سایه گسست بر بنیادی‌ترین پیوند اجتماعی /  آمار طلاق در کدام کشورها بالا است؟

به تعبیری طلاق، بازگشت افراد به تنهایی از مسیری مشترک معنا می‌شود که چالش‌هایی به همراه دارد؛ از سویی پیامدهای این پدیده بر خود افراد، فرزندان و خانواده و از سویی دیگر بر جامعه تاثیرگذار است و بسیاری از کشورها را بر آن داشته تا راهکاری برای کاهش نرخ آن بیابند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ازدواج رویدادی است که دو نفر را برای زندگی در کنار هم با یکدیگر پیوند می‌دهد، میان آن‌ها یک ارتباط قانونی، فرهنگی یا مذهبی ایجاد می‌کند و بر روند زندگی و خانواده آینده آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

افراد به دلایل زیادی از جمله عشق، همراهی، میل به تشکیل خانواده، ثبات مالی، موقعیت اجتماعی و رضایت مذهبی ازدواج می‌کنند و این اقدام در اصل یک نهاد فرهنگی جهانی است که در هر فرهنگی مقدس، محترم و مهم شمرده می‌شود، پیوندهای ازدواج گاهی گسسته می‌شود و در نهایت خانواده را به جدایی و طلاق می‌رساند.

از جمله علل تصمیم افراد برای طلاق می‌توان به خیانت، مشکلات مالی، از دست دادن احساس صمیمیت، سوءمصرف مواد، متعهد نبودن و تفاوت‌های اخلاقی یا مذهبی اشاره و با بررسی این عوامل می‌توان به درک بهتری از دلایل متفاوت بودن نرخ طلاق در کشورهای مختلف دست پیدا کرد؛ در واقع نرخ طلاق از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و عوامل مختلفی از جمله فرهنگی، قانونی و اجتماعی بسیاری در شکل‌گیری این آمار نقش دارند.

سایه گسست بر بنیادی‌ترین پیوند اجتماعی /  آمار طلاق در کدام کشورها بالا است؟

کشورهایی با بیشترین نرخ طلاق

نرخ طلاق را می‌توان به روش‌های مختلف محاسبه کرد، اما یکی از ساده‌ترین روش‌ها، استفاده از داده‌های سرشماری است. با تقسیم تعداد طلاق در یک سال معین بر کل جمعیت، نرخ طلاق خام به‌دست می‌آید، این معیار به طور معمول به‌صورت عددی در هر یک هزار نفر بیان می‌شود و بر اساس این نرخ، ۱۳ کشور بالاترین میزان طلاق را دارند.

این کشورها شامل مالدیو با نرخ ۵.۵۲، قزاقستان با نرخ ۴.۶، روسیه با نرخ ۳.۹، بلاروس و بلژیک هر یک با نرخ ۳.۷، مولداوی با نرخ ۳.۳، چین با نرخ ۳.۲، کوبا با نرخ ۲.۹، اوکراین با نرخ ۲.۸۸ و دانمارک، لتونی، لیتوانی و ایالات‌متحده هر یک با نرخ ۲.۷ هستند.

به عبارت ساده‌تر، بر اساس داده‌های جمع‌آوری‌شده، مالدیو با ۲۹۸۴ طلاق در برابر جمعیت ۵۴۰ هزار و ۵۴۴ نفری خود دارای بالاترین نرخ طلاق است؛ علت این نرخ بالا، ناشایست بودن تجرد، اما آسان بودن ازدواج و طلاق است، بنابراین جوانان خیلی زود ازدواج می‌کنند و در صورت شکست رابطه، با کمترین دردسر طلاق می‌گیرند.

تأثیر دوران همه‌گیری بیماری کرونا بر ازدواج و طلاق

نرخ ازدواج به‌طور کلی در سال ۲۰۲۰ به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت که دلیل عمده آن قرنطینه‌های مرتبط با بیماری همه‌گیر کووید -۱۹ و محدودیت در اجتماعات عمومی بود؛ در این میان بعضی از کشورها نیز با کاهش نرخ طلاق طی این مدت مواجه بودند.

در اسلوونی نرخ طلاق از ۱.۲ در سال ۲۰۱۹ به ۰.۸ در سال ۲۰۲۰ کاهش یافت، مجارستان با کاهش از ۱.۸ به ۱.۵، سیشل از ۱.۹ به ۱.۷ و جمهوری دومینیکن از ۲.۵ به ۱.۲ مواجه بود و با این حال دانمارک به‌عنوان یکی از ۱۰ کشور برتر برای زندگی شاهد روندی معکوس بود و نرخ طلاق در آن از ۱.۸ به ۲.۷ در طول همه‌گیری جهش یافت.

کشورهایی با پایین‌ترین نرخ طلاق

چندین کشور در سراسر جهان نرخ طلاق بسیار پایینی دارند و بر اساس داده‌های موجود، سریلانکا با نرخ طلاق ۰.۱۵ طلاق به ازای هر یک هزار ساکن دارای کمترین میزان طلاق در جهان است. گواتمالا و ویتنام با نرخ ۰.۲، سنت‌وینسنت و گرنادین‌ها با نرخ ۰.۴، پرو با نرخ ۰.۵، آفریقای جنوبی با نرخ ۰.۶ و شیلی، کلمبیا، ایرلند، مالتا، پاناما، قطر، سنت لوسیا، امارات‌متحده‌عربی و ونزوئلا همگی با نرخ ۰.۷ کشورهایی با کم‌ترین نرخ طلاق در جهان هستند.

سایه گسست بر بنیادی‌ترین پیوند اجتماعی /  آمار طلاق در کدام کشورها بالا است؟

خطرات بالای طلاق نسبت به سایر آسیب‌های اجتماعی

کورش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه نرخ طلاق در کشور ایران بر اساس اعلام منابع رسمی حدود ۳۵ درصد است، اظهار می‌کند: بالا رفتن نرخ طلاق در یک جامعه هشداری مهم برای مهم‌ترین نهاد اجتماعی‌کننده جامعه یعنی خانواده محسوب می‌شود.

وی می‌افزاید: طلاق در حد معمول برای هر جامعه می‌تواند قابل قبول باشد، اما با گذشتن آمارها از یک حد مشخص، متوجه نبود ثبات، انسجام و استحکام نهاد خانواده در آن جامعه خواهیم شد و خطرات آن به مراتب بیش از انواع آسیب‌های اجتماعی موجود در جامعه خواهد بود.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران تصریح می‌کند: در واقع می‌توان طلاق را به عنوان یک آسیب اثرگذار و دارای تبعات متعدد و گسترده در نظر گرفت و در خصوص آن نباید با دیدگاهی تک بعدی اظهار نظر و انجام فعالیت کرد.

نوسانات ازدواج، موازی با نوسانات طلاق

وی ادامه می‌دهد: «بازگشت دو نفر از یک مسیر مشترک» موضوعی است که تمام افراد در ظاهر کلمه طلاق آن را می‌بینند، اما طلاق هنگامی که در سطح قابل توجهی از جامعه اتفاق می‌افتد، اولین آسیب آن به نهاد خانواده خواهد رسید و دومین تأثیر آن کاهش امید به زندگی و میزان رضایت از زندگی در سایر افراد جامعه خواهد بود.

محمدی می‌گوید: با وجود آمار بالای طلاق در هر جامعه، شاهد افت میزان سرمایه اجتماعی خواهیم بود و در هر جامعه‌ای که میزان سرمایه اجتماعی آن افت کند، بی‌نظمی اجتماعی در آن جامعه حاکم و منجر به تولید آسیب می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه طلاق تبعات اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی دارد، اضافه می‌کند: در سه دهه اخیر که آمار طلاق در کشور با نوساناتی روبه‌رو بوده، میزان ازدواج نیز به موازات آن تحت تأثیر قرار گرفته و متغیر بوده است؛ از همین رو می‌توان نتیجه گرفت که طلاق موضوعی همه جانبه و جدی محسوب می‌شود که فعالیت در خصوص کاهش آن نیازمند برنامه‌های سیستمی است.

سایه گسست بر بنیادی‌ترین پیوند اجتماعی /  آمار طلاق در کدام کشورها بالا است؟

تأثیرات طلاق بر افزایش تعداد خانواده‌های بی‌نشاط یا دارای نشاط پایین

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران می‌افزاید: خانواده یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در نشاط جامعه به شمار می‌رود و با رخ دادن طلاق در یک خانواده، کانون خانواده متلاشی می‌شود و نشاط درون خانواده از بین می‌رود؛ با بالا رفتن میزان خانواده‌های بی‌نشاط یا دارای نشاط پایین در یک جامعه، میزان افسردگی، ناامنی‌های روانی و آسیب‌های سلامت روان افزایش می‌یابد و بیماری‌های روحی و روانی و آسیب‌هایی از جمله خودکشی متوجه افراد می‌شود.

وی خاطرنشان می‌کند: افرادی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم درگیر پدیده طلاق می‌شوند، عوارض مخرب و آسیب‌زایی را تجربه خواهند کرد که این عوامل می‌تواند آینده زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد و انگیزه و توان تولید در جامعه را از آنها سلب کند.

سایه گسست بر بنیادی‌ترین پیوند اجتماعی /  آمار طلاق در کدام کشورها بالا است؟

طلاق موضوعی آماری نیست، بلکه موضوعی فرهنگی است

علیرضا شریفی‌یزدی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه نرخ طلاق در ۱۲ استان کشور دو رقمی است، اظهار می‌کند: طلاق موضوعی آماری نیست و از جنبه فرهنگی اهمیت دارد؛ در واقع معنای طلاق در کشورها متفاوت است و به همین علت مقایسه آمار کشورها در زمینه طلاق و نرخ آن از لحاظ علمی صلاحیت کافی ندارد.

وی می‌افزاید: طلاق در بعضی کشورها امری عادی و معمولی تلقی می‌شود و فشار اجتماعی در این کشورها وجود ندارد؛ از همین رو و با توجه به موارد مطرح شده، نرخ طلاق در آن جامعه افزایش خواهد داشت، اما در بعضی کشورها نیز طلاق آسیب‌های سنگینی همراه خود دارد.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه کشور ایران از جمله کشورهایی محسوب است که انجام عمل طلاق گاهی منجر به درگیر شدن چهار نسل از خانواده‌ها می‌شود، تصریح می‌کند: طلاق همیشه به عنوان یک آسیب و زمینه‌ساز ایجاد مسئله محسوب می‌شود و کم‌ترین میزان آن نیز زیاد خواهد بود.

سایه گسست بر بنیادی‌ترین پیوند اجتماعی /  آمار طلاق در کدام کشورها بالا است؟

مهم‌ترین علل زمینه‌ساز طلاق در جامعه

وی ادامه می‌دهد: اولین گام برای کاهش نرخ طلاق، شناختن عوامل زمینه‌ساز ایجاد آن است و طبق پژوهش‌های انجام شده در کشور، به ترتیب مشکلات اقتصادی، اعتیاد، نداشتن آگاهی از مهارت‌های زندگی و دخالت خانواده‌ها از چهار عامل اصلی پدیده طلاق محسوب می‌شوند.

شریفی‌یزدی می‌گوید: بهبود شرایط اقتصادی جامعه از یک سو و از سوی دیگر تربیت اقتصادی خانواده‌ها به منظور آموختن داشتن بهترین مدیریت مالی با منابع درآمدی محدود، از راهکارهای رفع مشکلات اقتصادی و کاهش نرخ طلاق به شمار می‌رود.

وی با بیان اینکه اعتیاد یکی از عوامل بسیار مهم در مقوله طلاق به شمار می‌رود و به منظور حل کردن آن باید در خصوص عوامل زمینه‌ساز درگیری با اعتیاد اقداماتی انجام شود، اضافه می‌کند: سیستم آموزشی و خانواده‌ها، مهارت‌های اجتماعی و زندگی را به خوبی به فرزندان آموزش نمی‌دهند و آموزش مهارت‌های اجتماعی و زندگی باید در دستور کار دولت قرار گیرد؛ البته به تازگی اقداماتی در سیستم آموزشی کشور انجام شده که نیازمند گسترش است.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه با آگاه‌سازی اعضای خانواده، تفاوت میان دلسوزی و دخالت خانواده‌ها شفاف خواهد شد، خاطرنشان می‌کند: در صورتی که میزان طلاق در جامعه کاهش یابد، شاهد افزایش تمایل و گرایش افراد به سمت ازدواج و فرزندآوری خواهیم بود؛ چراکه ترس از طلاق یکی از عوامل کاهش نرخ ازدواج به شمار می‌رود.

میزان طلاق و ارتباط آن با نرخ ازدواج

نرخ طلاق به‌خودی‌خود نمی‌تواند تصویر روشنی از میزان فراوانی طلاق در یک کشور خاص بدهد، چرا که نرخ طلاق معیاری برای طلاق به‌عنوان درصدی از کل جمعیت است، نه نسبت به تعداد کل ازدواج‌ها؛ از همین رو مهم است که نرخ طلاق در کنار نرخ کلی ازدواج یک کشور در نظر گرفته شود.

به عنوان مثال، نرخ ۲.۷ طلاق در ایالات متحده آمریکا در برابر نرخ ۶.۱ ازدواج این کشور، به این معنی است که به ازای هر ۲.۲۶ ازدواج جدید، یک طلاق جدید حاصل می‌شود و این امر نشان می‌دهد درصد طلاق در ایالات‌متحده بیش از ۴۴ درصد است؛ چنین درصدی، این کشور را در فهرست کشورهایی با بیشترین میزان طلاق قرار می‌دهد.

کد خبر 685674

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.