به گزارش خبرگزاری ایمنا، حضرت رقیه (ع) در ماه شعبان سال ۵۷ هجری قمری به دنیا آمد. در جریان حادثه عاشورا، او تنها سه سال سن داشت. پس از تحمل سختیها و رنجهای فراوان، در نیمهشب پنجم صفر سال ۶۱ هجری قمری، در کنار پدر شهیدش، امام حسین (ع)، در خرابههای شام به شهادت رسید. محل دفن این کودک سه ساله در شهر دمشق، کشور سوریه قرار دارد. تاریخ شهادت حضرت رقیه (س) در سال ۱۴۰۴ هجری شمسی مصادف با پنجم صفر است که در تقویم شمسی برابر با چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ است.

آرام جان خستهدلان پیکرت کجاست
جانم به لب رسیده پدر جان سرت کجاست
جسمت اسیر فتنهی یغماگران شده
پیراهن امانتی مادرت کجاست؟
از چه جواب دختر خود را نمیدهی
بابای با محبتم بگو انگشترت کجاست
در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت
خاکم به سر عمامهی پیغمبرت کجاست؟
سوز عطش ز خون تنت موج میزند
ای تشنه لب، برادر آب آورت کجاست؟
از دود خیمه تربت شش ماهه گم شده
بابا بگو مزار علی اصغرت کجاست
ما را میان این همه دشمن نظاره کن
دیگر مپرس دخترکم، معجرت کجاست
شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
گُلی که خاک خرابه مزار و تربت اوست
سه سالهای است که زینب اسیر همت اوست
ز نسل بتشکن مکه است این دختر
شکستنِ بت شامی به دست قدرت اوست
شهادت غریبانه حضرت رقیه (س) تسلیت باد
گرچه سه سال بیشتر ندارد، اما صد سال شکایت از این اندک سال دارد؛ شکایتهایی که تاب باز گفتنشان را ندارد.
بغضها روی هم جمع شده است و به یکباره میخواهد فوران کند.
پنجم صفر مصادف با شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
مرا با غصهها دمساز کردند
به رویم راه غم را باز کردند
چون فهمیدند من بابا ندارم
مرا با تازیانه ناز کردند
شهادت یتیم سه ساله امام حسین (ع) تسلیت باد
نبودی طعنهی خار بیابان پای ما را زد
زبان کوفه خیلی حرفها را پشت بابا زد
میان راه دستی گوشوار از گوش من چید و
به دور از چشمهایت زخم سیلی بر رخ ما زد
پنجم صفر مصادف با شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد

عمه بنگر پدر من، پدر تاج سر من
آمده کنج خرابه، شده قرص قمر من
سر خونین پدر تا که بغل میگیرم
تا سحر منتظرم کی بشود می میرم
شهادت غریبانه دختر سه ساله امام حسین (ع) بر تمام شیعیان تسلیت باد
پدر آمد دل شب گوشه ویرانه به خوابم
ریخت از دیده بسی بر ورق چهره گلابم
گفت رؤیت ز چه نیلی شده زهرای سه ساله
مگر از باغ فدک بوده به دست تو قباله
پنجم صفر مصادف با شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
هرکس غمم شنیده؛ غم خود ز یاد برد
بر زاریم ز دیده و دل زار گریه کرد
هرگاه کودک تو به دیوار سر گذاشت
بر حال دل او؛ در و دیوار گریه کرد
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
گریه نکن خرابههای شام، گهواره توست هزاران فرشته برائت آغوش گشودهاند،
گریه نکن ارکانِ این هنگامه، روزی بر صخرههای تاریخ نوشته خواهد شد
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
با دست خسته معجر خود را کنار زد
حتی کلام و درد ِ دلش با اشاره بود
زخم نهان به روسریاش را عیان نمود
انگار جای خالی یک گوشواره بود
ناگاه لب گشود و تلاطم شروع شد
دریای حرفهای دلش بی کناره بود
کوچکترین یتیم خرابه شهید شد
اما هنوز حرف دلش نیمهکاره بود
شهادت مظلومانه حضرت رقیه (س) تسلیت باد

بود در شام میان اسرا
طفلی از هجر پدر نوحه سرا
خردسالی به اسارت در بند
مرغ بشکسته پری پا به کمند
کودکی دستخوش محنت و رنج
جای بگزیده به ویرانه چو گنج
یک گل دیگر از آن گلشن عشق
رفت در خاک و خزان شد به دمشق
۵ صفر شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت باد
با دست کوچکش گرهها باز میکند
طفل سهسالهایست که اعجاز میکند
بال و پرش شکسته ولی او بدون بال
با ذکر نام فاطمه پرواز میکند
شب شهادت حضرت رقیه (س) بر عموم مسلمانان جهان تسلیت باد
مرا با غصهها دمساز کردند
به رویم راه غم را باز کردند
چون فهمیدند من بابا ندارم
مرا با تازیانه ناز کردند
شهادت یتیم سه ساله امام حسین (ع) تسلیت باد
هدیهات باشه گلهای رو تنم
سرتو بذار به روی دامنم
بیا تا از سفرا با هم بگیم
قدری از شام بلا با هم بگیم
یا که قبل از این روزا با هم بگیم
از همون کرب و بلا با هم بگیم
سالروز شهادت حضرت رقیه خاتون (س) تسلیت باد


نظر شما