مذاکره از موضع قدرت / زوایای پنهان روابط ایران و عربستان

پس از سفر اخیر وزیر امورخارجه ایران به عربستان سعودی، تحلیل‌های زیادی درباره پیامدهای رابطه مجدد با عربستان صورت گرفت، اما آنچه کمتر به آن پرداخته شده، نقطه قوت و دست بالاتر ایران، یعنی قدرت امنیتی جمهوری اسلامی در مذاکره با طرف سعودی است که بن سلمان را به تغییر رویکرد در برابر ایران وادار کرده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان و ایران و عربستان، مسئله‌ای است که ابتدا، تحلیل‌ها و نظرات مختلفی پیرامون خود شکل داد و شاید بتوان گفت که وزارت خارجه دولت سیزدهم، بیشترین چالش را در رابطه با همین موضوع داشته است. در مدت توقف ۷ ساله روابط دیپلماتیک میان دو کشور شاهد مسائل مختلفی از قبیل تهدیدات امنیتی ولیعهد عربستان علیه ایران، درگیری نامحسوس دو کشور در منطقه، داغ شدن آتش جنگ در یمن و افزایش اختلافات سیاسی مذهبی میان ایران و عربستان بودیم و شاید همین امر، سبب شده است که دیدار اخیر وزیر امور خارجه کشورمان با بن سلمان، در نظر بخشی از افکار عمومی تا حد زیادی عجیب و نامانوس باشد.

سفر متقابل وزاری خارجه دو کشور و حرکت به سمت برقراری مجدد روابط دیپلماتیک، به‌طور قطع زوایای پنهان و در عین حال مهم زیادی دارد که اطلاع از آن می‌تواند درک سیاست دستگاه دیپلماسی ایران در برابر عربستان را ساده‌تر کند. نکته قابل توجه این است که اگرچه نگرش‌های منفی و بدبینانه‌ای نسبت به این تجدید روابط وجود دارد، اما طبق نظر کارشناسان داخلی و خارجی، باید با عینک واقع‌گرایانه مبتنی بر اصول بین‌الملل و با در نظر گرفتن تحولات منطقه به این اتفاق نگریست. در این صورت است که می‌توانیم منطق هزینه-فایده در سیاست‌های جاری میان دو کشور را درک کنیم و منافع احتمالی ایران پس از عادی‌سازی روابط با عربستان را پیش‌بینی کنیم.

در همین رابطه، با دکتر ابوالفضل بازرگان، تحلیلگر ارشد روابط بین‌الملل و خاورمیانه و پژوهشگر حوزه امنیت، به گفت‌وگو نشستیم تا از زاویه متفاوتی به این مسئله بپردازیم.

ایمنا: از زمانی که ایران و عربستان به سمت تجدید روابط رفته‌اند، انتقاداتی نسبت به سیاست عادی‌سازی روابط با عربستان مطرح شده و عده‌ای این اقدام را کوتاه آمدن ایران از مواضع خود تلقی می‌کنند، نظر شما در این‌باره چیست؟

بازرگان: از آغاز عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سعودی با وساطت چین، انتقاداتی در فضای افکار عمومی داخلی و از جانب مخالفان دولت و گروه‌های اپوزیسیون علیه ایران صورت گرفته است و این تجدید رابطه را به عنوان نقطه ضعف جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند، از طرف دیگر گروه‌های تندرو نیز به‌خاطر رقابت‌های ژئوپولیتیک و ایدئولوژیک ما و عربستان به ویژه طی هفت سال گذشته اعتقاد دارند که این اتفاق نباید می‌افتاد، اما وقتی مقالات و نظرات اندیشمندان بین‌المللی در رابطه با این موضوع را بررسی می‌کنیم، می‌بینم که این نگاه در رابطه با عربستان سعودی مطرح می‌شود نه ایران، یعنی آنها باور ندارند که جمهوری اسلامی به سمت عربستان چرخش کرده است، بلکه باور دارند این عربستان است که در برابر جمهوری اسلامی تغییر موضع داده و به سمت تهران آمده است.

درست است که ما در هفت سال گذشته با عربستان دچار مشکل شدیم، اما نباید فراموش کرد این عربستان سعودی بود که وارد ائتلاف‌های مختلف علیه ایران شد و با ترامپ، ایالات متحده، کشورهای غربی و رقیبان جمهوری اسلامی در منطقه متحد شد، همچنین عربستان به‌طور آشکار اعلام کرد ما جنگ یمن را می‌بریم، جنگ را به تهران می‌کشیم و در این مدت بارها از گروه‌های تروریستی و شبکه‌های ضد ایرانی حمایت کرده است، پس این عربستان سعودی بوده که به سمت تهران چرخش کرده است.

مذاکره از موضع قدرت/ زوایای پنهان روابط ایران و عربستان

ایمنا: این چرخش عربستان و تغییر موضع نسبت به ایران را ناشی از چه می‌دانید؟

بازرگان: علت اصلی آن محاسبه هزینه-فایده توسط عربستان سعودی است و در این زمینه، چند نکته کلیدی وجود دارد؛ اول حمله به آرامکو توسط انصارالله که نقطه مهمی در محاسبه هزینه-فایده است، دوم گرفتاری و شکست در جنگ یمن، سوم خروج آمریکا از افغانستان و به‌طور کلی خروج تدریجی آمریکا از منطقه، چهارم جنگ اوکراین و بحث گذار در نظم بین‌المللی و تقویت قوای نظامی ایران در منطقه مطرح است. اینها عواملی است که عربستان سعودی را به محاسبه هزینه-فایده وادار کرده است.

همچنین عربستان نشان داده که در مبحث گذار در نظم بین‌المللی از کشورهای پیشرو ارتباط‌گیری با ابرقدرت‌های جدید است، چراکه علی‌رغم اینکه متحد استراتژیک آمریکا بوده است، در جنگ اوکراین غیرعلنی از پوتین حمایت کامل می‌کند و ارتباط بسیار نزدیکی با چین برقرار کرده است. این کشور می‌داند که اگر بخواهد روابط بهتری با چین و روسیه داشته باشد، چه به لحاظ ژئوپولیتیک و چه نظامی و سیاسی، باید روابط خود را با تهران مدیریت کند تا بتواند در این مسیر منفعت بیشتری به دست آورد.

مذاکره از موضع قدرت/ زوایای پنهان روابط ایران و عربستان

ایمنا: آیا می‌توان گفت که تقلای آمریکا برای عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل نیز متأثر از نزدیک شدن عربستان به ایران است؟

بازرگان: با نظر به اینکه اولین سفر رسمی را وزیر خارجه عربستان به تهران داشت و بعد وزیر خارجه عربستان از امیرعبداللهیان دعوت کرد، متوجه می‌شویم که اهمیت این سفر برای اعراب به ویژه عربستان سعودی، به مراتب بیشتر از اهمیت آن برای ایران است، همچنین در نتیجه ترسی که برای ایالات متحده و اسرائیل از میانجیگری چین در تجدید روابط ایران و عربستان به وجود آمد، شاهد هستیم که آمریکا دوباره به منطقه نیرو فرستاده و وارد گفت‌وگو با عربستان شده است تا طرح عادی‌سازی روابط با اسرائیل را پیگیری کند.

ایمنا: به نظر شما ارتباط مجدد با عربستان چه نفعی برای ایران دارد؟

بازرگان: سفر اخیر امیرعبداللهیان به ریاض، با وجود تمام مسائلی که درباره عربستان سعودی گفته می‌شود، به‌طور قطع به نفع ما نیز هست، چراکه عربستان یک قدرت منطقه‌ای در همسایگی ما است و هرچقدر بتوانیم رقابت‌های خود را در منطقه کنترل کنیم، هزینه‌هایمان کمتر می‌شود، همچنین هر میزان روابط خود را با همسایگان کنترل کنیم، رقیبان و دشمنان اصلی فرامنطقه‌ای ما حوزه نفوذ کمتری پیدا می‌کنند، زیرا اگر ما با همسایه خود مشکل داشته باشیم، ابرقدرت فرامنطقه‌ای به این بهانه نفوذ بیشتری دارد و از آن علیه ما استفاده می‌کند، اما در صورت بهبود روابط، این ابرقدرت کمتر می‌تواند دخالت کند. یکی از اهمیت‌های ویژه عادی‌سازی روابط ما با عربستان می‌تواند حفظ خطوط قرمز و امنیت ایران به‌ویژه در خلیج‌فارس باشد، چراکه با روابط بهتر میان ایران و عربستان، حوزه نفوذ آمریکا و اسرائیل در خلیج‌فارس کمتر خواهد شد.

ایمنا: ایران چطور می‌تواند در مذاکرات خود برای رسیدن به این منافع برنامه‌ریزی کند؟

بازرگان: دستیابی به این منافع شروطی دارد و آن هم این است که ما بر حوزه امنیتی تمرکز بیشتری داشته باشیم، زیرا بعد از اینکه عربستان عادی‌سازی روابط با ایران را آغاز کرد کماکان صحبت‌هایی از جانب عربستان مبنی بر اینکه از جمهوری اسلامی ترس دارد و جمهوری اسلامی را یک تهدید علیه خود می‌داند، شنیده می‌شود و همچنان نسبت به ایران بی‌اعتماد است.

یکی از شروط گسترده‌ای هم که سعودی‌ها برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل گذاشته‌اند همین است که امنیتشان تضمین شود، سلاح بدهند و بگذارند فعالیت هسته‌ای داشته باشد. این نقطه ضعف عربستان و نقطه قوت ما است. جایی که ما قدرت داریم، عربستان از ما می‌ترسد و ما می‌توانیم با دست بالاتر با عربستان وارد روابط بهتری شویم. اگر بتوانیم حس ترس و بی‌اعتمادی عربستان را کاهش دهیم، به‌طور قطع پایه‌های روابطمان مستحکم‌تر خواهد شد و هم‌زمان عربستان نیز کمتر به سمت اسرائیل و آمریکا متمایل خواهد شد.

مذاکره از موضع قدرت/ زوایای پنهان روابط ایران و عربستان

ایمنا: پس می‌توان گفت مطابق منطق محاسبه هزینه-فایده‌ای که اشاره کردید، عربستان سعودی در حال حاضر سود خود را بیشتر در رابطه با ایران و نگاه به شرق می‌بیند تا آمریکا؟

بازرگان: باید توجه داشت که وضعیت روابط در نظام بین‌الملل در حال حاضر به‌گونه‌ای است که نمی‌توان بین این یا آن یکی را انتخاب کرد، حتی این طور هم نیست که بتوان هم‌زمان دو گزینه را انتخاب کرد. وضعیت بین‌الملل در حال حاضر به‌گونه‌ای است که قدرت‌های مستقل مانند ترکیه یا هند از کارت‌های بازی متفاوتی استفاده می‌کنند تا از ابرقدرت‌ها امتیاز بگیرند و اکنون عربستان سعودی نیز برای آمریکا و اسرائیل شرط گذاشته است، در حالی که چنین وضعیتی ۱۰ سال پیش قابل تصور نبود.

واقعیت این است که عربستان سعودی نقطه ضعف بسیار بزرگی در مسئله امنیت دارد و علی‌رغم اینکه یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات نظامی در عرصه کنونی است، همین نقطه ضعف باعث شده است که عربستان وارد یک بازی جدید و فعال در عرصه نظام بین‌الملل شود. اینجا برخلاف حوزه اقتصاد، نقطه قوت ما است. شاید بتوان گفت ایران هیچ سود و منفعتی در حوزه اقتصادی برای عربستان ندارد، اما می‌توانیم در حوزه امنیتی و قدرت برحسب سود و منفعت با عربستان وارد مذاکره شویم.

ایمنا: به نظر شما سرنوشت جنگ یمن تا چه اندازه متأثر از بهبود روابط ایران و عربستان است؟

ابوالفضل بازرگان: بحث جنگ یمن در عین حال که می‌تواند متأثر از روابط ایران و عربستان باشد، مستقل از آن نیز هست و اینگونه نیست که اگر این دو کشور در یمن به توافق نرسند، روابطشان بهتر نشود، زیرا هر دو کشور به یک منطق کنترل و کاهش تنش رسیده‌اند. در حال حاضر نه عربستان حاضر است از ابزار قدرت خود به‌طور کامل کنار بکشد و نه ایران از حمایت انصارالله در یمن دست می‌کشد، اما ممکن است ایران حمایت خود را از تحرکات انصارالله در یمن کم کند و عربستان سعودی نیز، حمایت خود را از شبکه ایران اینترنشنال که از ابزارهای قدرتش محسوب می‌شود، کاهش دهد.

ایمنا: ترس عربستان سعودی از ایران ناشی از چیست؟

بازرگان: فارغ از مسئله یمن، عربستان در هر حال از ایران ترس دارد و این ترس هم ناشی از قدرت کمتر در برابر ایران است؛ در منطق روابط بین‌الملل اگر نسبت به همسایه خود قدرت کمتری داشته باشی، دچار حس ناامنی می‌شوی. بسیار بیشتر از مقداری که ایران برای رابطه با عربستان تحت فشار است، سعودی‌ها تحت فشار هستند زیرا عربستان خط و نشان‌های بسیاری در این مدت علیه ایران کشیده است و تهران را در جامعه اعراب به عنوان دشمن نشان داده است و بن سلمان نیاز بیشتری دارد که بتواند هم‌فکران خود را برای تجدید روابط با ایران قانع کند.

ایمنا: تأثیر این روابط بر امنیت منطقه و کاهش تنش‌ها در خلیج فارس چیست؟

ابوالفضل بازرگان: امیرعبداللهیان در گزارش سفر خود اعلام کرد که ما درباره خلیج‌فارس و امنیت منطقه صحبت کرده‌ایم و امیدوار هستم که این مسئله به یک توافق دوجانبه ختم شود، زیرا به‌طور قطع به نفع ما خواهد بود. در حال حاضر شاهدیم که ایالات متحده برای جلوگیری از این توافق، زمانی که قصد داشت از منطقه برود و روی اوکراین، چین و تایوان تمرکز کند، بازهم به خلیج فارس نیرو فرستاد و این نیرو فرستادن، سبب افزایش تنش‌ها در خلیج‌فارس شد. یکی از راه‌حل‌های رفع این تنش، پیگیری سریع‌تر یک توافق امنیتی با عربستان سعودی است، چون به اعتقاد من این کشور است که از آمریکا می‌خواهد برای تضمین امنیت سعودی از منطقه خارج نشود، اما می‌توانیم این تضمین را خودمان به شرط رعایت خط قرمز ما، که حضور آمریکا و اسرائیل در مرزهای ایران است، به عربستان بدهیم.

کد خبر 682062

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.