۱۲ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۴
برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

روزشمار فرهنگ و هنر ایران را در «برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر» مطالعه کنید.

به گزارش ایمنا، امروز _شنبه دوازدهم شهریورماه_ هم‌زمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان فرهنگ و ایران است.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

زادروز ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو زاده دوازدهم شهریورماه ۳۸۳ شمسی _نهم ذیقعده ۳۹۴ قمری، سوم سپتامبر ۱۰۰۴ میلادی در بلخ و درگذشته سال ۴۶۷ شمسی، ۴۸۱ قمری، ۱۰۸۸ میلادی در بدخشان_ فیلسوف، شاعر و جهانگرد است.

وی در بیشتر علوم زمان خود تبحر داشت و در اشعارش، به‌کرات از احاطه داشتن خود بر این علوم تأکید کرده است.

ناصرخسرو در دوران کودکی با حوادث گوناگون روبه‌رو بود و برای یک زندگی پرحادثه آماده شد؛ از جمله جنگ‌های طولانی سلطان محمود و خشک‌سالی بی‌سابقه در خراسان که به محصولات کشاورزان صدمات فراوان زد و همچنین شیوع بیماری وبا در این خطه، که جان عده زیادی از مردم را گرفت.

وی از ابتدای جوانی به تحصیل علوم متداول زمان پرداخت و در دربار پادشاهان و امیران ازجمله سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی به‌عنوان مردی ادیب و فاضل به کار دبیری اشتغال ورزید و بعد از شکست غزنویان از سلجوقیان در نبرد دندانقان، به مرو و به دربار سلیمان چغری بیک، برادر طغرل سلجوقی رفت و در آنجا نیز با عزت و اکرام به حرفه دبیری خود ادامه داد و به دلیل اقامت طولانی در این شهر به ناصرخسرو مروزی شهرت یافت.

وی بعدها، شغل دیوانی را رها کرد و راه سفر در پیش گرفت و مدت هفت سال سرزمین‌های گوناگون از قبیل آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیرة‌العرب، آذربایجان، ارمنستان، قیروان، تونس و سودان را سیاحت کرد و سه یا شش سال در پایتخت فاطمیان یعنی مصر اقامت کرد و در آنجا در دوران المستنصرباله به‌مذهب اسماعیلی گروید.

شخصیت ناصرخسرو:

وی از شاعران و نویسندگان برجسته ادبیات فارسی است و در فلسفه و حکمت دست داشته است که آثارش از گنجینه‌های ادب و فرهنگ ما محسوب می‌شود. او از بلندی همت، عزت‌نفس، صراحت گفتار، و خلوص در گفتارش سرشار بود.

علی دشتی دراین‌باره می‌گوید: وی مردی بود با مناعت طبع، اندیشه‌ورز، خرسند، فروتن، بردبار در برابر رویدادها و سختی‌ها، که درراه رسیدن به هدف پای می‌فشرد.

آثار ناصرخسرو:

دیوان اشعار فارسی.

دیوان اشعار عربی.

روشنایی‌نامه

سعادت‌نامه

دلیل‌المتحرین

دیوان اشعار

جامع‌الحکمتین

رساله‌ای‌است به نثر دری «فارسی»

در بیان عقاید اسماعیلیان.

خوان‌الاخوان - کتابی به نثر در اخلاق و حکمت و موعظه است.

زادالمسافرین - کتابی در بیان حکمت الهی به نثر روان است.

گشایش و رهایش - رساله‌ای به نثر روان فارسی، شامل سی پرسش و پاسخ آن‌ها است.

وجه دین - رساله‌ای به نثر در مسائل کلامی و باطن و عبادات و احکام شریعت است.

بستان‌العقول و دلیل‌المتحرین که از آن‌ها اثری در دست نیست.

سفرنامه - این کتاب مشتمل بر بخشی از مشاهدات سفر هفت‌ساله ایشان بوده و یکی از منابع مهم جغرافیای تاریخی به‌حساب می‌آید.

سعادت‌نامه - رساله‌ای منظوم شامل ۳۰۰ بیت است.

روشنایی‌نامه - این رساله نیز به‌نظم فارسی است.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت عبدالحسین صنیع همایون

عبدالحسین صنیع همایون زاده سال ۱۲۳۸ اصفهان و درگذشته دوازدهم شهریورماه ۱۳۰۰ اصفهان نقاش و تذهیب‌کار است.

وی فرزند محمدکاظم و نوه آقانجف اصفهانی قلمدان نگار معروف دوره قاجار بود. وی ابتدا از پدربزرگش (آقانجف اصفهانی) که از نقاشان برجسته بود اصول ابتدایی نقاشی را آموخت، سپس نزد پدرش (کاظم ابن آقانجف) و عموهایش که همگی از برجستگان هنر بودند آموخته‌هایش را تکمیل کرد. او نقاشی پرکار و صاحب سبک بود که در چهره‌پردازی، پرنده‌سازی، گل و مرغ، طبیعت‌نگاری نازک قلم بود. باوجود تأثیرهایی که از شیوه «عباس شیرازی» و «محمدابراهیم اصفهانی» گرفته بود، سبک ویژه‌ای را دنبال می‌کرد که سبکی بین ایرانی‌سازی و فرنگی‌سازی محسوب می‌شود. آثار وی بیشتر قلمدان و قاب آئینه و جلد کتاب بود. روی قلمدان‌ها چهره‌پردازی زنان را به زیبایی انجام می‌داد که طرح‌های شاداب تصویر می‌کرد.

همچنین در آثار وی مردم‌نگاری نیز وجود دارد که تعداد کمتری را شامل می‌شود. وی به جهت فعالیت هنری‌اش در زمان مظفرالدین شاه لقب «صنیع همایون» را دریافت کرد.

گزیده آثار:

قلمدان زن لمیده و خدمه‌اش به امضای «عبدالحسین صنیع همایون» ساخته‌شده در سال ۱۲۹۸.

تصویری که «جلادها زبان مردی را از کام بیرون می‌کشند» ساخته سال ۱۲۸۱.

قلمدان دختر نیمه‌عریان به امضای «عبدالحسین صنیع همایون» ساخته‌شده در سال ۱۲۸۵.

تصویر رنگ و روغنی مجلس پذیرایی شاه‌طهماسب از همایون شاه با امضای «عمل کم‌ترین صنیع همایون».

جعبه شکلات‌خوری که در موزه هنرهای معاصر اصفهان نگهداری می‌شود.

برخی از آثار وی در حراجی سادبیز سال ۱۹۷۶ به‌فروش رفته‌اند.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

سالروز شهادت رئیس‌علی دلواری و روز «مبارزه با استعمار»

رئیس‌علی دلواری، زاده سال ۱۲۶۱ تنگستان و درگذشته دوازدهم شهریورماه ۱۲۹۴ شمسی بوشهر قهرمان مبارزه با استعمار است.

روستای دلوار، بندر کوچکی است در پنجاه کیلومتری بوشهر که مرکز یکی از بخش‌های ساحلی شهرستان تنگستان است. واژه دلوار به معنای «دلاور» است که گاه «دلبار» هم گفته می‌شود. شغل مردم دلوار اغلب ماهیگیری و سفر به‌شیخ‌نشین‌ها است. موقعیت دلوار به‌گونه‌ای است که کشتی‌های بزرگ می‌توانند در ساحل آن پهلو بگیرند و به همین لحاظ در مقاطعی از تاریخ ایران نامی از آن ذکر شده است.

بندر دلوار که جمعیت آن حدود ۷۰۰ نفر بوده است، بزرگ‌ترین نقش را در دفاع از خاک ایران در سال ۱۹۱۴ میلادی (۱۳۳۳ قمری) در مقابل حمله دوم قوای انگلیس داشت.

رئیس‌علی فرزند رئیس محمد، در عصر مشروطیت، جوانی ۲۴ ساله، بلندهمت، شجاع، در راستی و درستی کم مانند و به میهن‌دوستی معروف بود و اگرچه سواد و معلومات کافی نداشت، اما پاکی و سرشت و صفات خوب او زبانزد اطرافیان بود.

وی بعد از این که قوای انگلیس، بوشهر را به‌تصرف خود درآورد، به‌مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست‌های سنگینی بر آنان وارد کرد.

پس از اشغال بوشهر در رمضان سال ۱۳۳۳ قمری، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را داشتند. محلی که پیش از آن، چند بار سربازان انگلیسی به آنجا یورش برده و هربار طعم تلخ شکست را چشیده بودند. وی همراه با یاران خود علیه اشغالگران وارد نبرد شد و نیروهای متجاوز را که قریب به پنج هزار نفر بودند، تارومار کرد. قیام مردم تنگستان روی‌هم هفت سال به‌طول انجامید و در این مدت، دلیران تنگستان، دو هدف عمده را دنبال می‌کردند: پاسداری از بوشهر، دشتستان و تنگستان به‌عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از نفوذ قوای بیگانه به درون سرزمین ایران و دفاع از استقلال میهن. با کودتای ضدانقلابی لیاخوف روسی، علیه مشروطه‌خواهان ۱۳۲۶ قمری و بمباران مجلس شورای‌ملی و استقرار دیکتاتوری محمدعلی‌شاه قاجار، رئیس‌علی به همراه مرتضی علم‌الهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد صغیر پرداخت. در سال ۱۳۲۷ قمری با کمک تفنگچی تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمدعلی‌شاه پاک کرد و اداره گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر کرد. این کار دلیران تنگستان بر انگلیسی‌ها که اداره گمرک را در اجاره داشتند گران آمد و آنان برای تضعیف مشروطه‌خواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به‌جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران یاری جستند. جنگ میان رئیس‌علی و دلیران تنگستان از یک‌سو و انگلیسی‌ها و خوانین متحد آنان از سوی دیگر به‌طور پیاپی و پراکنده تا شوال ۱۳۳۳ قمری ادامه یافت و انگلیسی‌ها نتوانستند بر رئیس‌علی و یارانش تفوق یابند، تا این‌که در گیرودار حمله انگلیسی‌ها به بوشهر هنگامی‌که رئیس‌علی در محلی به نام «تنگک صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیسی‌ها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و در دم به شهادت رسید. مبارزات رئیس‌علی دلواری برگ زرین دیگری در تاریخ مقاومت دلیرمردان ایران در مبارزه با استعمار است.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت حسین طاهرزاده

حسین طاهرزاده متولد سال ۱۲۶۱ اصفهان و درگذشته دوازدهم شهریورماه ۱۳۳۴ تهران خواننده است.

وی فرزند طاهر تویسرکانی بود که از تویسرکان همدان برای تحصیل فقه به اصفهان رفت و از این‌رو، دوران کودکی و جوانی‌اش را در اصفهان سپری کرد.

طاهرزاده در سال ۱۲۷۸ به تهران آمد و با جهانگیرمیرزا آشنا شد. جهانگیرمیرزا، نوه حسام‌السلطنه و جوان خوش‌ذوقی بود که ویلون می‌نواخت و در منزلش یک دستگاه حافظ اصوات «فونوگراف» داشت. طاهرزاده با همراهی ویلون حسام‌السلطنه برای اولین بار آثار آوازی خود را با این دستگاه ضبط کرد.

وی در منزل حسام‌السلطنه با هنرمندان مشهوری چون میرزا حبیب سماع حضور «نوازنده بزرگ سنتور» و میرزاعبداله «نوازنده برجسته تار» آشنا شد. همچنین در منزل علی صفا ظهیرالدوله با درویش‌خان نوازنده مشهور تار آشنا شد و پس‌ازآن، سال‌ها دوست و همکار بودند. طاهرزاده در کنسرت‌های انجمن اخوت که به تشویق ظهیرالدوله تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد و غالباً عوائد این‌گونه کنسرت‌ها به امور خیریه و کمک به مستمندان اختصاص می‌یافت.

در سال ۱۲۸۹ برای ضبط صفحه به همراه درویش‌خان (تار) و باقرخان رامشگر (کمانچه) و اسداله‌خان (تار و سنتور)، حسین هنگ‌آفرین (ویلون) و رضا قلی‌خان (آواز) و حبیب‌اله شهردار (پیانو) به‌لندن رفت. این سفر از راه روسیه انجام گرفت و در بین راه گروه در شهر رشت توقف داشته و به تقاضای مجاهدان مشروطه سه شب به اجرای کنسرت پرداختند.

طاهرزاده یک‌بار هم به همراه درویش‌خان و باقرخان رامشگر و اقبال السلطان (آواز) و عبداله دوامی (تصنیف و ضرب) برای ضبط صفحه گرامافون عازم تفلیس شد و آن‌ها علاوه بر ضبط صفحه دوشب نیز در سالن تئاتر گرجستان کنسرت برگزار کردند. با فروش صفحات مذکور در ایران شهرت طاهرزاده افزایش یافت و به چهره‌ای شناخته‌شده در میان خوانندگان آن دوره تبدیل شد.

وی خوانندگی را شغل و پیشه خود نمی‌دانست، ازاین‌رو در دوران میان‌سالی و کهولت فقط در جمع دوستان به آواز خواندن می‌پرداخت. در سال‌های پایانی عمر چاپخانه‌ای به نام سپهر تأسیس کرد و به‌کار فرهنگی چاپ مشغول شد و در همان سال‌ها عضو شورای عالی موسیقی رادیو بود. طاهرزاده خواننده‌ای صاحب سبک بود که هم در اجرای قطعات آوازی و هم تصنیف‌ها و قطعات ضربی تبحر داشت. قمرالملوک وزیری، ادیب خوانساری و محمدرضا شجریان از سبک حسین طاهرزاده پیروی کرده‌اند.

وی در ۷۳ سالگی درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله به‌خاک سپرده شد.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت اسماعیل سعادت

اسماعیل سعادت زاده پنجم مهرماه ۱۳۰۴ خوانسار و درگذشته دوازدهم شهریور ۱۳۹۹ در تهران ادیب و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مترجم متون فلسفی است.

وی کارشناس ارشد زبان‌شناسی بود و فعالیت‌هایش در زمینه فرهنگ و کتاب را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.

سوابق‌: سردبیری مجله معارف، تصدی بخشی از ویرایش مجله نشر دانش، مدیر گروه دانشنامه زبان و ادب فارسی فرهنگستان، عضو شورای‌عالی ویرایش سازمان صداوسیما

برخی از آثار:

زندگی میکل آنژ، رومن رولان (ترجمه) ۱۳۳۴

تلخ‌کامی‌های سوفی، کنتس دوسگور (ترجمه) ۱۳۴۲

ایزابل، آندره ژید (ترجمه) ۱۳۴۳

کشفیات نوین در روان‌پزشکی، کلیفورد آلن (ترجمه) ۱۳۴۷

شیر و جادوگر، سی. اس. لویس (ترجمه از متن انگلیسی) ۱۳۴۹

عصر بدگمانی، ناتالی ساروت (ترجمه) ۱۳۶۴

اخلاق، جورج ادوارد مور (ترجمه از متن انگلیسی) ۱۳۶۶

بخشی از سیر فلسفه در جهان اسلام، ماجد فخری (ترجمه از متن انگلیسی) ۱۳۷۲

از وولف تاکانت، بخش اول از جلد ششم تاریخ فلسفه، فردریک کاپلستون (ترجمه از متن انگلیسی) ۱۳۷۲

کتاب تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، پل لویا (ترجمه) ۱۳۷۳

مونتنی، پیتربرک (ترجمه از متن انگلیسی) ۱۳۷۳

سرود نیبلونگن (ترجمه) ۱۳۷۴

رساله در اصلاح فاهمه، اسپینوزا (ترجمه) ۱۳۷۴

اسپینوزا، راجر اسکروتن (ترجمه) ۱۳۷۶

در کون و فساد، ارسطو (ترجمه) ۱۳۷۸

در آسمان، ارسطو (ترجمه) ۱۳۸۰

ژان غرغرو و ژان خنده‌رو، کنتس دوسگور (ترجمه) ۱۳۸۱

مسئله اختیار در تفکر اسلامی و پاسخ معتزله به آن، شیخ بوعمران (ترجمه) ۱۳۸۲

تاریخ فلسفه امیل

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت پروفسور محمود حسابی

(زاده ۴ اسفند ۱۲۸۱ تهران -- درگذشته ۱۲ شهریور ۱۳۷۱ ژنو) دانشمند، فیزیکدان، پژوهشگر، نویسنده، مؤسس بسیاری از سازمانهای عمده و ملقب به "پدر فیزیک ایران"

وی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشته فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت و در سال ۱۹۲۷ دانشنامه دکترای فیزیک، با ارائه رساله‌ای تحت عنوان «حساسیت سلول‌های فتوالکتریک» با درجه عالی دریافت کرد. برخی او را تنها شاگرد ایرانی آلبرت اینشتین می‌دانند.

حسابی در دانشگاه پرینستون آمریکا تحت نظر اینشتین، فرضیاتی درباره «بی‌نهایت بودن ذرات» و «عبور نور از مجاورت ماده» ارائه کرد. او با اندوخته‌ای از دانش روز و کسب مدارج عالی تحصیلی و علمی در چندین رشته مهندسی و مطالعات جامع در علوم پایه به‌عنوان نخستین فردی که در ایران دارای دکترای فیزیک بود، به کشور بازگشت. بی‌شک می‌توان پروفسور حسابی را اولین پایه‌گذار انرژی اتمی ایران دانست.

وی علاوه بر زبان فارسی، به چهار زبان زنده دنیا مانند عربی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی نیز تسلط داشت و هم‌چنین در تحقیقات علمی‌اش از زبان‌های سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی (زبان ایرانیان باستان) اوستایی، ترکی، ایتالیایی و روسی استفاده می‌کرد.

نشان «اوفیسیه دولالژیون دونور» و هم‌چنین نشان «کوماندور دولالژیون دونور»، بزرگ‌ترین نشان‌های فرانسه، به وی اهدا شده است. او از سوی جامعه علمی جهان به عنوان «مرد اول علمی جهان» در سال ۱۹۹۰ برگزیده و در کنگره ۶۰ سال فیزیک ایران در سال ۱۳۶۶ نیز ملقب به "پدر فیزیک ایران" شد.

وی آثار علمی و اجتماعی فراوانی از خود بجا نهاده است که از آن جمله:

تأسیس دانشگاه تهران به فرمان رضاشاه

تأسیس دانشکده فنی

تأسیس مؤسسه ژئوفیزیک

تأسیس مدارس عشایری

تأسیس سازمان انرژی اتمی

تأسیس سازمان هواشناسی

تأسیس رصدخانه جدید

تأسیس فرهنگستان زبان

تأسیس مؤسسه استاندارد

تأسیس انجمن موسیقی

تأسیس رادیولژی

تأسیس نقشه‌برداری و بسیاری خدمات دیگر. و همچنین تالیفات زیادی درزمینهٔ های علمی، فرهنگی، فیزیک و زبان داشته است.

او نابغه‌ای کم مانند بود که عمرش درراه خدمات به ایران و جهان گذشت. پروفسور حسابی سرانجام در بیمارستان دانشگاه ژنو به هنگام معالجات قلبی، در ۹۰ سالگی درگذشت و بنا به‌خواسته خودش، در آرامگاه خانوادگی در شهر دانشگاهی تفرش به‌خاک سپرده شد.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

زادروز بهمن سرکاراتی

(زاده ۱۲ شهریور ۱۳۱۶ تبریز – درگذشته ۲۹ خرداد ۱۳۹۲ تهران) استاد زبان‌های باستانی

وی که دارای مدرک دکتری در رشته زبان‌شناسی و فرهنگ و زبان‌های باستانی بود، سال ۱۳۷۰ به‌عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و از آن زمان، علاوه برعضویت پیوسته، در مقطعی مدیریت گروه زبان‌های ایرانی و همچنین معاونت علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی را نیز عهده‌دار بود.

از دیگر فعالیت‌های سرکاراتی می‌توان به‌عضویت در هیئت امنای بنیاد ایران‌شناسی، عضویت در شورای علمی این بنیاد، معاونت پژوهشی بنیاد ایران‌شناسی، مدیریت گروه زبان‌شناسی دانشگاه تبریز، عضویت در کارگروه پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ریاست انتشارات و روابط دانشگاهی دانشگاه تبریز، عضویت در کارگروه مرکزی کنگره سالانه تحقیقات ایرانی، ریاست مرکز آموزش زبان دانشگاه تبریز و مشاورت عالی کتابخانه‌ی ملی ایران اشاره کرد.

وی تألیفات و ترجمه‌های متعددی در حوزه‌های زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی دارد که از میان آن‌ها می‌توان به «اوستا و هنرنو؛ کارنامه شاهان در روایات سنّتی ایران» (ترجمه) «دین ایرانی برپایه متن‌های معتبر یونانی» (ترجمه) «اسطوره بازگشت جاودانی» (ترجمه) «سایه‌های شکارشده» (شامل ۲۰ مقاله) «مقدمه‌ای بر فلسفه‌ای از تاریخ» (ترجمه) «بررسی جامع زبان فارسی باستان و آثار بازمانده آن»، «بررسی سه فرگرد وندیداد» و «اصطلاحات خویشاوندی در زبان‌های ایرانی» اشاره کرد.

از سرکاراتی همچنین بیش از ۳۵ مقاله در موضوعات مختلف ادبی و زبانی و تاریخی به‌جا مانده است

برخی از آثار بهمن سرکاراتی:

فرهنگ ریشه‌شناختی افعال زبان فارسی ۱۳۸۳

اوستا و هنرنو

کارنامه شاهان در روایات سنّتی ایران (ترجمه) ۱۳۵۰

دین ایرانی بر پایه متن‌های معتبر یونانی (ترجمه) ۱۳۷۷

اسطوره بازگشت جاودانی (ترجمه) ۱۳۷۸

سایه‌های شکارشده (شامل ۲۰ مقاله) ۱۳۷۸

بررسی فروردین یشت: سرود اوستایی در ستایش فروهرها (ترجمه) ۱۳۸۲

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

زادروز محمود کیانوش

(زاده ۱۲ شهریور ۱۳۱۳ مشهد -- ۲۳ دی ۱۳۹۹ لندن) پژوهشگر، شاعر و نویسنده

او گستره آثارش علاوه بر شعر و داستان، زمینه‌های دیگری چون ترجمه، نقد ادبی و داستان‌های کودکان را در بر می‌گرفت. بر همه اینها باید آثار روزنامه‌نگاری وی را نیز افزود.

در نوجوانی، نخست به شعر گفتن و بعد به نوشتن داستان کوتاه پرداخت و با تشویق معلم به این کار ادامه داد و نخستین داستان او در مسابقه داستان‌نویسی دانش‌آموزان سراسر کشور برنده شد. او پس از پایان دوره متوسطه، وارد دانشسرای مقدماتی شد و پس‌ازآن معلم و سپس مدیر مدرسه در یکی از روستاهای اطراف تهران شد. وی از پیشگامان شعرهای منثور آهنگین بود و مجموعه شعرهای آهنگینش با عنوان «شکوفه حیرت» (۱۳۳۴–۱۳۳۸) انتشار یافت. پس‌ازآن در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و لیسانس گرفت. اولین ترجمه او به صورت کتاب، رمان «به خدایی ناشناخته» اثر جان اشتاین بک است که در سال ۱۳۳۶ منتشر شد. وی مدتی عضو هیئت تحریریه و همچنین سردبیر مجله «صدف» و چهار دوره هم سردبیر مجله «سخن» بود. او با وجود رنجوری تن و بیماری همسر به نوشتن ادامه می‌داد و به دو زبان فارسی و انگلیسی می‌نوشت و سه کتاب او توسط یک ناشر انگلیسی منتشر شد.

محمود کیانوش در ۸۶ سالگی درگذشت.

آثار:

شمار آثار او از ۸۰ فزونتر است که از مهمترین آثار وی می‌توان این موارد را نام برد:

شعر:

شکوفه حیرت (مجموعه شعر)

ساده و غمناک (مجموعه شعر)

ماه و ماهی در چشمه باد (مجموعه شعر)

قصیده‌ای برای همه (یک شعر بلند)

آب‌های خسته (مجموعه شعر)

خرخاکیها، یونجه‌ها و کلاغ‌ها (مجموعه شعر)

ناگهان انسان و زمینش (یک شعر بلند)

از پرنده‌ها و انسان (مجموعه شعر، به انگلیسی) ترجمه شده

داستان:

در آنجا هیچ‌کس نبود (مجموعه داستان کوتاه)

مرد گرفتار (یک داستان بلند)

غصه‌ای و قصه‌ای (هفت داستان پیوسته)

و بلا آمد و شفا آمد (مجموعه داستان کوتاه)

حرف و سکوت (رمان)

برف و خون (رمان)

غواص و ماهی (رمان)

در آفاق نفس (رمان فلسفی)

در طاس لغزنده (مجموعه داستان‌های کوتاه)

نقد ادبی

بررسی شعر و نثر فارسی معاصر (مجموعه مقالات)

شعر فارسی در غربت

زن و عشق در دنیای صادق هدایت و نقدی تحلیلی و تطبیقی بر بوف‌کور.

نظم، فضیلت و زیبایی (تاملاتی در فلسفه هنر و ادبیات)

ترجمه‌ها:

به خدای ناشناخته، جان استاین‌بک، انتشارات آبشار ۱۳۳۶

خانه برنارد آلبا، فدریکو گارسیا لورکا، نیل، ۱۳۴۸؛ چاپ دوم: اف‌راز، ۱۳۸۵ چاپ سوم: نشرقطره ۱۳۸۸

داستان یک پولی، برتولت برشت، ترجمه هوشنگ پیرنظر، ترجمه اشعار از محمود کیانوش

میمون گلی کوچولو، کارلو کلودی، اندیشه ۱۳۵۰

در انتظار بربرها، کنستانتین کاوافی، زمان ۱۳۵۱

جلاد، پر لاگرکویست، آگاه ۱۳۵۷

سلام و خداحافظ، آثول فوگارد، نشر قطره ۱۳۸۸

آن‌ها زنده‌اند، آثول فوگارد، نشر قطره ۱۳۸۸

مرگ و دختر، آریل دورفمن، انتشارات فرهنگ جاوید ۱۳۹۷

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

زادروز احسان شریعتی

(زاده ۱۲ شهریور ۱۳۳۸ مشهد) فیلسوف

وی تا پنجم دبیرستان در ایران تحصیل کرد و سال آخر دبیرستان را در آمریکا (سیاتل، واشینگتن) گذراند. در سال ۱۳۵۶ دیپلم فلسفه را در آمریکا گرفت و در همان سال پدرش، علی شریعتی درگذشت. او پس از مرگ پدر دیگر به آمریکا بازنگشت و به فرانسه رفت. در سال ۱۳۵۷ دومین دیپلم را در رشته ادبیات و علوم انسانی گرایش فلسفه دریافت کرد و در نهایت وارد دانشگاهی در شهر اکس‌ان پروانس در جنوب فرانسه شد و رشته فلسفه را انتخاب کرد. در سال ۱۳۵۸ که مشغول به تحصیل سال اول رشته فلسفه در دانشگاه بود، به ایران بازگشت، واحدهایی را معادل‌سازی کرد و در دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد و به مدت یک سال، رشته فلسفه را در این دانشگاه ادامه داد که مسئله انقلاب فرهنگی پیش آمد. او در سال ۱۳۶۰ به پاریس بازگشت و یک سال پایانی مقطع کارشناسی فلسفه را در اکس ان پروانس ادامه داد و موفق به دریافت مدرک در ۱۹۸۱ شد. وی چند سال بعد در مقطع کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه سوربن ثبت نام کرد.

در سال ۱۳۶۸ ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۴ -۱۳۷۳ دوره کارشناسی ارشد فلسفه (گرایش فلسفه قرون وسطی و فلسفه اسلامی) را با ارائه رساله‌اش با موضوع "فلسفه سیاسی فارابی" که ترجمه و شرح سیاست المدنیه فارابی از عربی قرن دهم به فرانسه بود، در سوربن پاریس به پایان برد. او با ارائه رساله‌ای دیگر در سال ۱۹۹۵-۱۳۷۴ دوره یکساله پیش‌دکترا را پشت سر گذاشت.

در سال ۱۹۹۷-۱۳۷۶ در رشته فلسفه به دانشگاه سوربن پاریس رفت و شروع به گذراندن واحدهای گرایش جدید خود (فلسفه اگزیستانس و فنومنولوژی) کرد. چند سال بین پیش‌دکترا و دفاع از رساله دکترا فاصله افتاد، چون موضوع رساله دکترا از فلسفه قرون وسطی به فلسفه معاصر تغییر کرده بود. سرانجام رساله‌اش را با موضوع تبعات اندیشه وجودی مارتین هایدگر (به‌ویژه در دو بعد دینی و سیاسی) و تأثیرگذاری آن بر متفکران ایرانی (نقد قرائت احمد فردید) تکمیل کرد و موفق به دریافت دکترا از دانشگاه سوربن پاریس در سال ۲۰۰۷-۱۳۸۶ شد.

احسان در سال ۱۳۸۶ و به مناسبت سی‌امین سالگرد درگذشت علی شریعتی به ایران آمد و در نیمسال اول تحصیلی سال ۸۸-۱۳۸۷ به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. در ترم اول تدریس در دانشگاه تهران، درس فلسفه‌های اگزیستانس (درس ۲ واحدی مقطع کارشناسی ارشد) به او واگذار شد و در نیمسال دوم تحصیلی ۸۸-۱۳۸۷ به تدریس فلسفه‌های جدید و معاصر (درس ۲ واحدی مقطع کارشناسی) در دانشگاه تهران پرداخت. او گاهی به‌عنوان استاد داور پایان‌نامه‌ها در دانشگاه تهران حضور می‌یابد.

برگی از تقویم تاریخ و فرهنگ و هنر

زادروز امجد ابراهیمی (فخار)

(زاده ۱۲ شهریور ۱۳۴۶ اراک) نوازنده دف، تاس و سازهای کوبه‌ای

وی فراگیری موسیقی را ازکودکی در خانواده هنردوستش آغاز کرد و به واسطه علاقه بسیاری که به سازهای کوبه‌ای و ریتم داشت، ساز دف را به‌عنوان ساز اصلی‌اش انتخاب کرد. وی فراگیری ساز دف را ابتدا به صورت خودآموز و سپس با بهره‌گیری از استادان و منابع موسیقی مختلف آغاز و از سال ۱۳۶۸ فعالیت جدی هنری را شروع کرد.

فخار همراهی با گروههای مختلف موسیقی ازجمله: حافظ، وصل یار (وصل صوفیان)، مسیحا، شاهو، دلنواز، دف دف، کاویان، ساقی، موسیقی تئاتر و غیره را در کارنامه‌اش دارد.

اجرای برنامه‌های متعددی در داخل و خارج از کشور ازجمله:

اولین سال بزرگداشت حافظ در حافظیه شیراز.

اجرا در بنای تاریخی کلوزیوم شهر رم ایتالیا.

اجرا در سالن یونسکو شهر پاریس.

اجرا در مونته پولچیانو ایتالیا.

اجرا در کنگره عرفان در شهر دهلی.

اجرا در کنگره ادیان تلمسان الجزایر.

اجرا در بزرگداشت مولانا در قونیه.

اجرا در شهر اودینه ایتالیا جشنواره رز ایرانی.

اجرا در تاجیکستان.

شرکت در اجرای موسیقی تئاتر: شمس‌پرنده تالار وحدت (۱۳۷۸ تا ۱۳۹۵ بیش از ۲۵۰ اجرا).

شمس پرنده تابستان سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ در کاخ سعدآباد.

همچنین اجرا در تئاترهای: آنتیگونه، ج سوگ سیاوش، هفت‌خوان رستم، رستم و اسفندیار به کارگردانی خانم پری صابری و آهنگسازی ابراهیم اثباتی.

نوازندگی دف در تئاترهای:

ماهی طلا و آهو یا هو، به کارگردانی بهروز غریب‌پور.

همچنین استفاده از ساز باستانی تاس (طاس) به شکل خاص در کنسرت گروه موسیقی وصل یار (وصل صوفیان) به سرپرستی ابراهیم اثباتی در سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ به همراه گروه بزرگ نوازندگان دف و سازهای کوبه‌ای در تالار وحدت پرداخته است.

او همچنین از سال ۱۳۷۵ به کار آموزش مشغول بوده و در این راستا فعالیت‌های زیادی ازجمله ابداع روش آموزشی مخصوص برای دف و نوشتن بیش از ۸۰۰ تمرین آموزشی و عملی و همچنین چندین قطعه گروه‌نوازی دف و برگزاری کلاسهای گروه‌نوازی بدون وقفه از سال ۱۳۸۰ تاکنون و برگزاری کنسرت‌های آموزشی و همکاری مستمر با آموزشگاه‌های موسیقی مختلف را به انجام رسانده است.

از آثار ضبط‌شده:

نوازندگی دف در آلبوم موسیقی (شمس پرنده) به آهنگسازی ابراهیم اثباتی.

آلبوم موسیقی (شور خورشید) به آهنگسازی پیمان خسروی.

نوازندگی دف در آلبوم گروه وصل یار.

نوازندگی دف آلبوم آرش کمانگیر گروه کاویان به آهنگسازی حمید سلطانیه و غیره.

کد خبر 601906

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.