سیمای تاریخ ایران در قاب فیلم

تاریخ پر از قصه‌های ناگفته است، قصه‌هایی که روایت آن‌ها ذهنی بی‌پروا و قلمی توانمند می‌خواهد تا بتواند از عهده پرداختن آن‌ها برآید. یکی از قالب‌هایی که می‌تواند بیانگر این قصه‌های ناگفته باشد دنیای گسترده سینما، سریال و تلویزیون است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم و سریال می‌تواند با به‌کارگیری عناصر مختلفی مانند تصویر، موسیقی، دکور و گریم شخصیت‌ها تاریخ را به نحوی به تصویر بکشد که آن اثر در مقابل مخاطب به قصه هزار و یک‌شبی تبدیل شود که روایت هرچه بیشتر آن شور و اشتیاق بی‌اندازه‌ای برای دانستن ادامه داستان ایجاد کند.

در این میان، سوالی که پیش می‌آید این است که اقتباس از وقایع تاریخی در سینما و سریال‌سازی چگونه باید باشد؟ آیا تمام وقایع تاریخی توانایی به تصویر کشیده شدن در فیلم و سریال را دارند؟

چیزی که باعث شد به فکر پاسخی برای این سؤال‌ها بیفتیم، پخش جدیدترین اثر حسن فتحی به نام جیران است. حسن فتحی در جیران توانسته است به‌خوبی از پس طراحی یک ملودرامی عاشقانه یا شاید هیجان‌انگیز برآید، اما به دیدگاه برخی از منتقدان، روایت سریال جیران از تاریخ، پر از ابهام و تردید است. گویا هدف سریال تنها روایت قصه‌ای با برداشت کاملاً آزاد و تا حدودی تخیلی در بستر تاریخ است. آنچه در این بخش از گزارش دوقسمتی «تجلی تاریخ در فراز و فرود دنیای فیلم و سریال ایران» می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار ایمنا با الناز بایرام‌زاده، نویسنده و مصحح روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه و پژوهشگر تاریخ عصر قاجار در مورد اقتباس سینما و سریال از وقایع تاریخی است.

به نظر شما چه وقایع تاریخی توانایی پرداخته شدن در سینما و سریال‌سازی را دارند؟

از آنجایی‌که تاریخ بسیار پندآموز و عبرت‌انگیز است، فیلم‌سازان می‌توانند بخش‌های مهمی از تاریخ را استخراج کنند و آن را با هنرمندی هرچه تمام‌تر به شیوه‌ای بسازند که مخاطب به آن جذب و میخکوب شود. این امر سلیقه‌ای است، باید دید کدام بخش از تاریخ برای یک کارگردان ملموس‌تر است، کدام بخش از تاریخ را بیشتر از همه می‌شناسد یا حوزه مطالعاتی او در آن بیشتر است. به نظر من کارگردان و عوامل ساخت فیلم یا سریال باید به آن بخش از تاریخی که قصد پرداخت به آن را دارند، اِشراف و احاطه کامل داشته باشند تا بتوانند فیلم را به‌طور صحیح روایت کنند.

اقتباس از وقایع تاریخی باید آزاد باشد یا وفادارانه یا لفظ به لفظ؟

اقتباس از وقایع تاریخی هیچ‌گاه نمی‌تواند لفظ به لفظ باشد؛ چراکه هیچ‌کس به‌طور دقیق جزئیات آن را در حافظه تاریخی ثبت ندارد. اقتباس می‌تواند آزاد و وفادارانه باشد. کارگردان و نویسنده یک سریال تاریخی می‌تواند برداشت آزاد از وقایع دوره‌ای از تاریخ داشته باشد امّا به شرطی که این برداشت، مانع از تغییر تاریخ باشد. در به تصویر کشاندن روایت‌های تاریخی به دلیل تغییرناپذیری تاریخ، باید برای دور بودن از تحریف، به اصل آن وفادار بود.

مخاطب‌چه نوع اقتباسی از تاریخ را می‌پسندد؟

مخاطبِ عام اقتباسی را می‌پسندد که بتواند با آن ارتباط بگیرد. تاریخ را نمی‌توان به صورتی که مورخان نقل و تحریر کرده‌اند به مخاطب نشان داد. کتابخانه‌ها پُر است از کتاب‌های تاریخیِ وزین که شاید کسی حتی برای یک نظر هم لای آن‌ها را نگشوده است. فیلم‌ساز می‌تواند پیوند عمیقی میان فیلم تاریخی و مخاطب ایجاد کند، پیوندی که شاید کتابِ یک مورخ نامدار نتواند از عهده آن به‌راحتی برآید. وظیفه فیلم‌ساز در این‌باره بسیار خطیرتر از وظیفه مورخ است؛ چراکه مورخ، کتاب خود را بر اساس مستندات مکتوب می‌نگارد و کسی که اهلش باشد آن را می‌خواند و فیض می‌برد و کسی هم که اهلش نباشد هیچ. طبقه خاصی از مردم کتاب‌خوان هستند، امّا تعداد مخاطب عام فیلم و سریال بیش از مخاطب کتاب است؛ بنابراین فیلم‌ساز باید بتواند در این امر خطیر موفق عمل کند و این جماعتی که کتاب خواندن برایشان مقدور نیست را با بخش بزرگ و مهمی از تاریخ به شیوه‌ای قصه‌گون و جذاب آشنا کند، به‌طوری‌که در آن برهه تاریخی برای مخاطب جذاب و گیرا باشد.

کسی که جوینده حقیقت باشد به دنبالش می‌رود و آن را می‌یابد و کسی هم که برای سرگرمی فیلم را دیده است تکلیفی بر عهده‌اش نیست و فیلمش را می‌بیند و می‌رود، امّا تأثیری که فیلم بر ضمیر ناخودآگاه او می‌گذارد بی‌آنکه بداند سال‌ها با او خواهد بود. پس اقتباسِ آزاد با چاشنی خیال و قصه هیچ ایرادی ندارد، مبنی بر این‌که اصول آن به‌درستی رعایت شود، اصولی که اگر رعایت شود یک اثر ارزنده از خود بر جای می‌گذارد، اثری که تا مدت‌ها نقل محافل باشد.

در رویدادهای تاریخی چه عناصری بیش از همه مهم است؟

در فیلم و سریال باید عناصر داستانی به‌قدری شاخص باشد که نتوان هیچ ایرادی به آن گرفت مخصوصاً دیالوگ‌ها که باید نوع کلمات، ساختار کلمات و چینش آن‌ها چنان باشد که یک مخاطب آگاه با شنیدن آن هم‌ذات پنداری کند. بعضاً دیالوگ‌ها باید چنان باشند که ماندگار شوند. در نوشتن دیالوگ‌های فیلم و سریال تاریخی، نویسنده باید بر جَو حاکم بر جامعه آن دوران اِشراف نسبی داشته باشد تا بتواند دیالوگی را تنظیم کند که مطابق زمانه خود باشد. برای مثال اگر فیلم یا سریال، اقتباسی از وقایع دوران قاجار باشد فیلم‌ساز باید این را بداند که لحن صحبت یک فرد درباری دوره قاجار با یک مرد روستایی در همان دوره بسیار متفاوت است. حتی نوع مجیز گفتن و درخواست کردن هم باهم متفاوت است. شما وقتی یک سریال تاریخی می‌بینید باید تفاوت نوع دیالوگ‌های وزیر و دهقان را متوجه شوید زیرا وزیر، شخص باسواد تحصیل‌کرده است و دهقان سال‌ها است دهقانی کرده و از سواد بهره‌ای نبرده است. نوع دیالوگ‌ها باید مشابه دوره قاجار باشد، برای مخاطب جالب است واژه‌هایی را بشنود که در دوره قاجار مرسوم بوده‌اند و گوشش تابه‌حال نشنیده است. این بر سواد و آگاهی‌بخشی مخاطب می‌افزاید. اگر دیالوگ نتواند این قاعده اصولی را رعایت کند، ممکن است با این مسئله به‌ظاهر ساده ماهیت اصلی کل فیلم یا سریال زیر سوال برود.

در اقتباس از تاریخ در سینما و سریال، چه قسمت‌هایی باید اضافه و چه قسمت‌هایی باید حذف شوند؟

همان‌طور که گفتم تاریخ، ثبت‌شده و در یک برهه زمانی روی داده است. نمی‌توان به دلیل این‌که برفرض مثال مخاطب خوشش بیاید یا خوشش نیاید تاریخ را تغییر داد! تاریخ با نقل قول من و شما و حتی با فیلم یک فیلم‌ساز هیچ‌گاه تغییر پیدا نمی‌کند؛ چراکه تاریخ بخشی از گذشته است و کسی را یارای دخل و تصرف در گذشته نیست. فیلم‌ساز می‌تواند بخش‌هایی برای جذابیت بصری و شنیداری به فیلم تاریخی اضافه کند. بخش‌هایی که به ماهیت اصلی داستان لطمه‌ای وارد نمی‌کند، یا بخش‌هایی از تاریخ را که گمان می‌کند نقل قول آن در فیلم اثر چندانی ندارد را کنار بگذارد. به هرحال همان‌طور که از اسم آن برمی‌آید اقتباس آزاد است و فیلم‌ساز هم دستش در اقتباس آزاد برای جذابیت بصری باز است، می‌تواند بخشی از آن را روایت کند و بخشی از آن را بی‌اعتنا از کنارش بگذرد. در هر دو صورت نباید هیچ‌گونه تحریفی در اصل جریان تاریخ صورت بگیرد.

آیا فیلم‌سازان ایران در اقتباس از تاریخِ نزدیک‌تر به دوران ما موفق‌تر بوده‌اند یا آنچه در تاریخ دورتر اتفاق افتاده است؟

با توجه به وجود اسناد و مدارک تصویری و اسناد نوشتاری، اغلب فیلم‌سازان به تاریخ معاصر پرداخته‌اند. وجود مدارک بی‌شمار شامل نوشتاری، تصویری و شنیداریِ تاریخ معاصر کمک بزرگی برای فیلم‌سازان تاریخی است. آن‌ها توانسته‌اند با استناد به این مدارک، فیلم‌های درخوری در حوزه تاریخ معاصر بسازند. البته نباید سایر فیلم‌های تاریخی موفق را که دورتر اتفاق افتاده‌اند نادیده گرفت.

چرا در حال حاضر کارگردانان و تهیه‌کنندگان مخصوصاً در شبکه نمایش خانگی به ساخت آثار تاریخی علاقه دارند؟

این را می‌شود در یک علت کلی جست‌وجو کرد؛ آن‌هم توجّه به حس نوستالژی، احساسات و عواطف است. مردم با دیدن نوستالژی به جوش می‌آیند و لذت می‌برند. به اعتقاد عمده مردم، گذشته پر از عناصر زیبا و دست‌نیافتنی است. عناصری که جذابیت‌های زیادی به زندگی‌های مردم زمانه خود می‌داده‌اند. درک چگونگی زندگی گذشتگان با نبود ابزارهای رسانه جمعی به‌صورت امروزی و شیوه زندگی برای آن‌ها بسیار جالب است. زندگی گذشتگان پندآموز، عبرت‌انگیز و بسیار شیرین است. یک فیلم تاریخی، مانند قصه هزار و یک شب می‌ماند که هر داستان آن پر از جذابیت است.

نظرتان درباره سریال جیران چیست؟ آیا توانسته است به تاریخ وفادار باشد و برای مردم آگاهی ایجاد کند؟

سریال جیران برخلاف تصورات من و عامه مردم شروع بسیار ضعیفی داشت. شروعی که باعث اعتراض مردم شد. یکی از عمده دلایل اعتراض، موضوع مهمی است که در سریال جا افتاده است. همان‌طور که گفتم فیلم‌ساز به‌رغم اینکه اقتباس آزاد دارد باید به اصل تاریخ وفادار باشد. پای جیران خانم که ابتدا با نام خدیجه خانم تجریشی شناخته می‌شد و بعدها ملقب به جیران و والده ولیعهد شد قبل از مرگِ مرحوم میرزا تقی‌خان امیرنظام دامادِ محمدشاه قاجار و همسر ملک‌زاده خانم عزت الدوله به دربار و حرم‌سرا باز شد. ناصرالدین‌شاه قاجار یک نقاشی از چهره جیران با مداد کشیده و قلمی کرده است و در حاشیه آن سال ۱۲۶۵ هجری قمری را درج کرده است. این نقاشی اکنون در موزه سلطنتی در گنجینه اسناد مجموعه جهانی کاخ گلستان نگهداری می‌شود. بدیهی است در سال ۱۲۶۵ هجری قمری مرحوم امیرنظام در قید حیات بود و رگ امیر در سال ١۲۶۸ هجری قمری در حمّام فین کاشان زده شد و به ملکوت اعلی پیوست. این بازه مهمی تاریخی در سریال جیران رعایت نشده است. امری که به اعتراض مخاطب آگاه دامن زد و سبب شد متصدیان سریال بیانیه‌ای در این‌باره صادر کنند. هیچ‌کس از سریال جیران انتظار یک مستند تاریخی دقیق را ندارد، اما مخاطبِ آگاه با دیدن این عمده اشکالات تاریخی ممکن است از ادامه دیدن سریال که از قضا هزینه سنگینی برای ساخت آن پرداخته شده است، اجتناب کند. از لحاظ این‌که بگوییم این فیلم توانسته است آگاهی ایجاد کند، به‌شخصه با توجّه به روند ساخت سریال تا به اکنون آن را دور از ذهن می‌دانم. با این حال برای اظهار نظر، بسیار زود است. باید کمی سریال جلو رود و بدانیم آیا فیلم‌ساز توانسته است با تکیه‌بر تاریخ، مخاطب را آگاهی ببخشد یا هدفش صرفاً ساخت ملودرامی عاشقانه در بستر تاریخ برای سرگرمی مخاطب بوده است.

سریال جیران ازلحاظ تاریخی، شخصیت‌پردازی، گریم و لوکیشین چه کم‌وکاستی‌هایی دارد؟

از لحاظ تاریخی، تاریخ ورود جیران به حرم‌خانه باعث نقل و حدیث‌های بسیار شد. اگر شخصیت‌پردازی در این سریال را از جنبه سرگرمی ببینیم بسیار خوب است، امّا اگر بخواهیم نگاهی نقادانه داشته باشیم ممکن است بخواهیم به آن ایراد وارد کنیم. به‌خصوص نقش ناصرالدین‌شاه قاجار که بازیگر مورد نظر نتوانسته است تا به اینجا نظر عمده مخاطبان مشتاق را به خود جلب کند. بعضی وقت‌ها ممکن است شخصیت‌پردازی آن‌قدر قوی باشد که بازیگر در نقش خود فرو برود آن‌چنان‌که بیرون آمدن از آن به‌آسانی میسر نباشد. چیزی که ما در سریال جیران شاهد آن نیستیم مطالعه عمیق بازیگرها از نقششان است. اگر بازیگران اطلاعات کاملی از نقش خود داشتند، می‌توانستند یک شاهکار تاریخی خلق کنند. به‌خصوص که همه، بازیگران کاربلد و درستی هستند. راجع به گریم باید بگویم از لحاظ بصری هیچ اشکالی ندارد. چه اشکالی دارد زنان حرم را بسیار زیباتر از خود واقعی‌شان ببینیم؟ اما از لحاظ تاریخی گریم‌ها مطابق دوره قاجار نیست. نه گریم زن‌ها و نه حتی گریم مردها. گریمور می‌توانست این جذابیت بصری را طوری لحاظ کند که بسیار ساده و طبیعی نمود کند. می‌توانست جیران را که دختر روستایی بود به مشابه یک دختر روستایی زیبا بیاراید که مخاطب با او احساس نزدیکی کند. این‌ها شاید به‌ظاهر مهم نباشد امّا همین یک گریم می‌تواند به‌تنهایی ارزش تاریخی یک سریال را زیر سوال ببرد.

در نهایت به نظر شما جیران توانایی تبدیل‌شدن به یک سریال ماندگار تاریخی را دارد؟

از آنجایی‌که حسن فتحی آثار ماندگاری بسیاری در ژانر تاریخی دارد و توانسته است در همه آثار خود عشق را به شیوه‌ای زیبا و ملموس به تصویر بکشد، می‌تواند این سریال را همانند آن‌ها زیبا و عاشقانه جلوه دهد. سریال جیران از دیدگاه من به‌عنوان یک پژوهشگرِ حوزه مطالعات قاجار به خاطر ضعف‌های تاریخی‌اش که به چشمم می‌آید شاید نمره قابل‌قبولی نگیرد اما به‌عنوان یک مخاطب بی‌طرف می‌تواند یک ملودرام عاشقانه جذاب باشد، ملودرامی که در کشمکش بین خواستن و نخواستن، بین ماندن و نماندن مخاطب را با خود همراه کند. این‌که سریال جیران بتواند یک اثر ماندگار تاریخی شود نیازمند هوش کارگردان است. من به‌عنوان یک شخص نباید به این سوال را پاسخ دهم بلکه استقبال جمعی مردم در گذر زمان به‌روشنی نشان خواهد داد که آیا کارگردان توانسته است بر اثر تجربه‌ای که در این سال‌ها کسب کرده است عناصر داستانی و قاعده بازی را چنان رعایت کند که مخاطب را تا پایان سریال با خود همراه کند یا خیر؟

گفت‌وگو از: صبا سجادیان، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 566905

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.