انقلاب اسلامی؛ احیاگر «هویت زن ایرانی» در قرن معاصر

انقلاب اسلامی احیاگر هویت زن در قرن معاصر بود. تاکید می‌کنم احیاگر هویت زن و نه فقط زن مسلمان، بلکه احیاگر هویت همه زنان بود؛ زیرا در چرخه و بازه زمانی دو قرن اخیر فرهنگ غرب، زن هویت خود را از دست داده بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، انقلاب شکوهمند اسلامی با همه فراز و نشیب‌ها به ۴۴ سالگی فجر خود رسید. در این سال‌ها زنان ایرانی با حفظ ارزش‌ها و هویت ملی و اسلامی نقش مؤثری را در روند تحولات معاصر در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، آموزشی و هنری کشور ایفا کردند و در بسیاری عرصه‌های ملی و بین‌المللی خوش درخشیدند.

باید گفت هر چقدر که تاریخ را مردانه نوشته باشند و مردانه نقل کرده باشند، باز هم نمی‌توان نقش ارزنده و بنیادین زنان در طول تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی که همواره دوشادوش مردان ایستاده و برای به ثمر رسیدن این انقلاب تلاش کرده‌اند، را نادیده گرفت و از آن چشم پوشید.

زنانی که در عرصه‌های مختلف اجتماعی، علمی، فرهنگی، ورزشی، هنری، قرآنی و دانش‌بنیان حرف برای گفتن دارند. کافی است سری به پایگاه‌های خبری و رسانه‌های مرجع بزنید و حجم اخبار مربوط به زنان و خانواده را رصد کنید، تا متوجه این حضور و تأثیرگذاری شوید.

مینو اصلانی، مسئول امور زنان ستاد کل نیروهای مسلح است و خبرنگار ایمنا با وی در رابطه با نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و دستاوردهای زنانه گفت‌وگویی کرده است که در ادامه می‌خوانید.

تعریف شما از زن قبل از انقلاب چیست؟

قبل از انقلاب به دلیل شرایطی که رژیم پهلوی ایجاد کرده بود، فضاهایی نبود که عموم زنان ایرانی مایل باشند در آن بستر و فضاها حاضر و وارد شوند و رشد علمی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشند. رژیم پهلوی به تأسی از فرهنگ پوشالی غرب معتقد بود، زن ایرانی باید از نوک پا تا فرق سر غربی شده و هویت و اصالت خود را در قبال غرب ببازد؛ از همین رو بود که خانواده‌های با غیرت ایرانی تمایل نداشتند که در این گردونه باطل وارد شوند بنابراین ما رشد چشمگیر علمی، فرهنگی، هنری و حتی ورزشی در قبل از انقلاب در حوزه زنان شاهد نیستیم.

در همان دوره به نسبت جمعیت آن دوران، کمتر از انگشتان دست نویسنده زن وجود داشتیم. امروز بیش از ۱۴ هزار نویسنده زن در عرصه ملی و جهانی داریم و همچنین هزاران پژوهشگر، استاد و مدرس دانشگاه و حوزه هستند که فعالیت‌های شاخص زیادی دارند.

همین زنان بسیاری از واحدها و مؤسسه‌های دانش بنیان را پایه گذاری کرد اند و کارهای تحقیقاتی و علمی متعددی انجام می‌دهند.

چرا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال ۵۷، زنان از این دست فعالیت‌ها نداشتند یا کمتر به این امور می‌پرداختند؟

هویت زن ایرانی قبل از وقوع انقلاب دست‌خوش فرهنگ غربی قرار گرفته بود. از فیلم‌هایی با نگاه‌ها و تم‌های مستهجن و سطحی و در واقع همان دیدگاه ابزارانگارانه هالیوودی غرب به جنس زن که نشانگر رویه غلط و سخیف آن دوران بود.

انقلاب اسلامی احیاگر هویت زن در قرن معاصر بود. تاکید می‌کنم احیاگر هویت زن و نه فقط زن مسلمان، بلکه احیاگر هویت همه زنان بود؛ زیرا در چرخه و بازه زمانی دو قرن اخیر فرهنگ غرب، زن هویت خود را از دست داده بود.

اگر به نامه زن مسیحی «جواَنا فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار امریکایی به زنان مسلمان مراجعه می‌کنید، می‌بینید او فریاد می‌زند زن آمریکایی امروز هویتی ندارد. او خطاب به مسلمانان می‌گوید: شما از زنان غربی و آمریکایی تبعیت نکنید، شما در کنار خانواده‌هایتان آرامش و عزت دارید، اما ما زنان آمریکایی سالانه هزاران قرص ضدافسردگی مصرف می‌کنیم تا بتوانیم زندگی کنیم.

بنابراین پیام هویت بخشی انقلاب اسلامی حتی وجدان‌های بیدار دیگر کشورها و جوامع راهم تحت تأثیر قرار داده است؛ یعنی همان هویتی که زن می‌تواند عفیف و شریف باشد اما در مرکز میدان باشد؛ هم نقش‌های فرهنگی، اجتماعی، علمی و آموزشی خود را ایفا کند و هم اینکه هویت خود را از دست ندهد؛ این پیام انقلاب اسلامی بود.

وقتی مقام معظم رهبری الگوی زن «نه غربی نه شرقی» را بیان می‌فرمایند؛ مطرح می‌کنند که زن شرقی ردپایی در تاریخ ندارد، بی دغدغه است و تأثیرگذاری خاصی هم ندارد پس او نمی‌تواند الگوی زنان باشد. زن غربی هم که ابزاری برای سودجویی بیشتر و کارگر ارزان‌تر در چرخه صنعتی انقلاب صنعتی غرب است. از همین‌رو الگوی زن «نه شرقی نه غربی» که الگوی زنان مسلمان ایرانی است، نشان داد که می‌شود زن بود و در عین حال عفیف و شریف بود و در متن و مرکز حضور داشت؛ یعنی همه ابعاد وجودی زن در انقلاب اسلامی به منصه بروز و ظهور رسید. از ابعاد انسانی تا عبودیت پروردگار، بدون هیچ تبعیضی در انسان بودن و رشد کردن.

تفاوت‌هایی میان تأثیرگذاری زنان و مردان در جامعه وجود دارد. این تفاوت‌ها را بر می‌شمرید؟

تفاوتی که بین زن و مردم وجود دارد در فعالیت‌های اجتماعی است. زن یک مادر و همچنین یک همسر است و فردی است که در تاریخ و جامعه خود تأثیرگذار است. این اثرگذاری در جامعه خودمان را در میان مادران و همسران شهدا می‌بینیم. این‌ها یک بال برای پیروزی دفاع مقدس و نبرد نابرابر هشت ساله بودند. ما معتقدیم با دو بال، دفاع مقدس به پیروزی رسید؛ بال اول حضور فداکارانه و صبورانه زنان و بال دوم حضور دلیرانه، شجاعانه و غیرتمندانه مردان

در همه عرصه‌ها هم به همین شکل بود که زنان در کنار مردان و حتی به فرموده حضرت امام (ره) پیشتازتر و پیشران‌تر از مردان در انقلاب اسلامی حضور داشتند. این شعار نیست و امروز آن را لمس می‌کنیم و این حضور اثرگذار را می‌بینیم. مهم اثرگذاری توأم با هویت است. آنچه در غرب حلقه مفقوده است، هویتی است که از دست رفته است و لذا حتی افرادی که در جامعه فعال هستند، آن آرامش زنانه و ریحانه هستی بودن را ندارند.

یکی از زنان دانشمند غربی مطرح کرده بود که من پس از شش دهه کار علمی و دانشگاهی زمانی که پشت سرم را می‌نگرم احساس می‌کنم زندگی را باخته‌ام، در حالی که این زن فردی است که در انگلستان در زمره استادان برتر دانشگاه است و همه دانشگاه‌ها متقاضی این هستند که وی یکبار در دانشگاه آن‌ها مقاله ارائه کند، یا تدریس و سخنرانی داشته باشد.

یکی از زنان ایرانی که چندسالی در انگلستان حضور داشته می‌گوید: همان زن دانشمند انگلیسی را در پارکی به صورت اتفاقی در حالی که در کنار فرزندانم و همسرم نشسته بودیم و بچه‌ها مشغول بازی بودند، دیدم. چون چهره مشهوری بود و وصف او را شنیده بودم به دیدارش رفتم و با وی صحبت کردم. او می‌گفت: من زمانی که به شما نگاه می‌کردم و این شور و نشاط خانوادگی و بازی بچه‌ها در کنار همسرتان می‌دیدم، در این سن احساس کردم زندگی را باخته‌ام با اینکه از نظر علم و دانش در دنیا مطرح هستم اما چون به هویت خودم نرسیده‌ام و حس می‌کنم هویتم سرکوب شده است، حس رضایت‌مندی از گذشته دیرین و حتی امروز خود ندارم.

موضوع تنهایی‌ها و گرفتن هویت از زنان در بسیاری از کشورهای غربی و حتی در کشوری چون ژاپن یک پدیده منفی و آسیب اجتماعی محسوب می‌شود.

همه اینها فرآیند فرهنگ منحط غربی است که انقلاب اسلامی آنها را در نوردید و به دنیا نشان داد، زن هم مادر و همسر است و همه جایگاه‌های او مورد تقدیر و ستایش است. هم اثرگذار در عرصه اجتماعی است و هم در تاریخ نقش ایفا می‌کند. این الگو، هدیه انقلاب اسلامی به جهانیان است که به مرور جای خود را در خیلی از کشورها باز کرده است.

کتاب‌هایی که غربی‌ها خود در رد فرهنگ پوچ غربی در حوزه خانواده نوشته‌اند. مثل کتاب ویلیام گاردنر استاد دانشگاه استانفورد آمریکا تحت عنوان جنگ علیه خانواده. او فریاد می‌زند: فرهنگ غربی جنگی تمام عیار علیه خانواده به راه انداخت؛ خانواده را از هم گسست و آسیب جدی به خانواده‌ها وارد کرد.

به تازگی هم رهبر معظم انقلاب عنوان کردند؛ در غرب خانواده هست اما به سامان نیست. خانواده‌ای که برای دیدن یکدیگر ساعتی را مشخص می‌کنند که در خانه حاضر شوند، دو ساعتی کنار هم باشند و پس از دو ساعت هر عضو خانواده به دنبال کار و برنامه خودش می‌رود و در این حین ارتباطی بادیگر اعضای خانواده ندارد.

امروز تلاش می‌کنند یا فیلم‌هایی برای تقویت بنیان خانواده می‌سازند؛ اما به خاطر اینکه همه پل‌ها را پشت سرشان خراب کرده‌اند، به سختی بتوانند خانواده را احیا کنند. انقلاب اسلامی مفتخر است که احیاگر خانواده ایرانی و اسلامی بوده است. گرچه ما هم به دلیل تغییر ذائقه و سبک زندگی، در معرض آسیب‌های حوزه خانواده هستیم اما خانواده همچنان در فرهنگ ایرانی و اسلامی استوار و مستحکم است.

به طور قطع قوانین متعددی در این سال‌ها در حوزه زنان مصوب یا تدوین شده است. در این رابطه مصادیقی را بیان می‌کنید؟

بیش از ۲۰۰ قانون پس از انقلاب اسلامی برای موضوع خانواده و زن تصویب شده است. شورای عالی خانواده به ریاست رئیس جمهور، بسیاری از وزیران عضو این شورا هستند و مصوبات خوبی داشته است.

انقلاب اسلامی هویت الهی دارد؛ هویتی که در هر فرهنگی وجود دارد اما ایثار و فداکاری مادرانه و تربیت نسل‌ها بر عهده زنان هر جامعه است.

در بیانیه گام دوم هم اشاره‌ای به حوزه زنان و مبانی مرتبط با آن شده است؟

تاکید حضرت آقا در متن بیانیه گام دوم، بر محوریت اخلاق و معنویت بود. در رابطه با سبک زندگی قرار است مطالبی عنوان کنند اما در خراسان شمالی ابعاد مختلفی از سبک زندگی را مطرح کردند و جمله‌ای دارند که خانواده مهمترین موضوع کشور است و بحث فرزندآوری را مطرح کردند. بر اینکه خانواده در تصویب قوانین محور است و حتی پیشرفت‌های کلان ما باید حول محور خانواده انجام گیرد.

برخی می‌گویند تساوی زن و مرد در ایران نیست! نظر شما در این رابطه چیست؟

آن تساوی که غرب مطرح می‌کند ظلم مضاعف به زنان و مردان است چون آن‌ها زن و مرد را یکسان می‌بینند حتی در سخت‌ترین مشاغل و فعالیت‌ها.

امروزه قانونی در کشور فرانسه وجود دارد که زن و مرد در یک خانواده هزینه‌هایی دارند که نیمی از آن بر عهده مرد و نیمی دیگر بر عهده زن خانواده است.

حتی در ایام فرزندپروری هم زن باید نیمی از هزینه‌های خانوار را بپردازد. حالا اگر زنی از این مبلغ، مبلغی کسب درآمد کند، مرد می‌تواند از او شکایت کند. قانون هم حق را به مرد می‌دهد؛ اینجا زن باید علاوه بر اینکه درآمد کسب می‌کند، جریمه هم باید بپردازد.

این نوع تساوی، تساوی بسیار سخیف و ناعادلانه‌ای است که در غرب شکل گرفته است. زنی که دوران بارداری، شیردهی و تربیت فرزند دارد باید مانند یک مرد کار کند و کسب درآمد داشته باشد.

یکی از علت‌های اینکه زنان در کشورهای اروپایی تمایلی به ازدواج ندارند، همین است که می‌گویند همه مسئولیت زندگی بر عهده ما گذاشته شده، حالا فرزندپروری، دوره بارداری هم به آن افزوده می‌شود، بنابراین این تساوی یک ظلم مضاعف به زنان است.

زن و مرد در ایفای نقش‌های اجتماعی، تفاوت‌هایی با هم دارند، وقتی که عالم خلقت و خداوند متعال انتظاراتی از زن یا مرد دارد به همان میزان هم به آنها ظرفیت‌های وجودی عطا کرده است.

اگر خداوند در وجود زن صبوری، مهر، محبت و عاطفه و ایثار در برابر فرزندان و خانواده قرار داده است، مرد هم باید در جنگ‌ها شرکت کند، مدیریت‌های سخت و سنگین بویژه در بحران‌ها با مردان است. قوای ذهنی و جسمی بالاتر مردان برای این است که رسالتی برای مردان قائل است که ظرفیت‌های آن در وجود او نهادینه شده است.

اگر این موارد به عنوان تفاوت‌های تکوینی موردتوجه قرار نگیرد، این عین ظلم است و به هیچ وجه به معنای تساوی و عدالت نیست. امروزه اینقدر که این موضوع در غرب به مشکل برخورد کرده و بسیاری از اندیشمندان به این موضوع اعتراض می‌کنند که آمده‌اند؛ به همین خاطر و در یک کار ظاهری آمدند و واژه عدالت جنسیتی را به عاریت گرفتند.

رهبر انقلاب هم در فرمودند به اسم عدالت جنسیتی همان تساوی جنسیتی را منظور نظر دارند. به قدری این کلمه در فرهنگ و ادیات غرب منفور است که خودشان در اسناد بین‌المللی، کلمه عدالت جنسیتی را به کار برده‌اند چرا که تساوی جنسیتی را بر نمی‌تابند و از آن نفرت دارند.

اما الزاماتی که تعریف می‌کنند یا قوانینی که مترتب بر عدالت جنسیتی دارند، به طور دقیق و حتی سخیف‌تر از تساوی جنسیتی است اما ما در فرهنگ ایرانی و اسلامی خودمان، بنابر تکوین و تشریع قائل به عدالت به معنای واقعی آن هستیم. زنان باید مورد حمایت قرار گیرند و در بحث مشاغل آن‌ها عدالت لحاظ شود.

پیشنهادی هم در این زمینه دارید؟

خودم به شخصه اعتقاد دارم در کشورمان به پنج نوع نظامات شغلی نیاز داریم که زنان مجبور نباشند فقط یک نظام شغلی را بپذیرند.

نظام‌هایی از جمله پاره وقت، نیمه وقت، دورکار، پروژه‌ای و تمام وقت که بنا بر اقتضای وضعیت زنان بتوانند انعطاف در کار داشته باشند. این انعطاف هم باید قانونمند شود. به فرمایش رهبر اندیشمند انقلاب در استان خراسان شمالی یکی از اشکال‌هایی که باعث می‌شود زنان یکی از وظایفی که بر عهده دارند را بتوانند انجام دهند، این است که نظامات ما برگرفته از نظامات شغلی غیرعادلانه غربی است.

چطور زنی که باید صبح زود فرزندش را پس از صرف صبحانه او، با آرامش و محبت بدرقه کند و به مدرسه بفرستد و سر ساعت هشت هم در اداره کارت ورود بزند. این با عدالت سنخیت و همخوانی ندارد و باید برای حل این مشکلات اقدام کرد.

کد خبر 639305

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.