بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _بیست و هشتم شهریورماه ۱۴۰۲_ را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه قدس در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر» نوشت: شهر آستاراخان ظرفیت بالای گردشگری، اقتصادی و ترانزیتی برای جمهوری اسلامی ایران دارد. فرصت گردشگری برای ایران و توسعه همکاری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان تهران و مسکو از شرایط فوق‌العاده این بندر است.

روح‌الله مدبر، کارشناس مسائل روسیه در گفت‌وگو با قدس درباره اهمیت این نشست و حضور ایران در بندر آستاراخان روسیه می‌گوید: اساس برگزاری اجلاس رسانه‌ای کاسپین در شهر آستاراخان روسیه، به تفاهم‌نامه رئیسان جمهور کشورهای ساحلی دریای کاسپین در سال ۱۳۹۴ بازمی‌گردد که در یکی از بندهای آن به ضرورت توسعه و تعمیق مناسبات رسانه‌ای کشورهای ساحلی کاسپین به منظور شناخت بی‌واسطه این ملت‌ها از همدیگر، تعمیق مناسبات همه‌جانبه و مقابله با تبلیغات یکسویه غرب برای اختلاف‌افکنی تأکید شده بود.

وی با اشاره به اهمیت این شهر بندری برای جمهوری اسلامی ایران می‌افزاید: آستاراخان یکی از مهم‌ترین شهرهای بندری دریای کاسپین با ۱۴ بندر بزرگ فعال و بزرگ‌ترین بارانداز ترانزیتی است که دارای بزرگ‌ترین شبکه ریلی و زیرساخت‌های توسعه یافته حمل و نقل جاده‌ای است. به همین منظور از حدود دو دهه پیش نیز سرکنسولگری ایران در این استان ایجاد شده است. او در ادامه می‌گوید: البته ایران نیز در بندر سالیانکای این استان سهم حدود ۵۰ درصدی دارد و به عبارتی این منطقه راهبردی برای همه کشورهای ساحلی به خصوص ایران از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

کارشناس مسائل روسیه درباره تعمیق روابط تهران و مسکو از طریق این بندر می‌افزاید: این بندر یکی از اهداف مهم و راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران است، این شهر زمینه‌های گردشگری زیادی دارد و ایران می‌تواند با این بندر خط گردشگری دریایی ایجاد کند و در مراتبی رونق دهد، این کار بازی برد- برد برای تهران و مسکو لحاظ خواهد شد. مدبر در پایان اظهار می‌کند: امروز شناخت دو ملت ایران و روسیه از یکدیگر امری ضروری است که از طریق دیپلماسی‌های عمومی و شخصیت‌های غیردولتی که قابلیت نزدیکی به اذهان ملت‌ها را دارند بسیار حائز اهمیت است. ما می‌توانیم از زمینه اقتصادی این بندر استفاده کنیم؛ چراکه بزرگ‌ترین مرکز کشتی‌سازی روسیه در منطقه لوتوس در این بندر قرار گرفته و حتی می‌توان در گشت‌های فراسرزمینی نیز بهترین بهره را از شهر ساحلی آستاراخان برد.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه اطلاعات در صفحه اول امروز خود با تیتر «قفقاز کمربند شکننده دوره جنگ سرد و قرن ۲۱» نوشت: قفقاز منطقه‌ای استراتژیک، واقع بین غرب دریای خزر و شرق دریای سیاه، هم مرز با ایران در شمال غربی، و فدراسیون روسیه در شمال، منطقه‌ای نا آرام و حساس است که پس از آغاز جنگ دوم آذربایجان با ارمنستان از نوامبر ۲۰۲۰ همچنان ناآرام و بی ثبات است.
در آستانه فروپاشی اتحاد شوروی، منطقه قره باغ کوهستانی (منطقه‌ای عمدتاً ارمنی نشین در دورن خاک جمهوری آذربایجان و مجاور مرزهای شرقی ارمنستان)، با اعتراض دامنه داری که به دوره شوروی باز می‌گردد، مخالف تقسیمات دوره شوروی و خواهان استقلال یا پیوستن به جمهوری ارمنستان شد، موردی که جمهوری آذربایجان قویاً با آن مخالفت کرده و این موضوع را بهانه محاصره اقتصادی این منطقه و برخورد قهری با جنبش استقلال طلبانه آن کرد. در نهایت با کمک‌های تسلیحاتی ارتش ارمنستان به نیروهای جدایی طلب قره باغ، منطقه درگیر جنگی خانمان سوز شد که تا ماه می ۱۹۹۴ طول کشید و موجب آوارگی صدها هزار نفر در هر دو سوی مرز و تلفات انسانی و کشت و کشتار بی‌گناهان و تخریب زیرساختهای اقتصادی و بحران انسانی شد.

در این تاریخ قره باغ به نام «جمهوری مستقل آرتساخ» اعلام استقلال کرد. شورای امنیت سازمان ملل با اعلام آتش بس، مسئولیت امور را به سازمان امنیت و همکاری در اروپا سپرد. این سازمان «گروه مینسک» را با شرکت دوازده کشور به ریاست مشترک سه عضو دائم شورای امنیت یعنی روسیه (همجوار منطقه)، ایالات متحده (ابر قدرت جهان) و فرانسه (به عنوان نماینده اتحادیه اروپا) برای اداره امور مرتبط با آتش بس و مذاکرات دیپلماتیک برگزید. ارامنه ساکن در قره باغ دارای سابقه تاریخی و طولانی در این منطقه هستند و مسیحیت در قرن چهارم، سه قرن پیش از ورود اسلام به قفقاز، در منطقه قره باغ پیروانی داشته است.

نکته مهم اینکه از آغاز تقسیمات اداری-سیاسی قفقاز در دوره شوروی از ابتدای دهه ۲۰ قرن ۲۰ (بدو ورود ارتش سرخ به قفقاز جنوبی)، ارامنه نسبت به قرار دادن منطقه قره باغ کوهستانی در ترکیب جمهوری آذربایجان به دولت شوروی اعتراض داشتند. در نهایت در دوره استالین با اجبار به ارامنه و دادن امتیاز به جمهوری آذربایجان شوروی، با اعطای وضعیت «استان خودمختار» به قره باغ در داخل خاک آذربایجان و اعطای «جمهوری خود مختار» به منطقه نخجوان (بخشی از خاک آذربایجان که توسط خاک ارمنستان شوروی از خاک اصلی جمهوری آذربایجان شوروی جدا مانده بود)، نوعی آرامش نسبی برقرار بود. اگر چه در آغاز آرامشی نسبی برقرار شد، ولی طی دهه‌ها، ارامنه از این تقسیمات ناراضی بودند و جمهوری آذربایجان شوروی به نوعی با مماشات با ارامنه اوضاع را مدیریت می‌کرد.

قرار داشتن استان خود مختار در درون قلمرو حاکمیتی جمهوری آذربایجان شوروی ارتباط ارامنه قره باغ با سرزمین جمهوری ارمنستان شوروی را تحت کنترل آذربایجان قرار می‌داد و نظامات اداری دوره شوروی نمی‌توانست خواسته‌های فرهنگی-قومی ارامنه قره باغ را در درون یک کشور با اکثریت مسلمان و آذری زبان فراهم آورد. این نارضایتی تحت نظارت و کنترل شدید ساختارهای امنیتی-نظامی شوروی آتشی زیر خاکستر بود و مترصد فوران.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نتانیاهو: مخالفان من همدست ایرانند مخالفان: نتانیاهو به ایران کمک می‌کند» نوشت: نزدیک به نیمی از جمعیت رژیم اسرائیل به اصلاحات قضائی که تحت رهبری نتانیاهو دنبال می‌شود، معترض هستند. این آمار گسترده را در اعتراضات هفتگی علیه نتانیاهو می‌توان دید، اعتراضاتی که گاه در برخی شهرها مانند تل‌آویو که مرکز رژیم صهیونیستی است با حضور نیمی از ساکنان آن در خیابان‌ها برگزار شده است و در این تظاهرات‌ها همه معترضان نسبت به نابودی اسرائیل هشدار داده‌اند.

درواقع جامعه صهیونیستی امروز یک جامعه دوقطبی‌شده و دوبخشی است. این تقسیم‌بندی را در میان سیاستمداران صهیونیست نیز می‌توان مشاهده کرد و طی حدود یک‌سال گذشته که نتانیاهو بار دیگر قدرت را در تل‌آویو به دست گرفته، ساختار قدرت در رژیم صهیونیستی صحنه جنگ و درگیری میان موافق و مخالفان او بوده است.

این دودستگی و اختلاف در جامعه صهیونیستی ناشی از تناقض‌های ساختاری در زمان تاسیس رژیم صهیونیستی است. برمبنای این دوگانگی، رژیم اسرائیل توسط یک ایدئولوژی به نام صهیونیسم پایه‌گذاری شده که هدفش ترکیب دین و ملیت یهودیت با هم است، اما مهم‌ترین پایه‌گذاران و حامیان صهیونیست در انگلیس و سپس آمریکا طرفدار سکولاریسم و جدایی سیاست از مذهب بوده‌اند.

این دوگانگی امروز در جامعه صهیونیستی زبان باز کرده و به شکاف عمیق فعلی تبدیل شده است. «اوری اونری»، کارشناس اسرائیلی سال‌ها پیش هشدار داده بود که صهیونیسم حاکم در تل‌آویو سرانجام دچار سردرگمی و تناقض خواهد شد، چون از یک‌طرف صهیونیسم خود را سکولار می‌داند، اما مهم‌ترین حامیانش در داخل تل‌آویو، چهره‌های تندرو یهودی هستند. «شلومو ساند»؛ کارشناس سیاسی در سال ۲۰۱۷ در هاآرتص نوشته بود که صهیونیسم یک جنبش ملی‌گراست که علیه یهودیت تاریخی شورش کرد و این جنبش عمدتاً الحادی بود، اما امروزه مهم‌ترین حامیان صهیونیسم رهبران تندرو یهودیت ارتودکس هستند و این وضعیت یک تناقض و دوگانگی عجیب را در صهیونیسم ایجاد کرده است.

این دوگانگی و اختلاف در ساختار رژیم صهیونیستی را در رفتار و تقابل مقامات صهیونیست در برابر هم می‌تواند مشاهده کرد، تا آن‌جا که نتانیاهو مخالفانش را به همدستی و خط‌گیری از ایران متهم می‌کند و در مقابل مخالفان نتانیاهو او را عامل فروپاشی رژیم صهیونیستی برای کمک به ایران می‌دانند. تنور جنگ داخلی در سرزمین‌های اشغالی به‌شدت داغ است و کمتر کسی امید به پایان یافتن درگیری‌ها و اختلافات داخلی میان صهیونیست‌ها دارد.

بازار داغ ایران!

برای صهیونیست‌ها ایران دشمن شماره یک و بازیگر مهم منطقه است که به‌طور روشن و بی‌پرده هدف خود را پایان اشغالگری و نابودی اشغالگران اسرائیلی اعلام کرده است. این هدف بارها در مجامع رسمی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده و تهران ابایی ندارد که یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی خود را به‌طور آشکار آزادسازی کل سرزمین تاریخی فلسطین اعلام کند. آزادسازی که به معنای پایان کامل اسرائیل است. حال که این روزها جنگ داخلی در تل‌آویو جریان دارد، طرفین صهیونیست هرکدام طرف مقابل را به همکاری با ایران برای نابودی اسرائیل متهم می‌کنند.

از جمله براساس گزارش روزنامه معاریو، «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی روز گذشته پیش از پرواز به سوی نیویورک در واکنش به برنامه مخالفان خود برای برگزاری راهپیمایی در آمریکا، آنها را به همدستی با فلسطینی‌ها و ایران متهم کرد. او سازماندهی تظاهرات در داخل و خارج از اراضی اشغالی را با هدف تخریب آبروی اسرائیل دانست.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه اول امروز خود با تیتر «یارانه‌ها در تله تورم» نوشت: جهش‌های تورمی در ایران باعث شده است یارانه نقدی که طی یک دهه گذاشته برای حمایت از دهک‌های پایین جامعه پرداخت می‌شد، نه تنها دیگر اثر حمایتی خود را از دست بدهد بلکه به دلیل مشخص نبودن منابع آن و دامن زدن به کسری بودجه، با افزایش تورم، اثر عکس بر رفاه خانوار بگذارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد اگر دولت قصد داشته باشد در سال ۱۴۰۲ یارانه‌ای با ارزش واقعی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان سال ۱۳۸۹ پرداخت کند، باید به هر خانوار یک‌نفره معادل بیش از ۹۰۰ هزارتومان یارانه نقدی بدهد. این در حالی است که با وجود افزایش یارانه نقدی در دو مرحله، باز هم ارزش آن در طول دهه گذشته کاهشی بوده است. همین موضوع باعث شده است کارشناسان همواره تاکید کنند که ضرورت دارد اولویت سیاستگذار برای بهبود رفاه خانوار به جای افزایش یارانه نقدی، کنترل تورم باشد. هدفمندسازی یارانه‌ها از سال ۱۳۸۹ و با هدف حمایت از قشر کم‌درآمد جامعه انجام شد.

بر این اساس قرار بود قیمت حامل‌های انرژی به صورت پلکانی افزایش یافته و درآمد حاصل از آن صرف پرداخت یارانه نقدی و همچنین فعالیت‌های فرهنگی و عمرانی شود. حال با گذشت بیش از یک دهه از شروع هدفمندسازی و پرداخت یارانه نقدی و همچنین با وجود افزایش میزان یارانه پرداختی در چند مرحله، بررسی‌ها نشان می‌دهد با کاهش ارزش واقعی یارانه نقدی، این پرداختی‌ها کمک چندانی به معیشت و قدرت خرید خانوار نکرده است. بنابراین مهار تورم، از افزایش یارانه نقدی برای حمایت از دهک‌های کم درآمد موثرتر خواهد بود. اخیراً مباحثی درخصوص سیاستگذار پولی مناسب برای مهار تورم مطرح شده است، اما در مجموع باید توجه کرد که نمی‌توان بدون کنترل هزینه‌کرد دولت، تورم را مهار کرد.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سرانجام توافق متوازن با واشنگتن» نوشت: روز گذشته توجه اغلب شبکه‌های خبری جهان، بر گام آخر اجرای توافق اخیر ایران و ایالات‌متحده مبنی بر رفع انسداد اموال ایران در کره‌جنوبی و آزادی شماری از زندانیان ایرانی و امریکایی متمرکز بود. وقتی محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی از واریز پنج میلیارد و ۵۷۳ میلیون یورو به حساب شش بانک ایرانی در دو بانک الاهلی و الدخان در قطر خبر داد، معلوم شد ۵ زندانی امریکایی، مسافر پرواز هواپیمای قطری در فرودگاه دوحه خواهند بود تا تفاهم تهران و واشنگتن به سرانجام برسد؛ اتفاقی که ذیل کارشکنی شماری از مخالفان جمهوری اسلامی ایران برای مخدوش کردن روند این گفت‌وگوها در صدر اهمیت قرار داشت.

این‌چنین بود که روز گذشته پس از تأیید جمهوری اسلامی مبنی بر انتقال حدود شش میلیارد دلار از اموال انسدادی ایران در سئول، زندانیان امریکایی سوار هواپیمای قطری شدند و قطر اطلاع داد پول‌های ایران به بانک‌هایی در دوحه منتقل شده است. کاخ سفید نیز همزمان با آزادسازی اموال ایران، آزادی جاسوسان خود را تأیید کرد.
همزمان با پرواز هواپیمای حامل زندانیان امریکایی به سمت دوحه، دو نفر از پنج زندانی آزاد شده ایرانی نیز به نام‌های «مهرداد معین‌انصاری» و «رضا سرهنگ‌پور» که در جریان مبادله زندانیان ایرانی و امریکایی آزاد شدند و قصد سفر به ایران را داشتند، بر اساس برنامه از پیش تعیین شده وارد دوحه پایتخت قطر شدند. سه زندانی ایرانی دیگر نیز که ساکن امریکا بودند آزاد شدند.
در همین راستا، علی باقری، معاون سیاسی وزارت امور خارجه نیز درباره روند توافق انجام‌شده بین ایران و آمریکا که امروز صورت گرفت، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران و دولت سیزدهم نسبت به سرنوشت همه ایرانیان اهتمام ویژه دارند.
۲۰ مردادماه گذشته بود که منابع خبری از توافق ایران و امریکا برای آزادی تعدادی از زندانیان این کشور در ایران خبر دادند و متقابلاً اعلام شد میلیاردها دلار ایران در کره‌جنوبی که به بهانه تحریم‌های بانکی مسدود شده بود به کشور بازگردانده می‌شود. دو طرف توافق کردند وجوه بلوکه شده در کره در یکی از بانک‌های سوئیس تبدیل به یورو و سپس به بانک‌های قطر منتقل شود. در این فاصله نیز زندانیان به محلی غیر از زندان منتقل شدند تا پس از تأیید منابع رسمی ایران برای دریافت اموال خود، مجوز خروج زندانیان امریکایی صادر شود. از ۵ زندانی دو تابعیتی ایرانی- امریکایی در ایران، نفر پنجم در حبس خانگی بود و ۴ نفر دیگر به او ملحق شدند و همگی با هم ایران را ترک کردند.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «منشأ پول سیاه تیرانا» نوشت: «مایکل روبین» یکی از مقامات سابق پنتاگون در مقاله‌ای در موسسه آمریکن اینترپرایز، با زیر سوال بردن ادعای گروهک منافقین (مجاهدین خلق) مبنی‌بر اینکه «بزرگ‌ترین گروه اپوزیسیون ایران» است، از ایدئولوژی «شدیدا ضد آمریکایی»، عمل به‌عنوان یک «فرقه» و «وضعیت مالی نامشخص» این گروه نوشته است. روبین این مقاله را در مارس ۲۰۲۳ یعنی حدود ۱۱ سال پس از خروج منافقین از فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات‌متحده‌آمریکا نوشته اما نه او که در پنتاگون فعالیت داشته و نه هیچ روزنامه‌نگار و تحلیلگر دیگری تا به امروز موفق به کشف شبکه مالی این گروهک در غرب نشده است.

منافقین دهه‌هاست که ادعا می‌کنند منابع مالی آنها از سوی هواداران‌شان تامین می‌شود. منافقین پس از اینکه در دهه ۹۰ میلادی، وزارت امور خارجه آمریکا در فکت‌شیتی درباره مجاهدین خلق، از حمایت عراق از این گروهک برای حمله به ایران نوشت، مسعود رجوی در ۲۷ فوریه ۱۹۹۲ نامه‌ای به همیلتون، رئیس کمیته فرعی اروپا و خاورمیانه کنگره نوشت و مدعی شد که هزینه‌های شاخه نظامی‌اش «توسط مردم ایران تامین مالی» می‌شود. این ادعا در برهه‌های مختلف به اشکال گوناگونی مطرح شده است.

نمونه‌اش اظهارنظر علی صفوی، عضو کمیته موسوم به روابط خارجی شورای ملی مقاومت که بازوی سیاسی سازمان منافقین است. او ادعا کرده بودجه کمپین حامی مجاهدین خلق از ایرانیان آمریکایی تامین می‌شود اما این ادعا را هم گزارش‌ها و هم شهادت‌های مختلفی در مورد منابع ثروتمند این گروه رد می‌کنند. در این گزارش به بررسی منابع درآمدی منافقین و همچنین شرکت‌های پوششی غربی و شرقی که به این گروهک کمک مالی می‌دهند، پرداخته‌ایم.

منابع مالی از کجا می‌آید؟

پس از تغییر فاز گروهک منافقین، این گروه نیاز به درآمد برای اقدام علیه ایران داشت. اخاذی از خانواده اعضای منافقین، فروش نشریه در غرب، فروش اطلاعات محرمانه به عراق، لیبی، عربستان، رژیم صهیونیستی و سایر کشورها و سرقت از فروشگاه‌های زنجیره‌ای غربی و حتی دانشگاه‌ها، بخشی از راهکار برای تامین نیازهای مالی منافقین بود. اما هزینه‌های این گروه بسیار بیشتر از این شیوه‌های درآمدزایی بوده است.

۱- موسسات خیریه

یکی از نخستین راهکارها برای درآمدزایی قابل توجه، تاسیس انجمن‌های خیریه با ادعای کمک به کودکان بی بضاعت و خانواده آنها در ایران بود. مجید تفرشی، پژوهشگر در مستندی چند قسمتی با نام «خیریه اشرف» به بررسی این موضوع پرداخته است. او پس از آزادسازی نزدیک به ۶ هزار سند در موسسه چریتی کامیشن که یکی از نهادهای مردم‌نهاد و ناظر بر موسسات خیریه در انگلیس است، به بررسی این اسناد پرداخت و متوجه شد بخشی از این اسناد مربوط به موسسه خیریه‌ای به نام «ایران‌اید» (IranAid) است که تلاش می‌کرد به کودکان و خانواده‌های بی‌بضاعت در ایران و مناطق مرزی ایران کمک کند: «متوجه شدم که این موسسه خیریه پوشالی است و محلی برای کلاهبرداری و انتقال پول از اروپا به عراق و برعکس است.

درحقیقت این موسسه، پوششی برای [تشکیلاتی موسوم به] شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین‌خلق بود.» ایران‌اید، از ۲۹ شهریور ۱۳۶۲ (۲۰ سپتامبر ۱۹۸۳) فعالیت خود را آغاز کرده بوده بود. منافقین انجمن‌های خیریه دیگری به‌بهانه حمایت از کودکان ایرانی در شهرهای مختلف کشورهای اروپایی و آمریکا همچون CHR در لس‌آنجلس تاسیس کرده بودند و از این طریق نیز مبالغ قابل توجهی به‌دست آوردند. در جریان «عملیات تئو» بازرسان پلیس مقادیر زیادی پول نقد کشف کردند که از طریق شبکه‌های «کثیف» در سراسر جهان در گردش بودند.

در این عملیات، در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، پلیس مریم رجوی به‌همراه چندین تن از اعضای سازمان را به‌جرم پولشویی دستگیر کرد؛ هرچند مریم رجوی ۱۷ روز بعد با خودسوزی عوامل منافقین آزاد شد، اما شواهدی در این پرونده در دادگاه استیناف پاریس ثبت شده که نشان می‌داد طی این عملیات پلیسی، «بیش از هشت میلیون دلار» آمریکا که متشکل از اسکناس‌های صد دلاری بوده در چمدان‌های واقع در ساختمان مجاور اقامت مریم رجوی مشهور به فرزانه هاتفی‌مروتی کشف شده است. همچنین در این عملیات پلیسی بیش از ۳۵ بشقاب ارتباطات ماهواره‌ای، ۲۰۰ دستگاه کامپیوتر و ۹۹ دستگاه جی‌پی‌اس با اهداف نظامی که امکان نفوذ تروریست‌های مجاهدین‌خلق از عراق به خاک ایران را فراهم می‌کرد و همچنین تجهیزات تشخیص و ردیابی و مدارک تسلیحاتی و عملیاتی این سازمان در ایران نیز به‌دست پلیس فرانسه افتاد.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «۵ در برابر ۵ به اضافه ۶ میلیارد دلار» نوشت: در پی آزادسازی پول‌های بلوکه ایران در کشورهای دیگر، بالاخره پس از پیگیری‌های مکرر بانک مرکزی و دستگاه‌های مربوط مبلغ ۵.۵ میلیارد یورو به حساب ۶ بانک ایرانی واریز شد. این اتفاق به گونه‌ای است که تاثیرات این آزادسازی بر بازار مشهود بوده و موجب کاهش قیمت ارز در کشور شده است.

شنیده‌ها حاکی از آن است پس از آزادسازی این مبلغ از کره، بانک مرکزی در صدد آزادسازی ۱۰ میلیارد دلار دیگر است که می‌تواند مجدداً تاثیرات مثبتی بر بازار داشته باشد. بر همین اساس رئیس کل بانک مرکزی از واریز ۵ میلیارد و ۵۷۳ میلیون یورو از منابع بلوکه ایران به حساب شش بانک ایرانی در دو بانک الاهلی و الدوخان در قطر خبر داد و گفت: دسترسی به منابع ارزی در چند کشور دیگر در حال انجام است.

محمدرضا فرزین با اشاره به آزادسازی منابع بلوکه شده، اظهار کرد: ۱۹ مرداد سال جاری تمام منابع غیرقابل دسترس ایران که در بانک‌های کره‌جنوبی و شعبه سئول بانک ملت نگهداری می‌شد به حساب بانک مرکزی سوییس برای تبدیل به یورو منتقل شد.

وی با بیان اینکه طی این مدت بانک‌های کشاورزی، سامان، پاسارگارد گردشگری، شهر و کارآفرین در دو بانک قطری الدوخان و الاهلی حساب باز کردند، افزود: طبق توافقات شکل گرفته تمام پرداخت‌ها توسط کارگزاران بانک‌های قطری و همچنین سوئیفت انجام شد.

فرزین گفت: نامه رسمی از مقامات قطری دریافت کردیم که حساب شش بانک فعال شده است و دیروز ۵ میلیارد و ۵۷۳ میلیون و ۴۹۲ هزار یورو به حساب بانک‌ها واریز شد.

وی تاکید کرد: همه منابع حاصله، ذخایر ارزی بانک مرکزی و پشتوانه ریال است و بنا به مصالح ملی و در جهت تقویت ریال استفاده می‌شود.

رئیس کل بانک مرکزی درباره آزادسازی منابع ارزی مسدود شده ایران در کره‌جنوبی تصریح کرد: شکایت ایران از کره‌جنوبی به دلیل عدم دسترسی به وجوه مزبور و کاهش ارزش به منظور دریافت خسارت در حال پیگیری است و ادامه می‌یابد. فرزین گفت: دسترسی به منابع ارزی در چند کشور در حال انجام است و در صورت تحقق قطعی نتایج آن اعلام می‌شود.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مطالبه افزایش حقوق کارگران در نیمه دوم سال» نوشت: آن طور که علی بابایی کارنامی رئیس فراکسیون کارگری مجلس اعلام کرده، دولت درحال ارسال لایحه‌ای به مجلس است که برای کارکنان و بازنشستگان در راستای همسان‌سازی، ۲۰ درصد افزایش حقوق را برای نیمه دوم سال ۱۴۰۲ اعمال کند. البته این نماینده مجلس درباره بخش کارگری هم می‌گوید: «به طور طبیعی این افزایش برای کارگران هم باید اتفاق بیفتد. این منوط به تشکیل جلسه شورای عالی کار است.»

مجلس: با نظر مثبت پیگیری می‌کنیم

در همین حال و با زمزمه‌هایی که درباره احتمال ارسال لایحه افزایش حقوق کارگران و کارکنان و بازنشستگان شنیده شده، حمیدرضا حاجی بابایی رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس ۲۶ شهریور به خبرگزاری خانه ملت گفت: «به واقع اگر دولت چنین برنامه‌ای را مدنظر داشته باشد و به کمیسیون برنامه و بودجه ارجاع دهند، قطعاً کمیسیون با نظر مثبت این مسئله را پیگیری خواهد کرد.»

ترمز بریده تورم و گرانی‌ها

حال اینکه وضعیت تورم در چه شرایطی است، شاید نیازی به مرور آمار رسمی بانک مرکزی هم نباشد. چراکه بهترین گواه تورم و گرانی‌ها، مردم و طبقات متوسط و پایین جامعه‌اند که روز به روز قدرت خریدشان کمتر می‌شود. در عین حال یکی از آخرین آمارهای مرکز آمار ایران به روایت خبرگزاری ایسنا، نشان می‌دهد فقط در مردادماه گذشته، شاخص قیمت مصرف کننده خانوارهای کشور به عدد ۷/۱۹۷ رسیده است که نسبت به ماه قبل از آن ۴/۲ درصد افزایش دارد و نسبت به ماه مشابه سال قبل نیز ۸/۳۹ درصد افزایش نشان می‌دهد. همچنین در ۱۲ ماهه منتهی به ماه جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل ۷/۴۶ درصد افزایش داشته است.

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پروژه‌تحقیرهوادار» نوشت: صدها نفر با شور و حرارت به استقبال رونالدو رفتند. دوستداران دوآتیشه‌اش هم فقط این جمعیت نیستند. یک جریان زنده به نام هوادار که در کل دنیا یک پدیده جا افتاده است.
استقبال‌های ملت‌های مختلف از همین جناب رونالدو این مسئله را تأیید می‌کند. ضدانقلاب آواره که این روزها از فراخوان‌های مکررش عایدی نداشته، شاکی از هوادارانی است که بخشی از جامعه ایران هستند و با هواداری یک رفتار طبیعی نشان دادند!
البته این عصبانیت طبیعی است، با هر شادی مردم روح و روان‌شان به‌هم می‌ریزد. دنیای مدرن، اساس سبک زندگی‌اش براساس سرگرمی و صنایع مربوط به آن است و فوتبال از بزرگ‌ترین صنعت‌های سرگرم‌کننده دنیاست.
طرفداری از سلبریتی یک واکنش طبیعی در دنیای هواداری است، اما اینکه ضدانقلاب این استقبال را بهانه توهین به مردم کرده است استمرار همان پروژه تحقیر ملی است که چند شب پیش نیز در ماجرای مسابقه یزدانی با تیلور آن را به نمایش گذاشت.
سال‌هاست جریانی در ایران تلاش می‌کند به نام ورزش احساس غرب‌پرستی و غرب‌دوستی را در بین مردم بپراکند. جماعتی که برخی‌شان امروز به شبکه‌های ایران‌اینترنشنال و سلطنت‌طلب‌ها پیوسته‌اند و برخی‌شان هنوز در داخل سرگرم کارند، اما مردم مدت‌هاست که از طعم طعن‌ها و تحقیرهای این جماعت هنگام باخت ظاهری قهرمانانشان منزجرند و از شنیدن صدای کسانی که به هر مناسبت هویت و عقیده‌شان را به تمسخر می‌گیرند عصبانی‌اند.

از تیلور تا رونالدو
۲۴ ساعت گذشته در ورزش ایران، در دو ماجرای خاص خلاصه شده است. اول داستان حسن یزدانی و دیوید تیلور و دوم ورود کریستیانو رونالدو به ایران. پس از پایان فینالِ کشتی، گروهی چنان از خجالت یزدانی درآمده‌اند که انگار او در همان مسابقه اول رقابت‌های جهانی شکست خورده باشد.

سخاوت بی‌دلیل
در اینکه دیوید تیلور در نبردهای مستقیم با حسن یزدانی موفق‌تر بوده، شکی وجود ندارد اما اگر قبل از هر اظهارنظری در مورد این دو نفر، سوابق‌شان در دنیای کشتی را بررسی کنیم، خیلی چیزها روشن خواهد شد. پس از شکست دوباره یزدانی روبه‌روی این حریف آمریکایی، عده‌ای تیلور را به‌مراتب برتر از حسن می‌دانند اما گذشته این دو نفر در دنیای کشتی، چیز دیگری می‌گوید. کشتی‌گیر آمریکایی، یک مدال طلای المپیک دارد، سه بار هم قهرمان جهان شده و یک نقره جهانی هم به‌دست آورده است. حسن یزدانی اما علاوه بر یک طلای المپیک، یک نقره هم در این رقابت‌ها گرفته، سه بار قهرمان جهان شده، سه بار روی سکوی دوم رفته و یک برنز جهانی هم به‌دست آورده است. یعنی تیلور مجموعاً پنج مدال جهانی و المپیک دارد و حسن یزدانی ۹ مدال جهانی و المپیک را به گردن آویخته است.

از لحاظ مرغوبیت مدال هم هر دو نفر صاحب چهار طلای جهانی و المپیک شده‌اند. آن هم درحالی‌که حسن، چهار سال از حریفش جوان‌تر است. آنهایی که جایگاه یزدانی در دنیای کشتی را انکار می‌کنند، چیز زیادی از این رشته ورزشی نمی‌دانند. این اصرار به‌خودتحقیری هم ریشه در همین «ندانستن» دارد. چه اصراری هست که این همه غریبه‌پرست باشیم؟ چه اصراری هست که قهرمان خودمان را زیر سؤال ببریم و کشتی‌گیر رقیب را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان بدهیم؟ چطور ممکن است خیال کنیم که نقره جهان، دستاورد ارزشمندی نیست؟ در فوتبال هم درست مثل کشتی، همین ماجرا جریان دارد. این چه سخاوت بی‌دلیلی است که برای بزرگ‌تر نشان دادن دیگران به خرج می‌دهیم؟

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «غوغای فرودگاه‌ها» نوشت: غوغای فرودگاه‌ها در سالگرد روزهایی که قرار اپوزیسیون غوغای فرار مسئولان ایرانی در فرودگاه‌های ایران بود، آموختنی شد، که گفته‌اند «هرکه نامخت از گذشت روزگار / هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار»!

اکنون در یکی از فرودگاه‌ها زندانیان ایرانی از امریکا به ایران بازمی‌گردند. در یکی دیگر، جاسوسان امریکایی می‌روند و شش میلیارددلار از پول‌های بلوکه‌شده در زمین ایران فرود می‌آید! فرودگاه دیگری در قاره امریکا میزبان رئیس‌جمهور ایران بود، اما برای حضور در صحن سازمان ملل و گفتن آنچه باید از حقایق یک ملت مقاوم و تسلیم‌ناپذیر گفت. فرودگاه آخر غوغای رونالدو و هم‌تیمی‌هایش شنیده می‌شود.
این آخری را سال پیش همین‌موقع‌ها اگر از تحلیلگران بین‌الملل می‌پرسیدیم، می‌گفتند ایران و همسایگان عرب؟! هیهات! اگر از تحلیلگران ورزشی می‌پرسیدیم، می‌گفتند رونالدو و لیگ عربستان، ایم‌پاسیبل! و اگر از استراتژیست‌های همه‌چیزگو احتمال ترکیبی از این سه را یعنی روابط با همسایگان عرب، رفتن رونالدو به النصر و آمدنش به ایران را سؤال می‌کردی، می‌گفتند نزدیک به صفر. همه این‌ها، اما شد، چون در محدوده روابط‌بین‌الملل آنچه تعیین‌کننده است، قدرت سیاسی است، نه تخیلات توییتری تحلیلگران روزمزد!

برخی شادی یا شلوغ‌کاری جوانان علاقه‌مند به رونالدو در مسیر هتل را حمل‌بر خودباختگی می‌کنند، که این نارواست. سزاوار است که به حال‌خوش و شوروحال جوانی ربط داده شود. در همه‌جای دنیا قهرمانان ورزشی با استقبال خاص روبه‌رو هستند. قرار نیست همه جوانان ایرانی، بر سبیل بایزید بسطامی و ابوسعیدابوالخیر باشند! هرچند عزت‌نفس و افتخار به هویت‌ملی و ستایش وطن و داشته‌های آن، چیزی است که باید بزرگان قوم به جوانان بیاموزند، اما شادی و شعف دیدن رونالدو در ایران، جای سرزنش ندارد، به‌ویژه برای جوانان. حساب برخی مسئولان قالی‌به‌دست در این وسط جداست!

فرودگاه نیویورک هم حساب خاص دارد. سازمان‌ملل همیشه سازمان دول، بلکه سازمان دولت‌های خاص بوده است و هرگز حق ملت‌ها را نداده است، اما یکی از جاهایی که هنوز پنجره‌اش برای گفتن همین حقیقت، باز است، خود تریبون سازمان‌ملل است.
تبادل زندانیان در فرودگاه‌ها بیشتر از آن دو غوغای دیگر صدای اپوزیسیون برانداز را درآورد. هرچند نمی‌توان گفت همزمانی سالگرد آشوب و این تبادل، با تصمیم و اراده ایران بوده است، اما انتظار حداقلی اپوزیسیون از امریکا این بود که حالا که برای آزادکردن پول‌ها برخلاف خواسته اپوزیسیون توافق می‌کند، دست‌کم آن را به وقت دیگری موکول می‌کرد تا زمینه تحقیر بیش‌از پیش براندازان فراهم نشود! اما در این دستاورد حداقلی هم اپوزیسیون ناکام ماند.
فرودگاه‌ها دیروز غوغایی بود که هیچ‌یک را دشمنان ایران نمی‌خواستند، نه تبادل و آزادسازی دلارها را، نه آمدن تیم‌های ورزشی بین‌المللی به ایران را و نه سخنرانی رئیس‌جمهور در صحن سازمان ملل را. اما این ما هستیم که برای سرنوشت خود تصمیم می‌گیریم نه دشمنانمان!

بازی برد-برد تهران در حاشیه دریای خزر/ یارانه‌ها در تله تورم

کد خبر 687869

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.