به گزارش خبرگزاری ایمنا، در طب سنتی، رنگها نهتنها بهعنوان ویژگیهای ظاهری اشیا و مواد شناخته میشوند، بلکه حامل معنا، نشانههای مزاجی و ابزارهای تشخیصی هستند و هر رنگ با یکی از اخلاط چهارگانه پیوند دارد و این ارتباط نمادین، پزشک سنتی را قادر میسازد تا از طریق مشاهده رنگ چهره، زبان، ادرار یا مدفوع، به وضعیت درونی بدن پی ببرد و رنگ در این نظام، زبان بدن است.
فراتر از تشخیص، رنگها در طب سنتی نقش درمانی نیز دارند و انتخاب رنگ لباس، رنگ غذا و حتی رنگ محیط زندگی میتواند بر تعادل مزاجی فرد اثر بگذارد، به عنوان مثال، رنگهای سرد مانند آبی و سبز برای افراد صفراوی یا دموی که مزاج گرم دارند، آرامشبخش است و در مقابل، رنگهای گرم مانند قرمز و نارنجی برای افراد سوداوی یا بلغمی که مزاج سرد دارند، محرک و نشاطآور است و این توصیهها نهتنها در نسخههای درمانی، بلکه در تدابیر حفظالصحه نیز دیده میشوند.
رنگ غذاها نیز در طب سنتی حامل پیام است و غذاهای قرمز مانند انار یا گوشت، به طور معمول با طبع گرم همراه است و برای تقویت خون یا رفع سردی توصیه میشوند و غذاهای سفید مانند شیر یا برنج، طبع سرد دارند و برای تعدیل گرمی مزاج مفید هستند و رنگ زرد در غذاها، مانند زعفران یا زردچوبه، اغلب با خاصیت ضدالتهابی و تقویتکننده همراه است و این نگاه میتواند در طراحی رژیمهای غذایی سنتی یا حتی تولید محتوای آموزشی درباره تغذیه کاربرد داشته باشد.
در نسخههای دارویی، رنگ ترکیب نهایی میتواند نشانهای از تعادل یا غلبه مزاجی باشد و داروهای تیرهرنگ بیشتر برای مزاجهای سرد و خشک تجویز میشوند، در حالی که داروهای روشنتر برای مزاجهای گرم و تر مناسب است و حتی در بستهبندی داروهای گیاهی یا طراحی محصولات سنتی، انتخاب رنگ میتواند به انتقال پیام درمانی کمک کند و این ظرفیت، امکان تلفیق طب سنتی با طراحی مدرن را فراهم میآورد.
به طور کلی، رنگها در طب سنتی بخشی از یک نظام کلنگر است که بدن، روان، محیط و معنا را به هم پیوند میزنند و این دیدگاه میتواند در طراحی فضاهای درمانی، روایتهای رسانهای، آموزش سلامت عمومی و حتی هنر درمانی مورد استفاده قرار گیرد و بازخوانی نقش رنگها در طب سنتی، نهتنها به حفظ میراث فرهنگی کمک میکند، بلکه امکان خلق تجربههایی فراهم میآورد که علمی، انسانی و زیباییشناختی است.
با توجه به رابطه رنگها با مزاجها و اخلاط چهارگانه، رنگ غذاها و ارتباط آن با طبع و اثر درمانی، تأثیر رنگ لباس و محیط بر تعادل مزاجی، اهمیت رنگ داروها و ترکیبهای گیاهی در نسخههای درمانی و نقش رنگ در تشخیص بیماریها از طریق مشاهده بالینی و رنگهای آرامبخش و محرک در تدابیر روانجسمی، با بهنام یوسفیان، پزشک و متخصص طب سنتی گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.

ایمنا: در منابع طب سنتی، رنگها چه ارتباطی با مزاجها و اخلاط چهارگانه دارد؟
یوسفیان: در طب سنتی، رنگها نهتنها جنبه زیباییشناختی یا نمادین دارند، بلکه بهعنوان نشانههایی از وضعیت مزاجی و اخلاط بدن تلقی میشوند و اخلاط چهارگانه شامل صفرا، خون، بلغم و سودا، هر یک با رنگ خاصی شناخته میشوند که صفرا با رنگ زرد، خون با رنگ قرمز، بلغم با رنگ سفید و سودا با رنگ سیاه شناخته میشود و این رنگها در تشخیص، درمان و حتی توصیههای تغذیهای نقش دارند.
به عنوان مثال، اگر رنگ چهره یا زبان بیمار به زردی گرایش داشته باشد، ممکن است پزشک سنتی آن را نشانهای از غلبه صفرا بداند و همچنین رنگ تیره یا خاکستری پوست میتواند نشانهای از غلبه سودا باشد و این نشانهها به پزشک کمک میکنند تا بدون ابزارهای مدرن، وضعیت درونی بدن را ارزیابی کند.
رنگها همچنین در انتخاب داروها و غذاها نقش دارند و برای تعدیل مزاج صفراوی، به طور معمول غذاهایی با رنگهای سردتر و خنثیتر مانند سفید یا سبز توصیه میشوند، اما در مقابل، برای مزاجهای سرد و تر از جمله بلغمی، رنگهای گرمتر مانند زرد و قرمز ممکن است مفید باشند.
در مجموع رنگ در طب سنتی ایران یک ابزار تشخیصی و درمانی است که با مزاجشناسی پیوند خورده است و میتواند بهعنوان پلی میان مشاهده بالینی و مداخلات درمانی عمل کند.
ایمنا: رنگ غذاها میتواند نشانهای از طبع یا اثر درمانی آنها باشد؟
یوسفیان: در طب سنتی، رنگ غذاها اغلب با طبع و اثر درمانی آنها مرتبط دانسته میشود که این ارتباط نهتنها بر اساس تجربههای تاریخی، بلکه بر مبنای نظریه اخلاط و مزاجها شکل گرفته است و به عنوان مثال، غذاهای قرمز مانند گوشت یا انار به طور معمول با طبع گرم و خشک همراه است، در حالی که غذاهای سفید مثل شیر یا برنج طبع سرد و تر دارند.
رنگ زرد در غذاها، مانند زردچوبه یا زعفران، اغلب با طبع گرم و خشک مرتبط است و در درمان بیماریهای بلغمی یا سردی مزاج کاربرد دارد و رنگ سبز که در سبزیجات دیده میشود، به طور معمول با طبع معتدل یا سرد همراه است و برای تعدیل مزاجهای گرم توصیه میشود.
این ارتباطها در نسخههای درمانی نیز دیده میشوند و به عنوان مثال در درمان غلبه سودا، غذاهای روشن و سبک توصیه میشوند تا از شدت تیرگی و خشکی بکاهند، همچنین در درمان صفرا، غذاهای با رنگهای ملایم و خنثی مانند سفید یا سبز کاربرد دارند.
به طور کلی، رنگ غذا در طب سنتی نهتنها نشانهای از طبع آن است، بلکه میتواند راهنمایی برای انتخاب غذاهای مناسب با وضعیت مزاجی فرد باشد و این دیدگاه میتواند در طراحی رژیمهای غذایی سنتی یا حتی تولید محتوای آموزشی بسیار مفید باشد.

ایمنا: چگونه رنگ لباس یا رنگ محیط زندگی میتواند بر تعادل مزاجی فرد تأثیر بگذارد؟
یوسفیان: رنگ لباس و محیط زندگی بهعنوان عوامل مؤثر بر مزاج و سلامت روانی و جسمی فرد شناخته میشوند و این دیدگاه ریشه در باور به تأثیرات اهویه (هوای محیط) و حواس پنجگانه بر تعادل اخلاط دارد و رنگها از طریق چشم و تأثیر روانی آنها میتوانند موجب تحریک یا آرامش مزاج شوند.
به عنوان مثال، رنگهای گرم مانند قرمز و نارنجی ممکن است در افراد با مزاج سرد، احساس گرما و نشاط ایجاد کنند، اما در مقابل، رنگهای سرد مانن آبی و سبز برای افراد صفراوی یا سوداوی که مزاج گرم دارند، آرامشبخش و متعادلکننده است و این توصیهها در انتخاب رنگ لباس، پرده، دیوار و حتی ظروف غذا کاربرد دارند.
در منابعی مانند تحفه حکیم مؤمن یا ذخیره خوارزمشاهی، اشارههایی به تأثیر رنگها بر خلقوخو و مزاج دیده میشود، به عنوان مثال توصیه شده است که افراد سوداوی از رنگهای روشن استفاده کنند تا از شدت تیرگی و افسردگی بکاهند، همچنین رنگ سفید بهعنوان نماد پاکی و تعادل، در بسیاری از تدابیر درمانی توصیه شده است.
این دیدگاه میتواند در طراحی فضاهای درمانی، اتاق خواب یا حتی لباس بیماران مورد استفاده قرار گیرد و ترکیب طب سنتی با روانشناسی رنگ در طراحی محیطهای شفابخش، یکی از ظرفیتهای نوآورانه برای تولید محتوا و خدمات سلامت است.
ایمنا: در نسخههای درمانی طب سنتی، آیا رنگ دارو یا ترکیبهای گیاهی اهمیت دارد یا اتفاقی است؟
یوسفیان: رنگ داروها و ترکیبهای گیاهی در طب سنتی اغلب حامل معنا و نشانهای از طبع و اثر درمانی آنها است و این رنگها نهتنها از خواص گیاهان ناشی میشوند، بلکه در انتخاب و ترکیب داروها نیز نقش دارند و به عنوان مثال، داروهای با رنگ تیره مانند جوشاندههای حاوی گل ختمی یا صمغ کندر به طور معمول برای مزاجهای سرد و خشک توصیه میشوند.
در بعضی نسخهها، رنگ دارو بهعنوان نشانهای از اثربخشی آن ذکر شده است و اگر جوشاندهای پس از آمادهسازی رنگ خاصی پیدا کند، ممکن است نشانهای از کیفیت یا غلظت مناسب آن باشد، همچنین رنگ بعضی داروها با هدف تحریک حواس یا ایجاد آرامش انتخاب میشود.
در نسخههای ترکیبی، رنگ نهایی دارو میتواند نشاندهنده تعادل میان اجزای گرم و سرد باشد و به عنوان مثال اگر ترکیب گیاهان گرم و سرد منجر به رنگی خنثی شود، ممکن است نشانهای از تعادل مزاجی مطلوب باشد و این نگاه، داروسازی سنتی را به یک هنر دقیق و چندلایه تبدیل کرده است.
رنگ دارو در طب سنتی تنها تصادفی نیست، بلکه بخشی از زبان درمانی و نشانهشناسی مزاجی است و این موضوع میتونه در طراحی داروهای گیاهی مدرن یا حتی بستهبندی محصولات سنتی کاربرد داشته باشد.

ایمنا: آیا رنگها در تشخیص بیماریها نقش دارد؟
یوسفیان: رنگها در تشخیص بیماریها در طب سنتی نقش بسیار مهمی داشته و دارد و پزشکان سنتی با مشاهده رنگ چهره، زبان، چشم، ادرار، مدفوع و حتی ناخنها، به وضعیت اخلاط و مزاج فرد پی میبردند و این روشها بخشی از معاینه بالینی بودند که بدون ابزارهای مدرن، اطلاعات دقیقی از وضعیت درونی بدن ارائه میدادند.
به عنوان مثال، رنگ زرد در چشم یا پوست به طور معمول نشانهای از غلبه صفرا است و رنگ سفید یا بیروح در چهره میتواند نشانهای از غلبه بلغم یا کمخونی باشد یا رنگ تیره یا خاکستری در اطراف چشم یا زبان، اغلب با غلبه سودا مرتبط دانسته میشود و این نشانهها در کنار علائم دیگر مانند نبض، خواب، اشتها و خلقوخو تحلیل میشود.
رنگ ادرار نیز یکی از شاخصهای مهم است که ادرار زرد نشانه گرمی مزاج، ادرار بیرنگ نشانه سردی و ادرار تیره یا سیاه میتواند نشانهای از غلبه سودا یا اختلالات کبدی باشد و رنگ زبان نیز در تشخیص اختلالات گوارشی و مزاجی کاربرد دارد.
این روشهای تشخیصی میتوانند در آموزش عمومی سلامت، طراحی اپلیکیشنهای سلامت سنتی یا حتی تلفیق با پزشکی مدرن مورد استفاده قرار بگیرند و رنگ بهعنوان زبان بدن در طب سنتی، ظرفیتهای زیادی برای روایتپردازی و آموزش دارد.
ایمنا: چه رنگهایی در طب سنتی آرامبخش یا محرک شناخته میشود و چگونه در تدابیر روانجسمی بهکار میرود؟
یوسفیان: در طب سنتی، رنگها بهعنوان عوامل مؤثر بر روان و جسم شناخته میشوند و در تدابیر حفظالصحه و درمانهای روانجسمی کاربرد دارند؛ رنگهای سرد مانند آبی، سبز و سفید به طور معمول آرامبخش است و برای مزاجهای گرم یا افراد دچار اضطراب و بیقراری توصیه میشوند و این رنگها میتوانند از شدت گرمی، بیقراری، و تحریکپذیری بکاهند و در اتاق خواب یا فضای مراقبتی افراد صفراوی، استفاده از رنگهای سرد میتواند به بهبود خواب، کاهش تنش و تعدیل خلقوخو کمک کند.
در مقابل، رنگهای گرم مانند قرمز، نارنجی و زرد محرک و برای افراد با مزاج سرد (بلغمی یا سوداوی) مفید است، چراکه این رنگها میتوانند احساس گرما، انرژی و تحرک ایجاد کنند و در درمان افسردگی سوداوی، توصیه میشود از رنگهای روشن و گرم در لباس، محیط زندگی یا حتی ظروف غذا استفاده شود تا از شدت تیرگی و سکون کاسته شود.
بعضی منابع طب سنتی مانند تحفه حکیم مؤمن و ذخیره خوارزمشاهی بهطور ضمنی به تأثیر رنگها اشاره کرده است و این اشاره بهویژه در توصیههای مربوط به لباس، نور محیط و انتخاب رنگ داروها دیده میشود و این نگاه میتواند در طراحی فضاهای درمانی، کلینیکهای طب سنتی یا حتی اپلیکیشنهای سلامت روان با الهام از رنگدرمانی سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
ایمنا: آیا میتوان از مفاهیم رنگ در طب سنتی برای طراحی فضاهای درمانی یا مراقبتی مدرن الهام گرفت؟
یوسفیان: مفاهیم رنگ در طب سنتی ظرفیتهای قابل توجهی برای الهامگیری در طراحی فضاهای درمانی، مراقبتی، آموزشی و حتی رسانهای دارند و در طب سنتی، رنگها نهتنها جنبه زیباییشناختی دارند، بلکه بهعنوان عوامل مؤثر بر تعادل مزاجی، خلقوخو و سلامت روانی فرد شناخته میشوند و این دیدگاه میتواند با اصول طراحی محیطی مدرن تلفیق شود و تجربهای چندحسی برای بهبود سلامت فراهم کند.
در طراحی اتاقهای درمانی یا مراقبتی، میتوان از رنگهای سرد مانند آبی و سبز برای افراد با مزاج گرم (صفراوی یا دموی) استفاده کرد تا از شدت تحریکپذیری و بیقراری کاسته شود و در مقابل، رنگهای گرمتر مانند زرد، نارنجی یا قرمز میتوانند برای افراد با مزاج سرد (بلغمی یا سوداوی) مفید باشند و حس گرما، تحرک و امید را تقویت کنند و این انتخابها میتوانند در رنگ دیوار، نورپردازی، مبلمان، پردهها و حتی لباس کارکنان درمانی لحاظ شوند.
در طراحی فضاهای آموزشی یا مراقبتی برای کودکان، سالمندان یا افراد دچار اختلالات روانی، میتوان از مفاهیم رنگ در طب سنتی برای ایجاد تعادل روانی بهره گرفت و استفاده از رنگهای روشن و گرم در مراکز نگهداری سالمندان سوداوی مزاج، یا رنگهای ملایم و خنثی در اتاقهای کودکان با مزاج صفراوی، میتواند به بهبود خلقوخو و کاهش تنش کمک کند و این طراحیها میتوانند با اصول نوردرمانی، رنگدرمانی یا روانشناسی محیطی مدرن تلفیق شوند.
از سوی دیگر، رنگها میتوانند در طراحی اپلیکیشنهای سلامت، بستهبندی داروهای گیاهی یا حتی کمپینهای آموزشی نقش داشته باشند و استفاده از رنگهای خاص برای نشان دادن مزاجها یا طراحی اینفوگرافیکهایی که رنگ را بهعنوان زبان مزاجی به مخاطب معرفی کنند، میتواند تجربه یادگیری و درمان را شخصیسازی کند و این نوع طراحی نهتنها جذابتر است، بلکه با ریشههای فرهنگی و بومی نیز همخوانی دارد.
در نهایت، بازخوانی مفاهیم رنگ در طب سنتی و تلفیق آن با طراحی مدرن، میتواند یکی از مسیرهای نوآورانه برای ارتقای تجربه درمانی، آموزش سلامت، و تولید محتوای چندرسانهای باشد. این رویکرد نهتنها به حفظ میراث طب سنتی کمک میکند بلکه امکان خلق فضاهایی را فراهم میآورد که هم از نظر علمی مؤثرند و هم از نظر فرهنگی معنادار.


نظر شما