به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
سفری به گوشهوکنار مقاصد گردشگری جادویی و مشهور جهان
در سطح جهان، مکانهایی وجود دارند که شهرتی اسطورهای پیدا کردهاند؛ نامهایی که با احترام و تحسین بیان میشوند و تصاویر آنها بهطور مداوم در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتکرار میشود. گردشگران اغلب تصور میکنند پیش از حضور در این اماکن، شناخت کاملی از آنها دارند، اما بعضی از این مقاصد فراتر از شهرتشان عمل میکند و انتظارات را بهشکل قابلتوجهی ارتقا میدهد. این مکانها نهتنها انتظارات را برآورده میکنند، بلکه نفس را در سینه حبس میکنند و دلایل محبوبیت و جذابیت خود را آشکار میکنند. چنین مکانهایی بهواسطه انتقال احساسات و تجربهای واقعی و ماندگار به بازدیدکنندگان سزاوار شهرت خود هستند.
پاریس، فرانسه / سمبل ابدی
پاریس چنان رمانتیک و شاعرانه تصور میشود که گویی نوری طلایی و تابناک در این شهر جریان دارد که روی آبهای رودخانه سن میلغزد، پلها را نوازش میدهد و سقفها را بازتاب میدهد؛ نوری که هیچ تصویر و عکسی توان انعکاس کامل آن را ندارد. این شهر به خودی خود شاهکاری زنده از زیبایی است که با صدا، عطر و ضربان زندگی نقاشی شده است.

صبحهای پاریس با کروسانهایی آغاز میشود که در نخستین لقمه لطافت و شکوه خود را آشکار میکند، در حالی که فضای اطراف از رایحه قهوه تازه و حس بیپایان تجربه طعمها و اماکن پر است. در محله لو ماره ( Le Marais)، کوچههای سنگفرش پیوسته درهم تنیده شدهاند که مملو از گالریهای هنری و نانواییهای سنتی هستند. فضای زیر برج ایفل از اهمیت و اصالت کلیشهای برخوردارند و موزه لوور، منطقه مونمارتر و کافههای سان-جرمن تنها جاذبههای محض نیستند؛ بلکه بخشهایی از داستانی پویا و بیپایانند. پاریس بهدلیل دغدغهمند بودن در حفظ هویت خود با ظرافتی غیرمستقیم و الهامبخش بودن، به این شهرت رسیده است.

کیوتو، ژاپن / سمفونی آرامش
شهر کیوتو بهمثابه جهانی دیگر است. زیبایی آن نه پر سر و صدا، بلکه به شکلی ظریف و آرام، زیر لایههای ظاهری این شهر جریان دارد. جنگلهای بامبو همچون امواج آرام اقیانوس میرقصند، معابد در تودههای مه پوشیده شدهاند و تغییر فصول حس سرزندگی و نوآوری را بهطور مکرر یادآور میشود. شکوفههای گیلاس همچون دانههای برف صورتی و برگهای افرا به صورت شعلهور و ساکت در این شهر به وفور دیده میشوند و روند زمان در این آن به گونهای است که حتی تنفس نیز ویژه و معنادار جلوه میکند.
کیوتو نمونه بارز توازنی ظریف میان میراث کهن و زندگی نوین دارد؛ معابد باستانی که در کنار کافههای مدرن و مینیمال قرار گرفتهاند و راهبان با لباسهای زعفرانی در میان انعکاسهای نئونی شهر تردد میکنند. هر باغ و هر مسیر، فضایی طراحیشده برای تأمل و تعمق است. صدای ناقوس معبد که در کنار برکههای ساکت طنینانداز میشود، نمایانگر این واقعیت است که زیبایی لازم نیست با صدا و افکتهای شدید خودنمایی کند تا ماندگار شود. کیوتو بهواسطه نشان دادن تقدس در جزئیات عادی و دعوت به سکوت و تأمل، شهرت پیدا کرده است. این شهر نهتنها مقصدی برای بازدید، بلکه جایگاهی برای سکونت و زندگی کردن در سکوت و احترام عمیق و کامل است.

سانتورینی، یونان / نقطه تلاقی نور و بینهایت
هیچیک از هزاران تصویر گرفتهشده از سانتورینی توان القای تجربه حضور در واقعیت آن را ندارد. این جزیره با خانههای سفیدرنگ که بر لبه صخرهها ردیف شده و به سمت دریایی بیکران کشیده شدهاند، گویی از دل دریای آبی اژه بیرون آمده است. هر غروب خورشید در آن لحظهای است که گویی جهان را به سکوت درمیآورد؛ غروبهایی که در آن آسمان آتش میگیرد، گنبدهای کلیسا به رنگ طلایی میدرخشند و امواجی که گویی به شیشههای مایع تبدیل میشوند. سادگی و زیبایی این جزیره فراتر از تصویر و در رایحه غذاهای دریایی سرو شده در تالارهای سنتی است. لحظات ناب، بی تکرار و چشماندازهای سانتورینی در لحظات سکوت میان ضربان قلب درک میشود.

نیویورک، ایالات متحده آمریکا / نبض جهان
نیویورک، شهری که هرگز متوقف نمیشود بازدیدکنندگان خود را همزمان تحت فشار و حیرت قرار میدهد. خط آسمان شهر ابرها را میدرد، تاکسیها در باران و نور بهسرعت عبور میکنند و هر بنا سرشار از انرژی و بلندپروازی است.
قدم زدن صبحگاهی در پارک مرکزی هنگامی که هوا هنوز خنک است و نور آفتاب بهآرامی از میان شاخ و برگها عبور میکند، همچنین ایستادن در میدان تایمز در شب، جایی که انرژی جهان در رنگهای الکتریکی متمرکز شده است، حس ویژه خود را دارد. نیویورک بهواسطه زندگی زنده، پرهیجان، پیچیده و در عین حال شکوهمندش شهرت پیدا کرده است.

رم، ایتالیا / تجسم زمان
رم تنها یک شهر نیست، بلکه پژواکی از تاریخ و فرهنگ بشری است. هر گوشه از این شهر آکنده است از خاطرات زنده، طاقهای مرمرین، خرابههای باستانی و فوارههایی است که به نظاره حاکمان و امپراتوریها نشستهاند. رایحه اسپرسوی تازه همراه با عطر دورانهای گذشته، رم را پر کرده است و بازدیدکنندگان بدون آنکه بخواهند، در زمان سفر خواهند کرد. ایستادن در کولوسئوم و تصور صدای هیاهوی هزاران نفر و انداختن سکهای در فواره تروی و مشاهده انعکاس تصویر خود در آب، فضایی است که در آن تاریخ بهطور ملموس جلوهگر میشود. در شبهای رم کوچههای سنگفرش مملو از خنده، لذت و رایحه سیر و ریحان است. این شهر بهدلیل جاودانگی تاریخی و معنویاش، تنها شهری نیست که بازدید میشود بلکه تجربهاش در عمق جان و روح انسانها باقی میماند.

بالی، اندونزی / پیوند زمین و روح
جزیره بالی نهتنها از منظر زیبایی طبیعی برجسته، بلکه سرشار از زندگی معنوی و روحانی عمیق است. طلوع خورشید روی تراسهای برنج و دود معابد، فضای منحصر بهفردی را ایجاد میکند. در تمام فضاهای این شهر احساس احترام، حضور گلهای عید و رایحه خوش عود و بخور موج میزند و آبهای آن همچون آینهای صاف، بازتابی از زندگی است.
روزها در بالی بهآرامی میگذرد و موجسواری صبحگاهی، گذر از مسیرهای جنگلی در بعدازظهر و تماشای غروب آفتاب در معابد واقع در فراز صخرههای آن لذتبخش است. بالی بهواسطه ارمغان آرامشی معنوی به گردشگران، مشهور شده و بیش از یک مقصد دیدنی، مکان التیام روح و روان است.

ونیز، ایتالیا / معجزهای روی آب
ونیز، شهری بینظیر است که گویی با فرایند منطقی ساخته نشده است و همین امر آن را هیجانانگیز و واقعی میکند. شهر روی آب ساخته شده است، قصرهایی که گویی در کانالها فرو میروند، گوندولاهایی که روی آبهای آینهای حرکت میکنند و موسیقی که از سنگهای باستانی طنینانداز میشود، قدم زدن در این شهر را با ورود به دنیایی شاعرانه و رمزآلود همراه کرده است. اگرچه پلها در ظاهر به بیراهه منتهی میشوند و کوچهها بویی از دریا دارند اما زندگی واقعی و تاریخی در پسکوچههای مخفی جریان دارد.

ماچوپیچو، پرو / شهری گمشده میان ابرها
ماچوپیچو شهری سراسر حیرت و احترام است و هنگامی که این اثر تاریخی در سکوت سبز میان ابرها پدیدار میشود، تجربهای فراموشنشدنی رقم میخورد. هوای تازه، نور خالص و راههای سنگفرشی مرمتشده با قرنها قدمت، تصویری بیمثال را ارائه میدهد. سفر به ماچوپیچو، راهی عبور از دره مقدس، مه و کوههای سربهفلک کشیده است. زندگی بکر و طبیعی با لاماها در تراسها، ارکیدهها در جاهای غیرمنتظره و وزش باد حامل نجواهای دورانهای کهن به گسترهای فراانسانی درک زیبایی میافزاید. ماچو پیچو تجربهای مقدس و گذراست که یادآوری میکند جهان هنوز پر از اسرار بینهایت و شگفتانگیز است.

لندن، انگلستان / پایتخت تاریخ و فرهنگ
لندن شهری چندلایه و مملو از تاریخ است. قرنها روایتهای متوالی در دل این شهر به شکل کتابی نامتناهی جای گرفتهاند. خیابانها در باران میدرخشند، تاکسیهای سیاه در کنار خانههای دوره جرج (دوره زمانی سلطنت چهار شاه هانوفری اول در بریتانیای کبیر) عبور میکنند و رودخانه تیمز به آرامی زیر پلهایی حرکت میکند که تاریخچهای غنی را در خود جای دادهاند. عظمت و شکوه همراه با ظرافت و شعر در ذات این شهر موج میزند. بازدیدکنندگان میتوانند صبحها را در هاید پارک سپری کنند، بعدازظهرها را در گالری ملی به بازدید آثار هنری بگذرانند و شبها در کافههای کهن به فضای تاریخی سفر کنند. لندن زنده، متحول و خلاق است، شهری که ریشه در سنتها دارد و همزمان خود را بازتولید میکند.
شهرهای آگاه امروز چگونه یاد میگیرند و سازگار میشوند؟
ریخت شهری در بسیاری از نقاط جهان دستخوش تحولاتی بنیادین شده است. دگرگونیها بهطور عمده تحت تأثیر سه محور اصلی الزامات پایداری زیستمحیطی، پیشرفتهای فناوری دیجیتال و پاسخهای طراحی سازگار با چالشهای اقلیمی و اجتماعی شکل گرفتهاند. شهرها دیگر مجموعهای از ساختمانها و خیابانها نیستند؛ بلکه به بسترهایی پویا برای تعامل انسان، فناوری و طبیعت تبدیل شدهاند. تحولات ریخت شهری در سال ۲۰۲۵ را میتوان در سه روند کلیدی خلاصه کرد:
کاربرد هوش مصنوعی در برنامهریزی شهری: ابزارهای تحلیل داده، مدلسازی پیشبینی و شبیهسازی فضایی با بهرهگیری از هوش مصنوعی، ساختارهای فضایی شهر را بهطور ریشهای دگرگون کردهاند. این فناوریها امکان تصمیمگیری دقیقتر، طراحی مشارکتی و بهینهسازی منابع را فراهم ساختهاند.
تمرکز بر فضاهای چندمنظوره و جامعهمحور: توسعه فضاهایی با کاربری ترکیبی شامل مسکونی، تجاری، آموزشی و تفریحی، موجب افزایش پیادهرویپذیری، تعامل اجتماعی و فراگیری شده است. این نوع طراحی، شهر را به بستری برای زندگی روزمره و مشارکت مدنی تبدیل میکند.
معماری سازگار با اقلیم و مقاوم در برابر بحرانها: طراحی ساختمانها و فضاهای شهری با در نظر گرفتن مخاطرات اقلیمی همچون سیل، آتشسوزی و گرمایش شدید، بهویژه در مناطق آسیبپذیر، به اولویت اصلی تبدیل شده است. استفاده از مصالح پایدار، ساختمانهای با انرژی صفر و طراحی انعطافپذیر از جمله ویژگیهای این رویکرد است.
نتیجه این روندها، شکلگیری فرمهای شهری جدیدی است که با تراکم بالاتر، استفاده انعطافپذیر از فضا، ادغام زیرساختهای دیجیتال و فلسفه طراحی سبز مشخص میشوند.

سیدنی؛ همزیستی فناوری، تابآوری و زندگی اجتماعی
شهر سیدنی استرالیا بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی در توسعه شهری هوشمند و پایدار شناخته میشود. بر اساس گزارش دانشگاه RMIT، این شهر با اجرای راهبرد «شهر تابآور» برای سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰، تمرکز خود را بر افزایش ظرفیت جوامع، سازمانها و زیرساختها برای مقابله با بحرانهای مزمن و شوکهای ناگهانی قرار داده است.
پاریس؛ شهر ۱۵ دقیقهای و بازتعریف زندگی شهری
شهر پاریس فرانسه، در سالهای اخیر با اجرای مدل «شهر ۱۵ دقیقهای» توانسته است ریخت شهری خود را بهگونهای بازآفرینی کند که زندگی روزمره شهروندان در شعاعی نزدیک و قابلدسترسی سامان پیدا کند. این مدل بر این اصل استوار است که هر فرد باید بتواند در فاصلهای ۱۵ دقیقهای از محل سکونت خود، به خدمات اصلی همچون آموزش، سلامت، خرید، تفریح و کار دسترسی داشته باشد. این تحول نهتنها در طراحی فیزیکی شهر، بلکه در ساختار اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی آن تأثیرگذار بوده است. اقدامات کلیدی در این مسیر، با پشتوانه دادههای دقیق و سیاستگذاری هدفمند، پاریس را به الگویی جهانی در بازآفرینی شهری تبدیل کردهاند.
معماری در خدمت سلامت با انقلاب سبز در طراحی بیمارستانها
در دهه اخیر، معماری بیمارستانها از فرمهای خشک و عملکردگرای گذشته فاصله گرفته و بهسوی طراحیهایی حرکت کرده که سلامت روانی، آسایش محیطی و تعامل اجتماعی را در کنار درمان فیزیکی در نظر میگیرند. این تحول تحت تأثیر عواملی چون تغییرات اقلیمی، رشد فناوریهای پزشکی و نیاز به تابآوری در برابر بحرانهایی همچون پاندمیها شکل گرفته است.

رویکردهای نوین در طراحی مراکز سلامت از تمرکز صرف بر عملکرد پزشکی فاصله گرفته و بهسوی طراحی انسانمحور، طبیعتگرا و بر پایه فناوری حرکت کرده است. یکی از شاخصترین ویژگیهای معماری سلامت نوین، تلفیق طبیعت با فضاهای درمانی است. استفاده از نور طبیعی، چشماندازهای سبز، دیوارهای گیاهی و مصالح بومی، به کاهش استرس بیماران و افزایش رضایت کارکنان کمک میکند. این عناصر بیوفیلیک نهتنها زیباییشناسی فضا را ارتقا میدهند، بلکه بهصورت علمی در بهبود روند درمان مؤثر هستند. مراکزی همچون «باغ سلامت نارگیل» در اندونزی نمونهای از این رویکرد هستند که مراقبتهای پیشگیرانه را در دل طبیعت تعریف میکنند.

در کنار طبیعتگرایی، انعطافپذیری فضایی نیز به یکی از اصول کلیدی طراحی درمانی تبدیل شده است. مراکز درمانی باید بتوانند بهسرعت با تغییرات عملکردی، بحرانهای بهداشتی یا افزایش ظرفیت پاسخ دهند. طراحی ماژولار، سازههای قابل تغییر و فضاهای چندمنظوره، امکان تطبیق سریع با نیازهای متغیر را فراهم میکنند.
فناوریهای هوشمند نیز نقش مهمی در معماری سلامت ایفا میکنند.، مراکز درمانی به زیرساختهایی از حسگرهای پایش سلامت و تهویه هوشمند گرفته تا سامانههای مدیریت انرژی و ارتباطات دیجیتال مجهز شدهاند که بهرهوری، ایمنی و تجربه کاربری را بهبود میبخشند. این تلفیق میان طراحی فضایی و فناوری، بیمارستانها را به محیطهایی هوشمند، پایدار و انسانمحور تبدیل کرده است که درمان را نهتنها در سطح جسم، بلکه در سطح تجربه زیستی بازتعریف میکنند.

بازآفرینی تاریخی با رویکرد انسانمحور؛ بیمارستان دانشگاهی سنت پائو در بارسلونا
بیمارستان دانشگاهی سنت پائو در بارسلونا، اگرچه ریشه در قرن بیستم دارد، اما بازسازی و توسعه اخیر آن، نمونهای درخشان از تلفیق معماری تاریخی با رویکردهای نوین درمانی است. این پروژه که توسط تیمی از معماران بازطراحی شده، با حفظ ساختار مدرن و میراث فرهنگی، فضاهایی را خلق کرده است که سلامت روانی و جسمی بیماران را در اولویت قرار میدهند تا همزمان با حفظ ارزشهای فرهنگی، پاسخگوی نیازهای درمانی معاصر باشد.
معماری سلامت آیندهنگر: بیمارستان اول مردم هانگژو در چین
بیمارستان «اول مردم هانگژو» شعبه تونگلو، یکی از پروژههای شاخص معماری سلامت در چین است که در سال ۲۰۲۴ طراحی و اجرا شده است. این بیمارستان جامع با ظرفیت ۱۱۰۰ تخت و مساحت بیش از ۲۰۲ هزار متر مربع، بهعنوان یکی از پیشرفتهترین مراکز درمانی چین شناخته میشود که طراحی آن بر اساس اصول پایداری، انعطافپذیری عملکردی و تلفیق با فرهنگ بومی انجام شده است.
معماری پیونددهنده: پل بیمارستان شهری کارلسروهه در آلمان
پل بیمارستان شهری کارلسروهه در شهر کارلسروهه آلمان، نمونهای منحصربهفرد از تلفیق معماری زیرساختی با عملکرد درمانی و زیباییشناسی شهری است. این پل بخشی از پروژه توسعه بیمارستان شهری کارلسروهه است و هدف آن ایجاد اتصال مستقیم و ایمن میان دو مرکز درمانی اصلی در این منطقه یعنی ساختمان اصلی بیمارستان شهری کارلسروهه و کلینیک هلیوس کارلسروهه است. این دو مرکز در دو سوی خیابان قرار دارند و پیش از ساخت پل، انتقال بیماران اورژانسی از محل فرود بالگرد به بخشهای درمانی با چالشهای جدی روبهرو بود.
کشوری که زمان شوروی در آن متوقف شد
گرچه آمار دقیقی از تعداد گردشگران ورودی به ترانسنیستریا وجود ندارد، مقامات این جمهوری اعلام کردهاند که تعداد گردشگران ورودی در دو سال گذشته دو برابر شده است. این گزارش نشان میدهد که به طور میانگین حدود ۲۰ هزار گردشگر هر سال از مولداوی به این منطقه سفر میکنند. علاوه بر این، برای نخستین بار، یک راهنمای گردشگری رسمی از سوی مقامات این منطقه منتشر شده که به زبانهای روسی و انگلیسی در دسترس قرار دارد. این راهنما شامل اطلاعاتی درباره قوانین گمرکی، کالاهای ممنوعه و نحوه وارد کردن وسایل نقلیه به این منطقه است.

در سالهای اخیر، فیلمها و ویدئوهایی که به بررسی جاذبههای خاص این منطقه پرداختهاند، در شبکههای اجتماعی مانند تیکتاک به سرعت وایرال شده است. ویدئوهایی که نشاندهنده معماری دوران شوروی و تاریخ منحصر به فرد ترانسنیستریا هستند، توجه بسیاری از گردشگران را به خود جلب کردهاند.

سفر به گذشته شوروی
یکی از گردشگران مشهور جهان که به این منطقه سفر کرده، هری تالی نام دارد. او که بهعنوان یکی از تولیدکنندگان محتوای گردشگری در تیکتاک شناخته میشود، سفر خود به ترانسنیستریا را تجربهای شبیه به سوار شدن در یک ماشین زمان توصیف میکند. او به ویژه از قلعه بندری و غذاهای سنتی شوروی که در یک رستوران قدیمی به نام کافه شوروی خورده بود، به عنوان جاذبههای برجسته این سفر یاد میکند. این رستوران به طور کامل با یادگاریهای شوروی تزئین شده است و غذاهای سنتی آن شامل گوشت، سبزیجات و غذاهای ترش شده است.

با وجود اینکه سفر به ترانسنیستریا از سوی بعضی کشورها به شهروندانشان توصیه نمیشود، بسیاری از گردشگران همچنان به این منطقه سفر میکنند زیرا علاقه به دیدن مقاصد عجیب دارند. دلیل این هشدارها، نزدیکی ترانسنیستریا به مرزهای اوکراین و احتمال درگیریهای نظامی است که ممکن است بر امنیت منطقه تأثیر بگذارد.

به گفته کارشناسان گردشگری، امروزه مسافران به دنبال مقاصدی غیرمعمول و عجیب هستند. ترانسنیستریا به دلیل تاریخ خاص خود و وجود بناهای یادبود شوروی، به یکی از این مقاصد جذاب تبدیل شده است. بازدید از این منطقه به مسافران این امکان را میدهد که به دنیایی متفاوت و قدیمیتر از آنچه که در دیگر نقاط اروپا مشاهده میکنند، قدم بگذارند.

با وجود مشکلات سیاسی و اقتصادی که این منطقه با آنها روبهرو است، بسیاری از اهالی ترانسنیستریا هیچ ارتباطی با سیاستهای حاکم ندارند و صرفاً به دنبال تأمین معیشت خود هستند. از آن جایی که گردشگران با خرید سوغاتی و استفاده از خدمات محلی به اقتصاد این منطقه کمک میکنند، میتوان گفت که این صنعت به نفع مردم محلی است، هرچند برخی معتقدند که سفر به این مناطق میتواند بهنوعی تبلیغ برای رژیمهای سیاسی باشد. ترانسنیستریا بهعنوان یک مقصد گردشگری غیرمعمول، همچنان جذابیتهای خاص خود را برای افرادی دارد که علاقهمند به تاریخ شوروی و مناطق کمتر شناخته شده هستند.

شهر خلیج فارسی گواهینامه طلایی برنامه شهرهای پایدار را کسب کرد
گواهینامه طلایی سازمان ملل به شهرهایی تعلق میگیرد که از طریق اجرای سیاستهای جامع در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، تعهد خود را به تحقق اهداف توسعه پایدار (SDG) نشان دادهاند. دبی موفق شد با مدل حکمرانی خود این جایزه را به دست بیاورد. در این راستا، دبی همچنین گزارش داوطلبانه محلی (VLR) خود را منتشر کرد که اولین گزارش از این نوع در منطقه است و نشاندهنده تلاشهای این امیرنشین در راستای همراستایی استراتژیهای محلی با اهداف جهانی توسعه پایدار است. این گزارش بهعنوان یک ارزیابی جامع از پیشرفتهای این شهر در زمینه تحقق SDGها عمل میکند و دستاوردها و چالشهای این مسیر را به تصویر میکشد.
شهرهای SDG به مناطقی اطلاق میشود که تلاش دارند اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs) را در سطح محلی پیادهسازی کنند. این اهداف که در سال ۲۰۱۵ توسط کشورهای عضو سازمان ملل به تصویب رسید، شامل ۱۷ هدف جهانی هستند که به موضوعات مختلفی از جمله فقر، آموزش، سلامت، برابری جنسیتی، آب و هوا و محیط زیست میپردازند.
هدف اصلی این است که شهرها بهعنوان مراکز اصلی زندگی انسانها، با پیادهسازی سیاستها و اقدامات پایدار، به تحقق این اهداف کمک کنند. برنامه شهرهای SDG که توسط سازمان ملل، بهویژه برنامه اسکان بشر (UN-Habitat)، راهاندازی شده، بهطور خاص به ارزیابی و پشتیبانی از شهرهایی میپردازد که در مسیر تحقق این اهداف قرار دارند.

برای رسیدن به این اهداف، شهرها باید اقداماتی را در چند بعد مختلف (اقتصادی، اجتماعی، محیطی و حکمرانی) انجام دهند. این اقدامها میتوانند شامل:
- کاهش انتشار کربن و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر
- ارتقای دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی
- تقویت زیرساختهای پایدار مانند حملونقل عمومی، آب و فاضلاب و مدیریت زباله
- ایجاد فرصتهای برابر برای همه شهروندان
بر اساس این برنامه، شهرهایی که بهطور موفقیتآمیز این اهداف را دنبال میکنند، میتوانند گواهینامهای به نام گواهینامه شهرهای SDG دریافت کنند. این گواهینامه نشاندهنده تعهد شهر به توسعه پایدار است و بهعنوان یک معیار برای ارزیابی پیشرفتهای آن در جهت اهداف جهانی توسعه پایدار شناخته میشود.
برنامه SDG شهرها و ارزیابیهای دقیق
گواهینامه طلایی یکی از بالاترین افتخاراتی است که به شهرها اعطا میشود و ارزیابی آن براساس بیش از ۷۰ شاخص مختلف شامل حکمرانی، نوآوری، کیفیت زندگی، زیرساختها و پایداری انجام میشود. عبدالله محمد البستی، دبیرکل شورای اجرایی دبی، در خصوص این موفقیت اظهار داشت: «این افتخار گواهی است بر تعهد دبی به پیشبرد پایداری جامع و فراگیر. ما همچنان متعهد به اشتراکگذاری تجربیات و بهترین شیوههایمان با شرکای جهانی هستیم، در حالی که تلاش داریم موقعیت دبی را بهعنوان مقصدی پیشرو برای زندگی، کار و تحقق آرزوها تقویت کنیم.»
حمد عبید منصوری، مدیرعامل دیجیتال دبی، تأکید کرد که دستاوردهای دبی در زمینه پایداری نتیجه همکاری نزدیک ۱۳ نهاد دولتی است که با هم تلاش کردند تا آرزوهای جهانی را به تأثیرات ملموس محلی تبدیل کنند.
منصوری همچنین تاکید کرد که دریافت گواهینامه طلایی، پایان راه نیست بلکه آغاز فصل جدیدی از سفر پایداری دبی است و هدف بعدی این شهر، تبدیل شدن به اولین شهری در جهان است که گواهینامه پلاتینیوم برنامه SDG شهرها را دریافت میکند. وی ادامه داد: «از تیمهای خود میخواهیم که همکاریهای خود را با بخش خصوصی تقویت کنند، مکانیزمهای نوآورانه تأمین مالی برای توسعه پایدار ایجاد کنند و در سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و نهادهای مؤسسهای که اساس پیشرفت را تشکیل میدهند، توجه بیشتری داشته باشند.»
شهر بی درز چین؛ دوختن شرق و غرب با نخهای فولادین
ساخت «پل دروازه کانال بزرگ» در شهر هانگژو چین به پایان رسیده و قرار است تا پایان سال جاری میلادی برای استفاده عمومی گشایش یابد. این پل پیادهروی چشمنواز، دو سوی طرح عظیم «شهر یکپارچه» را که در دو کرانه شرقی و غربی کانال بزرگ در حال ساخت است، به هم متصل میکند. طرح جامع این پروژه که توسط دفتر معماری زاها حدید طراحی شده، در مرکز پارک عمومی جدیدی به مساحت ۱۴.۷ هکتار موسوم به «میانه رود» واقع شده و قرار است پیوندی دوباره میان شهر، کانال تاریخی و رودخانه چیانتانگ برقرار کند.
کانال بزرگ که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، قدیمیترین و طولانیترین آبراه مصنوعی جهان است؛ شاهکاری مهندسی که ریشه آن به قرن پنجم پیش از میلاد بازمیگردد و از پکن آغاز میشود تا با عبور از مسیرهای میان رودخانههای زرد و یانگتسه، در نهایت به رود چیانتانگ در جنوب، دروازه ورودی هانگژو، میپیوندد.

رودخانه چیانتانگ بهویژه بهدلیل پدیده طبیعی موسوم به «اژدهای نقرهای» شهرت دارد؛ بزرگترین موج جزر و مدی جهان که با ورود جریانهای پرقدرت از خلیج هانگژو، موجهایی تا ارتفاع ۹ متر و سرعتی حدود ۴۰ کیلومتر بر ساعت ایجاد میکند. طراحی پل با در نظر گرفتن حساسیتهای زیستمحیطی و اهداف شهری، فضاهایی برای تماشای ایمن این پدیده طبیعی در مسیر پیادهروها و میدان مرکزی فراهم کرده است.
الهام طراحی پل از میراث غنی شهر هانگژو در هنر سوزندوزی ابریشمی چین گرفته شده است. ساختار سیال و درهمتنیده پل با بازآفرینی تکنیکهای سنتی دوخت، پلی ویژه برای عابران پیاده و دوچرخهسواران پدید آورده که محلات مسکونی، اداری و تجاری طرح «شهر یکپارچه» را بههم پیوند میدهد.

فرآیند ساخت پل به کمک مدلسازی دیجیتال سهبعدی پیشرفته بهینهسازی شده تا مصرف مصالح کاهش یابد. استفاده از ماژولهای پیشساخته و مونتاژ سریع در محل، علاوه بر حذف ضایعات، زمان ساخت را کوتاه کرده و از اختلال در تردد ۱۰۰ هزار شناوری که سالانه در کانال صورت میگیرد، جلوگیری کرده است. این آبراه همچنان یکی از مسیرهای مهم حملونقل سبز در چین محسوب میشود که سالانه ۲۶۰ میلیون تن بار را جابهجا میکند.
در ساخت این پل از مصالح بومی و پوششهای کماثر بر محیط زیست استفاده شده و با بهرهگیری از تولیدکنندگان محلی، دانش و توان مهندسی منطقه تقویت شده است. نورپردازی پل نیز با چراغهای LED مجهز به باتریهایی تأمین میشود که انرژی خود را در طول روز از منابع تجدیدپذیر دریافت میکنند.

پل ۳۹۰ متری دروازه کانال بزرگ، یک سازه فولادی سهقوسی است که هندسه دقیق آن برای انطباق با زمینهای سست محل تلاقی کانال و رودخانه طراحی شده است. این ساختار ضمن کاهش نیروهای جانبی ناشی از بادهای قدرتمند رودخانه، پایداری و تعادل سازه را تضمین میکند. بهکارگیری فولاد با نسبت استحکام به وزن بالا، سبب شده تا پل نسبت به نمونههای بتنی بسیار سبکتر و اجرای آن کارآمدتر باشد.
سازه پل نیروهای پیچشی و فشاری را بهصورت متوازن به پایههای بتنی خود منتقل میکند که روی جزیرهای میان دو شاخه کانال قرار گرفتهاند. این طراحی نهتنها طول دهانهها را نصف کرده بلکه هماهنگی بصری و ساختاری چشمگیری ایجاد نموده است.
«پل دروازه کانال بزرگ» با ترکیب میراث فرهنگی، مهندسی پیشرفته قرن بیستویکم و مصالح قابل بازیافت، نمادی از همزیستی تاریخ و فناوری است؛ پلی مجسمهگون و پایدار که با کمترین اثر زیستمحیطی، برای دوام و ماندگاری درازمدت طراحی شده است.
رتبهبندی جدید کیفیت زندگی در جهان؛ لوکزامبورگ در صدر، سقوط چشمگیر کانادا
بنا بر دادههای شاخص «کیفیت زندگی» Numbeo، در میان ۳۰ کشور برتر جهان از نظر شرایط زندگی در سال ۲۰۲۵، کشورهای اروپایی همچنان بر صدر جدول تکیه دارند. لوکزامبورگ با امتیاز ۲۱۸.۲ جایگاه نخست را از سوئیس ربود و پس از آن هلند با ۲۱۶.۵ و دانمارک با ۲۱۵.۱ در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتند.
در مقابل، سوئیس که در سال ۲۰۱۵ در صدر فهرست بود، اکنون با امتیاز ۲۱۰.۹ به رتبه پنجم سقوط کرده است. آمارها نشان میدهد کشورهای اروپای شمالی همچون فنلاند، نروژ و ایسلند نیز همچنان عملکردی درخشان دارند و در میان ده کشور نخست قرار گرفتهاند.
شاخص کیفیت زندگی Numbeo بر اساس هشت مؤلفه کلیدی محاسبه میشود که شامل قدرت خرید، هزینه زندگی، نسبت قیمت مسکن به درآمد، امنیت، کیفیت خدمات درمانی، آلودگی، زمان رفتوآمد روزانه و شرایط اقلیمی است. این دادهها از طریق نظرسنجیهای عمومی گردآوری میشوند و تصویری از برداشت شهروندان از کیفیت زندگی در کشورهای خود ارائه میدهند.
اروپا همچنان منطقهای با بالاترین سطح رفاه محسوب میشود، که بخش عمدهای از آن به وجود نظامهای رفاهی نیرومند، زیرساختهای شهری پیشرفته و ثبات اجتماعی بازمیگردد. در میان کشورهای اروپایی، هلند بیشترین رشد را تجربه کرده و طی ده سال گذشته ۱۲ پله صعود کرده است. در مقابل، سوئد با افت ۱۰ رتبهای از جایگاه سوم در سال ۲۰۱۵ به رتبه سیزدهم رسیده است. تحلیلگران افزایش جرایم سازمانیافته و فعالیت شبکههای تبهکاری را از عوامل اصلی افت شاخص امنیت و در نتیجه کاهش امتیاز کلی این کشور میدانند.

اما چشمگیرترین تغییر مربوط به کاناداست که از جایگاه نهم در سال ۲۰۱۵ به رتبه بیستوهفتم در سال ۲۰۲۵ سقوط کرده است. کارشناسان دو عامل اصلی را در این روند مؤثر میدانند: بحران مسکن و فرسودگی نظام بهداشت عمومی. طبق نظرسنجی اداره آمار کانادا در سال ۲۰۲۴، حدود ۴۵ درصد از شهروندان این کشور «نگرانی جدی» نسبت به توانایی تأمین مسکن مناسب دارند، زیرا قیمت واقعی خانهها در دهه اخیر با سرعتی بسیار بیشتر از رشد درآمد افزایش یافته است.
از سوی دیگر، گزارش مؤسسه فریزر نشان میدهد میانگین زمان انتظار بیماران بین ارجاع پزشک عمومی تا دریافت درمان در کانادا به حدود ۳۰ هفته رسیده است؛ رقمی که نسبت به سال ۱۹۹۳ بیش از ۲۲۲ درصد افزایش یافته است. این شاخص، یکی از پایینترین سطوح کارآمدی نظام درمانی در میان کشورهای توسعهیافته را برای کانادا به تصویر میکشد.
در میان کشورهای خاورمیانه، عمان با امتیاز ۲۱۵.۱ در رتبه چهارم جهانی قرار گرفته و قطر و امارات نیز به ترتیب در جایگاههای شانزدهم و بیستوچهارم ایستادهاند؛ نشانهای از سرمایهگذاری گسترده این کشورها در زیرساختهای شهری و رفاهی.
بهطور کلی، بررسی دادههای Numbeo نشان میدهد شکاف میان کشورهای دارای رفاه بالا و سایر مناطق جهان همچنان پابرجاست، اما تغییرات دهه اخیر ثابت میکند که حتی جوامع پیشرفته نیز در برابر چالشهایی همچون بحران مسکن، نابرابری اقتصادی و فشارهای زیستمحیطی آسیبپذیرند.
در حالی که اروپا همچنان مرکز اصلی کیفیت زندگی باقی مانده است، رشد سریع کشورهای کوچک با سیاستهای اقتصادی پایدار و تمرکز بر خدمات اجتماعی نشان میدهد که آینده رفاه جهانی بیش از آنکه به وسعت جغرافیایی وابسته باشد، به کیفیت حکمرانی و اعتماد عمومی بستگی دارد.

کوچکترین کشور و بزرگترین شهر جهان کجاست؟
جمهوری سنگاپور که در جنوبیترین نقطه شبهجزیره مالایا و میان کشورهای مالزی و اندونزی قرار گرفته، یکی از مدرنترین و کارآمدترین دولتهای جهان است. موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد این دولتشهر در محل تلاقی اصلیترین مسیرهای بازرگانی بین اقیانوس هند و دریای چین جنوبی، نقشی تعیینکننده در رشد اقتصادی آن داشته است.
سنگاپور در تاریخ نهم آگوست ۱۹۶۵ با جدایی از مالزی به استقلال رسید و نظام پارلمانی را بنیان کرد. رئیسجمهور در جایگاه نماد وحدت ملی و نخستوزیر بهعنوان مدیر اجرایی کشور، ساختار حکومتی این دولتشهر را شکل میدهند. طی چند دهه گذشته، سنگاپور از بندری کوچک به یکی از پایدارترین و ثروتمندترین کشورها با شاخصهای بالای توسعه انسانی، آموزشی و فناوری تبدیل شده است.
اقتصاد سنگاپور بهواسطه سیاستهای شفاف، محیطی رقابتی و تمرکز بر آموزش و نوآوری، بر پایه تجارت بینالمللی، فناوریهای پیشرفته، تولید صنعتی و خدمات مالی بنا شده است. بندر سنگاپور از پرترافیکترین بنادر جهان است و فرودگاه بینالمللی چانگی نیز بهعنوان یکی از برترین فرودگاههای جهان شناخته میشود.

نام سنگاپور از دو واژه مالایی سینگا (Singa) به معنای شیر و پورت (Pura) به معنای شهر گرفته شده و به «شهر شیر» ترجمه میشود. مطابق با افسانهای محلی، شاهزادهای از سوماترا در نخستین سفر خود به این جزیره، شیری را مشاهده کرده و نام شهر را از همان الهام گرفته است. اکنون نماد شیر بخش مهمی از هویت ملی سنگاپور را تشکیل میدهد.
جامعه این دولتشهر ترکیبی از چهار قومیت اصلی چینی، مالایی، هندی و اوراسیایی است و چهار زبان رسمی در کشور انگلیسی، مالایی، ماندارین و تامیلی هستند. با این حال زبان انگلیسی زبان مشترک آموزش، دولت و بازرگانی آن است و نقش مهمی در انسجام اجتماعیاش ایفا میکند.
سنگاپور به پاکیزگی و قوانین سختگیرانهاش مشهور است. انداختن زباله، آدامس و حتی بعضی رفتارهای عمومی بینظم با جریمه در این کشور همراه است. نتیجه این سیاستها، کشوری منظم و کارآمد است که به مدل جهانی مدیریت شهری تبدیل شده است. این دولتشهر کوچک از یک جزیره اصلی و بیش از ۶۰ جزیره کوچکتر تشکیل شده که بعضی از این جزایر ازجمله سنتوزا، مقصد محبوب گردشگران هستند. جزایر طبیعی ازجمله پولائو اوبین نیز بازتابی از طبیعت بکر و تنوع زیستی سنگاپور بهشمار میروند.

امروزه سنگاپور با زیرساختهای فناوری پیشرفته، فساد اداری پایین، نظام آموزشی قوی و جایگاه ممتاز در شاخص سهولت کسبوکار، به یکی از مراکز مهم تجارت، نوآوری و سرمایهگذاری جهان تبدیل شده و نمونهای کمنظیر از تلفیق نظم اجتماعی، توسعه اقتصادی و مدیریت هوشمندانه در مقیاس یک ملت کوچک است.
شهرهایی که با مردم رشد کردند؛ روایت توسعه از دل محلهها
شهرهای بزرگ جهان در دهههای اخیر با چالشهای اقتصادی پیچیدهای از تمرکز ثروت در مناطق مرکزی و افزایش شکاف طبقاتی گرفته تا رکود در محلههای کمدرآمد، بیکاری جوانان و کاهش تابآوری اجتماعی روبهرو شدهاند. رشد نامتوازن شهری، اغلب موجب شده است که محلههای حاشیهای از چرخه توسعه اقتصادی خارج شوند و ساکنان آنها با محدودیتهای جدی در دسترسی به فرصتهای شغلی، خدمات مالی و زیرساختهای حمایتی روبهرو باشند. این شرایط کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار داده و انسجام اجتماعی و امنیت شهری را تهدید کرده است.
اقتصاد محلهمحور بهعنوان یک راهبرد عملی و انسانی در این بستر مطرح شده است که بهجای تمرکز بر سرمایهگذاریهای کلان و متمرکز، بر توانمندسازی جوامع محلی، حمایت از کسبوکارهای خرد و گردش ثروت درونمحلهای تأکید دارد. این مدل اقتصادی با تکیه بر مشارکت مستقیم ساکنان، مالکیت جمعی و بهرهبرداری از ظرفیتهای بومی، میتواند به احیای محلههای فراموششده، کاهش نابرابری و افزایش تابآوری شهری کمک کند، همچنین اقتصاد محلهمحور بستری مناسب برای نوآوری اجتماعی، کارآفرینی جوانان و توسعه پایدار فراهم میآورد.
تجربههای موفق از شهرهای بزرگ ایالات متحده نشان دادهاند که با سرمایهگذاری هدفمند در سازمانهای محلی، اصلاح سیاستهای شهری و ایجاد زیرساختهای حمایتی، میتوان اقتصاد محلهای را به موتور محرک توسعه شهری تبدیل کرد. این رویکرد نهتنها به ارتقای کیفیت زندگی در سطح محله کمک میکند، بلکه موجب تقویت اعتماد عمومی، افزایش مشارکت اجتماعی و کاهش وابستگی به ساختارهای متمرکز میشود.

جغرافیای عدالت اقتصادی با محوریت جامعه در جنوب لسآنجلس
در شهر لسآنجلس ایالت کالیفرنیا، برنامههای توسعه اقتصادی محلهمحور با تمرکز بر مناطق محروم همچون جنوب لسآنجلس اجرا شدهاند. یکی از مهمترین ابزارهای این شهر، ایجاد «منطقه توسعه اقتصادی عدالتمحور (JEDI)» است که با هدف ارائه مشوقهای مالیاتی و تسهیلات به کسبوکارهای محلی طراحی شده است. این منطقه با مشارکت مستقیم جامعه، اولویتهای توسعه را تعیین کرده و به جذب سرمایهگذاریهای هدفمند کمک کرده است.
احیای اقتصادی با مالکیت جمعی در دیترویت
شهر دیترویت در ایالت میشیگان با سابقهای طولانی از رکود اقتصادی، در سالهای اخیر تمرکز ویژهای بر احیای اقتصاد محلهای داشته است. یکی از اقدامات کلیدی، انتخاب سازمان توسعه جامعه «ونگارد» بهعنوان بخشی از برنامه «خیابان اصلی میشیگان» است. این برنامه با هدف بازسازی مراکز تجاری محلهای و ایجاد انجمنهای کسبوکار محلی اجرا شده است.
در قالب این برنامه، خیابانهای تجاری قدیمی بازسازی شده، فضاهای خالی به مراکز کارآفرینی تبدیل شده و کسبوکارهای نوپا با حمایت مالی و مشاورهای راهاندازی شدهاند. این اقدامات موجب افزایش فعالیت اقتصادی و بازگشت سرمایهگذاران به محلههای فراموششده شدهاند.
فروشندگان خیابانی و آشپزخانههای خانگی در خدمت توسعه محلههای سندیگو
شهر سندیگو در ایالت کالیفرنیا با تمرکز بر محله «سیتی هایتس» توانسته است نمونهای موفق از توسعه اقتصادی محلهمحور ارائه دهد. در این منطقه، «ائتلاف توسعه اقتصادی سیتی هایتس» نقش کلیدی در هدایت سیاستهای شهری ایفا کرده است. این ائتلاف متشکل از سازمانهای محلی، فعالان اجتماعی و کسبوکارهای خرد است که با هدف توانمندسازی اقتصادی ساکنان، بهویژه مهاجران و اقلیتها، فعالیت میکند.
مثلث طلایی ریخت شهری آینده؛ نوآوری، اقلیم و مردم
تحولات ریخت شهری در سال ۲۰۲۵ بر سه محور بههمپیوسته نوآوری دیجیتال، طراحی سازگار با اقلیم و بازآفرینی فضاهای جامعهمحور با کاربری ترکیبی استوار است. این سهگانه تحولساز در کنار هم، چشمانداز جدیدی از شهرسازی را ترسیم میکنند که در آن فرم شهری فقط محصول معماری نیست، بلکه بازتابی از تعامل میان انسان، فناوری، سیاست و طبیعت است.
شهرهای پیشرو همچون تورین، سیدنی و پایتختهای استانی چین نشان میدهند که تمرکز جهانی بر پایداری، تابآوری و برنامهریزی مشارکتی، در حال شکل دادن به فرمهای شهری جدیدی است که نهتنها پاسخگوی نیازهای امروز، بلکه آماده رویارویی با چالشهای آینده هستند. ریختهای نوین شهری با تکیه بر دادهمحوری، طراحی پاسخگوی اقلیم و مشارکت اجتماعی، در حال عبور از الگوهای سنتی و ایستا به سوی ساختارهایی پویا، چندلایه و انسانمحور هستند که آینده شهرها را رقم میزنند.

پایتختهای استانی چین؛ تنوع، تراکم و تحول اقلیمیمحور
پایتختهای استانی چین در سال ۲۰۲۵ شاهد تغییرات چشمگیر در ریخت شهری هستند. بر اساس مطالعات منتشرشده در نشریه معتبر نیچر، نقشهبرداری دینامیک شهری با استفاده از طبقهبندی اقلیمی محلی (LCZ) نشان میدهد که فرم شهری در این شهرها بهطور مداوم در حال تحول است. در مناطق جنوبغربی و شمالغربی چین، بهویژه در شهرهایی همچون چنگدو، شیآن و اورومچی، ساختمانهای با ارتفاع بلند و متوسط با طراحی باز جایگزین بافتهای صنعتی شدهاند. این تغییرات تحت تأثیر رشد اقتصادی، اصلاحات مقرراتی و نیاز به بهرهوری فضایی صورت گرفتهاند. طراحی باز این ساختمانها، با فاصلهگذاری مناسب، امکان تهویه طبیعی، نورگیری بهتر و کاهش اثر جزیره گرمایی شهری را فراهم کرده است. این رویکرد، ضمن ارتقای کیفیت زندگی، به کاهش مصرف انرژی و بهبود شرایط اقلیمی محلی کمک میکند.
تورین؛ آزمایشگاه شهروندی دیجیتال و پیوند سنت با نوآوری
شهر تورین ایتالیا در سال ۲۰۲۵ بهعنوان یکی از مراکز پیشرو در پژوهشهای ریخت شهری شناخته شد و میزبان کنگره بینالمللی ISUF با عنوان «ریخت شهری در عصر هوش مصنوعی» بود. این رویداد علمی، با حضور پژوهشگران، معماران، برنامهریزان شهری و متخصصان داده از سراسر جهان، به بررسی تأثیر فناوریهای نوین بر فرم شهر و آینده طراحی شهری اختصاص داشت. تورین با بهرهگیری از ظرفیتهای علمی، زیرساختهای دیجیتال و تجربه تاریخی خود، بستری فراهم کرده است که در آن نوآوری، مشارکت و پایداری در خدمت تحول شهری قرار گرفتهاند.
هوشمندترین شهرهای جهان در سال ۲۰۲۵ کدامند؟
شهر هوشمند منطقهای شهری است که از فناوری، داده و نوآوری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان خود استفاده میکند. این شهرها با بهکارگیری ابزارهای دیجیتال همچون سامانههای انرژی تجدیدپذیر، حملونقل هوشمند، هوش مصنوعی (AI) و اینترنت اشیا (IoT)، فضاهای شهری را کارآمدتر و پایدارتر میکنند. هدف از ایجاد شهرهای هوشمند، آسانتر کردن زندگی روزمره از طریق بهبود حملونقل عمومی، کاهش آلودگی، کنترل پسماند و تضمین ایمنی محلهها است.

زوریخ، سوئیس
شهر زوریخ، پایتخت مالی و فناوری سوئیس، در سال ۲۰۲۵ بهعنوان «هوشمندترین شهر جهان» شناخته میشود. این شهر بهدلیل استفاده از انرژی پاک، زیرساخت دیجیتال پیشرفته و خدمات شهروندی کارآمد، جایگاه نخست را در شاخص شهر هوشمند IMD 2025 دارد و ترکیبی عالی از نوآوری، پایداری و حکمرانی دیجیتال را ارائه میدهد و الگوی برجستهای از زندگی شهری هوشمند در سطح جهانی بهشمار میرود. راهبرد بلندمدت شهری و محیط نوآورانه آن، زوریخ را به پیشگام واقعی شهرهای هوشمند در جهان تبدیل کرده است.
زوریخ در زمینه حکمرانی هوشمند، پایداری و کیفیت بالای زندگی پیشتاز است و از فناوریهای پیشرفته در کنترل ترافیک، مدیریت پسماند و سامانههای انرژی تجدیدپذیر استفاده میکند. خدمات دیجیتال کارآمد و سیاستهای دادهمحور زوریخ، آسایش، ایمنی و پایداری را برای شهروندان تضمین کردهاند. این شهر همچنین بهدلیل سامانه حملونقل بسیار کارآمد، برنامهریزی شهری سبز و حکومت الکترونیک پیشرفته در رتبه نخست قرار دارد و تمرکز آن بر انرژی پاک، سامانههای مبتنیبر هوش مصنوعی و رفاه عمومی، آن را بهعنوان الگویی برای سایر شهرها مطرح کرده است.

اسلو، نروژ
اسلو در رتبه دوم جهان قرار دارد و بهواسطه نوآوریهای دوستدار محیطزیست و سامانههای حملونقل هوشمند شناخته میشود. این شهر توانسته فناوری را با مسئولیت زیستمحیطی ترکیب کند. از اتوبوسهای برقی گرفته تا خدمات عمومی دیجیتال، سیاستهای سبز و زیرساخت پیشرفته، جایگاه اسلو را در میان شهرهای هوشمند ۲۰۲۵ تثبیت کرده است.
ژنو، سوئیس
ژنو در رتبه سوم قرار دارد و بهدلیل حکمرانی دیجیتال، امنیت و برنامههای پایداریاش شناخته میشود. این شهر یکی از بالاترین استانداردهای زندگی در جهان را دارد و زیرساخت قوی و سامانههای هوشمند کارآمدش، نمونهای پیشرفته از توسعه شهری در اروپا محسوب میشود.

دبی، امارات متحده عربی
دبی در رتبه چهارم جهان جای دارد و با سامانههای حملونقل هوشمند، خدمات عمومی دیجیتال و برنامهریزی شهری مبتنیبر هوش مصنوعی شناخته میشود. این شهر با اجرای پروژههایی همچون «شهر هوشمند دبی» و «بنیاد آینده دبی»، به پیشرفتهترین شهر فناوریمحور خاورمیانه تبدیل شده است.
ابوظبی، امارات متحده عربی
ابوظبی در رتبه پنجم فهرست شهرهای هوشمند ۲۰۲۵ قرار گرفته است. این شهر در زمینه حملونقل هوشمند، انرژیهای تجدیدپذیر و حکومت الکترونیک پیشرفت چشمگیری داشته است. استفاده از سامانههای دیجیتال برای خدمات عمومی و مدیریت زیرساخت، ابوظبی را به یکی از پیشرفتهترین و پایدارترین پایتختهای جهان تبدیل کرده است.

چهره نوین گردشگری لوکس در هند
در سالهای اخیر، گردشگری لوکس در هند چهرهای تازه و متفاوت به خود گرفته است، چهرهای که بهجای تأکید صرف بر امکانات مجلل و تجملات، بر تجربههای اصیل، فرهنگی و نزدیکی با مردم بومی تأکید دارد. گردشگران هند امروزه علاوهبر بهرهمندی از آسایش و رفاه، بهدنبال سفرهایی هستند که بتوانند با زندگی واقعی روستاییان و طبیعت بکر ارتباط برقرار کنند.
یکی از نمونههای بارز این روند، منطقه یوتمال در ویداربهای ماهاراشتراست. جادههای خاکی و پرتلاطم این منطقه گردشگران را به اقامتگاههایی همچون هتلهای لوکس حیات وحش تیپای (Tipai Wildlife Luxuries) میرساند که در دل طبیعت ساخته شدهاند و فضایی فراهم میکنند تا تجربهای بینظیر از فرهنگ و زندگی روزمره مردم روستا داشته باشند. در این فضا کودکان با لباسهای مدرسه از کنار خانههای سادهشان به مسافران سلام میدهند، زنان محلی با حجاب سنتی خود نگاهی کنجکاو و مهربان دارند و مردان در حال نگهداری از دامهایشان در مزارع دیده میشوند. این ارتباط مستقیم و بیواسطه موجب میشود سفر به این مناطق به جای تنها گذراندن تعطیلات، به تجربهای معرفتی و فرهنگی تبدیل شود.

اقامت در این مناطق با حفظ استانداردهای لوکس، تلفیقی از طبیعت و راحتی را ارائه میدهد. ویلاهای ساختهشده از مصالح طبیعی همچون خاک رس فشرده و سنگ، استخرهای کوچک خصوصی و دوشهای ساحلی از جمله ویژگیهایی هستند که حس نزدیکی به طبیعت را تقویت میکنند و در عین حال آسایش مدرن را فراهم میآورند. راهنمایان محلی نیز گردشگران را به سافاریها و بازدیدهای اختصاصی در طبیعت وحشی و پارکهای حفاظتشده میبرند تا از دیدار حیواناتی همچون ببر بنگال، پلنگ و پرندگان رنگارنگ لذت ببرند.
در این تجربه نوین، غذا نیز از وعدههای لوکس پرکالری بهسمت خوراکیهای تازه، ارگانیک و محلی تغییر جهت داده است. غذاهایی که از باغهای ارگانیک درون مجموعه و تولیدات محلی تهیه میشوند، مسافران را به آشنایی عمیقتر با طعمها و شیوههای سنتی پخت دعوت میکنند. بازدید از روستاها، مشارکت در مراسم و آداب محلی، تجربه صرف چای و گفتوگو با مردم نیز از بخشهای جذاب این سفر هستند که موجب میشوند گردشگران با زندگی واقعی مردم هند در تماس باشند.

گردشگری لوکس نوین در هند بر حمایت از محیط زیست و جامعه محلی تأکید دارد. استفاده از انرژی خورشیدی، جمعآوری آب باران و اجرای برنامههای محلی برای اشتغال ساکنان بومی منطقه موجب میشود که این صنعت گردشگری نهتنها به طبیعت آسیب نرساند، بلکه به رشد اقتصادی و فرهنگی آن نیز کمک کند. از سوی دیگر علاوهبر اقامتگاههای روستایی، مفهوم لوکس در هند با نوآوریهایی همچون کاروانهای لوکس، کشتیهای تفریحی خصوصی و روستاهای هوایی مانند آئرو ویلج ( Aero Village) در ماهاراشترا گسترش پیدا کرده است. این موارد تجربه سفر را به ماجراجوییهای منحصربهفردی تبدیل کردهاند که در آن فرهنگ و طبیعت دستبهدست میدهند.
به این ترتیب چهره نوین گردشگری لوکس در هند از تجمل صرف فاصله گرفته و به سمت سفری فرهنگی و طبیعی رفته است که برای مسافران تجربهای بهیادماندنی و منحصربهفرد را رقم میزند و ارتباطی واقعی با مردم و طبیعت این سرزمین برقرار میکند.

شهر رویاهای هند کجاست؟
بمبئی، پایتخت ایالت مهاراشترا در غرب هند، با لقب «شهر رؤیاها» شناخته میشود؛ شهری که میلیونها نفر از سراسر هند برای تحقق آرزوهای خود در آن گرد هم میآیند. از برجهای سربهفلککشیده تا خیابانهای همیشه زنده، از استودیوهای فیلمسازی بالیوود تا برجستهترین مؤسسات مالی این کشور، بمبئی نماد پویایی، تلاش و موفقیت است. این کلانشهر پرجنبوجوش، نهتنها مرکز اصلی اقتصاد هند، بلکه مهد بزرگترین صنعت سینمای جهان بهشمار میآید.
لقب «شهر رؤیاها» ریشه در فرصتهای بیپایان بمبئی دارد. این شهر مقصد مهاجرانی است که از همه جای هند برای ساخت آیندهای بهتر به آن میآیند، جایی که در آن آرزوها در عرصه کسبوکار یا در عرصه هنر، مد و رسانه میتوانند واقعیت پیدا کنند. حضور صنعت بالیوود که سالانه بیش از ۱۵۰۰ فیلم تولید میکند، این شهر را به قلب تپنده فرهنگ و سرگرمی هند تبدیل کرده است. در مناطق معروفی همچون فیلمسیتی، آن دری و باندره، استودیوها و مراکز تولید فیلم قرار دارند؛ جایی که هزاران بازیگر و فیلمساز جوان در جستوجوی شهرت و افتخار قدم میگذارند.
بمبئی همچنین ستون اصلی اقتصاد هند است. این شهر حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور و نزدیک به یکچهارم از تولید صنعتی آن را تأمین میکند. وجود نهادهای کلیدی همچون بانک مرکزی هند (RBI) و بورس بمبئی (BSE) در کنار دفاتر مرکزی شرکتهای بزرگ ملی و بینالمللی همچون «ریلاینس اینداستریز»، «تاتا گروپ» و «بانک HDFC» نشان از قدرت مالی بیرقیب آن دارد. برای کارآفرینان و جویندگان شغل، بمبئی شهری است که رؤیاهای اقتصادی در آن رنگ واقعیت میگیرند.

این شهر پرتحرک که هرگز نمیخوابد، شب و روز میزبان مردمی است که در بازارهای صبحگاهی، ایستگاههای قطار و کافههای شبانه زندگی میکنند. قطارهای محلی، مترو و شبکه گسترده ارتباطی سبب شدهاند این شهر بیوقفه در حرکت باشد و در عین حال، زندگی در این شهر پرتنش با زیباییهای طبیعی و انسانی همراه است؛ بلوار ساحلی «مرین درایو»، دروازه هند و ساحل جوهو از نمادهای شناختهشده بمبئی هستند که همواره در میان هیاهوی این شهر، آرامش دریا را در دل خود دارند.
تنوع فرهنگی یکی از ویژگیهای شاخص بمبئی است. در این شهر، مردم با زبانها، ادیان و پیشینههای گوناگون در کنار هم زندگی میکنند. جشنهای ملی و مذهبی همچون «گنپتی»، «دیوالی» و «عید فطر» با شور و حرارتی مشترک در آن برگزار میشوند و جلوهای از همزیستی و محبت انسانی را به نمایش میگذارند. بمبئی ترکیبی منحصربهفردی از گذشته و آینده است؛ شهری که در آن تاریخ معماری استعماری با برجهای مدرن و فناوریهای روز جهان پیوند خورده است.
امروزه این شهر نهتنها خانه ثروتمندترین افراد هند است، بلکه مأمن آرزوها و تلاشهای میلیونها نفر نیز بهشمار میرود. این شهر بیوقفه در حرکت، با اقتصاد قدرتمند و فرهنگی پویا، همچنان بهعنوان «شهر رؤیاها» جایگاهی ویژه در ذهن و دل مردم هند دارد؛ شهری که در آن، هر خیابان و هر فرصت نویدبخش تحقق رؤیایی تازه است.
شهرسازی از دل محلهها؛ تجربه شهرهایی که با مردم ساخته شدند
مقابله با چالشهای اقتصادی در شهرها و توسعه پایدار شهری، مستلزم مجموعهای از سیاستهای هدفمند و مشارکتجویانه است و بر پایه حمایت از کارآفرینی اجتماعی، پشتیبانی از کسبوکارهای کوچک محلی و تسهیل گردش ثروت درونمحلهای استوار است. در بسیاری از شهرهای جهان، سازمانهای محلی و شهرداریها با سرمایهگذاری مستقیم در سازمانهای جامعهمحور و ابتکارات مردمی، توانستهاند مسیر توسعه اقتصادی را بهگونهای طراحی کنند که منافع آن بهصورت ملموس در سطح محله احساس شود. این سرمایهگذاریها اغلب بر اساس اولویتهایی انجام میشوند که توسط گروههای محلی تعیین شدهاند و همین امر موجب افزایش اثربخشی و مشروعیت اجتماعی پروژهها شده است.

از سوی دیگر، شکلگیری مشارکتهای راهبردی میان دولتهای شهری، بخش خصوصی و جامعه مدنی، نقش مهمی در اجرای موفق پروژههای اقتصادی ایفا کرده است. این همکاریها نهتنها منابع مالی و فنی را تجمیع میکنند، بلکه با تضمین مالکیت اجتماعی پروژهها، موجب تقویت و ارتقای اعتماد عمومی میشود. در این چهارچوب، حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط، بخشهای غیررسمی و اصلاح فرایندهای خرید دولتی با هدف شفافسازی و دسترسی برابر، بهعنوان محرکهای اصلی نوآوری و اشتغال در سطح محله شناخته میشوند. این سیاستها با کاهش موانع ورود به بازار و افزایش رقابت سالم، به پویایی اقتصادی و تابآوری اجتماعی کمک کردهاند.
نمونههای موفق از شهرهای بزرگ نشان میدهند که تمرکز بر شمول اقتصادی جامعهمحور میتواند به نتایج ملموسی در رشد اقتصاد شهری، تقویت انسجام اجتماعی و ارتقای عدالت شهری منجر شود. تلفیق پایداری زیستمحیطی با مشارکت اجتماعی از احداث مزرعه خورشیدی با سرمایهگذاری جامعهمحور تا ایجاد مناطق صنعتی و توسعه شبکههای انرژی غیرمتمرکز میتواند به نتایج پایدار و انسانی منجر شود. مشارکت واقعی ساکنان، سرمایهگذاری هدفمند و سیاستهای شفاف میتوانند موتور محرک توسعه پایدار باشند. در این مسیر، تلفیق اقتصاد سبز، کارآفرینی اجتماعی و مالکیت جمعی، چهرهای نو از شهرسازی انسانی و عدالتمحور ترسیم کرده است.

سرمایه اجتماعی و توسعه از دل جامعه لارنس وستون؛ بریتانیا
محله لارنس وستون در شمال غربی شهر بریستول، یکی از نمونههای موفق توسعه اقتصادی محلهمحور در بریتانیا بهشمار میرود. این منطقه با اجرای برنامه «بیگ لوکال» توانسته است با مشارکت مستقیم ساکنان، مسیر توسعه را بر اساس نیازهای واقعی جامعه طراحی و اجرا کند. هدف اصلی این برنامه، حفظ و گردش ثروت درونمحلهای و ارتقای کیفیت زندگی در مناطق محروم است.
اقتصاد خلاق و گردشگری محلهمحور تونس؛ تونس
شهر تونس، پایتخت کشور تونس، با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و گردشگری خود، رویکردی منحصربهفرد در توسعه اقتصاد شهری اتخاذ کرده است. این شهر با سرمایهگذاری در میراث فرهنگی، فضاهای خلاقانه و رویدادهای هنری، توانسته است اقتصاد محلی را تقویت و گردش ثروت را درون محلهها حفظ کند.
یکی از اقدامات کلیدی در تونس، مرمت و احیای بافت تاریخی شهر قدیم مدینه است. این منطقه که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، با بازسازی کاروانسراها، بازارها و خانههای تاریخی، به مرکز جذب گردشگر و فعالیتهای فرهنگی تبدیل شده است. این پروژهها با مشارکت ساکنان محلی و هنرمندان اجرا شدهاند و به ایجاد اشتغال در حوزههای صنایعدستی، راهنمایی گردشگری و خدمات محلی انجامیدهاند.
توسعه هدفمند ایندیاناپولیس با صدای مردم و سرمایه اجتماعی؛ ایالات متحده
شهر ایندیاناپولیس در ایالت ایندیانای آمریکا با اجرای برنامه «لیفت این دی» در محله «فار ایستساید»، گامهای مؤثری در جهت توسعه اقتصادی محلهمحور برداشته است. این برنامه با اختصاص بودجهای بالغ بر ۳.۵ میلیون دلار، بهصورت مستقیم از اهداف توسعهمحور جامعه حمایت میکند. ساکنان این محله از طریق جلسات عمومی و نظرسنجیها، اولویتهای خود را در زمینه توسعه اقتصادی، اشتغال، مسکن و خدمات اجتماعی مشخص میکنند. این مشارکت مستقیم موجب شده است بودجه تخصیصیافته در راستای نیازهای واقعی جامعه هزینه شود.

نگاهی به نحوه انتخاب و عملکرد شوراهای شهر در جهان
مدیریت شهری در عصر شهرنشینی گسترده محدود به اجرای خدمات روزمره نیست و به بستری برای سیاستگذاری، نوآوری اجتماعی و تحقق عدالت فضایی تبدیل شده است. در این میان، شوراهای شهر بهعنوان سازمانهای منتخب یا منصوب محلی، نقش کلیدی در هدایت مسیر توسعه شهری، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجه و نمایندگی مطالبات شهروندان ایفا میکنند. ساختار شوراها، نحوه انتخاب اعضا و میزان اختیاراتشان در کشورهای مختلف جهان تفاوتهای چشمگیری دارد که نهتنها بر کیفیت حکمرانی شهری، بلکه بر میزان مشارکت عمومی و شفافیت تصمیمگیری نیز اثرگذارند.
برای مثال در نیویورک شورای شهر از اعضایی تشکیل میشود که با رأی مستقیم شهروندان هر ناحیه انتخاب میشوند. هر عضو نماینده یک منطقه خاص از شهر است و شورا بهصورت مستقل از شهردار عمل میکند. این ساختار موجب میشود شورای شهر قدرت قانونگذاری محلی، تصویب بودجه و نظارت بر عملکرد شهرداری را داشته باشد، بدون آنکه وابسته به ترکیب سیاسی شهردار باشد.
در مقابل، اعضای شورای شهر پاریس با رأی مستقیم شهروندان انتخاب میشوند، سپس شهردار توسط همین شورا از میان اعضا انتخاب میشود. به این ترتیب، ترکیب سیاسی شورا بهطور مستقیم بر انتخاب و عملکرد شهردار اثر میگذارد؛ شورای شهر و شهردار از یک جناح سیاسی هستند و تصمیمگیریها بیشتر درونسازمانی و هماهنگ انجام میشود. این تفاوت ساختاری بر نحوه تعامل، توازن قدرت و حتی نوع سیاستگذاری شهری در هر شهر تأثیر میگذارد.

شورای شهر نیویورک؛ سازمان ناحیهمحور در خدمت دموکراسی شهری
شورای شهر نیویورک یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین سازمانهای محلی در ایالات متحده است و ساختار آن بهگونهای طراحی شده است تا نمایندگی عادلانه و مستقیم شهروندان را تضمین کند. این شورا از ۵۱ عضو تشکیل میشود که هرکدام نماینده یکی از نواحی جغرافیایی شهر هستند. نواحی بهگونهای تقسیم شدهاند که جمعیت بهنسبت برابری داشته باشند. این امر موجب میشود که صدای ساکنان مناطق مختلف از منهتن تا بروکلین و کوئینز بهطور یکسان در سیاستگذاری شهری شنیده شود.
شورای شهر لندن؛ سیاستگذاری شهری در خدمت پایداری و عدالت محیطی
شورای شهر لندن یکی از سازمانهای محلی قدرتمند در ساختار حکمرانی شهری بریتانیاست. این شورا در قالب «مجمع لندن» فعالیت میکند و اعضای آن از طریق رأی مستقیم شهروندان در انتخابات محلی انتخاب میشوند. ترکیب شورا شامل نمایندگانی از احزاب مختلف است که هرکدام از مناطق انتخاباتی خاصی در لندن نمایندگی میکنند. این تنوع حزبی موجب میشود تصمیمگیریها در شورا با بحثهای سیاسی و کارشناسی همراه باشد و دیدگاههای مختلف اجتماعی و اقتصادی در سیاستگذاری شهری لحاظ شود.
پاریس؛ انتخاب درونسازمانی و همراستایی سیاسی در مدیریت شهری
ساختار شورای شهر پاریس نمونهای از مدل «رأی مستقیم برای شورا، انتخاب غیرمستقیم برای شهردار» است. در این مدل، شهروندان در انتخابات محلی شرکت میکنند و نمایندگان شورای شهر را بهصورت مستقیم و حزبی انتخاب میکنند. شهر به چند منطقه انتخاباتی تقسیم میشود و هر منطقه تعدادی نماینده به شورا میفرستد. پس از تشکیل شورا، اعضا در یک فرایند درونسازمانی، شهردار را از میان خود برمیگزینند.
برلین؛ ساختار حزبی و نقش شورا در عدالت اجتماعی شهری
شورای شهر برلین که در ساختار فدرال آلمان با عنوان «مجلس نمایندگان» شناخته میشود، یکی از سازمانهای کلیدی در حکمرانی شهری این کشور است. اعضای شورای برلین با رأی مستقیم شهروندان و برای دورهای پنجساله انتخاب میشوند. انتخابات شورا بهصورت حزبی برگزار میشود و شهروندان به فهرستهای حزبی رأی میدهند که شامل نامزدهای معرفیشده از سوی احزاب مختلف است. این مدل موجب میشود ترکیب شورا بازتابی از گرایشهای سیاسی شهروندان باشد و احزاب بتوانند نقش مؤثری در سیاستگذاری شهری ایفا کنند.
تورنتو؛ انتخاب مستقیم، اصلاح ساختار و چالش نمایندگی محلی
شورای شهر تورنتو بهعنوان بزرگترین سازمان محلی در کانادا، از اعضایی تشکیل شده است که با رأی مستقیم شهروندان و برای دورهای چهار ساله انتخاب میشوند. هر عضو نماینده یکی از مناطق شهری است و مسئولیت دارد تا منافع ساکنان حوزه انتخابیه خود را در سطح شهر نمایندگی کند. انتخابات شورا بهصورت غیرحزبی برگزار میشود و نامزدها بهطور رسمی تحت پرچم حزب خاصی رقابت نمیکنند، هرچند در عمل بسیاری از آنها وابستگیهای سیاسی شناختهشدهای دارند.
راهاندازی سامانه پناهگاه دوچرخه در دوبلین برای ترویج تردد سبز
برنامه ترویج دوچرخهسواری بایک بانکرز در دوبلین پس از موفقیت طرح آزمایشی اجرایی شده و تلاش دارد یکی از اصلیترین چالشهای دوچرخهسواران شهری یعنی نبود فضای امن و در دسترس برای نگهداری دوچرخه در نزدیکی محل سکونت را برطرف کند. هر واحد بایکبانکر تا شش فضای پارک مجزا برای دوچرخه دارد و شهروندان میتوانند با پرداخت هزینه سالانه ۱۰۰ یورو از آن استفاده کنند.
جنیفر مکگرت، رئیس واحد ایمنی جاده و حملونقل خرد شورای شهر دوبلین، در مراسم آغاز این طرح گفت: «این خدمت جدید در واقع حمایت عملی از شهروندانی است که میخواهند دوچرخهسواری را در زندگی روزمره خود جای دهند. با فراهم کردن انبارهای ایمن و مقرونبهصرفه در مناطق مسکونی، شورای شهر دوبلین در حال کمک به جوامع محلی برای پذیرش دوچرخهسواری بهعنوان روشی راحت، مطمئن و پایدار برای تردد شهری است.»
طرح بایکبانکرز پیشتر در قالب یک پروژه پایلوت با نصب ۱۲ واحد در محلههای منتخب اجرا شده بود که تمام فضاها بهسرعت رزرو شدند و ساکنان خواستار گسترش این طرح در سراسر شهر شدند. بر همین اساس، شورای شهر چارچوبی دهساله برای نصب حدود ۳۰۰ بایکبانکر در نقاط مختلف دوبلین تدوین کرده و در گام نخست، قرارداد اجرایی چهارسالهای را برای شروع فاز اول امضا کرده است.
پس از برگزاری مناقصه، شرکت «بلیپر» (Bleeper) بهعنوان مجری این طرح انتخاب شده و مسئولیت نصب، راهاندازی، نگهداری و مدیریت مستمر واحدها را برعهده دارد. شورای شهر دوبلین نیز با پرداخت یارانه، هزینه استفاده از این فضاها را برای شهروندان در سطحی مناسب حفظ خواهد کرد.
هیو کنی، مدیرعامل شرکت بلیپر، با اشاره به تجربه طولانی این شرکت در حمایت از زیرساختهای دوچرخهسواری در دوبلین گفت: «دسترسی آسان و امنیت در نگهداری دوچرخه از عوامل کلیدی برای تشویق مردم به انتخاب دوچرخه بهعنوان وسیله حملونقل روزانه است.»
ری مکآدام، شهردار دوبلین نیز در مراسم رونمایی تأکید کرد که توسعه این طرح، گزینه دوچرخهسواری را برای شهروندانی که فضای نگهداری خصوصی ندارند، عملیتر میکند و گامی مؤثر در جهت ساخت شهری ایمنتر، سالمتر و پایدارتر خواهد بود.
این طرح بخشی از برنامه گسترده شورای شهر دوبلین برای گسترش حملونقل فعال و پایدار است که در کنار توسعه مسیرهای دوچرخهسواری و ایمنسازی خیابانها، بهدنبال ایجاد شهری با تحرک بیشتر و وابستگی کمتر به خودروهای شخصی است.

گرانترین و ارزانترین کرایه تاکسی در کدام شهرهاست؟
هزینه کرایه تاکسی در بعضی از شهرهای بزرگ جهان بهحدی بالاست که یک سفر کوتاه پنج کیلومتری میتواند معادل هزینه یک وعده غذای کامل باشد. جدیدترین گزارش بانک دویچه با عنوان «نقشه قیمتهای جهانی ۲۰۲۵» نشان میدهد اختلاف چشمگیری میان هزینه تاکسی در کشورهای مختلف از گرانترین شهرهای اروپایی گرفته تا ارزانترین شهرهای آفریقا و آسیا وجود دارد.
در رأس فهرست گرانترین شهرها، زوریخ سوئیس قرار دارد؛ شهری که برای طی کردن یک مسیر پنج کیلومتری در آن باید حدود ۲۷ دلار پرداخت کرد. پس از آن، پاریس با میانگین ۲۶.۵ دلار و لوکزامبورگ با ۲۶ دلار در جایگاه دوم و سوم هستند. ژنو، لندن، میلان، بروکسل، آمستردام، مونیخ و کپنهاگ نیز در میان ۱۰ شهر اول قرار گرفتهاند. در این شهرها، استفاده از تاکسی یکی از پرهزینهترین گزینههای جابهجایی بهشمار میرود.

در مقابل، قاهره در مصر ارزانترین شهر جهان برای تاکسی گرفتن است که سفری پنج کیلومتری در آن تنها ۱.۹ دلار هزینه دارد. پس از آن، شهرهای هند شامل دهلی (۲ دلار)، بمبئی (۲.۱ دلار) و بنگلورو (۲.۹ دلار) در ردههای دوم تا ششم ارزانترین شهرها قرار گرفتهاند. مانیل در فیلیپین (۲.۳ دلار) و جاکارتا در اندونزی (۲.۴ دلار) از دیگر مقاصد مقرونبهصرفه در آسیا محسوب میشوند.
در اروپا بیشتر پایتختها نرخ بالایی برای تاکسی دارند، اما شهر پراگ در جمهوری چک استثناست؛ در این شهر هزینه مسیر مشابه تنها حدود ۱۰.۵ دلار است که آن را به ارزانترین شهر این قاره برای تاکسی تبدیل کرده است. در قاره آمریکا، شهرهای کانادایی همچون تورنتو و ونکوور بهترتیب با ۱۱ و ۱۱.۱ دلار برای مسیر پنج کیلومتری در ردههای میانی قرار دارند، با این حال نیویورک با نرخ ۱۵.۸ دلار رتبه بیستم گرانترین شهرهای جهان را به خود اختصاص داده که رتبهای کمتر از بسیاری از شهرهای اروپایی است.
به این ترتیب ۲۰ شهر نخست جهان از نظر گرانی تاکسی بهترتیب شامل زوریخ، پاریس، لوکزامبورگ، ژنو، لندن، میلان، بروکسل، آمستردام، مونیخ، کپنهاگ، توکیو، استکهلم، برلین، سیدنی، ادینبورو، بارسلونا، اسلو، دوبلین، فرانکفورت و نیویورک هستند.

نتایج این بررسی نشان میدهد هزینه حملونقل درونشهری در جهان تحتتأثیر عواملی همچون سطح زندگی، قیمت سوخت و ساختار اقتصادی هر کشور تفاوت چشمگیری دارد. در حالی که شهرهایی همچون زوریخ یا لندن تاکسی را به گزینهای لوکس تبدیل کردهاند، شهرهای آسیایی بهویژه در جنوب و جنوبشرقی این قاره همچنان بهعنوان ارزانترین مکانها برای استفاده از این وسیله نقلیه شناخته میشوند. آگاهی از این تفاوتها میتواند برای گردشگران و ساکنان شهرهای پرهزینه نقشی تعیینکننده در مدیریت هزینههای روزانه داشته باشد.
توسعه از محله آغاز میشود؛ روایت چهار شهر از اقتصاد سبز محلی
در عصر چالشهای زیستمحیطی، نابرابری اقتصادی و گسست اجتماعی، بازاندیشی در مدلهای توسعه شهری ضرورتی انکارناپذیر است. محلهها بهعنوان کوچکترین واحدهای اجتماعی شهری، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به موتورهای پایداری و نوآوری دارند. این ظرفیت زمانی بالفعل میشود که سیاستگذاری شهری از سطح کلان به مقیاس محله منتقل شود و ابزارهای پایداری در بستر زندگی روزمره ساکنان نهادینه شود. اقتصاد سبز با تمرکز بر بهرهبرداری بهینه از منابع، کاهش آلایندهها و ارتقای عدالت اجتماعی، میتواند بستری مؤثر برای توانمندسازی محلهها فراهم کند.
توسعه اقتصاد سبز در سطح محله، نهتنها به کاهش وابستگی به منابع متمرکز و افزایش تابآوری اجتماعی کمک میکند، بلکه زمینهساز اشتغال پایدار، ارتقای مهارتهای محلی و تقویت حس مالکیت اجتماعی است. راهکارهای اقتصاد سبز از انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا گردشگری پایدار، از صنایع بازیافتی تا آموزشهای تخصصی، میتوانند بهصورت بومی و مشارکتی در محلهها اجرا شوند و نتایج ملموسی در کیفیت زندگی ساکنان ایجاد کنند.

اقتصاد سبز در خدمت پایداری لوراخ؛ آلمان
شهر لوراخ در جنوب غربی آلمان با تمرکز بر توسعه اقتصاد سبز محلهمحور، توانسته است الگویی نوین از تلفیق پایداری زیستمحیطی و اشتغال محلی ارائه دهد. این شهر با ایجاد «مناطق صنعتی چوبمحور» در حاشیه شهر، به توسعه صنایع پایدار و اشتغالزایی در سطح محله کمک کرده است. در این مناطق صنعتی، کسبوکارهایی فعال در حوزه ساختوساز چوبی، بازیافت و انرژیهای تجدیدپذیر مستقر شدهاند که با محیطزیست سازگارند و بهطور مستقیم با منابع طبیعی و ظرفیتهای بومی منطقه در ارتباط هستند.
تلفیق اقتصاد سبز با میراث تاریخی جرش؛ اردن
شهر تاریخی جرش در شمال اردن، با اجرای سیاستهایی در حوزه اقتصاد سبز و انرژیهای تجدیدپذیر، توانسته است مسیر توسعه اقتصادی محلهمحور را با رویکردی پایدار و بومی دنبال کند. این شهر با ایجاد شبکههای انرژی غیرمتمرکز، همچون نیروگاههای خورشیدی محلی، به تأمین انرژی پاک و اشتغالزایی در سطح محله کمک میکند.
بازآفرینی محله باسیلدون با انرژی خورشیدی و اشتغال سبز؛ انگلستان
در سال ۲۰۲۳، شهر باسیلدون در جنوب شرقی انگلستان، با همکاری شبکه C۴۰ و حمایت دولت بریتانیا، پروژهای نوآورانه برای بازآفرینی محلهای با محوریت اقتصاد سبز و تابآوری اجتماعی آغاز کرد. هدف این پروژه که در چهارچوب برنامه «محلههای سبز و شکوفا» اجرا شد، کاهش فقر انرژی، ارتقای کیفیت زندگی و ایجاد اشتغال سبز در یکی از محلههای کمبرخوردار شهر است.
الگوی نوین شهر چوبی استکهلم؛ سوئد
پروژه «شهر چوبی استکهلم» در منطقه سیکلا در جنوب شرقی پایتخت سوئد، یکی از نمونههای شاخص و معاصر در حوزه توسعه پایدار شهری بهشمار میرود. این پروژه که از سال ۲۰۲۵ وارد فاز اجرایی شده، بر پایه صنایع چوببنیان و توسعه خوشههای صنعتی سبز در مقیاس محلهای و منطقهای طراحی شده است. شهر چوبی استکهلم در حال حاضر بهعنوان بزرگترین پروژه معماری چوبی جهان شناخته میشود و نقش تعیینکنندهای در تحول اقتصاد محلی، اشتغالزایی سبز و کاهش ردپای کربن ایفا میکند.
هوشمند بودن کافی نیست؛ شهری که دلسوز نباشد، آینده ندارد
در گفتوگوهای رایج درباره شهرهای هوشمند، تمرکز بر فناوری، اتصالپذیری و بهرهوری است، اما پرسش بنیادین این است: شهرها تا چه اندازه میتوانند هوشمند باشند اگر برای مراقبت از ساکنان خود طراحی نشده باشند؟ مفهوم «شهرهای مراقبتمحور» دیدگاه جدیدی را گسترش میدهد که در آن نوآوری در زیرساختهای دیجیتال کافی نیست، بلکه باید رفاه فیزیکی، عاطفی و اجتماعی افراد در زندگی روزمره نیز تضمین شود.
مراقبت شامل تمام فعالیتها و روابطی است که با هدف حفظ و پشتیبانی از زندگی انجام میشود و از نگهداری کودکان، سالمندان و افراد دارای معلولیت یا وابستگی گرفته تا امور روزمرهای همچون آشپزی، نظافت و حمایت عاطفی را شامل میشود. این فعالیتها دارای ابعاد مادی، اقتصادی و احساسی هستند و با وجود نقش حیاتی که در جامعه دارند، همچنان نادیده گرفته میشوند، کمارزش تلقی میشوند و بدون پاداش باقی میمانند.
بهطور تاریخی، مسئولیت مراقبت بر دوش خانوادهها بوده است و زنان بیشترین بار آن را بهعهده داشتهاند. این تقسیم نابرابر، موجب محدود شدن استقلال زنان و دسترسی آنان به حقوق اجتماعی شده و کلیشههایی را تقویت کرده است که مراقبت را به «طبیعت زنانه» نسبت میدهند، در حالی که مراقبت دانشی قابل یادگیری برای همه افراد است. بیتوجهی به جایگاه و ارزش مراقبت نهتنها موجب تداوم نابرابریهای جنسیتی میشود، بلکه بنیانهای اجتماعی و اقتصادی شهر را نیز تضعیف میکند. بازشناسی مراقبت بهعنوان یک فعالیت اجتماعی و زیرساختی، گامی ضروری برای تحقق عدالت شهری و پایداری زندگی در محیطهای شهری است.

شهر: تسهیلگر یا مانع مراقبت
در بستر زندگی شهری، نحوه سازماندهی فضایی، دسترسی به خدمات عمومی و ساختار زمانبندی فعالیتهای روزانه، نقشی تعیینکننده در کیفیت مراقبت و میزان بار آن بر دوش افراد دارد. شهر نه فقط مجموعهای از ساختمانها و خیابانها، بلکه بستری است که در آن روابط انسانی، نیازهای روزمره و مسئولیتهای مراقبتی شکل میگیرند و جریان پیدا میکنند. از این منظر، طراحی شهری میتواند تسهیلگر مراقبت باشد یا برعکس، آن را دشوارتر و نابرابرتر سازد.
در بسیاری از مناطق شهری آفریقا، آمریکای لاتین و حوزه کارائیب، نابرابریهای فضایی بهوضوح قابل مشاهدهاند. مناطق حاشیهای و کمبرخوردار اغلب از زیرساختهای پایه محروم هستند: آب سالم، حملونقل عمومی ایمن، روشنایی خیابانی، اتصال دیجیتال و خدمات اولیه سلامت و آموزش در این مناطق یا وجود ندارد یا بهشدت ناکارآمد است. این کمبودها نهتنها کیفیت زندگی را کاهش میدهند، بلکه بهطور مستقیم بر نحوه انجام وظایف مراقبتی تأثیر میگذارند.
شهرهای ما چقدر هوشمندند؟
هوشمندی واقعی شهری تنها با حسگرها، اتصالپذیری یا دادههای کلان سنجیده نمیشود، بلکه با توانایی تضمین رفاه و برابری برای همه افراد معنا پیدا میکند. شهرهای مراقبتمحور آینده شهرهای هوشمند هستند با فضاهایی که ارزش مراقبت را بهعنوان ستون زندگی شهری به رسمیت میشناسند و آن را در برنامهریزی راهبردی ادغام میکنند.
فناوریهای نوآورانه بهتنهایی کافی نیستند، مگر آنکه همزمان با آن، ساختار حکمرانی شهری نیز دگرگون شود. این تحول مستلزم شکلگیری نظامی مدیریتی است که در عین توانمندی اجرایی، رویکردی تقاطعگرا و مشارکتی داشته باشد؛ نظامی که بتواند صداهای متنوع شهروندان را بشنود، نیازهای متفاوت را درک کند و الگویی نوین خلق کند که زندگی را در مرکز قرار دهد. شهر هوشمند واقعی، شهری است که مراقبت میکند؛ زیرا در طراحی و تعاملاتش، انسان در مرکز آن باقی میماند.
حق بر شهر و حق بر مراقبت: دو هدف درهمتنیده
مراقبت، چه به رسمیت شناخته شود یا خیر، بخش قابلتوجهی از اقتصاد محلی را پشتیبانی میکند. بازاندیشی مراقبت از منظر فضایی، به معنای تلقی آن بهعنوان زیرساختی حیاتی برای زندگی شهری است. این امر مستلزم برنامهریزی راهبردی است که خدمات و امکانات محلی را در خود بگنجاند تا بار مراقبت کاهش یافته و بهصورت عادلانهتری توزیع شود.
زیرساختهایی همچون آب سالم، حملونقل ایمن، مراکز سلامت نزدیک و فضاهای عمومی قابلدسترس، خنثی نیستند؛ بلکه اگر با نگاه جنسیتی طراحی شوند، میتوانند مراقبت را تسهیل کنند و مدیریت زمان، خودمراقبتی و استقلال زنان را ارتقا دهند. بهعبارت دیگر، شهر مراقبتمحور نهتنها خدمات ارائه میدهد، بلکه شرایط برابری را خلق میکند.
بهسوی شهری مراقبتمحور و فراگیر
در مسیر دستیابی به شهری فراگیر و انسانمحور، برنامهریزی شهری نیازمند رویکردی عدالتمحور است که تفاوتها و تنوعهای انسانی را به رسمیت بشناسد. این نگاه، به جای تمرکز صرف بر بهرهوری اقتصادی، پایداری زندگی را در اولویت قرار میدهد و تلاش میکند تا نابرابریهای ساختاری را شناسایی و فرصتها را بهصورت متوازن در سطح سرزمینی بازتوزیع کند.
شهر مراقبتمحور، شهری است که نیازهای افراد را بر اساس سن، قومیت، توانایی جسمی، جنسیت و زمینه فرهنگی آنان در نظر میگیرد. تحقق چنین شهری مستلزم طراحی فضاهایی نزدیکمحور و چندمنظوره است که امکان دسترسی آسان به خدمات، امکانات و فرصتها را فراهم میسازد، همچنین تضمین ایمنی و امکان تحرک برای همه ساکنان، بهویژه گروههای آسیبپذیر، از اصول بنیادین این رویکرد بهشمار میرود.

شهر ایمن گواتمالا با مشارکت حداکثری زنان
برنامه «شهر ایمن» در گواتمالا بهعنوان بخشی از ابتکار جهانی سازمان ملل متحد برای ارتقای امنیت زنان در فضاهای عمومی، با تأکید بر مشارکت مستقیم ساکنان محلی طراحی شد. در مرحله طراحی این برنامه فرایندی مشارکتی و چندمرحلهای اجرا شد که هدف آن شناسایی دقیق چالشهای امنیتی زنان و دختران در فضاهای عمومی و ارائه راهکارهای عملی برای رفع آنها بود. در این فرایند، بیش از ۲۵۰ زن و دختر از مناطق مختلف شهر، با تنوع سنی، قومی، اجتماعی و اقتصادی، بهصورت مستقیم در کارگاههای مشورتی و طراحی مشارکت کردند. این افراد شامل دانشآموزان، مادران، زنان شاغل، فعالان اجتماعی و افراد دارای تجربه خشونت شهری بودند که هر یک دیدگاهها و تجربههای منحصربهفردی از فضاهای شهری ارائه دادند.
روستای اپی؛ نخستین جامعه تمامبرقی فرانسه
در دل کوههای پیرنه و در منطقه آریژ فرانسه، روستای کوچک اپی (Appy) به نقطه عطفی در گذار انرژی این کشور بدل شده است. این روستا با همکاری شرکت خودروسازی رنو (Renault) توانسته عنوان نخستین جامعهای را در فرانسه که تمامی خودروهای آن برقی است، به خود اختصاص دهد؛ نمادی کوچک اما الهامبخش از آیندهای پاک در قلب اروپا.
برای سالها، اپی بهعنوان یکی از دورافتادهترین روستاهای جنوب فرانسه شناخته میشد؛ جایی میان کوههای سبز و جادههای پرپیچوخم که ارتباطش با شهرهای اطراف دشوار بود. اما در سال ۲۰۲۰، رنو این روستا را برای اجرای یک طرح آزمایشی انتخاب کرد تا نشان دهد که تحول به سمت حملونقل برقی فقط محدود به شهرهای بزرگ نیست و میتواند در مناطق روستایی نیز بهطور کامل تحقق یابد.
در قالب این طرح، هر خانوار در اپی یک خودروی تمامبرقی رنو زوئی (Renault ZOE) دریافت کرد و ایستگاههای شارژ شخصی و عمومی نیز در روستا نصب شد. استفاده از خودروها برای سه سال بهصورت رایگان در اختیار ساکنان قرار گرفت تا بتوانند بهصورت واقعی و روزمره زندگی بدون سوخت فسیلی را تجربه کنند؛ از رفتوآمدهای روزانه و خرید گرفته تا مسیرهای طولانیتر به شهرهای اطراف.

سخنگوی رنو در زمان آغاز طرح گفته بود: «بسیاری تصور میکنند خودروهای برقی فقط برای کلانشهرهایی مانند پاریس یا لئون مناسباند، اما اپی ثابت کرد که این فناوری میتواند در هر نقطهای از کشور کارآمد باشد.»
در آغاز، برخی ساکنان نگران عملکرد خودروهای برقی در مسیرهای کوهستانی و شیبدار بودند، اما تجربه نشان داد که مدل زوئی با برد نزدیک به ۴۰۰ کیلومتر در هر بار شارژ، از پس نیازهای روزانه روستاییان برمیآید. از سوی دیگر، شارژ این خودروها با برق تولیدشده از ترکیب انرژی هستهای و منابع تجدیدپذیر فرانسه، به کاهش چشمگیر ردپای کربنی منجر شد.
این اقدام نمادی از گذار سبز فرانسه در بخش حملونقل است؛ کشوری که قصد دارد تا سال ۲۰۳۵ فروش خودروهای بنزینی و دیزلی را متوقف کند و ناوگان عمومی خود را بهطور کامل برقی یا پاکانرژی سازد. در پاریس و منطقه ایل-دو-فرانس، پروژههایی برای جایگزینی تمام اتوبوسها با مدلهای برقی و هیدروژنی در حال اجراست و مناطق کمانتشار (LEZ) برای محدود کردن خودروهای آلاینده گسترش مییابد.
کارشناسان حوزه شهر هوشمند، تجربه اپی را نمونهای از «تغییر ادراک عمومی» میدانند. به گفته یکی از پژوهشگران دانشگاه تولوز، «این طرح فقط درباره یک روستا نیست؛ بلکه درباره اثبات این واقعیت است که آینده حملونقل پاک در دسترس همه جوامع است، نه فقط شهرهای بزرگ.»
اکنون اپی، روستایی که روزگاری نماد دورافتادگی بود، به نماد نوآوری و مسئولیتپذیری زیستمحیطی تبدیل شده است. برای ساکنان آن، خودروهای برقی دیگر پدیدهای آیندهنگر نیستند، بلکه بخشی از زندگی روزمرهاند. تجربه اپی، هرچند در مقیاسی کوچک، راهی را نشان میدهد که فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی برای دستیابی به کربنصفر در بخش حملونقل باید بپیمایند؛ راهی که شاید از همین جادههای کوهستانی باریک آغاز شود.
محبوبترین مقاصد گردشگری جهان در سال ۲۰۲۵ کدامند؟
طبق جدیدترین نتایج جوایز سالانه خوانندگان کنده نست تراولر ( Condé Nast Traveller) در سال ۲۰۲۵، ژاپن در صدر فهرست کشورهای محبوب گردشگری جهان قرار گرفت؛ این رتبهبندی که بر پایه نظرسنجی گسترده از مسافران بینالمللی انجام شده، نشان میدهد ترکیب کارآمدی، فرهنگ غنی و مهماننوازی صمیمانه، شاخصهای اصلی موفقیت در صنعت گردشگری امروز جهان است.
گزارش حاضر تأکید میکند که معیارهای انتخاب مقصد سفر در سالهای اخیر تغییر کرده و گردشگران دیگر تنها بهدنبال مقاصد مشهور یا لوکس نیستند؛ بلکه تجربه، ارتباط انسانی و پایداری محیطزیستی نیز به عواملی تعیینکننده در تصمیمگیری آنها تبدیل شده است.
در میان کشورهای اروپایی، یونان و پرتغال با ترکیب مناظر طبیعی و جوامع محلی فعال توانستهاند جایگاه دوم و سوم را بهدست آورند و ایتالیا، اسپانیا، ترکیه، ایرلند، کرواسی، فرانسه و کانادا نیز در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. در میان ۲۰ کشور برتر، حضور هند و تایلند از آسیا، مراکش و آفریقای جنوبی از آفریقا و کانادا از آمریکای شمالی نشانگر گسترش متوازن محبوبیت گردشگری در سراسر جهان است.

گزارش حاضر همچنین بر رشد مفهوم «سفر تجربهمحور» تأکید دارد. بر اساس این روند، گردشگران علاقهمندند علاوهبر بازدید از جاذبههای کلاسیک، زندگی محلی، غذاهای سنتی، جشنوارهها و فرهنگ مردم را از نزدیک تجربه کنند. بهویژه در کشورهایی همچون ایتالیا و اسپانیا، توسعه زیرساختهای حملونقلی همچون خطوط ریلی پرسرعت و توجه به گردشگری روستایی موجب تقویت این رویکرد شده است.
یکی از یافتههای مهم این رتبهبندی، افزایش تأکید بر پایداری و حفاظت از محیطزیست است. کشورهای پیشتاز همچون ژاپن و پرتغال با اجرای برنامههای ملی گردشگری سبز، شامل استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، احیای مناطق روستایی و ارائه اقامتگاههای دوستدار محیطزیست، توانستهاند رضایت و وفاداری بالاتری از سوی گردشگران کسب کنند. درعینحال کشورهایی همچون بوتان و اتریش با محدود کردن تعداد بازدیدکنندگان، الگویی موفق از مدیریت پایدار گردشگری ارائه دادهاند.
در حوزه حملونقل هوایی نیز گسترش خطوط بینالمللی و افزایش پروازهای مستقیم تأثیر قابلتوجهی بر رشد گردشگری داشته است. شرکتهای هواپیمایی ملی همچون «ترکیش ایرلاینز»، «ایر ایندیا» و «ژاپن ایرلاینز» با افزایش تعداد مسیرهای بینقارهای، دسترسی به مقاصد کمترشناختهشده را آسانتر کردهاند. این گسترش، همراه با ورود هواپیماهای میانبرد جدید، سبب شده پرواز بین شهرهای کوچک نیز ممکن شود و فرصتهای تازهای برای توسعه گردشگری منطقهای پدید آید.

به گزارش این نشریه، فهرست بیست کشور برتر سال ۲۰۲۵ بهترتیب شامل ژاپن، یونان، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا، ترکیه، ایرلند، کرواسی، فرانسه، کانادا، سوئیس، مکزیک، آلمان، هند، تایلند، مراکش، اتریش، دومینیکا، بوتان و آفریقای جنوبی است و تحلیل نهایی آن نشان میدهد که صنعت گردشگری جهانی در دورهای تازه از تحول قرار دارد؛ دورهای که در آن فناوری، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و جستوجوی تجربههای انسانی در کنار هم اهمیت پیدا کردهاند. گردشگران بهدنبال سفری آرام، واقعی و معناگرا هستند و کشورهایی که بتوانند میان فرهنگ، نوآوری و پایداری تعادل برقرار کنند، برنده این رقابت جهانی خواهند بود.
پشت چهره سبز اروپا؛ آلمان چگونه به رهبر عقبگرد اقلیمی بدل میشود؟
آلمان طی دهههای اخیر جایگاه خود را بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی در عرصه حفاظت از محیطزیست تثبیت کرده است. فرهنگ بازیافت در این کشور بهصورت گسترده نهادینه شده و دغدغههای زیستمحیطی در میان شهروندان از جایگاه بالایی برخوردار است، همچنین سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر صورت گرفته که آلمان را به یکی از قطبهای فناوری سبز در اروپا تبدیل کرده است.
با این حال، بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که مسیر گذار این کشور به سوی اقتصاد سبز با چالشهای عمیق و تناقضهای ساختاری همراه است که نهتنها روند تحقق اهداف اقلیمی را کند کردهاند، بلکه اعتماد عمومی به سیاستهای زیستمحیطی را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند.
در سال ۲۰۲۳، آلمان با تولید ناخالص داخلی سرانهای بیش از ۵۹ هزار دلار، در زمره کشورهای توسعهیافته و ثروتمند جهان قرار گرفت. این رقم نشاندهنده سطح بالای رفاه اقتصادی در این کشور است و در مقایسه با میانگین جهانی که حدود ۱۴ هزار و ۲۱۰ دلار برآورد شده، اختلاف چشمگیری دارد. با وجود این جایگاه اقتصادی، آلمان همچنان با چالشهای زیستمحیطی قابلتوجهی روبهرو است که نشان میدهد توسعه اقتصادی به معنای عملکرد مطلوب در حوزه محیط زیست نیست.

بر اساس آمارهای رسمی، میزان کل انتشار دیاکسید کربن در آلمان در سال ۲۰۲۳ به حدود ۶۳۷ میلیون تن رسیده است. این رقم، در کنار سرانه انتشار ۷.۰۵ تن متریک برای هر شهروند، نشاندهنده فاصله قابلتوجهی با میانگین جهانی سرانه انتشار است که حدود ۴.۷ تن متریک برآورد شده است. این اختلاف آماری بیانگر آن است که آلمان، با وجود بهرهگیری از فناوریهای نوین و اجرای سیاستهای زیستمحیطی، همچنان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان آلایندههای کربنی در اروپا محسوب میشود.
در زمینه تعهدات بینالمللی مرتبط با تغییرات اقلیمی، آلمان بهعنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا، بخشی از برنامه مشارکت ملی این اتحادیه در چهارچوب توافقنامه پاریس است. طبق برنامهریزیهای انجامشده، نسخه جدید این تعهدات قرار است پیش از برگزاری اجلاس جهانی اقلیم در نوامبر ارائه شود. با این حال، ارزیابیهای مستقل از سوی سازمانهای پژوهشی و ناظر بر سیاستهای اقلیمی نشان میدهند که اقدامات فعلی آلمان در این حوزه، در مجموع ناکافی ارزیابی شدهاند. برای دستیابی به اهداف بلندمدت کاهش انتشار گازهای گلخانهای، این کشور نیازمند اصلاحات ساختاری و تقویت سیاستهای اجرایی در حوزه اقلیم و محیطزیست است.

عقبنشینی از اعتبار سبز
یکی از تصمیمات بحثبرانگیز دولت آلمان در سالهای اخیر، تعطیلی کامل نیروگاههای هستهای پیش از توقف فعالیت نیروگاههای زغالسنگ بوده است. این اقدام با وجود هدفگذاری برای کاهش مخاطرات هستهای، از سوی فعالان حوزه انرژی پاک با انتقادات گستردهای روبهرو شد. منتقدان بر این باورند که این اولویتبندی نادرست، موجب تداوم وابستگی کشور به سوختهای فسیلی و افزایش انتشار گازهای گلخانهای شده و اعتبار زیستمحیطی آلمان را در سطح بینالمللی خدشهدار کرده است.
فرهنگ بازیافت که در گذشته یکی از نمادهای موفقیت زیستمحیطی آلمان محسوب میشد، نیز با چالشهایی روبهرو شده است. در حالی که این کشور از نخستین دولتهایی بود که تفکیک زباله را بهصورت گسترده در سطح شهرها اجرا کرد، گسترش سیستمهای مشابه در سایر کشورهای اروپایی و کاهش اعتماد عمومی به اثربخشی فرایندهای بازیافت، موجب شده است که جایگاه پیشروی آلمان در این حوزه تا حدی تضعیف شود.

پیشرفتهای واقعی و اهداف بلندمدت
با وجود انتقاداتی که به عملکرد اقلیمی آلمان وارد شده، این کشور توانسته است طی سه دهه گذشته کاهش قابلتوجهی در میزان انتشار گازهای گلخانهای خود رقم بزند. بر اساس آمارهای رسمی، میزان انتشار دیاکسید کربن آلمان نسبت به سال ۱۹۹۰ به نصف رسیده است. بخشی از این کاهش، به فروپاشی صنایع در بخش شرقی کشور پس از اتحاد مجدد آلمان در همان سال نسبت داده میشود که موجب افت ناگهانی فعالیتهای صنعتی و در نتیجه کاهش انتشار آلایندهها شد.
نقش جامعه مدنی و سازمانهای قضائی
یکی از عوامل مؤثر در شکلگیری و اصلاح سیاستهای اقلیمی آلمان، فشارهای اجتماعی و حقوقی است که از سال ۲۰۱۹ بهطور چشمگیری افزایش پیدا کردهاند. جنبشهای دانشآموزی در آن سال با محوریت «جمعهها برای آینده» در آلمان، برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، توانستند بهصورت مستمر و سازمانیافته ادامه پیدا کنند. این اعتراضات گسترده، افکار عمومی را نسبت به بحران اقلیمی حساستر کرد و موجب شد که تمام احزاب اصلی بهجز جریانهای راست افراطی، متعهد شوند از افزایش دمای زمین بیش از ۱.۵ درجه سانتیگراد تا پایان قرن جلوگیری کنند. این هدف در توافقنامه پاریس نیز بهعنوان مرز بحرانی تغییرات اقلیمی شناخته میشود.
چرخش سیاسی و تضعیف حمایت عمومی
تحولات جهانی در سالهای اخیر بهویژه همهگیری ویروس کرونا و جنگ اوکراین، تأثیرات عمیقی بر فضای سیاسی و اجتماعی آلمان گذاشتهاند که بهطور مستقیم موجب کاهش حمایت عمومی از سیاستهای اقلیمی شدهاند. با آغاز همهگیری، اولویتهای دولت و جامعه بهسمت مسائل بهداشتی و اقتصادی تغییر پیدا کرد و بسیاری از برنامههای زیستمحیطی با تأخیر یا کاهش بودجه روبهرو شدند، سپس با آغاز جنگ اوکراین و قطع واردات گاز از روسیه، بحران انرژی در آلمان شدت گرفت و فشار مضاعفی بر خانوارها و صنایع وارد شد. افزایش تورم، بالا رفتن هزینههای گرمایش و اختلال در تأمین انرژی، موجب شد که بخشی از افکار عمومی نسبت به سیاستهای سبز، بهویژه در حوزه انرژی، موضعی انتقادی بگیرند.
راهبردهای نوین شهرهای پیشرو در مدیریت بهداشت و سلامت شهری
در دنیای امروز که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند، حفظ پاکیزگی و بهداشت محیطی به دغدغهای جهانی تبدیل شده است. تراکم جمعیت، محدودیت منابع، افزایش تولید پسماند، فشار بر زیرساختهای بهداشتی و نیاز به مشارکت شهروندان در حفظ سلامت عمومی، شهرها را واداشته است تا بهسراغ راهکارهای نوآورانه و بر پایه فناوری بروند. نمونههای موفقی از حسگرهای هوشمند گرفته تا اپلیکیشنهای مشارکتی و بازسازی زیرساختهای فرسوده، در سراسر جهان شکل گرفتهاند که میتوانند الگویی برای سایر شهرها باشند. فناوریهای نوین، مشارکت مردمی و اصلاح ساختارهای مدیریتی، سه محور کلیدی در ارتقای بهداشت و نظافت شهری هستند. هر شهر با توجه به شرایط ویژه خود، راهکارهایی مؤثر و قابلتوسعه ارائه میدهد.
پاکیزگی در مقیاس میلیونها زائر مکه؛ عربستان سعودی
شهر مکه بهویژه در ایام حج، با چالش عظیم مدیریت حجم بالای پسماند تولیدشده توسط میلیونها زائر روبهرو است. این مسئله نهتنها از نظر لجستیکی پیچیده است، بلکه تأثیر مستقیمی بر سلامت عمومی، کیفیت زندگی و محیط زیست شهری دارد. در پاسخ به این چالش، برنامهای با عنوان «انقلاب بهداشت شهری(TUHR)» در سال ۲۰۲۵ آغاز شد که بخشی از راهبردهای کلان عربستان سعودی در مسیر تحقق چشمانداز ۲۰۳۰ محسوب میشود. هدف این برنامه، بهرهگیری از فناوریهای نوین برای بهینهسازی فرایند جمعآوری، دفع و پایش پسماند شهری در مناطق پرجمعیت و حساس همچون مسجدالحرام است.

ناگپور؛ بهداشت شهری با تکیه بر مشارکت دیجیتال
در شهر ناگپور هند، یکی از نوآورانهترین ابتکارات در حوزه بهداشت عمومی با طراحی اپلیکیشن «SAAFAI» شکل گرفته است. این این پلتفرم مشارکتی توسط دو شهروند خلاق راهاندازی شده و از سال ۲۰۲۲ در قالب برنامه ملی «شهرهای پاک هند» مورد حمایت قرار گرفته است. اپلیکیشن با تمرکز ویژه بر پایش وضعیت سرویسهای بهداشتی عمومی، بستری برای تعامل مستقیم میان شهروندان و مدیریت شهری فراهم کرده است.
مراکز چندمنظوره بهداشتی در محلههای پرتراکم بمبئی؛ هند
در شهر بمبئی، یکی از پرجمعیتترین و متراکمترین کلانشهرهای جهان، پروژهای نوآورانه با عنوان «سویده (Suvidha)» در حوزه بهداشت عمومی اجرا شده است. مراکز سویده که نخستین نمونه آنها در سال ۲۰۱۶ با همکاری شرکت «هندوستان یونیلیور» و شهرداری بمبئی راهاندازی شد، تا سال ۲۰۲۵ به بیش از ۲۳ مرکز فعال در مناطق کمبرخوردار شهری از جمله چنچپوکلی، ماهیم، گوندی و کورلای شرقی گسترش پیدا کرده است.
بازآفرینی بهداشت شهری دوربان با فناوریهای پایدار؛ آفریقای جنوبی
در شهر دوربان واقع در آفریقای جنوبی، پروژهای نوآورانه با عنوان «سرویسهای بهداشتی بازطراحیشده غیرشبکهای» در سال ۲۰۲۵ آغاز شد که هدف آن ارتقای بهداشت عمومی در سکونتگاههای غیررسمی و بدون زیرساخت فاضلاب بود. این طرح توسط شهرداری ایتکوینی با همکاری بنیاد بیل و ملیندا گیتس، کمیسیون تحقیقات آب و وزارت علوم و نوآوری آفریقای جنوبی اجرا شده است. نخستین نمونه این سرویسها در منطقه «فولانی» در شمال دوربان نصب شد و بهسرعت بهعنوان الگویی موفق در سطح ملی شناخته شد.
اقتصاد شهری در لبه پرتگاه
کلانشهرهای جهان در سال ۲۰۲۵ با مجموعهای از چالشهای اقتصادی روبهرو هستند که ابعاد اجتماعی، زیستمحیطی و فناوری را در هم تنیدهاند. در حالیکه شهرهای بزرگ همچنان موتورهای رشد اقتصادی، نوآوری و تعامل فرهنگی محسوب میشوند، روندهای جدیدی همچون دیجیتالی شدن بازار کار، رشد سریع جمعیت، فشار بر زیرساختها و شوکهای خارجی، شرایطی پیچیده و بیسابقه را رقم زدهاند.
بر اساس گزارشهای تحلیلی منتشرشده در سالهای اخیر، چهار محور اصلی نابرابری اقتصادی، تورم و بحران هزینههای زندگی، آلودگی هوا و تخریب محیطزیست و نوسانات شدید در بازارهای کالایی در صدر چالشهای اقتصادی کلانشهرها قرار دارند. آینده شهرها وابسته به توانایی آنها در سازگاری، همکاری بینبخشی و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد خواهد بود.

نابرابری اقتصادی؛ شکافهایی که عمیقتر میشوند
نابرابری درآمدی یکی از مهمترین دغدغههای اقتصادی در شهرهای بزرگ است. با وجود رشد کلی اقتصاد، توزیع ثروت بهشدت نابرابر باقی مانده و شکافهای فرصت و رفاه را تشدید کرده است. مطالعات نشان میدهد که پیشرفتهای فناوری، هرچند بهرهوری را افزایش دادهاند، اما بهطور عمده به نفع نیروی کار ماهر بودهاند و کارگران کمدرآمد را در معرض حذف شغلی قرار دادهاند.
در کشور گرجستان، بهعنوان نمونهای از اقتصاد با درآمد متوسط، وضعیت نابرابری اقتصادی در مراکز شهری بهوضوح قابل مشاهده است. طبق دادههای منتشرشده در سال ۲۰۲۴، شاخص جینی در این کشور به ۰.۳۶ رسیده که نشاندهنده توزیع نامتوازن درآمد میان شهروندان است. این رقم در کنار نرخ بالای بیکاری شهری که به ۱۶.۴ درصد رسیده است، نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از جمعیت شهری از فرصتهای اقتصادی محروم ماندهاند.

پژوهشهای انجامشده در گرجستان با استفاده از مدلهای ریاضی پیشرفته نشان دادهاند که نابرابری اقتصادی در این کشور نهتنها ناشی از تفاوتهای درآمدی، بلکه حاصل شکافهای ساختاری در دسترسی به آموزش، خدمات درمانی و فرصتهای شغلی است. در مناطق شهری با تراکم جمعیت بالا، کیفیت آموزش عمومی پایینتر است و زیرساختهای حملونقل و ارتباطی ناکارآمد هستند و مانع از تحرک اجتماعی و رشد اقتصادی فراگیر میشوند.
تورم و بحران هزینههای زندگی؛ فشار بر گروههای متوسط و ضعیف
تورم در سال ۲۰۲۵ به یکی از چالشهای اصلی کلانشهرها تبدیل شده است. افزایش قیمتها در حوزههایی همچون مسکن، انرژی، حملونقل و مواد غذایی، قدرت خرید شهروندان را کاهش داده و فشار مضاعفی بر خانوارهای کمدرآمد وارد کرده است. اختلال در زنجیره تأمین، نوسانات بازارهای جهانی و بیتعادلی در بازار کار از جمله عوامل محرک این تورم هستند.
آلودگی هوا؛ بحران زیستمحیطی با پیامدهای اقتصادی
تخریب محیطزیست بهویژه آلودگی هوا، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی، بهرهوری اقتصادی و کیفیت زندگی در کلانشهرها محسوب میشود. افزایش ترافیک، تراکم جمعیت و فعالیتهای صنعتی، سطح ذرات معلق و آلایندههایی همچون اکسیدهای نیتروژن را بهشدت بالا بردهاند. این آلایندهها با بیماریهای تنفسی، قلبی و حتی سرطان ارتباط مستقیم دارند. کارشناسان تأکید دارند که مقابله با آلودگی هوا نیازمند ترکیبی از نوآوری بر پایه فناوری و اقدامات سیاستی است. توسعه زیرساختهای سبز، کنترل آلایندگی وسایل نقلیه و گسترش حملونقل عمومی از جمله راهکارهای مکمل برای کاهش اثرات زیستمحیطی در شهرها هستند.
نوسانات قیمت کالاها؛ تهدیدی برای ثبات اقتصادی شهری
نوسانات شدید در بازارهای کالایی همچون نفت خام و مس، چالشهای خاصی برای شهرهایی که قطبهای صنعتی، تجاری یا مصرف انرژی هستند ایجاد کرده است. افزایش ناگهانی قیمت نفت میتواند هزینه حملونقل عمومی را بالا ببرد، بودجه شهرداریها را تحت فشار قرار دهد و قیمت کالاها و خدمات را افزایش دهد. از سوی دیگر، تغییرات در قیمت مس میتواند پروژههای عمرانی را مختل کند و بر هزینه ساختوساز و تولید تأثیر بگذارد.
کتابخوانترین ملل دنیا / قرآن کریم در لیست پرخوانندهترین کتابهای جهان
جدیدترین دادههای بینالمللی در زمینه میزان مطالعه مردم جهان در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که ایالات متحده آمریکا در صدر فهرست ملتهای کتابخوان قرار دارد. بر اساس گزارش منتشرشده، آمریکاییها بهطور میانگین هر هفته ۷ ساعت مطالعه میکنند که در مقیاس سالانه برابر با ۳۵۷ ساعت است. این رقم نشان میدهد مردم آمریکا بیش از هر ملت دیگری در جهان به مطالعه کتاب، مجلات و منابع دیجیتال میپردازند.
پس از ایالات متحده آمریکا، کشور هند با میانگین حدود ۶ ساعت و ۵۵ دقیقه مطالعه در هفته، یعنی ۳۵۲ ساعت در سال، در جایگاه دوم جهان قرار دارد. مردم بریتانیا نیز با میانگین ۶.۵ ساعت مطالعه هفتگی یا ۳۴۳ ساعت در سال، رتبه سوم را به خود اختصاص دادهاند. در میان کشورهای اروپایی، فرانسه با ۵ ساعت و ۵۰ دقیقه مطالعه هفتگی (۳۰۵ ساعت در سال) در رتبه چهارم و ایتالیا با ۵ ساعت و ۲۰ دقیقه در هفته (۲۷۸ ساعت در سال) در جایگاه پنجم قرار دارند.

در مقایسه منطقهای، کشورهای اروپایی همچون بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و فنلاند در رده ملتهای پرمطالعه قاره اروپا قرار گرفتهاند. در آسیا نیز هند، چین، ژاپن، تایوان و ایران در بین کشورهای دارای سرانه مطالعه بالاتر مشاهده میشوند. طبق دادههای بهدستآمده، مردم ایران بهطور میانگین حدود ۶ ساعت و ۲۲ دقیقه در هفته مطالعه دارند که معادل ۱۴۹ ساعت در سال است. این رقم ایران را در جایگاهی برابر با کشورهایی همچون تایلند و چین قرار میدهد و از بسیاری از کشورهای عربی منطقه پیشی گرفته است.
در سوی دیگر، کشورهای واقع در خاورمیانه همچون مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی میانگین زمانی کمتر از سه ساعت در هفته برای مطالعه دارند. در انتهای جدول، کشورهایی ازجمله افغانستان، پاکستان، قطر و مراکش دیده میشوند که میانگین سالانه ساعت مطالعه در آنها کمتر از ۶۰ ساعت گزارش شده است. این تفاوتها تا حد زیادی به عوامل فرهنگی، آموزشی و اقتصادی هر کشور مربوط میشود و بازتابی از میزان دسترسی مردم به کتاب و منابع آموزشی است.
در بخش دیگری از آمار جهانی مربوط به مطالعه، به فهرست پرخوانندهترین کتابهای تاریخ اشاره شده است که انجیل رتبه اول را دارد و قرآن کریم بهعنوان دومین کتاب پر خواننده جهان معرفی شده است. مجموعه داستانی هری پاتر، کتاب گزیده سخنان مائو تسهتونگ و مجموعه ارباب حلقهها از محبوبترین آثار خواندهشده تاریخ بهشمار میروند.

گزارش سال ۲۰۲۴ در حالت کلی نشان میدهد که کشورهای توسعهیافته یا دارای نظام آموزشی پیشرفته، همچنان در صدر جدول مطالعه قرار دارند. دسترسی گسترده به منابع چاپی و دیجیتال، کیفیت نظام آموزشی و ترویج فرهنگ مطالعه خانوادگی از مهمترین عواملی است که موجب افزایش سرانه مطالعه در این کشورها شده است. در مقابل، کشورهای در حال توسعه با چالشهای متعددی همچون گرانی کتاب، کمبود کتابخانههای عمومی و ضعف آموزش روبهرو هستند.
با وجود این تفاوتها، روند جهانی حاکی از آن است که مطالعه همچنان نقش مهمی در رشد فرهنگی و فکری جوامع دارد. حتی در کشورهای با سرانه پایین مطالعه، گسترش رسانههای الکترونیکی، کتابهای دیجیتال و پویشهای فرهنگی در حال تقویت دوباره فرهنگ خواندن و بازگرداندن آن به بخشی از زندگی روزمره مردم است.
پایینترین نرخ مالیات بر درآمد در کدام کشورهاست؟
مالیات بر درآمد یکی از منابع اصلی تأمین بودجه دولتها برای ارائه خدمات عمومی و توسعه زیرساختهاست. با این وجود، بسیاری از کشورها با هدف جذب سرمایهگذاری، افزایش رفاه شهروندان یا بهرهبرداری از منابع طبیعی، سیاستهایی با نرخ مالیاتی بسیار پایین یا صفر به کار گرفتهاند. بر اساس رتبهبندی جدید یاهو فایننس در سال ۲۰۲۴، کشورهایی با کمترین نرخ مالیات بر درآمد با در نظر گرفتن سه شاخص کلیدی نرخ مالیات شخصی، نرخ مالیات شرکتی و تولید ناخالص داخلی سرانه (بر اساس برابری قدرت خرید) معرفی شدهاند. یاهو فایننس یکی از منابع معتبر جهانی در حوزه تحلیلهای اقتصادی، بازارهای مالی و رتبهبندیهای بینالمللی است که اطلاعات بهروز و قابل اعتماد را در اختیار مخاطبان قرار میدهد.

برمودا؛ بهشت مالیاتی با درآمد سرانه چشمگیر
برمودا در صدر فهرست کشورهایی با پایینترین نرخ مالیات قرار دارد. این کشور جزیرهای در اقیانوس اطلس هیچگونه مالیات بر درآمد شخصی یا شرکتی دریافت نمیکند. این سیاست مالیاتی، در کنار درآمد سرانه بسیار بالا (حدود ۱۱۸ هزار و ۷۷۴ دلار) برمودا را به یکی از جذابترین مقاصد مالی برای سرمایهگذاران و متخصصان تبدیل کرده است.
اقتصاد برمودا بر خدمات مالی، بیمه و گردشگری استوار است. نبود مالیات مستقیم موجب شده است شرکتهای بینالمللی، بهویژه در حوزه بیمه و سرمایهگذاری، دفاتر خود را در این کشور مستقر کنند. با این حال، هزینههای زندگی در برمودا بسیار بالا است و دولت برای تأمین بودجه عمومی از مالیاتهای غیرمستقیم همچون مالیات بر واردات و خدمات استفاده میکند.

جزایر کیمن؛ مرکز مالی بدون مالیات
جزایر کیمن نیز همچون برمودا، هیچگونه مالیات بر درآمد شخصی یا شرکتی دریافت نمیکند. این کشور با درآمد سرانه ۹۹ هزار و ۶۲۴ دلار، به یکی از مراکز مالی بینالمللی تبدیل شده است که میزبان هزاران شرکت ثبتشده در حوزه سرمایهگذاری، بانکداری و بیمه است.
سیاستهای مالیاتی جزایر کیمن موجب شده است این کشور در فهرستهای مربوط به «بهشتهای مالیاتی» قرار گیرد. با وجود نبود مالیات مستقیم، دولت از طریق هزینههای ثبت شرکت، مجوزهای تجاری و مالیاتهای مصرفی، درآمد خود را تأمین میکند. این مدل اقتصادی، اگرچه برای سرمایهگذاران جذاب است، اما گاه با انتقاداتی در زمینه شفافیت مالی روبهرو شده است.

بحرین؛ معافیت مالیاتی به استثنای نفت
بحرین سومین کشور در این فهرست است که مالیات بر درآمد شخصی ندارد و شرکتهای غیرنفتی نیز از مالیات معاف هستند. با این حال، شرکتهای فعال در حوزه نفت موظف به پرداخت مالیات شرکتی با نرخ ۴۶ درصد هستند. درآمد سرانه این کشور حدود ۶۲ هزار و ۷۵۰ دلار است.
بحرین تلاش کرده است با تنوعبخشی به اقتصاد خود، وابستگی به نفت را کاهش دهد. معافیت مالیاتی برای بخشهای غیرنفتی، بهویژه فناوری و خدمات مالی، موجب جذب سرمایهگذاری خارجی شده است. با این حال، فشارهای مالی ناشی از نوسانات قیمت نفت همچنان بر بودجه عمومی کشور تأثیرگذار است.

باهاما؛ اقتصاد گردشگری بدون مالیات مستقیم
باهاما نیز هیچ مالیات بر درآمد شخصی یا شرکتی دریافت نمیکند. درآمد سرانه این کشور حدود ۴۶ هزار و ۳۰۰ دلار است و اقتصاد آن بهطور عمده بر گردشگری، خدمات مالی و واردات کالاها استوار است. دولت باهاما برای تأمین هزینههای عمومی از مالیاتهای غیرمستقیم همچون مالیات بر واردات، مالیات بر دارایی و هزینههای خدمات استفاده میکند. نبود مالیات مستقیم موجب شده است این کشور برای بازنشستگان، سرمایهگذاران و شرکتهای بینالمللی جذاب باشد، هرچند زیرساختهای عمومی در بعضی مناطق با چالشهایی روبهرو هستند.

امارات متحده عربی؛ مقصد نوآوری با مالیات شرکتی محدود
امارات با نرخ صفر مالیات بر درآمد شخصی و نرخ ۹ درصد برای شرکتها، یکی از منعطفترین رژیمهای مالیاتی جهان را دارد. درآمد سرانه این کشور حدود ۹۲ هزار و ۹۵۰ دلار است و در سالهای اخیر به مقصدی محبوب برای استارتآپها و شرکتهای فناوری تبدیل شده است.
دولت امارات با ایجاد مناطق آزاد تجاری و ارائه مشوقهای مالیاتی، توانسته است سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. با وجود اجرای مالیات شرکتی از سال ۲۰۲۳، این نرخ همچنان پایینتر از میانگین جهانی است و تأثیر منفی قابلتوجهی بر فضای کسبوکار نداشته است.
قطر؛ ثروت نفتی با معافیت مالیاتی
قطر با درآمد سرانه ۱۱۸ هزار و ۱۵۰ دلار یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است. افراد در این کشور هیچ مالیاتی بر درآمد پرداخت نمیکنند و شرکتها نیز با نرخ ۱۰ درصد مشمول مالیات هستند، مگر آنکه در حوزه نفت و گاز فعالیت کنند که در این صورت نرخ مالیات به ۳۵ درصد میرسد.
اقتصاد قطر بهشدت وابسته به صادرات گاز طبیعی است. معافیت مالیاتی برای افراد و شرکتهای غیرنفتی، در کنار سرمایهگذاریهای گسترده در زیرساخت و آموزش، موجب شده است این کشور در مسیر تنوع اقتصادی گام بردارد.

کویت؛ اقتصاد قدرتمند با نرخ مالیات ثابت
کویت با درآمد سرانه ۵۳ هزار و ۷۶۰ دلار، هیچ مالیاتی بر درآمد شخصی دریافت نمیکند. شرکتها در این کشور مشمول مالیات ثابت ۱۵ درصدی هستند که نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه، نرخ متعادلی محسوب میشود. اقتصاد کویت بر پایه صادرات نفت و گاز بنا شده است. دولت با استفاده از صندوقهای ثروت ملی و درآمدهای نفتی، خدمات عمومی را تأمین میکند. معافیت مالیاتی برای افراد، در کنار یارانههای گسترده، موجب رفاه نسبی شهروندان شده است.
عمان؛ معافیت فردی با مالیات شرکتی
در عمان، هیچ قانون مالیات بر درآمد شخصی وجود ندارد، اما شرکتها مشمول مالیات ۱۵ درصدی هستند. درآمد سرانه این کشور حدود ۴۰ هزار و ۲۰ دلار است و اقتصاد آن در حال گذار از وابستگی به نفت به سمت صنایع متنوعتر است. دولت عمان در سالهای اخیر تلاش کرده است با اصلاحات اقتصادی، جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه گردشگری، پایههای درآمدی خود را گسترش دهد. نبود مالیات فردی، یکی از ابزارهای تشویقی برای مهاجران و کارآفرینان محسوب میشود.

عربستان سعودی؛ معافیت فردی با نرخ شرکتی متوسط
عربستان سعودی نیز مالیاتی بر درآمد شخصی دریافت نمیکند. شرکتها در این کشور مشمول مالیات ۲۰ درصدی هستند. درآمد سرانه عربستان حدود ۷۱ هزار و ۳۷۰ دلار است و اقتصاد آن در حال تحول از نفتمحوری به سمت فناوری و گردشگری است. در چهارچوب چشمانداز ۲۰۳۰، عربستان در حال اصلاح ساختار مالیاتی و اقتصادی خود است. معافیت مالیاتی برای افراد، در کنار سرمایهگذاریهای عظیم در پروژههای شهری و فناوری، موجب جذب نیروی کار و سرمایهگذاران بینالمللی شده است.
برونئی؛ رفاه بدون مالیات فردی
برونئی هیچ مالیاتی بر درآمد شخصی دریافت نمیکند و حتی مالیات بر فروش یا ارزش افزوده نیز ندارد. شرکتها بسته به نوع فعالیت، مشمول مالیاتهایی تا ۵۵ درصد هستند. درآمد سرانه این کشور حدود ۷۶ هزار و ۸۶۰ دلار است. اقتصاد برونئی بهطور عمده بر صادرات نفت و گاز استوار است. دولت با استفاده از درآمدهای نفتی، خدمات عمومی رایگان و یارانههای گسترده ارائه میدهد. نبود مالیات فردی، بخشی از مدل رفاه دولتی این کشور است.

گواتمالا؛ نرخ مالیاتی پایین در آمریکای مرکزی
گواتمالا با نرخ مالیات شخصی ۷ درصد و نرخ شرکتی ۲۵ درصد، در رتبه یازدهم این فهرست قرار دارد. درآمد سرانه این کشور حدود ۱۱ هزار دلار و اقتصاد آن در حال توسعه است. نظام مالیاتی گواتمالا بهصورت واحد طراحی شده است، بهطوریکه تمام درآمدهای فردی (بهجز سود سرمایه) مشمول یک نرخ ثابت هستند. این ساختار ساده، موجب تسهیل فرایند مالیاتی شده است، اما درآمدهای دولت همچنان محدود باقی ماندهاند.
ترکمنستان؛ ساختار مالیاتی سبک در اقتصاد انرژیمحور
ترکمنستان با نرخ مالیات ثابت ۱۰ درصدی برای درآمد شخصی، یکی از کشورهایی با ساختار مالیاتی ساده و قابل پیشبینی است. شرکتهای مقیم در این کشور مشمول مالیات شرکتی با نرخ پایین ۸ درصد هستند که در مقایسه با میانگین جهانی، بسیار رقابتی محسوب میشود. درآمد سرانه ترکمنستان حدود ۲۰ هزار و ۵۵۰ دلار است.
اقتصاد ترکمنستان بهشدت وابسته به صادرات گاز طبیعی و منابع انرژی است. ساختار مالیاتی ساده، یارانههای دولتی و کنترل شدید بر بازار داخلی، موجب شده است دولت بتواند خدمات عمومی را با فشار مالیاتی اندک بر شهروندان تأمین کند. با این حال، فضای کسبوکار در این کشور همچنان با محدودیتهایی در زمینه شفافیت و دسترسی به بازارهای جهانی روبهرو است.

بلغارستان؛ پایینترین نرخ مالیات در اتحادیه اروپا
بلغارستان با نرخ مالیات شخصی ۱۰ درصدی یکی از پایینترین نرخهای مالیاتی در اتحادیه اروپا را دارد و بهطور قابلتوجهی کمتر از میانگین کشورهای عضو این اتحادیه است. شرکتها نیز مشمول مالیات شرکتی ۱۰ درصدی هستند که این کشور را به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاریهای خارجی در اروپا تبدیل کرده است. درآمد سرانه بلغارستان حدود ۳۵ هزار و ۸۵۰ دلار است.
دولت بلغارستان با حفظ نرخهای مالیاتی پایین، تلاش کرده است رشد اقتصادی را از طریق جذب سرمایهگذاری و توسعه بخش خصوصی تقویت کند. در سالهای اخیر، این کشور شاهد رشد قابلتوجهی در حوزه فناوری، خدمات و تولید بوده است، هرچند چالشهایی همچون مهاجرت نیروی کار و نابرابری منطقهای همچنان پابرجاست.
قزاقستان؛ اقتصاد نوظهور با نرخهای متعادل
قزاقستان با نرخ مالیات شخصی ۱۰ درصد و شرکتی ۲۰ درصد، در رتبه بیستم این فهرست قرار دارد. درآمد سرانه این کشور حدود ۳۴ هزار و ۴۸۰ دلار است و اقتصاد آن یکی از سریعترین رشدها را در آسیای مرکزی تجربه میکند. دولت قزاقستان با اصلاحات مالیاتی و توسعه زیرساختهای صنعتی، تلاش کرده فضای کسبوکار را بهبود ببخشد. نرخهای مالیاتی متعادل، در کنار منابع طبیعی غنی، موجب جذب سرمایهگذاری خارجی شدهاند.

زیرساختهای هوشمند؛ ورودی عصر جدید شهرسازی
زیرساختها همواره بهعنوان ستون فقرات توسعه اقتصادی و اجتماعی شناخته شدهاند. از جادهها و پلها گرفته تا نیروگاهها و شبکههای ارتباطی، زیرساختها بستر اصلی رشد، اشتغال، رفاه و تابآوری جوامع را فراهم میکنند، اما در دهههای اخیر، تعریف زیرساخت دچار تحول بنیادین شده است. دیگر نمیتوان آن را صرفاً به سازههای فیزیکی محدود کرد؛ زیرساختهای دیجیتال، انرژیهای نو، مراکز داده، ایستگاههای شارژ خودروهای برقی و حتی زیرساختهای اجتماعی همچون مدارس و بیمارستانها اکنون بخشی جداییناپذیر از این مفهوم هستند.
مطالعه اخیر مؤسسه مککینزی با عنوان «The Infrastructure Moment» نشان میدهد که جهان در آستانه یک جهش بزرگ در سرمایهگذاری زیرساختی قرار دارد. برآوردها حاکی از آن است که تا سال ۲۰۴۰، بیش از ۱۰۶ تریلیون دلار سرمایهگذاری در حوزه زیرساختها مورد نیاز خواهد بود. این رقم نهتنها نشاندهنده حجم عظیم تقاضا، بلکه بیانگر پیچیدگیهای جدیدی است که در طراحی، تأمین مالی و بهرهبرداری از زیرساختها به وجود آمدهاند.

چشمانداز جهانی سرمایهگذاری زیرساختی
مطابق گزارش مؤسسه مککینزی، جهان تا سال ۲۰۴۰ به بیش از ۱۰۶ تریلیون دلار سرمایهگذاری زیرساختی نیاز دارد که در هفت بخش کلیدی توزیع خواهد شد. در صدر این فهرست، حملونقل و لجستیک قرار دارد که با نیاز به حدود ۳۶ تریلیون دلار، بزرگترین سهم را به خود اختصاص داده است. این بخش شامل ساخت و نوسازی جادهها، پلها، خطوط ریلی، بنادر، فرودگاهها و شبکههای حملونقل عمومی است. رشد شهرنشینی، افزایش تقاضای کالا و نیاز به کاهش انتشار کربن از طریق حملونقل پاک، دلایل اصلی این حجم سرمایهگذاری هستند.

در جایگاه دوم، بخش انرژی و منابع است که به حدود ۲۳ تریلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. این بخش شامل تولید، انتقال و ذخیرهسازی انرژی بهویژه انرژیهای تجدیدپذیر همچون خورشیدی، بادی و هیدروژنی است. گذار جهانی به سمت انرژی پاک، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و توسعه زیرساختهای مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی، از محرکهای اصلی این سرمایهگذاری هستند.
سومین بخش مهم، زیرساختهای دیجیتال است که نیازمند حدود ۱۹ تریلیون دلار سرمایهگذاری تا سال ۲۰۴۰ خواهد بود. این بخش شامل توسعه شبکههای فیبر نوری، مراکز داده، ایستگاههای اینترنت نسل پنجم و بالاتر، زیرساختهای ابری و پلتفرمهای هوش مصنوعی است. با توجه به رشد سریع اقتصاد دیجیتال، نیاز به اتصال پایدار، پردازش دادههای عظیم و امنیت سایبری، این بخش بهسرعت در حال تبدیل شدن به یکی از اولویتهای سرمایهگذاران است.

زیرساختهای اجتماعی همچون مدارس، بیمارستانها، مراکز درمانی و خدمات عمومی، به حدود ۱۶ تریلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارند. این بخش نقش حیاتی در ارتقای کیفیت زندگی، سلامت عمومی و آموزش دارد و بهویژه در کشورهای در حال توسعه، شکافهای بزرگی در دسترسی به خدمات اجتماعی وجود دارد.
بخشهای دیگر شامل آب و پسماند با نیاز به ۶ تریلیون دلار، کشاورزی با حدود پنج تریلیون دلار و دفاع با حدود دو تریلیون دلار هستند. زیرساختهای آب و پسماند شامل شبکههای آبرسانی، تصفیهخانهها و مدیریت پسماند شهری و صنعتی است که برای سلامت عمومی و پایداری محیطزیست ضروری هستند. بخش کشاورزی نیز به زیرساختهایی همچون سیستمهای آبیاری هوشمند، ذخیرهسازی محصولات و حملونقل زنجیره تأمین نیاز دارد. بخش دفاعی شامل پایگاههای نظامی، سامانههای ارتباطی و زیرساختهای امنیتی است که در بعضی کشورها بهویژه با توجه به تنشهای ژئوپلیتیکی، اهمیت فزایندهای پیدا کرده است.

تحلیل منطقهای: نیازها، شکافها و اولویتها
آسیا با رشد سریع جمعیت، شهرنشینی گسترده و صنعتیشدن فزاینده، بیشترین نیاز سرمایهگذاری زیرساختی را دارد. کشورهایی همچون چین، هند، اندونزی و ویتنام در حال اجرای پروژههای بزرگ در حوزه حملونقل، انرژی و ارتباطات هستند. با این حال، شکافهای منطقهای و نابرابری در دسترسی به زیرساختها همچنان چالشبرانگیز است؛ در کنار کلانشهرهای پیشرفته با شبکههای حملونقل مدرن و زیرساختهای دیجیتال گسترده، مناطق روستایی و حاشیهای همچنان با کمبود شدید در دسترسی به آب سالم، برق پایدار و خدمات ارتباطی روبهرو هستند. از اینرو، برنامهریزی زیرساختی در آسیا باید همزمان با توسعه پروژههای عظیم، به عدالت فضایی و توزیع متوازن منابع نیز توجه داشته باشد تا رشد اقتصادی پایدار و فراگیر محقق شود.
روندهای نوظهور در زیرساخت جهانی
در سالهای اخیر زیرساختهای جهانی دستخوش تحولاتی بنیادین شدهاند که فراتر از ساختارهای سنتی فیزیکی همچون جاده و پل هستند. یکی از مهمترین این روندها، دیجیتالی شدن زیرساختهاست. زیرساختهای آینده بهشدت به فناوریهای دیجیتال و نوین وابسته خواهند بود؛ فناوریهایی همچون اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، کلانداده و بلاکچین در طراحی، بهرهبرداری و نگهداری زیرساختها نقش کلیدی ایفا خواهند کرد. مراکز داده، شبکههای فیبر نوری، ایستگاههای ۵G و پلتفرمهای مدیریت هوشمند بهعنوان بخشهای جدید و حیاتی زیرساختی شناخته میشوند که نهتنها خدمات را بهینه میکنند، بلکه امکان پایش، تحلیل و پاسخ سریع به نیازهای شهری را فراهم میسازند.
چالشهای تأمین مالی و نقش سرمایهگذاران خصوصی
در دهه گذشته، سرمایهگذاران خصوصی نقش پررنگی در تأمین مالی زیرساختها ایفا کردهاند. داراییهای تحت مدیریت در صندوقهای زیرساختی از ۵۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ به بیش از ۱.۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ رسیدهاند. با این حال، چالشهایی همچون نرخ بهره بالا، فرایندهای مزایده پیچیده، زمانبندی طولانی خروج از سرمایهگذاری و تنشهای ژئوپلیتیکی، بر تصمیمگیری سرمایهگذاران تأثیر گذاشتهاند.
زیرساختها در خدمت عدالت اجتماعی و تابآوری اقلیمی
سرمایهگذاری زیرساختی تنها یک فعالیت اقتصادی نیست؛ بلکه ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری و افزایش تابآوری در برابر بحرانهای اقلیمی و بلایای طبیعی است. زیرساختهای حملونقل عمومی پاک، شبکههای برق پایدار، سیستمهای آبرسانی مقاوم و زیرساختهای دیجیتال فراگیر، میتوانند کیفیت زندگی را در مناطق محروم بهبود بخشند و فرصتهای برابر برای رشد فراهم کنند.


نظر شما