عجب گیری افتادیم، بابا ما سید نیستیم!

یکی از رزمندگان دفاع مقدس می‌گوید: عید غدیر که می‌شد خیلی‌ها عزا می‌گرفتند. لابد می‌پرسید چرا؟ چند تا از بچه‌ها با هم قرار می‌گذاشتند، به یکی بگویند، سید و بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می‌گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می‌آوردند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برگزاری مراسم‌های مذهبی در بین رزمندگان جایگاه خاصی داشت، آنها همان‌طور که به برگزاری مراسم‌های عزاداری و دعا و توسل اهمیت می‌دادند، اعیاد اسلامی را نیز با شکوه خاصی برگزار می‌کردند.

عید غدیر یکی از اعیاد اسلامی بود که رزمندگان از چند روز قبل مقدمات برپایی مراسم مربوط به آن را فراهم می‌کردند و از فرماندهان لشکر و مسئولان نیز دعوت می‌کردند که در این مراسم حضور به هم رسانند. سربه‌سر همدیگر گذاشتن و سید خطاب کردن دوستان برای گرفتن عیدی از جمله کارهایی بود که در زمان عید غدیر بین رزمندگان رواج زیادی داشت.

رسول امینی، یکی از رزمندگان دفاع مقدس در این ارتباط می‌گوید: عید غدیر که می‌شد خیلی‌ها عزا می‌گرفتند. لابد می‌پرسید چرا؟ به همین سادگی که چند تا از بچه‌ها با هم قرار می‌گذاشتند، به یکی بگویند، سید، البته کار که به همین جا ختم نمی‌شد.‌

ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیم چند نفر دارند دنبال یکی از برادرها می‌دوند. می‌گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می‌خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می‌گرفتندش و می‌پریدند به سروکله‌اش و به بهانه بوسیدنش آش‌و لاشش می‌کردند.‌

بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می‌گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می‌آوردند.

جالب اینجاست که به قدری جدی می‌گفتند، سید که خود طرف هم بعد که ولش می‌کردند، شک می‌کرد و می‌گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می‌گذاشت و ضمانتش را می‌کرد: قول می‌دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه‌ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می‌داد و غر می‌زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم …؟

کد خبر 671802

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.