به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، افزایش سریع فناوری دیجیتال در عصر حاضر، میزان کنترل شهروندان بر دادههای شخصی را کاهش داده و نگرانیهای بسیاری را درباره حریم خصوصی دادهها و سو استفاده از اطلاعات شخصی ایجاد کرده است. سازمانهای دولتی نهایت تلاش خود را میکنند تا قوانینی را برای پلتفرمهای بزرگ رسانههای اجتماعی اعمال کنند که به سواستفاده معروف هستند، اما گاهی اوقات ثابت شده است که دولت لزوماً راهحل نیست و خود بخشی از مشکل است.
در سراسر جهان، حقوق شهروندان برای بهرهمندی از آزادیها و مزایای اعطاشده توسط جامعه، مبنای اساسی قراردادهای اجتماعی را تشکیل میدهد. این مفهوم از حق اساسی حفظ حریم خصوصی ناشی میشود، اما بین این اصل بنیادی و پیشرفت نوآوریهای فناوری که به دسترسی به دادههای شهروندان وابسته است، تنش فزایندهای وجود دارد.
این وضعیت با داستانهای وحشتناکی بدتر شده است که در آن سازمانهای دولتی و شرکتهای پلتفرم بزرگ از دسترسی خود به دادههای شهروندان سو استفاده کردهاند. برای مثال، در ایالات متحده آمریکا، موارد متعددی وجود دارد که استفاده از قانون میهنپرستی ایالات متحده، به سازمانهای دولتی قدرت نظارتی شدیدی به نام امنیت ملی برای نظارت بر شهروندان و حتی غیر شهروندان داده که واکنشهای گستردهای را در پی داشته است.
دولت آمریکا در چندین رسوایی مربوط به نظارت گسترده، همچون برنامه PRISM آژانس امنیت ملی (NSA) دخالت داشته است که دادهها را از شرکتهای بزرگ اینترنتی، از جمله گوگل، فیسبوک و اپل، بدون اطلاع کاربران از سراسر جهان جمعآوری میکرد. دولت ایالات متحده همچنین از فناوری تشخیص چهره برای شناسایی و ردیابی معترضان، فعالان و روزنامهنگاران استفاده کرده است.
دولت چین متهم به استفاده از ابردادهها برای نقض حقوق بشر همچون جاسوسی از شهروندان، سانسور محتوای آنلاین و آزار و اذیت اقلیتهای قومی شده است. چین همچنین یک قانون امنیت ملی بحثبرانگیز را در هنگکنگ وضع کرده است که به مقامات اختیارات گستردهای برای دسترسی و تصرف دادههای شخصی از هر کسی میدهد که مظنون به خطر انداختن امنیت ملی باشد.
دولت هند بهدلیل پروژه Aadhaar خود مورد انتقاد قرار گرفته است. این پروژه یک سیستم شناسایی بیومتریک است که اثر انگشت، اسکن عنبیه و عکس بیش از ۱.۲ میلیارد هندی را جمعآوری میکند. هدف از این کار، ارائه یک شناسه یکتا برای دسترسی به خدمات عمومی پایه همچون برنامههای رفاه اجتماعی، خدمات بانکی و پرداخت مالیات است. منتقدان هشدار میدهند که این سیستم در برابر نقض دادهها و سرقت هویت بسیار آسیبپذیر است و در صورت دسترسی غیرمجاز به این اطلاعات، پیامدهای جبرانناپذیری برای افراد و جامعه به همراه خواهد داشت.
دولت روسیه متهم به استفاده از حملات سایبری برای مداخله در انتخابات و امور کشورهای دیگر، همچون ایالات متحده، فرانسه و آلمان شده است. روسیه همچنین قوانینی را تصویب کرده است که ارائهدهندگان خدمات اینترنتی و پلتفرمهای آنلاین را ملزم میکند دادههای کاربر را ذخیره کنند و با مقامات به اشتراک بگذارند و دسترسی به وبسایتهای نامطلوب از نظر دولت را مسدود کنند.
بعضی از شرکتهای بزرگ نیز در حال بهرهبرداری از شهروندان و دادههای آنها هستند. برای مثال فیسبوک در چندین نقض داده و رسوایی دست داشته است، همچون حادثه کمبریج آنالیتیکا که در آن دادههای ۸۷ میلیون کاربر بدون رضایت آنها جمعآوری و برای اهداف سیاسی استفاده شد. فیسبوک همچنین اعتراف کرد که دادههای کاربران را با بیش از ۱۵۰ شرکت، از جمله آمازون، نتفلیکس و اسپاتیفای، بدون اطلاع کاربران به اشتراک گذاشته است. این رسانه در سال ۲۰۲۳، بهدلیل نقشی که در سو استفاده از دادههای کاربر داشت، با جریمه پنج میلیارد دلاری روبهرو شد.
گوگل نیز در سال ۲۰۲۳ بهدلیل جمعآوری غیرقانونی دادههای شخصی از کودکان در یوتیوب و استفاده از آن برای تبلیغات هدفمند به مبلغ ۱۷۰ میلیون دلار جریمه شد. گوگل همچنین بهدلیل ردیابی مکان کاربران حتی زمانی که آنها تنظیمات را خاموش کردهاند و برای اسکن ایمیلهای کاربران جیمیل برای اهداف تبلیغاتی با دادخواستهایی روبهرو شد.
غول تجارت الکترونیک آمازون در سال ۲۰۲۱ توسط مرجع حفظ حریم خصوصی دادههای لوکزامبورگ بهدلیل نقض مقررات عمومی حفاظت از دادههای اتحادیه اروپا با پردازش دادههای شخصی بدون رضایت مشتریان خود، ۸۷۷ میلیون دلار جریمه شد. این جریمه بزرگترین میزانی بود که تاکنون اتحادیه اروپا صادر کرده است و به دنبال شکایتی بود که توسط یک گروه حفاظت از حریم خصوصی فرانسوی ثبت شده بود.
اینستاگرام در سال ۲۰۲۲ بهدلیل پردازش دادههای شخصی کودکان زیر ۱۳ سال بدون رضایت والدین آنها، توسط ناظر حریم خصوصی دادههای ایرلند، مبلغ ۴۰۳ میلیون دلار جریمه شد. این جریمه به دنبال تحقیقاتی صادر شد که نشان داد اینستاگرام در محافظت از حقوق حریم خصوصی کاربران جوان خود ناکام بوده است.
مزایای دسترسی به دادههای کاربر
این سوال مطرح است که با وجود تمام گزارشهای مربوط به سو استفاده از دادهها، چرا جوامع همچنان اطلاعات خود را در اختیار دولتها و شرکتها قرار میدهند؟ پاسخ این است که مزایای این اقدام، بیش از معایب آن است. موارد سو استفاده در مقایسه با حجم عظیمی از فعالیتهای مثبتی که دولتها و کسبوکارها با دادههای شهروندان انجام میدهند، ناچیز به شمار میرود.
پیشرفت در روشهایی که سازمانها برای حفاظت از دادههای شهروندان به کار میگیرند همواره در حال افزایش است. چهارچوبهای قانونی و نظارتی همچون «مقررات عمومی حفاظت از دادهها(GDPR)» و قوانین مشابه، نقش مهمی در بهبود این وضعیت ایفا کردهاند. بعضی از مزایای کلیدی که موجب میشود مردم به دولتها و کسبوکارها اجازه دهند تا از دادههای آنها استفاده کنند، عبارت است از:
- مدیریت عمومی کارآمدتر با کاهش دوبارهکاریها، تقلب و اشتباهات
- بهبود کیفیت و دسترسی به خدمات عمومی از طریق ارائه خدمات فعال، شخصیسازیشده و دیجیتالی
- مقابله با چالشها و بهرهگیری از فرصتهای اجتماعی همچون واکنش سریع به شرایط اضطراری و ارتقای سلامت عمومی
- حمایت از سیاستگذاری و ارزیابی مبتنی بر شواهد با استفاده از تحلیل دادهها و هوش مصنوعی
- افزایش مشارکت مدنی و فراگیری اجتماعی از طریق توانمندسازی شهروندان برای شرکت در تصمیمگیریها
- ارتقای سطح آموزش و آگاهی شهروندان و فراهم کردن امکان دسترسی به دانش و مهارتها
- تقویت نوآوری و رقابتپذیری با ایجاد فرصتهای تجاری جدید و تحریک تحقیق و توسعه
- بهبود خدمات به مشتریان از طریق ارائه پشتیبانی بهتر و شخصیسازیشده
- پشتیبانی از تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در تجارت با استفاده از تحلیل دادهها
- بهبود کارایی از طریق سادهسازی عملیات و کاهش ضایعات
- ارائه تبلیغات هدفمند و بهینهسازی بودجههای تبلیغاتی با دستیابی به مخاطبان پذیراتر
دسترسی به دادههای مشتری این فرصت را در اختیار کسبوکارها قرار میدهد تا پشتیبانی بهتر و شخصیسازیشدهتری به مشتریان ارائه دهند. این شخصیسازی میتواند با ارائه توصیههای مرتبط، محتوا و پیشنهادات، تجربه کاربر را افزایش دهد. رویکرد مبتنی بر داده میتواند منجر به انتخابهای آگاهانهتر در زمینههایی همچون استراتژیهای بازاریابی، مدیریت موجودی و تخصیص منابع شود.
دسترسی به دادههای مشتری به سازمانهای دولتی و خصوصی این امکان را میدهد که عملیات خود را ساده کنند و کارایی را بهبود بخشند. برای مثال، تجزیه و تحلیل دادهها میتواند به شرکتها کمک کند تا زمینههایی را برای بهینهسازی شناسایی کنند، ضایعات را کاهش و بهرهوری کلی را افزایش دهند.
مشاغل مختلف میتوانند با درک ترجیحات و رفتار مشتری، کمپینهای تبلیغاتی هدفمندی ایجاد کنند که از یک طرف به نفع مصرفکنندگان است تا تبلیغات مرتبطتری دریافت کنند و از طرف دیگر به نفع شرکتها است تا بودجههای تبلیغاتی خود را بهینهسازی کنند. نمونه بارز این مزیت، برنامههای وفاداری مشتری است که در آن کسبوکارها میتوانند از دادههای مشتری برای پیادهسازی برنامههای وفاداری و سیستمهای پاداش استفاده کنند. بنابراین تا زمانی که مزایای فراوان و روزمره ارائه دسترسی مداوم به دادههای شهروندان بیشتر از زیانهای گاهبهگاه باشد، شهروندان به دولتها و مشاغل دسترسی میدهند و باید این کار را ادامه دهند.
افزایش کنترل شهروندان بر دادهها، راهکار هویت دیجیتال
راهکار اصلی بهمنظور افزایش میزان کنترل شهروندان بر نحوه استفاده از دادههایشان در «هویت دیجیتال» و نحوه استفاده از هویت شهروندان در دنیای فناوری دیجیتال نهفته است. محققان و متخصصان در زمینه راهکارهای هویت دیجیتال در مقیاس بزرگ برای سازمانهای دولتی و تجاری، بر این باور هستند که فناوری هویت دیجیتال پتانسیل توانمندسازی شهروندان و افزایش کنترل آنها بر دادهها و اطلاعاتشان را دارد. این امر از طریق رویکردهای فناوری کلیدی همچون هویت خودگردان (SSI)، هویت دیجیتال توزیعشده (DID) و به حداقل رساندن دادهها قابل دستیابی است.
فناوریهای هویت دیجیتال باید کاربرمحور طراحی شوند و کنترل اطلاعات هویتی را به افراد واگذار کنند. به این ترتیب، کاربران میتوانند اطلاعات لازم را به اشتراک بگذارند و در نتیجه خطر افشای غیرضروری دادهها را کاهش دهند. با استفاده از فناوری بلاکچین، میتوان سیستمهای هویت توزیعشده ایجاد کرد که امکان کنترل هویت را بدون تکیه بر یک مرجع مرکزی به کاربران میدهد. این امر میتواند حریم خصوصی و امنیت را افزایش و خطر نقض دادهها در مقیاس بزرگ را کاهش دهد. مکانیزمهای احراز هویت همچون بیومتریک یا احراز هویت چند عاملی نیز میتوانند در سیستمهای هویت دیجیتال خودگردان ادغام شوند تا امنیت دادههای کاربران افزایش و خطر دسترسی غیرمجاز کاهش پیدا کند.
سیستمهای هویت دیجیتال باید سازوکارهای رضایت را شامل شوند و به افراد اجازه دهند قبل از به اشتراکگذاری دادههای خود، به متن قراردادها دسترسی داشته باشند و پس از خواندن آن، اجازه دهند. این فرایند تضمین میکند که کاربران کنترل کنند چه کسی و برای چه هدفی به اطلاعاتشان دسترسی دارد. فناوریهای هویت دیجیتال باید از اصل به حداقل رساندن دادهها پشتیبانی کنند تا فقط کمترین مقدار اطلاعات لازم برای یک تعامل خاص به اشتراک گذاشته شود.
نمونههای موفق رویکردهای هویت دیجیتال
در کنار پیشرفتهای چشمگیر حاصل از بهکارگیری رویکردهای هویت دیجیتال که گفته شد، مزایای خاص حاصل از این رویکردها میتواند بسیار چشمگیر باشد. سیستمهای هویت دیجیتال توزیعشده با طرحهای به اشتراکگذاری اطلاعات مبتنی بر رضایت و به حداقل رساندن دادهها میتوانند روشی امن و مقاوم در برابر دستکاری برای ذخیره و مدیریت اطلاعات هویتی ارائه دهند و در برابر هک و کلاهبرداری مقاومتر باشند.
هویت دیجیتال توزیعشده میتواند شهروندان را قادر سازد تا به خدمات شهری اساسی همچون خدمات مالی، آموزش، کشاورزی و رفاه اجتماعی دسترسی داشته باشند که بهویژه برای افراد در مناطق کمبرخوردار یا دورافتاده مفید است. موارد استفاده شگفتانگیزی در سطح جهانی وجود دارد از جمله پروژه اگریلدگر که از بلاکچین برای ایجاد هویتهای دیجیتال برای کشاورزان کوچک در کشورهای در حال توسعه و ردیابی و تأیید منشأ و کیفیت محصولات کشاورزی آنها استفاده میکند. این پروژه به کشاورزان کمک میکند تا به بازارهای بهتر، قیمتها و تأمین مالی دسترسی داشته باشند و ضایعات و کلاهبرداری مواد غذایی را کاهش دهند.
پروژه شناسه زمین نیز از بلاکچین برای ایجاد هویتهای خودگردان برای افراد و سازمانها استفاده میکند و آنها را قادر میسازد تا اطلاعات هویتی خود را تأیید کنند و با دیگران به اشتراک بگذارند. این فرایند به کاربران کمک میکند تا به خدمات و فرصتهای مختلفی همچون بانکداری، آموزش، بهداشت و مسافرت دسترسی داشته باشند و در عین حال از حریم خصوصی و امنیت خود محافظت کنند.
پروژه راهحل توانمندسازی پناهندگان (IBM) از بلاکچین برای ایجاد هویتهای دیجیتال برای پناهندگان و آوارگان استفاده میکند و آنها را قادر میسازد تا به خدمات و پشتیبانیهای ضروری همچون مراقبتهای بهداشتی، آموزش و کمک حقوقی دسترسی داشته باشند.
پروژه آمپلی از بلاکچین برای ایجاد و مدیریت هویتهای دیجیتال برای کودکان پیشدبستانی در آفریقای جنوبی استفاده میکند و آنها را قادر میسازد تا به خدمات توسعه کودکی همچون آموزش، بهداشت و حمایت اجتماعی دسترسی داشته باشند. آمپلی همچنین به معلمان و ارائهدهندگان خدمات اجازه میدهد تا حضور و مشارکت کودکان را ثبت و تأیید کنند و از دولت یارانهها دریافت کنند.
نظر شما