به گزارش خبرگزاری ایمنا، سیدجواد هاشمی در مراسم «تکریم مادران و همسران شهدا» که همزمان با سالروز وفات حضرت امالبنین (س)، امروز _پنجشنبه سیزدهم آذر_ با اجرای مژده لواسانی و با حضور خانوادههای شهدا، جمعی از هنرمندان و نویسندگان حوزه دفاع مقدس در باغ کتاب تهران برگزار شد، با ذکر خاطرهای از دوران تبادل شهدا اظهار کرد: یکی از دوستانم سالها در کمیته تبادل شهدا فعالیت میکرد. او تعریف میکرد که در هر مراسم تبادل، ژنرال عراقی خاصی حضور داشت که با بیاحترامی رفتار میکرد؛ گاهی با پا تابوتها را جابهجا میکرد، گاهی تخته تابوت را برمیداشت و این رفتارها حال مرا بد میکرد. همیشه میگفتم اگر یک روز او را تنها گیر بیاورم، یک سیلی محکم به صورتش میزنم، هر اتفاقی هم بیفتد مهم نیست.
وی افزود: سالها این وضعیت تکرار شد و من هیچوقت فرصت پیدا نمیکردم واکنش نشان بدهم. تا اینکه یکباره دیدم دو سال است که آن ژنرال در مراسمها نیست. تعجب کرده بودم. سال آخر خدمتم، ناگهان از دور دیدمش. دوباره در میان تابوتهای شهدا قدم میزد؛ اما اینبار آرامتر؛ ناگهان نشست روی یکی از تابوتها، تخته را برداشت و پرچم را کنار زد. حالم بد شد و دیگر نفهمیدم چه میکنم. دویدم سمتش، نمایندههای صلیب سرخ جلو آمدند تا مانعم شوند، اما آنها را کنار زدم. سربازان عراقی را هم هُل دادم و خودم را به ژنرال رساندم. یقهاش را گرفتم و گفتم: مرد حسابی! ده سال است نگاهت میکنم. خجالت نمیکشی اینطور به شهدا توهین میکنی؟ بیجا میکنی!
این بازیگر سینما ادامه داد: ژنرال به فارسی گفت: آقا! من کاری نکردم. گفتم: چطور کاری نکردی؟ همین الان هم تخته تابوت را برداشتی! نگاه کرد، زل زد به چشمم، دیدم چشمانش پر از اشک شد. سکوت کردم. تعجب کرده بودم. گفت: آقا، باور کنید کاری نکردم… دو سال است نیامدهام. دختر مریضی دارم. هر پزشکی بردمش نتیجه نگرفتم. شنیدم شهدای شما مستجابالدعوهاند. آمدم تکهای از پیراهن یک شهید را بردارم و در لباس دخترم بگذارم؛ شاید شفا بگیرد.
هاشمی گفت: بعد نشست و سرش را روی تابوت شهید گذاشت. من هم روبهرویش نشستم. من و یک افسر عراقی روبهروی هم گریه میکردیم. با خودم گفتم: خدایا! ببین دشمن من فهمیده ارزش شهدای ما چیست؛ آیا در سرزمین من هستند کسانی که قدر شهدا را ندانند؟
سید جواد هاشمی در پایان افزود: شاید شبیه افسانه باشد، اما واقعیت دارد. مردان مرد دفاع مقدس این لحظات را دیده و لمس کردهاند. این یعنی عزت و کرامت. آخرین جملهام تقدیم میکنم به مادران شهدا؛ روز محشر که حق از باطل جدا میشود، بُرد با خانواده شهداست.


نظر شما