایش تعداد مدرسان جوان و کم‌تجربه که برای کسب درآمد دست به کار آموزش شده‌اند، تصور نمی‌کنم اتفاقی را در آموزش رقم بزنند و کار چندانی از پیش ببرند.

در جست‌وجوی «انسان موسیقایی»

تعریف شما از هنر و موسیقی مردم‌پسند چیست؟

به اعتقاد من، آن موسیقی که در من دریافت تازه می‌آفریند؛ از خود و جهان و زندگی، چه سنتی چه مدرن و چه موسیقی مردم‌پسند، بدون شک هنر است و در این هنر حقیقتی نهفته است. هر چند که به فراخور زمانه، هر اثر هنری در بازخورد با مخاطب از نو تعریف می‌شود و کارکرد می‌یابد. بی‌گمان زمانه‌ای که در نیازهای اولیه خود مانده تنها اثری را می‌پذیرد که در او جز فراموشی و از خود بیرون شدن چیز دیگری به همراه نداشته باشد. به همین خاطر است که موسیقی مردم‌پسند امروز در هر کجای دنیا باب میل زمانه است.

موسیقی سنتی کم فروغ شده است. چه باید کرد؟

موسیقی سنتی برای ماندن نیاز به حمایت دارد. نیاز به بیان، تحقیق و پژوهش و شناخت دوباره دارد تا جان بگیرد و خودنمایی کند.

آیا موسیقیدان‌ها بازنشسته می‌شوند؟

بی‌تردید هنرمند تا جایی که همچنان تأثیر می‌پذیرد تأثیرگذار هم هست، اما بر هیچ‌کس پوشیده نیست که هنرمند را پایانی است؛ آنجا که انرژی دریافتی، به نهایت رسیده باشد. آنجا که هر آنچه بوده و هست را به شدن رسانده باشد.

گفت‌وگو از: محمود افشاری، خبرنگار سرویس فرهنگ‌وهنر خبرگزاری ایمنا

کد خبر 583022

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.