سفر هوایی بهخودیخود بسیار استرسزاست، در این میان بعضی از فرودگاهها این تجربه را غیرقابل تحمل میکنند. از تأخیرهای مداوم و پایانههای پر هرجومرج گرفته تا خدمات ضعیف به مسافران و خطوط امنیتی کابوسوار، این فرودگاهها بین مسافران به ناامیدکننده بودن شهرت پیدا کردهاند و بهدلیل شلوغی بیشازحد، امکانات قدیمی یا اتصالات نامطمئن بهطور مکرر مسافران را به وحشت انداختهاند، تا آنجا که بیشتر آنها سعی دارند تا جای ممکن از آنها اجتناب کنند. در ادامه با بدترین فرودگاههای جهان آشنا میشویم که به دلیل تأخیر، ناکارآمدی و شکایات مسافران بدنام هستند.
فرودگاه بینالمللی لسآنجلس (LAX) - کابوس ترافیکی
فرودگاه بینالمللی لسآنجلس یکی از شلوغترین، آشفتهترین و خستهکنندهترین فرودگاههای جهان برای مسافران است. طرح ترمینال این فرودگاه گیجکننده، ازدحام ترافیک در آن فاجعهبار و تردد بین پایانهها ناایمن است. تأخیر در پروازها در فرودگاه بینالمللی لسآنجلس امری عادی است و با پروژههای ساختوساز مداوم، مسافران همواره درگیر پیچوخمهای مسیرهای انحرافی و مسافتهای طولانی پیادهروی هستند. این فرودگاه میتواند یک سفر ساده را به یک فاجعه تبدیل کند.

فرودگاه لاگواردیا نیویورک (LGA) - فرودگاهی مداوم در حال توسعه
لاگواردیا بهدلیل ترمینالهای قدیمی و تنگ و تأخیرهای مکرر، مدتهاست که محل شوخیهای فرودگاهی بوده و هرچند بازسازیهای اخیر تا حدودی این تجربه را بهبود بخشیده است، همچنان با گزینههای ضعیف حملونقل عمومی، ازدحام بیشازحد و شلوغی باندها دستوپنجه نرم میکند. مسافران این فرودگاه را بهعنوان یکی از استرسزاترین فرودگاههای آمریکا توصیف میکنند که تأخیر در پروازهای آن بیشتر از پروازهای بهموقعاش است.

فرودگاه بینالمللی شیکاگو اوهار (ORD) - مرکز تاخیرها
اوهار هرچند یک مرکز اصلی پرواز در شیکاگو است، یکی از بدترین فرودگاهها در زمینه لغو و تأخیر در پروازهاست و مسافران بهدلیل شرایط آبوهوایی شدید در زمستان، رعدوبرقهای مکرر و ازدحام ترافیک هوایی، با اتلاف زمان بیشتری در فاصله انتظار تا پرواز روبهرو میشوند. بزرگی این فرودگاه نیز توقف در آن را استرسزا میکند، زیرا گاهی رفتن از یک ترمینال به ترمینال دیگر نیاز به یک حرکت سریع و حتی دویدن در راهروهای بیپایان دارد.

فرودگاه هیترو لندن (LHR)- ازدحامهای سرسامآور
هیترو یکی از شلوغترین فرودگاههای بینالمللی جهان است، اما به خطوط امنیتی طولانی، چیدمانهای گیجکننده ترمینالها و سالنهای شلوغ شهرت دارد. مسافران این فرودگاه تا دو ساعت از زمان خود را در مرحله بررسی امنیتی و کنترل پاسپورت میگذرانند و برای بسیاری، هیترو بیشتر شبیه یک اتاق انتظار است تا یک فرودگاه در سطح جهانی.

فرودگاه بینالمللی لیبرتی نیوآرک (EWR) - تأخیر تأخیر تأخیر
فرودگاه بینالمللی نیوآرک لیبرتی همواره در میان بدترین فرودگاههای ایالاتمتحدهآمریکا برای پروازهای بهموقع قرار دارد. لغو مکرر پروازها و فقدان سازماندهی کلی، این فرودگاه را به کابوس مسافران تبدیل کرده است. حتی زمانی که پروازها بدون مشکل انجام میشود، پایانههای قدیمی فرودگاه، غذاهای گرانقیمت و چیدمان گیجکننده، تجربه ناخوشایندی را ایجاد میکنند.

فرودگاه شارلدوگل پاریس (CDG) - هزارتوی سردرگمی
تردد در فرودگاه شارلدوگل پاریس بهرغم اینکه یکی از مهمترین مراکز بینالمللی اروپا محسوب میشود، بسیار ناامیدکننده است. پایانههای این فرودگاه از هم فاصله زیادی دارند و در آنها خدمات مشتری وجود ندارد که این امر ارتباطات را استرسزا میکند. بسیاری از مسافران از انتظارهای طولانی در بخشهای امنیتی و کنترل پاسپورت در این فرودگاه شکایت دارند و بعضی از آنها تأخیرهای چند ساعته را گزارش میدهند. این فرودگاه بهشدت از ویژگیهای شهری که به ظرافت و کارایی شهرت دارد، دور است.

فرودگاه بینالمللی میامی (MIA) - خطوط طولانی و خدمات ضعیف
فرودگاه بینالمللی میامی دروازهای کلیدی به آمریکای لاتین، اما یکی از پراسترسترین فرودگاهها در ایالات متحده آمریکاست. خطوط گمرکی و مهاجرتی این کشور بسیار طولانی است و علائم ضعیف و چیدمان نامنظم، پیدا کردن مسیر را برای مسافران دشوار میکند. تأخیرها در این فرودگاه امری عادی است و با ارائه تعداد کمی غذا و صندلی، انتظار را برای پرواز در خود بیپایان میکند.

فرودگاه بینالمللی نینوی آکوینو مانیل (MNL) - قدیمی و غرقشده
فرودگاه اصلی مانیل بهدلیل زیرساختهای ضعیف، ازدحام بیشازحد و ناکارآمدی همواره در لیست بدترین فرودگاههای جهان قرار گرفته است. این فرودگاه از قطعی برق مکرر، مشکلات تهویه مطبوع و زمان انتظار طولانی برای دریافت چمدان رنج میبرد. بررسیهای امنیتی در این فرودگاه بسیار طول میکشد و برای مسافران تجربهای خستهکننده است. با صندلیهای محدود و فرآیندهای آشفته سوار شدن، فرودگاه بینالمللی نینوی آکوینو مانیل مکانی است که بیشتر مسافران سعی میکنند از آن اجتناب کنند.

فرودگاه بینالمللی پیرسون تورنتو (YYZ) - کابوس تاخیرها
تورنتو پیرسون به دلیل تأخیر در پرواز، مشکلات بار و ازدحام بیشازحد بدنام است. روند گمرک این فرودگاه به طرز دردناکی کند است، بهطوریکه مسافران اغلب بیش از یک ساعت منتظر میمانند تا از گیت عبور کنند. در زمان اوج سفر، خطوط امنیتی بیپایانی در این فرودگاه کشیده میشوند و بسیاری از مسافران انتظار طولانیمدت را برای دریافت چمدانهای خود گزارش میدهند. برای یک مرکز اصلی آمریکای شمالی، شهرت پیرسون در سالهای اخیر بسیار ضربه خورده است.

فرودگاه بینالمللی سائوپائولو-گوارولوس (GRU) - مبارزهای از آغاز تا پایان
گوارولوس بهعنوان بزرگترین فرودگاه برزیل، دروازه اصلی برای مسافران بینالمللی است، مسافران بهطور مرتب از خطوط طولانی مهاجرتی، پیشخوانهای نامنظم چکاین و حداقل امکانات این فرودگاه شکایت دارند. گزینههای غذایی در این فرودگاه محدود و گران هستند و تردد بین پایانهها چالشبرانگیز است. تأخیرهای مکرر پرواز و مشکلات گم شدن چمدان، فرودگاه بینالمللی سائوپائولو-گوارولوس را به یکی از ناامیدکنندهترین فرودگاهها برای ترانزیت تبدیل کرده است.

کارکنان سازمان جهانی بهداشت که تا ماه ژوئن ۵۵ سال یا بیشتر سن دارند، ایمیلی درباره پیشنهاد بازنشستگی زودهنگام با حقوق چهار ماه دریافت کردهاند. این پیشنهاد داوطلبانه است و کارکنانی که آن را بپذیرند تا پانزدهم ژوئیه از سازمان جدا خواهند شد. این آخرین اقدام سازمان جهانی بهداشت برای پر کردن شکاف مالی قابلتوجه ناشی از تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از این سازمان است.
دولت ترامپ بهطور کلی از کمکهای جهانی نیز عقبنشینی میکند و آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده را نیز تعطیل میکند. سازمان جهانی بهداشت پیش از این استخدام را متوقف کرده، سرمایهگذاریها را به حالت تعلیق درآورده و سفرهای غیرضروری را کاهش داده است.

ایالات متحده بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ مبلغ ۱.۳ میلیارد دلار به سازمان جهانی بهداشت کمک کرد تا بیماریهایی همچون ایدز، فلج اطفال، ابولا و شیوع اخیر ویروس مرگبار ماربورگ را مهار کند. تدروس آدهانوم گبریسوس، مدیرکل این سازمان، به تصمیم ترامپ واکنش نشان داده و گفته است دلایل خروج از سازمان جهانی بهداشت با حقایق مطابقت ندارد.
سخنگوی سازمان جهانی بهداشت تأیید کرد که این سازمان، بسته بازنشستگی زودهنگام داوطلبانه را به کارکنان جهانی ارائه کرده است. بازنشستگی زودهنگام میتواند به سازمان جهانی بهداشت کمک کند تا حقوق و دستمزد خود را کاهش دهد که یکی از بزرگترین اقلام بودجه جاری آن است. سن بازنشستگی کنونی در این سازمان ۶۵ سال است، اگرچه افرادی که قبل از سال ۲۰۱۴ استخدام شدهاند، میتوانند از ۶۲ سالگی بازنشسته شوند و کسانی که قبل از سال ۱۹۹۰ استخدام شدهاند، میتوانند در ۶۰ سالگی بازنشسته شوند.
شرایط این پیشنهاد نشان میدهد که کارکنانی که این پرداخت را دریافت میکنند، همچنان باید یک دوره سه ماهه را برای اطمینان از تحویل کار خود بگذرانند و تا ۴۵ روز مرخصی سالانه استفادهنشده به آنها پرداخت میشود. کارکنان بینالمللی واجد شرایط دریافت غرامت برای هزینه بازگشت به کشورهای خود خواهند بود.
در حالی که بازنشستگی زودهنگام هزینههای سازمان جهانی بهداشت را کاهش میدهد، میتواند بهمعنای خروج برخی از باتجربهترین کارکنان سازمان باشد. هنوز مشخص نیست که آیا سازمان جهانی بهداشت در صورت بیتمایلی کارکنان به ترک زودهنگام، به کاهش اجباری مشاغل متوسل خواهد شد یا خیر.
ایالات متحده تا سیویکم ژانویه مبلغ ۱۳۳ میلیون دلار به سازمان جهانی بهداشت بدهکار بود. این سازمان پیش از خروج ایالات متحده نیز به دلیل شرایط اقتصادی در سراسر جهان در وضعیت مالی دشواری قرار داشت. کشورهای اروپایی نیز بهدلیل افزایش تنشهای جهانی، در حال کاهش بودجه کمکهای خود هستند زیرا هزینهها را به سمت دفاع و بخش نظامی تغییر میدهند.
دونالد ترامپ اعلام کرده است که تعرفههای ۲۵ درصدی بر فولاد و آلومینیوم، از چهارشنبه هفته آینده بدون هیچ استثنایی اعمال خواهد شد. علاوه بر این، ترامپ تهدید کرده است که تعرفههایی در حدود ۲۵ درصد بر واردات خودرو اعمال خواهد کرد، این در حالی است که در سال گذشته، خودرو بهطور تقریبی یکسوم کل صادرات ژاپن به ایالات متحده را تشکیل میداد.
ژاپن قصد دارد برای معافیت از تعرفههای آمریکا بر فولاد و آلومینیوم، با مقامات واشنگتن گفتوگو کند. این در حالی است که دونالد ترامپ تهدید به اعمال تعرفههای سنگین بر واردات فولاد، آلومینیوم و خودرو کرده است. پیشتر، ترامپ از امکان یک توافق تجاری خوب با بریتانیا پس از برگزیت خبر داده بود که میتواند به بریتانیا در اجتناب از تعرفههای ایالات متحده کمک کند.

در پی افزایش تنشهای تجاری جهانی و اعمال تعرفههای متقابل بین کشورها، بریتانیا و ژاپن روز جمعه مذاکراتی در توکیو انجام دادند و طی آن، اهمیت تجارت آزاد را خاطرنشان کردند. مقامات ارشد دو کشور بر ضرورت مقابله با روندهای روبهرشد چندپارگی تجاری که به اقتصاد جهانی آسیب میرساند و ایستادگی در برابر قوانین منصفانه و تجارت بینالمللی بر پایه قانون، تأکید ویژهای داشتند.
وزیر تجارت بریتانیا اعلام کرد که توافقی بین بریتانیا و ژاپن، به ترتیب چهارمین و ششمین اقتصاد بزرگ جهان، در راه است تا شراکت امنیتی و اقتصادی خود را تقویت کنند. این اظهارات پس از نخستین دور مذاکرات «۲+۲» بین رینولدز و یوجی موتو، وزرای تجارت دو کشور و دیوید لامبی و تاکشی ایوایا، وزرای امور خارجه دو کشور مطرح شد.
موضوعات کلیدی این نشست امنیت اقتصادی، تجارت آزاد، امنیت انرژی و تعامل با کشورهای جنوب بود که مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در پایان مذاکرات، وزرا به این نتیجه نهایی رسیدند که در رویارویی با چالشهای موجود در تجارت جهانی، افزایش تابآوری اقتصادی در سطح بینالمللی میتواند نقش مهمی در رشد پایدار و باثبات جهانی ایفا کند.

وزیر تجارت و صنعت ژاپن اظهار داشت که ژاپن و بریتانیا بر اهمیت حفظ تجارت آزاد و همکاری با متحدان برای تقویت زنجیرههای تأمین، فناوریهای نوظهور، تضمین شرایط برابر و پاسخگویی به مازاد ظرفیت و فشارهای اقتصادی تأکید مجدد کردند. وزیر امور خارجه بریتانیا با اشاره به اهمیت تبادل نظر بین مقامات ارشد، بیان کرد که مذاکرات بهطور واقعی ارزش بحثهای بین بخشی بین چهار وزیر را تقویت کرد و نشان داد که منافع مشترک آنها در نظام بینالمللی بر پایه قانون بهطور کامل واضح و اساسی است.
بسیاری از شهرهای امروزی آرزوی تبدیل شدن به شهرهای هوشمند آینده را دارند، اما برای دستیابی به این هدف، باید بر چالشهای مرتبط با تدوین یک استراتژی پیچیده غلبه کنند؛ استراتژی که شامل مشارکتکنندگان دولتی و خصوصی، ذینفعان مستقیم و غیرمستقیم، یکپارچهسازها، ارائهدهندگان خدمات شبکه و مدیریتشده، فروشندگان محصولات و ارائهدهندگان زیرساخت فناوری اطلاعات میشود.
شهرهای هوشمند باید دارای بنیادیترین زیرساخت فناوری اطلاعات مبتنی بر استانداردها باشند که طیف گستردهای از نیازها را برآورده کند و از فناوریهای پیشرفته همچون حسگرهای اینترنت اشیا، ابزارهای اندازهگیری و تجزیه و تحلیل و راهکارهای بر پایه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین پشتیبانی کند.

برنامهریزی برای شهرهای هوشمند، یک عمل متعادلکننده است که شهروندان، سازمانهای دولتی، دولتهای ایالتی و محلی و شرکتهای خصوصی را درگیر میکند. دستیابی به این تعادل، فرصتهای بزرگی را برای کسبوکار، پایداری، پیشگیری از حوادث، ایمنی عمومی و بهبود کیفیت زندگی ایجاد میکند. وعده شهرهای هوشمند بهدلیل وجود بخشها و اجزای بسیار زیاد، دشوار است. این اجزا شامل ساختمانهای هوشمند، حکمرانی هوشمند، بهداشت و درمان هوشمند، حملونقل هوشمند، امنیت هوشمند، انرژی هوشمند، تجارت هوشمند و زیرساخت هوشمند است. چالشهایی در مسیر رسیدن به هوشمندی وجود دارند که امروزه میتوان با ترکیبی از نوآوریهای فناوری و همکاری بین سازمانهای دولتی و شرکتهای خصوصی به آنها پرداخت.
زیرساخت عنصر اساسی یک شهر هوشمند است
امروزه، عناصر اصلی یک شهر هوشمند از طریق ذینفعان، فروشندگان و فناوریهای مختلف به هم متصل شدهاند که یک اکوسیستم پراکنده ایجاد میکند. با گسترش این طرح، محیط قادر به برآورده کردن نیازهای خود، پشتیبانی از فناوریهای جدید یا همسویی مؤثر با خدمات برنامهریزیشده شهرداری یا تلاشهای ساختوساز نخواهد بود.
اگر زیرساخت فیزیکی یک شهر محبوب از جمله پارکهای زیبا، فضاهای عمومی خوشساخت، محلههای مسکونی، موزهها و یک منطقه مالی مرکزی را در نظر بگیرید، ارزش آن برای شهروندان بدون جادههای مناسب و سیستمهای حملونقل عمومی بهطور کامل محقق نمیشود. با رشد شهر، جادهها زیر بار ترافیک دچار مشکل میشوند و قادر به رفع نیازهای شهروندان نخواهند بود.

زیرساخت فناوری اطلاعات سریع و انعطافپذیر
زیرساختی که مقیاسپذیر نباشد، با ادامه تکامل قابلیتهای شهر هوشمند، بیفایده خواهد بود. در حالی که اجزای ماژولار، بلوکهای ضروری برای شهرهای هوشمند هستند، میزان دادههای مورد استفاده برای تغذیه این اجزا باید بتواند با افزایش میزان دادههای تولیدشده، افزایش پیدا کند.
بهعنوان مثال، با ادامه اتصال مسیرهای اتوبوس، برنامههای اشتراکگذاری خودرو و الگوهای گره ترافیکی با زیرساختهای حملونقل همچون چراغهای راهنمایی، میزان استفاده از دادهها بهشدت افزایش خواهد یافت. بدون توانایی مقیاسبندی و اتصال دادههای بهدستآمده از هر یک از این دستگاهها، مزایای کامل یک شهر متصل و هوشمند نمیتواند بهطور کامل آشکار شود.

پردازش و تجزیه و تحلیل دادههای مؤثر و کارآمد
توانایی دریافت، ذخیره و تجزیه و تحلیل مؤثر و کارآمد مقادیر روزافزون دادههای اینترنت اشیا، موضوعی است که در عمل، مزایای شهرهای هوشمند را تسریع میکند. شهرهای هوشمند به اندازه توانایی خود در پردازش دادهها موفق هستند؛ قابلیتی که نیازمند یک زیرساخت هوشمند و خودکار است که بتواند از فراوانی و گستردگی دادهها پشتیبانی کند و قابلیتهای مورد نیاز برای پشتیبانی از ذخیرهسازی، پردازش و تجزیه و تحلیل طولانیمدت را ارائه دهد.

نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی
در حالی که زیرساخت، پایه و اساس مشترکی را فراهم میکند و قابلیتهای پیشرفتهای را ارائه میدهد، دادههای باز و اعتماد عمومی بهشدت بر موفقیت یک پروژه شهر هوشمند تأثیر میگذارد. در فضای کنونی، نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی با نظارت فزایندهای بر جمعآوری دادهها روبهرو هستند و تقاضای عمومی برای شفافیت و نظارت افزایش یافته است.
دهند.

اختلافات سیاسی، مانعی سر راه استقرار شهرهای هوشمند
هوشمندسازی شهرها، پروژهای فراتر از نصب حسگرها و نرمافزارها است؛ این تحول، با تار و پود سیاست گره خورده است. پویاییهای پیچیده و چرخههای بی انتهای سیاستگذاری، میتواند به سدی محکم در برابر تحقق ایدههای نوآورانه شهر هوشمند تبدیل شود. پروژههای بزرگ هوشمندسازی نیازمند یک سازوکار پیچیده با مشارکت ذینفعان متعدد از سازمانهای دولتی در سطوح ملی، استانی و محلی گرفته تا شرکتهای خصوصی هستند. هر یک از این بازیگران، مجموعهای از منافع و اهداف خاص خود را دارند و یافتن نقطهای مشترک که رضایت همه را جلب کند، کار آسانی نیست.
هماهنگی سازمانهای دولتی و خصوصی
همکاری و تعامل بین ذینفعان اصلی در شهرداریها و بخش خصوصی میتواند مانع دیگری برای شهرهای هوشمند باشد. همکاری در دنیای شهرهای هوشمند، نهتنها به تسریع روند توسعه کمک میکند، بلکه زمینه را برای ارائه خدمات بهتر و ایجاد یک محیط شهری پایدارتر و امنتر فراهم میسازد. با این حال، سازمانهای دولتی و بخش خصوصی اغلب تمایلی به اشتراکگذاری دادههای حساس یا استانداردسازی شبکهها، ابزارها و زیرساختهای مشترک ندارند.
این رویکرد میتواند مانع از تبادل اطلاعات ضروری و همکاریهای بینبخشی شود. بهعنوان مثال شهرداری، اطلاعات دقیقی در مورد الگوی مصرف آب در مناطق مختلف شهر دارد، در حالی که شرکت آب و فاضلاب، به دادههای مربوط به نشتی لولهها و کیفیت آب دسترسی دارد. اگر این دو سازمان، اطلاعات خود را به اشتراک نگذارند، نمیتوانند بهطور مؤثر، مشکلات مربوط به کمبود آب و آلودگی را شناسایی و حل کنند.

نبود همکاری میتواند تبعات گستردهتری نیز داشته باشد؛ در شرایط اضطراری همچون حملات تروریستی یا وقوع حوادث طبیعی، تبادل سریع و دقیق اطلاعات بین سازمانهای مختلف، از جمله پلیس، آتشنشانی، بیمارستانها و سازمانهای امدادی، امری ضروری است. اگر این سازمانها نتوانند بهصورت هماهنگ عمل کنند، واکنش به موقع و مؤثر به حوادث، با مشکل روبهرو میشود و خسارات جانی و مالی افزایش پیدا خواهد کرد.
بهمنظور غلبه بر این چالش، لازم است یک اکوسیستم همکاری ایجاد شود که در آن، سازمانهای مختلف، به تبادل اطلاعات و ایدهها تشویق شوند. یکی از راههای ایجاد چنین اکوسیستمی، تشکیل گروههای ذینفعان است که در آن، نمایندگان سازمانهای مختلف، گرد هم میآیند و در مورد مسائل مربوط به شهر هوشمند و منافعشان، بحث و تبادل نظر میکنند. ارائه مشوق برای سازمانهایی که در این همکاریها مشارکت میکنند و برجسته کردن مزایای حاصل از این همکاریها، به تشویق همکاری باز کمک میکند.
چالشهای ساخت شهرهای هوشمند، بسیار پیچیده و پویا هستند و همه ذینفعان باید این هدف را بهعنوان یک پروژه زیرساختی بلندمدت در نظر بگیرند، در حالی که به نیاز فوری به راهحلهای کوتاهمدت برای سادهسازی دنیای دیجیتالی، متصل و پیچیده خود میپردازند. به حداکثر رساندن پتانسیل شهرهای هوشمند تنها از طریق اعتماد شهروندان همراه با کسبوکارها و دولتهایی حاصل میشود که ایمنی، کارایی و پایداری را در اولویت قرار میدهند.
جشنواره سالانه خودروهای کلاسیک آملیا که از ششم تا نهم مارس ۲۰۲۵ برابر با شانزدهم تا نوزدهم اسفند ۱۴۰۳ در جزیره آملیا، ایالت فلوریدای آمریکا برگزار میشود، سیامین سالگرد خود را جشن میگیرد. این رویداد که به مسابقه اتومبیلهای زیبا و بینظیرش مشهور است، شامل تورهای رانندگی برای شرکتکنندگان، نمایشگاههای خودرو، سمینارها، شامها و مهمتر از همه، حراجی خودروهای کلاسیک است. در ادامه به بعضی از برجستهترین خودروهایی اشاره میشود که در حراجیهای سال جاری ارائه شدهاند.
خودروی استیونز دوریه پنج سرنشین تورینگ، ۱۹۰۷ که بین ۱۷۵ تا ۲۲۵ هزار دلار به فروش میرسد، یک نمونه سالم و هوشمند با تاریخچهای مشخص است که تمام عمر خود را در ایالات متحده گذرانده است. خودروهای استیونز دوریه در ماساچوست تولید میشدند و تصور میشود اولین مالک این خودرو در اوکلاهما بوده و بعداً به کالیفرنیا، سالت لیک سیتی و کلرادو نقل مکان کرده است. مالک کنونی تعمیراتی از جمله روکشهای جدید در سال ۲۰۱۰ و رنگآمیزی مجدد در سال ۲۰۱۹ روی آن انجام داده است.

آویون وویسین سی ۲۵، ۱۹۳۵، یک خودروی کلاسیک فرانسوی نادر است که بین ۲ تا ۲.۵ میلیون دلار به فروش میرسد، این خودرو توسط هنری براون دو کیلمن، یکی از بنیانگذاران موزه بیستوچهارساعته لمانز، سال ۱۹۶۳ خریداری شده و پس از مرگ وی در سال ۲۰۰۸ به فروش رسیده است، در حال حاضر از هشت دستگاه آویون وویسین سی ۲۵ تولیدشده، تنها سه دستگاه باقی مانده است که این خودرو یکی از آنهاست و فرصتی نادر را به علاقهمندان ارائه میدهد.

خودروی کمیاب پژو ۴۰۲ کوپه اسپرت ویژه دارلمت، ۱۹۳۸ که توسط پورتاوت طراحی شده است و تخمین زده میشود بین ۸۰۰ هزار تا ۹۰۰ هزار دلار به فروش برسد، یکی از شش خودروی ساختهشده روی شاسی سبک ۴۰۲ است.

کرایسلر کوپه شهر و روستا، ۱۹۵۰ یک خودروی چوبی و یکی از ۷۰۰ خودروی ساختهشده در سال ۱۹۵۰ و دارای فضای داخلی جذاب و موتور هشت سیلندر خطی است که بدون رزرو به فروش میرسد.

مرسدس بنز اس ۱۷۰ کابریولت ای، ۱۹۵۱، قرمزرنگ که بدون رزرو به فروش میرسد، با کابین چرمی و سقف کروک خود، برای رانندگی در هوای آزاد مناسب است. اطلاعات کمی در مورد استفاده اولیه این مرسدس بنز وجود دارد، اما با ترمیم بسیار قوی و ظاهری جذاب به میدان حراجی میآید. موتور چهار سیلندر ۵۱ اسب بخاری، نیروی آن را تأمین میکند.

آلارد جیتوایکس، ۱۹۵۲ خودرو که تخمین زده میشود بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دلار به فروش برسد، چهارمین آلارد تولیدشده در ۱۹۵۲ بود که به دیترویت فرستاده شد و به یک مخزن سوخت ۴۰ گالنی به منظور آمادهسازی برای مسابقات استقامت مجهز شد. مالک این خودرو از سال ۱۹۵۲ تا ۵۴ در ایالات متحده و کانادا در این مسابقات شرکت کرد و موفقیتهایی به دست آورد.

بنتلی فستبک نوع آر ،۱۹۵۳ در ژانویه ۱۹۵۳، با شماره طراحی ویژه، فرمان چپ و گیربکس دستی مرکزی روی زمین تکمیل شده است که یک مشخصات نادر است. این خودروی سبز تیره هرگز مرمت نشده و رنگ و مشخصات آن از زمان ساخت بدون تغییر باقی مانده است.

فیات هشت وی سری دو، ۱۹۵۴ که بهعنوان یک خودروی آزمایشی در کارخانه ثبت شده بود، در شرایط بازسازی نشده و با موتور اصلی خود به حراج گذاشته میشود.

شورلت فلیتمستر وودی، ۱۹۴۸ که بدون رزرو در هشتم مارس ارائه میشود، خودرویی سبک و کاربردی و بازسازی شده است. رنگآمیزی دقیق این خودرو با دوره زمانی آن مطابقت دارد و با قطعات چوبی تضاد خوبی ایجاد کرده است. زیربندی این خودرو نیز به اندازه ظاهر آن در وضعیت خوبی قرار دارد و موتور شش سیلندر خطی آن تعمیر اساسی شده است.

آرنولت بریستول برتونه بولید، ۱۹۵۴ که تخمین زده میشود بین ۲۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار دلار به فروش برسد، یکی از ۱۳۰ خودروی تحویل داده شده در سال ۱۹۵۴ است که امروزه ۸۵ دستگاه از آن باقی مانده است. بدنه قرمزرنگ این خودرو فوقالعاده به نظر میرسد و با قدرت شش سیلندر خطی حرکت میکند.

نان بیشتر در کشورهای بسیار فقیر یا بسیار ثروتمند کار میکنند، اما در کشورهای با درآمد متوسط زنان شاغل کمتری وجود دارد، بهعنوان مثال ماداگاسکار (کشوری درآمد کم) و ایسلند (کشوری با درآمد بالا) هر دو دارای نرخ یکسانی از مشارکت زنان در نیروی کار (۸۴ درصد) هستند، اما در نپال (کشوری با درآمد متوسط) تنها حدود ۳۰ درصد از زنان در سن کار بهطور فعال شاغل یا به دنبال کار هستند.
کشورهای جهان با بیشترین زنان شاغل
دادههای مرتبط به نیروی کار از تخمینهای سال ۲۰۲۵ سازمان بینالمللی کار نشان میدهد که میانگین کل زنان شاغل در جهان ۵۵ درصد است و کشورهای جهان با بیشترین زنان شاغل عبارتند از:
- کرهشمالی: ۸۷
- جزایر سلیمان: ۸۴
- ماداگاسکار: ۸۴
- ایسلند: ۸۴
- هلند: ۸۲
- سوئد: ۸۲
- نیجریه: ۸۲
- تانزانیا: ۸۲
- بوروندی: ۸۱
- استونی: ۸۱
- سوئیس: ۸۰
- نیوزلند: ۸۰
- فنلاند: ۸۰
- کامبوج: ۷۹
- دانمارک: ۷۹
- موزامبیک: ۷۸
- نروژ: ۷۸
- اوگاندا: ۷۸
- کانادا: ۷۸
- لیتوانی: ۷۸
- استرالیا: ۷۷
- ژاپن: ۷۷
- بلاروس: ۷۶
- آلمان: ۷۶
- قزاقستان: ۷۶
- پرتغال: ۷۶
- بنین: ۷۶
- قبرس: ۷۶
- باهاما: ۷۶
- اریتره: ۷۵
- ویتنام: ۷۵
- بولیوی: ۷۵

این دادهها که بهعنوان نرخ مشارکت نیروی کار نیز شناخته میشود، سهم زنان در سن کار (۱۵ تا ۶۴) را نشان میدهد که در هر کشور شاغل یا به دنبال کار هستند. بهعنوان یک روند کلی، مشارکت زنان در نیروی کار در کشورهای بسیار فقیر یا کشورهای بسیار ثروتمند افزایش دارد و بالاترین نرخها را میتوان در کره شمالی و ماداگاسکار (۸۴ تا ۸۷ درصد) و ایسلند و هلند (۸۲ تا ۸۴ درصد) است. طبق طبقهبندی فعلی بانک جهانی، دو کشور اول کمدرآمد و دو دومی کشورهای دارای درآمد بالا هستند.
کشورهای جهان با کمترین زنان شاغل
در بسیاری از کشورهای با درآمد متوسط ازجمله هند و نپال، تنها یکسوم زنان در سن کار واجد شرایط را دارند که بهطور فعال مشغول یا به دنبال کار هستند. این روند در کشورهای با درآمد متوسطی تقویت میشود که از نظر فرهنگی در آنها زنان وظایف خانوادگی را بالاتر از وظایف شغلی یا شخصی قرار میدهند، بهاینترتیب کشورهای جهان با کمترین زنان شاغل عبارتند از:
- یمن: ۵
- افغانستان: ۵
- عراق: ۱۱
- سوریه: ۱۴
- اردن: ۱۵
- الجزایر: ۱۵
- مصر: ۱۶
- جیبوتی: ۲۰
- مراکش: ۲۱
- سومالی: ۲۲
- سائوتومه و پرنسیپ: ۲۳
- پاکستان: ۲۶
- موریتانی: ۲۷
- تونس: ۳۰
- نپال: ۳۰
توسعه اقتصادی و اشتغال زنان
در کشورهای کمدرآمد، زنان بیشتر در بخش کشاورزی معیشتی کار میکنند که نیروی کار برای بقا بسیار مهم است. در کشورهای با درآمد متوسط، نیروی کار از بقا فاصله میگیرد و به سمت صنعت حرکت میکند، در این بخش هنجارهای اجتماعی ممکن است زنان را از کار کردن منصرف کند، اما در کشورهای پردرآمد، آموزش، خدمات مراقبت از کودکان و اقتصاد بر پایه خدمات فرصتهای کار را برای زنان گسترش میدهد.

جمعآوری آمار دقیق افراد بیخانمان کار آسانی نیست، اما آخرین تحقیق جهانی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ نشان داد حدود ۱۰۰ میلیون نفر در دنیا بیخانمان هستند. بر اساس گزارش سال ۲۰۲۲ این سازمان، حدود ۱.۶ میلیارد نفر به مسکن مناسب و استاندارد دسترسی ندارند که یک میلیارد نفر از آنها در شرایط بسیار بد و در زاغهها به سر میبرند. بهبود دسترسی همه ساکنان شهری به مسکن مناسب، خدمات اولیه و امکانات رفتوآمد، میتواند فقر و نابرابری را کاهش دهد و به ایجاد جوامعی هماهنگ، صلحآمیز و مرفه کمک کند.
گزارشهای سازمان ملل نشان میدهد بین ۳.۳ تا ۳.۶ میلیارد نفر در شرایطی زندگی میکنند که در برابر تغییرات آبوهوایی بسیار آسیبپذیر هستند. در حال حاضر، بیش از ۷۰ درصد شهرها با پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی و بهداشتی تغییرات آبوهوایی برای جمعیتهای شهری، زنان، کودکان، سالمندان، افراد دارای معلولیت و آسیبپذیرترین افراد جامعه دستوپنجه نرم میکنند.
هر سال میلیونها نفر بهدلیل درگیریها، ناامنی غذایی، بحران آبوهوایی و سایر موارد اضطراری، مجبور به ترک خانههای خود میشوند و با طولانیتر شدن بحرانها، مهاجران برای مدت طولانیتری آواره میمانند که این امر، فشار بر شهرها را برای تسهیل ادغام اجتماعی و اقتصادی آنها و همچنین دسترسی پایدار به خدمات افزایش میدهد.

مسئله بیخانمانی ابعاد گوناگونی دارد؛ از افرادی که شب را در خیابانها و فضاهای عمومی به صبح میرسانند تا کسانی که بهطور موقت در پناهگاههای اضطراری اسکان داده میشوند. همین تنوع، اندازهگیری دقیق و مقایسه آمار مربوط به بیخانمانی را در سطح جهانی با چالش روبهرو میکند.
یکی از مهمترین موانع، تفاوت در تعریف و شیوه اندازهگیری بیخانمانی در کشورهای مختلف است. این تفاوتها گاهی آنقدر زیاد است که حتی مقایسه آمار یک کشور در طول زمان یا بین مناطق مختلف آن نیز دشوار میشود. آمارهای موجود بهطور معمول شامل افرادی نمیشود که دورههای کوتاهمدت بیخانمانی را تجربه میکنند، کسانی که نزد دوستان و آشنایان میمانند، افرادی که در خودروی خود زندگی میکنند یا به دنبال دریافت حمایتهای رسمی نیستند.
در سطح منطقهای، آمار سال ۲۰۲۳ آمریکا نشان میدهد حدود ۶۵۳ هزار و ۱۰۰ نفر از جمعیت ۳۳۴.۹ میلیون نفری بیخانمان هستند که نسبت به سال قبل ۱۲ درصد افزایش داشته است. نرخ بیخانمانی در فرانسه ۳۰۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده، در حالی که این رقم در فنلاند کمتر از ۲۰ نفر است. در حدود نیمی از کشورها، بیش از ۱۰۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر بیخانمان هستند که به معنای بیش از یک نفر در هر هزار نفر است.

کشورهایی همچون هند، پاکستان، نیجریه و آمریکا بیشترین تعداد بیخانمانها را دارند. هر کدام از این کشورها با مشکلات و چالشهای خاص خود روبهرو هستند. برای مثال پاکستان با حدود هشت میلیون بیخانمان، بالاترین آمار را در جهان دارد.
هند بعد از چین، پرجمعیتترین کشور جهان است و نرخ زاد و ولد طبیعی در آن بسیار بالاتر از چین است. بیخانمانی چالش بسیار بزرگی است که هند را تحت تأثیر قرار میدهد و بهطور عمده ناشی از فقر است که با جمعیت زیاد این کشور تشدید میشود. بسیاری از مردم هند برای یافتن فرصتهای شغلی، به خارج از کشور مهاجرت میکنند، زیرا مشکل بیکاری در این کشور بسیار جدی است.
نیجریه پرجمعیتترین کشور در آفریقا است و با معضل همهگیری بیخانمانی در سراسر کشور روبهرو است، بهطوری که حدود ۴.۵ میلیون نفر از مردم بیخانمان هستند و بسیاری دیگر به مسکن مناسب با اساسیترین خدمات دسترسی ندارند. بخش زیادی از مشکل بهدلیل دسترسی نداشتن به ثروتی است که توسط سایر کشورها یا حتی دولت خودشان مورد سو استفاده قرار میگیرد.
ایالات متحده آمریکا با جمعیتی بیش از نیم میلیون نفر بیخانمان در هر شب، حتی در مقایسه با کشورهای فقیرتر، یکی از شدیدترین مشکلات بیخانمانی را دارد. تعداد بیخانمانهای این کشور هر سال افزایش مییابد و بسیاری از آنها در چادرها و پناهگاههای موقت زندگی میکنند.

ابتکارات شهرهای مختلف برای کاهش بیخانمانی
پروژه «ساختهشده برای صفر» که در شهرهای مختلف آمریکا اجرا شده، نمونهای موفق از تلاش برای کاهش بیخانمانی در بلندمدت است. این طرح با تمرکز بر جمعآوری دقیق اطلاعات افراد آسیبپذیر و ایجاد بانکهای اطلاعاتی جامع، توانسته است رویکردی شخصیسازیشده در کمکرسانی ارائه دهد. به این ترتیب که اطلاعات مربوط به افراد بیخانمان، بهطور مستمر بهروزرسانی میشود و با سازمانهای دولتی و اجتماعی که در این زمینه فعالیت دارند، به اشتراک گذاشته میشود.
تبادل اطلاعات با سازمانهای مختلف، امکان شناسایی سریعتر نیازهای افراد را فراهم و به مددکاران کمک میکند تا خدمات و حمایتهای لازم را متناسب با شرایط ویژه هر فرد ارائه دهند. با اجرای این پروژه، شهرهایی همچون ابیلین تگزاس و برگن نیوجرسی توانستهاند تعداد افراد بیخانمان را به میزان قابلتوجهی کاهش دهند و گامی مؤثر در جهت حل این معضل اجتماعی بردارند.

پروژه «مسکن اول» در اروپا تلاش میکند با فراهم کردن مسکن دائمی برای بیخانمانها، قدم اول را برای حل مشکلات دیگر همچون اعتیاد، بیماریهای روانی و بیکاری بردارد. در این روش، خود فرد بیخانمان در پیدا کردن خانه مشارکت میکند، چون اعتقاد بر این است که هر چه فرد در خانهاش راحتتر باشد، زندگی پایدارتری خواهد داشت. این روش برخلاف روشهای سنتی است که ابتدا از فرد میخواهند اعتیادش را ترک کند، درمان روانی شود یا شغلی پیدا کند و بعد به او مسکن میدهند.
فنلاند توانسته است با اجرای این طرح، تعداد بیخانمانهایش را کاهش دهد. دولت فنلاند ۲۵۰ میلیون یورو در این پروژه سرمایهگذاری کرده و ۳۰۰ مددکار اجتماعی استخدام کرده است. اگرچه این مبلغ زیاد به نظر میرسد، اما در واقع با کاهش هزینههای خدمات اجتماعی، سالانه ۱۵ هزار یورو برای هر بیخانمان صرفهجویی میشود.
پروژه «اتوبوس برای بیخانمانها» که توسط یک سازمان غیردولتی مردمنهاد راهاندازی شده است، تلاش میکند با تبدیل اتوبوسهای قدیمی به محل اقامت موقت، غذاخوری، کلاس درس و مرکز بهداشتی، بیخانمانها را به جامعه بازگرداند. هدف از این طرح کمک به افراد بیخانمان برای پیدا کردن شغل و مسکن است تا دیگر به خدمات اجتماعی وابسته نباشند. شهر تریسته ایتالیا به جای پلیس، از روانشناسان و مددکاران اجتماعی برای کمک به بیخانمانها استفاده میکند تا بدون جرمانگاری، مشکل را حل کند.

چین در فقرزدایی موفقیت چشمگیری داشته و با رهایی بیش از ۸۰۰ میلیون نفر از فقر، سهمی فراتر از ۷۰ درصد در کاهش فقر جهانی ایفا کرده است. این کشور توانست ۱۰ سال زودتر از موعد مقرر در دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد، به هدف فقرزدایی دست پیدا کند و در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که فقر مطلق را در سراسر کشور ریشهکن کرده است. چین بهمنظور تثبیت و گسترش دستاوردهای خود در فقرزدایی و ترویج احیای روستاها، از سال ۲۰۲۱ دوره انتقالی پنج ساله را برای مناطق فقیرنشین آغاز کرده است.
در سال ۲۰۲۲، درآمد سرانه روستاییان در شهرستانهای رهاشده از فقر، ۷.۵ درصد و درآمد خالص سرانه جمعیتی که از فقر نجات یافته بودند، ۱۴.۳ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت، همچنین میانگین رشد سالانه استانداردهای حداقل کمکهزینه زندگی شهری و روستایی از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ به ترتیب ۷.۶ و ۱۱.۹ درصد بود. رویکرد چین به کاهش فقر بر دو رکن اصلی ایجاد فرصتهای اقتصادی جدید و افزایش میانگین درآمدها و حمایت هدفمند از مناطق و خانوارهای محروم برای کاهش فقر استوار است.
دستیابی به اهداف گرمایش جهانی که توسط سازمانهایی همچون هیئت بیندولتی تغییر اقلیم توصیه شده است، مستلزم فرایندهای کربنزدایی و کاهش انتشار کربن است. این موضوع منجر به ظهور راهکارهایی شده است که منابع سبز جایگزین برای انرژی و ابزارهایی برای مدیریت انتشار گازهای منتشر شده را ارائه میدهند. یکی از این راهکارها «جذب مستقیم کربن (DAC)» است و منظور از آن، استفاده از فرایندهای شیمیایی یا فیزیکی برای جداسازی دیاکسید کربن بهطور مستقیم از هوای محیط است.
این فناوری با جذب مستقیم دیاکسید کربن از هوا، نهتنها به کاهش انتشار گازهای گلخانهای کمک میکند، بلکه امکان استفاده مجدد از این گاز را در صنایع مختلف فراهم میآورد. بسیاری از کشورها، با درک اهمیت جذب مستقیم کربن، آن را در برنامههای کربنزدایی خود گنجاندهاند و با ارائه مشوقهای اقتصادی و وضع قوانین جدید، از توسعه آن حمایت میکنند.
صنعت انرژی بهعنوان یکی از بزرگترین مسئولان انتشار گازهای گلخانهای، پتانسیل بالایی در استفاده از فناوری جذب مستقیم کربن دارد. مدیران ارشد این صنعت در کشورهای مختلف، با اذعان به اهمیت این فناوری، آن را بزرگترین فرصت سرمایهگذاری در دو دهه اخیر توصیف کردهاند. این دیدگاه، با وجود تغییرات ژئوپلیتیکی اخیر، همچنان در صنعت انرژی پابرجاست و دولتهای مختلف نیز از آن حمایت میکنند.

رشد چشمگیر صنعت جذب مستقیم کربن
تعداد کارخانههای جذب مستقیم کربن در سطح جهان، از ۱۸ واحد در سال ۲۰۲۲، به ۲۷ واحد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است. این کارخانهها که بهطور عمده در اروپا، کانادا و ایالات متحده آمریکا مستقر هستند، رشد چشمگیر این صنعت را در سالهای اخیر نشان میدهند. در حال حاضر، بیش از ۱۸۰ شرکت در زمینه ارائه راهکارهای انرژی مرتبط با جذب مستقیم کربن فعالیت میکنند و تخمین زده میشود که ۹۰ درصد از رشد این صنعت در پنج سال گذشته رخ داده باشد.
جذب مستقیم کربن ایدهای جدید نیست، در واقع، این مفهوم ریشه در فرایندهای طبیعی دارد. اقیانوسها و جنگلها، بهعنوان مخازن طبیعی کربن، بهطور مداوم دیاکسید کربن را از هوا جذب میکنند. فناوری جذب مستقیم کربن با الهام از این فرایند طبیعی، از زیرساختهای تخصصی برای جذب دیاکسید کربن از هوا استفاده میکند. در این روش، هوا از فیلترهای ویژهای عبور میکند و با استفاده از جاذبهای مایع یا جامد، دیاکسید کربن آن از سایر گازها جدا میشود.

جذب مستقیم کربن پس از احتراق، مؤثرترین روشی است که بهطور عمده در صنایع با انتشار بالا استفاده میشود. دیاکسید کربن جذبشده توسط این فناوری، کاربردهای متنوعی دارد؛ از این گاز میتوان در صنایع مختلف از جمله تولید نوشیدنیهای گازدار، کودهای شیمیایی و حتی انرژی استفاده کرد. در صورتی که امکان استفاده مجدد از دیاکسید کربن وجود نداشته باشد، میتوان آن را زیر زمین دفن کرد تا از ورود مجدد آن به جو جلوگیری شود.
چالشهای پیش روی توسعه فناوری جذب مستقیم کربن
با وجود پتانسیل بالای فناوری جذب مستقیم کربن، چالشهایی نیز در مسیر توسعه آن وجود دارد. یکی از مهمترین چالشها، مصرف بالای انرژی طی فرایند جذب است. برای عملکرد مؤثر فیلترهای جذب کربن، لازم است که جاذبهای مورد استفاده تا دمای بالا گرم شوند و برای این هدف بین پنج تا ۱۰ گیگاژول انرژی نیاز است. تلاشهایی برای تأمین این تقاضای انرژی با منابع جایگزین و تجدیدپذیر در حال انجام است، با این حال، در بعضی مناطق انرژی تجدیدپذیر کافی برای پشتیبانی از نیروگاههای جذب مستقیم کربن در دسترس نیست.
هزینه بالای استخراج دیاکسید کربن با استفاده از فناوری جذب مستقیم کربن، یکی دیگر از چالشهای پیش روی این صنعت است. هزینه تخمینی این فرایند از ۲۵۰ تا ۶۰۰ دلار برای هر تن دیاکسید کربن استخراجشده متغیر است. اگرچه انتظار میرود با توسعه فناوری و افزایش مقیاس تولید، هزینهها در سالهای آینده کاهش پیدا کند، اما سایر گزینههای کربنزدایی همچون جنگلکاری مجدد برای ایجاد مخازن کربن طبیعی، مقرونبهصرفهتر هستند.

منتقدان این فناوری، بر این باور هستند که تمرکز بر جذب دیاکسید کربن ممکن است توجه را از هدف اصلی، یعنی کاهش انتشار گازهای گلخانهای، منحرف کند، با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که جذب مستقیم کربن میتواند بهعنوان یک ابزار مکمل در کنار سایر راهکارهای کاهش انتشار گازهای گلخانهای مورد استفاده قرار گیرد.
چشمانداز آینده فناوری جذب مستقیم کربن
با توجه به افزایش روزافزون نگرانیها در مورد تغییرات آبوهوایی، انتظار میرود که فناوری جذب مستقیم کربن در سالهای آینده نقش مهمی در تلاشهای جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای ایفا کند. طرفداران این فناوری استدلال میکنند که جذب مستقیم دیاکسید کربن از هوا نهتنها برای دستیابی به اهداف کربنزدایی، بلکه برای کاهش تأثیر سطوح بالای دیاکسید کربن در جو در بحبوحه بحرانهای اقلیمی بسیار مهم است. سرمایهگذاریهای عظیم در این صنعت، نشاندهنده پتانسیل بالای آن برای ایجاد تحول در آینده صنعت انرژی است.
هفته گذشته، اسرائیل تمام فرآیندهای تأمین کالا به نوار غزه با جمعیت بیش از دو میلیون فلسطینی را متوقف کرد که یادآور محاصرهای است که در روزهای اولیه جنگ در این منطقه اعمال شد. حماس هشدار داده است که قطع تأمین برق میتواند بر وضعیت اسیران تأثیر بگذارد.
زیرساختهای غزه بهشدت آسیب دیده است و بیشتر تأسیسات، از جمله بیمارستانها، اکنون از ژنراتورها استفاده میکنند. حازم قاسم، سخنگوی جنبش حماس، گفت که اسرائیل از زمان آغاز جنگ تأمین برق را قطع کرده و این تصمیم اخیر را بخشی از سیاست گرسنگی رژیم اسرائیل دانسته است.

تأسیسات آب شیرینکن پیشتر روزانه ۱۸ هزار متر مکعب آب برای منطقه دیر البلح در مرکز غزه تولید میکردند، اما اکنون انتظار میرود با استفاده از ژنراتورها تنها حدود ۲۵۰۰ متر مکعب برق تولید کنند. محدودیتهای رژیم اسرائیل بر ورود سوخت به غزه نیز تأثیرات مخربی دارد و کمبود آب را به مسئلهای جدی تبدیل کرده است، زیرا سوخت برای کامیونهای توزیع آب ضروری است و اکنون با محدودیت روبهرو است.
اسرائیل با انتقادات تندی نسبت به توقف تأمین کالاها روبهرو شده است. دفتر حقوق بشر سازمان ملل روز جمعه اعلام کرد: «هرگونه ممانعت از ورود نیازهای زندگی برای غیرنظامیان ممکن است معادل مجازات جمعی باشد.»
دادگاه بینالمللی کیفری نیز اعلام کرده بود که شواهدی درباره اینکه رژیم صهیونیستی از گرسنگی بهعنوان یک روش جنگی استفاده کرده است، وجود دارد. اسرائیل این اتهامات را رد کرده و به دروغ مدعی شده است که مقدار کافی کمکهای انسانی وارد غزه شده است و کمبودها را به نداشتن توانایی سازمان ملل در توزیع کمکها نسبت داده است.
با آغاز سال ۲۰۲۵، رقابت بین دانشگاهها در سراسر جهان زیاد میشود و هر یک از آنها با پیشرفت در فناوری، تحقیقات و آموزش بهطور مداوم در تلاش هستند تا رتبه و شهرت خود را بهبود بخشند. در ادامه به معرفی بهترین دانشگاههای جهان در سال ۲۰۲۵ و دلایل موفقیت آنها میپردازیم:
مؤسسه فناوری ماساچوست در کمبریج
دانشگاه امآیتی ماساچوست، بهدلیل تحقیقات و نوآوریهای پیشرفته در علم و فناوری مشهور است. این دانشگاه با تأکید شدید بر همکاری بینرشتهای و یادگیری عملی، همچنان در زمینههایی همچون مهندسی، علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی پیشرو است، همچنین روابط نزدیک آن با شرکای صنعتی و فرهنگ کارآفرینی، به حفظ موقعیت ماساچوست، بهعنوان یکی از برترین دانشگاههای جهان کمک کرده است.
دانشگاه استنفورد
دانشگاه استنفورد که در مرکز دره سیلیکون قرار دارد، بهدلیل ارتباطات نزدیک خود با غولهای فناوری همچون گوگل، اپل و فیسبوک در دنیا شناخته شده است. این دانشگاه در زمینههایی مانند تجارت، پزشکی و مهندسی سرآمد است و دانشجویان و استادان برتر را از سراسر جهان بهسوی خود جذب میکند. تعهد استنفورد به تنوع و همهشمول بودن و همچنین پایداری و تأثیرات اجتماعی، به موفقیت مستمر آن کمک کرده است.

دانشگاه هاروارد
هاروارد بهعنوان یکی از قدیمیترین و معتبرترین دانشگاههای جهان، دارای سابقهای طولانی در فرهنگ تعالی دانشگاهی است. این دانشگاه در پرورش رهبرانی در رشتههای مختلف همچون قانون، سیاست و اقتصاد ادامه میدهد، علاوه بر این، منابع گسترده، استادان مشهور و شبکه جهانی فارغالتحصیلان به استحکام موقعیت هاروارد، بهعنوان یک دانشگاه برتر کمک کرده است.
مؤسسه فناوری کالیفرنیا
مؤسسه فناوری کلتک کالیفرنیا که بهدلیل تحقیقات گسترده خود در سطح جهانی در زمینه علم و مهندسی در دنیا شناخته شده است، بهطور مداوم در بین دانشگاههای برتر جهان قرار دارد. مساحت کوچک و تمرکز این مؤسسه بر آموزشهای فردی، امکان همکاریهای نزدیک بین دانشجویان و اساتید را فراهم میکند و این موضوع نقش مؤثری در تقویت فرهنگ نوآوری و اکتشاف دارد. همچنین در نظر گرفتن هزینههای مالی این دانشگاه برای رشتههایی همچون فیزیک، نجوم و شیمی، موجب شهرت زیاد آن شده است.

دانشگاه آکسفورد
آکسفورد با سابقهای بیش از ۹۰۰ سال، یکی از معتبرترین دانشگاههای دنیا است. این مؤسسه که بهدلیل برنامههای علمی دقیق و اعتقادات فکری غنی در دنیا شناخته شده است، دانشمندان و دانشآموزان را از سراسر جهان بهسوی خود جذب میکند. تاکید این دانشگاه بر تفکر انتقادی، بحث و تحقیق مستقل است و همه این موارد به حفظ شهرت آن بهعنوان یک دانشگاه برتر کمک کرده است.
دانشگاه کمبریج
این دانشگاه همچون رقیب خود آکسفورد، دارای سابقه علمی طولانی است و با تأکید زیاد بر تحقیق و نوآوری، به تولید اکتشافات پیشگامانه در زمینههای پزشکی، زیستشناسی و ریاضیات ادامه میدهد، همچنین تعهد این مؤسسه به همکاری بینرشتهای و مشارکت جهانی، به حفظ موقعیت آن بهعنوان یکی از برترین دانشگاههای جهان کمک کرده است.
دانشگاه برکلی کالیفرنیا
برکلی بهدلیل تحقیقات پیشگامانه خود در زمینههایی همچون علوم کامپیوتر، زیستشناسی و علوم محیطی در دنیا شناخته شده است. تعهد این دانشگاه به تنوع، همهشمول بودن و عدالت اجتماعی، آن را به یک مؤسسه پیشرو در ترویج برابری و دسترسی به آموزش عالی تبدیل کرده است. پیوندهای قوی این مؤسسه با شرکای صنعتی و سازمانهای دولتی، به نوآوری و رشد اقتصادی آن در منطقه کمک کرده است.

مؤسسه فناوری فدرال زوریخ
این مؤسسه بهدلیل تأکید زیاد بر علم، مهندسی و فناوری در دنیا شناخته شده است و با تمرکز بر تحقیق و نوآوری، برندگان جایزه نوبل متعدد و اکتشافات پیشگامانه را در زمینههایی همچون رباتیک، علم مواد و انرژیهای تجدیدپذیر از آنِ خود کرده است. روابط نزدیک این دانشگاه با شرکای صنعتی و سازمانهای دولتی، به تقویت شهرت آن بهعنوان یک مؤسسه برتر در جهان کمک کرده است.
کالج امپریال لندن
کالج امپریال لندن که بهدلیل تمرکز زیاد خود بر علم، مهندسی و پزشکی شناخته شده است، یک مؤسسه پیشرو در تحقیق و نوآوری است. این دانشگاه با تعهد به چالشهای جهانی همچون تغییرات آب و هوایی، مراقبتهای بهداشتی و توسعه پایدار، به تولید اکتشافات و راهحلهای پیشگامانه ادامه میدهد. روابط نزدیک این مؤسسه با شرکای صنعتی و سازمانهای دولتی، به رشد اقتصادی و نوآوری در بریتانیا و سرزمینهای دیگر کمک کرده است.
گروه معماری زاها حدید (ZHA) از طرحهایی برای یک جفت برج چشمنواز در قالب ساختمانهایی با طراحی فلزی و لعابدار آیندهنگر رونمایی کرده است که از یک پایه مشترک به سمت بالا میروند و چشماندازی شگفتانگیز آتشفشان مجاور خود ارائه میدهند. این پروژه برنده یک مسابقه معماری بود و بر فضای اطراف برجها متمرکز است که از بتن و فولاد ساخته میشود و شکلی غیرمعمول با پایه بلندی دارد که برجها را به یکدیگر متصل میکند و میزبان فضای سبز و میدان است.
همچنان اطلاعاتی از ارتفاع مورد انتظار این برجها در دسترس نیست، بااینحال شواهد نشان میدهد که این دوقلوها آسمانخراشهایی چندان مرتفع نخواهند بود تا دید بهینهای از نماهای مناظر اطراف از جمله کوه آتشفشان نزدیک وزوویوس و نور طبیعی را ارائه دهند. در اصل برجها بهگونهای طراحی شدهاند تا مجموعهای بهینه از عناصر طبیعی نور، باد و مناظر پانوراما را ارائه دهند و از عایق حرارتی عالی، کاهش بار خورشیدی و تابشهای اذیت کننده نور، بدون به خطر انداختن مناظر تماشایی خلیج ناپل، وزوویوس و تپههای اطراف برخوردارند. طراحی نمای برجها با در نظر گرفتن حرکت خورشید در طول روز انجام گرفته است و برای آنها تا حداکثر تعداد ممکن، دریچهها و پنجرههای رو به شمال تعبیه شده تا نور طبیعی وارد ساختمانها شود، در حالی که قرار گرفتن مستقیم در معرض نور خورشید در سایر نماهای دو ساختمان به حداقل میرسد تا نیازهای انرژی را کاهش دهد.

هدف از این طرح جامع احیای منطقهای از شرق ناپل است که بیش از ۳۰ هکتار از ساختمانهای صنعتی متروکه از جمله یک کارخانه تنباکو را تغییر کاربری خواهد داد. طراحی جدید دارای مناطق بزرگ بام سبز و ۷۰۰۰ متر مربع آرایههای خورشیدی خواهد بود که مصرف برق شبکه را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد. برای آبیاری فضای سبز این مجموعه نیز از آب بازیافتی استفاده خواهد شد که مصرف آب آشامیدنی را تا حدود ۶۰ درصد کاهش میدهد و نوعی انرژی زمینگرمایی در آن مورد استفاده قرار خواهد گرفت که هنوز توضیحی درباره آن داده نشده است.
گروه معماری زاها حدید هنوز در مورد زمان تکمیل این پروژه اطلاعیهای نداده است، چراکه در شرایط فعلی درگیر پیوستن به سایر پروژههای رایج از جمله آسمانخراش مؤسسه فناوری مالی شنژن و ایستگاهی برای سیستم حملونقل بدون راننده عربستان سعودی است.
محلهها با روشهای مختلف به مدیریت کارآمد شهر کمک میکنند. آنها امکان اجرای آزمایشی سیاستها و رویکردهای نوین شهری را در مقیاسی کوچکتر فراهم میکنند که نتیجه آن ارزیابی سریعتر و کمهزینهتر نتایج در مقایسه با اجرای طرحها در سطح کل شهر است. با تعیین محدوده مشخص برای هر محله، ساختارهای مدیریتی کارآمدتری شکل میگیرد که میتواند بهطور مؤثر، راهبردهای جدید را بهویژه در زمینه دستیابی به اهداف پایداری همچون توسعه بدون کربن، مورد نظارت و ارزیابی قرار دهد.
تشویق حس استقلال و مسئولیتپذیری در میان ساکنان، از ارکان اصلی مدیریت محلهای است. این امر از طریق مشارکت فعال جوامع محلی در فرایندهای تصمیمگیری و پذیرش مسئولیت در قبال محیط زندگی محقق میشود. نظامهای مدیریت محله با هماهنگسازی ذینفعان مختلف، از جمله ساکنان، کسبوکارها و سازمانهای محلی، زمینه را برای همکاری در راستای اهداف مشترک فراهم میآورند. مشارکت ساکنان، شناسایی دقیقتر نیازها و ارائه راهکارهای متناسب برای بهبود کیفیت زندگی را تسهیل میکند.

برنامهریزی محلهای پایدار بر رشد شهری متراکم و به حداقل رساندن گسترش بیرویه شهر تأکید دارد. این رویکرد، علاوه بر حفظ زمین، شیوههای تردد پایدار همچون پیادهروی و استفاده از وسایل حملونقل غیرموتوری را ترویج میدهد و موجب کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و در نتیجه کاهش میزان آلایندگی میشود. ادغام خدمات ضروری همچون فروشگاههای مواد غذایی، مراکز بهداشتی و امکانات تفریحی در محلهها، امکان دسترسی آسان ساکنان به نیازهای روزمره را فراهم و از پایداری محیط زیست و سرزندگی جامعه حمایت میکند.
نند.

حکمرانی محلی و آزمون سیاستها در راستای توسعه پایدار
حکمرانی محلی، بستری مناسب برای آزمودن سیاستها و ایدههای نوین در زمینه توسعه پایدار شهری فراهم میکند. این راهکار، دولتهای محلی را قادر میسازد تا نقش مدیریتی را در اجرای راهبردهای توسعه پایدار شهری ایفا کنند. توانمندسازی به آنها اجازه میدهد تا چهارچوبهای جهانی همچون اهداف توسعه پایدار سازمان ملل را با شرایط خاص خود تطبیق و سیاستگذاریهای مرتبطتر و مؤثرتری را انجام دهند.
شهرداریها و دولتهای محلی میتوانند با بومیسازی اهداف توسعه پایدار، این اهداف را با نیازها و اولویتهای محلی خود سازگار کنند. این فرایند مستلزم تعامل با ذینفعان جامعه برای اطمینان از همسویی سیاستها با نیازهای مردم و در نتیجه، افزایش حمایت و مشارکت عمومی در طرحهای شهری است.
مشارکت و توانمندسازی جامعه
مشارکت جوامع محلی در فرایند برنامهریزی شهری تضمین میکند که تصمیمگیریها بر مبنای نیازهای همه افراد انجام شود. برنامهریزان میتوانند با مشارکت دادن ساکنان محلی، طیف گستردهای از دیدگاهها و نیازها را جمعآوری کنند که منجر به تصمیمگیریهای فراگیرتر میشود. این رویکرد نهتنها حس تعلق در میان اعضای جامعه را تقویت میکند، بلکه به ایجاد فضاهای شهری کمک میکند که بهطور واقعی منعکسکننده منافع جمعی مردم باشد.
از سوی دیگر، مشارکت جوامع در فرایند برنامهریزی، شفافیت برنامهها را افزایش میدهد که عاملی ضروری برای ایجاد اعتماد بین ساکنان و مقامات محلی است. هنگامی که اعضای جامعه بازخورد خود را مورد توجه و اجرا میبینند، اعتماد آنها به فرایند تصمیمگیری افزایش مییابد. این اعتماد، مشارکت و همکاری مستمر را تشویق میکند که برای موفقیت بلندمدت توسعه شهری بسیار مهم است.
همکاری بین بخشی
همکاری بین بخشی کلید حل چالشهای پیچیده شهری و ترویج توسعه پایدار است. این رویکرد شامل همکاری ذینفعان مختلف، از جمله دولتهای محلی، جامعه مدنی، بخش خصوصی و مؤسسات دانشگاهی برای دستیابی به اهداف مشترک است. بیشتر مواقع مسائل شهری همچون تغییرات آبوهوایی، کمبود مسکن و نابرابری اجتماعی، چندوجهی هستند و شهرداریها نمیتوانند به تنهایی آنها را حل کنند. همکاری بین ذینفعان مختلف محلی، رویکردی جامع را ممکن میسازد که دیدگاهها و تخصصهای مختلف را برای توسعه راهحلهای نوآورانه ادغام میکند.
مشارکتهای بین بخشی، امکان اشتراک منابع در بخشهای مختلف را فراهم میکند که به استفاده کارآمدتر از منابع مالی، انسانی و فنی منجر میشود. با تجمیع منابع، ذینفعان میتوانند پروژههای بزرگتری را انجام دهند که مدیریت مستقل آنها برای یک نهاد واحد امکانپذیر نیست. تلاشهای مشترک به ایجاد اعتماد بین ذینفعان از طریق ترویج ارتباطات باز و درک متقابل کمک میکند.
مانند.

نوآوری در ارائه خدمات شهری
نوآوری در نحوه ارائه خدمات شهری، با افزایش کارایی، پاسخگویی و پایداری، در حال دگرگونسازی محیطهای شهری است. شهرهای امروزه در حال افزایش استفاده از فناوریهای هوشمند برای بهبود ارائه خدمات خود در سطح محلی هستند. برای مثال، پیادهسازی راهکارهای اینترنت اشیا در محلههای کوچک شهری امکان جمعآوری و نظارت بر دادههای لحظهای را در خدمات مختلف فراهم میکند. در کاوناس لیتوانی، کنتورهای هوشمند برای ردیابی میزان مصرف آب، گاز و برق در زمان واقعی نصب شدهاند که منجر به بهبود دقت صورتحساب و نگهداری بر پایه پیشگیری شده است.
نوآوریهای خدمات شهری بهطور فزایندهای مشارکت جامعه را در اولویت قرار میدهند و ساکنان محلی را در طراحی و اجرای خدمات سهیم میکنند. برای مثال، طرحهایی که با استفاده از پلتفرمهای موبایلی، متخصصان و صنعتگران را به فرصتهای شغلی مرتبط میکنند، ضمن پر کردن شکافهای موجود در خدمات محلی، به توانمندسازی کارآفرینان بومی نیز کمک میکنند.

مقابله با چالشهای شهری
مقابله با چالشهای شهری نیازمند رویکردی چندوجهی در سطح محلات است که راهکارهای نوآورانه، مشارکت جامعه و برنامهریزی استراتژیک را در بر میگیرد. مناطق شهری اغلب با سطوح بالای آلودگی هوا دستوپنجه نرم میکنند که بهطور عمده حاصل از تردد وسایل نقلیه و فعالیتهای صنعتی است که میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی برای ساکنان شود. تشویق به استفاده از حملونقل عمومی به جای وسایل نقلیه شخصی از طریق کمپینهای آگاهی محلی میتواند بهطور قابلتوجهی انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد.
شهرهایی همچون لندن، برای کاهش استفاده از خودرو در مراکز شهر، عوارض تراکم را در محلات اجرا کردهاند که منجر به بهبود کیفیت هوا شده است. افزایش فضاهای سبز نیز میتواند به بهبود کیفیت هوا کمک کند و فرصتهای تفریحی را برای ساکنان فراهم کند. طرحهایی همچون پروژههای سبزسازی محلهها و باغهای اجتماعی میتواند به این هدف کمک کند.
یکند.

ترافیک همواره منجر به طولانیتر شدن زمان رفتوآمد، افزایش مصرف سوخت و افزایش انتشار گازهای گلخانهای میشود. استفاده از فناوریهای شهر هوشمند، همچون سامانههای نظارت بر ترافیک در لحظه در محلهها و به صورت جزیهای میتواند جریان ترافیک را بهینه کند و تراکم را کاهش دهد. بهعنوان مثال، چراغهای راهنمایی که با وسایل نقلیه ارتباط برقرار میکنند، میتوانند زمانبندی را بر اساس شرایط لحظهای تنظیم کنند. توسعه زیرساختهای دوچرخهسواری و پیادهروی نیز میتواند شیوههای حملونقل جایگزین را ترویج و وابستگی به خودروها را کاهش دهد. شهرهایی همچون بریستول، بارسلونا، کپنهاگ و آمستردام بر مسیرهای دوچرخهسواری سرمایهگذاری کردهاند تا از این ابتکار حمایت کنند.
افزایش تراکم جمعیت، فشار قابلتوجهی بر منابع شهری همچون آب، انرژی و سامانههای مدیریت پسماند وارد میکند. اجرای تکنیکهای کشاورزی عمودی در محلههایی که فضای کافی دارند، میتواند تولید مواد غذایی را در فضاهای محدود شهری به حداکثر برساند در حالی که از آب بهطور کارآمدتری استفاده میکند. این روش ضمن به حداقل رساندن استفاده از زمین، به امنیت غذایی رسیدگی میکند. استفاده از تجزیه و تحلیل ابرداده میتواند به برنامهریزان شهری کمک کند تا نیازهای منابع را شناسایی و ارائه خدمات را در بخشهای مختلف بهینه کنند و کارایی کلی سیستمها را بهبود بخشند.

مناطق شهری بهویژه در برابر اثرات تغییرات آبوهوایی از جمله سیل، موج گرما و رویدادهای شدید آبوهوایی آسیبپذیر هستند. اجرای راهحلهای مبتنی بر طبیعت همچون بامهای سبز، سنگفرشهای نفوذپذیر و جنگلهای شهری میتواند انعطافپذیری در برابر تأثیرات آبوهوایی را افزایش دهد و در عین حال تنوع زیستی را بهبود ببخشد. گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر و ترویج ساختمانهای کممصرف میتواند بهطور قابلتوجهی ردپای کربن یک شهر را کاهش و انعطافپذیری در برابر تغییرات آبوهوایی را افزایش دهد.
همهگیری کووید ۱۹ که پنج سال پیش آغاز شد، خسارات جانی و اقتصادی فراوانی به جای گذاشت و سبک زندگی بسیاری افراد را دستخوش تغییر کرد، اما در دل این بحران جهانی، جرقههایی از امید نیز نمایان شد. شهرهایی که روزگاری در سایه ترافیک و آلودگی نفس میکشیدند، فرصتی یافتند تا رویکردی نوین در توسعه شهری بهکار گیرند.
سرمایهگذاریها در حوزه تردد پاک و هوشمند افزایش پیدا کرد و استارتآپها با ایدههای خلاقانه خود، نویدبخش آیندهای سبزتر و کارآمدتر شدند، از سوی دیگر، فضاهای عمومی جان تازهای گرفتند و با طراحیهای نوآورانه، به محلی امن و دلنشین برای تعاملات اجتماعی و فعالیتهای ورزشی تبدیل شدند. کووید ۱۹ زنگ هشداری برای بازنگری در الگوهای زندگی شهری بود که به تغییر نگرشها و اولویتبندی سلامت و زیستپذیری در برنامهریزیهای شهری منجر شد.

سرمایهگذاری در استارتآپهای حوزه تردد شهری نقش برجستهای در شکلدهی به شهرها داشت. سازمانهایی همچون حملونقل شهری ایآیتی با درک این واقعیت که دوران پساکرونا نیازمند راهکارهای نوآورانه در زمینه حملونقل است، با طراحی و اجرای برنامههای شتابدهنده ویژه، به حمایت از کسبوکارهای نوپایی پرداختند که ایدههایی پایدار و هدفمند برای بهبود زندگی شهری داشتند.
برنامه شتابدهنده حملونقل شهری ایآیتی نسخه ویژه کووید ۱۹ که در ژوئیه ۲۰۲۰ آغاز به کار کرد، بستری را برای شکوفایی ۲۳ استارتآپ اروپایی فراهم آورد؛ استارتآپهایی که هر یک بهنوبه خود، در تلاش هستند تا با ارائه راهکارهای خلاقانه، گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بردارند.
بهعنوان مثال، شرکت سوئدی ایلانرود با تمرکز بر توسعه سیستمهای شارژ هوشمند برای بزرگراهها، رؤیای شارژ خودروهای الکتریکی حین حرکت را به واقعیت نزدیکتر میکند. این فناوری با سرمایهگذاری دولت فرانسه، بهزودی در یکی از بزرگراههای اطراف پاریس به بهرهبرداری خواهد رسید و میتواند تحولی اساسی در صنعت خودروهای برقی ایجاد کند.

پلتفرم «جابهجایی بهعنوان یک سرویس» شرکت میپ اسپانیا نیز با هدف سادهسازی سفرهای شهری، تلاش میکند تا گزینههای مختلف حملونقل را در یک سیستم واحد و کاربرپسند ادغام کند. این شرکت با همکاری اپراتورهای حملونقل و مقامات دولتی، خدمات متمرکزی را ارائه میدهد که هدف آن، تبدیل حملونقل پایدار به سادهترین و در دسترسترین گزینه برای کاربران است.
استارتآپ راهکارهای تردد نمی، با بهرهگیری از هوش مصنوعی، به دنبال بهبود کارایی و دسترسی به حملونقل عمومی در مناطق حومهای و روستایی اسپانیا است. این شرکت در اوایل سال ۲۰۲۵، پنجمین سالگرد خود را با امضای قرارداد یازدهمین سرویس حملونقل بر پایه تقاضا جشن گرفت. نمی با ارائه یک راهکار نرمافزاری، حملونقل عمومی را در مناطق کمجمعیت امکانپذیر میکند. تمرکز این شرکت بر دسترسی به خدمات حملونقل عمومی کارآمد در موارد کمتقاضا است که شامل مناطق کمجمعیت حومهای و روستایی با دسترسی محدود یا بدون دسترسی به حملونقل عمومی، همچنین ساعات کمبار در مناطق شهری میشود. نمی با ارائه خدمات حملونقل بر اساس تقاضا، به ساکنان این مناطق کمک میکند تا بدون نیاز به خودروی شخصی، به آسانی به امکانات و خدمات شهری دسترسی داشته باشند.

شرکت رادار شهری، با ارائه دادهها و تحلیلهای دقیق، به برنامهریزان شهری کمک میکند تا تصمیمات بهتری در زمینه تدارکات و حملونقل شهری اتخاذ کنند. این شرکت با اجرای آزمایشی راهکار خود در شهر بارسلونا، نشان داده است که چگونه میتوان با استفاده از دادههای هوشمند، به بهبود جریان ترافیک و کاهش ازدحام در معابر شهری کمک کرد.
رشد سرمایهگذاری در استارتآپهای حوزه حملونقل شهری، نشاندهنده اهمیت این بخش در دوران پس از همهگیری است. بر اساس گزارشهای موجود، سرمایهگذاری در این حوزه در اروپا، از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱، بیش از دو برابر شده و به بیش از ۱۴ میلیارد دلار رسیده است. این سرمایهگذاریها که حتی با کاهش اثرات همهگیری نیز همچنان بالاتر از سطح قبل از بحران قرار دارند، به استارتآپها کمک میکنند تا به نوآوری، ایجاد و پیادهسازی راهکارهای جدید برای چالشهای شهری ادامه دهند.

علاوه بر سرمایهگذاری در استارتآپها، پروژههای نوآورانهای نیز در این دوران به اجرا درآمده است که هدف آنها، بهبود کیفیت زندگی در شهرها و ایجاد فضاهای عمومی ایمنتر و جذابتر بوده است. یکی از این پروژهها، فرنیش نام دارد که با حمایت سازمان حملونقل شهری ایآیتی به طراحی مجدد فضاهای شهری بهصورت موقت پرداخته است.
پروژه فرنیش با اجرای سه دوره مختلف، منجر به تولید ۱۲ نمونه اولیه از مبلمان شهری شد که بهسرعت قابل نصب و جابهجایی هستند. این مبلمان علاوه بر ایجاد فضاهای عمومی زیباتر و کاربردیتر، به شهرها این امکان را میدهند که با کمترین هزینه، تغییرات مختلف را در طراحی شهری آزمایش کنند. از آنجایی که طرحهای فرنیش بهصورت متنباز منتشر شدهاند، شهرهای دیگر نیز میتوانند از آنها الهام بگیرند و با توجه به نیازهای خود، فضاهای شهری خود را بهبود ببخشند.

همهگیری کووید ۱۹، علاوه بر ایجاد تغییرات فیزیکی در شهرها، ضرورت توجه به سلامت عمومی را نیز بیش از پیش آشکار کرد. به همین دلیل، سازمان حملونقل شهری ایآیتی و مؤسسه بهداشت جهانی بارسلونا با همکاری یکدیگر، یک برنامه آموزشی را برای تجهیز متخصصان به دانش و مهارتهای لازم در زمینه ادغام دیدگاههای بهداشت عمومی در طراحی و برنامهریزی شهری طراحی کردهاند.
دوره «مقدمهای بر سلامت شهری» که به دانشجویان دکتری ارائه میشود، به بررسی ارتباط بین برنامهریزی شهری و سلامت عمومی میپردازد. در این دوره، دانشجویان با مفاهیم کلیدی در زمینه سلامت شهری همچون تأثیر محیطهای شهری بر سلامت و بهزیستی آشنا میشوند و مهارتهای لازم برای طراحی شهرهای سالمتر و پایدارتر را کسب میکنند.
علاوهبر این سازمان حملونقل شهری ایآیتی مدرسه تابستانی «تردد شهری و سالمندی سالم: نوآوریهایی برای آیندهای پایدار» را در تابستان ۲۰۲۵ برگزار خواهد کرد. این مدرسه تابستانی، به بررسی ارتباط سالمندی، تردد و نوآوری میپردازد و شرکتکنندگان را با راهکارهای جدید برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان در شهرها آشنا میکند.
این برنامههای آموزشی، نقش حیاتی سلامت را در برنامهریزی حملونقل شهری برجسته میکنند و به شکاف دانشی پاسخ میدهند که در روزهای اولیه همهگیری آشکار شد. این برنامهها با گرد هم آوردن دانشجویان از زمینههای مختلف، بر راهحلهای بینرشتهای تأکید میکنند و همکاری بین بخشهای بهداشت عمومی، معماری و حملونقل را تقویت میکنند.
در مجموع، همهگیری کووید ۱۹، با تمام مشکلات و چالشهایی که به همراه داشت، محرکی برای ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در شهرها بود. سرمایهگذاری در استارتآپهای حوزه حملونقل شهری، اجرای پروژههای نوآورانه و توسعه برنامههای آموزشی در زمینه سلامت شهری، همه نشاندهنده این است که شهرها در حال تبدیل شدن به مکانهایی سالمتر، زیستپذیرتر و پایدارتر هستند. میراث کووید ۱۹ در شهرها، فراتر از یک بحران، فرصتی برای بازنگری در نحوه زندگی و ساختار شهرها بوده است که میتواند به بهبود کیفیت زندگی برای همه شهروندان منجر شود.
نمای هر ساختمان، فراتر از پوسته بیرونی، در واقع تابلویی است که نهتنها زیبایی بنا را به رخ میکشد، بلکه جوهر و هویت درونی آن را منعکس میکند. طیف گستردهای از نماها در دنیای معماری وجود دارد، از جمله پوششهای تزئینی که برای محافظت از ساختمانها و افزودن ارزش هنری به آنها طراحی شدهاند. این عناصر، کارایی و جذابیت بصری را به شکلی هنرمندانه در هم میآمیزند و نقشی کلیدی در تعیین هویت معماری و بهرهوری انرژی ساختمانهای مسکونی، تجاری و صنعتی ایفا میکنند.
صنعت جهانی پوششها و پرداختهای نمای بیرونی، در حال تجربه رشد قابلتوجهی است که بهطور عمده ناشی از افزایش فعالیتهای ساختوساز به موازات گسترش شهرنشینی و توسعه، شتاب گرفتن پروژههای بازسازی و نوسازی، تمایل فزاینده به استفاده از مصالح و روشهای ساختوساز پایدار و کممصرف و افزایش تقاضا برای نماهای بادوام، زیبا و چشمنواز است.

گسترش شهرنشینی و توسعه زیرساختها منجر به افزایش فعالیتهای ساختمانی شده است و به تبع آن، تقاضا برای پوششهای نمای ساختمان نیز افزایش یافته است، از سوی دیگر، استفاده روزافزون از مصالح و روشهای ساختوساز پایدار و کممصرف موجب شده است نماهایی که دارای ویژگیهای پایداری همچون عایق حرارتی بالا، استفاده از مواد بازیافتی و کاهش آلودگی هستند، بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
بر اساس پیشبینیها، صنعت نمای ساختمانی در بازه زمانی ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۰، رشدی حدود ۹ درصد را تجربه خواهد کرد که نشاندهنده اهمیت روزافزون نمای ساختمان در صنعت ساختوساز و توجه به جنبههای مختلف آن از جمله زیبایی، عملکرد و پایداری است.

روندهای کلیدی در صنعت نما
امروزه نوآوریها، دوام و کارایی نمای ساختمانها را ارتقا دادهاند و مزایایی همچون افزایش طول عمر، محافظت بیشتر در برابر شرایط جوی و حتی خاصیت خودتمیزشوندگی را به ارمغان آوردهاند. این پیشرفتها بهویژه در مناطق با شرایط آبوهوایی نامساعد که دوام و محافظت بلندمدت اهمیت ویژهای دارد، بسیار ارزشمند هستند.
گرایش به استفاده از مصالح پایدار و سازگار با محیط زیست در پوششهای نما، رو به رشد است. محصولاتی که ترکیبات آلی فرار کمتری دارند، عایق حرارتی بهتری ارائه میدهند، ردپای کربنی آنها به حداقل رسیده است یا از مواد بازیافتی و زیستی ساخته شدهاند، با استقبال بیشتری روبهرو میشوند. این روند ناشی از سختگیرانهتر شدن مقررات زیستمحیطی، افزایش آگاهی از اهمیت بهرهوری انرژی و ترجیح مصرفکنندگان برای استفاده از راهکارهای ساختمانی سبز و پایدار است.
مصرفکنندگان تمایل فزایندهای به استفاده از نماهای منحصربهفرد و شخصیسازیشده دارند که بازتاب سلیقه و سبک فردی آنها باشد. این موضوع شامل طیف گستردهای از رنگها، بافتها و تکنیکهای اجرایی است که امکان خلق نماهایی خلاقانه و متمایز را فراهم میسازد. تمرکز بر زیباییشناسی بهویژه در بخش مسکنهای لوکس که صاحبان ملک به دنبال ترکیب کارایی بالا با آخرین ترندهای طراحی هستند، بسیار پررنگ است.

معماران، مشاوران و طراحان، بازیگران کلیدی در صنعت پرداخت نما هستند. تصمیمات آنها بر اساس تمایل به خلق طرحهای نوآورانه و چشمنوازی است که بدون خدشهدار کردن کیفیت، جلوهای متمایز داشته باشند. فرایند انتخاب نما، ترکیبی از ملاحظات خلاقانه و فنی، با تأکید ویژه بر طراحی خلاقانه و زیباییشناسی است.
طراحان و معماران همواره در پی ایدههای خلاقانه و نوآورانه هستند تا پروژههایی منحصربهفرد خلق کنند. آنها تلاش میکنند از آخرین طرحها، پرداختها و بافتهای نما الهام بگیرند و بهدنبال گزینههایی تازه و پیشرو میگردند که تخیلشان را به واقعیت تبدیل کند.

شرکت تراکو با درک این نیاز به نوآوری، کمپین «دنیای خود را طراحی کنید» را راهاندازی کرده است و تلاش میکند پلی میان طراحی، زیباییشناسی و کارایی ایجاد کند. تراکو مجموعه «الهام از هماهنگی» را بهعنوان بخشی از این کمپین، معرفی کرده که مجموعهای از بهترین بافتها و پرداختها است که با دقت و با الهام از روندهای معماری و رنگ در سطح جهانی طراحی شدهاند. هدف از طراحی این مجموعه، ایجاد نماهایی متعادل و جذاب است که بر اساس آخرین ترندهای معماری شکل گرفتهاند. این مجموعه شامل ۲۵ پرداخت انتخابشده در چهار دسته رنگی است که از رنگهای خنثای مینیمالیستی، طبیعی و جلوههای منحصربهفرد الهام گرفته شدهاند.
نماهای بیرونی شرکت تراکو در طول بیش از چهار دهه فعالیت خود، همواره بهدلیل کیفیت و کارایی بالا مورد تحسین قرار گرفتهاند. این محصولات ایرلندی بهطور مداوم ارتقا مییابند و تحت آزمایشهای دقیق قرار میگیرند تا با استانداردهای بینالمللی مطابقت داشته باشند.

با توجه به اهمیت روزافزون پایداری و نوآوری، صنعت پرداخت نمای بیرونی در آستانه تعریف دوباره معماری مدرن قرار دارد. ادغام زیباییشناسی و کارایی، نماها را به نمادهایی از خلاقیت و پیشرفت تبدیل میکند که فراتر از پوستههای بیرونی ساختمان عمل خواهند کرد و آینده طراحی شهری را رقم میزنند.
بر اساس تجزیهوتحلیل شرکت فناوری کیفیت هوای سوئیس IQAir، تنها هفت کشور سال گذشته دستورالعملهای سازمان جهانی بهداشت را برای ذرات سمی ریز موسوم به PM2.5 رعایت کردهاند و بهطور تقریبی همه کشورهای روی زمین هوای کثیفتری نسبت به توصیه پزشکان برای تنفس دارند. استرالیا، نیوزیلند، استونی، گرینلند و بعضی از کشورهای جزیرهای کوچک، از جمله معدود کشورهایی بودند که میانگین سالانه آنها بیش از پنج میکروگرم PM2.5 در متر مکعب نبود.
آلودهترین کشورها چاد، بنگلادش، پاکستان، جمهوری دموکراتیک کنگو و هند بودهاند که طبق این گزارش سطوح PM2.5 در آنها حداقل ۱۰ برابر بیشتر از حد مجاز در سال ۲۰۲۴ بوده است (این عدد در چاد ۱۸ برابر بیشتر از سطح توصیهشده است.)
محققان برای ایجاد این رتبهبندی، میانگین دادههای بلادرنگ آلودگی هوا در سطح زمین را در طول سال تقویمی اندازهگیری و محاسبه کردند. حدود یکسوم از واحدها توسط دولتها و دوسوم توسط سازمانهای غیرانتفاعی، مدارس و دانشگاهها و شهروندان خصوصی با حسگرها اداره میشد.
پزشکان معتقدند هیچ سطح ایمنی برای PM2.5 وجود ندارد، زیرا این ذرات بهحدی ریز هستند که وارد جریان خون میشوند و به اندامهای داخلی بدن آسیب میرساند، اما تخمین زدهاند که با پیروی از دستورالعملهای آنها میتوان سالانه جان میلیونها نفر را نجات داد، چراکه هوای کثیف بعد از فشار خون بالا دومین عامل مرگومیر در جهان است. آلودگی هوا فوری نمیکشد و شاید دو تا سه دهه طول بکشد تا اثرات آن بر سلامتی دیده شود، (مگر اینکه بسیار شدید باشد)، به همین دلیل عموم مردم توجه چندانی به آن ندارند.

گزارش سالانه IQAir بعضی از زمینههای پیشرفت این مشکل را برجسته کرده و نشان داده است که سهم شهرهایی که استانداردهای PM2.5 را رعایت میکنند از ۹ درصد در سال ۲۰۲۳ به ۱۷ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش داشته است، همچنین آلودگی هوا در هند که ۶ از ۱۰ شهر فهرست کثیفترین شهرهای جهان را در خود جای داده است، بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ به میزان ۷ درصد کاهش پیدا کرده و کیفیت هوای چین نیز بهبود داشته است. کیفیت هوای پکن در حال حاضر مشابه سارایوو، پایتخت بوسنیوهرزگوین است که برای دومین سال متوالی بهعنوان آلودهترین شهر اروپا معرفی شد، بااینحال نتایج بهدستآمده حقایق وحشتناکی را در مورد آلودگی هوا در سطح جهان برجسته میکند و تفاوتهای چشمگیری حتی در یکی از پاکترین قارهها نیز دیده میشود. برای مثال شهروندان کشورهای اروپای شرقی و کشورهای بالکان غیر اتحادیه اروپا آلودهترین هوای اروپا را تنفس میکنند و تفاوت ۲۰ برابری در سطح PM2.5 بین شهرهای آلوده و کمآلوده وجود دارد. حل آنکه دولتها میتوانند با سیاستهایی همچون تأمین مالی پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و حملونقل عمومی، ایجاد زیرساخت برای تشویق پیادهروی و دوچرخهسواری و منع مردم از سوزاندن ضایعات مزارع، هوای خود را پاک کنند.
پایش کیفیت هوا در بخشهایی از آفریقا و غرب آسیا بدتر است که چندین کشور از تجزیهوتحلیلها حذف شدند. کشورهای فقیر هوای کثیفتری نسبت به کشورهای ثروتمند دارند، اما در بیشتر موارد فاقد ایستگاههای اندازهگیری برای اطلاعرسانی به شهروندان یا ایجاد تغییر در سیاستهای خود هستند.

گزارش مشترک KPMG (بزرگترین شرکتهای خدماتی و سرویس دهنده در جهان) و کنفدراسیون استخدام و اشتغال (REC) نشان میدهد که شرکتها به دلیل چشمانداز اقتصادی ضعیف و افزایش هزینههای حقوق و دستمزد، برنامههای استخدامی خود را متوقف یا کند کردهاند. این گزارش که با نظرسنجی از حدود ۴۰۰ شرکت مشاورهای استخدام تهیه شده است، نشان میدهد که کاهش فرصتهای شغلی دائمی با سرعت بیشتری نسبت به مشاغل موقت ادامه دارد.
تعداد انتصابهای دائمی برای بیستونهمین ماه متوالی کاهش یافته است، اما این کاهش در ماه فوریه کمترین میزان از اکتبر گذشته بوده است. بیشترین کاهش فرصتهای شغلی دائمی در بخشهای اداری، اجرایی_حرفهای و خردهفروشی مشاهده شده است. مشاغل موقت نیز در بخشهای اجرایی_حرفهای، خردهفروشی و فناوری اطلاعات کاهش چشمگیری داشتهاند، اما کاهش در مشاغل یدی کمتر بوده است.
با وجود کاهش فرصتها، افزایش تعداد افراد جویای کار باعث کاهش فشار بر حقوقها شده است. در نتیجه، حقوق اولیه با کمترین سرعت طی چهار سال گذشته افزایش یافته و کمتر از میانگین بوده است. رشد حقوق در مشاغل موقت نیز ناچیز باقی مانده است.
بر اساس دادههای جدید اداره آمار ملی بریتانیا (ONS)، نرخ بیکاری در سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۴ برابر با ۴.۴ درصد بوده است. با این حال، پیشبینی میشود بهدلیل افزایش سهم بیمه ملی کارفرمایان و رشد ۶.۷ درصدی حداقل دستمزد، تعداد اخراجها بیشتر شود.
در گزارشی جداگانه نشان داده شد که شاخص فضای کسبوکار به پایینترین سطح خود از زمان بحران مالی جهانی رسیده است. این گزارش حاکی است که تورم مداوم، ضعف اعتماد کسبوکارها و فعالیت اقتصادی کمرنگ باعث ادامه روند نزولی در سال ۲۰۲۵ خواهد شد. اگرچه بانک انگلستان نرخ بهره کلیدی را در ماه فوریه به ۴.۵ درصد کاهش داد تا رشد اقتصادی را تحریک کند، اما کارشناسان هشدار دادهاند که تأثیر کامل این کاهش ممکن است تا ۱۸ ماه طول بکشد.
رشد روزافزون جمعیت شهری و افزایش تولید پسماند، مدیریت کارآمد پسماند را به یک ضرورت حیاتی برای حفظ محیط زیست، ارتقای سلامت عمومی و بهبود کیفیت زندگی در شهرها تبدیل کرده است. شهرهای پیشتاز در سراسر جهان با درک این ضرورت، رویکردهای نوآورانه و سیاستهای جامعی را برای مقابله با چالشهای ناشی از پسماند به کار گرفتهاند.
محیطهای شهری بهدلیل تمرکز جمعیت و فعالیتهای اقتصادی، با چالشهای منحصربهفردی در زمینه مدیریت پسماند روبهرو هستند. مدیریت نادرست پسماند میتواند منجر به مشکلات جدی مانند آلودگی هوا و آب، انتشار گازهای گلخانهای، شیوع بیماریها و کاهش کیفیت زندگی شود. در مقابل، مدیریت کارآمد پسماند میتواند مزایای متعددی از جمله حفاظت از منابع طبیعی، کاهش هزینهها، ایجاد فرصتهای شغلی و بهبود سلامت عمومی را به همراه داشته باشد.

سیاستهای کلیدی مدیریت پسماند در شهرهای پیشتاز
سیاستهای مدیریت پسماند، نیروی محرکهای هستند که نحوه مدیریت، نگهداری و دفع پسماند توسط افراد، مشاغل و دولتها را در یک منطقه معین تعیین میکنند. این سیاستها میتوانند تحت تأثیر عوامل گوناگونی مانند ویژگیهای منطقهای، استانداردهای زیستمحیطی و قوانین دولتی تدوین شوند. همه سیاستهای مدیریت پسماند از نظر قانونی الزامآور نیستند؛ بعضی از آنها فقط بهمنظور اطلاعرسانی در مورد بهترین روشها و تشویق حس مسئولیتپذیری جمعی در مورد مدیریت پسماند در یک جامعه تدوین شوند. با این حال، مقرراتی وجود دارند که بهعنوان یک مبنای قانونی برای هر سیاست مدیریت پسماند عمل میکنند.
اجرای مقررات مدیریت پسماند بر عهده سازمانهای دولتی است که مسئولیت تعیین دستورالعملها در راستای حفظ مواد مصرفی، به حداقل رساندن ضایعات و ارتقای بهرهوری منابع را بر عهده دارند. هدف این سازمانها، حرکت به سمت یک اقتصاد دایرهای پسماند است؛ به این معنی که ضایعات با حداکثر کارایی بازیافت میشوند تا میزان مواد جدید موردنیاز برای حفظ سبک زندگی کاهش پیدا کند. این رویکرد در راستای برنامههای بلندمدت محیط زیستی است که به دنبال رسیدگی به بسیاری از جنبههای تغییرات آبوهوایی هستند.

شهرهای پیشرو در مدیریت موفق پسماند مقرراتی برای مشاغل وضع کردهاند که بر اساس آن، کارفرمایان ملزم به رعایت سه اصل زیر هستند:
به حداقل رساندن ضایعات
پیروی از سه اصل کاهش، استفاده مجدد و بازیافت
مرتبسازی و ذخیره ضایعات بهصورت ایمن و مطمئن؛ بهعنوان مثال با استفاده از سطلهای زباله تجاری قفلدار

در محیطهای روستایی، اقدامات مدیریت پسماند بهطور معمول شامل روشهای فردی با تمرکز بر هر فرد است، چراکه مناطق روستایی با کمبود زیرساخت برای مرتبسازی، نگهداری، جمعآوری و بازیافت منابع دستوپنجه نرم میکنند و دستیابی به یک اقتصاد دایرهای پسماند بدون تلاشهای فردی دشوارتر میشود. بنابراین، تأثیرات کوچکتر را میتوان از طریق مواردی مانند سطلهای کمپوست، آداب صحیح بازیافت و بردن پلاستیکهای قابلاستفاده به مراکز جمعآوری سوپرمارکت در صورت امکان ایجاد کرد.
شهرها بهدلیل تمرکز بالای تولید پسماند و نزدیکی شهروندان به تأسیسات مدیریت پسماند بهویژه در مقایسه با مناطق روستایی وسیع و کمجمعیت، با چالشهای ویژهای روبهرو هستند. دلیل اصلی این امر، تراکم بالای جمعیت است که باعث میشود تولید زباله بیشتر و در صورت مدیریت نادرست، تأثیر بیشتری بر محیط و زندگی افراد داشته باشد. این امر، استراتژیهای جامع مدیریت پسماند، دسترسی آسان به این تأسیسات و آگاهیبخشی در مورد ابتکارات بازیافت را در مناطق شهری به مراتب مهمتر و مؤثرتر میکند.

سیاستهای مدیریت پسماند در شهرها باید تمام منابع تولید زباله را در بر گیرند که به معنای در نظر گرفتن منشأ پسماند، نوع آن و بهترین روشهای مدیریت برای به حداکثر رساندن کارایی بازیافت است. تنظیمات شهری بهطور معمول از سیستمهای جمعآوری و تفکیک متمرکز برخوردار هستند که گامی مثبت در جهت مدیریت بهتر پسماند محسوب میشود و همواره فضایی برای بهبود و ارتقای این سیستمها وجود دارد.
شهرهای پیشرو در مدیریت پسماند
سانفرانسیسکو بهدلیل هدف بلندپروازانهاش برای رسیدن به زباله صفر شهرت دارد. این شهر برای کاهش ۹۰ درصدی میزان زبالههایی که به محلهای دفن فرستاده میشوند، برنامههای گستردهای را در زمینه کاهش تولید زباله، بازیافت و کمپوست اجرا کرده است. سانفرانسیسکو در زمینه آموزش عمومی و تشویق شهروندان به مشارکت در برنامههای مدیریت پسماند نیز بسیار فعال است. سیاستهایی مانند تفکیک اجباری زباله از مبدأ و ممنوعیت استفاده از کیسههای پلاستیکی یکبار مصرف، از جمله اقدامات کلیدی این شهر به شمار میرود.

کپنهاگ یکی از شهرهای پیشرو در زمینه استفاده از فناوریهای تبدیل زباله به انرژی است. این شهر با سرمایهگذاری در زیرساختهای پیشرفته بازیافت و تبدیل زباله به انرژی، توانسته است میزان زبالههای ارسالی به محلهای دفن را به حداقل برساند. کپنهاگ همچنین به ترویج اقتصاد دایرهای و استفاده مجدد از مواد بازیافتی اهمیت زیادی میدهد.
دانمارک به اهداف بازیافتی اتحادیه اروپا متعهد است و هدف دارد حداقل ۵۵٪ از زبالههای شهری را تا سال ۲۰۲۵ بازیافت کند و این نرخ را در سالهای آینده افزایش دهد. این کشور همچنین قصد دارد مسئولیت تولیدکننده گسترشیافته (EPR) را برای بستهبندیها معرفی کند که تولیدکنندگان را به خاطر هزینههای مرتبط با بازیافت مواد بستهبندی مسئول میسازد.
کپنهاگ از حسگرهای نوری که در سطلهای زباله نصب شدهاند، برای نظارت بر حجم زباله و بهینهسازی مسیرهای جمعآوری استفاده میکند. این کار اطمینان میدهد که تنها سطلهای پر خالی میشوند و از سفرهای غیرضروری جلوگیری میکند، که در نتیجه هزینهها کاهش یافته و کارایی افزایش مییابد.
این شهر مراکز بازیافت محلی را با امکانات مبادله تجهیز کرده است که شهروندان میتوانند اقلامی مانند مبلمان، کتابها، اسباببازیها و سایر وسایل قابل استفاده مجدد را بیاورند یا مواد دلخواه خود را دریافت کنند. این مراکز بسیار محبوب هستند و تقاضا برای استفاده از آنها در حال افزایش است. کپنهاگ قصد دارد تعداد این مراکز را سه یا چهار برابر کند تا دسترسی بیشتری برای شهروندان فراهم شود.
کوریتیبای برزیل بهدلیل رویکردهای نوآورانه خود در زمینه مدیریت پسماند در مناطق کمبرخوردار شهرت دارد. این شهر با اجرای برنامههایی مانند زباله قابل تعویض، به ساکنان مناطق فقیرنشین اجازه میدهد زبالههای قابل بازیافت را در ازای غذا، بلیط اتوبوس یا سایر اقلام ضروری مبادله کنند. این برنامهها، علاوه بر کاهش حجم زبالههای شهری، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان مناطق کمبرخوردار نیز کمک میکنند.

سنگاپور بهدلیل محدودیت فضای سرزمینی، با چالشهای خاصی در زمینه مدیریت پسماند روبهرو است. به همین دلیل، این شهر بر تبدیل زباله به انرژی و کاهش تولید زباله تمرکز ویژهای دارد. سنگاپور همچنین با اجرای سیاستهای سختگیرانه و اعمال جریمههای سنگین، تلاش میکند اعضای جامعه را از ریختن زباله در معابر عمومی منع کند. استکهلم بهعنوان یکی از شهرهای پیشرو در زمینه پایداری محیط زیست، بر پیشگیری از تولید زباله، استفاده مجدد از مواد و بازیافت حداکثری تمرکز دارد. این شهر با اجرای برنامههای آموزشی گسترده و ارائه مشوقهای مالی، شهروندان و کسبوکارها را به مشارکت در برنامههای مدیریت پسماند تشویق میکند.
وین دارای یک سیستم مدیریت پسماند بسیار پیشرفته با نرخهای بالای بازیافت است. این شهر با سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و اجرای سیاستهای جامع توانسته است میزان زبالههای ارسالی به محلهای دفن را به حداقل برساند و به یک شهر پایدارتر تبدیل شود. ونکوور نیز از شهرهای پیشگام در استفاده از پلاستیک بازیافتی برای خدمات شهری است. این شهر ترکیبی از پلاستیک خردشده بطریهای آب و ظروف لبنیات را برای آسفالت استفاده میکند که منجر به کاهش مصرف سوخت هنگام آسفالت کردن جادهها و امکان پخش آسفالت در دماهای پایینتر شده است.

آسمانخراشها، نهتنها نمادی از پیشرفت و شکوه معماری هستند، بلکه راهکارهای نوینی را برای مقابله با چالشهای پیچیده شهرنشینی ارائه میدهند. این سازههای بلندمرتبه با بهرهگیری بهینه از فضا، ایجاد فرصتهای اقتصادی، توجه به پایداری زیستمحیطی و ارائه راهکارهای مسکن، به رکن اصلی برنامهریزی شهری مدرن تبدیل شدهاند. منتقدان، آسمانخراشها را بهدلیل مصرف بالای انرژی، ایجاد آلودگی و برهم زدن تعادل بصری شهرها مورد انتقاد قرار میدهند، اما طراحان میتوانند با برنامهریزی دقیق، از فناوریهای نوین استفاده کنند و تمام جنبههای اجتماعی و زیستمحیطی را در طراحی و ساخت آنها در نظر بگیرند.
آسمانخراشها مزایای متعددی برای شهرها به ارمغان میآورند و به چالشهای مربوط به تراکم جمعیت، رشد اقتصادی و پایداری زیستمحیطی پاسخ میدهند. این سازهها با افزایش بهرهوری در استفاده از زمین، امکان استقرار تعداد بیشتری از افراد و کسبوکارها را در یک محدوده کوچک فراهم میکنند. این امر به حفظ فضاهای سبز و کاهش گسترش بیرویه شهر کمک میکند. در شهرهای پرتراکم که با کمبود زمین روبهرو هستند، این مزیت از اهمیت ویژهای برخوردار است. به گفته کارشناسان، گسترش عمودی شهرها به جای توسعه افقی، میتواند به حفظ باغات و زمینهای کشاورزی اطراف شهر کمک و از تخریب محیطزیست جلوگیری کند.

رونق اقتصادی از دیگر مزایای قابلتوجه آسمانخراشها است. این سازهها با جذب شرکتها و ایجاد مراکز تجاری و نوآوری، به رونق اقتصادی شهرها کمک میکنند. ساخت و نگهداری این سازهها فرصتهای شغلی متعددی ایجاد و فعالیتهای اقتصادی را تقویت میکند. آسمانخراشها با ایجاد فرصتهای درآمدزایی از طریق اجاره و جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی نیز، نقش مهمی در اقتصاد شهر ایفا میکنند. ساخت برجهای تجاری در مناطق مرکزی شهر میتواند موجب افزایش ارزش املاک و جذب سرمایهگذاران خارجی شود.
پایداری و مزایای زیستمحیطی از جمله مواردی هستند که باید در طراحی و ساخت آسمانخراشهای مدرن مورد توجه قرار بگیرند. آسمانخراشهای مدرن با بهرهگیری از فناوریهای سبز همچون سیستمهای کممصرف انرژی، پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی، به کاهش مصرف انرژی و کاهش اثرات منفی زیستمحیطی کمک میکنند. بهعنوان مثال، ساختمانهایی که دارای گواهینامه LEED هستند، در مقایسه با ساختمانهای معمولی، تا ۵۰ درصد انتشار گازهای گلخانهای کمتری دارند.
ایجاد باغهای عمودی و فضاهای سبز روی بامها نیز به بهبود کیفیت هوا و مدیریت روانابهای شهری کمک میکند و در نهایت به برنامهریزی شهری پایدار منجر میشود. این رویکرد میتواند به کاهش آلودگی هوا و بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک کند.

آسمانخراشهای مسکونی با ارائه فضاهای زندگی بیشتر در مناطق پرجمعیت، به رفع مشکل کمبود مسکن کمک میکنند. این امر میتواند فشار بر بازار اجاره را کاهش و شرایط زندگی را در شهرها بهبود دهد. در شهرهایی که با بحران مسکن روبهرو هستند، ساخت آسمانخراشهای مسکونی میتواند راهکاری برای تأمین مسکن ارزانقیمت برای گروههای مختلف باشد.
چشماندازهای شهری نمادین و توسعههای چندمنظوره نیز از دیگر مزایای آسمانخراشها هستند. آسمانخراشها با ایجاد افقهای منحصربهفرد، به هویت بصری شهرها شکل میدهند و آنها را به مقاصد گردشگری جذاب تبدیل میکنند. این سازهها نمادی از پیشرفت، جاهطلبی و نوآوری و مایه غرور و افتخار شهروندان هستند. بسیاری از آسمانخراشها فضاهای مسکونی، تجاری و تفریحی را در یک مجموعه واحد گرد هم میآورند و با کاهش نیاز به حملونقل، ردپای کربن را کاهش میدهند و همزمان ارتباطات اجتماعی را تقویت میکنند. این رویکرد میتواند به ایجاد جوامع پایدار و پویا در داخل شهرها کمک کند.

استفاده کارآمد از زمین
افزایش جمعیت شهرها و محدودیت منابع زمینی در دنیای امروز، استفاده کارآمد از فضا را به یک ضرورت تبدیل کرده است. آسمانخراشها با ارائه راهکارهای نوآورانه، به چالش کمبود فضای شهری و تراکم بالای جمعیت پاسخ میدهند و امکان استفاده کارآمد از زمین را فراهم میکنند. این سازههای بلندمرتبه در مقایسه با ساختمانهای کمارتفاع، ظرفیت پذیرش تعداد بیشتری از ساکنان یا کارمندان را در هر واحد سطح دارند که آنها را به گزینهای ایدهآل برای مناطق شهری با تراکم جمعیت بالا تبدیل میکند.
آسمانخراشها، محرک اصلی رشد اقتصادی شهرها
آسمانخراشها از طریق سازوکارهای مختلف، بهطور قابلتوجهی به رشد اقتصادی مناطق شهری کمک میکنند. این سازهها با ایجاد تراکم تجاری بالاتر، به افزایش بهرهوری کسبوکارها کمک میکنند. همجواری نزدیک شرکتها با یکدیگر، موجب تسهیل همکاری، تبادل دانش و نوآوری میشود و رونق تجاریاقتصادی را در پی دارد.
آسمانخراشهای سبز
آسمانخراشها بهعنوان نمادی از پیشرفت و نوآوری، میتوانند با بهرهگیری از اصول طراحی سبز، نقش مهمی در حفظ محیطزیست و ایجاد شهرهای پایدار ایفا کنند. این سازههای بلندمرتبه، با استفاده از فناوریهای نوین و رویکردهای سازگار با محیطزیست، میتوانند به کاهش آلودگی، صرفهجویی در مصرف انرژی و ارتقای کیفیت زندگی شهری کمک کنند.
آسمانخراشهای سبز با استفاده از سیستمهای کممصرف انرژی، منابع انرژی تجدیدپذیر همچون پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی و عایقبندی پیشرفته، مصرف انرژی را به حداقل میرسانند. باغهای عمودی و فضاهای سبز روی پشتبامها نیز، کیفیت هوا را بهبود میبخشند، اثرات جزیره گرمایی شهری را کاهش میدهند و زیستگاههایی را برای پرندگان و حشرات فراهم میکنند.
تأمین مسکن در شهرهای پرجمعیت
آسمانخراشها بهعنوان راهحلی مؤثر برای تأمین مسکن در محیطهای شهری عمل میکنند، بهویژه در شرایطی که شهرها با افزایش فشار جمعیت و محدودیت دسترسی به زمین روبهرو هستند. این سازهها با به حداکثر رساندن فضای عمودی، امکان ایجاد تعداد بسیار بالای واحدهای مسکونی را در یک محدوده فشرده فراهم میکنند. این امر در شهرهای پرجمعیت اهمیت ویژهای دارد که امکان گسترش افقی محدود است.
بسیاری از آسمانخراشهای مدرن، ترکیبی از انواع واحدهای مسکونی از جمله مسکن مقرونبهصرفه، آپارتمانهای لوکس و فضاهای زندگی مشترک را در خود جای میدهند. این تنوع، پاسخگوی نیازهای مختلف جمعیتی و سطوح درآمدی است و زندگی شهری را در دسترستر میکند.
توسعههای چندمنظوره
توسعههای چندمنظوره، با ترکیب فضاهای مسکونی، تجاری و تفریحی در یک منطقه واحد، با تشویق تعامل بین ساکنان، کسبوکارها و بازدیدکنندگان، حس اجتماع را تقویت میکنند. فضاهای عمومی مشترک همچون پارکها و میدانها فرصتهایی را برای معاشرت و همکاری ایجاد میکنند که انسجام اجتماعی را افزایش میدهند. این توسعهها با جذب کسبوکارها و ایجاد شغل، اقتصادهای محلی را تحریک میکنند. مجاورت خردهفروشان و ارائهدهندگان خدمات با مناطق مسکونی، یک اکوسیستم اقتصادی خودپایدار ایجاد میکند، ارزش املاک را افزایش میدهد و جریانهای درآمدی متنوعی را برای مدیران املاک ایجاد میکند.
توسعههای چندمنظوره با ادغام عملکردهای مختلف در مجاورت یکدیگر، نیاز به سفر با خودرو را کاهش میدهند و قابلیت پیادهروی را ترویج میکنند. این امر نهتنها انتشار گازهای گلخانهای را کاهش میدهد، بلکه سبک زندگی سالمتری را میان ساکنان تشویق میکند. پروژههای چندمنظوره با به حداکثر رساندن کارایی فضاهای محدود شهری، استفاده از زمین را بهینه میکنند. این رویکرد، گسترش بیرویه شهر را به حداقل میرساند و با حفظ مناطق طبیعی، منجر به رشد شهری پایدارتر میشود.

ساکنان ساختمانهای چندمنظوره از داشتن خدمات و امکانات ضروری همچون مغازهها، رستورانها و امکانات تفریحی در فاصله پیادهروی بهرهمند میشوند. این آسایش، کیفیت کلی زندگی را افزایش میدهد و به افراد این امکان را میدهد که زمان بیشتری را صرف فعالیتهای اوقات فراغت کنند.
از سوی دیگر، توسعه چندمنظوره با کاهش اتکا به خودرو، به کاهش تراکم ترافیک و آلودگی کمک میکند و مسیر دستیابی به اهداف پایداری را هموار میکند. بسیاری از پروژهها شیوههای ساختوساز سبز را در خود جای میدهند که اثرات زیستمحیطی آنها را به حداقل میرساند. توسعههای چندمنظوره با فراهم کردن فضاهای عمومی برای گردهماییها و رویدادها، تعاملات اجتماعی را میان ساکنان تشویق میکنند و حس قویتری از اجتماع و مشارکت مدنی را تقویت میکنند.
آمستردام، پایتخت هلند، شهری است که با کانالهای زیبا، خانههای رنگارنگ و فضایی پرجنبوجوش، همواره گردشگران و مهاجران زیادی را به خود جذب کرده است. این شهر با فرهنگ غنی، موزههای مشهور و رویکردی مترقی به زندگی شهری، بهعنوان یکی از بهترین مکانها برای زندگی در جهان شناخته میشود. با این حال، در کنار این مزایا، با چالشهای گوناگونی روبهرو است که نیازمند توجه و راهکارهای مناسب هستند.
افزایش فشار بر فضاهای عمومی
جمعیت آمستردام سالانه حدود ۱۱ هزار نفر افزایش مییابد و این موضوع فشار زیادی بر فضاهای عمومی وارد میکند. تراکم جمعیت در این شهر در مقایسه با سایر پایتختهای اروپایی بسیار بالاست و به ۵۲۷۳ نفر در هر کیلومتر مربع میرسد. برنامههای توسعه شهری، از جمله ساخت ۵۲۵۰۰ خانه جدید تا سال ۲۰۲۵، این فشار را تشدید میکند.
علاوه بر افزایش جمعیت ساکن، تعداد گردشگران نیز روزبهروز در حال افزایش است. در سالهای اخیر، تعداد گردشگران بهطور تقریبی دو برابر شده و آمستردام را به پایتخت اروپا با بیشترین تعداد گردشگر به ازای هر نفر تبدیل کرده است. سال گذشته بیش از ۱۹ میلیون نفر از آمستردام بازدید کردند. این حجم بالای گردشگر منجر به ازدحام جمعیت در مناطق محبوب و بروز رفتارهای غیراخلاقی شده است.
آمستردام در حال تجربه روند شهرنشینی مجدد است که به افزایش فشار بر فضای شهری دامن میزند. برای مقابله با این چالشها، شهرداری آمستردام اقداماتی را در دست اجرا دارد؛ محدودیتهایی برای دوچرخهسواران در نظر گرفته شده و ورود اسکوترهای اشتراکی ممنوع شده است، همچنین فضاهای شهری از خودروها گرفته میشود تا به مسیرهای دوچرخهسواری، پیادهروها و فضاهای سبز اختصاص داده شود.
شهرنشینی همچنین منجر به چالشهای زیستمحیطی همچون آلودگی هوا و فضای سبز ناکافی شده است. رشد سریع شهری زیرساختهای موجود را تحت فشار قرار میدهد و مشکلات کیفیت هوا را تشدید میکند که بر سلامت عمومی و همبستگی اجتماعی تأثیر میگذارد، علاوه بر این، تغییرات اقلیمی خطرات بیشتری را به همراه دارد که نیازمند راهحلهای نوآورانه برای افزایش تابآوری شهری است.

فرسایش تدریجی فضاهای عمومی
در حالی که آمستردام با سرعت بهسوی آیندهای مدرن و پویا گام برمیدارد، کاهش بودجههای اختصاصیافته به نگهداری و مرمت فضاهای عمومی بهعنوان یک چالش اساسی زیر پوست این شهر در حال شکلگیری است. این کاهش بودجه، در کنار رشد بیوقفه جمعیت و تأثیرات فزاینده تغییرات آبوهوایی، زنگ خطری را به صدا درآورده است. پارکها، معابر، مبلمان شهری و سایر فضاهای عمومی که قلب تپنده زندگی اجتماعی در آمستردام است، بهتدریج در حال فرسایش و تخریب هستند.
کمبود منابع مالی منجر به تعویق تعمیرات ضروری و نادیده گرفتن نیازهای نگهداری بر پایه پیشگیری شده است. ترکهای کوچک در پیادهروها، رنگپریدگی نیمکتهای پارک، چمنهای پژمرده و سیستمهای روشنایی معیوب، نشانههایی از این بحران خاموش است. غفلت از این نشانهها، نهتنها زیبایی بصری شهر را خدشهدار میکند، بلکه میتواند ایمنی شهروندان را نیز به خطر اندازد.
تغییرات آبوهوایی با افزایش بارشهای شدید و دورههای طولانی خشکسالی، فشار مضاعفی را بر فضاهای عمومی وارد کرده است. تأخیر در انجام تعمیرات و نگهداریهای لازم، در حکم انباشتن بدهی است. مشکلاتی که امروز با هزینهای اندک قابل رفع هستند، در آینده به پروژههای پرهزینه و پیچیده تبدیل خواهد شد.
سرمایهگذاری ناکافی در نگهداری فضاهای عمومی نهتنها کیفیت زندگی شهروندان را کاهش میدهد، بلکه میتواند به اقتصاد شهر نیز آسیب برساند. فضاهای عمومی فرسوده، جذابیت آمستردام را برای گردشگران و سرمایهگذاران کاهش خواهد داد و جایگاه آن را بهعنوان یک شهر پیشرو و نوآور متزلزل خواهد کرد.

حملونقل و دسترسی
افزایش ترافیک و تردد در شهر، دسترسی آسان و ایمن به مقاصد مختلف را با مشکل روبهرو کرده است. ترافیک بیشتر منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانهای و ذرات معلق میشود که کیفیت هوا را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. کیفیت پایین هوا یکی از بزرگترین خطرات سلامتی در آمستردام است و عمر متوسط ساکنان را کمی بیش از یک سال کاهش میدهد.
سهم دوچرخهسواری در آمستردام بسیار بالاست و ۴۸ درصد از کل سفرهای خانه به محل کار با دوچرخه انجام میشود. تعداد زیاد دوچرخهسواران، اگرچه نشاندهنده فرهنگ دوستدار محیط زیست است، اما موجب ایجاد ترافیک در مسیرهای دوچرخهسواری و ایجاد مشکلاتی برای عابران پیاده شده است، همچنین ورود گسترده اسکوترها و دوچرخههای اشتراکی به شهر، فضاهای عمومی را مسدود کرده است.

افزایش تردد و ترافیک، زیرساختهای موجود را نیز تحت فشار قرار داده است و اگر اقدامی صورت نگیرد، موجب فشار بر دسترسی، ایمنی جادهها و فرصتهای برابر برای استفاده از حملونقل در دسترس خواهد شد. بسیاری از پلها و حدود ۱۰ کیلومتر از دیوارهای کانالها در وضعیت نامناسبی قرار دارند و نیاز به تعمیرات اساسی دارند که این موضوع نیازمند سرمایهگذاری قابل توجه و ارائه راهکارهای مؤثر در کاهش جریان ترافیک است.
پیشبینی میشود آمستردام بهدلیل ساختوسازهای گسترده و رویدادهای ویژه با تراکم ترافیک قابلتوجهی در سال ۲۰۲۵ روبهرو شود. فعالیتهای برنامهریزیشده در شبکه ریلی و جادهها، به ایجاد ترافیک سنگین بالقوه کمک خواهد کرد و برگزاری اجلاس سران ناتو در لاهه نیز ترافیک را در این منطقه افزایش خواهد داد.
محدودیت در مراکز داده
بازار مراکز داده هلند با چالشهایی همچون هزینههای بالای انرژی، رقابت برای پرسنل ماهر، محدودیت در دسترس بودن زمین برای گسترش، ازدحام شبکه برق و محدودیتهای نظارتی مربوط به اثرات زیستمحیطی روبهرو است و دولت محدودیتهای شدیدی را بر این بخش اعمال کرده است. محدودیتها و ممنوعیتهای اعمالشده بر توسعه مراکز داده، موقعیت آمستردام را بهعنوان یک بازار پیشرو در این زمینه به خطر انداخته است. پروژههایی با ظرفیت فناوری اطلاعات ۷۰ مگاوات یا بیشتر بالا و مساحت بیش از ۱۰ هکتار در بیشتر مناطق هلند، از جمله آمستردام، ممنوع شدهاند که این موضوع بهدلیل کمبود ظرفیت برق برای این تأسیسات است.
آمستردام جایگاه خود را در برابر رقبای خود از دست داده است و ممکن است دوباره به دست نیاورد. قوانین جدید، مراکز داده در شهرداری آمستردام را محدود کرده است و به آنها اجازه میدهد فقط در پارکهای تجاری در آمستردام و هارلمرمیر و هولاندز کرون ساخته شوند. شهر آمستردام اعلام کرده است که دیگر اجازه ساخت مراکز داده جدید در محدوده خود را نخواهد داد، مگر اینکه بتوانند نشان دهند که بهطور مستقیم به شهر سود میرسانند. اپراتورهای مراکز داده اکنون با چالش مضاعف افزایش کارایی عملیاتی و در عین حال رعایت الزامات سختگیرانه مدیریت انرژی برای جلوگیری از جریمهها روبهرو هستند و نیاز به سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته مدیریت انرژی دارند.

یکی از مهمترین مشکلات این شهر گردشگری، کمبود مسکن است. این شهر بهطور فزایندهای غیرقابلدسترس شده است، به ویژه برای گروههای درآمدی متوسط و پایین. با وجود داشتن یک سیستم مسکن اجتماعی، لیستهای انتظار طولانی و هزینههای بالا دسترسی به مسکن مناسب را برای تازهواردان بدون شبکههای محلی تا حدودی غیرممکن کرده است. وضعیت از زمان بحران مالی ۲۰۰۸ بدتر شده است و آمستردام به یک نقطه سرمایهگذاری ملکی تبدیل شده که منجر به گرانسازی و افزایش مهاجرت شده است.
هزینههای زندگی در شهرهای جهان همچنان در حال افزایش است و این موضوع موجب میشود ساکنان آنها تنها بتوانند از عهده تأمین نیازهای اولیه خود برآیند. موضوع قابلتوجه اینکه هزینههای زندگی در شهرهای مختلف دنیا، متفاوت است و بهطور معمول شهرهای بزرگ در مقایسه با شهرهای کوچکتر، هزینههای بیشتری دارند. یکی از مهمترین هزینههای زندگی، اجاره یا خرید مسکن است و هزینههای دیگر شامل غذا، پوشاک، مصرف انرژی مانند آب، گاز، اینترنت، هزینههای رفتوآمد نظیر استفاده از وسایل حملونقل عمومی، هزینه مصرف بنزین و خرید لوازمخانگی میشود. در ادامه به معرفی گرانترین شهرهای جهان در سال ۲۰۲۵، چالشهای پیشروی آنها و عوامل مؤثر در هزینه بالای زندگی آنها میپردازیم:
سنگاپور
سنگاپور بهدلیل هزینه بالای مسکن، حملونقل و غذا، همواره بهعنوان یکی از گرانترین شهرهای جهان رتبهبندی شده است، همچنین اقتصاد قوی و استاندارد بالای زندگی این شهر، جمعیت زیادی از مهاجران را بهسوی خود جذب کرده و موجب افزایش قیمت کالاها و خدمات شده است. علاوه بر این، مساحت محدود شهر سنگاپور، باعث شده است تا افراد با کمبود مسکن روبهرو شوند که این موضوع نیز در افزایش هزینه زندگی ساکنان آن نقش زیادی دارد.

هنگکنگ
هنگکنگ، یکی دیگر از گرانترین شهر دنیا محسوب میشود. در واقع قیمت بالای مسکن وهزینههای زیاد زندگی، این شهر را به مکانی چالش برانگیز برای بسیاری از ساکنان تبدیل کرده است. از سویی دیگر، موقعیت هنگکنگ بهعنوان یک مرکز مالی تجاری و دروازه بزرگ ورود به چین، تعداد زیادی از مهاجران را به سوی آن سوق داده است و باعث افزایش بیشتر قیمت مسکن و سایر لوازم ضروری در این شهر شده است.
زوریخ، سوئیس
زوریخ بهدلیل کیفیت بالای زندگی و اقتصاد قوی خود در جهان شناخته شده است، اما هزینههای بالای زندگی این شهر شامل مسکن گران، مالیاتهای بالا و قیمتهای زیاد کالاها و خدمات، چالش مهمی برای شهروندان بهشمار میرود. علاوه بر این، موقعیت این شهر بهعنوان یک مرکز مالی جهانی و مرکز شرکتهای چندملیتی، تعداد زیادی از افراد ثروتمند را بهسوی خود جذب کرده است و هزینههای زندگی را برای شهروندان افزایش داده است.

توکیو، ژاپن
توکیو، یکی از شهرهایی است که قیمت مسکن، غذا و حملونقل بالایی دارد. موضوع قابلتوجه اینکه جمعیت متراکم شهر و مساحت محدود زمین، منجر به کمبود مسکن مقرونبهصرفه شده و قیمتها را برای ساکنان آن بالا برده است. همچنین موقعیت توکیو بهعنوان یک شهر بزرگ جهانی و مرکز فناوری و نوآوری، باعث شده است تعداد زیادی از مهاجران این سرزمین را بهعنوان محل سکونت خود انتخاب کنند که این موضوع نیز عامل مهمی در افزایش هزینههای بالای زندگی آن محسوب میشود.
اسلو، نروژ
اسلو بهخاطر کیفیت بالای زندگی خود در بین شهرهای دنیا معروف است، اما هزینه زندگی در آن بههیچوجه، ارزان نیست. بازار مسکن گران، مالیاتهای زیاد و قیمتهای نجومی کالاها و خدمات، از مهمترین مشکلات ساکنان این شهر است. ازآنجاکه این شهر بزرگ جهانی، مرکز فناوری و نوآوری است، منزلگاه تعداد زیادی از مهاجران محسوب میشود و هزینههای زندگی برای ساکنان آن روبه افزایش است.

ژنو، سوئیس
این شهر سوئیسی، همواره در فهرست گرانترین شهرهای جهان قرار دارد. هزینه بالای زندگی ژنو، شامل قیمتهای سرسامآور کالاها و خدمات، مسکن گران و مالیاتهای زیاد میشود. موقعیت ژنو بهعنوان یک شهر بزرگ جهانی و مرکز سازمانهای بینالمللی، نقش مؤثری در هزینههای بالای زندگی آن دارد.
کپنهاگ، دانمارک
کپنهاگ بهخاطر کیفیت بالای زندگی و اقتصاد قوی خود در دنیا شهرت دارد، اما هزینههای زندگی در این شهر نیز گران است. از آنجا که بسیاری از مهاجران، این شهر بزرگ جهانی را برای سکونت خود انتخاب میکنند، هزینههای زندگی برای ساکنان آن نیز افزایشیافته است. قیمت مسکن، کالاها و مالیات در این شهر زیاد است و ساکنان را با چالش زیادی روبهرو کرده است.

نیویورک، آمریکا
نیویورک، یکی از گرانترین شهرهای آمریکا است که تعداد زیادی از افراد ثروتمند را بهسوی خود جذب کرده است و همین موضوع، موجب افزایش بیشتر قیمتها برای ساکنان آن شده است. تقریباً قیمت همه چیز در این شهر شامل مسکن، غذا و حملونقل، زیاد است و تقاضای زیاد برای مسکن و کمبود گزینههای مقرونبهصرفه، هزینههای زندگی را بیشتر کرده است.
سئول، کره جنوبی
ساکنان این شهر به دلیل بازار مسکن گران، مالیاتهای زیاد و قیمتهای بالای کالاها و خدمات با مشکلات زیادی روبهرو هستند. همچنین، جمعیت متراکم سئول و مساحت محدود زمین، باعث کمبود مسکن ارزان شده و هزینههای زندگی را بیشازپیش افزایش داده است. این مرکز فناوری و نوآوری، تعداد زیادی از مهاجران را در خود جای داده است و هزینههای زندگی را برای ساکنان، بیشتر از قبل افزایش داده است.
رقابت اقتصادی با توانایی یک کشور برای فراهم کردن یک محیط تجاری با ثبات و مطلوب، نوآوری و حفظ سطح بهرهوری بالا اندازهگیری میشود. عواملی همچون زیرساخت، فناوری، حکمرانی، آموزش و بازارهای مالی نقش مهمی در تعیین رتبه یک کشور در رتبهبندی رقابتپذیری اقتصادی جهانی دارند. بر اساس آخرین رتبهبندی رقابتپذیری جهانی IMD، کشورهای زیر در عملکرد اقتصادی، کارآیی دولت، پویایی کسبوکار و توسعه زیرساختها نسبت به سایر نقاط جهان سرآمد هستند و رقابتیترین اقتصادهای جهان بهشمار میروند:
- سنگاپور
- سوئیس
- دانمارک
- ایرلند
- هنگ کنگ
- سوئد
- امارات متحده عربی
- تایوان
- هلند
- نروژ

چشمانداز اقتصادی آفریقا
کشورهای آفریقایی در حال حاضر بین ۱۰ اقتصاد برتر رقابتی رتبهبندی نشدهاند، اما این قاره پیشرفت اقتصادی قابلتوجهی را در طول سالها نشان داده است و آفریقا این پتانسیل را دارد که با ادامه اصلاحات و سرمایهگذاری در رتبهبندی رقابتپذیری جهانی صعود کند. چندین کشور آفریقایی از جمله آفریقای جنوبی، موریس و مصر بهدلیل بهبود محیطهای تجاری و اصلاحات اقتصادی شناخته شدهاند. بااینوجود کسریهای زیرساخت ازجمله حملونقل، انرژی و زیرساختهای دیجیتال محدود مانع رشد تجارت در این قاره میشوند و بیثباتی سیاسی، مسائل حاکمیتی و تناقضات سیاستی بر اعتماد سرمایهگذاران در آن تأثیر منفی دارد.
از سوی دیگر ناپایداری امور مالی، نرخهای بهره بالا و دسترسی محدود به اعتبار، گسترش کسبوکارها را در این قاره کند میکند و شکافهای مهارتی در صنایع کلیدی بر بهرهوری و نوآوری آن تأثیر میگذارد.تعرفههای بالا و چالشهای نظارتی نیز بر تجارت داخلی آفریقا تأثیر منفی دارد.
اقتصادهای آفریقا بهرغم وجود این چالشها بهتدریج از طریق طرحهایی همچون منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) رقابتیتر میشوند که هدف آن تقویت تجارت و یکپارچگی اقتصادی بین ساکنان این قاره است. با ادامه اصلاحات و سرمایهگذاری روی فناوری و توسعه زیرساختها، آفریقا این پتانسیل را دارد که در سالهای آینده در رتبهبندی رقابتپذیری جهانی دارای رتبه شود.

یک گزارش جدید نشان میدهد که ۱۰۰ شهر پرجمعیت جهان بهطور فزایندهای در معرض خطر سیل و خشکسالی قرار دارند. این مطالعه که توسط واتراید (WaterAid) و محققان دانشگاههای بریستول و کاردیف انجام شده است، نشان میدهد از خشکسالیهای اخیر در شهرهایی همچون مادرید و کیپتاون گرفته تا سیلهایی در مقیاس وسیع در شهرهای بنگلادش و پاکستان، ۹۰ درصد تمام بلایای آبوهوایی ناشی از زیاد یا کم بود آب است. این سازمان هشدار میدهد که بلایای مرتبط با آبوهوا همچون سیل و خشکسالی در ۵۰ سال گذشته چهار برابر شده است که این امر فشار زیادی بر دسترسی حیاتی به آب و سیستمهای بهداشتی وارد میکند و آمادگی جوامع و اقتصادها را برای مقابله، بهبود و سازگاری با تغییرات اقلیمی سختتر میکند.
یافتهها همچنین نشان میدهد که یک از هر پنج شهر مورد مطالعه، با «تحریکهای اقلیمی» روبهروست که بهعنوان تشدید سیل و خشکسالی تعریف میشود. نسبت مشابهی نیز (۲۰ درصد)، شاهد تغییرات عمدهای از یکی از از این حالتها به دیگری بودهاند که به عنوان «تغییر مخاطرات اقلیمی» شناخته میشود. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که تغییرات اقلیمی در سراسر جهان به طور چشمگیری متفاوت است.

شهرهای اروپایی رویارو با تجربه «تغییر مخاطرات اقلیمی»
تجزیهوتحلیل روند خشک شدن شهرهای اروپایی طی ۴۲ سال گذشته در گزارش حاضر نشان میدهد لندن، پاریس، برلین، استکهلم و استانبول ممکن است در آینده شاهد خشکسالیهای مکرر و طولانیمدت باشند. بعضی از شهرهای اروپایی ازجمله بارسلونا و مادرید نیز با «تغییرات مخاطرات اقلیمی» روبهرو و در حال تجربه یک چرخش شدید از مرطوب به خشک هستند. این مطالعه خشک شدن گسترده شهرهای اروپایی را نشان میدهد و طبق آن مادرید، پایتخت اسپانیا، در بین ۴۹ شهر در حال خشک شدن جهان در رتبه دوم و لندن، پایتخت بریتانیا، در رتبه چهلوچهارم قرار گرفته است.
حدود ۱۳ درصد از شهرها در سراسر جهان در حال تجربه تغییرات جوی خود هستند و مکانهایی که از لحاظ تاریخی مرطوب بودند در حال خشک شدن و مکانهای خشک در حال مرطوب شدن هستند. مناطق دیگر نیز بهطور فزایندههی توسط سیل و خشکسالی شدید آسیب میبینند. درک عمیقتر از خطرات آبوهوایی محلی نیازمند برنامهریزیهای هوشمندانهتر و سفارشیتر در شهرهای بزرگ است.
شهرهای اروپا، روبهرو با کمبود آب
مطالعه حاضر همچنین آسیبپذیریهای زیرساختهای اجتماعی و آبی هر یک از شهرهای جهان و دادههای جدید در مورد مخاطرات اقلیمی در طول ۴۰ سال گذشته مورد مقایسه قرار داد تا شناسایی کند که کدام شهرها در برابر تغییرات شدید آبوهوایی آسیبپذیرتر هستند و کمترین تجهیزات را برای مقابله با آنها دارند. با تغییر ماهیت و شدت مخاطرات طبیعی، تأثیرات آنها بر جوامع شهری بهطور قابلتوجهی توسط آسیبپذیریهای اجتماعی و زیرساختی شکل میگیرد. به عبارت دیگر، خطر این تغییرات نهتنها به احتمال وقوع سیل یا خشکسالی، بلکه به میزان آمادگی جوامع برای مقابله با این خطرات نیز مربوط میشود.

آسیبپذیریهای مورد بررسی از فقر گرفته تا سیستمهای ضعیف آب و زباله را شامل میشود. سیل شدید شهری به تأسیسات بهداشتی آسیب میرساند و موجب گسترش بیماریهایی همچون وبا و حصبه میشود، کمبود آب در طول خشکسالی نیز دسترسی میلیونها خانواده به آب را محدود میکند. این گزارش شهرهای اروپایی همچون بارسلونا، برلین و پاریس را در معرض خطر بالاتری نسبت به شهرهای آمریکای شمالی و استرالیا قرار داد، زیرا زیرساختهای قدیمی آب و زباله در قاره اروپا بهطور بالقوه جمعیت شهری را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد.
با توجه به یافتههای این گزارش تنها راهکار موجود این است که دولتهای جهانی، بانکهای چندجانبه و بخش خصوصی با سرمایهگذاری و اجرای راهحلهایی برای مقابله با تغییرات آبوهوایی و بحرانهای آب با یکدیگر همکاری و با پایبندی به تعهدات آبوهوایی و عملی کردن آنها، جهان را در برابر مخاطرات حاضر مقاوم کنند.
افزایش سریع فناوری دیجیتال در عصر حاضر، میزان کنترل شهروندان بر دادههای شخصی را کاهش داده و نگرانیهای بسیاری را درباره حریم خصوصی دادهها و سو استفاده از اطلاعات شخصی ایجاد کرده است. سازمانهای دولتی نهایت تلاش خود را میکنند تا قوانینی را برای پلتفرمهای بزرگ رسانههای اجتماعی اعمال کنند که به سواستفاده معروف هستند، اما گاهی اوقات ثابت شده است که دولت لزوماً راهحل نیست و خود بخشی از مشکل است.
در سراسر جهان، حقوق شهروندان برای بهرهمندی از آزادیها و مزایای اعطاشده توسط جامعه، مبنای اساسی قراردادهای اجتماعی را تشکیل میدهد. این مفهوم از حق اساسی حفظ حریم خصوصی ناشی میشود، اما بین این اصل بنیادی و پیشرفت نوآوریهای فناوری که به دسترسی به دادههای شهروندان وابسته است، تنش فزایندهای وجود دارد.
این وضعیت با داستانهای وحشتناکی بدتر شده است که در آن سازمانهای دولتی و شرکتهای پلتفرم بزرگ از دسترسی خود به دادههای شهروندان سو استفاده کردهاند. برای مثال، در ایالات متحده آمریکا، موارد متعددی وجود دارد که استفاده از قانون میهنپرستی ایالات متحده، به سازمانهای دولتی قدرت نظارتی شدیدی به نام امنیت ملی برای نظارت بر شهروندان و حتی غیر شهروندان داده که واکنشهای گستردهای را در پی داشته است.

دولت آمریکا در چندین رسوایی مربوط به نظارت گسترده، همچون برنامه PRISM آژانس امنیت ملی (NSA) دخالت داشته است که دادهها را از شرکتهای بزرگ اینترنتی، از جمله گوگل، فیسبوک و اپل، بدون اطلاع کاربران از سراسر جهان جمعآوری میکرد. دولت ایالات متحده همچنین از فناوری تشخیص چهره برای شناسایی و ردیابی معترضان، فعالان و روزنامهنگاران استفاده کرده است.
دولت چین متهم به استفاده از ابردادهها برای نقض حقوق بشر همچون جاسوسی از شهروندان، سانسور محتوای آنلاین و آزار و اذیت اقلیتهای قومی شده است. چین همچنین یک قانون امنیت ملی بحثبرانگیز را در هنگکنگ وضع کرده است که به مقامات اختیارات گستردهای برای دسترسی و تصرف دادههای شخصی از هر کسی میدهد که مظنون به خطر انداختن امنیت ملی باشد.
دولت هند بهدلیل پروژه Aadhaar خود مورد انتقاد قرار گرفته است. این پروژه یک سیستم شناسایی بیومتریک است که اثر انگشت، اسکن عنبیه و عکس بیش از ۱.۲ میلیارد هندی را جمعآوری میکند. هدف از این کار، ارائه یک شناسه یکتا برای دسترسی به خدمات عمومی پایه همچون برنامههای رفاه اجتماعی، خدمات بانکی و پرداخت مالیات است. منتقدان هشدار میدهند که این سیستم در برابر نقض دادهها و سرقت هویت بسیار آسیبپذیر است و در صورت دسترسی غیرمجاز به این اطلاعات، پیامدهای جبرانناپذیری برای افراد و جامعه به همراه خواهد داشت.

دولت روسیه متهم به استفاده از حملات سایبری برای مداخله در انتخابات و امور کشورهای دیگر، همچون ایالات متحده، فرانسه و آلمان شده است. روسیه همچنین قوانینی را تصویب کرده است که ارائهدهندگان خدمات اینترنتی و پلتفرمهای آنلاین را ملزم میکند دادههای کاربر را ذخیره کنند و با مقامات به اشتراک بگذارند و دسترسی به وبسایتهای نامطلوب از نظر دولت را مسدود کنند.
بعضی از شرکتهای بزرگ نیز در حال بهرهبرداری از شهروندان و دادههای آنها هستند. برای مثال فیسبوک در چندین نقض داده و رسوایی دست داشته است، همچون حادثه کمبریج آنالیتیکا که در آن دادههای ۸۷ میلیون کاربر بدون رضایت آنها جمعآوری و برای اهداف سیاسی استفاده شد. فیسبوک همچنین اعتراف کرد که دادههای کاربران را با بیش از ۱۵۰ شرکت، از جمله آمازون، نتفلیکس و اسپاتیفای، بدون اطلاع کاربران به اشتراک گذاشته است. این رسانه در سال ۲۰۲۳، بهدلیل نقشی که در سو استفاده از دادههای کاربر داشت، با جریمه پنج میلیارد دلاری روبهرو شد.

گوگل نیز در سال ۲۰۲۳ بهدلیل جمعآوری غیرقانونی دادههای شخصی از کودکان در یوتیوب و استفاده از آن برای تبلیغات هدفمند به مبلغ ۱۷۰ میلیون دلار جریمه شد. گوگل همچنین بهدلیل ردیابی مکان کاربران حتی زمانی که آنها تنظیمات را خاموش کردهاند و برای اسکن ایمیلهای کاربران جیمیل برای اهداف تبلیغاتی با دادخواستهایی روبهرو شد.
غول تجارت الکترونیک آمازون در سال ۲۰۲۱ توسط مرجع حفظ حریم خصوصی دادههای لوکزامبورگ بهدلیل نقض مقررات عمومی حفاظت از دادههای اتحادیه اروپا با پردازش دادههای شخصی بدون رضایت مشتریان خود، ۸۷۷ میلیون دلار جریمه شد. این جریمه بزرگترین میزانی بود که تاکنون اتحادیه اروپا صادر کرده است و به دنبال شکایتی بود که توسط یک گروه حفاظت از حریم خصوصی فرانسوی ثبت شده بود.
اینستاگرام در سال ۲۰۲۲ بهدلیل پردازش دادههای شخصی کودکان زیر ۱۳ سال بدون رضایت والدین آنها، توسط ناظر حریم خصوصی دادههای ایرلند، مبلغ ۴۰۳ میلیون دلار جریمه شد. این جریمه به دنبال تحقیقاتی صادر شد که نشان داد اینستاگرام در محافظت از حقوق حریم خصوصی کاربران جوان خود ناکام بوده است.
افزایش کنترل شهروندان بر دادهها، راهکار هویت دیجیتال
راهکار اصلی بهمنظور افزایش میزان کنترل شهروندان بر نحوه استفاده از دادههایشان در «هویت دیجیتال» و نحوه استفاده از هویت شهروندان در دنیای فناوری دیجیتال نهفته است. محققان و متخصصان در زمینه راهکارهای هویت دیجیتال در مقیاس بزرگ برای سازمانهای دولتی و تجاری، بر این باور هستند که فناوری هویت دیجیتال پتانسیل توانمندسازی شهروندان و افزایش کنترل آنها بر دادهها و اطلاعاتشان را دارد. این امر از طریق رویکردهای فناوری کلیدی همچون هویت خودگردان (SSI)، هویت دیجیتال توزیعشده (DID) و به حداقل رساندن دادهها قابل دستیابی است.
فناوریهای هویت دیجیتال باید کاربرمحور طراحی شوند و کنترل اطلاعات هویتی را به افراد واگذار کنند. به این ترتیب، کاربران میتوانند اطلاعات لازم را به اشتراک بگذارند و در نتیجه خطر افشای غیرضروری دادهها را کاهش دهند. با استفاده از فناوری بلاکچین، میتوان سیستمهای هویت توزیعشده ایجاد کرد که امکان کنترل هویت را بدون تکیه بر یک مرجع مرکزی به کاربران میدهد. این امر میتواند حریم خصوصی و امنیت را افزایش و خطر نقض دادهها در مقیاس بزرگ را کاهش دهد. مکانیزمهای احراز هویت همچون بیومتریک یا احراز هویت چند عاملی نیز میتوانند در سیستمهای هویت دیجیتال خودگردان ادغام شوند تا امنیت دادههای کاربران افزایش و خطر دسترسی غیرمجاز کاهش پیدا کند.
سیستمهای هویت دیجیتال باید سازوکارهای رضایت را شامل شوند و به افراد اجازه دهند قبل از به اشتراکگذاری دادههای خود، به متن قراردادها دسترسی داشته باشند و پس از خواندن آن، اجازه دهند. این فرایند تضمین میکند که کاربران کنترل کنند چه کسی و برای چه هدفی به اطلاعاتشان دسترسی دارد. فناوریهای هویت دیجیتال باید از اصل به حداقل رساندن دادهها پشتیبانی کنند تا فقط کمترین مقدار اطلاعات لازم برای یک تعامل خاص به اشتراک گذاشته شود.

نمونههای موفق رویکردهای هویت دیجیتال
در کنار پیشرفتهای چشمگیر حاصل از بهکارگیری رویکردهای هویت دیجیتال که گفته شد، مزایای خاص حاصل از این رویکردها میتواند بسیار چشمگیر باشد. سیستمهای هویت دیجیتال توزیعشده با طرحهای به اشتراکگذاری اطلاعات مبتنی بر رضایت و به حداقل رساندن دادهها میتوانند روشی امن و مقاوم در برابر دستکاری برای ذخیره و مدیریت اطلاعات هویتی ارائه دهند و در برابر هک و کلاهبرداری مقاومتر باشند.
هویت دیجیتال توزیعشده میتواند شهروندان را قادر سازد تا به خدمات شهری اساسی همچون خدمات مالی، آموزش، کشاورزی و رفاه اجتماعی دسترسی داشته باشند که بهویژه برای افراد در مناطق کمبرخوردار یا دورافتاده مفید است. موارد استفاده شگفتانگیزی در سطح جهانی وجود دارد از جمله پروژه اگریلدگر که از بلاکچین برای ایجاد هویتهای دیجیتال برای کشاورزان کوچک در کشورهای در حال توسعه و ردیابی و تأیید منشأ و کیفیت محصولات کشاورزی آنها استفاده میکند. این پروژه به کشاورزان کمک میکند تا به بازارهای بهتر، قیمتها و تأمین مالی دسترسی داشته باشند و ضایعات و کلاهبرداری مواد غذایی را کاهش دهند.
پروژه شناسه زمین نیز از بلاکچین برای ایجاد هویتهای خودگردان برای افراد و سازمانها استفاده میکند و آنها را قادر میسازد تا اطلاعات هویتی خود را تأیید کنند و با دیگران به اشتراک بگذارند. این فرایند به کاربران کمک میکند تا به خدمات و فرصتهای مختلفی همچون بانکداری، آموزش، بهداشت و مسافرت دسترسی داشته باشند و در عین حال از حریم خصوصی و امنیت خود محافظت کنند.

پروژه راهحل توانمندسازی پناهندگان (IBM) از بلاکچین برای ایجاد هویتهای دیجیتال برای پناهندگان و آوارگان استفاده میکند و آنها را قادر میسازد تا به خدمات و پشتیبانیهای ضروری همچون مراقبتهای بهداشتی، آموزش و کمک حقوقی دسترسی داشته باشند.
پروژه آمپلی از بلاکچین برای ایجاد و مدیریت هویتهای دیجیتال برای کودکان پیشدبستانی در آفریقای جنوبی استفاده میکند و آنها را قادر میسازد تا به خدمات توسعه کودکی همچون آموزش، بهداشت و حمایت اجتماعی دسترسی داشته باشند. آمپلی همچنین به معلمان و ارائهدهندگان خدمات اجازه میدهد تا حضور و مشارکت کودکان را ثبت و تأیید کنند و از دولت یارانهها دریافت کنند.
نظر شما