19 ارديبهشت‌ماه 1367؛ صدور قطعنامه‏ی 612 درمورد كاربرد سلاح‏‏ شيميايی در جنگ

خبرگزاری ايمنا: در چنین روزی از سال 1367 هجری شمسی؛ قطعنامه‏ی 612 شورای امنيت مبنی كاربرد سلاح‏های‏ شيميايی در جنگ صادر گردید. این اقدام؛ به‏دنبال انتشار وسيع اخبار فاجعه‏ی حلبچه در سراسر جهان و بازديد خبرنگاران خارجی از منطقه و مشاهده‏ی اجساد زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع و فشار افکار عمومی و خشم و انزجار مردم جهان از اين جنايت صورت گرفت.

● قطعنامه‏ي 612 شوراي امنيت درمورد كاربرد سلاح‏هاي شيميايي در جنگ در اين روز از سال 1367 هجري شمسي صادر شد.
تهاجم ارتش متجاوز صدام به جمهوري اسلامي ايران در 31 شهريورماه 1359 منجر به اشغال بخش‌هايي از خاک ايران اسلامي در طول ماه‌هاي اوليه‏ي جنگ گرديد. با تجديد قواي نيروهاي رزمنده و آغاز عمليات آفندي عليه ارتش صدام به‏تدريج سرزمين‏هاي اشغال‏‌شده آزاد گرديد که اوج آن حماسه‏ي خرداد 1361 و آزادسازي خرمشهر بود.
پس از آن سلسله عمليات نظامي موفقيت‌آميزي انجام شد که ضمن کشاندن جبهه‏ي نبرد به خاک دشمن، تهديدي جدي براي نقاط استراتژيک درون خاک عراق از جمله بندر مهم و سوق‌الجيشي بصره و جزاير نفت‌خيز مجنون در جنوب و ارتفاعات مهم کردستان عراق به‏شمار مي‏‌رفت.
در چنين شرايطي و با تغيير موازنه‏ي نظامي جنگ به سود ايران، ارتش بعثي صدام که خود را در آستانه‏ي سقوط مي‌ديد به پليدترين جنايت جنگي تاريخ معاصر دست زد و براي اولين‏بار پس از جنگ اول جهاني به کاربرد وسيع سلاح‌هاي شيميايي عليه رزمندگان و مردم بي‌دفاع ايران روي آورد.
هرچند در طول سال‌هاي 1359 تا 1362 ارتش عراق در جبهه‌هاي غرب و مياني به‏صورت محدود از سلاح‌هاي شيميايي استفاده کرده بود، اما وسيع‌ترين حملات شيميايي در طول عمليات خيبر (اسفند 62 در جزاير مجنون)، عمليات بدر (اسفند 63 در جزاير مجنون)، عمليات والفجر 8 (بهمن 64 تا فروردين 65 در فاو)، کربلاي 4 و 5 و 8 (دي‏ماه 65 تا فروردين 66 در شرق بصره و شلمچه)، والفجر 10 (اسفند 66 و فروردين 67 در کردستان عراق و حلبچه) و تک‌هاي متعدد ارتش صدام از فروردين 67 تا پايان جنگ (مرداد 67) و در جبهه‌هاي مختلف اتفاق افتاد.
در همين شرايط و براي اولين‏بار، رژيم صدام از سلاح‌هاي شيميايي عليه مردم غيرنظامي در مناطق مسکوني ايران و کردستان عراق استفاده کرد که منجر به شهيد و مصدوم شدن هزاران نفر از مردم بي‌دفاع شد.
اوج اين جنايات بمباران شيميايي شهر «سردشت» در استان آذربايجان غربي بود که در هفتم تيرماه 66 منجر به شهيد و مصدوم شدن بيش از 4500 نفر از مردم اين شهر شد.
علاوه بر اين شهر و روستاهاي اطراف بانه (فروردين 66)، شهر حلبچه (اسفند 66)، روستاهاي اطراف مريوان (اسفند 66 و فروردين 67)، شهر نودشه (فروردين 67)، روستاهاي اطراف سرپل ذهاب (مرداد 67) و شهر اشنويه (مرداد 67) نيز هدف حملات شيميايي صدام واقع شدند.
در اين حملات از انواع عوامل شيميايي جنگي عليه مردم روستاها و شهرهاي مرزي استفاده مي‌شد. تنها در يکي از اين حملات که 28 اسفند 66 در منطقه‏ي مريوان رخ داد، روستاهاي منطقه «قلعه‌جي» تا «دزلي» با بيش از 300 بمب شيميايي هدف قرار گرفت و به روستاي کوچک قلعه‌جي بيش از 11 بمب شيميايي اصابت کرد.
بيمارستان‌ها و مراکز درماني نيز از حملات شيميايي رژيم صدام مصون نماندند. دو نمونه از بارزترين اين جنايات عبارتند از: بمباران شيميايي بيمارستان صحرايي حضرت فاطمه (س) در آبادان (ششم و هشتم اسفند 64)، بمباران شيميايي بيمارستان صحرايي 528 سومار (دهم دي‏ماه 65). آمارهاي اوليه‏ي شهدا و مصدومان اين حملات به‏تدريج افزايش يافت. چند تن از پزشکان متخصص و اساتيد جراحي نيز به شهادت رسيدند.
رژيم صدام همچنين در ماه‌هاي پاياني جنگ به‏صورت رسمي تهديد کرد که شهرهاي بزرگ ايران از جمله تهران را با موشک‌هاي مجهز به کلاهک شيميايي مورد حمله قرار خواهد داد. با تداوم اين تهديدها برنامه‌هايي براي دفاع غيرنظامي و آموزش مردم در مقابل حملات شيميايي احتمالي به اجرا درآمد.
به‏دنبال شدت يافتن کاربرد سلاح‌هاي شيميايي توسط رژيم عراق و به درخواست رسمي جمهوري اسلامي ايران اولين گروه حقيقت‏ياب سازمان ملل متحد متشکل از چهار کارشناس برجسته‏ي سلاح‌هاي شيميايي از کشورهاي سوئد، استراليا، اسپانيا و سوئيس در اسفندماه 1362 (مارس 1984) به دستور دبير کل سازمان ملل به ايران اعزام شدند. اين هيئت در مدت اقامت خود در ايران ضمن معاينه‏ي مصدومين و نمونه‌برداري از مناطق آلوده و مشاهده‏ي بمب‌هاي شيميايي منفجرنشده، گزارش رسمي خود را تسليم شوراي امنيت کردند.
در اين گزارش به صراحت کاربرد گاز خردل و عامل اعصاب (تابون) عليه رزمندگان ايراني مورد تائيد قرار گرفت. شوراي امنيت نيز با صدور بيانيه‌اي بدون ذکر نام عراق به‏عنوان به‏کاربرنده‏ي سلاح شيميايي، طرفين جنگ را به پاي‏بندي به پروتکل 1925 ژنو دعوت کرد. صدور بيانيه الزام‌آور نبود و بدون ذکر نام کشور خاطي، هيچ تأثيري بر ادامه‏ي روند جنايات جنگي رژيم صدام نداشت. در ماه‌هاي بعد به‏ويژه در اسفندماه 63 (در عمليات بدر و در جزاير مجنون) و نيز در عمليات والفجر 8 (در بهمن‏ماه 64 تا فروردين 65) ارتش صدام در مقياس وسيع‌تري از انواع سلاح‌هاي شيميايي استفاده کرد.
به درخواست رسمي جمهوري اسلامي ايران، دبير کل سازمان ملل، مانوئل دومنيگوئز (يکي از چهار کارشناس قبلي) را مأمور معاينه‏ي مصدومين شيميايي ايران که در بيمارستان‌هاي اروپايي بستري بودند کرد. بدين‌ترتيب دومين گزارش کارشناسي که در آن کاربرد سلاح شيميايي عليه ايران تائيد شده بود، در آوريل 1985 توسط دبير کل سازمان ملل به شوراي امنيت تسليم شد.
سومين گروه کارشناسي سازمان ملل به‏دنبال حملات وسيع شيميايي عراق در منطقه‏ي فاو (عمليات والفجر 8) در مارس 1986 (اسفندماه 1364) به ايران اعزام شد. اين هيئت ضمن مصاحبه با تعداد زيادي از مصدومين شيميايي در بيمارستان‌هاي اهواز و تهران از جمله تعدادي از اسراي عراقي که با صراحت به کاربرد سلاح شيميايي توسط رژيم صدام اعتراف کردند، گزارش مفصلي مبني بر کاربرد گاز خردل و اعصاب عليه رزمندگان ايران را به دبير کل ارائه کردند که در 16 مارس 1986 به شوراي امنيت تسليم گرديد.
با انتشار اين گزارش و نيز انعکاس وسيع تصاوير مربوط به مصدومين شيميايي ايران که براي معالجه در بيمارستان‌هاي اروپايي از جمله انگليس، بلژيک، آلمان، هلند، سوئد و اسپانيا بستري بودند و نيز تحت تأثير افکار عمومي جهان، شوراي امنيت در بيانيه‏ي 21 مارس 1986 به‏ناچار و براي اولين‏بار از عراق به‏عنوان به‏کاربرنده‏ي سلاح شيميايي عليه ايران نام برد. اما همچنان از صدور قطعنامه و اقدام عملي عليه اين جنايت جنگي امتناع ورزيد.
فروردين‏ماه 66 و در منطقه‏ي عملياتي کربلاي 8 (شرق بصره) عراق اقدام به حملات سنگين شيميايي با گازهاي کشنده‏ي اعصاب کرد. در اين حملات به‏صورت وسيع از عامل مهلک "سارين" استفاده شد. همچنين براي اولين‏بار در طول جنگ از موشک‌هاي کاتيوشاي حاوي گازهاي اعصاب عليه اهداف مختلف از جمله مرکز تصفيه‏ي آب خرمشهر استفاده شد و اکثر کارگران آن تصفيه‌خانه که از اهالي بومي منطقه بودند به شهادت رسيده يا مصدوم شدند.
در ابتداي سال 66 همچنين مناطق وسيعي در کردستان عراق و ايران مورد حملات شيميايي واقع شد. لذا چهارمين گروه کارشناسي سازمان ملل در ارديبهشت 66 به ايران سفر کردند و ضمن تأکيد بر کاربرد سلاح شيميايي عليه غيرنظاميان، جزئياتي را از وضعيت تأسف‏بار زنان و کودکان مصدوم بيان نمودند. به‏دنبال آن شوراي امنيت در بيانيه‏ي 14 مي 1987 (25 ارديبهشت 1366) از ادامه و تشديد کاربرد سلاح شيميايي توسط عراق عليه ايران به‏ويژه غيرنظاميان ابراز نگراني کرد، اما همچنان هيچ اقدام عملي براي متوقف ساختن جنايات ارتش متجاوز صدام صورت نپذيرفت.
رژيم صدام بدون هيچ‌ مانعي به حملات شيميايي خود ادامه داد تا آنجا که در مقابل ديدگان جهانيان يکي از شرم‌آورترين جنايات جنگي در هفتم تيرماه 1366 رخ داد. با بمباران شيميايي شهر سردشت هزاران نفر از زنان و کودکان و مردم غيرنظامي اين شهر هدف گاز ناتوان‌‌کننده‏ي خردل قرار گرفتند.
چگونگي اين حادثه به اطلاع شوراي امنيت سازمان ملل رسيد. اما هيچ هيئت کارشناسي براي بررسي اين حادثه اعزام نشد و متعاقب عمليات والفجر 10 در جبهه‌هاي شمال غرب و شکست جبران‌ناپذير ارتش بعثي صدام، جنايتي بزرگ‏تر رقم زده شد و اين ارتش، شهر حلبچه و مناطق اطراف آن را با بي‌سابقه‌ترين شکل، مورد حمله‏ي شيميايي قرار داد.
طبق آمارهاي رسمي که به‏همراه تصاوير مصدومين و شهداي فاجعه‏ي حلبچه به شوراي امنيت ارسال شد، در اين فاجعه حدود پنج هزار نفر شهيد و بيش از هفت هزار نفر مصدوم شدند. مقامات کشورمان جزئيات اين حادثه را به اطلاع سازمان ملل رسانده و به‏طور رسمي درخواست اعزام تيم تحقيق کردند. اما شوراي امنيت به اين بهانه که حادثه در داخل خاک عراق رخ داده است، از بررسي موضوع خودداري کرد. با اين حال دبير کل سازمان ملل تصميم گرفت کارشناس پزشکي برگزيده‏ي خود، دومنيگوئز را دوباره به ايران اعزام نمايد. وي از ايران و عراق (بغداد و سليمانيه) بازديد و مجدداً کاربرد وسيع گازهاي اعصاب و خردل را به‏ويژه عليه غيرنظاميان تأئيد کرد.
به‏دنبال انتشار وسيع اخبار فاجعه‏ي حلبچه توسط رسانه‌ها و مطبوعات در سراسر جهان و بازديد خبرنگاران خارجي از منطقه و مشاهده‏ي اجساد زنان و کودکان و مردم بي‌دفاع و فشار افکار عمومي و خشم و انزجار مردم کشورهاي مختلف جهان از اين جنايت، شوراي امنيت سرانجام طرح قطعنامه‌اي را که توسط جمهوري فدرال آلمان، ايتاليا و ژاپن تهيه شده بود، مورد بررسي قرار داد و در تاريخ 9 مي 1988 (19 ارديبهشت‏ماه 1367) و در جلسه‏ي شماره‏ي 2812 خود قطعنامه‏ي 612 را به‏اتفاق آرا تصويب کرد.
با گذشت چهار سال از گزارش‌هاي رسمي بازرسان سازمان ملل در تائيد کاربرد سلاح شيميايي توسط رژيم عراق، اين قطعنامه اولين قطعنامه‏ي سازمان ملل در اين باره بود. اما در اين قطعنامه نيز کوچک‌ترين ذکري از نام عراق به‏عنوان به‏کاربرنده‏ي سلاح‌هاي شيميايي نشد، ضمن اين‏که هيچ اقدام عملي بازدارنده‌اي نيز در اين قطعنامه مطرح نگرديد.
با تداوم حملات شيميايي و به درخواست جمهوري اسلامي ايران، تيم‌هاي کارشناسي سازمان ملل دو بار در جولاي 1988 (تيرماه 1367) و اوت 1988 (مردادماه 1367) از مناطق جنگي ايران و عراق بازديد و دو گزارش رسمي ديگر مبني بر تأئيد کاربرد سلاح‌هاي شيميايي توسط رژيم بعثي صدام منتشر کردند.
با ارسال گزارش بازرسان سازمان ملل به شوراي امنيت و تأثر جامعه‏ي جهاني از قرباني شدن هزاران نفر از مردم بي‌گناه با سلاح‌هاي غيرانساني شيميايي، شوراي امنيت مجبور به اقدام عليه جنايات رژيم بعث صدام شد. شوراي امنيت در تاريخ 26 اوت 1988 (4 شهريورماه 1367) و در جلسه‏ي شماره‏ي 2825 طرح قطعنامه‌اي را که توسط آلمان، ايتاليا، ژاپن و انگلستان پيشنهاد شده بود، تحت عنوان قطعنامه‏ي 620 تصويب کرد و در آن براي اولين‏بار از ايران به‏عنوان قرباني سلاح‌هاي شيميايي در جنگ نام برده شد و خواستار کنترل صادرات مواد شيميايي مورد استفاده در ساخت سلاح شيميايي و نيز واکنش سريع در مقابل کاربرد اين سلاح‌ها در آينده گرديد. اما چه سود که اين قطعنامه پس از پايان جنگ صادر شد.
با گذشت سال ها از فاجعه‏ي کاربرد سلاح‌هاي شيميايي در جنگ عليه ايران، هنوز پيامدهاي انساني و زيست‌محيطي کاربرد اين سلاح‌هاي سمي تهديدي جدي براي سلامت قربانيان و محيط ‌زيست منطقه به‏شمار مي‌رود و ده‏ها هزار نفر از قربانيان اين سلاح‌ها در کشور ما هنوز از عوارض و صدمات مزمن ناشي از به‏کارگيري سلاح‌هاي ممنوعه‏ي شيميايي و سمي رنج مي‌برند.

● نوزدهم ارديبهشت‌ماه 1303:
عالم مجاهد و روحاني مبارز آيت‏الله سيدعبدالحسين لاري در چنين روزي از سال 1303 هجري شمسي درگذشت.
آيت‏الله سيدعبدالحسين لاري در سال 1226ش (1264ق) در لار به‏دنيا آمد. وي بعد از اتمام دوره‏ي مقدماتي و سطح، راهي نجف اشرف گرديد و در درس ميرزاي بزرگ شيرازي حاضر شد و اجازات متعدد اجتهاد دريافت نمود. آيت‏الله لاري پس از مدتي به دستور ميرزاي شيرازي جهت هدايت و رهبري مردم خطه‏ي فارس به لارستان رفت.
ايشان در اولين گام، حوزه‏ي علميه‏ي لار را تأسيس نمود و به نشر احكام اسلامي همت گماشت. حضور مجتهدي مانند آيت‏الله لاري، باعث كم نفوذ شدن مبلغان مسيحي و انزواي آنان گرديد. ضبط و ثبت اموال حاكم دست‏نشانده، احداث كارخانه‏ي اسلحه‏سازي، آموزش نيروهاي نظامي و امتناع از پرداخت ماليات به دولت مركزي، گام‏هاي مهمي بود كه به رهبري ايشان جهت ايجاد ملت اسلام برداشته شد.
همچنين قيام وي در حمايت از مشروطه‏خواهان شيراز و رويارويي با نيروهاي دولتي و همكاري با دليران تنگستان در مقابله با متجاوزان انگليسي از جمله فعاليت‏هاي اين مجتهد جهادگر در راه استقلال مردم و اعاده‏ي شرافت اسلامي مي‏باشد. در كنار فعاليت‏هاي سياسي، از آيت‏الله لاري حدود چهل اثر فقهي، كلامي، فقهي - سياسي، اصولي و... به يادگار مانده است.
اين عالم مجاهد سرانجام در 19 ارديبهشت‏ماه 1303 ش برابر با چهارم شوال 1342 ق در سن 86 سالگي جان به جان‏آفرين تسليم كرد و در شهرستان جهرم در محلي كه هم‏اكنون به "مقبره‏ي آقا" معروف است به خاك سپرده شد.

● نوزدهم ارديبهشت‌ماه 1306:
امتياز استعماري كاپيتولاسيون توسط مجلس شوراي ملي در چنين روزي از سال 1306 هجري شمسي فسخ شد.
مفهوم عام حقوقي كاپيتولاسيون، عبارت از نظام قضاوت كنسولي و برخي امتيازات و مصونيت‏هاي قضايي است كه به موجب آن، اتباع يك كشور درصورت ارتكاب جرم در كشور مورد نظر از شمول قوانين جزايي و مدني در قلمرو كشور ميزبان مستثني مي‏شدند.
حق كاپيتولاسيون در ايران، اولين‏بار در معاهده‏ي تركمنچاي در سال 1206ش در زمان فتحعلي‏شاه قاجار به روسيه داده شد و بعدها بسياري از دولت‏هاي ديگر نيز صاحب اين امتياز شده و قضاوت كنسولي خود را بر دستگاه سياسي و قضايي ايران تحميل كردند.
در سال 1297ش، لايحه‏اي به تصويب رسيد كه به موجب آن حق كاپيتولاسيون روس‏ها در ايران كه تحت فشار زور و تهديد و تطميع و برخلاف مصالح ملت ايران بوده است با استناد به قانون اساسي لغو شد. پس از لغو قرارداد كاپيتولاسيون بين ايران و روسيه، قراردادهاي مشابه با كشورهاي ديگر نيز ملغي گرديد. اما كشورهاي غربي همچنان به اين امتياز پايبند بودند تا اين‏كه مجلس شوراي ملي در چنين روزي در نوزدهم ارديبهشت 1306ش، الغاء كاپيتولاسيون را اعلام كرد و به همه‏ي دولت‏هايي كه از حق كاپيتولاسيون استفاده مي‏كردند يك سال وقت داد كه در قراردادهاي خود تجديد نظر و اين امتياز را لغو كنند.
اين قانون ننگين، يك‏بار ديگر در سال 1343ش مطرح شد و به تصويب رسيد كه به‏سبب اعتراض امام خميني (ره) به آن، آن حضرت را به تركيه تبعيد كردند. درنهايت كاپيتولاسيون پس از پيروزي انقلاب اسلامي براي هميشه لغو شد.

● نوزدهم ارديبهشت‌ماه 1325:
تخليه‏ي كامل ايران از نيروهاي شوروي پس از پايان جنگ جهاني دوم در چنين روزي از سال 1325 هجري شمسي انجام شد.
پس از پايان جنگ جهاني دوم، ايران به شوراي امنيت شكايت كرد كه روسيه برخلاف پيمان سه‏جانبه، ايران را تخليه نكرده است و در امور داخلي كشور دخالت مي‏نمايد. شوروي انتظار اين شكايت را نداشت و درخواست تأخير در رسيدگي را نمود. اما نمايندگان ايران، انگلستان و آمريكا با تعويق جلسه‏ي شوراي امنيت درباره‏ي تصميم در اين موضوع مخالف بودند.
شوروي نمي‏خواست موضوع ايران جنجالي بين‏المللي عليه آن كشور باشد، بنابراين سفير شوروي در ايران كوشش زيادي براي توافق با مقامات ايراني انجام داد. درنهايت موافقت‏نامه‏اي درمورد تخليه‏ي ايران، نفت شمال و آذربايجان به امضاء طرفين رسيد، تا اين‏كه سرانجام در روز نوزدهم ارديبهشت سال 1325ش، تخليه‏ي كامل ايران صورت گرفت.

کد خبر 29009

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.