از سلاخی همسر و فرزندخوانده تا قتل هولناک یک کارتن‌خواب در ترمینال

سلاخی همسر و فرزندخوانده با یک دلیل عجیب، شلیک مرگبار به دختر ۱۴ساله، نقشه سیاه برای دختر ۱۶ساله، قتل هولناک مرد کارتن‌خواب در ترمینال و اسکیت‌سواری مرگبار یک پسر ۱۷ساله را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بامداد هفتم آذر امسال، مرد سالخورده‌ای در تماس با پلیس کرج از قتل همسر و فرزندخوانده‌اش خبر داد. اپراتور ۱۱۰ آدرس خانه این پیرمرد را گرفت و حوالی ساعت چهار صبح، تیم کلانتری ۱۱ کرج مقابل خانه مدنظر در حوالی میدان شهدا حاضر شد.

مأموران با ورود به خانه با صحنه هولناکی روبه‌رو شدند. پیکر غرق در خون پسربچه و زن میانسالی روی زمین افتاده بود. پیرمرد هم ناراحت روی مبلی نشسته و به جنازه‌ها خیره مانده بود.

با تأیید این قتل، موضوع به بازپرس کشیک قتل کرج و کارآگاهان گزارش شد و تیم جنایی خود را به محل قتل رساند. آثار درگیری در خانه مشاهده می‌شد که احتمال درگیری پیرمرد و همسرش را قبل از قتل قوت بخشید.

سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز، درباره این حادثه اظهار کرد: با تحقیقات محلی، جسد زن میانسال و پسر شش‌ساله به پزشکی قانونی انتقال یافت. متهم نیز با انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت.

وی افزود: متهم درباره انگیزه‌اش از قتل اعلام کرد چند سال قبل و پس از مرگ همسرش به‌خاطر تنهایی و نداشتن فرزند با زنی میانسال ازدواج کرده بود. چون نمی‌توانست بچه‌دار شود، خواهرزاده همسر دومش را به خانه آورده بود و به‌عنوان فرزندخوانده از او مراقبت می‌کردند.

رئیس پلیس آگاهی استان البرز ادامه داد: مدتی بود توجه و محبت زن میانسال به فرزندخوانده‌شان و بی‌توجهی به پیرمرد باعث اختلاف و درگیری این زوج شده بود. از سوی دیگر دچار اختلاف مالی هم شده بودند.

وی تصریح کرد: پیرمرد گفت که ساعت دو بامداد عصبانی از رفتار همسرم، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و اول سراغ فرزندخوانده‌ام رفتم و او را کشتم. بعد سراغ همسرم رفتم. او از خواب بیدار شد و درگیر شدیم که با چند ضربه او را هم کشتم. مدتی کنار جسد آن‌ها نشستم و بعد با پلیس تماس گرفتم. متهم در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات درباره سلامت روانی او و انگیزه‌اش از قتل با دستور بازپرس جنایی کرج ادامه دارد.

شلیک مرگبار به دختر ۱۴ ساله

سرهنگ امیر مختاری، فرمانده انتظامی شهرستان قم، اظهار کرد: بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد ضارب ۴۸ ساله پس از بحث و جدل، اقدام به تیراندازی با سلاح گرم کمری کرده و بر اثر آن مستأجر ۵۴ ساله‌اش را به قتل رسانده است. در ادامه هم، فرزند (مقتول) را هدف قرار داده که سبب جراحت پسر جوان از ناحیه گوش شده است.

وی افزود: قاتل پس از این جنایت با فرار از محل حادثه به سمت منزل خود رفته و پس از شلیک به سمت دختر ۱۴ ساله خودش او را نیز به قتل رساند و در یک اقدام جنون‌آمیز گلوله‌ای به سمت خودش شلیک کرد و در حال حاضر، وی با وضعیت وخیمی در بیمارستان بستری است. تحقیقات درباره علت این ماجرا و روشن شدن انگیزه وی از این جنایات ادامه دارد.

نقشه سیاه برای دختر ۱۶ ساله

چند روز قبل، دختر ۱۶ ساله‌ای به همراه خانواده‌اش به پلیس رفت و از نقاشی شکایت کرد که او را ربوده بود. دختر نوجوان در تحقیقات گفت: از بچگی عاشق نقاشی بودم و به همین دلیل دلم می‌خواست که یکی از معروف‌ترین نقاش‌های دنیا شوم و گالری‌هایی در سطح بین‌المللی بگذارم.

به‌خاطر علاقه‌ام در فضای اینستاگرام به‌دنبال کارهای هنری و نقاشی‌های مختلف بودم تا اینکه با پسر جوانی به نام امیر آشنا شدم. امیر مدعی بود که نقاشی حرفه‌ای است و تابلوهایش را در نمایشگاه‌های کشورهای خارجی به‌فروش می‌رساند. حتی به من گفت می‌خواهد نمایشگاهی در ایران هم بگذارد و از من دعوت کرد برای دیدن نمایشگاهش بروم.

بعد موضوع شراکت در نمایشگاه نقاشی را مطرح کرد و اینکه علاوه بر اینکه پول خوبی از این کار به‌دست می‌آورم، آدم مشهوری در رشته موردعلاقه‌ام خواهم شد. با ترفند شهرت و ثروت، مرا مجاب کرد که با او شراکت کنم و من هم طلاهای خودم و مادرم را بدون آنکه به کسی بگویم برداشتم تا شریک مرد نقاش شوم.

۳۰۰ میلیون تومان ارزش اموال بود و زمانی که امیر متوجه شد طلاها را با خودم آورده‌ام به من آبمیوه مسموم داد و من که نیمه‌هوش شده بودم زمانی که متوجه شدم می‌خواهد طلاها را سرقت کند، مقاومت کردم؛ اما امیر مرا کتک زد و با زور طلاها را از من گرفت و نیمه‌هوش در کنار خیابان رها کرد.

با شکایت دختر نوجوان، تحقیقات به دستور بازپرس عظیم سهرابی آغاز شد و در بررسی‌های اولیه تیم تحقیق پی بردند که امیر نقاش نبوده و گالری هم نداشته است. او با این ترفند، اعتماد دختر نوجوان را به خود جلب کرده تا طلاها را به‌دست بیاورد. تحقیقات برای دستگیری امیر و شناسایی قربانیان احتمالی او به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.

قتل هولناک مرد کارتن‌خواب در ترمینال

ساعت هفت صبح امروز شنبه نوزدهم آذر، کشف جسد مرد جوانی در حوالی ترمینال جنوب به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد. با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به همراه ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل عمد شعبه سوم دادسرای امور جنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

تیم جنایی در محل حادثه، با جسد خون‌آلود مردی کارتن‌خواب حدوداً ۳۷ ساله مواجه شدند که از ناحیه پهلو هدف ضربه چاقو از سوی دوست خود قرار گرفته و به قتل رسیده بود. بررسی‌های تیم تحقیق نشان می‌داد یکی از دوستان مقتول شاهد این جنایت بوده است.

بدین ترتیب دوست مقتول هدف تحقیق قرار گرفت. وی به تیم جنایی گفت: قاتل، کارتن‌خواب بوده و این درگیری مرگبار به‌خاطر یک اسپیکر رخ داده است. ساعتی قبل مرد جوان بر سر مالکیت اسپیکر با قاتل درگیر شد و در یک چشم برهم زدن، هدف ضربه چاقو از ناحیه پهلو قرار گرفت.

شاهد جنایت ادامه داد: هنگامی که مرد جوان روی زمین افتاد، قاتل خیلی زود از مهلکه گریخت. ما در ابتدا فکر می‌کردیم مقتول سکته کرده، اما هنگامی که مشاهده کردیم از بدن وی خون بیرون زده است، موضوع را به پلیس اطلاع دادیم.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از اظهارات دوست مقتول، اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و هویت عامل این جنایت را شناسایی کردند. با دستور ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری عامل این جنایت ادامه دارد.

اسکیت‌سواری مرگبار یک پسر ۱۷ ساله

امدادگران اورژانس ۱۱۵ مشهد در پی تماس شهروندان عازم بولوار سرافرازان شدند تا جان نوجوان مجروحی را نجات دهند که پیکر خون‌آلود وی روی آسفالت خیابان افتاده بود. وقتی خودروی اورژانس آژیرکشان به خیابان سرافرازان ۹ رسید که تعدادی از رهگذران و اهالی در اطراف پیکر زخمی یک نوجوان ۱۷ ساله حلقه زده بودند.

نیروهای امدادی بلافاصله وارد عمل شدند و پس از انجام کمک‌های امدادی و مداوای اولیه، پیکر نیمه‌جان این نوجوان را به مرکز درمانی ولایت انتقال دادند، اما تلاش‌های کادر درمان برای نجات او به نتیجه‌ای نرسید و او در حالی جان سپرد که اثر جسمی نوک‌تیز و برنده روی رانش وجود داشت و از همان نقطه دچار خون‌ریزی شده بود.

طولی نکشید که کادر درمان با فرضیه وقوع جنایت احتمالی، مراتب را به پلیس ۱۱۰ گزارش دادند و این‌گونه ماجرای مرگ نوجوان ۱۷ ساله رنگ و بوی جنایی به خود گرفت. دقایقی بعد، با دستور قاضی عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گروهی ورزیده از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی مأموریت یافتند تا این پرونده را زیر ذره‌‎بین تحقیقات جنایی ببرند.

بررسی‌های تخصصی به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) و با راهنمایی‌های قضائی درباره چگونگی مرگ «ع.م» ادامه یافت. تحقیقات بیانگر اصابت ضربه چاقو به ران این نوجوان بود، اما آثاری از دخالت فرد یا افرادی در این ماجرا وجود نداشت. چراکه روی شلوار این نوجوان هیچ اثری از پارگی نبود و این موضوع فرضیه وقوع جنایت را بسیار کم‌رنگ کرد و به احتمال نزدیک به صفر رساند.

با وجود این، بررسی‌های ویژه برای علت مرگ این نوجوان و چگونگی فرود آمدن تیغه چاقو به قسمت ران وی وارد مرحله جدیدی شد و دامنه تحقیقات در حالی به محل وقوع حادثه در خیابان سرافرازان کشید که کفش‌های اسکیت این نوجوان نیز به معمای دیگری تبدیل شده بود.

ساعتی بعد، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی با کسب دستورات خاص قضائی به بازبینی دوربین‌های مداربسته در محل پرداختند و در یکی از تصاویر دوربین‌ها با صحنه‌ای عجیب روبه‌رو شدند که راز این حادثه وحشتناک را فاش کرد. فیلمی که در دوربین مداربسته ضبط شده بود، پسر نوجوان را در حال اسکیت‌سواری در خیابان نشان می‌داد.

او برای اسکیت‌سواری هیجان‌انگیز یا عوامل دیگر، دستش را از قسمت بار یک دستگاه وانت نیسان گرفته بود و با سرعت خودروی عبوری اسکیت‌سواری می‌کرد. این رفتار هیجانی به جایی رسید که راننده خودرو ناگهان در حال رانندگی، پدال ترمز را فشرد و نوجوان مذکور روی زمین غلتید.

از سوی دیگر، تحقیقات دقیق افسران پلیس آگاهی نشان داد نوجوان یادشده کاردی را به کمر خود بسته بوده و هنگامی که به‌دلیل ترمز ناگهانی راننده روی آسفالت خیابان افتاده، تیغه کارد به قسمت ران وی فرورفته و خون از همان نقطه بیرون زده است.

با مشخص شدن ماجرای مرگ دلخراش نوجوان اسکیت‌سوار، این پرونده شکل حادثه‌ای به خود گرفت و از دستورکار جنایی کارآگاهان پلیس آگاهی در حالی خارج شد که هنوز بررسی‌های بیشتر برای کشف زوایای دیگر این حادثه تأسف‌بار با دستورات ویژه قضائی از سوی مأموران انتظامی ادامه دارد.

کد خبر 625750

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.