به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
چشمانداز روشن انرژیهای پایدار با ابداع جدید
محققان تیم معتبر SINTEF در نروژ موفق به ساخت پوسته بسیار نازکی به ضخامت تنها ۰.۰۰۰۴ اینچ برای سلولهای سوختی هیدروژنی شدهاند که نسبت به استانداردهای موجود ۳۳ درصد نازکتر است. کاهش ضخامت نهتنها هزینههای تولید سلولهای سوختی را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد، بلکه با تمرکز بر مقاومت سطحی به جای مقاومت حجمی، عملکرد سلول را نیز بهبود بخشیده است. این نوآوری باعث شده تا مصرف مواد گرانبها و زیانآور مانند PFAS (مواد پرفلوئوروآلکیل و پلیفلوروآلکیل) تا ۳۳ درصد کاهش پیدا کند و هزینه تولید پوسته به میزان ۲۰ درصد کمتر شود.
یکی از ویژگیهای برجسته این فناوری، حفظ و حتی افزایش کارایی سلولهای سوختی با کاهش ضخامت پوسته است. علاوهبر کاهش مصرف PFAS، تیم تحقیقاتی توانستهاند میزان مصرف پلاتین را که فلزی کمیاب و گرانقیمت است، تا ۶۲.۵ درصد کاهش دهند. این دستاورد با بهینهسازی چیدمان ذرات پلاتین حاصل شده و به تولید برق کافی با حداقل مواد منجر شده است. پیشرفت در ساخت پوسته نازکتر نهتنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه چالشهای جهانی تأمین مواد اولیه حیاتی را نیز کاهش میدهد و گامی مهم در جهت توسعه فناوریهای پاک و اقتصادی محسوب میشود.
تأثیرات گسترده در حملونقل و آینده انرژی پاک
کاربردهای این فناوری در بخش حملونقل بهویژه در حوزه حملونقل سنگین، دریایی و حتی هواپیمایی بسیار چشمگیر است. با کاهش هزینهها و افزایش کارایی، سلولهای سوختی هیدروژنی که بهدلیل بازدهی بالا و انتشار صفر آلاینده محبوب شدهاند، میتوانند به جایگزینی رقابتی برای سوختهای سنتی تبدیل شوند. اجرای گسترده این فناوری میتواند به کاهش قابلتوجه ردپای کربنی در حملونقل منجر شود و به تحقق اهداف جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی کمک کند.
این فناوری نوین با رفع مانع هزینههای بالا که سالها مانع گسترش استفاده از سلولهای سوختی هیدروژنی بود، مسیر را برای آیندهای پاکتر و پایدارتر در حوزه انرژی و حملونقل هموار میسازد. این دستاورد علمی نویدبخش تحولات بنیادین در عرصه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش آلایندگیهای زیستمحیطی است.
سفر به ژرفای زمین با عمیقترین حفرههای جهان
عمق زمین همواره یکی از رازهای بزرگ بشر بوده است و کنجکاوی برای کشف این ناشناختهها، انسان را به حفر عمیقترین چاهها و کشف حفرههای طبیعی شگفتانگیز سوق داده است. یکی از معروفترین حفرههای طبیعی، سینکهول الزاکاتون (El Zacatón) در مکزیک است که با عمق بیش از ۳۰۰ متر، عمیقترین سینکهول یا فروچاله آبدار جهان به شمار میرود. فروچاله به حفرههایی گفته میشود که در اثر فرونشست زمین ایجاد شدهاند. در سال ۲۰۰۷ ربات کاوشگر دپتایکس ( DEPTHX) ناسا توانست به کف الزاکاتون برسد.
رصدخانه آیسکیوب ( IceCube) که برای شناسایی نوترینوها (Neutrino، ذرات بنیادی که از نظر الکتریکی خنثی هستند و بهندرت وارد برهمکنش میشوند) ساخته شده است، در قطب جنوب تا عمق ۲.۴ کیلومتر زیر یخ نفوذ کرد. چین از سال ۲۰۲۳ حفاری عمیقی در حوضه تاریم ( Tarim Basin) آغاز کرده که هدف آن دستیابی به منابع نفت و گاز و تحقیقات علمی است و قرار است تا عمق ۱۱ کیلومتر ادامه پیدا کند و در روسیه، چاه کولا سوپردیپ (Kola Superdeep) با عمق بیش از ۱۲ کیلومتر، عمیقترین چاه حفاریشده توسط بشر است، اما دمای بالای ۱۸۰ درجه سانتیگراد ادامه حفاری را غیرممکن کرد.
کشتی حفاری ژاپنی چیکیو (Chikyū) در سال ۲۰۱۲ رکورد حفاری زیر دریا را با عمق هفتهزار و ۷۴۲ متر شکست. سینکهول شیاوجای تیانکنگ (Xiaozhai Tiankeng) در چین با عمق ۶۷۰ متر، بزرگترین و عمیقترین سینکهول جهان است و پروژه موهول (Mohole) در مکزیک تلاشی برای رسیدن به مرز پوسته و گوشته زمین بود که تنها تا عمق ۱۸۳ متری پیش رفت. در آفریقای جنوبی، گودال بزرگ کیمبرلی (Kimberley) که بهصورت دستی حفر شده، با عمق ۷۹۲ متر و وسعت ۴۰ هکتار، یادآور تلاش و جانفشانی صدها کارگر آفریقایی است. عمیقترین نقطه اقیانوسهای جهان، گودال ماریانا (Mariana Trench در اقیانوس آرام با عمق بیش از ۱۱ کیلومتر است که فشار و سرمای شدیدی را تجربه میکند.
چاه آب وودینگدین (Woodingdean Water Well) در انگلستان با عمق ۳۹۱ متر یکی از عمیقترین چاههای دستی جهان و در آلمان پروژه KTB با عمق بیش از ۹ کیلومتر همچنان عمیقترین چاه فعال جهان است. چاه برتا راجرز (Bertha Rogers) در آمریکا نیز با عمق ۹.۷ کیلومتر عمیقترین چاه این کشور محسوب میشود. در نهایت، غار وریووکینا (Veryovkina Cave)در گرجستان با عمق بیش از ۲ کیلومتر، عمیقترین غار شناختهشده جهان است. این نمونهها نشاندهنده تلاش بیوقفه بشر برای کشف اعماق زمین و گسترش مرزهای دانش بشری هستند.
شاهکار معماری نوآورانه در تایوان با جعبههای معلق در آسمان
بهتازگی تصاویری از برج مسکونی جدید ۱۲٬۰۲۵ مترمربعی در در محله تیانمو تایوان، یکی از مناطق شمالی تایپه، با عنوان آوتآف دباکس (Out of the Box) منتشر شده است. این پروژه از سال ۲۰۱۹ آغاز شد و با بهرهگیری از سیستم عناصر استانداردسازیشده و توزیع دیجیتالی آنها بر اساس معیارهایی همچون قابلیت سکونت، کارآمدی و دسترسی به خدمات اجتماعی توسعه پیدا کرده است. این عناصر در نمای نامنظم و شبکهای برج که با لایهای از سنگ مرمر پوشیده شده، بهوضوح دیده میشوند.
تصاویر منتشرشده برجی ۲۵ طبقه با نمای شبکهای و کنسولدار را نشان میدهد که فضاهای بیرونی معلق آن چشماندازهای پانورامایی از خلیج شهر، مرکز تایپه و پارک ملی یانگمینگشان را فراهم میکند. این برج در قلب یک بلوک کوچک در امتداد جاده اصلی ژونگشان شمالی قرار گرفته است که مرکز تایپه را به مناطق شمالی متصل میکند. مقیاس برج نسبت به ساختمانهای کمارتفاع و میانمرتبه اطراف بسیار بزرگتر است و این تضاد با بالکنها و پیشآمدگیهای پلکانی آن برجستهتر میشود.
جعبههای بیرونزده از نما، فضاهایی همچون ایوان سرپوشیده (loggia)، بالکن، تراس و بخشهای داخلی اضافی را شکل میدهند. طراحی آنها بر اساس تطبیق با مقررات ساختمانی تایوان برای فضاهای بیرونی انجام شده است. بزرگترین این جعبهها تا شش متر عمق دارد و شامل دو متر فضای داخلی افزوده، دو متر ایوان سرپوشیده، دو متر بالکن باز و تراسی به همین عمق در طبقه بالایی است. نقشههای طبقات ساختمان از تعداد محدودی تیپ آپارتمان تکرارشونده تشکیل شدهاند و جعبهها تنوع ظریفی را در سراسر ساختار ایجاد میکنند.
ابعاد و جایگذاری جعبهها با استفاده از اسکریپتهای دیجیتال و تحلیل متغیرهایی همچون نور خورشید، کارآمدی فضا و دسترسی به خدمات تعیین شده است. در نتیجه، هر یک از ۹۳ واحد مسکونی برج دارای نقشهای منحصربهفرد هستند. امکانات مشترک شامل تراس جمعی روی بام و فضای چندمنظوره در طبقه همکف است. فضای سبز اطراف برج نیز شامل استخر شنا و پارکی سبز میشود که میان ساختمانهای مجاور ادغام شده است.
پروژه حاضر علاوه بر بخش مسکونی شامل فضاهای تجاری نیز میشود و صاحبان مغازههای فعلی خیابان، فضاهای جدیدی در طبقه همکف ساختمان همراه برج دریافت خواهند کرد که طراحی شبکهای و مصالح مشابهی دارد و هماهنگی خط سقف و نمای ساختمانهای مجاور را حفظ میکند.
قطارهای پرسرعت تجربه نوین و سبز برای سفر
سفر با قطارهای پرسرعت در بسیاری از نقاط جهان به گزینهای جذاب و کارآمد برای جابهجایی بینشهری تبدیل شده است. این قطارها نهتنها سرعت و راحتی بیشتری نسبت به پروازهای داخلی ارائه میدهند، بلکه از منظر زیستمحیطی نیز بسیار برتر هستند. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، سفر با قطار تا ۹۰ درصد کمتر از سفر هوایی بهازای هر مسافر دیاکسید کربن تولید میکند و همین امر موجب شده بسیاری از مسافران آگاه به محیط زیست، قطار را بهعنوان وسیله اصلی سفر خود انتخاب کنند.
خط توکایدو شینکانسن (Tokaido Shinkansen) در ژاپن که نخستین قطار گلولهای این کشور بود، شهرهای بزرگ و پرجمعیتی همچون توکیو، یوکوهاما، ناگویا، اوزاکا و کیوتو را با سرعتی تا ۲۸۵ کیلومتر بر ساعت به هم متصل میکند. با ورود قطار جدید N700S نیز که سرعت آن به ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت میرسد، سفر بین توکیو و اوزاکا به کمتر از دو ساعت و نیم کاهش داشته است. این قطارها با فناوری باتری لیتیوم-یونی حتی در زمان قطعی برق نیز امکان حرکت کردن را دارند و در مواقع اضطراری همچون زلزله، نقش مهمی در انتقال ایمن مسافران ایفا میکنند.
قطار فریچیاروسا (Frecciarossa) در ایتالیا با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت، شهرهایی همچون میلان، رم، ونیز و ناپل را به هم پیوند میدهد. فضای داخلی این قطارها بسیار راحتتر از هواپیماست و حتی در کلاس استاندارد (شامل واگنهایی با صندلیهای جفت در یک راهرو بدون کوپه) این قطار وایفای رایگان، پریز برق و فضای کافی برای استراحت وجود دارد. این قطارها در کلاس اجرایی یا بیزنس، صندلیهای چرمی و خدمات اختصاصی غذا ارائه میشود. امکانات یادشده موجب شده است سفر با قطار در ایتالیا نهتنها سریعتر بلکه دلپذیرتر از پرواز باشد.
چین با داشتن سریعترین قطار جهان، شانگهای مگلو (Shanghai Maglev) ، پیشتاز فناوری حملونقل ریلی است. این قطار با بهرهگیری از فناوری مغناطیسی و بدون تماس با ریل، مسیر فرودگاه پودونگ تا مرکز شهر را با سرعت ۴۳۱ کیلومتر بر ساعت در هفت دقیقه طی میکند. قطار فوکسینگ هاو (Fuxing Hao) نیز مسیر طولانی پکن تا شانگهای را با سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت در چهار ساعت و نیم طی میکند و امکانات رفاهی همچون اینترنت و صندلیهای راحت را در اختیار مسافران قرار میدهد.
راهآهن حرمین (Haramain Railway) در عربستان سعودی، با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت، شهرهای مقدس مدینه، جده و مکه را به هم متصل میکند و سالانه میلیونها نفر بهویژه در ایام حج از آن استفاده میکنند. این خط همچنین با استخدام رانندگان زن، گامی مهم در جهت توانمندسازی زنان عربستان برداشته است.
قطار یورواستار e320، از طریق تونلی زیر کانال مانش و با سرعت ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت لندن را به پاریس، بروکسل و آمستردام متصل میکند. سفر از لندن به پاریس تنها دو ساعت و ۱۵ دقیقه طول میکشد و امکان توقف در شهرهای زیبایی همچون لیل و آنتورپ نیز وجود دارد. شبکه تالیس (Thalys network) نیز ۱۷ شهر بزرگ اروپایی را با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت به هم متصل میکند و قطارهای جدید آن با امکانات رفاهی، تجربهای فراتر از پرواز را برای مسافران رقم میزنند.
قطار البراق (Al Boraq) در مراکش که نخستین قطار پرسرعت آفریقاست، شهرهای طنجه، رباط و کازابلانکا را با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت به هم متصل میکند و سفر دو ساعته بین طنجه و کازابلانکا را با قیمتی مقرونبهصرفه ارائه میدهد. هند نیز با راهاندازی قطار ونده بهارات اکسپرس (Vande Bharat Express) از سال ۲۰۱۹ به جمع کشورهای دارای قطار پرسرعت پیوسته است. این قطار با سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت، دهلی را به وارناسی متصل میکند و اکنون در ۵۰ مسیر دیگر نیز فعال است.
اسپانیا با داشتن دومین شبکه بزرگ قطار پرسرعت جهان پس از چین، شهرهایی همچون مادرید، بارسلونا و سویا را با سرعت ۳۱۰ کیلومتر بر ساعت به هم متصل میکند. ژاپن در آینده نزدیک با خط چئو شینکانسن (Chuo Shinkansen) و فناوری مگلو، رکورد سرعت قطار را خواهد شکست و زمان سفر بین توکیو و اوزاکا را به ۶۷ دقیقه کاهش میدهد. شبکه TGV فرانسه با سرعت ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت، بهترین راه برای سفر بین شهرهای بزرگ این کشور است و قطارهای جدید آن با ظرفیت و کارایی بیشتر، تجربه سفر را بهبود میبخشند.
پروژه جنجالی HS2 در انگلستان قرار بود لندن را به بیرمنگام، منچستر و لیدز متصل کند، اما در نهایت تنها فاز اول آن تا بیرمنگام اجرا خواهد شد. با تکمیل این خط، زمان سفر بین لندن و بیرمنگام به ۴۵ دقیقه کاهش پیدا میکند. در آمریکا قطار آسلای اکسپرس (Acela Express) با سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت سریعترین قطار این کشور است و بهزودی با ورود قطارهای جدید آولیا لیبرتی ( Avelia Liberty) سرعت تا ۲۵۷ کیلومتر بر ساعت افزایش خواهد یافت.
راهآهن چین-لائوس و قطار پرسرعت اندونزی بین جاکارتا و باندونگ در جنوب شرق آسیا، سفرهای طولانی را به کمتر از دو ساعت کاهش دادهاند. مصر نیز با ساخت شبکه قطار پرسرعت، در حال تحول حملونقل ریلی خود است. قطارهای پرسرعت بهطور کلی با ارائه سرعت، راحتی، مناظر زیبا و کاهش چشمگیر آلایندهها، تجربهای برتر و پایدارتر نسبت به پرواز برای مسافران فراهم میآورند.
انقلاب هوش مصنوعی در بازیافت باتریهای لیتیومی
افزایش تقاضای جهانی برای لیتیوم به دلیل رشد چشمگیر خودروهای برقی، اهمیت بازیافت باتریهای لیتیومیونی را بیش از پیش نمایان کرده است، در حالی که نرخ فعلی بازیافت این باتریها بسیار پایین است، بازیافت آنها نسبت به استخراج سنتی لیتیوم از معادن، آسیب زیستمحیطی کمتری دارد و بهطور قابلتوجهی موجب کاهش انتشار گازهای گلخانهای و صرفهجویی در مصرف آب و انرژی میشود.
تحولی بزرگ در زنجیره تأمین لیتیوم
طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) در سال ۲۰۲۲، تقاضا برای لیتیوم مورد نیاز برای تولید باتری تا سال ۲۰۳۰ ده برابر خواهد شد، گزارشات سال ۲۰۲۳ نیز تخمین زده است که اقتصاد الکتریکی در سال ۲۰۳۰ به حدود ۲۵۰ تا ۴۵۰ هزار تن لیتیوم نیاز خواهد داشت، در حالی که تولید جهانی لیتیوم در سال ۲۰۲۱ تنها ۱۰۵ تن بوده است، این ارقام نشاندهنده فاصله چشمگیر میان عرضه و تقاضا و اهمیت دستیابی به راهکارهای جدید برای پاسخگویی به این نیاز فزاینده است.
با وجود این تقاضای رو به رشد، هر سال میلیونها تن باتری لیتیومیونی دور ریخته میشود و تخمین زده میشود که تنها پنج درصد از این باتریها بازیافت میشوند. بسته شدن این چرخه میتواند نقش مهمی در کاهش اثرات زیستمحیطی باتریهای لیتیومیونی ایفا کند. مطالعهای از دانشگاه استنفورد در ژانویه سال جاری نشان داد که در مقیاس صنعتی، بازیافت باتریها حداقل ۵۸ درصد آسیب زیستمحیطی کمتری نسبت به استخراج لیتیوم جدید دارد. همچنین فرایند بازیافت، کمتر از نصف گازهای گلخانهای تولید میکند و تنها یکچهارم آب و انرژی مورد نیاز استخراج و پالایش سنتی را مصرف میکند.
افزایش نرخ بازیافت میتواند بهطور قابلتوجهی به رفع ناامنیهای بلندمدت عرضه مواد معدنی حیاتی از منظر فیزیکی و ژئوپلیتیکی کمک کند. در حال حاضر چین بر بازار بسیاری از مواد معدنی حیاتی از جمله لیتیوم تسلط دارد و ۶۰ درصد لیتیوم مورد نیاز باتریهای خودروهای برقی و ۷۵ درصد از کل باتریهای این خودروها را تولید میکند. افزایش ظرفیت بازیافت در سایر کشورها میتواند به متنوعسازی زنجیره تأمین و ایجاد بازاری رقابتیتر و مقاومتر در سطح جهان منجر شود.
ورود رباتها به میدان بازیافت باتریهای کهنه
یک استارتاپ جدید در هنگکنگ با بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی، کارایی و اثربخشی بازیافت باتریهای لیتیومیونی را به سطح جدیدی رسانده و با توسعه یک سیستم بازیافت قابل حمل، امکان پردازش باتریهای قدیمی را در مراکز شهری فراهم کرده است.
این فناوری که به رباتهای کمکی مجهز است، قادر به جداسازی، خرد کردن و فیلتر کردن مواد ارزشمند از باتریهاست، البته در حال حاضر شامل باتریهای خودروهای برقی نمیشود، هدف این استارتاپ ارائه راهکاری مقیاسپذیر، قابل جابهجایی و دوستدار محیط زیست برای بازیافت باتریهای لیتیومیونی در شهرهای بزرگ، ابتدا در هنگکنگ و سپس در سراسر آسیای جنوب شرقی عنوان شده است.
در حالی که این نوآوری میتواند گامی مهم در جهت متنوعسازی منابع لیتیوم باشد، چین نیز ظرفیتهای بازیافت باتری خود را به شدت افزایش داده است. این اقدام موجب رقابت شدید بر سر مواد بازیافتی بهویژه محصول جانبی به نام «جرم سیاه (black mass)» شده است. مشتریان این محصول برای تأمین آن باید با قیمتهای بالاتر رقابت کنند، در حالی که قیمت محصولات نهایی همچون کربنات لیتیوم به دلیل عرضه زیاد کاهش داشته است.
با این حال مزیت رقابتی روش استارتاپ یادشده در ماهیت قابل حمل فناوری آن نهفته است. این شرکت با ایجاد کارخانههای کوچک (micro-factories) در هنگکنگ و کمک به شرکتهای آسیای جنوب شرقی برای ایجاد چنین واحدهایی، باتریهای دورریخته شده را به جرم سیاه تبدیل و برای صادرات به چین آماده میکند. در نهایت به نظر میرسد که همه راهها به پکن ختم میشود، اما ورود فناوریهای نوین و هوش مصنوعی به عرصه بازیافت میتواند نقش مهمی در شکلدهی آینده زنجیره تأمین لیتیوم و گذار به انرژی پاک ایفا کند.
۵۰ شهر زیبای جهان از دید کارشناسان گردشگری
شهرهای زیبا در سراسر جهان همواره مقصدی جذاب برای گردشگران بودهاند و هر کدام با ویژگیهای منحصربهفرد خود، تجربهای فراموشنشدنی را رقم میزنند. در ادامه به معرفی پنجاه شهر از زیباترین شهرهای جهان میپردازیم که توسط کارشناسان سفر انتخاب شدهاند و هر یک به دلایلی خاص، درخشش و جذابیت خود را دارند.
پاریس فرانسه بهعنوان شهر عشق و هنر شناخته میشود. تصور یک پیکنیک رمانتیک در سایه برج ایفل، بازدید از مونا لیزا در لوور و قدمزدن در کنار طاق پیروزی، تصویری رویایی را در ذهن تداعی میکند. علاوهبر این، زیبایی پاریس بهعنوان یکی از پایتختهای مد جهان، با سبک زندگی شیک و خاص پارسیها دوچندان شده است. نیویورک آمریکا شهر آسمانخراشها و هیاهوی بیپایان، با ترکیبی از بناهای نمادین همچون مجسمه آزادی، ساختمان امپایر استیت و پارک مرکزی، زیبایی منحصربهفردی دارد. این شهر به خاطر انرژی بیوقفه و تنوع فرهنگیاش، همچون یک جنگل بتنی است که رویاها در آن شکل میگیرند. لندن انگلستان با تاریخ غنی و بناهای تاریخی همچون کاخ باکینگهام و برج ساعت الیزابت، زیبایی خود را در هر فصل حفظ میکند. حتی در روزهای خاکستری و بارانی، پارکهای زیبایی همچون هاید پارک با گلهای رز و رودخانه سرپنتاین، فضایی دلنشین را برای بازدیدکنندگان فراهم میآورد. ونیز در ایتالیا، شهری ساختهشده روی بیش از صد جزیره کوچک و کانالهای متعدد، با پلهای زیبا از جمله پل رالتو و آوازهای گوندولیرانها، تجربهای بینظیر از زیبایی و تاریخ را ارائه میدهد. این شهر به دلیل تهدیدهای ناشی از افزایش سطح آب دریا، بهعنوان یکی از مکانهایی شناخته میشود که باید قبل از ناپدید شدن دید.
ونکوور در کانادا، با مناظر طبیعی خیرهکننده از بندر و سواحل تا پارکهای جنگلی، از جمله پل معلق کاپیلانو و گوندولا سی تو اسکای، چشماندازهای بینظیری را به بازدیدکنندگان ارائه میدهد. پارک استنلی با وسعت ۴۰۵ هکتار و چشماندازهای خلیج انگلیش بی، تجربهای فراموشنشدنی در دل طبیعت غرب کانادا است. بارسلونا در اسپانیا، با آثار معماری آنتونی گائودی همچون کلیسای ساگرادا فامیلیا و پارک گوئل، شهری است که هنر و معماری در هر گوشه آن دیده میشود. این شهر با موزههای متعدد و فرهنگ زنده، مقصدی ایدهآل برای دوستداران هنر است. کیپتاون در آفریقای جنوبی، با ترکیبی از کوهها، سواحل و آبوهوای مدیترانهای، طبیعتدوستان را مجذوب خود میکند. کوه تیبل و ساحلهای طلایی، همراه با فرصتهایی برای دیدن پنگوئنهای در حال انقراض و غواصی در قفس کنار کوسههای سفید بزرگ، این شهر را به مکانی منحصر به فرد تبدیل کردهاند. سیدنی در استرالیا، با خانه اپرای نمادین و سواحل زیبایی همچون باندی بیچ، ترکیبی از مناظر طبیعی و معماری مدرن را ارائه میدهد. باغهای گیاهشناسی سلطنتی نیز فضایی سبز و آرام در قلب شهر فراهم کردهاند. رم، پایتخت ایتالیا، با تاریخ نزدیک به سههزار سال، جاذبههایی همچون کولوسئوم، فواره تروی و کلیسای سنت پیتر را در خود جای داده است. معماری رنسانس و مجسمههای مرمرین در سراسر شهر، زیبایی تاریخی و فرهنگی را به نمایش میگذارند.
سنگاپور، کشوری کوچک اما بسیار تمیز و منظم، با مجسمه معروف مرلاین و رودخانه سنگاپور، شهری است که قوانین سختگیرانه آن موجب حفظ زیبایی و پاکیزگی محیط شده است. سفر با قایقهای بومبوت در رودخانه، فرصتی برای دیدن جاذبههای متعدد این شهر فراهم میکند. لیسبون، پایتخت پرتغال، با آبوهوای مدیترانهای و غذاهای دریایی بینظیر، شهری دلپذیر برای بازنشستگان و گردشگران است. قلعه سائو خورخه و خیابان صورتی آن، از جاذبههای مهم این شهر به شمار میروند. آمستردام هلند با بیش از ۹۰ جزیره و ۱۵۰۰ پل، بهعنوان پرآبترین شهر جهان شناخته میشود. گشتوگذار در کانالها، بازدید از موزهها و تفریح در پارک ووندل، تجربهای بینظیر از فرهنگ و طبیعت شهری است.
شهرهای دیگری همچون پراگ با معماری گوتیک و ساعت نجومی، ریو دو ژانیرو با مجسمه مسیح منجی و سواحل زیبا، بوداپست با ساختمان پارلمان نئوگوتیک، استانبول که دو قاره را به هم وصل میکند، توکیو با ترکیب معماری سنتی و مدرن و وین با تاریخ موسیقی کلاسیک، هر یک جلوهای خاص از زیباییهای جهان را به نمایش میگذارند. شهرهای آمریکای جنوبی همچون بوئنوس آیرس با باغ ژاپنی و قبرستان ریکولتا، تورنتو با برج CN و موزههای متنوع و سندیگو با سواحل زیبا و باغوحش مشهور، نیز در این فهرست جای دارند. در آسیا، هنگکنگ با آسمانخراشهای فراوان و نمایش نور و صدا در بندر ویکتوریا، پکن با دیوار بزرگ و شهر ممنوعه، دهلی نو با معماری تاریخی و بازارهای رنگارنگ و بانکوک با بازارهای شناور و معابد بودایی، هر کدام تجربهای متفاوت و جذاب ارائه میدهند. شهرهای اروپایی همچون بروژ با کانالهای باروک و گوتیک، مادرید با میدان پلازا مایور و معبد مصری، دوبلین با خیابانهای سنگفرش و قلعه تاریخی و ادینبورگ با قلعه و میراث ادبی نیز از زیباییهای بینظیر برخوردارند. در نهایت، شهرهای ماجراجویی و طبیعتگردی همچون کوئینزتاون در نیوزیلند، سان میگل د آلنده در مکزیک و هانوی در ویتنام، هر یک با جاذبههای خاص خود، گردشگران را به سفری پرهیجان و خاطرهانگیز دعوت میکنند.
این فهرست نشان میدهد که زیبایی شهری میتواند در ترکیبی از تاریخ، فرهنگ، طبیعت و معماری نهفته باشد و هر شهر داستانی منحصربهفرد برای گفتن دارد. سفر به این شهرها نهتنها فرصتی برای دیدن مناظر زیبا، بلکه تجربهای عمیق از فرهنگها و زندگیهای مختلف در سراسر جهان است که قلبها را تسخیر میکند و خاطراتی جاودانه میسازد.
استفاده مجدد از سازههای موقت، رویکرد پایداری ونیز
پس از هر دوره از نمایشگاه دوسالانه معماری ونیز، حجم انبوهی از مصالح و سازههای نمایشگاهی به دور از چشم عموم، با استفاده از کالسکهها و قایقها در سراسر ونیز جابهجا میشوند. بخش کوچکی از این مواد دوباره استفاده میشود ولی عمده آنها بهدلیل محدودیت فضای ذخیرهسازی و هزینههای بالای لجستیکی، به مراکز دفن زباله یا بازیافت منتقل میشود. این معضل سالها به همین شکل ادامه داشته است، اما اکنون با افزایش نگرانیهای زیستمحیطی، روند تغییر و تحول در این حوزه آغاز شده است.
معماران و برگزارکنندگان دوسالانه در حال توسعه استراتژیهایی هستند که امکان استفاده مجدد و بازیافت مصالح را بیش از پیش فراهم کند. این تلاشها تنها به تصمیمات معماری و ساخت محدود نمیشود، بلکه شامل برنامهریزی لجستیکی و حتی تجارت بینالمللی نیز میشود تا چرخه عمر سازهها به شکل پایدارتری مدیریت شود.
بازنگری تدریجی در رویکرد دوسالانه
پاویونها و نمایشگاههای دوسالانه معماری برای دههها بهعنوان سازههایی موقت و زودگذر طراحی میشدند که بیشتر بر جذابیت بصری، نوآوریهای مواد و طراحیهای جسورانه تمرکز داشتند، اما بحران جهانی تغییرات اقلیمی و افزایش آگاهی از محدودیتهای زیستمحیطی، این رویکرد را به چالش کشیده است. دوره ۲۰۲۵ دوسالانه نقطه عطفی است که در آن پایداری بهعنوان محور اصلی در برنامههای فنی و سازماندهی مطرح شده است. برای نخستین بار، دوسالانه قصد دارد گواهی کربنخنثی مطابق با استانداردهای ISO ۱۴۰۶۸ دریافت کند و چندین پاویون با طراحی قابل جداسازی، قابل استفاده مجدد و کماثر محیطی ساخته میشوند.
ایده استفاده مجدد از سازههای موقت، اگرچه در حال حاضر بهعنوان پاسخی به بحران اقلیمی شناخته میشود، اما سابقهای طولانیتر دارد. پیش از اینکه پایداری به دغدغه اصلی تبدیل شود، استفاده مجدد از پاویونها به دلایل اقتصادی، عملی یا نمادین انجام میشد. نمونه کلاسیک آن، پاویون رسمی آلمان است که برای نمایشگاه بینالمللی ۱۹۲۹ بارسلونا طراحی شد. این سازه با مصالح مرغوبی چون فولاد، مرمر و تراورتن ساخته شده بود و پس از پایان نمایشگاه، قطعات آن به آلمان بازگردانده شد؛ فلزات بهعنوان ضایعات فروخته شدند و سنگها در ساختمانهای دیگر به کار رفتند.
در نخستین دوره دوسالانه معماری ونیز در سال ۱۹۸۰، سازه شناور و فولادی «تئاترو دل موندو» اثر آلدو روسی نمونهای اولیه از زندگی پس از نمایشگاه بود. این سازه پس از نمایشگاه به شهر دوبروونیک در کرواسی منتقل شد و مدتی در دریای آدریاتیک باقی ماند تا در نهایت جمعآوری شد، اما این تجربه نتوانست الگویی پایدار برای استفاده مجدد ایجاد کند.
دوسالانه معماری ونیز در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، بهطور عمده با نمایشهای بزرگ و چشمگیر شناخته میشد که معماری را بهعنوان یک نمایش و جلوه هنری برجسته میساختند. استفاده از مواد صنعتی و یکبار مصرف در این دورهها رایج بود. حتی در دهه ۲۰۰۰ که رویکردهای سازماندهی به رابطه بین فضا، قلمرو و جامعه توجه بیشتری داشتند، مدل لجستیکی دوسالانه که شامل ساخت، تخریب و دور ریختن بود، بدون تغییر باقی ماند.
از دوره ۲۰۲۱ با موضوع «چگونه با هم زندگی خواهیم کرد؟» توجه به پایداری و مسئولیت جمعی پررنگتر شد. نقطه عطفی ملموستر در سال ۲۰۲۳ با پاویون آلمان به نام «باز برای نگهداری» رقم خورد که بر استفاده مجدد از مواد و اصول اقتصاد دایرهای تأکید داشت. در این دوره، مواد و مصالح نزدیک به ۴۰ پاویون ملی جمعآوری و از دفن در زبالهدانها نجات پیدا کردند و در پاویون آلمان با همکاری دانشجویان، کارآموزان و گروههای فعال محلی در کارگاههای مستمر بازسازی و استفاده مجدد شدند.
پاویونهای جدید؛ طراحی برای جداسازی، بازیافت و بازتولید
دوره ۲۰۲۵ دوسالانه معماری ونیز، پایداری و تفکر چرخه کامل عمر مواد را در کانون توجه قرار داده است. پاویونها دیگر سازههای موقتی نیستند، بلکه بهعنوان چرخههای کامل مواد طراحی میشوند و جداسازی سازهها پس از پایان نمایشگاه بخشی اساسی از فرایند طراحی بهشمار میرود.
بهعنوان مثال، پاویون دانمارک به یک سایت ساختمانی عملیاتی تبدیل شده است. این پروژه با استفاده از مواد موجود، تجربهای آموزشی و شفاف برای بازدیدکنندگان فراهم کرده است که نشان میدهد چگونه معماری میتواند با رعایت ملاحظات زیستمحیطی ساخته، جدا و منتقل شود. این رویکرد بر ماژولار بودن و تطبیقپذیری تأکید دارد و ثابت میکند که سازههای موقت میتوانند در چرخههای مکرر مورد استفاده و تحول قرار گیرند.
پاویون فرانسه نیز رویکرد مشابهی را در پیش گرفته است. بخش اصلی این پاویون، یک سایت ساختمانی موقتی است که با داربستها، پارچهها و تورهای اجارهای ساخته شده و کفپوش آن از پنلهای ماژولار کرایهای تشکیل شده است. تجهیزات صوتی، نوری و ایمنی نیز اجارهای هستند و پس از پایان نمایشگاه بازگردانده خواهند شد.
پاویون برزیل نیز با ترکیبی از دانش بومی و زیرساختهای شهری معاصر ساخته شده است. این سازه با پنلهای چوبی CLT، سنگ و کابلهای فولادی طراحی شده است تا بهراحتی جدا و دوباره استفاده یا بازیافت شود. این پروژه تعادلی میان سبکی و پایداری را دنبال میکند تا امکان استفاده مجدد یا بازیافت قطعات پس از دوسالانه فراهم باشد.
نمونههای اخیر نشاندهنده یک تغییر بنیادین در رویکرد معماری است که به «معماری معکوس» یا «قابل بازگشت» معروف شده است. این رویکرد فراتر از کاهش تأثیرات زیستمحیطی حرکت میکند و به مفهوم چرخهپذیری و سازگاری در طراحی و ساخت بناها میپردازد.
معماری معکوس؛ رد روشهای سنتی و استقبال از جداسازی آسان
معماری معکوس به معنای طراحی سازهها بهگونهای است که بتوان آنها را بدون آسیب دیدن، بهراحتی از هم جدا و دوباره استفاده نمود. این رویکرد اغلب به معنای کنار گذاشتن روشهای سنتی ساخت همچون استفاده از چسبها، جوشها یا اتصالات دائمی است و به جای آن، استفاده از اتصالات مکانیکی و روشهای خشک (مصالح و سازههای پیشساخته) که امکان جداسازی آسان را فراهم میکنند، در اولویت قرار میگیرد. فلسفه «طراحی برای جداسازی (DfD)» مکمل این رویکرد است که تأکید دارد ساختمانها باید بهگونهای طراحی شوند که اجزای آنها بهراحتی قابل شناسایی، جداسازی و استفاده مجدد باشند. این فرایند با مستندسازی دقیق و شفاف پشتیبانی میشود تا کارایی و عملی بودن آن تضمین شود، همانطور که در پاویون آلمان در دوسالانه ۲۰۲۳ بهخوبی به نمایش درآمد.
انتخاب مواد نیز براساس همین منطق صورت میگیرد و تأکید بر استفاده از مصالحی است که علاوهبر کاهش اثرات زیستمحیطی در مراحل استخراج و فرآوری، قابلیت بازگشت به چرخههای طبیعی را در پایان عمر خود داشته باشند. خاک، چوبهای دارای گواهینامه، میسیلیوم (شبکههای قارچی) و ترکیبات ارگانیک بهطور فزایندهای در سازههای موقت دوسالانه به کار گرفته میشوند.
برای مثال، در دوسالانه ۲۰۲۳، پاویون بلژیک از میسیلیوم در ساختار خود استفاده کرد و بهگونهای طراحی شده بود تا پس از پایان نمایشگاه بهراحتی جدا شود. این پروژه بخشی از ابتکار موسوم به «دوباره دوسالانه (Re-Biennale) » است که توسط دانشجویان و معماران ونیزی تأسیس شده است و با هدف بازیافت و بازتولید مواد دورریز دوسالانه در پروژههای بازسازی شهری مشارکتی فعالیت میکند.
احیای شهر و تقویت نشاط شهروندی با دعوت مردم به تاببازی
در پویایی شهرهای معاصر که بر پایه بهرهوری استوار است، مداخلات بازیگوشانه در فضاهای عمومی راهی نوآورانه برای احیای محیطهای شهری ارائه میدهد. این مداخلات، روشهای جدید تفکر و عمل را تشویق میکنند که یکنواختی زندگی روزمره را میشکنند و مفهوم بازی را از نو تعریف میکنند. بازی که زمانی محدود به دوران کودکی و جدا از فعالیتهای روزانه بود، شروع به درهمتنیدن با مسیرهای معمول زندگی شهری کرده است و در حال تبدیل شدن به بخشی جداییناپذیر از زندگی شهری است.
در این رویکرد، معرفی مجدد تاب بهعنوان نمادینترین اسباببازی کودکان، اهمیت ویژهای پیدا میکند. تاب بهعنوان نمادی از کودکی، لذت و شادی، به شدت با تخصیصهای سفت و سخت اکثر فضاهای عمومی در تضاد است و تعامل آرامتر و بازیگوشانهتری را با محیط شهری دعوت میکند.
گنجاندن بازی در محیطهای شهری مفهوم جدیدی نیست. مداخلاتی همچون سرسره در ایستگاه قطار اوترخت، مدتهاست که با هدف تبدیل شهرهای یکنواخت به فضاهایی جذابتر و پر از موقعیتها و تعاملات منحصربهفرد انجام میشوند. در میان این مداخلات، تابها اهمیت پیدا کردهاند و نهتنها بهعنوان عناصری از آزمایشهای هنری که ساختار را به چالش میکشند، بلکه بهعنوان کاتالیزورهایی برای تعامل اجتماعی نیز عمل میکنند. این سازههای جذاب نقش مهمی در براندازی هنجارهای سنتی و تقویت تعامل جمعی ایفا میکنند و در نهایت ارتباطات بین مردم در فضاهای عمومی را افزایش میدهند.
مداخلات تاب که توسط معماران، هنرمندان، طراحان و حتی آژانسهای تبلیغاتی پیشنهاد میشود، صرف نظر از منشأ، تأثیر قابلتوجهی دارند؛ تابها با به چالش کشیدن روالهایی که زندگی روزمره را تعریف میکنند، لحظاتی از مکث، ارتباط و تأمل ایجاد میکنند. این امر نهتنها چشمانداز شهری را غنی میکند، بلکه نحوه تعامل ساکنان با محیط و ارتباط با یکدیگر را از نو تعریف میکند. در ادامه بعضی از معروفترین تابهای شهری معرفی میشود که به شکل موفقیتآمیزی به زندگی جوامعشان شادی بخشیدهاند.
تابهای سالویج، نیویورک | ایالات متحده آمریکا
تابهای سالویج یک پاویون چوبی چندلایه در جزیره روزولت نیویورک است که از تختههای باربری یک پروژه ساختمانی ساخته شدهاند. این پاویون از ۱۲ ماژول مشابه تشکیل شده است که در هر یک تابهای فردی وجود دارد و بهصورت یک مثلث به هم متصل شدهاند تا یک فضای اجتماعی جدید در پارک ایجاد کنند. ساختار باز این پاویون میزبان انواع فعالیتها از جمله تابخوردن گروهی، پیکنیک، کنسرتهای فضای باز و بازیهای قایمباشک است و نورپردازی یکپارچه ماژولها در شب، پاویون را به یک فانوس در سواحل رودخانه تبدیل میکند.
تاب، گویمارائس | پرتغال
پروژه «تاب» در شهر گویمارائس پرتغال، محصولی از یک تفکر نوآورانه است که مرز بین معماری، طراحی صنعتی و هنر را در نوردیده است. این پروژه با تأکید بر اصول سبز و پایدار، از حرکت تابها برای تولید برق استفاده میکند. طراحی پروژه تاب شامل یک سکوی پایه از جنس چوب است و سیستم الکتریکی بهصورت مخفی داخل سکوی چوبی قرار گرفته است. تاب از مواد مختلفی همچون طناب کنفی سنتی، زنجیر، چرخ، دینام، چراغ دوچرخه، وزنههای بتنی و لوازم و پیچهای فلزی تشکیل شده است.
هدف از طراحی این تاب علاوهبر ایجاد یک فضای بازی و آموزشی، توسعه و آزمایش یک سیستم ساختوساز ماژولار است که به آسانی نصب و جدا میشود. صدایی که این تابها ایجاد میکند، یادآور دستگاههای مکانیکی است که زمانی در این شهر باستانی تولید میشد.
حلقه تاب، روتردام | هلند
ساخت حلقه تاب در یک زمین بازی در روتردام که فقط برای کودکان نیست، فرصتی ایجاد کرده است که نسلهای مختلف را دور هم جمع میکند تا با هم بازی کنند و لحظات خوشی را سپری کنند. هدف از طراحی این زمین بازی ایجاد ارتباط بین نسلهای مختلف است و صندلیهای گهوارهای بزرگ برای استراحت، انواع مختلفی از تاب و یک فضای مرکزی برای دیدارهای اجتماعی را در خود جای داده است تا به این ترتیب، نسلهای مختلف را کنار هم بیاورد.
طراحی کاربردی این فضا دارای گواهینامه ایمنی است و با هدف آزمایش قالبهای جدید روابط اجتماعی در فضای عمومی طراحی شده است. حلقه تاب یک ساختار چندعملکردی جدید در فضاهای عمومی ایجاد کرده است که افراد میتوانند بدون توجه به سن در این مکان استراحت کنند و آزادانه تاب بخورند. طرح دایرهای این مکان بازی شبیه یک فضای باز در جنگل است و ستونهای چوبی باریک آن یادآور درختان بلند هستند. تابها روبهروی یکدیگر طراحی شدهاند تا امکان گفتوگو با یکدیگر هنگام تفریح و استراحت فراهم شود.
بازی با طبیعت، شانگهای | چین
سازه بازی با طبیعت در شانگهای بهصورت یک ورق فولادی است که به دو قسمت گوشهدار و گرد تقسیم شده است. این دو قسمت با پشتیبانی از یکدیگر پشتیبانی نمای جذابی از تاب خوردن را در فضای پارک کنار رودخانه به نمایش میگذارند. برخلاف تابهای سنتی که یک نفر روی تاب مینشیند و دیگری او را هل میدهد، در این تاب نوآورانه دو نفر روی دو تاب مینشینند و بهصورت مشترک تاب خوردن را تجربه میکنند. هنگامی که تاب شروع به حرکت میکند، ادامه بازی بهصورت تصادفی شکل میگیرد.
حلقههای درخشان، بوستون | ایالات متحده آمریکا
بیست تاب دایرهای که با چراغهای الایدی نورپردازی شدهاند، بهعنوان بخشی از نخستین نصب مجسمهسازی تعاملی بوستون شناخته میشوند. این کرههای درخشان آویزان از یک ساختار فولادی مینیمالیستی آویزان شدهاند و رنگ چراغهای الایدی تعبیهشده در تابها هنگام حرکت تغییر میکند و زمانی که ساکن هستند به نور سفید کمرنگ بازمیگردد. طراحی این سازه تعاملی بهگونهای است که هنر را با فناوری در حال رشد بوستون ترکیب میکند و علاوهبر زیباسازی، ساکنان شهر را برای حضور در این محل دعوت میکند.
سازه گنبد، ریگا | لتونی
سازه گنبد یک اثر هنری است که در بزرگترین میدان شهر قدیمی ریگا نصب شده است و از میراث معماری ریگا الهام میگیرد. این سازه طاقهای قرون وسطایی، صومعه کلیسای دوم و هندسه برجسته پنجرههای قوسی و نماهای تاریخی را به تصویر میکشد و افراد میتوانند هنگام تاببازی روی صندلیهایی با طراحیهای متفاوت، با یکدیگر تعامل داشته باشند و از منظره برج کلیسا لذت ببرند. سازه گنبد میدان شهر را به یک مرکز اجتماعی سرزنده و پرجنبوجوش تبدیل کرده است که مردم از فرهنگهای مختلف با هم ارتباط برقرار میکنند و به تبادل ایدههایشان میپردازند.
ارزش اقتصادی قطب شمال + اینفوگرافی
مطالعهای که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، نشان میدهد که قطب شمال سالانه حدود ۲۸۱ بیلیون دلار آمریکا (بر اساس ارزش دلار سال ۲۰۱۶) از منابع مختلف خود ارزش اقتصادی ایجاد میکند. این گزارش نشان میدهد که قطب شمال نه بهعنوان یک منطقه سرد و دورافتاده، بلکه بهعنوان یک منبع عظیم اقتصادی و زیستمحیطی، نقشی کلیدی در اقتصاد جهانی و حفظ تعادل اقلیمی ایفا میکند و توجه به این منطقه و مدیریت پایدار منابع آن برای آیندهای بهتر ضروری است.
منطقه سرد و یخزده قطب شمال بهدلیل خدمات اکوسیستمی متنوع و منابع طبیعی گستردهای که دارد، توجه جهانی را به خود جلب کرده است. مهمترین دارایی اقتصادی قطب شمال، تنظیم اقلیم بهویژه نقش آن در ذخیره کربن و تأثیرش بر سیستمهای اقلیمی جهانی است که موجب تثبیت شرایط آبوهوایی میشود. این خدمت اکوسیستمی از نظر اقتصادی بسیار ارزشمندتر از سایر منابع منطقه است.
علاوهبر این، قطب شمال دارای منابع معدنی و نفتی قابلتوجهی است که با ذوب شدن یخها، دسترسی به این منابع آسانتر و فرصتهای اقتصادی جدیدی ایجاد میشود. خدمات فرهنگی و معنوی مرتبط با محیط زیست این منطقه، ارزش اقتصادی قابلتوجهی دارند که از طریق روشهای ارزیابی تمایل افراد به حفظ این ارزشها سنجیده شده است.
ارزش اقتصادی منابع مختلف قطب شمال با استفاده از ترکیبی از دادههای زیستفیزیکی و تکنیکهای ارزیابی اقتصادی محاسبه شده است:
غذا: ۱.۵ بیلیون دلار
نفت و مواد معدنی: ۱۹.۹ بیلیون دلار
شکار و گردشگری: ۱.۰۱ بیلیون دلار
مقررات آب و هوایی: ۲۱۶.۶ بیلیون دلار
ارزش فرهنگی: ۴۱.۶ بیلیون دلار
برای ارزشگذاری تنظیم اقلیم، نقش قطب شمال در جذب کربن و تأثیر آن بر سیستمهای اقلیمی جهانی بررسی شده و ارزش آن بر اساس هزینههای انتشار کربن و منافع تثبیت اقلیم تعیین و ارزش فرهنگی منطقه با استفاده از روشهای ارزیابی مبتنیبر تمایل افراد به پرداخت برای حفظ منافع فرهنگی و معنوی محیط قطب شمال برآورد شده است. برای ارزیابی ارزش نفت و معادن نیز قیمتهای بازار، هزینههای استخراج و میزان ذخایر شناختهشده مورد تحلیل قرار گرفتهاند. با توجه به تنوع زیاد هزینههای استخراج معدن، فرض شده است که ۵۰ درصد درآمد حاصل از معدنکاری صرف هزینهها میشود.
تأثیر تغییرات اقلیمی بر ارزش اقتصادی قطب شمال
گرمایش جهانی تأثیرات متنوعی بر ارزش اقتصادی قطب شمال خواهد داشت. از یک سو ذوب یخهای دریایی میتواند مسیرهای جدید حملونقل دریایی، مناطق صید ماهی و عرصههای جدید برای اکتشاف معادن را باز کند که فرصتهای اقتصادی جدیدی فراهم میآورد، از سوی دیگر، افزایش استخراج منابع در این منطقه میتواند منجر به بروز حوادث زیستمحیطی همچون نشت خطوط لوله و آلودگی شود که تهدیدی برای اکوسیستم و ارزشهای اقتصادی آن است. رقابت ژئوپولیتیکی نیز در این منطقه در حال افزایش است، بهطوریکه قدرتهای اقتصادی بزرگ همچون چین، روسیه و ایالات متحده آمریکا در تلاشند تا مسیرهای حملونقل و دسترسی به منابع را در این منطقه بهدست آورند.
در کدام کشورها با کمترین ساعات کار، میتوان از فقر خارج شد؟
در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)، میزان ساعات کاری لازم برای خروج از فقر بهطور قابلتوجهی متفاوت و این تفاوتها ناشی از عوامل متعددی همچون دستمزد واقعی، شرایط اشتغال و فرصتهای اقتصادی در هر کشور است. بهطور متوسط، یک فرد مجرد و بدون فرزند با درآمد پایین در این کشورها باید حدود ۲۱ ساعت در هفته کار کند تا درآمدش از خط فقر فراتر رود. این خط فقر بر اساس ۵۰ درصد از درآمد متوسط قابل تصرف کشور محاسبه شده و فرض بر این است که فرد مورد نظر ۶۷ درصد از متوسط دستمزد ملی را دریافت میکند. با این حال تفاوتهای چشمگیری در این زمینه بین کشورهای مختلف OECD وجود دارد.
اسلوونی بیشترین میزان ساعات کاری لازم برای خروج از فقر را دارد و فردی با درآمد پایین در این کشور باید ۳۵ ساعت در هفته کار کند که بهطور تقریبی معادل یک شغل تماموقت است. پس از اسلوونی کشورهایی ازجمله جمهوری چک، نیوزیلند، ایالات متحده آمریکا و دانمارک قرار دارند که هر کدام بین ۲۶ تا ۲۸ ساعت در هفته کار نیاز دارند تا فرد بتواند از فقر عبور کند.
بعضی کشورهای توسعهیافته همچون استرالیا، کانادا، کرهجنوبی و کشورهای اروپایی ازجمله آلمان و پرتغال، در مقابل نزدیک به میانگین ۲۱ ساعت کار در هفته قرار دارند. با این حال در بعضی کشورهای OECD، ساعات کاری لازم برای خروج از فقر بسیار کمتر از یک شغل نیمهوقت (۲۰ ساعت در هفته) است. برای نمونه ترکیه تنها به ۹ ساعت کار در هفته نیاز دارد تا فردی با درآمد پایین بتواند بالاتر از خط فقر قرار گیرد. این موضوع نشاندهنده سطح پایینتر درآمد متوسط قابل تصرف در این کشور است، بهطوری که حتی با چند ساعت کار در هفته، فرد میتواند از خط فقر عبور کند.
ساعات کاری مورد نیاز برای خروج از فقر
- اسلوونی: ۳۵
- چک: ۲۸
- نیوزیلند: ۲۷
- ایالات متحده آمریکا، دانمارک: ۲۶
- لهستان، استونی، لتونی: ۲۵
- سوئد، لوکزامبورگ، جمهوری اسلواکی، نروژ: ۲۴
- اسپانیا، کرهجنوبی، سوئیس، پرتغال: ۲۲
- میانگین کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی: ۲۱
- آلمان، کانادا، اتریش، ایسلند، مجارستان، استرالیا: ۲۱
- لیتوانی، ایتالیا، فنلاند: ۱۹
- فرانسه، هلند، ایرلند: ۱۸
- ژاپن، یونان، بلژیک: ۱۶
- بریتانیا: ۱۴
- ترکیه: ۹
کشورهای دیگری که ساعات کاری کمتری برای خروج از فقر نیاز دارند شامل بریتانیا با ۱۴ ساعت در هفته، و بلژیک، یونان و ژاپن با ۱۶ ساعت در هفته میشوند. این ارقام نشان میدهد که شرایط اقتصادی و ساختار دستمزدها در این کشورها به گونهای است که افراد با کار کمتر نیز میتوانند از فقر خارج شوند.
دادههای این گزارش در حالت کلی نشان میدهد که عبور از خط فقر در کشورهای مختلف OECD به میزان قابلتوجهی متفاوت است و عوامل متعددی از جمله سطح دستمزد واقعی، شرایط بازار کار و فرصتهای اقتصادی نقش تعیینکنندهای در این تفاوتها دارند. بنابراین در حالی که بعضی از کشورها نیازمند کار بسیار زیاد برای خروج از فقر هستند، در بعضی دیگر با ساعات کاری کمتری میتوان به این هدف رسید. این موضوع اهمیت توجه به سیاستهای اقتصادی و اجتماعی هر کشور را در بهبود شرایط زندگی افراد کمدرآمد برجسته میکند.
لزوم پارکهای موضوعی برای فراگیری اجتماعی
تحولات اخیر در ساختار زندگی شهری مدرن، فضاهای عمومی را به مکانی در جهت پاسخ به نیازهای زیستی، تفریحی، آموزشی و فرهنگی تبدیل کرده است. پارکهای موضوعی به یکی از الزامات شهرهای مدرن تبدیل شدهاند که برای بازدیدکنندگان امکان تجربههای متفاوت را فراهم میآورند و کاربریهای مختلفی شامل مراکز تفریحی، خردهفروشیها، زمینهای بازی، سوپرمارکتها و رستورانها را ارائه میدهند. امروزه اهمیت پارکهای موضوعی درگذران اوقات فراغت به حدی است که بازدید از آنها در برنامه تورهای گردشگری قرار میگیرد.
پارکهای موضوعی با ایجاد مجموعهای از فعالیتهای گردشگری و جذابیتهای سرگرمکننده در شهرها، نقش مهمی در ارتقای فراگیری اجتماعی دارند. این پارکها فضاهای عمومی منحصربهفردی را با هدف فرا خواندن گروههای مختلفی از مردم کنار هم در شهرهای مدرن ایجاد میکنند که نهتنها به برابری و بهبود زندگی شهری کمک میکند، بلکه تأثیرات اجتماعی و اقتصادی مثبتی نیز برای شهرها بهدنبال دارد. پارکهای موضوعی با فراهم آوردن فضاهای متنوع و جذاب برای تفریح، خرید، آموزش و تعاملات اجتماعی، به افزایش سطح آگاهی، تعاملات بینفردی و در نهایت، فراگیری اجتماعی کمک میکنند. ایجاد فضاهایی جذاب و متنوع که افراد را از گروههای مختلف سنی و اجتماعی به خود جذب میکنند، منجر به افزایش تعاملات بین افراد، شکلگیری روابط جدید و تقویت پیوندهای اجتماعی میشود.
نقش پارکهای موضوعی در افزایش فراگیری شهری
پارکهای موضوعی باید برای همه اعضای جامعه و فارغ از تواناییها، امکانات، نژاد و فرهنگ طراحی شوند. آرامش و گریز از فشارهای زندگی روزمره و کار از مزایای اینگونه پارکهاست که باید برای همه افراد حاصل شود. دسترسی به تفریح خانوادگی و نشاط، دوری از فضاهای متراکم شهری، پیادهروی، رفع خستگی و فرار از یکنواختی زندگی شهری از جمله دلایلی است که مردم را به پارکهای موضوعی علاقهمند میسازد.
ارائه فضاهایی در پارکهای موضوعی که به تاریخ، فرهنگ و هویت محلی میپردازند، حس تعلق به اجتماع را در افراد تقویت میکند. این موضوع بهویژه برای گروههایی اهمیت دارد که ممکن است در حاشیه قرار گرفته باشند. ایجاد و گسترش فرصتهای آموزشی غیررسمی به مردم کمک میکند تا با استفاده از المانهای جذاب و تعاملی، در مورد موضوعات مختلف، از تاریخ و فرهنگ گرفته تا علم و فناوری، اطلاعات کسب کنند.
پارکهای موضوعی میتوانند با در نظر گرفتن نیازها و علایق همه گروهها، فرصتهای تفریحی و اجتماعی ارزشمندی را فراهم کنند و فضاهایی را برای فعالیتهای هنری و فرهنگی، کارگاههای آموزشی، فضاهای ورزشی و بازی ایجاد کنند که تعاملات اجتماعی را افزایش و ارتقا میدهند. پارکهای موضوعی با زمینههای تاریخی، هنری و فرهنگی شامل فضاهایی برای اجرای تئاتر، موسیقی، نمایشگاههای هنری و فعالیتهای فرهنگی دیگری هستند و میتوانند بهعنوان فضایی برای بیان داستانها و تجربیات گروههایی عمل کنند که در حاشیه قرار گرفتهاند. این رویکرد نقش مهمی در افزایش فراگیری در شهرها دارد.
این پارکها میتوانند از زمینهای ورزشی، فضاهای بازی برای کودکان و نوجوانان، همچنین تجهیزات ورزشی برای بزرگسالان تشکیل شوند و به این ترتیب گروههای سنی مختلف را گرد هم آورند. ایجاد فضاهایی برای برقراری تعاملات بیننسلی میتواند به افزایش نشاط و سرزندگی در جامعه کمک کند. این امر بهویژه در شهرهای بزرگ که ممکن است فضاهای عمومی کمتری برای تفریح و سرگرمی بزرگسالان وجود داشته باشد، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
پارکهای موضوعی بهعنوان ابزاری برای فراگیری اجتماعی، میتوانند نقش مؤثری در ارتقای تعاملات اجتماعی، تقویت حس تعلق به اجتماع، افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان ایفا کنند. برنامهریزان شهری میتوانند از این راهکار برای ایجاد فرصتهای تفریحی و ورزشی استفاده کنند که به کاهش استرس و اضطراب در جامعه کمک میکند و به تقویت روابط و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان میانجامد.
اهمیت ادغام پارکهای موضوعی در برنامههای توسعه شهری در مناطقی بیشتر نمایان میشود که با چالشهای اقتصادی روبهرو هستند. این پارکها میتوانند شامل کارگاههای آموزشی در زمینههای مختلف همچون صنایع دستی، کشاورزی و فناوری باشند و فضاهایی را برای فروش محصولات تولیدی این گروهها فراهم کنند. مشاغلی که در پارکهای موضوعی ایجاد میشود برای زنان و افرادی با درآمد پایین بسیار اهمیت دارد و مسیری برای اشتغال پایدار فراهم میکند. از سوی دیگر، اولویت دادن به شیوههای استخدام عادلانه در پارکهای موضوعی میتواند به رشد اقتصادی شهرها کمک کند.
پارکهای موضوعی افراد با توانایی و پیشینههای مختلف را دور هم جمع میکنند تا تجربیات مشترکی رقم بزنند و به این صورت، همبستگی را میان اعضای جامعه ترویج دهند. این موضوع بیشتر در مناطقی اهمیت پیدا میکند که دارای تقسیمات نژادی یا فرهنگی هستند، زیرا داشتن تجربیات مشترک میتواند فاصلهها را از میان بردارد. این پارکها با پرداختن به موضوعاتی همچون تنوع، برابری و فراگیری، نقش مهمی در ارتقای آگاهی بازدیدکنندگان درباره این موضوعات مهم اجتماعی ایفا میکنند.
برای مثال، دیزنیلند راهکارهایی را در نمایش شخصیتهای کارتونی با تواناییهای مختلف به کار گرفته است، معرفی عروسکهایی که روی صندلی چرخدار هستند در پارکهای دیزنیلند، لزوم طراحی و برنامهریزی شهری فراگیر را نشان میدهد و نشاندهنده تعهد به فراگیری و ایجاد محیطی است که در آن همه بازدیدکنندگان احساس تعلق و ارزشمندی داشته باشند.
برگزاری روایتهای فرهنگی مختلف از طریق جاذبهها و رویدادهای فرهنگی، موسیقی و تئاتر، احترام به آداب و رسوم، آئینها و تاریخهای مختلف را به بازدیدکنندگان آموزش میدهد. ایجاد فرصت برای فعالیتهای هنری همچون کارگاههای هنری، نمایشگاهها و رویدادهای آموزشی به ارتقای فرهنگ عمومی کمک میکند.
برترین قطبهای استعداد فناوری جهان + اینفوگرافی
چشمانداز جهانی استعدادهای فناوری در سالهای اخیر بهطور قابلتوجهی تغییر کرده و جهان امروز شاهد تمرکززدایی و ظهور قطبهای جدید فناوری است. بر اساس گزارش راهنمای استعداد جهانی فناوری CBRE در سال ۲۰۲۵، شهرهای آسیایی اکنون در صدر فهرست بزرگترین بازارهای نیروی کار فناوری قرار دارند و سهم چشمگیری از متخصصان این حوزه را به خود اختصاص دادهاند.
بازارهای قدرتمند فناوری به مراکز شهری بزرگی گفته میشود که دارای جمعیت عظیم نیروی کار فناوری، اکوسیستمهای بالغ، محیطهای مقرراتی پایدار، دسترسی به سرمایه و توانایی جذب کارآفرینان و استعدادهای جهانی هستند و نهتنها میزبان شرکتهای فناوری پیشروی جهانند، بلکه بهدلیل زیرساختهای قوی و فرصتهای شغلی گسترده، مقصدی جذاب برای متخصصان فناوری محسوب میشوند.
در سال ۲۰۲۳، هشت بازار با بیش از ۵۰۰ هزار نیروی کار فناوری، همه در منطقه آسیا-اقیانوسیه و بهویژه در کشورهای هند، چین و ژاپن قرار داشتند. سه شهر پکن، بنگلور و شانگهای هرکدام بیش از یک میلیون نیروی کار فناوری داشتند که آنها را به بزرگترین قطبهای فناوری جهان تبدیل کرده بود. توکیو نیز با بیش از ۵۰۰ هزار نیروی کار فناوری، یکی از قطبهای مهم این منطقه بهشمار میرفت.
در آمریکای شمالی، منطقه خلیج سانفرانسیسکو یا همان سیلیکونولی همچنان بزرگترین قطب فناوری این قاره است و در فهرست بازارهای قدرتمند قرار دارد. شهرهایی همچون نیویورک، تورنتو و بوستون نیز از قطبهای مهم فناوری در این منطقه محسوب میشوند. در اروپا، پاریس تنها بازار قدرتمند فناوری است که در این ردهبندی قرار میگیرد و میزبان شرکتهای بزرگی همچون کپژمینی (Capgemini) و استارتاپهای نوآورانهای همچون میست ال ایآی ( Mistral AI) است.
بزرگترین قطبهای آسیایی محل استقرار تعدادی از تأثیرگذارترین شرکتهای فناوری جهان از جمله بایتدنس ( ByteDance) در پکن، اینفوسیس (Infosys) در بنگلور، علیبابا (Alibaba) در شانگهای، سونی ( Sony) در توکیو و تنسنت (Tencent) در شنژن هستند. این شرکتها نهتنها در سطح ملی، بلکه در عرصه بینالمللی نیز نقش کلیدی در توسعه فناوری و جذب استعداد ایفا میکنند.
تقاضا برای متخصصان حوزههایی همچون هوش مصنوعی، توسعه نرمافزار و مهندسی داده در سراسر جهان بهسرعت در حال افزایش است و رشد بازارهای نوظهور و تثبیتشده را تسریع میکند. نوآوریهایی همچون هوش مصنوعی، محرک اصلی موج جدید رشد اقتصادی و ایجاد ارزش افزوده در بازارهای جهانی فناوری هستند.
در سال ۲۰۲۳، منطقه آسیا-اقیانوسیه با ۱۶ هاب اصلی، بیشترین تعداد قطبهای فناوری را در جهان داشت و پس از آن آمریکای شمالی با ۱۵ هاب قرار گرفت. این روند نشاندهنده تغییر مرکز ثقل بازار جهانی فناوری از غرب به شرق است. تحولات اخیر در بازار جهانی استعداد فناوری حاکی از ظهور قطبهای جدید و رقابت جدی آنها با مراکز سنتی همچون سیلیکونولی است. بر اساس دادههای CBRE، شهرهای آسیایی بهویژه پکن، بنگلور و شانگهای، پیشتاز جذب و پرورش نیروی کار فناوری هستند و نقش تعیینکنندهای در آینده این صنعت ایفا خواهند کرد. این تغییرات نهتنها فرصتهای شغلی و سرمایهگذاری جدیدی ایجاد میکند، بلکه موجب تحول در اکوسیستم جهانی فناوری خواهد شد.
حمل و نقل عمومی یا جاذبه شهری
حملونقل عمومی بهعنوان یکی از زیرساختهای حیاتی توسعه شهری و عامل کلیدی در ارتقای کارآمدی و پویایی کلانشهرهای معاصر شناخته میشود که نقش مهمی در تسهیل جابهجایی روزمره شهروندان و گردشگران ایفا میکند. در این میان ایستگاههای حملونقل عمومی در بسیاری از شهرهای جهان، علاوهبر کارکرد اصلی خود، به واسطه طراحیهای نوآورانه معماری، بهکارگیری آثار هنری منحصربهفرد و جایگاه فرهنگی برجسته، به جاذبههای شاخص شهری تبدیل شدهاند.
این ایستگاهها نهتنها کیفیت تجربه سفر را بهبود میدهند، بلکه به نمادهای فرهنگی و هویتی شهرها تبدیل شدهاند و نقش مهمی در جذب گردشگران ایفا میکنند. در ادامه نمونههایی از ایستگاههای برجسته در شهرهای مختلف جهان به همراه ویژگیهای معماری و هنری شاخص آنها معرفی خواهد شد.
متروی استکهلم، سوئد
سیستم متروی استکهلم لقب «طولانیترین گالری هنری جهان» را به خود اختصاص داده است، چراکه بیش از ۹۰ ایستگاه از مجموع ۱۰۰ ایستگاه آن با نقاشیها، موزاییکها، مجسمهها و دیگر آثار هنری متنوع و خلاقانه تزئین شدهاند. این تزئینات هنری که توسط هنرمندان مختلف خلق شدهاند، هر ایستگاه را به فضایی منحصربهفرد و دیدنی تبدیل کردهاند و تجربه سفر در مترو را فراتر از یک سیستم حملونقل ساده بردهاند. در واقع، ایستگاههای متروی استکهلم به جاذبههای فرهنگی و هنری شهر تبدیل شدهاند و سالانه گردشگران زیادی را به خود جذب میکنند که برای دیدن این آثار هنری به این شهر سفر میکنند.
ترمینال گرند سنترال، نیویورک، آمریکا
ترمینال گرند سنترال در شهر نیویورک نهتنها بهعنوان یکی از مهمترین نقاط تردد شهری، بلکه بهعنوان یکی از جاذبههای محبوب و نمادین این شهر شناخته میشود. این ترمینال بهدلیل عظمت تاریخی، طراحی زیبا با تم طلایی و برنجی، سقف آسماننما و پنجرههای بزرگ و باشکوهش شهرت یافته است. فضای داخلی گرند سنترال با معماری کلاسیک و جزئیات هنری فراوان، تجربهای بینظیر برای بازدیدکنندگان فراهم میکند. این ترمینال علاوهبر کارکرد حملونقلی، تورهای بازدید ویژهای نیز برگزار میکند که به گردشگران امکان میدهد با تاریخچه، معماری و رازهای این بنای تاریخی بیشتر آشنا شوند. گرند سنترال همواره یکی از مقاصد مورد علاقه گردشگران و دوستداران هنر و معماری در نیویورک بهشمار میرود.
متروی تاشکند، ازبکستان
سیستم متروی شهر تاشکند به معماری باشکوه خود شامل ستونهای مرمری، موزاییکها و لوسترهای بزرگ شناخته شده است و ایستگاههای آن به خودی خود جاذبهای برای گردشگران محسوب میشوند. هر ایستگاه با طراحی منحصربهفرد و جزئیات هنری، نمایانگر فرهنگ غنی و تاریخ پر افتخار این کشور است. بازدیدکنندگان میتوانند حین استفاده از این سیستم حملونقل، از زیباییهای هنری و معماری آن لذت ببرند و تجربهای فراموشنشدنی از سفر خود به تاشکند داشته باشند، همچنین این مترو بهعنوان یکی از عمیقترین سیستمهای مترو در جهان شناخته میشود که بهدلیل شرایط جغرافیایی خاص این شهر، طراحی شده است.
مرکز حملونقل اوکولوس، نیویورک، آمریکا
مرکز حملونقل چندوجهی اوکولوس در نیویورک بهعنوان هاب ترانزیت عمل میکند و ارتباطدهنده قطار شهری نیویورک و نیوجرسی و همچنین خطوط متروی نیویورک است. مرکز اوکولوس بخشی از مجموعه مرکز تجارت جهانی است که به معماری خیرهکننده و سفیدرنگ و همچنین فضاهای فروشگاهیاش معروف است. این مرکز به شکل یک سازه بیضوی و دندهای شکل طراحی شده است که همچون بالهای بازشده یک پرنده به سمت آسمان امتداد یافته است. فضای داخلی اوکولوس با استفاده از نور طبیعی که از میان شیشهها عبور میکند، محیطی روشن و دلنشین ایجاد میکند و مسیرهای پیادهرو و طبقات پایینی را به شکلی هنری و زیبا به هم متصل میکند. این مرکز علاوهبر کارکرد حملونقل، شامل فضاهای گستردهای برای خردهفروشی و رستورانهاست و بهعنوان یک نقطه کانونی شهری و نمادی از امید و سرزندگی در قلب منهتن شناخته میشود.
تلهکابین سانفرانسیسکو
سانفرانسیسکو به سیستم تلهکابین معروفش شهرت دارد. این تلهکابینها یکی از نمادهای شهر هستند و تجربهای جذاب از جابهجایی در خیابانهای شیبدار و زیبا را برای مسافران رقم میزنند. تلهکابینهای سانفرانسیسکو نهتنها بهعنوان وسیلهای برای حملونقل عمومی عمل میکنند، بلکه بهعنوان جاذبهای گردشگری این شهر شناخته میشوند. مسافران میتوانند حین سفر از مناظر خیرهکننده و تاریخی شهر لذت ببرند.
ایستگاه مرکزی هلسینکی، فنلاند
ایستگاه مرکزی هلسینکی با برج ساعت و مجسمههای سبک آرت نوو، یکی از نمادهای شهر هلسینکی است و بارها در فهرست زیباترین ایستگاههای قطار جهان قرار گرفته است. طراحی آن توسط معمار الیل سارینن انجام شده است و با نمای سنگی و جزئیات هنری، فضایی دلنشین و جذاب برای مسافران و بازدیدکنندگان ایجاد میکند. ایستگاه مرکزی هلسینکی علاوهبر کارکرد اصلی خود بهعنوان یک مرکز حملونقل، بهعنوان یک مکان اجتماعی و فرهنگی نیز شناخته میشود که در آن رویدادهای مختلف و نمایشگاههای هنری برگزار میشود.
ایستگاه متروی تولدو، ناپل، ایتالیا
ایستگاه متروی تولدو که در سال ۲۰۱۲ افتتاح شد، بهعنوان زیباترین ایستگاه مترو در اروپا شناخته میشود. طراحی این ایستگاه الهام گرفته از آب و نور است و با موزاییکهای بزرگ، نصبهای نوری و هنرهای بصری چشمنواز، تجربهای شگفتانگیز در زیر زمین به مسافران ارائه میدهد.
تلهکابین لاپاز، بولیوی
سیستم تلهکابین شهری «می تلفریکو» که بلندترین سیستم کابلی شهری در جهان است، علاوهبر اینکه بهعنوان راهحلی کاربردی برای حملونقل استفاده میشود، بهعنوان یک جاذبه گردشگری در این شهر بهشمار میرود. این سیستم بهدلیل چشماندازهای پانورامیک از رشتهکوههای آند و کوه ایلیمانی بسیار جذاب است و تجربهای منحصربهفرد برای بازدیدکنندگان فراهم میکند.
ایستگاه قطار لیژ-گیلمینس، بلژیک
ایستگاه قطار لیژ-گیلمینس بلژیک که توسط معمار مشهور سانتیاگو کالاتراوا طراحی شده است، با سازههای سفیدرنگ و قوسهای بلند و موجدارش شناخته میشود. ساختمان باز آن، فضایی مدرن و هنری ایجاد کرده که یک اثر معماری برجسته است و بازدیدکنندگان را به تماشای طراحی خلاقانه و جزئیات دقیق آن ترغیب میکند. نور طبیعی که از طریق پنجرههای بزرگ به داخل میتابد، فضایی دلپذیر و روشن را فراهم میآورد و تجربهای منحصربهفرد از سفر برای مسافران رقم میزند.
ایستگاه قطار گار دو لئون، پاریس، فرانسه
ایستگاه تاریخی قطار گار دو لئون با برج ساعت مشهور و رستوران لوکس «لو ترن بلو» که با دکوراسیون مفصل خود شناخته میشود، یکی از زیباترین ایستگاههای قطار جهان است. معماری چشمگیر این ایستگاه، با جزئیات گوتیک و ویکتوریایی، هر سال گردشگران زیادی را به خود جذب میکند. فضای داخلی هنری آن، با سقفهای بلند، پنجرههای بزرگ و تزئینات زیبا، تجربهای دلنشین و فراموشنشدنی را برای مسافران رقم میزند. رستوران «لو ترن بلو» با طراحی لوکس و منوی متنوع خود، فرصتی عالی برای استراحت و لذت بردن از غذاهای خوشمزه در محیطی زیبا را ارائه میدهد و بهعنوان یک جاذبه فرهنگی و تاریخی بازدیدکنندگان را به کشف تاریخ و هنر فرانسه ترغیب میکند.
ایستگاه قطار سنت پانکراس، لندن، انگلستان
ایستگاه تاریخی قطار سنت پانکراس لندن که به سبک گوتیک ویکتوریایی ساخته شده است، با سقفهای بلند، ستونهای آهنی عظیم و نمای بیرونی چشمگیر، یکی از نمادهای معماری لندن بهشمار میروند. این ایستگاه علاوهبر کارکرد حملونقلی، یک جاذبه تاریخی و هنری است و طراحی داخلی آن با جزئیات دقیق و تزئینات زیبا، فضایی شگفتانگیز را برای مسافران و بازدیدکنندگان فراهم میکند، همچنین رستورانها و فروشگاههای متنوعی که در این ایستگاه قرار دارند، تجربهای کامل از فرهنگ و زندگی شهری لندن را به مسافران ارائه میدهند.
ایستگاههای متروی لیسبون، پرتغال
کل سیستم متروی لیسبون بهعنوان یکی از بزرگترین گالریهای هنری زیرزمینی جهان شناخته میشود. بیش از ۵۰ ایستگاه با طرحها و هنرهای متنوع تزئین شدهاند که هرکدام داستانی از محله یا فرهنگ پرتغال را روایت میکنند. برای مثال، ایستگاه اولایاس با طراحیهای رنگارنگ و الگوهای هندسی، نمایانگر تأثیرات فرهنگی متنوعی است که در این شهر وجود دارد. ایستگاه بلاویستا نیز نمونهای دیگر از این گالری هنری است که با آثار هنری معاصر که نمایانگر تحولات مدرن در هنر پرتغال است، فضایی جذاب و الهامبخش را برای مسافران ایجاد میکند. متروی لیسبون به یک جاذبه گردشگری مهم تبدیل شده است که بازدیدکنندگان را به کشف هنر و فرهنگ پرتغال ترغیب میکند.
این ایستگاهها نمونههایی از ترکیب عملکرد حملونقل با هنر و معماری خلاقانه هستند که به جاذبههای شهری مهم تبدیل شدهاند و تجربهای فراتر از جابهجایی مسافر به بازدیدکنندگان ارائه میدهند.
هوش مصنوعی و مشاغل مقاوم در برابر اتوماسیون
با گسترش روزافزون هوش مصنوعی و اتوماسیون هوشمند، بازار کار جهانی در حال تحول است و بسیاری از مشاغل در معرض تغییر یا جایگزینی قرار گرفتهاند. با این حال متخصصان و اقتصاددانان معتقدند که هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین همه مشاغل شود و بعضی حوزهها به دلیل ویژگیهای خود، همچنان از ورود این حوزه مصون خواهند ماند.
اتوماسیون هوش مصنوعی که ترکیبی از فناوریهای هوش مصنوعی، اتوماسیون فرآیند رباتیک و مدیریت فرآیند کسبوکار است، موجب سادهسازی عملیات، افزایش بهرهوری و بهبود تصمیمگیری در کسبوکارها میشود. این فناوریها به کمک یادگیری ماشینی، پردازش زبان طبیعی و سیستمهای بینایی کامپیوتر، قادرند وظایفی را که پیشتر نیازمند قضاوت انسانی بود، انجام دهند. نفوذ هوش مصنوعی در صنایع مختلف بهویژه فناوری اطلاعات و خدمات مالی و حرفهای موجب افزایش تقاضا برای مهارتهای مرتبط با هوش مصنوعی شده است. بهعنوان مثال متخصصان حوزه هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۴ شاهد افزایش ۵۶ درصدی میانگین دستمزدها بودهاند.
نقش مهارتهای انسانی در دنیای تحت سلطه هوش مصنوعی
اقتصاددانان ارشد به سه دسته شغلی اشاره میکند که احتمال اتوماسیون آنها کمتر است و جوانان باید برای آینده شغلی خود روی آنها تمرکز کنند. نخست مشاغل فنیوحرفهای سنتی همچون لولهکش، برقکار و دکوراتور است که به کار فیزیکی و حل مسئله در محیطهای پویا نیاز دارند. هوش مصنوعی فعلی قادر به جایگزینی این مشاغل نیست، زیرا نیازمند مهارتهای دستی و تطبیقپذیری محیطی است.
دوم مشاغل خلاق و مبتنی بر قضاوت شامل طراحان، هنرمندان، استراتژیستها و نویسندگان که به خلاقیت و تصمیمگیری پیچیده نیاز دارند. این نقشها دارای مهارتهای سفارشی و قضاوت انسانی هستند که هوش مصنوعی نمیتواند بهراحتی تقلید کند و سوم نقشهای هماهنگ با هوش مصنوعی همچون توسعهدهندگان هوش مصنوعی، دانشمندان داده و متخصصان یادگیری ماشین یعنی مشاغلی که در توسعه، مدیریت و نظارت بر هوش مصنوعی فعالیت دارند. این مشاغل نهتنها در برابر اتوماسیون مقاوماند، بلکه فرصتهای شغلی پردرآمدی را نیز فراهم میکنند.
بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۵۰ حدود ۶۰ درصد مشاغل تحتتأثیر هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت یا از بین خواهند رفت، اما سه حوزه شغلی بهطور ویژه در برابر هوش مصنوعی مقاوم خواهند ماند که شامل حوزه انرژی، علوم زیستی و پزشکی و برنامهنویسی و توسعه سیستمهای هوش مصنوعی است که اولی بهدلیل نیاز به حل مسائل پیچیده و تلاشهای پایدار نیازمند نظارت انسانی است، دومی بهویژه در خدمات بهداشتی و بیوتکنولوژی نیازمند درک عمیق و مهارتهای همدلی انسانی است و سومی نقش کلیدی در پیشبرد فناوری و مدیریت سامانههای هوشمند دارد و هوش مصنوعی هنوز نمیتواند جایگزین کامل آنها شود.
مشاغلی که بیشتر در معرض خطر جایگزینی توسط هوش مصنوعی هستند، بهطور معمول ویژگیهای کارهای تکراری و قابل پیشبینی، استفاده از دادههای ساختاریافته و فقدان نیاز به قضاوت انسانی، خلاقیت یا تعامل پیچیده انسانی را دارند. برای مقابله با این تغییرات، افراد باید مهارتهای خود را بهروز کنند و بر مهارتهای انسانی همچون خلاقیت، تفکر انتقادی، مدیریت روابط و یادگیری مداوم تمرکز کنند. همچنین ورود به حوزههای مرتبط با هوش مصنوعی و فناوریهای نوین، فرصتهای شغلی پایدار و پردرآمدی را فراهم میآورد.
هوش مصنوعی در حالت کلی تحول بزرگی در بازار کار ایجاد کرده است، اما نمیتواند جایگزین همه مشاغل شود. مشاغلی که نیازمند مهارتهای فنی-حرفهای، خلاقیت، قضاوت انسانی و توسعه فناوری هوش مصنوعی هستند، همچنان در آینده شغلی مقاوم خواهند ماند و حتی فرصتهای جدیدی برای رشد و پیشرفت فراهم میکنند.
عقبنشینی بانکهای بزرگ جهان از تعهدات اقلیمی
در یک بازگشت قابلتوجه از تعهدات اقلیمی، بزرگترین بانکهای جهان در سال ۲۰۲۴ بهطور قابلتوجهی تأمین مالی خود را برای شرکتهای سوخت فسیلی افزایش دادند و مبلغی معادل ۸۶۹ میلیارد دلار را به بخشهای زغالسنگ، نفت و گاز اختصاص دادند. این رقم نشاندهنده افزایش ۱۶۲ میلیارد دلاری نسبت به سال گذشته است و بر اساس گزارشی از یک ائتلاف متشکل از هشت سازمان محیطزیستی منتشر شده است.
دوسوم از ۶۵ بانک بزرگ جهان با وجود بحران فزاینده اقلیمی و تعهدات قبلی خود در زمینه محیطزیست تأمین مالی خود را برای سوختهای فسیلی افزایش دادهاند. این گزارش نشان میدهد که چهار تا از پنج بزرگترین تأمینکنندگان مالی سوختهای فسیلی، بانکهای آمریکایی هستند، که در این میان، JPMorgan Chase با ۵۳.۵ میلیارد دلار در صدر قرار دارد. سایر بانکهای بزرگ شامل Bank of America و Citigroup هستند و پس از آن Mizuho Financial ژاپن و Wells Fargo قرار دارند.
بانکها از زمان تأسیس توافقنامه پاریس، بهطور کلی ۷.۹ تریلیون دلار به پروژههای سوخت فسیلی تأمین مالی کردهاند که تلاشهای جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی را تضعیف میکند. این گزارش روند نگرانکنندهای را نشان میدهد که در آن بانکها بهدلیل تغییرات در چشمانداز سیاسی، بهویژه در ایالات متحده، تعهدات اقلیمی خود را کاهش یا کنار گذاشتهاند. بازگشت دونالد ترامپ به ریاستجمهوری شاهد کاهش سیاستهای زیستمحیطی، از جمله خروج وزارت خزانهداری ایالات متحده از یک شبکه بانکی جهانی برای ترویج تأمین مالی سبز بوده است.
با تشدید بحران اقلیمی و ثبت داغترین سال گذشته، اقدامات این بانکها نگرانیهای جدی را در مورد تعهد آنها به پایداری ایجاد میکند. این گزارش بهعنوان یادآوری واضحی از تطابق نداشتن بین تعهدات بانکهای مالی و عملکرد واقعی آنها عمل میکند و نیاز فوری به اقدامات نظارتی برای تضمین مسئولیتپذیری در برابر تغییرات اقلیمی را برجسته میسازد.
تغییرات جمعیتی جهان تا سال ۲۱۰۰ و چالشهای پیش رو + اینفوگرافی
براساس جدیدترین دادههای منتشرشده توسط سازمان ملل متحد در گزارش «چشمانداز جمعیت جهان ۲۰۲۴»، ساختار جمعیتی کشورهای جهان تا پایان قرن جاری به شکل قابلتوجهی تغییر خواهد کرد و در حالی که بعضی از کشورها شاهد رشد جمعیت خواهند بود، بعضی دیگر کاهشهای بلندمدت جمعیتی را تجربه خواهند کرد. هند تا سال ۲۱۰۰ پرجمعیتترین کشور جهان باقی خواهد ماند و جمعیت آن تا دهه ۲۰۶۰ به اوج خود خواهد رسید. پیشبینی میشود جمعیت هند در این دوره به حدود ۱.۷ میلیارد نفر برسد. نرخ باروری در هند که از دهه ۱۹۶۰ در حال کاهش بوده، هنوز بهنسبت بالا و حدود ۲ فرزند به ازای هر زن است.
چین که سالها پرجمعیتترین کشور جهان بود، به دلیل روندهای اقتصادی، جمعیت پیر و کاهش نرخ باروری (تأثیرات سیاست تکفرزندی) با کاهش جمعیت شدید روبهرو خواهد شد. پیشبینی میشود جمعیت چین تا سال ۲۱۰۰ به ۶۳۹ میلیون نفر برسد که کاهش چشمگیری نسبت به اوج حدود ۱.۴ میلیارد نفر در سال ۲۰۲۱ است. انتظار میرود ایالات متحده آمریکا که در حال حاضر سومین کشور پرجمعیت جهان است نیز تا سال ۲۱۰۰ به رتبه ششم سقوط کند. با این حال برخلاف بسیاری از کشورهای توسعهیافته دیگر، جمعیت آمریکا تا پایان قرن رشد خواهد داشت که بهطور عمده ناشی از مهاجرت است، زیرا نرخ باروری در این کشور زیر سطح جایگزینی است.
جمعیت جهان در سال ۲۰۲۴ حدود ۸.۲ میلیارد نفر بود و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۹.۷ میلیارد و در میانه دهه ۲۰۸۰ به اوج ۱۰.۳ میلیارد نفری برسد. پس از این نقطه اوج، جمعیت جهانی به تدریج کاهش پیدا خواهد کرد و تا پایان قرن به حدود ۱۰.۲ میلیارد نفر میرسد. نرخ باروری جهانی در حال حاضر حدود ۲.۲۵ فرزند به ازای هر زن است که نسبت به ۳.۳۱ فرزند در سال ۱۹۹۰ کاهش داشته است. بیش از نیمی از کشورهای جهان نرخ باروری زیر سطح جایگزینی (۲.۱ فرزند) دارند. رشد جمعیت در مناطق مختلف جهان متفاوت خواهد بود؛ بهطور مثال، جمعیت صحرای آفریقای تا سال ۲۰۵۰ حدود دوسوم افزایش خواهد داشت، در حالی که جمعیت اروپا و آمریکای شمالی بهطور تقریبی ثابت باقی خواهد ماند.
بر اساس پیشبینیها، پس از هند، چین، پاکستان و نیجریه بهترتیب در رتبههای دوم تا چهارم پرجمعیتترین کشورهای جهان قرار خواهند گرفت. این تغییرات نشاندهنده تحولات عمیق جمعیتی و اقتصادی در سطح جهانی است. این دادهها بر اساس تحلیلهای دقیق سازمان ملل متحد از سرشماریهای ملی، سیستمهای ثبت حیاتی و نمونهگیریهای نماینده جمعیت در سراسر جهان تهیه شدهاند و تصویر روشنی از روندهای جمعیتی تا پایان قرن ارائه میدهند.
جهان در حال تجربه تغییرات جمعیتی گستردهای است که تأثیرات عمیقی بر اقتصاد، سیاست و محیط زیست خواهد داشت. کشورهای با جمعیت رو به رشد نیازمند برنامهریزیهای دقیق برای زیرساختها و خدمات اجتماعی خواهند بود، در حالی که کشورهای با جمعیت رو به کاهش با چالشهای پیری جمعیت و کاهش نیروی کار روبهرو خواهند شد.
دوچرخهسواری، محبوبترین شیوه حملونقل در دانمارک
دانمارک به عنوان یکی از شادترین کشورهای جهان شناخته شده است، به طوری که در رتبهبندی شادترین کشورهای جهان رتبههای برتر را به خود اختصاص داده است. آلبورگ و کپنهاگ دانمارک جزو شادترین شهرهای اروپا شناخته شدهاند. کشور دانمارک با ویژگیهای منحصر بهفرد شناخته میشود، به طوری که هزینه بهداشت و درمان در این کشور رایگان است و هزینه تحصیل دانشجویان نیز توسط دولت پرداخت میشود، البته برای شاد بودن مردم این کشور دلایل دیگری نیز وجود دارد.
مردم دانمارک تعادل ایدهآلی بین کار و زندگی خود ایجاد کردهاند، ساعتهای کاری نیز در این کشور طبق قوانین مناسبی مشخص شدهاند، همچنین دولت برای افرادی که به تازگی صاحب فرزند میشوند نیز مزایایی در نظر میگیرد. دانمارک یکی از بالاترین نرخهای بهرهوری در دنیا را ارائه میکند، به طوری که اقتصاد آن از کشورهای قدرتمند مانند آلمان، ژاپن و آمریکا نیز وضعیت بهتری دارد.
یک موضوع جالب در مورد زبان دانمارکی این است که کلمه دقیقی برای معادل «لطفاً» وجود ندارد، با این حال به معنای بیادبی و گستاخی نیست، بلکه افراد این کشور به روشهای دیگر مانند لحن مناسب، حالات چهره و حرکات بدن مناسب مؤدب بودن خود را نشان میدهند. لحن صدا در زبان دانمارکی نقش مهمی در نشان دادن ادب دارد و معمولاً لحن ملایم برای بیان درخواستها استفاده میشود، بنابراین استفاده نکردن از معادل کلمه لطفاً مشکل خاصی در ارتباطات آنها ایجاد نمیکند، بلکه از روشهای دیگر استفاده میکنند که با فرهنگ و زبان دانمارکی سازگار است.
دوچرخهسواری در کشور دانمارک بسیار رایج است و به یک روش حملونقل محبوب برای رفتوآمد روزانه تبدیل شده است. شبکههای گستردهای از مسیرهای دوچرخهسواری در این کشور ایجاد شده است، مسطح بودن مسیرها و جادههای این کشور نیز قطعاً یک مزیت در این زمینه است، بیش از ۱۲ هزار کیلومتر مسیر دوچرخهسواری در سراسر کشور دانمارک واقع شده است که باعث شده است دوچرخهسواری به یک روش امن برای رفتوآمد تبدیل شود، از جمله مزایای دوچرخهسواری میتوان به بهبود سلامت افراد، کاهش ترافیک و همچنین کاهش آلودگی هوا اشاره کرد؛ با توجه به آمار و ارقام ارائه شده، فقط چهار نفر از هر ۱۰ دانمارکی ماشین شخصی دارند، اما از هر ۱۰ دانمارکی ۹ نفر دوچرخه دارند، حتی بعضی از آنها بیش از یک دوچرخه دارند، موضوع جالب دیگر این است که ۷۵ درصد افراد در کشور دانمارک حتی در طول فصل زمستان نیز به دوچرخهسواری ادامه میدهند.
قدیمیترین شهربازی جهان Dyrehavsbakken نام دارد و در نزدیکی کپنهاگ، پایتخت کشور دانمارک، قرار دارد، این شهربازی در سال ۱۵۸۳ میلادی افتتاح شده است و بهعنوان اولین شهربازی جهان و دانمارک شناخته شده است و در فهرست رکوردهای گینس با نام قدیمیترین شهربازی جهان ثبت شده است. فاصله این شهربازی تا مرکز کپنهاگ با قطار فقط ۲۰ دقیقه فاصله دارد. دیگر شهربازی معروف دانمارک که Tivoli Gardens نام دارد، در سال ۱۸۴۳ میلادی افتتاح شده است و بهعنوان دومین شهربازی قدیمی جهان شناخته میشود، این مکان تفریحی بهدلیل تاریخ غنی، معماری زیبا، نورپردازی خلاقانه و سرگرمیهای متنوع مورد توجه ساکنان و گردشگران قرار گرفته است، شهربازی تیوولی یک مکان تفریحی برای افراد در همه گروههای سنی است.
تخریب ۴۵۰ میلیارد دلار از تجارت جهانی با تعرفههای ترامپ
در تاریخ ۱۲ می ۲۰۲۵، دولت ترامپ اعلام کرد که موج جدیدی از تعرفهها بر بخش عمدهای از تجارت جهانی اعمال خواهد شد که این اقدام میتواند در سالهای آینده تأثیر بسیار گستردهای بر تجارت جهانی داشته باشد. این موضوع که با همکاری بنیاد هینریش و بر اساس دادههای مدل TINA سازمان ملل متحد بررسی شده است، ارزش دلاری تخریب تجارت ناشی از این تعرفهها را به تفکیک اقتصادهای مختلف جهان نشان میدهد. تخریب تجارت به معنای کاهش حجم تجارت بین کشورها است که به دلیل افزایش هزینههای واردات به وجود میآید.
از زمان آغاز به کار دولت ترامپ در اوایل سال ۲۰۲۵، تمرکز اصلی این دولت بر مختل کردن جریان تجارت جهانی به منظور حمایت از صنایع داخلی آمریکا بوده است. اگرچه جزئیات تعرفهها به طور مکرر تغییر کردهاند، اما پیام اصلی واضح است؛ جهانیسازی و تجارت آزاد در معرض تهدید جدی قرار گرفتهاند. اکثر کشورها با تعرفه ۱۰ درصدی مواجه شدهاند، اما آمریکا تصمیم گرفته است که شرکای تجاری کلیدی مانند چین، کانادا و مکزیک و همچنین صنایع خاصی مانند لبنیات و چوب را با تعرفههای سنگینتری هدف قرار دهد.
برای اندازهگیری تأثیر بلندمدت این تعرفهها، سازمان ملل متحد میزان تخریب تجارت را بر اساس اقتصاد هر کشور برآورد کرده است. این برآوردها بر اساس تغییرات پیشبینی شده در تقاضای واردات، با در نظر گرفتن نرخ تعرفهها، حجم اولیه واردات و کششهای عرضه و تقاضا صورت گرفته است. مجموع تخریب تجارت پیشبینی شده بهرقم چشمگیر ۴۵۰ تریلیون دلار میرسد که بیشترین آسیبها به چین با (۱۵۶.۶) اتحادیه اروپا ۹۲.۶) و ژاپن (۲۷.۷) تریلیون دلار اختصاص دارد. قابلتوجه اینکه کانادا و مکزیک که هدف تعرفههای قبلی بودند، در این برآورد سازمان ملل لحاظ نشدهاند.
میزان تخریب تجارت به تریلیون دلار:
- چین ۱۵۶.۶
- اتحادیه اروپا ۹۲.۶
- ژاپن ۲۷.۷
- ویتنام ۲۲.۵
- کره جنوبی ۲۲.۲
- هند ۱۴.۶
- تایلند ۱۰.۳
- بریتانیا ۹.۱
- برزیل ۸.۷
- اندونزی ۶.۸
- سایر ۷۸.۹
مجموع ۴۵۰.۱
این کاهش در حجم تجارت نهتنها بر شرکای تجاری آمریکا تأثیر منفی خواهد گذاشت، بلکه اقتصاد داخلی خود آمریکا را نیز متضرر خواهد کرد. بنیاد مالیات آمریکا تخمین زده است که تعرفههای دولت ترامپ موجب کاهش ۰.۸ درصدی تولید ناخالص داخلی واقعی آمریکا در طول دهه آینده خواهد شد.
جهانیسازی و رشد تجارت جهانی نقش مهمی در افزایش رشد اقتصادی در سراسر جهان داشتهاند. این روند با امکانپذیر کردن تخصصی شدن کشورها بر اساس مزیت نسبی، موجب شده بود کالاها با قیمتهای مقرونبهصرفهتر و در دسترستر برای مصرفکنندگان فراهم شوند. اکنون این چشمانداز در حال تغییر است. سیاستهای تعرفهای دولت ترامپ نشاندهنده تغییر قابلتوجهی در استراتژی تجارت جهانی است که پیامدهای گستردهای برای نحوه تعامل کشورها در عرصه تجارت بینالمللی در آینده خواهد داشت.
گزارش حاضر نشان میدهد که تعرفههای جدید آمریکا میتواند ساختار تجارت جهانی را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد و پیامدهای اقتصادی گستردهای را برای همه طرفهای درگیر به همراه داشته باشد. بنابراین تحلیل دقیق و سیاستگذاری هوشمندانه برای مقابله با این تغییرات ضروری است.
نظر شما