در جست‌وجوی هویت گم‌شده

انتشار ویدئوی قمه‌کشی دختران در بوشهر، روایتی واقعی است که اکنون با دست‌به‌دست شدن ویدئوی آن در فضای مجازی، زنگ خطری را که مدت‌ها قبل به صدا درآمده بود، بیشتر به گوش می‌رساند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کارشناسان سال‌هاست هشدار می‌دهند که جامعه ایران در معرض آنومیک‌شدن است؛ به‌طوری‌که هم شرایط بحرانی درحال افزایش بوده و هم جامعه ایران در حال نزدیک شدن به مرز «آنومیک» شدن است.

اما جامعه آنومیک چه ویژگی دارد؟ واژه آنومی ریشه یونانی دارد و به معنای نبود ارزش و بی‌هنجاری است؛ جامعه آنومیک هم جامعه‌ای است که در آن هنجار و ارزشی وجود ندارد. «آنومی» به معنای نبود وابستگی شخص و جامعه است که به چندپاره شدن جامعه می‌انجامد و نخستین‌بار توسط «امیل دورکیم» جامعه‌شناس فرانسوی مطرح شد.

با نگاه به صفحات اخبار روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و کلیپ‌های داغ شبکه‌های اجتماعی، می‌توان متوجه شد که گاهی اوقات به جامعه آنومیک در حال نزدیک شدن هستیم. در جامعه آنومیک، خشونت فراوان می‌شود و به شکل‌های مختلفی دعوا، ضرب‌وجرح و در نهایت خودکشی بروز پیدا می‌کند.

هر از چند گاهی شاهد انتشار خشونت دختران علیه یکدیگر هستیم که آخرین اتفاق روز گذشته در بوشهر اتفاق افتاد؛ دختران دریکی از پارک‌های بوشهر در حین دعوا برای همدیگر قمه‌کشی کردند و انتشار ویدئوی آن باعث شد که تحلیل‌های مختلفی نسبت به پدیده قمه‌کشی دختران بر یکدیگر مطرح شود.

عقب ماندن نظام آموزشی و تربیتی از سرعت تغییرات فرهنگی و اجتماعی

سیدمحمدالحسینی جامعه‌شناس به خبرنگار ایمنا می‌گوید: نظام آموزشی و تربیتی نتوانسته آن‌گونه‌که تغییرات اجتماعی و فرهنگی با سرعت پیش می‌رود با آن تطبیق یابد و نیازهای نوجوانان را که مدام در حال دگرگونی است، سروسامان دهد. به‌عبارت‌دیگر هویت نوجوانان در فضایی از ابهام به‌سر می‌برد، ابهامی که ناشی از زندگی در جامعه‌ای با مسائل حل‌نشده بسیار و دوراهی‌های سختی است که نظام آموزشی تکلیف آن‌ها را تعیین نکرده و هنوز نتوانسته از آن‌ها تعریف واضح و روشنی به دست دهد تا دانش‌آموزان، نوجوانان و نوباوگان بتوانند در بستر زندگی اجتماعی از آن به‌عنوان یک چراغ راه استفاده کنند.

وی می‌افزاید: همین عوامل باعث شده مرجعیت فکری، علمی و بزرگ‌منشی نیز دچار تغییرات عمده‌ای شود. فقدان مرجعیت نظری و ایدئولوژیکی و مبنایی برای تبیین، باعث ایجاد خلاء هویتی بزرگی در نوجوانان این سرزمین شده است، به‌گونه‌ای که در دوراهی‌های زندگی توانایی خلق معنایی جدید برای ادامه راه به‌وسیله باورها آداب و رسوم، عرف و اعتقاداتشان ندارند و همین مسئله باعث پریشانی فرهنگی ایشان خواهد شد و نمی‌دانند چگونه در بحران‌های زندگی از آن‌ها استفاده کنند. پریشانی فرهنگی که برآیندهای گیجی به همراه دارد و مبتلایان به آن قابل پیش‌بینی نیستند و اگر دیر به آن پرداخته شود، کاری از دست والدین و معلمان برنخواهد آمد.

این جامعه‌شناس مسائل اجتماعی ایران تصریح می‌کند: نیاز است در این زمینه با وسواس و دقت علمی زیاد کنکاش شود. متأسفانه بار اداری و خدماتی سازمان‌ها و نهادهای مربوط به آموزش‌وپرورش بر دغدغه یادگیری و آموزش آن‌ها چیرگی دارد و همین موضوع، موجب سیاست‌زدگی و نداشتنِ برنامه مناسب جهت پاسخ‌گویی به این نیاز مهم جامعه شده است.

تغییر الگوها و نقش‌های جنسیتی در دختران

وی ادامه می‌دهد: مسئله هویت، همچون منابع طبیعی خیلی وقت است که نادیده گرفته می‌شود؛ البته در بعد ذهنی دراین‌باره اسناد زیادی تولید شده، اما در بعد عینی خبر خاصی نیست. در سال ۷۰ هشدارهای محیط‌زیستی زیادی داده می‌شد، اما تا زمانی که زاینده‌رود یا دریاچه ارومیه خشک شد، کسی احساس مسئولیت نکرد! این پدیده شایسته یک جامعه پویا نیست؛ در مسئله هویت نیز چنین است و حوادث این‌چنینی با کسی تعارف ندارد و رشد آن، آینده فرزندان ما را به خطر خواهد انداخت و باید این زنگ خطر را جدی گرفت.

الحسینی اضافه می‌کند: نکته بعدی که در حادثه قمه‌کشی دختران به‌چشم می‌خورد، تغییر الگوها و نقش‌های جنسیتی است که از سابقه‌ای طولانی در تاریخ و فرهنگ ایران برخوردار است و همین امر اهمیت بحث هویت را دوچندان می‌کند. در این باره نیاز به بازنگری داریم؛ باید ببینیم کجای کارمان نقص دارد و چه خوراکی به نوجوانان خود داده‌ایم که اکنون مواردی را شاهد هستیم که تصورش را هم نمی‌کردیم. انسان بدون اندیشه و هویت، موجود خطرناکی است و هر خطری از او متصور است.

در جست‌وجوی هویت گمشده

افزایش خلاء هویتی دختران و به خطر افتادن هویت یک جامعه

وی اظهار می‌کند: دختران همواره از جایگاه اجتماعی بالایی در جامعه برخوردار بودند، به‌گونه‌ای که بسیاری از لباس‌ها و سخنان و رفتارها از آنان تصور نمی‌شد؛ اما این خلاء هویت بیش از هر طبقه اجتماعی آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. دختران امروز چشم‌انداز روشنی برای خود متصور نیستند و اگر در سنین شکل‌گیری و پذیرش هویت از آنان در خانواده و مدرسه غفلت شود، به همان میزان قادرند بنیان‌های حیات طیبه و هویت یک جامعه را به مخاطره بیندازند.

این جامعه‌شناس مسائل اجتماعی ایران ادامه می‌دهد: وقتی دغدغه نظام آموزشی، تست‌زنی دانش آموزان در سنین نوجوانی باشد و نه هویت و پاسخ به پرسش‌های آن‌ها؛ وقتی در نظام آموزشی و خانواده گفت‌وگو حذف شود و والدین نسبت به این سنین آگاهی نداشته باشند، وقتی نهادهای فرهنگی برنامه‌ها و امکاناتشان را در راستای پاسخ‌گویی به دغدغه‌های اصلی دختران مصروف نکنند، دیگر انگیزه و برنامه‌ای برای آینده نخواهد ماند، حال آن شخص می‌خواهد پسر باشد یا دختر که البته دختران آسیب‌پذیرترند.

با فرزندپروری اشتباه، در جامعه روبه‌رو هستیم

مرضیه حیدری روان‌درمانگر به خبرنگار ایمنا می‌گوید: نوجوانی، دوره بحران و طوفان فشارهای عصبی محسوب می‌شود. دوره‌ای حساس که نیازمند آموزش‌های ویژه جهت خودآگاهی نوجوان، خانواده و جامعه است. در دوران کودکی بسیاری از خانواده‌هایی که دغدغه خاصی نسبت به چگونگی فرآیند رشد و تربیت فرزند خود ندارند، علاوه بر نبودِ سبک فرزندپروری مشترک بین والدین، کودکان با سخت‌گیری‌های یکی یا هر دو والد، به اجبار خود را با شرایط سازگار می‌کنند و توانایی ابراز مخالفت ندارند؛ درنتیجه نبودِ حق انتخاب‌های کودکانه، ریشه‌های رفتارهای پرخاشگرانه را در دوران نوجوانی رقم خواهد زد.

وی می‌افزاید: در کنار این سبک سلطه‌گر نیز سبک فرزندپروری نازپرورده، کودکان را دچار اشتباه می‌سازد تا رفته‌رفته با رسیدن به سن نوجوانی خود را مستحق هر رفتار و هر خواسته‌ای بدانند و با این سطح از شناخت به مشکلات ارتباطی و اجتماعی خود دامن بزنند. نبود آگاهی خانواده از تغییرات فردی در دوره نوجوانی، موجب می‌شود نوجوانان از آموزش‌های لازم درخصوص مهارت‌های خودآگاهی، ارتباطی و مدیریت هیجانات ازجمله خشم محروم بمانند و در انزوای همدلی و عدم درک متقابل دست به رفتارهای نابه‌هنجار بزنند. همچنین تشویق‌هایی از سوی گروه‌های همسالان و نبود نگرش صحیح موجب تعویض رفتارهای به‌هنجار و نابه‌هنجار در جامعه خواهد شد.

این روان‌درمانگر تصریح می‌کند: به‌طورکلی مواردی مانند پرخاشگری، رفتارهای هنجارشکن و ماجرای قمه‌کشی دختر نوجوان در بوشهر را «اختلال» می‌نامیم. افرادی که رفتار و منش اجتماعی آن‌ها به‌طورطبیعی و معمول نیست، به‌ویژه شخصیت‌های سایکوپات یا ضداجتماعی دچار آزردگی‌های رفتاری و اجتماعی می‌شوند؛ همچنین نگرانی‌های روان‌شناختی مانند استرس، افسردگی و انواع اختلال‌های شخصیتی و تعاملی می‌تواند درنهایت منجر به پرخاشگری شود.

نوجوانان مورد غفلت واقع شده‌اند

وی با اشاره به اینکه خانواده جزئی از جامعه است و زمانی که جامعه دچار التهاب شود، خانواده هم درگیر این موضوع می‌شود، اظهار می‌کند: خانواده ریشه اختلالات در آسیب‌ها، رفتارهای روانی و اجتماعی، ناکامی‌های اجتماعی و یادگیری مسائل فرهنگی و معنوی افراد است. متأسفانه مدارس در بحث «کمک‌مشاوره» عملکرد خوبی ندارند، درحالی‌که باید از چندین سال قبل مدارس برای تعلیم و تربیت و مشاوره همت بیشتری انجام می‌دادند.

حیدری با بیان اینکه نوجوانان جامعه ما مورد غفلت واقع شدند، می‌افزاید: ما سینما و تئاتر نوجوان نداریم، فضای بازی مخصوص نوجوان نداریم، نوجوانان از بسیاری فضاها محروم می‌شوند و جاهایی که مخصوص تفریح نوجوان باشد وجود ندارد. برای نبود بروز چنین رفتارهایی باید نوجوانان جایی برای ابراز هیجانات خود، کاهش خشم و در تماس بودن درست با جنس مخالف و جایی برای کسب تجربه‌های جدید داشته باشند.

وی با تأکید بر اینکه باید حواسمان به نوجوانان باشد، می‌گوید: نوجوانان ما در خیابان‌ها رها هستند و مکانی برای تفریح ندارند و این مسئله بسیار مهم است. نوجوان به طبقه سنی اطلاق می‌شود که نه می‌توان همانند کودک به او نگاه کرد و نه شبیه بزرگسال است، ازاین‌رو نیازمند توجه خاصی است. ما به خانه‌های نوجوان نیازمندیم تا به تفریح سالم نوجوانان کمک کند و این‌گونه وقتشان پر شود. در حال حاضر وقت نوجوان‌ها بیشتر با حضور در خیابان‌ها می‌گذرد.

تأثیر کرونا در افزایش سرکشی نوجوانان / لزوم ‬توجه والدین به مسائل تربیتی

حسین معافی تحلیل‌گر مسائل اجتماعی به خبرنگار ایمنا می‌گوید: استفاده از سلاح‌های سرد که در درگیری مردان مرسوم بوده، حالا به درگیری دختران هم راه یافته که نشان از درد بزرگی در جامعه است که باید شناسایی و درمان شود. در سال‌ها و ماه‌های گذشته نیز فیلم‌های درگیری دختران نوجوان دبیرستانی در تهران، و «هلیا» دختر دهه هشتادی در اصفهان نیز در فضای مجازی پخش شد که باید همان موقع پیگیری‌های جدی در این خصوص صورت می‌گرفت و این موضوع آسیب‌شناسی می‌شد تا امروزه دیگر شاهد چنین درگیری در بوشهر نباشیم.

وی می‌افزاید: وقتی سن‌وسال و نحوه پوشش این دختران را نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که این افراد از الگوهای خاصی پیروی می‌کنند و تأثیرپذیری از جامعه به‌ویژه در فضای مجازی را خواهید دید. طی دو سال گذشته که به علت اپیدمی کرونا همه افراد جامعه بیشتر خدمات خود را غیرحضوری دریافت کردند، دانش‌آموزان و دانشجویان نیز به آموزش‌های مجازی روی آوردند؛ آموزش‌هایی که زیرساخت‌های آن آماده نبود و به اجبار فرزندانمان را در دنیای ناشناخته مجازی غرق کردیم و نظارت دقیقی هم نداشتیم. این فضای مبهم و بی‌انتها، بسیار آسیب‌زا است و اگر درست مدیریت نشود می‌تواند مشکلات روحی و روانی زیادی را حتی برای بزرگسالان به همراه داشته باشد.

این تحلیل‌گر مسائل اجتماعی تصریح می‌کند: تحقیقات نشان می‌دهد که منشأ بسیاری از درگیری‌ها از درون شبکه‌های اجتماعی و با ارتباطات ناصحیح در این فضا صورت می‌گیرد. بدون شک باید خانواده‌ها توجه بیشتری به فرزندان خود به‌خصوص نوجوانان داشته باشند؛ دختران و پسران جوانی که نیاز به نظارت بیشتری دارند تا در مسیر درستی گام بردارند و در ناهنجاری‌های اجتماعی قرار نگیرند. چیزی که نگران‌کننده است اینکه سنین این افراد پایین و عمده افراد تشکیل‌دهنده این درگیری دختران هستند و از اعمال خشونت نسبت به همدیگر ابایی ندارند، درحالی‌که به‌ظاهر یک گروه هستند که منجر به اعمال حرکت‌های خشونت‌آمیز و درآوردن قمه در یک محل می‌شوند.

اهمیت وضع قوانین سخت برای جلوگیری انتشار این کلیپ‌ها

وی تأکید می‌کند: انتشار این نوع کلیپ‌ها، برای نوجوانان دیگر هم الگوسازی می‌شود و می‌تواند سرنوشت این دختران را تباه کند؛ در ضمن افراد کم‌سن‌وسال هم پا در مسیر دختران قمه‌کش می‌گذارند و هزاران دختر و پسر قمه‌کش ساخته خواهد شد. بنابراین عواملی که اقدام به فیلم‌برداری و انتشار این درگیری در فضای مجازی می‌کنند، باید شناسایی و برابر قانون با آن‌ها برخورد شود تا درس عبرتی برای دیگران باشد.

معافی اظهار می‌کند: مجازات چنین عمل مجرمانه‌ای نیز باید به‌درستی و به نحو شایسته‌ای در جامعه اجرایی شود تا دیگران درس عبرت بگیرند و جرئت چنین اعمال خشونت‌باری را نداشته باشند. یعنی همان‌گونه‌که انتشار این فیلم‌ها در فضای مجازی صورت می‌گیرد باید مجازات افراد خاطی نیز با توجه به شرایط جامعه و نظر قاضی پرونده، اطلاع‌رسانی شود.

وی می‌گوید: امروزه انتشار فیلم‌ها و کلیپ‌های زیادی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باعث شده که واقعیت جامعه را بپذیریم و آسیب‌های اجتماعی و رفتاری موجود را شناسایی و راهکارهای درستی برای آن‌ها ارائه کنیم. سواد رسانه‌ای و سواد اجتماعی از موضوعات مهمی هستند که باید در جامعه و مخصوصاً در سیستم آموزشی کشور به آن‌ها اهمیت بیشتری داده شود و با استحکام بنیان خانواده و آموزش‌های دینی و تربیتی و الگوسازی درست برای جوانان و نوجوانان جلوی بسیاری از مشکلات اجتماعی را بگیریم.

گزارش از: کورش دیباج، خبرنگار سرویس جامعه ایمنا

کد خبر 589432

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.