وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود

یکی از بزرگترین موهبت‌هایی که کشورمان از آن برخوردار است، موقعیت استراتژیک و جغرافیای خاص ایران در منطقه است. موقعیتی که ایران را از دیرباز به یک چهارراه راهبردی در منطقه تبدیل کرده است و با نگاه صحیح میتواند کشور را به عنصری کلیدی و غیرقابل چشم پوشی در حوزه کریدور و ترانزیت تبدیل کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شاید بتوان گفت یکی از بزرگترین موهبت‌هایی که کشورمان از آن برخوردار است، موقعیت استراتژیک و جغرافیای خاص ایران در منطقه است. موقعیتی که به واسطه قرار گرفتن در کنار دریای کاسپین، خلیج فارس، دریای عمان و دسترسی به آب‌های آزاد و از سوی دیگر به واسطه قرار گرفتن در مسیر عبوری شرق به غرب و جاده قدیمی راه ابریشم، ایران را از دیرباز به یک چهارراه راهبردی در منطقه و شاهراه جهان تبدیل کرده است.

اهمیت این مسئله از این رو است که به واسطه این موقعیت راهبردی، ایران می‌تواند به یک کشور مهم و غیرقابل چشم‌پوشی در حوزه کریدورها و ترانزیت کالا و اجناس مختلف در منطقه غرب آسیا تبدیل شود که آورده‌های اقتصادی – سیاسی زیادی برای کشور خواهد داشت، اما مهم‌تر آن است که اولاً این ظرفیت‌ها به خوبی شناسایی شوند و سپس با فراهم کردن زمینه‌های لازم از جمله تکمیل مسیرهای ترانزیتی در داخل کشور، اصلاح قوانین گمرکی، تعامل با کشورهای منطقه و اقداماتی از این دست، امکان بهره برداری حداکثری از این ظرفیت مهم فراهم شود، اقداماتی که با نگاهی کلی به عملکرد دو ساله دولت می‌توان گفت گام‌های خوبی در راستای آن برداشته شده اما همچنان نیازمند پیگیری و عزم جدی است.

در همین راستا برای بررسی بیشتر این موضوع با مهدی تبریزی، کارشناس بین‌الملل و پژوهشگر مسائل روسیه و قفقاز به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ایمنا: از ابتدای دولت سیزدهم شاهد هستیم که اقداماتی در زمینه فعال کردن مسیرهای ترانزیتی شمال جنوب و شرق به غرب انجام شده، برای مثال مسیر ریلی شلمچه به بصره بعد از سال‌ها با همکاری عراق در دست ساخت قرار گرفت، به طور کلی عملکرد دولت در این زمینه بر چه مبنایی است و آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مهدی تبریزی: دولت سیزدهم از همان ابتدای فعالیت خود، با توجه به رویکرد نگاه به شرق و توجه به احیا و گسترش هرچه بیشتر روابط خود با همسایگان در سیاست خارجی، در مقایسه با دولت‌های قبل نگاه و عملکردی متفاوت به مقوله کریدورهای تجاری داشته است. یکی از ملزومات این نگاه در سیاست خارجی، ایجاد ارتباطات قوی و تنگاتنگ سیاسی و اقتصادی است. یقیناً گسترش پیوندهای تجاری میان همسایگان در درجه اول و ایفای نقش یکی از کشورهای مهم و تأثیرگذار در اقتصاد منطقه و جهان، مستلزم وجود شبکه‌ای گسترده از کریدورها اعم از ریلی، جاده‌ای، دریایی و هوایی متعدد است که کشور را با همسایگان و کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای متصل می‌کند.

از طرفی هرچه مسیرهای ترانزیتی کشور گسترده شود می‌تواند برنقش راهبردی کشور در منطقه بیفزاید و وابستگی همسایگان به همکاری اقتصادی با ایران را به مراتب افزایش دهد. اهمیت این موضوع برای کشوری مانند ایران که با تحریم‌های ظالمانه اقتصادی دست و پنجه ترم می‌کند تا آنجا است که کشورهای دیگر به راحتی نمی‌توانند به بهانه تحریم، از مزایای ایران برای عبور کالاهای وارداتی و صادراتی خود چشم بپوشند.

به نظر می‌رسد دولت آقای رئیسی با فهم درست این مسئله که گسترش راه‌های ترانزیتی کشور می‌تواند بر حوزه‌های دیگری همچون درآمدهای ارزی، اشتغالزایی، افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی اثرگذار با جدیت و عزم بیشتری روند توسعه و ترمیم جاده‌های ترانزیتی کشور را در دستور کار خود قرار داده است. و از آن مهم‌تر نگاه به آینده دولت آقای رئیسی برای تبدیل ایران به هاب ترانزیتی منطقه است که می‌تواند پیامدهای مهمی همچون توسعه پایدار، افزایش امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را برای کشور به ارمغان بیاورد.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود

ایمنا: در این مدت کدام مسیرهای ترانزیتی فعال شدند؟

مهدی تبریزی: در دو سال گذشته، دولت سیزدهم بسیاری از ظرفیت‌های ترانزیتی کشور که در سال‌های قبل با بی‌توجهی به دست فراموشی سپرده شده بود و بسیاری از آنان فقط به صورت توافقنامه‌ای بر روی کاغذ بود را فعال کرده است که البته همه آنها به یک اندازه پیشرفت نداشته‌اند.

در همین راستا باید به کریدور موسوم به «عشق‌آباد» که سال ۲۰۱۱ میان دو کشور ایران و ترکمنستان برقرار شد، اما هیچ گاه فعال نشد اشاره کنم که در این دولت به‌صورت آزمایشی راه‌اندازی شد. این کریدور ترانزیتی بین‌المللی، کشورهای آسیای میانه را به بنادر خلیج فارس و دریای عمان مرتبط می‌سازد. کریدور عشق‌آباد، بخشی از پازل بزرگ‌تر کریدور شمال - جنوب در منطقه شرق است.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود

کریدور دیگری که در دولت قبل با بی‌اهمیتی به آن پشت شد و ایران را از تا حدودی از مسیر توسعه ترانزیتی دور کرد، مسیر کریدور «شرق به غرب جهان» بود، در صورتی که ماهیت ترانزیتی ایران در جهت رد و بدل کالا بین قطب‌های تولیدی در شرق آسیا و اروپا وابسته به عملکرد کریدور شرقی - غربی تعریف می‌شود. در همین راستا شاخه‌ای از کریدور «یک کمربند یک جاده» چین که از این کشور به سمت قزاقستان - ترکمنستان - ایران و سپس به سمت ترکیه و اروپا می‌رود مجدد فعال شد. این محور که شرقی - غربی است برای انتقال بار از چین به اروپا اهمیت زیادی دارد.

اما مهم‌ترین تکیه پازل کریدوری ایران فعال سازی کریدور شمال - جنوب در دولت سیزدهم است که پس از ۲۳ سال وقفه با رایزنی‌های مناسب سیاسی میان ایران و روسیه در این دولت پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشته است، به شکلی که از این کریدور محموله‌های آزمایشی برای نخستین بار به صورت مستقیم از روسیه و از شبکه ریلی وارد ایران شد و به بندرعباس برای ترانزیت به هند منتقل شد، همچنین از مرز سرخس، قطار باری چین وارد ایران شد تا به سمت ترکیه و اروپا برود.

دو مسیر بین‌المللی دیگر شامل کریدور ایران - عراق - سوریه که خط ریلی شلمچه - بصره قسمتی از این کریدور است و همچنین کریدور افغانستان - ایران - ترکیه در راستای برنامه‌های جدید ترانزیتی کشور، در حال فعال‌سازی است. راه‌اندازی کریدور ایران - عراق - سوریه تأثیر قابل توجهی بر ارتقای عملکرد مرزهای زمینی (جاده‌ای و ریلی) با عراق و سوریه خواهد داشت.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود
خط ریلی شلمچه - بصره

ایمنا: چطور؟

مهدی تبریزی: این کریدور امکان دسترسی به دریای مدیترانه از طریق عراق و سوریه را برای کشورمان فراهم می‌کند که به لحاظ اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای ایران بسیار حائز اهمیت است. کریدور افغانستان- ایران- ترکیه نیز احیای جاده ابریشم ایران از مسیری جدید است که اقدامی استراتژیک در حوزه ترانزیتی کشور است.

البته یک مسیر تازه حمل و نقل از امارات متحده آغاز شده و با گذر از بندر شارجه به بندر عباس ایران می‌رسد و پس از آن به سمت شمال غربی و ترکیه می‌رود تا به دریای مدیترانه برسد. در این مسیر تازه، کشورهای منطقه‌ای می‌توانند روابط تجاری خود را توسعه دهند. طبق اعلام سازمان جهانی حمل و نقل جاده‌ای، مسیری که از ایران می‌گذرد، منطقی و مقرون به صرفه است. حرکت از عربستان و رسیدن به دریای مدیترانه با این مسیر تازه تنها ۶ روز زمان می‌برد که بسیار کمتر از بیست و یک روزی است که لازم بود تا از گذر کانال سوئز از خلیج فارس به دریای مدیترانه برسد.

پاکستان نیز از مسیر تازه‌ای که از ایران به سمت ترکیه می‌رود استقبال کرده است. در این مسیر زمان حمل کالاها از آسیای جنوبی و اروپا از ۴۰ روز به یک هفته کاهش می‌یابد. کشورهای آسیای میانه نیز با توجه به جنگ اوکراین و ترافیک مسیر دریای خزر، حالا چشم به مسیر ترانزیتی ایران دارند.

این مجموعه‌ای از کریدورهای مهمی بود در حال حاضر دولت سیزدهم با جدیت فراوان بر روی تکمیل آن تمرکز کرده است. آخرین نمونه از این دست تلاش‌ها را می‌توان در سفر چند روز پیش آقای رئیسی به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین مشاهده کرد که خروجی آن برطرف شدن سرمایه‌گذاری روس‌ها در بخش تکمیل خط ریلی رشت - آستارا و اینچه‌برون - گرمسار قابل مشاهده است. همچنین اعلام آمادگی روس‌ها در تکمیل بخش زمینی کریدور شمال - جنوب در کشور ارمنستان از نتایج و رایزنی‌های دستگاه دیپلماسی کشور است.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود

ایمنا: همانطور که اشاره کردید روسیه اخیراً اعلام کرد که مسیر چهارم کریدور شمال - جنوب از ارمنستان به ایران می‌رسد و این کشور بخشی از پروژه «چهارراه جهان» را در دست انجام دارد. در رابطه با پروژه چهارراه جهان و نقشی که ایران در آن به واسطه موقعیتش دارد بفرمائید؟

مهدی تبریزی: ایده ایجاد پروژه چهارراه جهان اولین بار بعد از جنگ سوم قره‌باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان توسط «نیکول پاشینیان» نخست‌وزیر ارمنستان در مجمع بین‌المللی تفلیس بیان شد. وی با ارائه نقشه‌ای و به منظور عمل به مفاد قرار داد میان دو کشور آن را مطرح کرد. این اقدام ارمنستان را از یک سو برای مقابله با اتهامات آذربایجان علیه طرف ارمنی مبنی بر جلوگیری از رفع انسداد کانال‌های ارتباطی میان خاک سرزمینی جمهوری آذربایجان با نخجوان و از سوی دیگر، اجرای پروژه‌های لجستیک بین‌المللی آماده می‌کرد.

به گفته دولت ارمنستان، کلیه زیرساخت‌ها، از جمله «جاده‌ها، راه‌آهن‌ها و مسیرهای هوایی، خطوط لوله، کابل‌ها، خطوط برق و …» باید در چارچوب حاکمیت و صلاحیت کشورهای میزبان باشد. ثانیاً هر کشور «از طریق نهادهای دولتی خود کنترل مرزی و گمرکی را اعمال می‌کند و همچنین امنیت زیرساخت‌ها از جمله عبور کالاها، وسایل نقلیه و افراد برعهده کشور میزبان خواهد بود.»

این طرح شامل خطوط ریلی و جاده‌ای است که دریای کاسپین را به دریای مدیترانه و از آنجا به اروپا و همچنین دریای سیاه را به خلیج فارس متصل می‌کند. اما از آن‌جا که شبکه‌های ریلی و جاده‌ای ارمنستان به شدت ضعیف و ناکارآمد هستند خط زمینی کریدور شمال-جنوب که طبق نقشه از ارمنستان وارد ایران می‌شود به مشکل خورده و همتراز با مسیر دریایی و ریلی پیشرفت نداشته است. از همین روی پروژه تکمیل خطوط جاده‌ای ارمنستان از دو سال پیش با جدیت و ورود چند شرکت ایرانی کلید خورد و قسمت جنوبی این مسیر توسط شرکت‌های ایرانی در حال تکمیل است.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود
کریدور شمال - جنوب

ایمنا: نقش روسیه در این کریدور چیست؟

مهدی تبریزی: روس‌ها برای اینکه هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی در کشور ارمنستان بیش از این دچار زیان دهی نشوند و از سوی دیگر به‌منظور جلوگیری از ورود شرکت‌های غربی به این منطقه حاضر شدند به‌منظور تکمیل بخش دیگر این پروژه از دولت ارمنستان حمایت مالی انجام دهند تا پروژه مذکور هرچه سریع‌تر به بهره‌برداری رسیده و از سوی دیگر پای شرکت‌ها و دولت‌های غربی به منطقه باز نشود.

پروژه چهارراه جهان می‌تواند برای ایران از چند جنبه دارای اهمیت باشد. جنبه اول آن در حوزه اقتصادی است که قاعدتاً ایران با شراکت در این پروژه و تکمیل آن به شدت از منافع مالی حاصل از اجرایی شدن بخش زمینی کریدور شمال-جنوب سود خواهد برد. جنبه دیگر آن نیز در حوزه سیاسی معنا پیدا می‌کند، زیرا تکمیل هرچه سریع‌تر بخش زمینی کریدور شمال-جنوب و اجرای کل پروژه، جمهوری اسلامی را از وابستگی به بخش ریلی که قسمت اعظم آن در کشور جمهوری آذربایجان قرار دارد بی نیاز می‌کند و جمهوری آذربایجان را که در سال‌های قبل نشان داده شریک قابل اطمینانی برای ایران نیست کنار خواهد گذاشت.

ایمنا: به کریدور یک کمربند یک جاده که توسط چین مطرح شد اشاره کردید، این کریدور نهایتاً از ایران عبور می‌کند؟

مهدی تبریزی: بله مطمئناً عبور خواهد کرد، اما با توجه به عملکرد دولت قبل و عدم توجه دستگاه‌های مرتبط و بهتر است بگویم عدم اعتقاد به همکاری‌های بلند مدت و راهبردی با کشورهای شرقی در این زمینه تغییراتی اتفاق افتاده است. راه و کالا به هیچ عنوان منتظر هیچ کشور و یا دولتمردی نخواهد ماند. در طرح اولیه که چینی‌ها ارائه کرده بودند مسیر اصلی از چین به قزاقستان - ترکمنستان - ایران - ترکیه و سپس اروپا می‌رفت. اما پس‌از کم‌کاری‌های اتفاق افتاده در دولت قبل و رقابت‌های منطقه‌ای میان ایران و برخی کشورهای منطقه، مسیر جدیدی جایگزین شد. در این مسیر که از چین شروع و به قزاقستان می‌رسد از بند اوکتائو این کشور از طریق دریای کاسپین به باکو - گرجستان - ترکیه و اروپا خاتمه پیدا می‌کند که به مسیر ترانس خزر مشهور شده است. این تغییر مسیر نه تنها ایران را تا حدودی از درآمدهای بالای ترانزیتی محروم کرد، بلکه مشکلات امنیتی نیز برای کشور با مطرح کردن کریدور زنگزور توسط ترکیه و باکو به وجود آورد. به هر حال اگر ایران می‌خواهد که از کریدور شرق به غرب که منافع و دستاوردهای مالی هنگفتی برای کشور دارد جا نماند و از نقشه کریدوری جهان حذف نشود باید هرچه سریع‌تر شبکه راه‌های داخل کشور را گسترش بدهد و ترمیم کند، همچنین باید برخی از قوانین دست و پاگیر گمرکی که به افزایش زمان حمل‌ونقل کالا می‌انجامد از طریق قانون‌گذاری اصلاح شود.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود
پروژه «یک کمربند یک جاده» چین

ایمنا: در مسئله کریدورها یک بحث مهم، وجود بسترهای استفاده از مسیرهای ترانزیتی از جمله امنیت است، عمده آسیب‌ها و خطراتی که بهره برداری ایران از این مسیرها را دچار چالش می‌کند چیست؟

مهدی تبریزی: جمهوری اسلامی در منطقه‌ای پر چالش حضور دارد، از همین روی مشکلات امنیتی جز لاینفک هرنوع فعالیت در کشور به خصوص فعالیت‌های بین‌المللی است. حضور در بین کشورهای مانند پاکستان و افغانستان که دچار بحران‌ها و مشکلات عدیده امنیتی هستند یکی از همین چالش‌ها است که مطمئناً دولتمردان برای ایجاد مسیری امن در مبادی ورودی و خروجی کشور در خصوص سرمایه‌های بین‌المللی که از ایران می‌گذرد باید با برخی از کشورهای همسایه تعاملات بیشتری را در نظر بگیرند.

از سوی دیگر این رقابت‌های منطقه‌ای است که می‌تواند ایران را از بهره‌برداری منافع ترانزیتی محروم کند. برای مثال ترکیه در سال‌های اخیر تمام تلاش خود را انجام داده است تا با سرمایه گذاری‌های عدیده، جهت کریدورهای جهانی را از ایران تغییر داده و ایران را در یک محاصره و انزوای ژئوپلتیکی قرار دهد. برای نمونه می‌توان اجرای پروژه «جاده توسعه» مابین بند فاو عراق و راه آهن سراسری ترکیه و سپس اروپا را نام برد که به صورت انحصاری تنها خط راه آهن باری در کشور عراق خواهد بود. از دیگر پروژه‌های ترکیه در محروم سازی ایران از قابلیت‌های هاب ترانزیتی می‌توان به پروژه ترانس افغان و کریدور لاجورد اشاره داشت.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود

ایمنا: عضویت ایران در پیمان اقتصادی بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و پیمان شانگهای زمینه را برای فعالیت بیشتر اقتصادی ایران با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای آسیایی فراهم کرده است، به نظر شما فعالیت‌های دستگاه دیپلماسی چطور به کمک اقتصاد آمده و باعث شده تا نقش چهارراهی ایران در منطقه تبدیل به فرصتی برای مبادله اقتصادی با دیگر کشورها شود؟

مهدی تبریزی: مطمئناً اگر تغییر در نگرش دستگاه دیپلماسی به‌منظور حل مشکل اساسی کشور با توجه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های داخلی نبود هیچکدام از این گشایش‌های اقتصادی حاصل نمی‌شد. کار ویژه اصلی دستگاه سیاست‌خارجی پی‌گیری منافع ملی کشور در حوزه‌های مختلف به خصوص تجارت خارجی و جذب سرمایه خارجی برای مرتفع کردن مشکلات اقتصادی کشور است. در سال‌های اخیر که تحریم‌های ظالمانه غرب در قبال ایران به بالاترین حد خود رسیده است و هدف آن تحت تأثیر قرار دادن معیشت و اقتصاد ایرانیان بوده، این دستگاه دیپلماسی است که توانسته با شناخت ظرفیت‌های داخلی در حوزه اقتصاد و راه‌های دور زدن و بی‌اثر کردن تحریم‌ها و به کارگیری آن در روابط با کشورهای دیگر، اقتصاد کشور را از بن‌بست خارج کند و نقشه راهی مطمئن در اختیار فعالین اقتصادی کشور قرار دهد.

حضور در پیمان‌ها و اتحادیه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به خصوص در پیمان‌هایی که جنبه اقتصادی دارند یکی از مؤثرترین راه‌های بی‌اثر کردن تحریم‌ها و از سوی دیگر موتور محرک فعالین اقتصادی کشور است. این مهم در دولت سیزدهم و در دو سال ابتدای فعالیت دستگاه سیاست خارجی به خوبی مورد توجه قرار گرفته و در این راستا با توجه به اهداف تعیین شده که همانا سیاست‌خارجی در خدمت آسایش مردم بوده، به بهترین شکل ممکن رقم خورده است.

 وقتی همه راه‌ها به ایران ختم می‌شود

کد خبر 712548

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.