۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۴
سجده بسیجی نوجوان به وقت بهشت

یک رزمنده دفاع مقدس از عاقبت به‌خیری یک بسیجی نوجوان در اولین اعزام می‌گوید، بسیجی نوجوانی که در اولین عملیات، بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی، عبادت، نماز شب، حین رزم به شهادت رسید و پیکرش برای همیشه در کانال کمیل باقی ماند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، روزهایی که طی هشت سال جنگ تحمیلی بر رزمندگان و خانواده‌هایشان گذشت، برای کسانی که در آن برهه زندگی و فضا را لمس می‌کردند، امری قابل درک است، اما برای نسل‌های بعد که در همه این سال‌ها بدون حس کردن جنگی در امنیت کامل به سر برده‌اند، روایت آن روزها هم خواندنی است و هم تجسم آن کمی مشکل است. روزهایی که اگر در خاطرات و روایات همان رزمندگان نقل نشود، بعدها به فراموشی سپرده خواهد شد و تاریخ کم‌حافظه‌تر از آن است که روزهای درخشان یک ملت را به خاطر بسپارد. بنابراین جمع‌آوری خاطرات و نشر آن از زبان افرادی که در میدان آتش حضور داشتند، می‌تواند هم مستندتر و هم قابل باورتر باشد.

گلعلی بابایی در کتاب «زمین‌های مسلح» می‌نویسد: «فرمانده گفت: "شما دو نفر، مراقب باشید تا دشمن نتواند از این قسمت به داخل کانال نفوذ کند."

من و آن بسیجی نوجوان با هم تقسیم کار کردیم. تا نماز صبح، دو ساعت پست می‌دادم و دو ساعت استراحت می‌کردم ولی او دو ساعت پست می‌داد و به‌جای استراحت دو ساعت نماز می‌خواند و عاشقانه راز و نیاز می‌کرد.

خمپاره‌های دشمن هم پشت سر هم داخل و اطراف کانال منفجر می‌شدند. پست آخر من وقت نماز صبح تمام شد. در حال سجده بود که صدایش کردم و گفتم: «نوبت توست تا پست بدهی!»

نیم‌ساعت گذشت و او هنوز در حال سجده بود. دوباره صدایش کردم باز هم سجده و سجده، رفتم کنارش هم‌زمان با صدا کردن تکانی هم به بدن او دادم؛ یکباره از پهلو به زمین افتاد. نفس نمی‌کشید.

دیدم یک ترکش ریز به قلب او اصابت کرده و در همان حال سجده و رازونیاز به دیدار معبودش شتافته است.

چه عاقبت به‌خیری! اولین اعزام، اولین عملیات، چند روز گرسنگی و تشنگی، عبادت، نماز شب، شهادت حین رزم در حال سجده و رو به قبله. خوش به سعادتش. ای کاش اسم این شهید بزرگوار یادم بود.

پیکر مطهرش نیز در همان کانال (کانال معروف کمیل) باقی ماند و نتوانستیم او را به عقب منتقل کنیم.»

کد خبر 677272

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.