سالینجر از ناتوردشت تا مرگ در انزوا

جی دی سالینجر (Jerome David Salinger) نویسنده ناطوردشت، فرانی و زویی و نه داستان در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ درگذشت.

به گزارش ایمنا جی دی سالینجر یکی از بزرگ‌ترین رمان نویسان معاصر امریکا نزدیک به پنجاه سال هیچ اثری منتشر نکرد و تا روز مرگ در انزوای کامل زندگی کرد.

بیوگرافی جی دی سالینجر

جی دی سالینجر بانام کامل جروم دیوید سالینجر یا جروم دیوید سَلینجر یک ژانویه ۱۹۱۹ در نیویورک به دنیا آمد و در منهتن به دبیرستان رفت، پدر سالینجر یهودی لهستانی تبار و مادرش اسکاتلندی ـ ایرلندی بود. سالینجر ترجیح می‌داد نام کوچکش فقط جی دی نوشته شود.

وی با ورود به آکادمی نظامی در منطقه‌ای روستایی در پنسیلوانیا شروع به داستان‌نویسی کرد، سالینجر در ارتش آمریکا خدمت می‌کرد و در هنگام جنگ دوم جهانی مدتی در فرانسه بود، در آنجا با یک‌یک دکتر فرانسوی ازدواج کرد اما هشت ماه بعد از او جدا شد. سالینجر شاهد نبرد نرماندی و عملیات بالج بود که هر دو تأثیری عمیق بر وی گذاشتند و به گفته دخترش پگی، وی شاهد صحنه‌های هولناکی در اردوگاه‌های آلمان بود.

سالینجر نه مصاحبه می‌کرد، نه در محافل ادبی شرکت داشت، نه در مراسم حضور می‌یافت و با توجه به شخصیت گوشه‌گیر خود، همواره تلاش می‌کرد دیگران را به حریم زندگی‌اش راه ندهد به همین دلیل اطلاعات اندکی درباره زندگی سالینجر منتشرشده است و کسی از نظرات ادبی، اجتماعی، و سیاسی او آگاهی دقیق ندارد. اندک عکس‌های منتشرشده از او بیشتر به دوران جوانی‌اش مربوط می‌شوند. بیشترین اطلاعات در مورد زندگی خصوصی سالینجر برگرفته از دو کتاب است: یکی از این کتاب‌ها را دخترش نوشته و کتاب دیگر را زنی نوشته که به سالینجر علاقه داشت ولی آگاهی جزییات زندگی او تقریباً به همان اطلاعاتی مانند سوابق تحصیلی و شغلی محدود می‌شود که  در پرونده‌های عمومی درج‌شده است. بخش اعظم مطالبی که در مورد سالینجر منتشرشده خاطرات همکاران و هم‌دوره‌های او است.

سالینجر

نخستین داستان سالینجر به نام جوانان در سال ۱۹۴۰ در مجله استوری به چاپ رسید. چند سال بعد (طی سال‌های ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶)، داستان ناطوردشت به شکل دنباله‌دار در آمریکا منتشر شد و سپس در سال ۱۹۵۱ به‌صورت کتاب در امریکا و بریتانیا منتشر شد. ناطوردشت، در مدت کمی شهرت و محبوبیت جهانی برای او به همراه آورد و  او پس‌ازآن نه‌تنها از انزوا دست نکشید بلکه بیشتر به خلوت خود گریخت.

سالینجر دو سال بعد از انتشار ناطوردشت مجموعه‌ نه داستان و در سال ۱۹۶۱ فرانی و زویی را منتشر کرد. وی از سال ۱۹۶۵ دیگر اثر تازه‌ای منتشر نکرد؛ به‌جز رمان ناتوردشت حدود ۳۵ داستان کوتاه از او منتشرشده است. همین آثار معدود، منتقدان و تاریخ‌نگاران ادبیات معاصر آمریکا را وادار کرده دهه‌ پنجاه میلادی را دوران سالینجر بنامند.

وی سه همسر به نام‌های سیلویا ولتر، کلر داگلاس و کالین اونیل داشت.

ناطوردشت سالینجر

ناتوردشت یا همان ناطوردشت معروف‌ترین اثر سالینجر داستان ۴۸ ساعت از زندگی هولدن کالفیلد یک نوجوان طغیانگر است که در شرایط روانی وخیمی قرار دارد و در حال پرسه زدن در خیابان‌های نیویورک است.

سالینجر


هرچند همه (بخصوص معلم‌ها و کتابدارها) نمی‌دانستند با این رمان چه برخوردی داشته باشند. رمان ناتوردشت بلافاصله به اثری پرفروش تبدیل شد و راوی و شخصیت اصلی آن یعنی هولدن کالفیلد نوجوانی که به‌تازگی از یک آموزشگاه اخراج شده بود پس از زمان خلق شخصیتی به نام هاکلبری فین، به معروف‌ترین نوجوان مدرسه گریز ادبیات آمریکا تبدیل شداین رمان با لحن تمسخرآمیز و عبارات عامیانه و درک همدلانه‌اش از دوره نوجوانی و نگاه خشن و هرچند ازخودبیگانه آن به اخلاق و بی‌اعتمادی به دنیای بزرگ‌سالان توانست مشهور شود و خواندن آن رمان بین جوانان به یک الزام تبدیل شده بود. مارک دیوید چپمن که جان لنون یکی از اعضای گروه موسیقی بیتلز را سال ۱۹۸۰ به قتل رساند، گفت دلیل این کار او را در رمان ناتوردشت می‌توان پیدا کرد. گرچه در هیچ کجای این کتاب خواننده به خشونت و جنایت تشویق و تحریک نمی‌شود.

سالینجر

ناطوردشت به‌عنوان یک متن ادبی در بسیاری از دانشکده‌ها تدریس می‌شود و در پایان قرن بیستم به‌عنوان یکی از برترین رمان‌های این قرن شناخته شد.

آثار سالینجر در ایران

آثار جی دی سالینجر خیلی زود به زبان‌های دیگر ترجمه شد. در آلمان هاینریش بل همراه همسرش از نخستین مترجمان آثار او بوده‌اند. در ایران تقریباً تمام کارهای سالینجر به فارسی ترجمه و منتشرشده است. نام مجموعه‌ی نه داستان وی در ترجمه فارسی، از یکی از داستان‌های کتاب گرفته‌شده و به دل‌تنگی‌های نقاش خیابان چهل و هشتم تغییر کرده است.

سالینجر از سال ۱۹۶۵ به بعد کتابی منتشر نکرد و به‌هیچ‌وجه حاضر نشد باکسانی که به دنبال نوشتن زندگینامه او بودند ملاقات کند. گفته‌شده سالینجر در نیم‌قرنی که چیزی منتشر نکرد آثار فراوانی نوشته است. برخی از منابع از وجود ۱۵ کتاب در میان دست‌نوشته‌های برجا مانده از نویسنده خبر داده‌اند.

سالینجر و مهرجویی

داریوش مهرجویی  کارگردان ایرانی در سال ۱۳۷۳فیلم پری را با برداشتی آزاد از رمان فرانی و زویی ساخته است. همچنین در فیلم هامون نیز اشاره‌ای به آن دارد. این اقتباس بدون اجازه مؤلف بوده است.

ویژگی‌های آثار سالینجر

در بسیاری از داستان‌های سالینجر شخصیت‌های خاصی که هریک به‌گونه‌ای باهم در ارتباط هستند حضور پیدا می‌کنند. بیشتر این شخصیت‌ها ویژگی مشابهی دارند که می‌توان گفت از زندگی و شخصیت خود نویسنده الگوبرداری شده است:اغلب آرام و منزوی هستند و رفتارشان موردپسند و روال معمول زندگی قشر متوسط نیست.

سالینجر

 از دیگر جنبه‌هایی که در بسیاری از شخصیت‌های داستان‌های سالینجر تکرار می‌شود، تقابل فهم و دریافت کودکانه‌ از جهان با رویکرد بزرگ‌سالان به زندگی است.

انزوای سالینجر

جی دی سالینجر به دنبال شهرت فراوانی که نخستین کتابش برایش به همراه آورد به شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایر کوچ کرد و ساکن خانه‌ای در یک زمین ۳۶ هکتاری در دامنه پردرخت یک تپه شد تا هر چه بیشتر از مردم دور بماند، ظاهراً او به آرزوی هولدن ناطوردشت جامه عمل پوشانده بود: «بروم با پولی که خودم به دست آورده بودم برای خودم جایی یک کلبه کوچک بسازم و باقی عمرم را آنجا بگذرانم و با هیچ‌کس حرف‌های احمقانه لعنتی نزنم.»

سالینجر در پاییز سال ۱۹۵۳ با بعضی نوجوان‌های محل طرح رفاقت ریخت و به آن‌ها اجازه داد با او مصاحبه‌ای بکنند، چون آن‌ها به او گفته بودند که آن گفتگو در صفحه مخصوص دبیرستان‌های یک روزنامه محلی چاپ می‌شود؛ ولی آن گفتگو عملاً در صفحه سرمقاله چاپ شد و سالینجر احساس کرد بدجوری به او خیانت شده و ارتباطش را با آن نوجوان‌ها قطع کرد و یک حصار ۲ متری دورتادور ملک خود کشید.
ولی او هر چه بیشتر در پی حفظ حریم خصوصی‌اش برمی‌آمد، بیشتر مشهور می‌شد، تا سال‌ها کار روزنامه‌ها و مجلات این بود که خبرنگارانشان را به نیوهمپشایر بفرستند به این امید که سالینجر را آنجا مشاهده کنند. گریز پایی او فقط باعث می‌شد افسانه‌هایی که در مورد او وجود داشت، بیشتر شود.

سالینجر


حریم خصوصی سالینجر یک‌بار دیگر سال ۱۹۹۸ و بار دیگر سال ۲۰۰۰ مورد تعرض قرار گرفت، چون در این دو سال، ابتدا جویس می‌نارد و بعد دخترش مارگارت کتاب خاطرات منتشر کردند. بعضی منتقدان گله کردند که هدف این دو زن از چاپ کتابی در ارتباط با سالینجر سوءاستفاده و سودجویی است. متیو، پسر سالینجر در نامه‌ای به نیویورک آبزرور نوشت که خواهرش روانی آشوب‌زده و ناآرام دارد و مردی را که خواهرش در کتاب خود وصف کرده، ربطی به سالینجر واقعی ندارد؛ ولی این دو کتاب تصویر ترس‌آوری را به افسانه سالینجر اضافه کرده بودند.

درگذشت سالینجر

۲۷جی دی سالینجر در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی درحالی‌که ۹۱ سال داشت، به مرگ طبیعی و به دلیل کهولت سن در محل زندگی خود در شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایر درگذشت.

سالینجر

کد خبر 407577

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.