عبدالعظیم کریمی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره نظام آموزشی کشور و درباره چالشهای نظام آموزشی اظهار کرد: یکی از مهمترین مسائلی که امروزه نه تنها نظام آموزشی کشور بلکه کل جهان با آن روبهرو است، فقدان انگیزش درونی در میان یادگیرندگان است.
وی با بیان اینکه نسل امروز با مکانیسمهای بیرونی خود را تطبیق میدهد، افزود: اگرچه نسل دانشپذیر امروزی نسبت به نسلهای پیشین آمادگی بهتری دارند، اما همچنان شاهد پایین بودن سطح تولید علم هستیم که ریشه اصلی آن به مسئله انگیزش بازمیگردد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش درباره اهمیت احساس نقص در پیشرفت عنوان کرد: در روایتی از امام موسی کاظم (ع) دعایی آمده است که میفرماید: «اللهم لاتجعلنی من المعارین و لاتخرجنی من التقصیر». این روایت به ما میآموزد که احساس نقص، خود مایه کمال است و نیروی محرکه پیشرفت محسوب میشود.
کریمی با اشاره به آسیبهای اجتماعی موجود بیان کرد: امروزه با پدیدهای به نام «عاریهای بودن» در حوزههای مختلف از جمله دانش، اخلاق و دین روبهرو هستیم. به گفته جامعهشناسان، مردم امروز همواره خواهان بیشتر داشتن هستند که این مسئله نیازمند آسیبشناسی و تفسیر صحیح است.
تفاوت آموزش عبارتی و اشارتی در نظام آموزشی چالشی در کلاسهای امروز
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با تحلیل وضعیت کلاسهای امروزی خاطرنشان کرد: در بسیاری از کلاسها، با وجود ظاهر توجهکننده افراد، در واقع با نوعی بیتوجهی، بیانگیزگی و دلمردگی پنهان روبهرو هستیم که نشاندهنده یک فضای آموزشی خشک و بیروح است.
وی درباره تفاوت میان «عبارت» و «اشارت» در آموزش گفت: به نقل از جنید بغدادی «عبارت زبان علم است و اشارت زبان معرفت». وقتی استاد تنها به بیان عبارات میپردازد و فرد تنها به یادداشتبرداری و بازگویی آنها اکتفا میکند، با دانشی مرده روبهرو هستیم، در مقابل، زمانی که استاد با بهرهگیری از هنر تدریس و شگردهای مختلف، به صورت غیرمستقیم دانشپذیران را به سمت فراشناخت و تفکر عمیق هدایت میکند، دانش زنده و پویا شکل میگیرد، همانطور که رضایت واقعی در زندگی باید ریشهدار و پایدار و نه سطحی و متزلزل باشد؛ این اصل در آموزش نیز صادق است و باید به دنبال ایجاد دانشی عمیق و ماندگار در فراگیران باشیم.
نقش استاد در برانگیختن تفکر خلاق و اهمیت یادگیری خودانگیخته
کریمی درباره نقش استاد در فرایند یادگیری و اهمیت برانگیختن تفکر خلاق در افراد و مفهوم برنامهریزی شورشی در آموزش عنوان کرد: چالش اصلی در آموزش این است که چگونه میتوان فرد را از حالت رکود و خمودگی ذهنی به سمت شورش فکری هدایت کرد.
وی با اشاره به سهگانه «انگیختن، آموختن و آمیختن» افزود: تا زمانی که فرد از درون برانگیخته نشود، آموزش واقعی محقق نخواهد شد. این موضوع در عصر هوش مصنوعی و فناوریهای نوین مانند نورالینک اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
روان شناس حوزه تعلیم و تربیت درباره نقش استاد در فرایند یادگیری خاطرنشان کرد: استاد نباید خود را به عنوان دانای کل معرفی کند تا دانشپذیران در سطوح مختلف علمآموزی زنده شود، در فرایند آموزش، استاد باید همچون سقراط، با پنهان کردن دانایی خود، زمینه رشد و شکوفایی فرد را فراهم کند، مسئله اصلی در نظام آموزشی، تبدیل یادگیری دگرانگیخته به یادگیری خودانگیخته است. باید از مطالعه صرف برای کسب مدرک و نمره فاصله گرفت و به سمت یادگیری عمیق و معنادار حرکت کرد.
تحول در نظام آموزشی با انتقال یکطرفه دانش به یادگیری مشارکتی
وی درباره ضرورت تحول در نظام آموزشی عنوان کرد: مهم است که معلم نیز در جایگاه یادگیرنده قرار گیرد تا بتواند آموزش مؤثری داشته باشد. یادگیری فعال و نقش معلم در فرایند آموزش از اهمیت ویژهای برخوردار است.
کریمی با اشاره به ضرورت تغییر الگوی آموزشی افزود: لازم است از مدل انتقالی صرف به سمت مدل مشارکتی حرکت کنیم. در این مدل، دانشپذیران و علمآموزان دیگر شنوندگان منفعل نیستند، بلکه نقشی فعال و پویا در فرایند یادگیری ایفا میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با اشاره به نظریات لاکان تصریح کرد: مفهوم «سوژهزدایی» عنصر کلیدی در این تحول آموزشی است که ارتباط مستقیمی با فرایند جذب و درونیسازی دانش دارد. یادگیری واقعی فراتر از حفظ کردن صرف مطالب است و نیازمند درگیری فعال ذهنی و عاطفی فرد با موضوع یادگیری است. تنها در این صورت است که دانشآموز و دانشجو میتواند دانش را از آن خود کرده و در زندگی خود به کار گیرد.
غلبه اندیشهآموزی بر اندیشهورزی و چالشهای پیش روی نظام آموزشی امروز / ضرورت تقویت بینشافزایی به جای دانشافزایی
کریمی درباره چالشهای نظام آموزشی بیان کرد: امروزه در نظام آموزشی بیشتر شاهد اندیشهبازی و اندیشهآموزی به جای اندیشهورزی هستیم و دانشاندوزی و دانشافزایی جایگزین بینشافزایی شده است.
وی با اشاره به رویکرد نادرست در ارزیابی دانشآموزان تصریح کرد: در برخورد با دانشآموزان، اولین سؤالی که میپرسیم این است که معدلت چند است؟ در حالی که یک دانشآموز ابعاد مختلفی از جمله بُعد اخلاقی، رفتاری و فکری دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان اینکه باید به جنبههای عاطفی و روانی دانشآموزان توجه بیشتری شود، گفت: به مادران توصیه میشود که وقتی فرزندشان از مدرسه میآید، به جای پرسیدن درباره نمرات و تکالیف، بپرسند که امروز چه احساسی نسبت به زندگی داری؟
وی درباره مفهوم اخلاق نامتمرکز خاطرنشان کرد: به قول «جان دیویی»، ما دچار اخلاق نامتمرکز شدهایم؛ یعنی یک بُعد را بسیار قوی میکنیم و بُعد دیگر را بههیچ وجه نمیبینیم که مهم است این وضعیت تغییر کند و تعدیل شود.


نظر شما