آینده عرضه جهانی انرژی تا سال ۲۰۵۰

جهان تا سال ۲۰۵۰ شاهد چشمگیرترین تحول انرژی تاریخ است که در آن انرژی‌های تجدیدپذیر از ۸۳ به ۲۳۳ اگزاژول رشد و صددرصد عرضه جدید را تأمین می‌کنند؛ تا این سال زغال‌سنگ از ۱۷۸ به ۹۵ اگزاجول سقوط می‌کند، نفت و گاز تثبیت و انرژی هسته‌ای دو برابر می‌شود.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، آینده عرضه جهانی انرژی تا سال ۲۰۵۰ یکی از مهم‌ترین موضوعات راهبردی در اقتصاد و سیاست بین‌الملل به‌شمار می‌رود. بر اساس برآوردهای جدید، تمام رشد خالص عرضه انرژی جهانی در فاصله ۲۰۲۴ تا ۲۰۵۰ از منابع تجدیدپذیر تأمین خواهد شد. در سال ۲۰۲۴ حجم عرضه انرژی‌های تجدیدپذیر حدود ۸۳ اگزاژول برآورد شده و انتظار می‌رود تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۲۳۳ اگزاژول برسد؛ به این معنا که سهم این گروه از منابع از حدود ۱۳ درصد به بیش از ۳۱ درصد کل عرضه انرژی جهان افزایش پیدا می‌کند.

در میان انواع تجدیدپذیرها، انرژی خورشیدی و بادی بیشترین نقش را در این رشد ایفا می‌کنند. تولید انرژی خورشیدی که در سال ۲۰۲۴ در سطحی به‌نسبت محدود قرار داشت، تا سال ۲۰۵۰ به‌طور تقریبی ۹ برابر و به یکی از ستون‌های اصلی سبد انرژی جهان تبدیل می‌شود. انرژی بادی نیز در این دوره رشد قابل‌توجهی را تجربه می‌کند و در کنار خورشیدی، بار اصلی توسعه ظرفیت‌های جدید کم‌کربن را بر دوش می‌کشد.

در همین حال انرژی برقابی (هیدروالکتریک) رشد ملایم‌تری دارد، اما همچنان به‌عنوان یک منبع پایدار و قابل اتکا در ترکیب انرژی باقی می‌ماند. سایر انرژی‌های نو همچون زمین‌گرمایی، زیست‌توده و دیگر فناوری‌های پاک نیز به‌تدریج سهم بیشتری در سبد عرضه به‌دست می‌آورند و به تنوع‌بخشی نظام انرژی کمک می‌کنند.

آینده عرضه جهانی انرژی تا سال ۲۰۵۰

در نقطه مقابل، چشم‌انداز سوخت‌های فسیلی با رکود و کاهش همراه است. زغال‌سنگ بیشترین افت را تجربه می‌کند، به‌طوری‌که مصرف آن از حدود ۱۷۸ اگزاژول در سال ۲۰۲۴ به حدود ۹۵ اگزاژول در سال ۲۰۵۰ کاهش خواهد داشت. این سقوط به‌طور عمده نتیجه سیاست‌های سخت‌گیرانه اقلیمی، استانداردهای زیست‌محیطی سخت‌تر، فشار افکار عمومی و رقابت‌پذیری روزافزون فناوری‌های تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی است.

نفت و گاز طبیعی در مقایسه با زغال‌سنگ مسیر ملایم‌تری را طی می‌کنند. تقاضا برای نفت پس از دوره‌ای از ثبات و نوسان محدود، در افق ۲۰۵۰ اندکی کاهش خواهد داشت و حاشیه سود و فضای مانور این صنعت در برابر انرژی‌های پاک محدودتر می‌شود. گاز طبیعی به‌عنوان سوختی با شدت کربن کمتر نسبت به زغال‌سنگ و نفت، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت نقش نوعی «سوخت انتقالی» را ایفا می‌کند، اما در مجموع در بازه مورد بررسی، روند آن بیشتر به سمت تثبیت و سپس کاهش ملایم پیش می‌رود و دیگر موتور اصلی رشد عرضه انرژی جهان نخواهد بود.

در کنار تجدیدپذیرها، انرژی هسته‌ای نیز به‌عنوان یکی از مهم‌ترین گزینه‌های کم‌کربن، حضور خود را در سبد انرژی جهانی پررنگ‌تر می‌کند. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که عرضه انرژی هسته‌ای از حدود ۳۱ اگزاژول در سال ۲۰۲۴ به حدود ۶۱ اگزاژول در سال ۲۰۵۰ می‌رسد. این رشد، نقش انرژی هسته‌ای را در تأمین برق پایه (Baseload) برای بسیاری از کشورها تثبیت می‌کند، به‌ویژه در اقتصادهایی که همزمان به‌دنبال امنیت تأمین انرژی، کاهش وابستگی به واردات سوخت‌های فسیلی و دستیابی به اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای هستند.

استفاده از زیست‌توده سنتی که به‌طور عمده در مناطق کم‌برخوردار و در قالب سوخت‌های سنتی خانگی به کار می‌رود، در حال کاهش است. با گسترش دسترسی به شبکه برق، گازرسانی و راهکارهای مدرن پخت‌وپز و گرمایش، بسیاری از جوامع در حال گذار از این شکل ابتدایی مصرف انرژی به سامانه‌های نوین و کارآمدتر هستند.

آینده عرضه جهانی انرژی تا سال ۲۰۵۰

جمع‌بندی این تحولات نشان می‌دهد که تا میانه قرن حاضر، ساختار عرضه انرژی جهانی به شکلی بنیادین دگرگون خواهد شد. انرژی‌های تجدیدپذیر، در کنار هسته‌ای و سایر فناوری‌های کم‌کربن، به محور اصلی هرگونه رشد جدید در عرضه انرژی تبدیل می‌شوند و سهم سوخت‌های فسیلی به‌ویژه زغال‌سنگ، در تأمین انرژی جهان به‌طور مستمر کاهش پیدا می‌کند.

این جابه‌جایی بزرگ، فرصت‌ها و چالش‌های متعددی را برای کشورها، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران به همراه دارد. کشورهایی که زودتر خود را با شرایط جدید بازار انرژی، سیاست‌های اقلیمی و فناوری‌های پاک سازگار کنند، از مزیت رقابتی بیشتری در اقتصاد آینده برخوردار خواهند بود، در حالی که اقتصادهای متکی بر صادرات سوخت‌های فسیلی با نیاز روزافزون به تنوع‌بخشی و بازطراحی راهبردهای توسعه‌ای خود روبه‌رو می‌شوند.

کد خبر 927979

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.