۹ آذر ۱۴۰۰ - ۰۶:۰۰
تونل تاریکی

افسردگی، یکی از جدی‌ترین بیماری‌های روانشناختی است که افراد یک جامعه با آن درگیر هستند و این بیماری در زنان دو برابر مردان شایع است. زن پایه و اساس اصلی خانواده است و اگر اساس یک خانواده دچار بحران شود کل خانواده دچار بحران می‌شود و بحران یک زن بحرانی برای جامعه تلقی می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اختلال افسردگی در زنان بسیار رایج است و زنان دو برابر بیشتر از مردان احتمال ابتلاء به افسردگی بالینی را دارند. بیش از یک چهارم زنان احتمال دارد که در بازه‌ای از زندگی خود به افسردگی اساسی مبتلا شوند و سلامت روان زنان از حیث اینکه زنان نقش خطیری در پرورش فرزندان دارند اهمیت ویژه‌ای دارد، افسردگی در واقع یک اختلال خلقی جدی و فراگیر است که باعث ایجاد احساس غم، ناامیدی، درماندگی و بی‌ارزشی در فرد شده و در سه سطح خفیف، متوسط و شدید فرد را درگیر می‌کند.

آمار بالای زنان درگیر با این معضل بسیار نگران‌کننده است. افسردگی در زنان با توجه به علت‌های مختلف مانند تغییر وضعیت هورمون‌ها، تفاوت‌های روانشناختی، تاثیرپذیری بالا از احساسات، عدم استقلال مالی، نبود قانون‌های صحیح در ارتباط با یک زن در جامعه، تربیت ناصحیح فرزندان دختر، محدودیت‌های جنسیتی، عدم وجود برابری و … شیوع بیشتری دارد و به همین دلیل نیازمند توجه خاصی است، در ایران استان‌های تهران، فارس، اصفهان و چهار محال‌وبختیاری دارای بیشترین درصد درگیری با افسردگی عمیق هستند. در خصوص عوامل ایجاد افسردگی در زنان، پیامدها و علائم و راهکارهای پیشگیری از آن با فریبا عشقی‌نژاد روانشناس گفت‌وگویی داشتیم که در زیر می‌خوانید:

تعریف ساده و قابل درک افسردگی چیست؟

افسردگی مانند وارد شدن به تونلی تاریک است که هیچ روزنه نوری در آن برای فرد قابل مشاهده نیست. کمک اطرافیان و ارجاع فرد افسرده به روان‌پزشک و مشاور بسیار حائز اهمیت است. از جایی که اغلب افراد به سمت پزشکان می‌روند، آگاهی پزشکان از بیماری‌های روانی و ارجاع بیماران به کادر درمان روانشناختی بسیار کمک کننده است تا قبل از عمیق شدن افسردگی، فرد به روند طبیعی زندگی خود بازگردد.

چه عواملی در بروز افسردگی در زنان تأثیرگذار است؟

عوامل اصلی منجر به ایجاد افسردگی در زنان به سه دسته زیستی، روانشناختی و اجتماعی تقسیم می‌شوند. در تمام بیماری‌های روانشناختی به ویژه افسردگی موضوع زمینه‌های ژنتیک مطرح است که در دسته بعد زیستی قرار دارند. در بعد روانشناختی، تفاوت‌ها در ساختار شخصیتی، داشتن تماس بیشتر با احساسات به علت ساختار مغزی و جزئی‌نگرتر بودن خانم‌ها نسبت به آقایان منجر به توانایی کمتر در مقابله با موقعیت‌های تأثیرگذار روی احساسات می‌شود و البته خانم‌ها توان مقابله و تحمل بالاتری با بیماری‌های جسمی دارند. در بعد اجتماعی، قوانین موجود در جامعه، نگاه جامعه به زن و فرصت‌هایی که جامعه در اختیار زن قرار می‌دهد از عوامل افسردگی بیشتر در زنان است.

پیامدهای افسردگی در زنان چیست؟

افسردگی یک ناتوانی روحی نیست، پشت این ناتوانی روحی ناتوانی‌های جسمی زیادی مانند مشکلات قلبی، سکته‌های مغزی، دیابت، فشارخون و … قرار دارد. افسردگی مادر تمام بیماری‌های روانشناختی است و فرد افسرده با تمام مشکلات روانشناختی و جسمی دست و پنجه نرم می‌کند. حال یک زن یعنی حال یک خانواده و حال یک خانواده یعنی حال یک جامعه؛ بنابراین وقتی یک زن دچار مشکل شود، روی کل سیستم جامعه تأثیر می‌گذارد.

افسردگی در حیطه‌های والدینی نسبت به دختران، در حیطه همسری نسبت به همسر خود و در حیطه اجتماعی از نظر قوانین موجود در رابطه با خانم‌ها، فرصت‌های شغلی، استقلال مالی و… حائز اهمیت است. اصفهان پس از تهران و فارس سومین کلان‌شهری است که افسردگی عمیق در آن قوی است و به همان نسبت مردم آن نیز آگاه‌تر بوده و برای درمان افسردگی مراجعه می‌کنند، اما داشتن سومین جایگاه افسردگی در میان کلان‌شهرها قابل توجه است.

گرایش به خودکشی در نتیجه افسردگی در زنان چگونه است؟

یکی از علائم افسردگی تمایل به خودکشی است و از جایی که افسردگی در افراد متأهل کمتر از مجرد است، قاعدتاً خطر کمتری زنان متأهل را از نظر گرایش به خودکشی تهدید می‌کند. بیشترین عامل مؤثر در ایجاد افسردگی زنان، نبود نگاه انسانی به زن درون خانواده و جامعه است. هنگامی که صحبت از نگاه انسانی می‌شود منظور برابری خانم‌ها در تمام حیطه‌ها نسبت به آقایان است و این عوامل دختران و زنان را در معرض افسردگی بیشتری قرار می‌دهد.

دختران و زنان خانه‌دار نسبت به پسران و مردان از محدودیت‌های بیشتری برخوردار هستند. زن خانه‌دار به علت ارزش قائل نبودن دیگران برای نقش جنسیتی او و نداشتن استقلال مالی در معرض افسردگی است و زن شاغل به علت نابرابری در دسترسی به امکانات اجتماعی و فرصت‌های شغلی تحت ستم قرار گرفته و نه تنها باید وظایف اجتماعی خود را به انجام برساند بلکه به عنوان مادر و همسر نیز مسئولیت‌هایی را بپذیرد.

افسردگی‌های شایع زنان و تفاوت آن با افسردگی در مردان در چیست؟

به طور کلی متوسط سن شروع افسردگی در زنان چهل سالگی است. از یک هفته قبل تا زمان عادت ماهانه، زنان درگیر افسردگی کوتاه‌مدتی می‌شوند که در اغلب مواقع نیازی به درمان ندارد و با حمایت‌های عاطفی از سمت همسر و اطرافیان، رعایت زودرنجی و حساسیت و فراهم کردن زمینه‌های تفریحی و علایق خانم‌ها این افسردگی پس از پایان دوران عادت ماهانه پایان یافته و حال عمومی خانم بهبود می‌یابد.

درصدی از افسردگی خانم‌ها به دوران بارداری باز می‌گردد. افسردگی دوران باروری و افسردگی پس از زایمان با علائم شایع افسردگی همراه با علامتی اضافه‌تر مانند عدم علاقه به فرزند خود و در شرایط حاد نداشتن توان مراقبت و عدم علاقه به شیردهی به فرزند است. اکثر زنان پس از زایمان درگیر افسردگی می‌شوند. مواقع حساسی مانند عادت ماهانه، بارداری و دوران پس از زایمان نیازمند دقت بیشتری از سمت اطرافیان است.

افسردگی زنان طبق آمار دو برابر مردان است. عامل اصلی افسردگی در مردان بیشتر مسائل شغلی و مالی است اما عامل اصلی افسردگی در رنان مربوط به روابط و موضوعات روانشناختی آنها می‌شود.

قرار گرفتن زنان در معرض آسیب تا چه اندازه منجر به تشدید افسردگی می‌شود؟

قرار گرفتن زنان و دختران در معرض آسیب‌های اجتماعی که در ابعاد اجتماعی عوامل افسردگی گنجانده می‌شود، تأثیر بسیار زیادی در ایجاد افسردگی یا تشدید آن دارد. افراد دچار آسیب‌های اجتماعی در بعد خانوادگی، مالی و روحی دچار مشکل هستند و این عوامل دست به دست هم داده و آنها را در مقابل افسردگی بسیار آسیب‌پذیرتر می‌کند.

افسردگی در زنان متأهل کمتر از مجردان است و خانم‌های شاغل به نسبت خانم‌های خانه‌دار، با وجود فشار مضاعف وارده بر آنها به علت داشتن استقلال مالی و منزلت اجتماعی بالاتر کمتر درگیر افسردگی می‌شوند.

چه عواملی زنگ خطر افسردگی است؟

دو علامت مرکزی افسردگی شامل خلق پایین، احساس درماندگی، بی‌حوصلگی و از دست دادن علایق است. فرد افسرده وظایف خود را انجام نمی‌دهد یا در انجام آنها بسیار کند است، تمرکز خود را از دست داده، خواب و خوراک او دچار مشکل شده و سطح انرژی او پایین می‌آید؛ این‌ها علامت‌هایی هستند که تشخیص افسردگی فرد را برای اطرافیان ممکن می‌کند.

رفتار اطرافیان برای جلوگیری از ایجاد افسردگی تا چه حد مؤثر است؟

هرچه افراد معنوی‌تر باشند و خودشناسی بالاتری داشته باشند، در مقابل افسردگی آسیب‌پذیری کمتری دارند. بخش اصلی راهکارهای جلوگیری از افسردگی در زنان به نوع نگاه به دختران و تربیت آنها در خانواده باز می‌گردد. تربیت دختران باید به گونه‌ای باشد که احساس خوب و نگاهی انسانی به دختر وجود داشته باشد و فرصت‌های مختلف به دلیل جنسیت از آنها گرفته نشود. نگاه مرد به همسر خود هم بسیار حائز اهمیت است.

هنگامی که همسر زن خانه‌دار نگاه خوبی به نقش او در خانواده داشته باشد، این زن اعتماد به نفس بالاتر و حال بهتری دارد و درگیری کمتری با افسردگی پیدا می‌کند. هنگامی که مرد در برابر همسر شاغل خود در مسائل خانه، بچه و … کمک‌کننده باشد، درصد بسیاری از احتمال درگیر شدن زن با افسردگی کم می‌شود. در جامعه نیز قوانین جنسیت‌زده مانند نابرابری در فرصت‌های شغلی و دسترسی به امکانات اجتماعی وجود دارد که اگر توسط افراد فعال در حوزه اجتماعی و قانون‌گذاری تصحیح شود، تأثیر بالایی در کاهش آمار افسردگی زنان می‌گذارد. در نتیجه رعایت این عوامل، زنان کمتر دچار افسردگی شده و با خانواده‌های شادتری در جامعه روبه‌رو خواهیم بود.

راهکار پیشگیری از افسردگی زنان چیست؟

خودشناسی و یادگیری چگونگی برخورد با افکار و احساسات در مقابل ناکامی‌ها و اتفاقات عامل بسیار مهمی در پیشگیری از افسردگی است. از عوامل دیگری که خود فرد می‌تواند با آن به خود کمک کند، می‌توان به ورزش و تحرک بیشتر اشاره کرد. نظم دادن به خواب و خوراک، افزایش ارتباطات اجتماعی لذت‌بخش، یافتن علایق خود و پرداختن به آنها در طول روز، از جمله کارهایی است که منجر می‌شود فرد با وجود ناکامی‌ها و مشکلات فراوان بتواند سلامت روان خود را حفظ کند.

کد خبر 538415

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.