۱۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۵
روایتی از بهشت رضوان

از پله‌های ایوان که بالا می‌روم، حاج محمد رضوانیان را می‌بینم. همان مردی که حالا میراث دار سنت خیر پدرش شده است و علم روضه رضوانیان را همچنان برافراشته است. سلام و علیک‌هایمان که تمام می‌شود، گفت‌وگوی‌مان را آغاز می‌کنیم.

به گزارش خبرنگار ایمنا، نام روضه رضوانی را چهار پنج سال پیش بود که برای اولین بار شنیدم. روضه‌ای که بوی خانه‌های قدیمی را می‌داد. بوی آن حیات و ایوان‌های دل‌باز قدیمی. بوی خانه‌ای که به خلوص و عشق پیر غلامان امام‌حسینی‌اش شهرت داشت.

از آن زمان تاکنون، اولین بار است که حسینیه را این‌طور می‌بینم. حالا که جمعیت چند صدنفری روضه‌هایش نیستند، فرش‌های یکدستش بهتر نمایان شده است؛ پرچم‌های سیاهی که دیوارهای هیئت را رنگ کرده‌اند؛ چراغ‌های رنگارنگی که فضا را آئین بسته‌اند.

از پله‌های ایوان که بالا می‌روم، حاج محمد رضوانیان را می‌بینم. همان مردی که حالا میراث دار سنت خیر پدرش شده است و علم روضه رضوانیان را همچنان برافراشته است. سلام و علیک‌هایمان که تمام می‌شود، گفت‌وگوی‌مان را آغاز می‌کنیم.

ایمنا: هیئتی که حالا ما به اسم حسینیه رضوان می‌شناسیم، اولین بار در چه سالی شکل‌گرفته است؟

رضوانیان: پدر مرحوم بنده نقل می‌کردند زمانی که ۵-۶ سال داشتند، از پشت بوم منزلشان مردم را خبر می‌کردند که روضه شروع‌شده است. «اهالی روضه بنا شد.»

ایمنا: یعنی نزدیک به یک قرن پیش؟

رضوانیان: بله تقریباً به اوایل سال ۱۳۰۰ بازمی‌گردد.

ایمنا: در ادامه چطور شد؟

رضوانیان: سال‌های بعد منزل ایشان در خیابان زینبیه بوده و همان‌جا هم روضه برقرار بوده است. بااین‌حال به علت افزایش جمیعت عزاداران با مشکل کمبود فضا مواجه شده بودند. از آن زمان تاکنون، مکان روضه همین حسین بوده است.

روایتی از بهشت رضوان

ایمنا: چطور شد که مکان فعلی حسینیه فراهم شد؟

رضوانیان: حدوداً سی‌وچهار سال پیش پدرم یک سفری به مکه داشتند که همان‌جا از خداوند می‌خواهند منزلی به ایشان بدهد که بتوانند این روضه‌ها را گسترش دهند. بعدازآن سفر بود که این منزل نصیبشان شد و از آن موقع اینجا وقف عزاداری است. تمام ابزار و وسایلی هم که در روضه هست، وقف حسینه است. از ظروف پذیرایی و آشپزی گرفته تا صندلی‌ها، پرچم‌ها و هر چیزی که در این مکان دیده می‌شود.

ایمنا: نحوه برگزاری مراسم در این سال‌ها به چه صورت بوده؟

رضوانیان: در آن سال‌های ابتدایی مراسم تنها ده شب در محرم و ده شب در ماه صفر برگزار می‌شد. اما با گسترش نیازی که نسبت به مراسم احساس می‌شد و از طرفی کار سنگینی که برای برپایی مراسم وجود داشت، همین‌طور اهمیت شادی و سرور در کنار پرداختن به غم و عزاداری، تصمیم پدر بر این شد که ایام عید ولایت و غدیر را ارج بنهیم. به همین خاطر از نهم ذی الهجه، مصادف با روز عرفه و همین‌طور اعیاد مبارکی همچون غدیر و مباهله که در این ایام وجود دارد، به مدت ۲۰ روز جشن و سرور داریم. در ادامه هم یک وقفه‌ای ایجاد می‌شود که همسایگان آسایش داشته باشند و مجدداً از دهه سوم محرم تا انتهای ماه صفر عزاداری سیدالشهدا برپا است.

البته در طول سال هم در مناسبت‌های مختلف، دستگاه، نهاد و خیریه‌های مختلفی جلسات خودشان را در این مکان برگزار می‌کنند.

ایمنا: در انتخاب وعاظ و سخنران برای این مراسم‌ها ملاک خاصی مدنظرتان بوده؟

رضوانیان: تلاش ما این بوده که از مداحان و سخنرانانی دعوت شود که در این مراسم‌های عزاداری، قیام سیدالشهدا به‌خوبی تبیین و توصیف شود.

ایمنا: فعالیت خدام افتخاری مجموعه به چه صورت است؟

رضوانیان: حدود ۳۰ خادم خانم داریم که در حوزه فراشی و انتظامات مشغول هستند. همچنین برادرانی که در طباخ خانه، چای‌خانه و بخش انتظامات و پذیرایی مشغول هستند. درمجموع می‌توان گفت نزدیک به ۲۰۰ نیروی افتخاری از نظامیان، فرهنگیان، کارمندان، پزشکان و مهندسان در مجموعه مشغول به فعالیت هستند که بسته به نیاز در مراسم‌های مختلف حضور پیدا می‌کنند.

ایمنا: در این سال‌ها شاخص اصلی روضه رضوان چه بوده؟

رضوانیان: عنصر اصلی این روضه در طول این سال‌ها بر محور نظم بوده است. «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ». مصداق آن را در جزی جزی روضه می‌توان دید. همچون پوشش یکسان خدام، فرش‌های یک‌شکل روضه، استفاده از ظروف پذیرایی یکدست...

ایمنا: مدیریت و برنامه‌ریزی جلسات به عهده خودتان بوده؟

رضوانیان: اجرای چنین برنامه‌هایی، کار بسیار سنگینی است که نمی‌توان به یک نفر نسبت داد. شاید در طراحی آن بنده سهمی داشته باشم، اما در اجرا کارها تقسیم و بخش‌بندی شده است و مسئولیت هر قسمت به عهده یکی از عزیزانی است که خالصانه درراه خدا مشغول به فعالیت هستند.

روایتی از بهشت رضوان

ایمنا: مخارج سنگین مراسم را چطور در این سال‌ها تأمین کرده‌اید؟

رضوانیان: در طول حیات مرحوم پدرم، سال‌هایی بود که ما ریالی برای برگزاری مراسم نداشتیم و چه‌بسا قرض می‌کردیم؛ اما این‌یکی از معجزات بارز عزاداری سیدالشهدا است که هرگز چراغ این مجلس خاموش نشده است. حتی اگر قرضی هم داشتیم تا سال بعد جبران شده. چند سال پیش با یکی از روحانیون بزرگ اصفهان صحبتی راجع به مراسم داشتیم؛ گفتم ما ۵۰ روز روضه داریم؛ گفتند: نگویید ما ۵۰ روز روضه داریم، بلکه این روضه است که ۵۰ روز شما را دارد.بااین‌وجود پدرم در زمان حیاتشان مکان‌های تجاری را وقف کرده‌اند که در حال حاضر مخارج حسینه رضوان از این راه تأمین می‌شود.

با شنیدن صدای اذان، گفت‌وگوی ما هم به اتمام می‌رسد. داستان حسینیه، خادم‌های افتخاری اش و خاطراتی که با خود به دوش میکشند، بسیار فراتر از این گفت‌وگوهای کوتاه است. اما دیگر مجالی برای ماندن نیست؛ حسینیه در جوش وخروش استقبال از عزاداران حسینی است.

کد خبر 678026

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.