به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، شهرهای جهان در آستانه سال ۲۰۲۶ با چالشهای نوظهور و پیچیده ناشی از فناوریهای نوین روبهرو هستند. از یکسو، فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی مولد، یادگیری عمیق و سامانههای طراحی شهری دیجیتال فرصتهای بیسابقهای برای بازآفرینی زیرساختها و ارتقای کیفیت زندگی فراهم کردهاند. از سوی دیگر، همین فناوریها تهدیدهای تازهای را به همراه آوردهاند که میتوانند اعتماد عمومی را خدشهدار کنند، امنیت شهری را به خطر اندازند و نظم اجتماعی را مختل کنند.
یکی از مهمترین تهدیدها، گسترش رسانههای مصنوعی و بهویژه صداهای جعلی مبتنی بر فناوری دیپفیک است که میتواند با تولید پیامهای اضطراری جعلی، سامانههای شهری را دچار اختلال کند. دیپفیک صوتی به معنای تولید صداهای مصنوعی با دقت و واقعگرایی بالا است که میتواند از صداهای انسانی تا صداهای محیطی را شبیهسازی کند. تفاوت اصلی آن با سایر رسانههای جعلی در این است که صدا بهطور مستقیم با سامانههای هشدار، اطلاعرسانی عمومی و زیرساختهای شهری در ارتباط است. برای مثال، یک پیام اضطراری جعلی در مترو یا یک هشدار کاذب در سیستم حملونقل میتواند منجر به هرجومرج گسترده شود.
آسیبپذیری شهرها در برابر این تهدید بهدلیل دیجیتالی شدن روزافزون زیرساختها افزایش پیدا کرده است. هرچه سامانههای شهری بیشتر به فناوریهای هوشمند وابسته شوند، احتمال سوءاستفاده از رسانههای جعلی نیز بیشتر خواهد شد. این تهدید نهتنها امنیت فیزیکی شهروندان را به خطر میاندازد، بلکه اعتماد عمومی به سازمانهای شهری را تضعیف میکند.

شناسایی دیپفیک صوتی؛ ضرورت حیاتی برای امنیت شهری
پیشرفت سریع سامانههای تولید صدا در سالهای اخیر، امکان خلق صداهای محیطی جعلی با دقت و واقعگرایی بسیار بالا را فراهم کرده است. این فناوریها قادرند صداهایی شبیه به آژیر پلیس، هشدارهای اضطراری، صدای باران، ترافیک و مکالمات انسانی را بازتولید کنند، بهگونهای که تشخیص آنها از نمونههای واقعی دشوار باشد. صداهای جعلی برای انتشار اطلاعات غلط، ایجاد هشدارهای اضطراری جعلی و دستکاری مخرب چشمانداز صوتی شهرها مورد استفاده قرار میگیرند.
یکی از موارد عینی اخیر در این زمینه، کارزار کلاهبرداری بود که از آوریل ۲۰۲۵ آغاز شد و در آن مهاجمان با استفاده از فناوری دیپفیک صوتی، صدای مقامهای ارشد دولت آمریکا را تقلید کردند. پیامهای جعلی بهصورت تماس تلفنی یا پیام صوتی برای افراد ارسال میشد و هدف آن ایجاد اعتماد اولیه و سپس هدایت قربانی به کلیک روی لینکهای آلوده و انتقال اطلاعات حساس بود. در این حملات، صدای تولیدشده بهقدری دقیق بود که حتی افراد باتجربه در حوزه امنیت سایبری نیز در نگاه اول قادر به تشخیص جعلی بودن آن نبودند.
گزارشهای امنیتی نشان دادهاند که در سهماهه دوم سال ۲۰۲۵، حملات موسوم به «دیپفیک ویشینگ» یعنی تماسهای تلفنی جعلی با صدای شبیه مدیران یا اعضای خانواده، تا ۱۷۰ درصد افزایش پیدا کرده و در بعضی موارد، منجر به خسارتهای مالی سنگین شده است. برای مثال در اروپا و کانادا، صدای جعلی مدیران مالی شرکتها برای دستور انتقال پول استفاده شد و در مجموع بیش از ۳۵ میلیون دلار خسارت به بار آورد.

در این شرایط، چالش جهانی «شناسایی دیپفیک صداهای محیطی(ESDD ۲۰۲۶)» اهمیت ویژهای پیدا میکند. این چالش با هدف توسعه و ارزیابی سامانههای پیشرفته تشخیص صداهای جعلی طراحی شده و بر پایه مجموعهداده EnvSDD بنا شده که نخستین مرجع بزرگمقیاس در این حوزه است و شامل ۴۵.۲۵ ساعت صدای واقعی و ۳۱۶.۷ ساعت صدای جعلی میشود. این حجم داده امکان آموزش و آزمایش مدلهای یادگیری ماشین را در شرایط نزدیک به واقعیت فراهم میکند.
اهمیت این موضوع در امنیت شهری بسیار بالاست. صداهای جعلی میتوانند موجب هشدارهای کاذب در سامانههای اضطراری شوند، واکنش سامانههای خدماتی و نیروهای امدادی را مختل کنند و اعتماد عمومی به زیرساختهای شهری را کاهش دهند. برای مثال، اگر یک هشدار جعلی درباره وقوع حادثه در مترو منتشر شود، نهتنها موجب ایجاد ترس و آشوب میان شهروندان خواهد شد، بلکه منابع امدادی نیز بهطور بیهوده مصرف میشوند. چالش ESDD ۲۰۲۶ فقط یک رقابت علمی نیست، بلکه گامی حیاتی در مسیر حفاظت از شهرهای آینده محسوب میشود. توسعه سامانههای مقاوم در برابر دیپفیک صوتی میتواند به ایجاد زیرساختهای امنتر، افزایش اعتماد عمومی و ارتقای تابآوری شهری کمک کند.

چهارچوب اخلاقی و علمی؛ ستون فقرات شهرهای هوشمند آینده
یکی از اساسیترین محورهایی که در آمادهسازی چشمانداز شهری برای سال ۲۰۲۶ باید مورد توجه قرار گیرد، رعایت اصول اخلاقی و علمی در توسعه فناوریهای نوین است. شهرهای آینده تنها با اتکا به نوآوری فناورانه نمیتوانند به تابآوری و پایداری دست پیدا کنند؛ بلکه لازم است این نوآوریها در بستری اخلاقی و علمی شکل بگیرند تا ضمن حفظ اعتماد عمومی، توسعه پایدار تضمین شود.
در این چهارچوب، پژوهشهای شهری باید بر پایه پایداری، شفافیت و استقلال از فشارهای ژئوپلیتیکی و بازار انجام شوند. این رویکرد به معنای پذیرش مدلهای «علم باز» است که در آن دادهها بهصورت شفاف و قابلدسترس برای همه پژوهشگران و شهروندان به اشتراک گذاشته میشوند. چنین رویکردی نهتنها موجب تسریع پیشرفت علمی میشود، بلکه عدالت دانشی را نیز تقویت میکند و امکان بهرهمندی برابر از دستاوردهای فناوری را برای تمام اعضای شهر فراهم میسازد.
علم باز به معنای ایجاد زیرساختهای دادهای استاندارد و قابل تبادل است. این زیرساختها باید امکان همکاری میان دانشگاهها، مؤسسات تحقیقاتی و سازمانهای شهری را فراهم کنند. برای مثال، دادههای مربوط به کیفیت هوا، الگوهای ترافیکی و مصرف انرژی باید بهگونهای ذخیره و منتشر شوند که پژوهشگران در نقاط مختلف جهان بتوانند آنها را تحلیل کنند و راهکارهای مشترک ارائه دهند. همکاریهای بینالمللی به ارتقای کیفیت پژوهشها کمک میکند و موجب همافزایی دانش جهانی در حوزه مدیریت شهری میشود.

از سوی دیگر، توسعه پایدار شهری نیازمند توجه جدی به کاهش اثرات زیستمحیطی پروژههای بزرگ و آزمایشهای زیرساختی است. هر پروژه شهری باید با اهداف کلان کاهش کربن، مدیریت مسئولانه پسماند و حفاظت از منابع طبیعی هماهنگ باشد. این موضوع بهویژه در پروژههای مرتبط با هوش مصنوعی و فناوریهای دادهمحور اهمیت دارد، زیرا پردازشهای سنگین و زیرساختهای دیجیتال میتوانند مصرف انرژی بالایی داشته باشند. طراحی سامانههای کارآمد و کممصرف باید بهعنوان یک اصل اخلاقی در نظر گرفته شود.
پایبندی به این استانداردهای اخلاقی و علمی، پیامدهای اجتماعی مهمی به دنبال دارد. وقتی شهروندان احساس کنند که فناوریهای نوین در خدمت منافع عمومی و حفاظت از محیط زیست هستند، اعتماد آنها به سازمانهای شهری افزایش پیدا میکند. این اعتماد اجتماعی بهعنوان یک سرمایه ناملموس، نقش کلیدی در موفقیت پروژههای شهری ایفا میکند. در مقابل، بیتوجهی به اصول اخلاقی میتواند موجب بیاعتمادی عمومی، مقاومت اجتماعی و حتی شکست پروژههای فناوری شود.
چهارچوب اخلاقی و علمی نهتنها مسیر پیشرفت علمی را هموار میکند، بلکه شهرها را در برابر چالشهای آینده مقاومتر میسازد. شهرهای هوشمند ۲۰۲۶ باید الگویی از تلفیق نوآوری فناورانه با مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی باشند که نشان دهد توسعه پایدار تنها زمانی محقق میشود که علم و اخلاق در کنار هم قرار گیرند. این رویکرد، ستون فقرات شهرهای آینده است و بدون آن، هیچ فناوری پیشرفتهای نمیتواند تابآوری و پایداری واقعی را تضمین کند.

لندن؛ پیشگام امنیت اطلاعاتی
لندن بهعنوان یکی از کلانشهرهای پیشرو جهان، اقدامات گستردهای برای مقابله با رسانههای جعلی انجام داده است. این شهر با ترکیب سرمایهگذاریهای دولتی، همکاری دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی و مشارکت بخش خصوصی توانسته است زیرساختی قدرتمند برای شناسایی و مهار تهدیدهای نوظهور ایجاد کند.
رشد بیسابقه محتوای جعلی در فضای دیجیتال، بهویژه صداهای مصنوعی که میتوانند بهسادگی با صدای افراد یا سامانههای رسمی اشتباه گرفته شوند، موجب شد دولت بریتانیا از سال ۲۰۲۳ بودجههای قابلتوجهی را به این حوزه اختصاص دهد. برآوردها نشان میدهد که تنها در بازه ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ بیش از ۱۰۰ میلیون پوند برای توسعه فناوریهای مقابله با دیپفیک هزینه شده است.
دولت بریتانیا از طریق برنامه «محیط توانمندساز شتابیافته (ACE)» و همکاری با مؤسسات علمی پروژههای مشترکی را برای سال ۲۰۲۶ آغاز کرده است که شامل توسعه الگوریتمهای چندوجهی (صوت-متن) و ایجاد استانداردهای بینالمللی برای مجموعهدادههای آموزشی هستند. هدف اصلی این برنامهها، افزایش تابآوری شهری در برابر بحرانهای اطلاعاتی و ایجاد اعتماد عمومی پایدار است. لندن برای سال ۲۰۲۶ علاوهبر ادامه سرمایهگذاری در حوزه امنیت سایبری، قصد دارد با مشارکت در چالشهای جهانی و همکاریهای بینالمللی، جایگاه خود را بهعنوان پیشگام مقابله با رسانههای جعلی تثبیت کند. این برنامهها نشان میدهند که مقابله با دیپفیک صوتی در آینده نزدیک به یکی از محورهای اصلی مدیریت شهری و امنیت اجتماعی تبدیل خواهد شد.

دانشگاههای معتبر لندن از جمله دانشگاه کالج لندن و دانشگاه امپریال لندن نقش کلیدی در این روند ایفا میکنند. این مراکز علمی سامانههای شناسایی صداهای جعلی را توسعه میدهند که بر پایه معماریهای یادگیری عمیق و شبکههای عصبی طراحی شدهاند و میتوانند ویژگیهای فرکانسی و طیفی صدا را با دقت بالا تحلیل و الگوهای غیرطبیعی ناشی از تولید مصنوعی را شناسایی کنند. یکی از دستاوردهای مهم این پروژهها، طراحی سامانههایی است که میتوانند در زمان واقعی هشدارهای جعلی را تشخیص دهند. در یک آزمایش کنترلشده، سامانههای نصبشده در ایستگاههای مترو توانستند پیام اضطراری جعلی را ظرف کمتر از سه ثانیه شناسایی و مسدود کنند، پیش از آنکه موجب ازدحام و هرجومرج شود.
این فناوریها تنها محدود به حملونقل عمومی نیستند. مراکز تماس شهری نیز از سامانههای تشخیص دیپفیک بهره میبرند تا تماسهای جعلی با صدای شبیه مأموران رسمی را شناسایی کنند. سامانههای تشخیص صوتی در شبکههای نظارتی شهری ادغام خواهند شد تا بتوانند صداهای جعلی همچون آژیر پلیس یا آمبولانس را که ممکن است برای ایجاد اختلال در ترافیک استفاده شوند، شناسایی کنند.
لندن توانسته است با همکاری سایر کشورها و سازمانهای علمی، شبکهای جهانی برای مقابله با رسانههای جعلی ایجاد کند. تبادل دادهها، استانداردسازی مجموعهدادههای آموزشی و توسعه الگوریتمهای مشترک بخشی از این همکاریهاست که لندن در آن نقش محوری دارد. تجربه لندن نشان میدهد که مقابله با رسانههای جعلی نیازمند ترکیبی از سرمایهگذاری دولتی، نوآوری علمی و مشارکت اجتماعی است. این رویکرد میتواند الگویی برای سایر شهرهای جهان باشد که در آستانه سال ۲۰۲۶ با تهدیدهای مشابه روبهرو هستند.




نظر شما