به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، شهرهای مدرن در دهههای اخیر با رشد سریع جمعیت و توسعه زیرساختها، فاصلهای عمیق میان انسان و طبیعت ایجاد کردهاند که نهتنها کیفیت زندگی را کاهش داده، بلکه پیامدهای جدی بر سلامت جسمی و روانی شهروندان گذاشته است. طراحی بیوفیلیک پاسخی به این بحران است که با ادغام عناصر طبیعی در محیطهای ساختهشده، تلاش میکند پیوند گسسته انسان با طبیعت را دوباره برقرار کند. در سال ۲۰۲۶، این رویکرد به یکی از جریانهای اصلی در شهرسازی جهانی تبدیل خواهد شد و بسیاری از شهرها آن را بهعنوان سیاست کلان در برنامههای توسعه خود گنجاندهاند.
طراحی بیوفیلیک بر سه اصل کلیدی استوار است. نخست، ارتباط مستقیم با طبیعت که شامل حضور گیاهان، آب، نور طبیعی و چشماندازهای سبز در فضاهای شهری میشود. دوم، عناصر غیرمستقیم همچون استفاده از مصالح طبیعی، الگوهای الهامگرفته از طبیعت و فرمهای ارگانیک در معماری. سوم، تجربههای حسی که با نور، جریان هوا، صداهای طبیعی و رایحه گیاهان محیطی آرام و متعادل ایجاد میکنند. این اصول در کنار هم اکوسیستمهای جامع شهری را شکل میدهند و بهبود کیفیت هوا، کاهش استرس و افزایش تعامل اجتماعی را به همراه دارند.

راهبردهای کلیدی در سال ۲۰۲۶
برای تحقق طراحی بیوفیلیک در شهرهای آینده، مجموعهای از راهبردهای نوین در دستور کار قرار گرفته است که هر یک نقشی اساسی در بازگرداندن طبیعت به زندگی شهری ایفا میکنند. نخستین راهبرد، ادغام پوشش گیاهی در سطوح مختلف شهری است. این اقدام تنها به کاشت درختان در خیابانها محدود نمیشود، بلکه شامل ایجاد بامهای سبز، دیوارهای عمودی پوشیده از گیاهان و شبکههای پارکی پیوسته است که همچون ریههای شهر عمل میکنند. زیرساختهای سبز علاوه بر زیبایی، توانایی کاهش آلودگی هوا، مدیریت روانآبهای سطحی و تعدیل دما را دارند و بهطور مستقیم بر کیفیت زندگی شهروندان اثر میگذارند.
راهبرد دوم، بهکارگیری فرمها و مصالح طبیعی در معماری است. سازههای منحنی و ارگانیک، استفاده از مصالح بومی همچون چوب و سنگ و طراحی چشماندازهایی که یادآور طبیعت هستند، محیطی آرام و متعادل ایجاد میکنند. این نوع معماری حس تعلق فرهنگی را تقویت میکند و با ایجاد فضاهای انسانیتر، فشار روانی ناشی از تراکم شهری را کاهش میدهد.
سومین راهبرد، یکپارچگی مقیاسها در طراحی شهری است. این رویکرد بر پیوند میان فضاهای خرد همچون طراحی داخلی سبز در ساختمانها با فضاهای کلان همچون جنگلهای شهری و پارکهای بزرگ تأکید دارد که موجب افزایش تنوع زیستی، صرفهجویی در مصرف انرژی و ایجاد اکوسیستمهای پایدار میشود. در این مدل، شهر بهعنوان یک موجود زنده در نظر گرفته میشود که اجزای کوچک و بزرگ آن باید هماهنگ عمل کنند. راهبردهای کلیدی سال ۲۰۲۶ نشان میدهند که طراحی بیوفیلیک دیگر یک انتخاب تزئینی نیست، بلکه ضرورتی برای تابآوری شهری، سلامت شهروندان و پایداری محیطزیست به شمار میرود.

سنگاپور پیشگام طراحی بیوفیلیک در آسیاست. پروژه «شهر در باغ» با هدف پوشش ۵۰ درصدی فضای سبز تا سال ۲۰۳۰، پارکهای متصل و ساختمانهای زنده را در بر میگیرد. برج کاپیتااسپرینگ با آتریوم سبز ۳۵ متری نمونهای از ادغام طبیعت در آسمانخراشهای این شهر است. فرودگاه چانگی با آبشار سرپوشیده و ۱۰۰ هزار گیاه، نمادی از تلفیق زیرساخت مدرن و طبیعت است.
اروپا نیز پروژههای شاخصی در این حوزه دارد. مرکز باربیکن لندن با ترکیب بتن و گلخانههای سرسبز، همزیستی معماری سخت و طبیعت نرم را نشان میدهد. این مجموعه که در دهههای گذشته بهعنوان نمادی از معماری سخت و متراکم شناخته میشد، امروز با گلخانههای سرسبز و فضاهای داخلی پر از گیاهان، چهرهای تازه پیدا کرده است. ترکیب بتن خام با پوشش گیاهی متنوع، همزیستی میان سختی و نرمی را به نمایش میگذارد و تجربهای فرهنگی و زیباشناختی برای بازدیدکنندگان فراهم میکند. در سوئد، پروژه آتری در دریاچه ونرن با معماری شناور و انرژی خورشیدی، نمونهای از نوآوری پایدار است. این سازه نهتنها چشماندازهای طبیعی دریاچه را در طراحی خود ادغام کرده است، بلکه با استفاده از مصالح بومی و فناوریهای تجدیدپذیر، الگویی برای معماری آینده ارائه میدهد. حضور در این فضا تجربهای منحصربهفرد از همزیستی انسان و طبیعت در محیطی آبی و پویا ایجاد میکند.
در سال ۲۰۲۶، مفاهیم نوظهور طراحی بیوفیلیک بیش از پیش مورد توجه قرار خواهند گرفت. آپارتمانهایی با باغ عمودی و پوشش گیاهی گسترده آرامش و کیفیت زندگی را افزایش میدهند. کتابخانهها و مراکز اجتماعی با دیوارهای زنده و بامهای سبز به تعامل اجتماعی و اتصال جامعه کمک میکنند. معماری بیومورفیک با فرمهای الهامگرفته از طبیعت علاوه بر زیبایی، عملکرد زیستمحیطی دارد. آینده شهرها در گرو طراحیهایی است که طبیعت را بهعنوان بخش جداییناپذیر زندگی شهری در نظر میگیرند.

دفتر مرکزی لجند بایوتک در فیلادلفیا؛ آمریکا
شرکت لجند بایوتک یک شرکت زیستفناوری بینالمللی است که در زمینه توسعه درمانهای نوین مبتنی بر سلول و ژن فعالیت میکند. دفتر مرکزی آن در ایالات متحده قرار دارد و تمرکز اصلی شرکت بر تولید و تجاریسازی درمانهای نوآورانه برای بیماریهای صعبالعلاج، بهویژه سرطانهاست. بازطراحی دفتر مرکزی این شرکت در فیلادلفیا یکی از پروژههای شاخص بیوفیلیک است که در سال ۲۰۲۵ آغاز شده و قرار است در سال ۲۰۲۶ بهطور کامل به بهرهبرداری برسد. این پروژه نمونهای روشن از چگونگی ادغام طبیعت در محیطهای کاری مدرن است. ساختمان قدیمی که پیشتر فضایی خشک و فقط عملکردی داشت، با افزودن دیوارهای خزهای، دیوارهای سبز بین پنجرهها، میزهای سبز و نورپردازی طبیعی به محیطی متفاوت تبدیل شده است.
هدف اصلی این بازطراحی ایجاد محیطی با کیفیت هوای بهتر بهمنظور کاهش استرس کارکنان و افزایش بهرهوری است. تیم طراحی با استفاده از فناوریهای نوین، سیستمهای آبیاری هوشمند و پایش سلامت گیاهان را در دیوارهای سبز تعبیه کرده است. این سیستمها با دادههای اقلیمی هماهنگ میشوند و شرایط رشد گیاهان را بهینه میکنند. نورپردازی طبیعی با پنلهای شیشهای بزرگ و سیستمهای کنترل هوشمند، ریتم شبانهروزی بدن کارکنان را تنظیم و به بهبود کیفیت تمرکز کمک میکند.
بازخورد اولیه کارکنان نشان داده است که حضور در این فضا احساس آرامش بیشتری ایجاد میکند. جلسات کاری در اتاقهای سبز بازخورد مثبتتری داشته و سطح خلاقیت تیمها افزایش پیدا کرده است. این پروژه الگویی برای بازطراحی دفاتر اداری در سراسر آمریکای شمالی خواهد بود و نشان میدهد که طراحی بیوفیلیک میتواند بهطور مستقیم بر سلامت روان، بهرهوری و تعامل اجتماعی کارکنان اثر بگذارد. لجند بایوتک قصد دارد در سال ۲۰۲۶، این مدل را در شعب دیگر خود نیز پیادهسازی کند تا شبکهای از دفاتر سبز و انسانمحور داشته باشد.

برجهای سبز جدید در سنگاپور
سنگاپور که سالهاست با شعار «شهر در باغ» شناخته میشود، در سال ۲۰۲۶ وارد مرحلهای تازه از طراحی بیوفیلیک خواهد شد. پروژه برجهای سبز جدید که در حال ساخت هستند، نمونهای از ادغام کامل طبیعت با معماری مدرن محسوب میشوند. این برجها از ابتدا با رویکرد بیوفیلیک طراحی شدهاند؛ گیاهان و فضاهای سبز بخشی جداییناپذیر از ساختار معماری هستند، نه الحاقی پس از ساخت.
هر برج دارای سیستمهای دیوار سبز داخلی و خارجی، تراسهای پوشیده از گیاهان بومی و مسیرهای سبز عمودی است که از طبقات پایین تا بالای برج امتداد دارند. این طراحی نهتنها زیبایی بصری ایجاد میکند، بلکه به کاهش دمای محیط و مقابله با پدیده جزایر حرارتی کمک میکند. سیستمهای هوشمند آبیاری و پایش سلامت گیاهان نیز در این برجها تعبیه شدهاند. این فناوریها با دادههای اقلیمی و آبوهوای گرم و مرطوب سنگاپور هماهنگ میشوند و شرایط رشد گیاهان را بهینه میکنند.
یکی از ویژگیهای برجهای سبز جدید، فضاهای اجتماعی در ارتفاع است. در طبقات میانی برجها، باغهای عمومی و مسیرهای پیادهروی طراحی شدهاند که شهروندان میتوانند در آنها قدم بزنند، استراحت کنند یا رویدادهای فرهنگی برگزار کنند. این فضاها به تعامل اجتماعی کمک و حس تعلق به جامعه را تقویت میکنند. برجهای سبز با استفاده از مصالح بازیافتی و سیستمهای انرژی خورشیدی ساخته میشوند. طراحی پنجرهها و نورگیرها به گونهای است که نور طبیعی حداکثر استفاده را داشته باشد و مصرف انرژی کاهش یابد. پیشبینی میشود این برجها تا سال ۲۰۲۶ به بهرهبرداری برسند و الگویی برای دیگر شهرهای آسیایی شوند.

دانشگاههای اروپایی با دیوارهای خزه و سیستمهای هوشمند
چندین دانشگاه اروپایی پروژههای گستردهای را برای ادغام طراحی بیوفیلیک در محیطهای آموزشی آغاز کردهاند. یکی از شاخصترین پروژهها، نصب دیوارهای خزهای هوشمند در پردیسهای دانشگاهی است. این دیوارها نهتنها زیبایی بصری ایجاد میکنند، بلکه با سیستمهای پیشرفته آبیاری و پایش سلامت گیاهان، کیفیت هوای داخلی ساختمانها را بهبود میبخشند.
دانشگاههای آلمان، هلند و اسکاتلند پیشگام این روند هستند. در دانشگاه برلین، دیوارهای خزهای در سالنهای مطالعه و کلاسهای بزرگ نصب شدهاند. این دیوارها با حسگرهای رطوبت و دما کار میکنند و بهطور خودکار شرایط رشد گیاهان را تنظیم میکنند که نتیجه آن کاهش سطح دیاکسیدکربن و افزایش اکسیژن در محیطهای آموزشی است. دانشجویان گزارش دادهاند که حضور در این کلاسها تمرکز بیشتری ایجاد میکند و سطح اضطراب کاهش پیدا کرده است.
در دانشگاه آمستردام، پروژهای مشابه با تمرکز بر نور طبیعی و تهویه هوشمند اجرا شده است. پنجرههای بزرگ با شیشههای ضدانعکاس نور روز را به داخل هدایت میکنند و سیستمهای تهویه با جریان هوا هماهنگ با شرایط بیرونی، محیطی سالمتر فراهم میکنند. این ترکیب موجب شده است کلاسها نهتنها از نظر آموزشی، بلکه از نظر تجربه حسی نیز متفاوت باشند.
دانشگاههای اسکاتلند نیز با ایجاد فضاهای سبز داخلی برای تعامل اجتماعی، گام تازهای برداشتهاند. در کتابخانههای جدید، دیوارهای سبز و سقفهای پوشیده از گیاهان محیطی آرام برای مطالعه و گفتوگو فراهم کردهاند. این فضاها بهعنوان مراکز اجتماعی سبز عمل میکنند و تعامل میان دانشجویان را افزایش میدهند. انتظار میرود در سال ۲۰۲۶ این مدل در دانشگاههای بیشتری در اروپا اجرا شود و الگویی برای دیگر مراکز آموزشی جهان باشد.

بازطراحی کتابخانههای عمومی در کانادا
کانادا پروژهای گسترده برای بازطراحی کتابخانههای عمومی در شهرهای بزرگ همچون تورنتو و ونکوور آغاز کرده است. این پروژهها با هدف تبدیل کتابخانهها به مراکز اجتماعی سبز و انسانمحور طراحی شدهاند و نمونهای روشن از کاربرد طراحی بیوفیلیک در فضاهای فرهنگی و آموزشی محسوب میشوند.
کتابخانههای جدید با دیوارهای زنده، سقفهای سبز و نورپردازی طبیعی بازسازی میشوند. دیوارهای زنده از گیاهان بومی تشکیل میشوند که علاوه بر زیبایی، به بهبود کیفیت هوا کمک میکنند. سقفهای سبز نیز با سیستمهای آبیاری هوشمند مجهز شدهاند تا مصرف آب بهینه شود و در عین حال محیطی خنکتر برای کاربران فراهم گردد. نورپردازی طبیعی از طریق پنجرههای بزرگ و طراحی باز فضاها، تجربهای متفاوت برای مطالعه و تعامل اجتماعی ایجاد میکند.
یکی از ویژگیهای برجسته این پروژهها، ایجاد فضاهای چندمنظوره برای فعالیتهای اجتماعی است. کتابخانهها دیگر فقط محل مطالعه نیستند؛ بلکه به مراکزی برای برگزاری کارگاههای آموزشی، نشستهای فرهنگی و رویدادهای اجتماعی تبدیل میشوند. طراحی بیوفیلیک با افزودن عناصر طبیعی همچون آبنماها و باغهای داخلی، محیطی آرام و الهامبخش برای این فعالیتها فراهم کرده است. این کتابخانهها مجهز به سیستمهای پایش کیفیت هوا و نور هوشمند هستند که شرایط محیطی را بهطور مداوم تنظیم میکنند. بازخورد اولیه شهروندان نشان داده است که حضور در این کتابخانهها نهتنها تجربه مطالعه را بهبود میبخشد، بلکه تعامل اجتماعی و حس تعلق به جامعه را نیز تقویت میکند.





نظر شما