به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، کویت با پروژهای جسورانه، از ممکن کردن ناممکن سخن گفته است که شامل ساخت شهری کامل در دل صحرای داغ ۵۰ درجه سانتیگراد، با کشاندن دریا به داخل قاره، ایجاد سواحل خصوصی و تبدیل شنهای بیابان به یک واحه شهری ارزشمند به ارزش چند میلیون دلار میشود. این تصمیم نادر در برابر گرمای طاقتفرسا، قماری میلیارد دلاری برای کویت است که بهجای گسترش به سمت دریا با جزایر مصنوعی همچون آنچه دبی بهکار گرفته، رویکردی معکوس انتخاب کرده است و سعی در کشیدن دریا به داخل خشکی با ایجاد کانالها، خطوط ساحلی جدید و محلههای برنامهریزیشده دارد.
این پروژه وعده سواحل خصوصی و سبک زندگی ساحلی را میدهد، اما پشت این تصویر ایدهآل، هزینههای فنی و زیستمحیطی سنگینی نهفته و سوال کلیدی مطرح شده درباره آن، پایداری بلندمدت طرح است. ایده ساخت شهری در صحرا زمانی هیجانانگیزتر میشود که این کشور حرکت معکوس دبی را برگزیده است و به جای ساخت جزایر برای رسیدن دریا، دریا را به داخل میکشاند، خط ساحلی را بازطراحی و مناطق شهری متصل به کانالها و ماریناها ایجاد میکند.
این تغییر جغرافیایی در صورت عملی شدن معجزه میکند، زیرا هر کانال خطوط ساحلی جدیدی میسازد و زمینهای ارزشمندی برای فروش بهعنوان املاک ساحلی فراهم میآورد، اما مقیاس پروژه حتی برای مگاپروژهها نیز ترسناک است، چراکه بیش از ۱۳۰ میلیون متر مکعب شن باید جابهجا شود که حجمی معادل ساخت حدود ۲۰ مجسمه عظیم مسیح نجاتدهنده است. سرمایهگذاری اولیه ۵ میلیارد دلاری، نماد جاهطلبی است و وعده ایجاد نقشه شهری جدیدی در منطقهای با دمای ۵۰ درجه را میدهد.
قلب این پروژه، تبدیل آب به زیرساخت شهری است. کانالها همچون خیابانهای مایع عمل میکنند و خانهها مستقیم به آب متصلاند و رؤیای ساحل خصوصی و گاهی زندگی در دل بیابان را میفروشند. زندگی در صحرا، اما با همسایگی دریا، وعدهای وسوسهانگیز است. آب نهتنها منظره، بلکه دارایی شهری است که ساکنان، سرمایهگذاران و اعتبار املاک را جذب میکند.
با وجود این روایت واحهمانند، ساخت شهر صحرایی نقاط تنش آشکاری ایجاد میکند. کانالها خودبهخود تمیز نمیمانند و رسوبگذاری، فرسایش، لایروبی مداوم و پایداری دیوارهها هزینههای پیوستهای تحمیل میکنند. گرمای شدید نیز قبضهای انرژی و تهویه مطبوع را سنگین میکند و بدون راهحلهای هوشمند شهری، شهر در عکسها زیبا اما برای زندگی دشوار خواهد بود. از سوی دیگر ورود آب شور به خشکی تعادل محلی از جمله خاک، گردش آب و اکوسیستمها را برهم میزند.
وقتی کشوری شهری کامل در صحرا میسازد، مسأله تنها ساختوساز نیست، اثبات توانمندی، جذب سرمایه و خلق «محصول شهری» است. موفقیت چنین طرحی، الگویی جهانی میشود و شکست آن، به بنای یادبود وعدهای بیش از حد بزرگ تبدیل خواهد شد. بنابراین، پروژه حاضر بیشتر ریسکی برای تبدیل شدن به چیزی زیبا اما سختپایدار است تا چشماندازی برای آینده باشد. این بلندپروازی قابل ستایش است، اما چالشهای گرما، نگهداری و پایداری زیستمحیطی بهویژه در شرایط تغییرات اقلیمی حاضر میتواند آن را به فاجعهای همچون بعضی از دیگر پروژههای خلیجی تبدیل کند، چراکه موفقیت چنین پروژهای نیازمند نوآوریهای واقعی در انرژی پاک و مدیریت آب است، نهتنها مهندسی هیدرولیکی.





نظر شما