رمز و رازهای داشتن یک خانواده سالم چیست؟

اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری از سایر محیط‌ها می‌تواند نشأت گرفته از آن باشد، خانواده پایه‌گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، خانواده نقش مهمی در رشد شخصیت و تأمین بهداشت روانی افراد دارد، اغلب افرادی که فاقد سلامت روان هستند از خانواده‌های ناسالمی برخاسته‌اند، ارتکاب جرایم، اختلالات رفتاری و شخصیتی، انواع بیماری‌های روحی روانی، مشکلات کودکان و نوجوانان و نیز بسیاری از ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی، می‌تواند ریشه در مسائل و مشکلات خانواده‌ها داشته باشد.

ضروری است که ویژگی‌های خانواده سالم بررسی شده و عواملی که مخل بهداشت روانی خانواده‌ها است شناسایی شده و روش‌های مقابله با آن‌ها توصیه شود، روشن است تأمین نشدن بهداشت روانی خانواده، تلاش‌های شخص برای رسیدن به اهداف و پیشرفت‌های فردی و اجتماعی را با مانع روبه‌رو خواهد کرد.

در حقیقت خانواده، کانون شکل‌گیری هویت فرد است و به عنوان میانجی در اجتماعی شدن کودک و هم نوایی عمیق وی با هنجارهای اجتماعی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از آنجا که نخستین سال‌های زندگی انسان در محیط خانواده می‌گذرد به این واسطه شخصیت او شکل می‌گیرد.

کارکردهای یک خانواده سالم از منظر جامعه‌شناسی

مجید شریفی‌فر جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در خصوص کارکردهای یک خانواده سالم از منظر جامعه‌شناسی، اظهار می‌کند: یکی از کارکردهای نهاد خانواده جنبه حمایتگری افراد از همدیگر است، یعنی فرد بتواند در محیط خانواده تحت حمایت سایر اعضای خانواده قرار بگیرد، این حمایت چند بخش است و در حال حاضر سه نوع حمایت اقتصادی، عاطفی و معنوی در فضای اجتماعی و از نظر جامعه‌شناسی برای اعضای خانواده بسیار مهم است.

وی در تشریح نوع این حمایت‌ها افزود: یکی از حمایت‌ها، حمایت اقتصادی است که زن از همسرش برای خانه درخواست‌هایی به میزان توانایی او داشته باشد و حمایت اقتصادی شوهر از زن یعنی اینکه تمام تلاش خود را برای رفاه خانواده داشته باشد. حمایت اقتصادی فرزندان از پدر و مادر این است که درخواست‌های آنها به میزان توانایی والدین باشد و همه اعضای خانواده هوای همدیگر را داشته باشند.

رمز و رازهای داشتن یک خانواده سالم چیست؟

این جامعه‌شناس، می‌افزاید: نوع دیگر حمایت عاطفی است، یعنی اعضای خانواده احساسات هم را درک کنند برای مثال در خانواده اگر کودکی بخواهد با پدر و مادر خود صحبت کند و والدین مشغول تلفن همراه و فضای مجازی باشند و توجهی به صحبت‌های کودک، شیرین کاری یا جوک گفتن او ندارند، حمایت عاطفی لازم از فرزند را ندارند بر عکس این قضیه هم وجود دارد والدینی که تمایل به صحبت با فرزند خود دارند و او دائم در حال وقت گذرانی با رفیق‌ها و توجه زیاد به دوستان است از پدر و مادر خود حمایت عاطفی ندارد.

اهمیت حمایت عاطفی اعضای خانواده

وی تصریح می‌کند: در حال حاضر بسیاری از زوجین از همدیگر حمایت عاطفی ندارند، همه افراد می‌دانند شخصیت زن نیاز به توجه و شنیده شدن از جانب همسر دارد و مردی که به این موضوع توجه نمی‌کند و وقت برای شنیدن حرف‌های همسر خود نمی‌گذارد در واقع از او حمایت عاطفی نمی‌کند یا گاهی اوقات مردان دوست دارند یک اتفاقی که برای آنها در محیط کار افتاده را با جزئیات برای اعضای خانواده تعریف کنند و در عین حال مورد توجه و حمایت عاطفی آنها قرار بگیرند اما همسر و فرزندان آنها ماجرا را که می‌شنوند واکنش خوبی نشان نمی‌دهند که این امر حاکی از مورد توجه نبودن صحبت‌های پدر خانواده است در حالی که طرف مقابل منتظر انتقاد، توجه و حمایت عاطفی خانواده است.

شریفی‌فر، تاکید می‌کند: در بین خانواده‌ها بسیار می‌بینیم خیلی اوقات در مورد حرف‌هایی که دیگران می‌زنند کلمه واقعاً، جدی را طرف مقابل بر زبان می‌آورد این واکنش به معنای آن است که حرف تو را شنیدم حالا شاید اصلاً باور هم نکرده است، اما شنیده شدن آن را به طرف مقابل نشان می‌دهد. حمایت عاطفی بسیار مهم است. اگر این حمایت عاطفی و روحی افراد خانواده از همدیگر نباشد با توجه به اینکه یک نیاز برای فرد است معمولاً در بیرون از خانواده افراد به دنبال جلب توجه هستند و نتیجه این اتفاق بروز بعضی آسیب‌هایی می‌شود که در شرایط فعلی در اجتماع وجود دارد.

لزوم حمایت معنوی اعضای خانواده از یکدیگر

وی اضافه می‌کند: حمایت دیگر معنوی است یعنی اینکه اعضای خانواده از باورها و اعتقادات مشترک همدیگر حمایت کرده و برای این حمایت معنوی زمینه سازی کنند، برای مثال وقتی یک زن و مرد با هم ازدواج می‌کنند، هر دو در زمان مجردی نماز خوانده و روزه می‌گرفتند و در حد یک انسان معمولی متدین بودند، باید در زندگی زوجی بستر حمایت معنوی بیشتر از هم را فراهم کنند.

این جامعه‌شناس، اظهار می‌کند: اگر مردی مقید است که نماز اول وقت بخواند و با همسر خود بیرون رفته و او خرید کردن و کارهای دیگر خانه را اولویت قرار دهد، در حقیقت مرد از تمایل معنوی باز می‌ماند و زن از او حمایت لازم را نکرده است در حالی که حمایت معنوی زوج‌ها از هم ضروری است و نتیجه آن را در زندگی خود می‌بینند، همه آمارها حکایت دارد آدم‌های متدین‌تر معمولاً متعهدتر هستند، وقتی حمایت معنوی برقرار باشد مرد خانواده تعهد را برای خانه به ارمغان می‌آورد. بر عکس این اتفاق هم را در بین خانواده‌ها شاهد هستیم، بعضی از خانم‌ها علاقمند به مراسم مذهبی هستند و آقایان به این موضوع اهمیت نداده و حتی تمسخر می‌کنند و حمایت معنوی لازم از همسر خود ندارند یا گاهی اوقات افراد قصد رفتن به سفر زیارتی دارند که باید اعضای خانواده کمک لازم برای محقق شدن این برنامه داشته باشند.

اهمیت تقسیم کار و آموزش مهارت‌های زندگی در خانواده

وی در خصوص اهمیت مشارکت پذیری برای انسجام بیشتر یک خانواده، اظهار می‌کند: انسجام بیشتر خانواده این است که روابط بین اعضای خانواده بر هر رابطه دیگری مقدم باشد، با توجه به اینکه اعضای خانواده در زندگی چند نوع ارتباط مانند ارتباط با شخصیت خود، ارتباط با طبیعت، ارتباط با رسانه‌ها، ارتباط با همکاران و اطرافیان دارند و در بین این نوع ارتباط‌ها به وضوح شاهد هستیم که رابطه با اطرافیان به خصوص خانواده مقدم بر موارد دیگر است و وقتی این ارتباط اتفاق بیفتد مشارکت هم وجود دارد، یعنی افراد خانواده از پیله انزوا و تنهایی بیرون می‌آیند و می‌توانند در مسائل مشارکت کنند.

این جامعه‌شناس، تاکید می‌کند: مشارکت بیشتر در بخش جامعه‌پذیری است، اگر بخواهیم فرزندان را خوب تربیت کنیم باید آنها را جامعه‌پذیر کنیم، جامعه‌پذیری فرزندان یعنی اینکه آنها بتوانند مهارت‌های زندگی اجتماعی را در دل زندگی یاد بگیرند و این نوع مشارکت‌پذیری امکانپذیر است، خیلی اوقات کودکان در شستن ظرف‌ها و کارهای خانه به والدین کمک می‌کنند و در حقیقت آنها مهارت‌های زندگی را به صورت عملی می‌آموزند، تقسیم کار به منظور آموزش مهارت‌های زندگی و مشارکت پذیری اعضای خانواده است که این موضوع بیشتر وجه تربیتی دارد، ضروری است والدین در هر زمینه‌ای که فرزند آنها تخصص و علاقه دارد او را برای مشارکت‌پذیری در خانه به کار بگیرند و مهارت‌های زندگی را به آنها یاد بدهند.

رمز و رازهای داشتن یک خانواده سالم چیست؟

با وجود تمام مشکلات باید یک خانواده سالم داشت

احمد پدرام روانشناس و خانواده درمانگر در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در خصوص معیارهای یک خانواده سالم و نقش آن در شکل‌گیری سلامت فرزندان، اظهار می‌کند: نگاه قدیمی و کلاسیک به خانواده سالم تجسم فضایی است که پدر و مادر با فرزندان دور هم جمع شده و صبحانه، ناهار و شام می‌خورند و با همدیگر بیرون می‌روند، اما امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و سختی زندگی گرفتاری‌های کار و جامعه هم وجود دارد و در ایران مرد خانواده‌ای را نمی‌بینیم که با یک شیفت کار بتواند امور زندگی خود را اداره کند و معمولاً مردان از صبح تا شب سر کار هستند تا بتوانند پرداخت هزینه‌ها و مخارج خانواده را بر عهده داشته باشند.

وی می‌افزاید: کار دو شیفت مرد خانواده برای این است که بتواند فرزند خود را به مهدکودک، مدرسه و دانشگاه بفرستد، به طور طبیعی اولین چیزی که می‌بینیم تغییر فضای خانواده پدر را مجبور کرده است بیشتر کار کند و باید رندانه‌تر و ظریف‌تر به وضعیت خانواده جامعه امروز نگاه کنیم.

این خانواده درمانگر، تصریح می‌کند: زن خانواده اگر کارمند، فرهنگی یا فعال در شرکتی باشد یا در مشاغلی که امروزه بیشتر خانم‌ها حضور پیدا می‌کنند، مجبور است بیرون از خانه کار کند، باید بتواند مسائل روزمره زندگی خانوادگی را حل کند، اگر زن خانواده خانه‌دار باشد باید در داخل محیط خانه بتواند با مشکلات اقتصادی و زندگی کنار بیاید.

پدرام تاکید می‌کند: افراد با وجود این مشکلات می‌خواهند یک خانواده سالم داشته باشند، باید بدانیم تنها کنار هم بودن مهم نیست، باید اعضای خانواده، همدل باشند و بتوانند حتی از طریق فضای مجازی با ارسال پیامک و صوت احوال همدیگر را جویا شوند. هوشیار بودن به وجود هم و رعایت حقوق همدیگر را از دور و نزدیک رعایت کنند، قرار نیست فکر کنیم خانواده وقتی در خانه نشستند باید هوای همدیگر را داشته باشند بلکه باید همیشه برای همدیگر وقت بگذارند و با همدیگر ارتباط داشته باشند.

استحکام یک خانواده با درک تفاوت‌ها و احترام متقابل

این روانشناس در خصوص عوامل تحکیم یک خانواده سالم، اظهار می‌کند: این ارتباط می‌تواند در فضای واقعی یا مجازی باشد، می‌تواند همدلی باشد که پدر خانواده شب به همسر و فرزند بگوید امروز سر کار به یادتان بودم، مرد خانواده می‌تواند وسط یا آخر هفته صبحانه و شام را با خانواده خود بخورد، زندگی‌های امروزی به گونه‌ای است که خانواده چند دفعه می‌توانند با هم غذا بخورند و زن و شوهر می‌توانند برای مدت کوتاه با همدیگر وقت صرف کنند و گفت و شنود داشته باشند.

وی ادامه می‌دهد: اعضای یک خانواده می‌توانند به مدت نیم ساعت با هم سریال ببینند و بعد از تماشای سریال والدین می‌توانند با همدیگر ساعتی گفت و شنود داشته باشند، همدلی داشته و حس‌شان را به همدیگر بگویند در عین حال حس همدیگر را درک کنند و این درک متقابل، احترام گذاشتن به حریم خصوصی همدیگر، درک تفاوت‌ها و رعایت حال فرزندان نسبت به سن آنها، گوش دادن به حرف فرزندان به دلیل نیاز عمیق آنها به ارتباط بین آنها و پدر و مادر از صفت‌های یک خانواده سالم است که در آن پرخاشگری نیست و وجود گفت و شنود و نخوردن داروهای اعصاب و روان از ویژگی‌های بارز یک خانواده سالم است.

این استاد دانشگاه، تصریح می‌کند: البته نمی‌گوییم که افراد داروی اعصاب مصرف نکنند، امیدواریم شرایط زندگی این قدر برای آنها آسان و بدون دغدغه شود که انسان‌ها بتوانند احساسات خود را به درستی بروز دهند و در عین حال احساسات دیگران را نیز به درستی درک کنند تا مصرف داروی اعصاب کمتر باشد و در زندگی سالم خانوادگی آنها محبت و عشق حاکم شود.

پدرام، تاکید می‌کند: در حقیقت استحکام یک خانواده با درک تفاوت‌ها، گفت و شنود و رفع سوءتفاهم‌ها فراهم می‌شود، یک رویکرد صمیمی روشن و محترمانه است، رویکردی آمرانه، عاجزانه، با کنایه، تحقیرآمیز و با سکوت‌های آزار دهنده نیست، باید آگاه باشیم قهر و سکوت، بی سر و صدا بودن یک خانواده نشانه سالم بودن آن نیست و گفت و شنود و روابط صمیمی والدین و فرزندان برای سلامت خانواده ضروری است.

کد خبر 512319

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.