همان طور که در گفتار های قبل ذکر کردیم، مطابق نظر استقرا گرايان علم با مشاهده آغاز مي شود و معرفت علمي بر اساس اين مشاهدات بنا مي شود. در حقيقت معرفت علمي با استقراء از گزاره هاي مشاهدتي اخذ مي شود. در اين گفتار قصد داريم با ترديد افكندن در سومين فرض از فرض هاي اوليه استقراء گرايان (اخذ معرفت علمي بر اساس استدلال استقرايي)، تبيين استقراء گرايان از علم را مورد نقادي قرار دهيم.
ایراد اول: اصل استقراء چگونه ثابت می شود؟
اولين ترديدي كه در مكتب علمي استقراء گرايان مي توان وارد كرد اين است كه چگونه مي توان اصل استقرا را توجيه كرد؟ به بيان ديگر، ما در مكتب علمي استقراء گرايي با استفاده از اين اصل كه اگر تعداد زيادي الف تحت شرايط مختلف داراي خاصيت ب بودند، همه الف ها داراي خاصيت ب هستند نظريه هاي علمي را استخراج مي كنيم. حال سوال اين است كه اصل اين استدلال استقرايي چگونه توجيه مي شود؟ چگونه مي توانيم ثابت كنيم كه بعد از هزار مشاهده با ويژگي مشترك هزار و يكمين مشاهده هم داراي همان ويژگي است؟ اصل استقراء چگونه توجيه مي شود؟
استقراء گرايان براي پاسخ به اين ايراد از دو رويكرد مي توانند وارد شوند.
رويكرد اول توسل به منطق است. آن ها مي توانند با استفاده از منطق و براهين عقلي اثبات كنند كه استدلال استقرايي استدلالي قابل اتكاء و متقن است. براهين منطقي داراي اين خصيصه هستند كه اگر مقدمه برهان صادق باشد آن گاه نتيجه نيز صادق است. برهان هاي قياسي داراي اين خصيصه هستند. اگر براهين اسقرايي نيز داراي اين خصيصه باشند، استدلال استقرايي نيز توجيه مي شود. اما استنباطات استقرايي اين خصيصه را ندارند و از اين رو استدلال هاي منطقا معتري نيستند. اين طور نيست كه اگر مقدمات يك استنباط استقرايي صحيح باشد در آن صورت نتيجه آن هم الزاما صحيح باشد. امكان دارد نتيجه يك برهان استقرايي غير صحيح باشد در حالي كه مقدمات آن صحيح باشد و در عين حال تناقضي هم موجود نباشد.
براي نشان دادن اين كه استدلالات استقرايي داراي خصيصه براهين منطقي نيستند مثالي مي زنيم: فرض كنيد تا به امروز تحت شرايط مختلف و به تعداد زيادي كلاغ در آسمان به رنگ سياه ديده باشيد. اگر شما يك استقراء گراي بي ملاحظه باشيد نتيجه گيري مي كنيد كه كلاغ هاي بعدي هم حتما بايد سياه رنگ باشند. ولي در عين حال هيچ ضمانتي وجود ندارد كه كلاغ هاي بعدي سياه رنگ باشند. به محض مشاهده يك كلاغ به رنگ صورتي اين نظريه كه همه كلاغ ها سياه هستند (منتج از استقرا گرايي) نقض مي شود و اين متضمن هيچ تناقضي نيست! استقراء را نمي توان صرفا بر مبنايي منطقي توجيه كرد!
در رويكرد دوم، استقراء گرا تلاش مي كند تا اصل استقراء را از تجربه اخذ كند! اخذ اصل استقراء از تجربه بدين شرح است: مشاهده شده است كه استقراء در موارد متعددي به كار گرفته شده است و در موارد به كار گرفته شده نتايج موفقيت آميزي داشته است. پس در نتيجه اصل استقراء هميشه نتايج صحيح و موفقيت آميزي دارد!
واضح است كه نتيجه گيري فوق صحيح نيست. اين برهان متضمن دور است زيرا خود متوسل به همان استدلال استقرايي مي شود كه اعتبار آن نياز به توجيه دارد. در حقيقت استقرا گرايان استقرا را با استقرا توجيه مي كنند!
برهاني كه استقراگرايان براي توجيه استقرا به كار مي برند به صورت زير است:
اصل استقراء در موقعيت الف موفقيت آميز بود.
اصل استقراء در موقعيت ب موفقيت آميز بود و همينطور الي آخر.
اصل استقراء هميشه موفقيت آميز است.
بنابراين اين برهان كه خود استقراء است نمي تواند مورد استفاده توجيه اصل استقراء قرار گيرد. اين مشكل توجيه استقرا همان است كه در سنت فلسفه " مساله استقراء " نام دارد.
دو ايراد ديگر
دو اشكال ديگر كه بر مكتب استقرا گرايي وارد مي كنند مربوط به شروط و قيود ذكر شده براي مشاهدات است. در نظر استقراء گرايان مشاهداتي كه بنا است به عنوان مبناي نظريه هاي علمي قرار گيرند بايد دو شرط كثرت و تنوع را داشته باشند. با وجود اين ۲ شرط در مشاهدات است كه مي توان آن ها را به عنوان مبناي اخذ نظريه هاي علمي عنوان كرد.
حال سوال اول اين است كه قيد كثرت به چه معنا است؟ چه تعداد مشاهده كه داشته باشيم قيد كثرت را برآورده كرده ايم؟ آيا در همه وضعيت ها و موقعيت ها قيد كثرت به يك تعداد است و يا به طور نسبي است و براي هر آزمايش و مشاهده اي فرق مي كند؟ یک میله را چند بار باید حرارت دهیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم فلزات با حرارت منبسط می شوند؟ ۱۰ بار یا ۱۰۰ بار کافی است؟ پاسخ این سوال هر چه باشد می توان نمونه هایی را ذکر کرد که درباره تعیین تعداد ثابتی به عنوان نعداد زیاد تردید ایجاد می کند. برای مثال نتیجه گیری این که یک بمب اتمی بر روی شهر هیروشیما در پایان جنگ جهانی دوم اثرات مخرب جانی و غیر جانی دارد با یک بار مشاهده کافی است و نیاز به بار دومی ندارد تا همگان نتیجه بگیرند بمب اتمی یک بمب مخرب است! و یا استقراگرای بسیار شکاکی خواهد بود کسی که با یک بار سوختن دستش که روی آتش قرار دارد نتیجه نگیرد آتش دست را می سوزاند! از طرف دیگر تصور قدرت پیش بینی یک فال بین با یک بار دیدن این که او یک واقعه را به درستی پیش بینی کرده است زیاد عاقلانه و موجه نیست!
همه این ها نشان می دهد که قید کثرت در مشاهدات یک امر نسبی بوده است و بسته به نوع آزمایش و وضعیت مشاهده این تعداد فرق می کند که این موضوع به عنوان یک ایراد بر استدلال استقرایی بیان می شود.
نظریه استدلال استقرایی وقتی بیشتر مورد تقدید قرار می کیرد که بر روی قید تنوع در مشاهدات تامل بیشتری داشته باشیم. چه چیزی به عنوان تنوع مهم شرایط محسوب می شود؟ برای مثال هنگام کشف نقطه جوش آب باید فشار را تغییر دهیم، یا خلوص آب، یا روش حرارتی یا زمان انجام آزمایش را؟ واضح است كه دو پارامتر اول در اين آزمايش مهم هستند و دو مورد آخر اهميت چنداني ندارند! اما اين گزينش پارامتر ها بر چه اساسي استوارند؟ اين يك سوال كليدي است زيرا فهرست تغييرات را مي توان با افزايش تنوع از قبيل رنگ ظرف، هويت آزمايشگر، محل جغرافيايي و ... به طور نا محدودي بسط داد. تا وقتي كه نتوانيم بر اساس معيار مشخصي چنين تنوع هاي زايدي را حذف كنيم تعداد مشاهدات لازم براي استنباط استقرايي مجاز بي نهايت خواهد شد . بنابراين بايد معلوم باشد بر چه اساسي بايد تنوع هاي گوناگون زايد را حذف كنيم.
به نظر مي رسد جواب تا حدودي روشن باشد و آن اين است كه آزمايشگر بر اساس معرفت نظري خود از وضعيت در حال بررسي تنوع هاي زايد را از تنوع هاي مهم تشخيص مي دهد و آن ها را حذف مي كند. ولي پذيرفتن اين نكته مستلزم آن است كه قبول كنيم نظريه پيش از مشاهده نقش اساسي ايفا مي كند. استقراگرايان سطحي نمي توانند اين نكته را قبول كنند و معتقدند كه يك آزمايشگر با ذهني خالي از هر گونه پيش داوري و بدون هيچ گونه نظريه قبلي دست به مشاهده مي زند و آز مشاهدات نتيجه گيري مي كند. خلاصه كلام اينكه شرط تنوع حالات و وضعيت ها در اصل استقراء مشكلاتي جدي براي استقراء گرايان ايجاد مي كند.
سلسله مباحث چیستی علم؛
ایراد بر اخذ معرفت علمي بر اساس استدلال استقرايي
گفتار چهارم: ايرادات وارد بر استقراء
خبرگزاری ایمنا: پذيرفتن اين نكته مستلزم آن است كه قبول كنيم نظريه پيش از مشاهده نقش اساسي ايفا مي كند. استقراگرايان سطحي نمي توانند اين نكته را قبول كنند و معتقدند كه يك آزمايشگر با ذهني خالي از هر گونه پيش داوري و بدون هيچ گونه نظريه قبلي دست به مشاهده مي زند و آز مشاهدات نتيجه گيري مي كند.
کد خبر 95483




نظر شما