به گزارش خبرگزاری ایمنا، درک متقابل میان زن و مرد، یکی از بنیادیترین عناصر شکلگیری یک خانواده موفق است؛ زندگی مشترک، ترکیبی از احساسات، مسئولیتها و تعاملات پیچیدهای است که تنها با شناخت صحیح و پذیرش تفاوتهای فردی میتوان به تعادل در آن دست یافت و در این میان، نقش مهارتهای ارتباطی و توانایی پذیرش واقعیت، تأثیر چشمگیری در کیفیت روابط دارد.
انسانها به واسطه طبیعت خود، دارای ویژگیهای روانشناختی منحصر به فردی هستند و هر فرد با مجموعهای از احساسات، باورها و خصوصیات فردی وارد یک رابطه میشود که در آن، شناخت صحیح و درک تفاوتها، پیششرط پایداری و موفقیت محسوب میشود و زن و مرد، با وجود شباهتهای بنیادی، از نظر هیجانات، شیوه تفکر و نحوه تصمیمگیری دارای تفاوتهای قابلتوجهی هستند.
زنان بهطور طبیعی از نظر هیجانی، عاطفی و احساسی، حساسیت بیشتری دارند و نیازمند توجه و حمایت عاطفی بیشتری از سوی اطرافیان، بهویژه همسر خود هستند و از سوی دیگر، مردان بیشتر با گرایش بیشتر به عقلگرایی و منطق، احساسات را به شیوهای متفاوت پردازش میکنند، این تفاوتها اگرچه طبیعی است، اما در صورت نبود شناخت صحیح، ممکن است منجر به سوءتفاهم و چالشهای ارتباطی شود.
برای ایجاد یک رابطه سالم و پایدار، آگاهی از ویژگیهای فردی و مهارتهای ارتباطی امری ضروری است و زن و مرد باید بتوانند علائم رفتاری یکدیگر را درک کنند و از طریق تغییرات چهره، شیوه گفتوگو و نوع برخورد، به احساسات و دغدغههای درونی طرف مقابل پی ببرند، این شناخت، مسیر رسیدن به درک متقابل را هموار و از بروز تنشهای غیرضروری جلوگیری میکند.
تفاوتهای فردی بین زن و مرد / زن و مرد برای برقراری ارتباط صحیح باید نسبت به خصوصیات خود و دیگری آشنایی کافی داشته باشند
امرالله ابراهیمی، دکتری روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه واقعیتسنجی، واقعیتبینی، پذیرش و داشتن مهارت میتواند به کارکردهای یک خانواده موفق کمک کند، اظهار کرد: هر یک از انسانها دارای ویژگیهای روانشناختی منحصر به فرد خود هستند و در این راستا، زنان و مردان اگرچه برابر هستند و خصوصیات برابری را میتوان برای آنها متصور شد، دارای تفاوتهای فردی هستند.
وی با بیان اینکه زنان از لحاظ هیجانی، عاطفی و احساسی، هیجانیتر، عاطفیتر و احساسیتر هستند، افزود: زنان نیاز به توجه بیشتری دارند و نیازمند پذیرش بیشتری از سمت دیگر افراد و به ویژه همسر خود قرار گیرند، اما به طور معمول، مردان بیشتر روی جنبه عقلگرایی و منطق متمرکز میشوند.
دکتری روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه زن و مرد برای برقراری ارتباط صحیح باید نسبت به خصوصیات خود آشنایی کافی داشته باشند و بتوانند به خصوصیات طرف مقابل خود نیز آگاه باشند، تصریح کرد: تغییرات چهره، صحبتها، شیوه صحبت و رفتار، سرنخهایی است که افراد میتوانند از طریق آنها متوجه دغدغههای درونی افراد شوند.
آگاهی از دغدغههای درونی افراد زمینهساز درک متقابل است / شناخت و درک تفاوتها کامل کننده ارتباط خواهد بود
ابراهیمی با بیان اینکه با آگاهی از دغدغههای درونی، افراد میتوانند به درک متقابل برسند و همین درک متقابل کمک میکند که افراد مکمل یکدیگر باشند، ادامه داد: در صورتی که افراد به درک متقابل برسند و مکمل یکدیگر باشند، میتوانند بار زندگی را با یکدیگر و با تکمیل کردن خصوصیات مرد و زن به انجام برسانند.
وی با بیان اینکه یک خانواده زمانی به موفقیت میرسد و کارکرد خانواده موفق حاصل میشود که زن و مرد از خصوصیات فردی یکدیگر آگاهی کامل داشته باشند و با درک مقابل، به صورت مکمل عمل کنند، گفت: شناخت و درک تضادها و تفاوتها میان زن و مرد کامل کننده ارتباط خواهد بود.
دکتری روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه زن و مرد باید در راستای شناخت تفاوتها و ویژگیهای منحصر به فرد یکدیگر تلاش کنند، اضافه میکند: افزایش مهارتهای زندگی و همدلی، همراهی، حمایت، همکاری و درک متقابل از اهمیت بالایی در زندگی برخوردار است و افراد باید برای داشتن خانوادهای موفق تلاش کنند.
درک متقابل نه تنها موجب ایجاد هماهنگی در روابط میشود، بلکه باعث تقویت حس همدلی و همراهی میان زوجین خواهد شد و هنگامی که زن و مرد به شناخت کامل از خصوصیات فردی یکدیگر دست یابند، میتوانند مکمل یکدیگر باشند و با استفاده از ویژگیهای منحصر به فرد خود، کاستیهای زندگی را جبران کنند و در چنین شرایطی، روابط به جای رقابت، بر پایه همکاری و حمایت بنا میشود.
یک خانواده موفق زمانی به کارکرد مطلوب خود میرسد که زن و مرد، تفاوتهای خود را نه بهعنوان مانع، بلکه بهعنوان فرصت برای تکمیل یکدیگر ببینند و پذیرش تفاوتها و تلاش برای هماهنگی میان نیازها، خواستهها و نگرشها، میتواند زمینهساز ایجاد روابطی پایدار و عمیق شود، اما بدون این شناخت، بسیاری از مسائل روزمره ممکن است به چالشهای بزرگ تبدیل شوند.
مسیر دستیابی به یک زندگی مشترک موفق از طریق افزایش مهارتهای زندگی، تقویت ارتباطات و پذیرش تفاوتهای فردی هموار میشود و زوجین با سرمایهگذاری بر همدلی، حمایت و همکاری، نهتنها میتوانند کیفیت زندگی خود را ارتقا دهند، بلکه به ایجاد یک فضای سالم و آرامشبخش برای خانواده نیز کمک خواهند کرد.
نظر شما