حرکت از دانش تا نظام دانایی در کتاب «یک پل، سی‌وسه درنگ»

پزشک، نویسنده و پژوهشگر ایرانی گفت: امروز نیاز به پیونددادن همه جنبه‌های مختلف فرهنگی به یکدیگر داریم. پل هم محل قرار و هم محل عبور است و باید آن را نمادشناسی کرد و بیشتر شناخت.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سید فرزاد گلی امروز _سه‌شنبه یکم شهریورماه_ در نشست نقد و بررسی کتاب «یک پل، سی‌وسه درنگ» در رویداد کتاب‌محور سه‌شنبه‌های فصل سخن در کتابخانه جهاد دانشگاهی اصفهان، اظهار کرد: ذهن ما رویداد را تغییر می‌دهد و منتظر رخداد نمی‌ماند.

به گفته وی، خیال وابسته به بدن یا جسم خاصی نیست بلکه خیال بین همه ما مشترک است. آنچه هندی‌ها از آن به «مایا» تعبیر می‌کنند یعنی همان نهاد خیالی که همه جهان از آن پدید آمده است. این خیال منفصل بیشتر ریشه در سرزمین و فرهنگ هندوستان دارد تا در یونان.

نویسنده کتاب یک پل، سی‌وسه درنگ ادامه داد: بر خلاف تفکر هندی‌ها که جنس جهان را از خیال می‌دانند، یونانی‌ها تفکرشان صنعتی است و خداوند را به صفت صانع و صنعتگر می‌شناسند.

وی تصریح کرد: هندی‌ها از دوران قدیم به نظریه افلاطون که جنس جهان را از خیال می‌دانست نزدیک‌ترند، نه فقط به این معنا که بی‌اعتبار است بلکه آنها جهان را رویاگون می‌پندارند، انگار جهان ماهیتی رویاگون دارد و همه صورت‌هایی که در آن پدید آمده بیشتر از آنکه دنبال ضرورت عینی آن بگردیم، زیبایی خیال که آن را آفریده می‌بینیم.

ضرورت پیوند همه جنبه‌های فرهنگی

گلی با اشاره به زیبایی‌ها و تعدد تردد ماهیان و آبزیان در قعر دریاها و اقیانوس‌ها که مناظری شگفت و رنگارنگ پدید می‌آورد، اظهار کرد: این مثال به همان خیال نزدیک است. در واقع عالم خیال منفصل، نقش ارگانیک دارد که هم می‌آفریند، هم تغییر می‌دهد، هم می‌سازد و همچنین می‌تواند خیلی دیگر از کارها را انجام دهد و پیش ببرد.

این نویسنده، پژوهشگر و پزشک درباره نحوه نگارش و اولین جرقه‌های استارت کار نوشتن کتاب خود، تصریح کرد: امروز نیاز به پیوند دادن همه جنبه‌های مختلف فرهنگی به یکدیگر داریم. پل هم محل قرار و هم محل عبور است و باید آن را نماد شناسی کرد. نمادهایی از آئین‌های مهری، اسلامی و زرتشتی در سی‌وسه پل به هم گره خورده‌اند و پیوند آفاقی و انفسی در این معماری به خوبی شکل گرفته است.

به گفته وی، حتی به نظر می‌رسد محله جلفای نو که در کرانه جنوبی این پل کهن شکل گرفته می‌توانست نمادی از مسیحیت باشد. ۳۳ سن و سال عمر حضرت عیسی (ع) بوده و در دین مسیحیت این عدد مقدس است. حتی عدد ۳۳ در نماد شناسی زرتشی‌ها نیز شناخته شده است.

گلی با بیان اینکه ۳۳ سهم زاینده‌رود هم در اینجا باید مورد نظر قرار گیرد، اضافه کرد: سهم آب این رود تقسیم بندی خاص خود را داشته و هنوز هم در اسناد زمین‌ها و بخشی از حقآبه‌ها بر اساس همان سهم ۳۳ گانه است.

نویسنده کتاب یک پل، سی‌وسه درنگ تاکید کرد: آنچه امروزه یاد گرفته‌ایم این است که سلامت با یکپارچگی حاصل می‌شود و همین دیدگاه است که فرهنگ ما را رشد می‌دهد. به واقع باید با پاره‌های فرهنگی متعددی که داریم تکلیفمان را مشخص‌کنیم و به انسجام و یکپارچگی در روایت و تاریخ خودمان برسیم تا به این شکل از «فرهنگ پریشی» که جامعه ما را گرفتار کرده است، نجات یابیم.

وی افزود: پل یک دنیا دعوت دارد، سکو و چشمه و حجره داد و تنها برای عبور نیست و فضایی برای زیستن و اندیشیدن در دنیایی که سرعت و شتاب در آن روز به روز بیشتر می‌شود. بخش بخش پل جای درنگ و نماد ارتباط و اتصال است و بدون درنگ ارتباط هم معنایی ندارد.

ناگشوده‌های جذاب اصفهان

علی‌رضا تولایی، نویسنده اصفهانی حاضر در این برنامه هفتگی در ادامه گفت: اصفهان خطه‌ای است که رازهای ناگشوده اش بیش از رازهای گشوده شده آن است. نمی‌توان دقیق و به درصد گفت چقدر راز نهفته و ناگشوده دارد که هنوز سر به مهر مانده اما همین موضوع از جذابیت‌های اصفهان است.

وی اظهار کرد: نظرات و دیدگاه‌های هانری کربن فرانسوی و آرگون فضاهایی از کتاب را به خود اختصاص داده که باید گفت کربن در نهایت اروپایی بودن خود را م نمایاند و چون ایرانی نیست، شما تا جایی با او پیش می‌روید و به یکباره متوقف می‌شوید.

نویسنده و پژوهشگر اصفهانی ادامه داد: نظریه آرگون بر خلاف هانری کربن است. آرگون هفت شهر با تمدن‌های روحانی را نام می‌برد که از اصفهان، دمشق و استانبول تا مکزیکوسیتی را شامل می‌شود که به نوعی همه در همان مسیر روحانی هستند. اینجا بر خلاف آرگون که منصفانه برخورد کرده، هانری کربن پای اروپا را هم به میان می‌کشد و نمی‌تواند تمایل خود به زادگاهش را پنهان کند. اما در نوشته آرگون خبری و هفت تمدن و سرزمینی که نام می‌برد، خبری از اروپا که در آن دوره دستی در تاریخ روحانی نداشته، نیست.

تولایی با اشاره به فصل سی‌وسوم کتاب افزود: انگار این ۳۳ نظام دانایی را شکل داده و حرکت از دانش تا نظام دانایی در این پل مشهود است.

وی با نام بردن از انواعی از پل که در کتاب ذکر شده است اضافه کرد: پل در این مجموعه به مثابه رسانه معنایی، امر بین‌الاذهانی، امر نمایشی، مقوله بدن‌زبان و ساختار نحوی بررسی شده است.

به گفته این نویسنده، در موضوع پل به مثابه امر بین‌الاذهانی اصفهان را به معماری می‌شناسیم که این موضوع اشتباه است. باید دید معماری برآمده از چیست و دانست که اینها تجلی‌های تفسیر معرفتی اصفهان است و فراتر از معماری است.

به گزارش ایمنا، این نشست در ادامه سلسله نشست‌های جمع‌خوانی کتاب‌های فلسفی و روانشناسی از رویداد «سه‌شنبه‌های فصل سخن» با حضور علاقه‌مندان به کتاب و مطالعه، در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی اصفهان برگزار شد.

کد خبر 599153

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.