به گزارش خبرگزاری ایمنا، بسیاری از ما با افرادی روبهرو شدهایم که هنگام دور ریختن وسایل قدیمی خود مردد هستند و با جملاتی مانند «نه! صبر کن! آن را دور نریز!» مقاومت میکنند؛ این رفتار که در میان اطرافیان بسیار رایج است، اغلب ریشه در احساسات عمیقتری مانند اضطراب یا عذاب وجدان دارد؛ برای نمونه، فردی ممکن است کفشهایی را که سالها استفاده نکرده، فقط به خاطر خاطرهای که با آن دارد، نگه بدارد و قادر به کنار گذاشتن آنها نباشد.
کارشناسان روانشناسی تأکید میکنند که حفظ وسایل غیرضروری نهتنها نظم و آرامش خانه را برهم میزند، بلکه به تدریج موجب انباشت وسایل بیمصرف میشود؛ وضعیتی که در نهایت فرد را شبیه یک انباردار خواهد کرد، این موضوع به ویژه زمانی بحرانی میشود که اطراف اتاق یا خانه پر از وسایل بدون استفاده شود؛ مسئلهای که هرگز خوشایند نیست و میتواند فضای زندگی را مختل کند؛ بهعنوان نمونه، خانم میم میگوید: «هر بار میخواهم وسایل کهنه را دور بریزم، نگران میشوم شاید یک روز به کارم بیاید.»
برخی افراد بیشتر از دیگران با مشکل خلوت کردن محیط زندگی خود روبهرو هستند و همیشه برای حفظ وسایل خود دلایلی ارائه میدهند؛ این بهانهها از جمله «شاید بعدها نیاز شود» یا «ارزش معنوی دارد»، اغلب از ترس پشیمانی یا دلبستگی عاطفی سرچشمه میگیرد؛ به عنوان نمونه، آقای الف اعتراف میکند «از بچگی هر دفترچه یادداشتی را نگه میداشتم چون فکر میکردم روزی خاطرات خوبی را تداعی میکند».
این نوع جمعآوری وسایل یا «انبارداری»، در موارد شدید میتواند نشانهای از یک اختلال روانی جدی به نام «اختلال احتکار» باشد؛ افرادی که دچار این اختلالاند، حتی قادر نیستند وسایل بیارزش مانند کاغذهای بلااستفاده یا بطریهای خالی را کنار بگذارند؛ به گفته کارشناسان، این وضعیت نیاز به درمان دارد و بیتوجهی به آن ممکن است به انزوایی عمیق و کاهش کیفیت زندگی فرد منجر شود.
باید تاکید کرد که اگرچه همگان گاهی به جمعآوری وسایل گرایش دارند، اما زمانی که این رفتار به حدی برسد که زندگی روزمره فرد و خانواده را مختل کند، لازم است به فکر دریافت مشاوره یا درمان باشید؛ مراقبت از سلامت روان، همانند حفظ نظافت و نظم خانه، اهمیت بالایی دارد و نباید نسبت به آن غافل بود.
گاهی اصرار به نگهداشتن وسایل، بازتابی از دغدغهها و تجربیات گذشته ماست
زهره سادات کاظمی، روانشناس و مشاور تربیتی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص دلایل سختی افراد در دور ریختن وسایل اظهار کرد: برخی افراد اغلب با این نگرانی مواجهاند که اگر روزی دوباره به این وسیله نیاز پیدا کنند چه؟ او گفت: ابزارها یا قطعات فنی بهطور معمول هر از گاهی بسیار کاربردی میشوند و با توجه به افزایش هزینه اجاره یا خرید برخی ابزارهای خاص، این نگرانی تا حدی منطقی به نظر میرسد.
وی ادامه داد: با این حال، نگهداشتن مواردی مثل شیشههای خالی مربا یا وسایل کماهمیت، ممکن است نوعی وابستگی ناسالم و سرمایهگذاری اشتباه باشد.
روانشناس و مشاور تربیتی با اشاره به اینکه «نگرانی بابت ارزشمند شدن برخی وسایل در آینده نیز یکی دیگر از دلایل رایج نگهداری اشیا است»، تصریح کرد: بحث کلکسیونداری این روزها داغ است و بعضی اسباببازیها یا کتابها بهطور جدی در سالهای اخیر به قیمتهای بالایی فروخته میشوند.
وی افزود: البته تعیین ارزش هر وسیله به ندرت بودن و محبوبیت آن وابسته است؛ برای نمونه عروسکهای باربی یا بازیها و یادگاریهای موسیقی احتمال سوددهی بالایی دارند ولی لوازم تبلیغاتی ساده بعید است ارزشمند شوند.
کاظمی با بیان اینکه «هزینه ایجاد شلوغی در خانه در برابر سود احتمالی این وسایل قابل مقایسه نیست»، خاطرنشان کرد: باید با واقعبینی بین سود احتمالی و بار ذهنی ناشی از جمعآوری بیرویه وسایل تعادل برقرار کرد.
وی گفت: یکی دیگر از دلایل رایج، حس گناه از دور ریختن مواد غذایی خوب مانده در یخچال است که ریشه آن اغلب به تجربه فقر یا ناامنی غذایی در کودکی باز میگردد.
روانشناس و مشاور تربیتی تاکید کرد: احساس شرمندگی یا تردید درباره دور ریختن غذا، واکنشی شناختهشده نسبت به کمبودهای دوران کودکی است؛ با این حال، تاریخ انقضای مواد غذایی بهدلیل سلامت بدن تعیین میشود و مصرف مواد غذایی تاریخگذشته میتواند تبعات جدی برای سلامتی داشته باشد؛ پس بهتر است سلامت خود را قربانی احساسات گذشته نکنیم.
به جای انبار کردن وسایل بلااستفاده، آنها را به دیگران ببخشید تا فضای ذهنی و خانه خود را آزاد کنید
کاظمی در خصوص تمایل برخی افراد به نگهداری وسایل غیرقابل استفاده در منزل به بهانه اینکه «اگر اینجا نماند، سر از زبالهدان درمیآورد» اظهار کرد: این طرز تفکر، اغلب ریشه در احساس شرم نسبت به خرید بیرویه و انباشت وسایل دارد؛ افراد وسایلی را تهیه میکنند که پس از مدتی محل زندگیشان را شلوغ و پر از اشیای کمارزش میکند، اما دلشان راضی به دور ریختن آنها نیست.
وی ادامه داد: یکی از راهکارهای مؤثر برای مقابله با این احساس، بخشیدن وسایل به دیگران است؛ شبکههای اجتماعی که از فرهنگ بخشش و فریگنیسم حمایت میکنند، بستری مناسب برای اهدای رایگان وسایل فراهم کردهاند و میتوان از طریق آنها «آگهی کنار خیابان» منتشر کرد تا وسایل ما به دست افراد نیازمند برسد.
روانشناس و مشاور تربیتی با اشاره به اینکه باید از وسایلی که مدتها استفاده کردهایم، تشکر و با خاطری آسوده آنها را به دیگران واگذار کنیم، تصریح کرد: با این کار، به وسایل فرصت دوبارهای برای استفاده و به خانههایمان فرصت تنفس میدهیم.
وی با بیان اینکه بسیاری از افراد لباسهایی را تنها با این امید نگاه میدارند که «وقتی لاغر شدم میپوشم»، خاطرنشان کرد: این تصور اشتباه است؛ چرا که حتی با کاهش وزن، فرم بدن بهطور معمول به صورت دقیق به شکل سابق بازنمیگردد و بسیاری از این لباسها هیچگاه دوباره مناسب پوشیدن نمیشوند.
کاظمی افزود: بهترین راه، کنار گذاشتن این لباسها و اهدای آن به خیریهها یا فروش در بازارهای اجناس دستدوم است تا هم افراد دیگر از آن بهرهمند شوند و هم شما با شروع فرآیند کاهش وزن، بتوانید لباسهای جدید و مناسب خود را به عنوان جایزه و انگیزه تهیه کنید.
وی تاکید کرد: نگهداری وسایل غیرقابل استفاده تنها فضا را پر میکند و مانع احساس آرامش و نظم در محیط خانه میشود؛ پذیرش واقعیت و پذیرش رها کردن اشیای بلااستفاده، گامی مهم در مسیر سلامت روان و نظم زندگی خانوادگی است.
روانشناس و مشاور تربیتی بیان داشت: فرهنگ اهدا و بخشش علاوه بر کمک به محیط زیست، حس رضایت و آزادی بیشتری برای افراد بههمراه دارد.
نگهداری وسایل قدیمی با وجود تعلق خاطر احساسی، همیشه تصمیم درستی نیست
وی در خصوص افراد و خانوادههایی که سالها برخی اشیا و وسایل را به دلیل تعلق خاطر نگه میدارند، اظهار کرد: دوران طولانی مالکیت یک وسیله به خودی خود دلیل قانعکنندهای برای نگهداری آن نیست، بهویژه وقتی کارایی و سلامت خود را از دست داده است.
کاظمی ادامه داد: بسیاری افراد بهطور معمول وسایلی مانند صندلی، تشک یا حتی لوازم خانگی نیمهخراب را فقط به دلیل سابقه طولانی خودشان در خانه حفظ میکنند، اما واقعیت این است که هر وسیلهای طول عمری دارد و باید بدون احساس گناه، در زمان مناسب، آن را کنار گذاشت.
وی با اشاره به اینکه برخی اشخاص پس از قطع رابطه عاطفی یا شکست عشقی نیز وسایل و یادگاریهای مشترک را برای خاطرات یا امیدوار بودن به بازگشت طرف مقابل نگه میدارند، تصریح کرد: وابستگی عاطفی به گذشته و اشیا، مانع پذیرش واقعیت و حرکت رو به جلو میشود؛ ماندن در گذشته ممکن است سلامت روان فرد را به خطر بیندازد و بهتر است افراد با کنار گذاشتن این وسایل، فصل جدیدی از زندگی خود را آغاز کنند.
روانشناس و مشاور تربیتی با بیان اینکه بسیاری از والدین، وسایل کودکی فرزندان خود مانند لباس و گهواره را به امید استفاده نوهها نگه میدارند، خاطرنشان کرد: این کار شاید در ظاهر نشانه علاقه و توجه والدین باشد، اما باید توجه داشت که استانداردهای ایمنی و بهداشتی وسایل کودک نسبت به گذشته تغییرات زیادی داشته است؛ بسیاری از اقلام قدیمی، مطابق معیارهای امروزی حتی برای کودکان ایمن محسوب نمیشوند و استفاده از آنها میتواند خطرآفرین باشد.
وی تاکید کرد: رها شدن از وابستگی به اشیای قدیمی نه تنها مانع اختلال در روند زندگی نمیشود، بلکه میتواند کیفیت زندگی را نیز ارتقا دهد؛ اگرچه خاطرهبازی با گذشته دلنشین است، اما باید میان یادآوری و وابستگی تفاوت قائل شد و در زمان مناسب از وسایل قدیمی دل کند.
در مواجهه با وسایل قدیمی، گاهی باید دل کند و فضا را برای تجربههای تازه باز کرد
کاظمی در خصوص چرایی مقاومت برخی افراد در دور انداختن لباسها و وسایل قدیمی اظهار کرد: یکی از رایجترین بهانههایی که افراد مطرح میکنند، این است که «شاید دوباره مد شود!» واقعیت این است که مد در دورههای زمانی همیشه تکرار میشود؛ به همین دلیل امروزه شاهد بازگشت مدلهای قدیمی و یا به نوعی دهه شصت هستیم.
وی ادامه داد: با این حال، هر کسی تنها میتواند مقدار محدودی لباس و وسایل قدیمی را استفاده کند و اگر یک لباس دیگر اندازه شما نیست یا به شدت فرسوده شده، شاید وقت آن است که کمد خود را خلوتتر کنید و فضا را به لباسهای کاربردیتر بدهید.
روانشناس و مشاور تربیتی با اشاره به اینکه برخی افراد برای نگه داشتن لوازم از توجیه «خودم تعمیرش میکنم!» استفاده میکنند، تصریح کرد: اگرچه بعضی افراد توانایی تعمیر، بازسازی یا استفاده مجدد از وسایل فرسوده را دارند، اما بیشتر مردم امروزی مهارت یا زمان کافی برای این کارها ندارند. حتی افراد ماهر هم بهطور معمول پروژههای نیمهتمام متعددی دارند.
وی افزود: اگر واقعاً فرد «دست به آچار» نیستید، بهتر است این کار را به کس دیگری بسپارید و از تلنبار شدن وسایل نیمهخراب بپرهیزید.
کاظمی با بیان اینکه گاهی برخی افراد تنها دلیل نگهداری یک وسیله را «یادگار بودن از عزیزان» میدانند، خاطرنشان کرد: بسیاری از ما وسایلی از عزیزان از دست رفته داریم که یادآور خاطرات آنهاست و نگهداری همین یادگاریها معنا و ارزش بالایی دارد.
وی گفت: مشکل زمانی بهوجود میآید که فرد مقابل ما فردی آسیبزننده در زندگی بوده و یا هر وسیلهای خاطرهای تلخ را تداعی میکند؛ همانند همه مسائل، تصمیمگیری درباره نگهداری یا کنار گذاشتن این وسایل نیازمند تأمل و نگاه واقعبینانه است.
روانشناس و مشاور تربیتی تاکید کرد: در هنگام خلوتسازی خانه و ذهن، بهتر است با خودمان صادق باشیم و اجازه بدهیم فضا برای تجربههای جدید، باز شود؛ نتیجه این رفتار، احساس سبکی و آرامش بیشتر خواهد بود؛ رها کردن وسایل اضافی، نهتنها به معنای دلکندن از گذشته نیست، بلکه فرصتی برای رشد و تجربههای تازه است.
بنابرآنچه گفته شد، کارشناسان روانشناسی تاکید میکنند که انباشت وسایل غیرضروری نه تنها نظم و آرامش خانه را بر هم میزند و فرد را شبیه یک انباردار میکند، بلکه میتواند کیفیت زندگی و سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهد. برای غلبه بر این چالش، توصیه میشود با واقعبینی بین سود احتمالی نگهداری و بار ذهنی ناشی از آن تعادل برقرار کرد. بخشیدن وسایل به دیگران (به جای دور انداختن آنها)، کنار گذاشتن لباسهایی که دیگر مناسب نیستند، و رها کردن وابستگی عاطفی به یادگاریهای گذشته (به خصوص آنهایی که خاطرات تلخ را تداعی میکنند) راهکارهایی مؤثر برای آزادسازی فضای ذهنی و فیزیکی هستند؛ رها کردن اشیای بلااستفاده نه تنها به معنای دل کندن از گذشته نیست، بلکه فرصتی برای رشد، تجربههای تازه و ارتقا کیفیت زندگی فراهم میآورد.