۱۶ تیر ۱۴۰۱ - ۰۶:۳۱
زندگی روی خط بخشش و گذشت

امروزه آسیب‌های اجتماعی نظیر نزاع‌های دسته‌جمعی، درگیری‌های خیابانی، خشونت‌های فیزیکی یا کلامی و حتی قتل در جامعه به دلایل متفاوت اجتماعی، اقتصادی، روحی و روانی روبه افزایش است. در این میان فقدان مهارت اجتماعی «بخشش» و «گذشت» برای جلوگیری از افزایش آسیب‌های اجتماعی، به وفور احساس می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شانزدهم تیرماه مصادف با روز جهانی بخشش و گذشت، بهانه‌ای برای آگاهی از لزوم نهادینه شدن فرهنگ بخشش در جوامع انسانی است. بی‌تردید حضور افراد پرخاشگر در جامعه، سبب آسیب‌های اجتماعی بسیاری نظیر درگیری‌های فیزیکی و قتل می‌شود. تربیت صحیح فرزندان، بهره‌گیری از فرهنگ تعامل و گفت‌وگو، آموزش چگونگی رفتار در مقابل خشونت دیگران و بخشش و گذشت در کاهش این آسیب‌ها مؤثر است.

جرایم مبتنی بر خشونت، عصبانیت، تندخویی، خشم و برافروختگی شامل نزاع، توهین و ضرب‌وشتم در میان آمار جرایم جامعه، رقم قابل توجهی دارد. شرایط موجود نشان می‌دهد که آستانه تحمل و میزان بخشش در جامعه کاهش یافته است و با کوچک‌ترین تنشی، شاهد واکنش‌های کلامی و رفتاری خارج از عرف میان افراد هستیم.

یکی از مواردی که فرد را در ناراحتی، رنجش و خلق پایین نگه می‌دارد، نداشتن بخشش است. افرادی که دیگران را به راحتی نمی‌بخشند، در خشم باقی می‌مانند و معمولاً افکار ناراحت‌کننده‌ای نظیر انتقام را در ذهن خود مرور می‌کنند.

نیاز انسان به همنوع، ضرورت زندگی اجتماعی و تفاوت‌های متنوع انسان‌ها با یکدیگر، نشانگر جایگاه و اهمیت عفو و بخشش خطاهای یکدیگر است؛ چراکه برقراری رابطه دوستانه میان هم‌نوعان بدون گذشت، امکان ندارد. بخشش، فعلی پسندیده است که بیشتر در افرادی که خود را باور دارند و به ارزش خود پی برده‌اند دیده می‌شود. گذشت کردن نیازمند شجاعت و توان بیشتری نسبت به نگه داشتن خشم و غضب است.

بخشش به التیام یافتن ارتباطات آسیب‌دیده افراد کمک می‌کند و نشانه عزت نفس بسیار است. هرچند انتقام پاسخ طبیعی انسان در برابر خطاهای دیگران است اما بخشش شاهراه سلامت روانی محسوب می‌شود؛ افرادی که بیشتر گذشت کرده و آزردگی خود را زودتر فراموش می‌کنند، کمتر دچار مشکل در حوزه سلامت خود شده و به ندرت دچار فشار روانی می‌شوند اما افرادی که توان بخشش ندارند، بیشتر در معرض بیماری‌هایی نظیر سرطان یا مشکلات قلبی_عروقی قرار دارند.

زندگی روی خط «بخشش» و «گذشت»

هیچ فردی کامل نیست اما جایزالخطا نیز نیست

رضا روزبهانی متخصص پزشکی اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: گذشت به دو بخش تقسیم می‌شود؛ اولین بخش گذشت در زندگی عادی و دیگری گذشت در مباحث قانونی و دعاوی است. اعتقاد بر این است که هیچ فردی کامل نیست اما جایزالخطا هم نیست.

وی با بیان اینکه انسان گاهی خطا می‌کند اما این‌گونه نیست که اجازه خطا کردن داشته باشد، می‌افزاید: چه خوب است اگر نزدیکان یک فرد که با وی ارتباط دارند، بتوانند از اشتباهات فرد به خصوص اشتباهاتی که زیان زیادی به همراه نداشته است، بگذرند.

این متخصص پزشکی اجتماعی ادامه می‌دهد: گذشت کردن از برخی اشتباهات سخت‌تر است؛ به عنوان مثال بر زبان جاری کردن لفظ بخشش توسط فردی که فرزندش را به قتل رسانده‌اند، شاید راحت باشد اما در واقعیت امر تصمیمی دشوار است و همه از وی به بزرگی یاد می‌کنند.

رابطه عکس سطح صدمه و تعداد افرادی که توان بخشش دارند

وی با بیان اینکه هرچه سطح صدمه و اتفاق رخ داده بالاتر می‌رود، تعداد افرادی که توان بخشش داشته باشند کاهش می‌یابد، تصریح می‌کند: برای اتفاقاتی که به صورت روزمره در زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد، برای گذشت جای بسیاری وجود دارد و سنتی پسندیده محسوب می‌شود.

روزبهانی با اشاره به اینکه گذشت نکردن تبعاتی به همراه دارد، اضافه می‌کند: بسیاری از نزاع‌هایی که منجربه جرح یا حتی قتل می‌شود، از تبعات گذشت نکردن است. آمار نزاع‌های خیابانی در ایران در مقایسه با سایر کشورها نسبتاً بالاتر است که پیامد فقدان گذشت در جامعه محسوب می‌شود.

لزوم بخشش در زندگی زناشویی

وی با تاکید بر لزوم بخشش و گذشت در زندگی زناشویی، می‌گوید: اگر در زندگی زناشویی و ازدواج گذشتی وجود نداشته باشد، زندگی که تحت عنوان زندگی مشترک از آن یاد می‌شود، مقدور نیست. در یک زندگی مشترک و موفق، دو طرف گذشت بسیاری دارند و نقصان یکدیگر را نادیده می‌گیرند و سعی بر یکرنگ کردن خود با دیگری دارند.

عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی اصفهان با بیان اینکه در صورت فقدان گذشت در زندگی مشترک، مشاجره میان افراد بیشتر می‌شود و در پی آن انرژی زیادی از افراد گرفته و روحیه آن‌ها خراب می‌شود، ادامه می‌دهد: در نهایت افراد آرامش خود را از دست می‌دهند و نسبت به زندگی مشترک سرد می‌شوند.

بهبود احساس فرد طی مدتی کوتاه با انتقام‌جویی

وی با تاکید بر اینکه شاید انتقام‌جویی در کوتاه‌مدت، حال انسان را اندکی بهتر کند اما به‌طورقطع با توجه به تجارب افراد انتقام‌جو و بخشنده، همه افرادی که گذشت کرده‌اند زندگی بهتر و آرام‌تری دارند، اظهار می‌کند: بخشش، آموختنی است و نمی‌توان گفت خانواده‌ای ژنتیکی بخشنده یا انتقام‌جو هستند.

روزبهانی با بیان اینکه افراد این مهارت را در خانواده می‌آموزند، می‌افزاید: هنگامی که فرزندی شاهد فقدانِ گذشت میان والدین خود باشد، از آن‌ها می‌آموزد که بخشش نداشته باشد. هنگام ورود دانش‌آموز به فضای آموزشی، آموزش‌وپرورش وظیفه دارد مهارت‌های این‌چنینی را به افراد آموزش دهد.

لزوم نهادینه شدن فرهنگ بخشش و گذشت

وی با بیان اینکه به اجبار نمی‌توان از افراد توقع بخشش داشت، بلکه این موضوع باید به عنوان فرهنگ در جامعه نهادینه شود، ادامه می‌دهد: متون دینی، احادیث، روایات و قرآن کریم سرشار از توصیه به بخشش است اما در واقعیت امر این فرهنگ در جامعه نهادینه نشده است.

این متخصص پزشکی اجتماعی با بیان اینکه در نهادینه شدن فرهنگ بخشش و گذشت مسائل آموزشی، اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار است، تصریح می‌کند: هنگامی که قرار باشد موضوعی به عنوان الگو در جامعه نهادینه شود، تنها یک موضوع بر آن نقش ندارد و همه کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی دارای علل بسیاری هستند.

وی با بیان اینکه طبق یک مطالعه طی ایام قرنطینه به علت شیوع بیماری کرونا، میزان خشونت‌های خانگی در برخی مناطق دو برابر شده بود، اضافه می‌کند: فرهنگ بخشش باید به عنوان یک خواسته و الگو در جامعه مطرح شود تا همه افراد جامعه شاهد نتیجه آن باشند.

بخشش و گذشت آگاهانه

سمیه بهزادی‌پور کارشناس حوزه آسیب‌های اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: در راستای مدارای اجتماعی و اهمیت بخشش و گذشت در حوزه مهارت‌های مؤثر و روابط بین فردی باید به نکته‌ای کلیدی تحت عنوان بخشش و گذشت آگاهانه اشاره کرد که مقابل این مفهوم بخشش و گذشت کورکورانه و ناآگاهانه قرار دارد.

وی می‌افزاید: افراد از دوران خردسالی، کودکی و نوجوانی در حوزه‌های مختلف مهارت‌های زندگی را آموزش نمی‌بینند و به همین علت برخی مفاهیم، اصول و ارزش‌های ارتباطی و انسانی در جامعه ما بدون هیچ‌گونه اغماضی ضعیف است.

این کارشناس حوزه آسیب‌های اجتماعی ادامه می‌دهد: در حوزه بخشش و گذشت آگاهانه، انسان‌ها باید بیاموزند که بیشتر اوقات مسائل را تنها از ذهن خود نبینند و از ذهن دیگران نیز به موضوعات نگاه کنند. همین نکته بسیار ساده اما کلیدی باعث می‌شود که سطح زیادی از سوءتفاهم‌ها از بین برود.

ضعیف بودن قدرت نه شنیدن جامعه

وی با اشاره به اینکه جامعه ما قدرت نه شنیدن ضعیفی دارد، تصریح می‌کند: به علت ضعف مهارت‌های زندگی و مهارت‌های آموزشی، جامعه ما در مهارت‌های ارتباطی ضعیف بوده و سطح انتظار از افراد در راستای تأیید کردن خواسته‌های خود است و ناخودآگاه توقع داریم هنگام صحبت یا گرفتن تصمیم، تأیید شویم.

بهزادی‌پور اضافه می‌کند: هنگامی که افراد بدون تحلیل منطقی، یکدیگر را تحمل می‌کنند، کوتاه می‌آیند یا به شکل کلامی هم را می‌بخشند، در ضمیر ناخودآگاه آن‌ها سوءتفاهم یا مشکل دفن می‌شود و به مرور زمان، مانند یک گلوله برفی کوچک با چالش‌های دیگر درمی‌آمیزد و با کوچک‌ترین مسئله‌ای، به بهمنی بزرگ تبدیل شده و روی یک رابطه آوار می‌شود.

وی با اشاره به راهکار کاهش توقع از دیگران، می‌گوید: اگر در مقابل بیاموزیم با روش‌هایی نظیر جابه‌جایی نقش و سایر نکات موجود در سطح مهارت‌های ارتباطی، روابط خود را چینش کنیم و دید آگاهانه بخشش و گذشت نسبت به دیگران داشته باشیم، توقع از دیگران بی‌معنی می‌شود.

سطح بالای توقع از دیگران

این کارشناس حوزه آسیب‌های اجتماعی ادامه می‌دهد: در تکنیک جابه‌جایی نقش، هنگام وجود چالشی در رابطه با نزدیکان، خود را چند ثانیه به جای فرد مقابل می‌گذاریم و از دید او با ذهنیت، شرایط روحی، روانی و جسمی وی چالش را بررسی می‌کنیم؛ ممکن است فرد مقابل دچار بیماری، استرس یا فشار روحی و سایر مسائل باشد در صورتی که ما از وی مانند فردی عادی و نرمال انتظار داریم.

وی با بیان اینکه یکی از مشکلات جامعه ایرانی که از ضعف‌های مهارت‌های ارتباطی نشئت می‌گیرد، سطح بالای انتظار نسبت به یکدیگر است، اظهار می‌کند: در صورتی که بخشش و گذشت افراد به صورت حل شده در ذهن آن‌ها باشد و فرافکنی نکنند، در ارتباط با یک فرد رابطه‌ای باکیفیت‌تر خواهند داشت.

لزوم شناخت و مدیریت احساسات و هیجانات درپی آموزش

بهزادی‌پور با اشاره به علت بروز پرخاشگری، نزاع و سایر مواردی که می‌تواند به آسیب‌های اجتماعی جبران‌ناپذیری نظیر قتل غیرعمد منجر شود، می‌افزاید: در کشورهای رشدیافته از دوره یک سالگی به بعد طی برنامه‌های مختلف، مدیریت و تسلط برخورد، شناخت و مدیریت احساسات و هیجانات، آموزش داده می‌شود و هنگامی که یک فرد به عنوان نوجوان یا جوان وارد اجتماع می‌شود، به بلوغ هفت‌گانه رسیده است اما هنگامی که در جامعه‌ای آموزشی وجود ندارد، افراد شناخت و توان مدیریت احساسات و هیجانات خود را نیز ندارند.

وی با اشاره به تفاوت کنترل و مدیریت احساسات و هیجانات، ادامه می‌دهد: علم نوین روان‌شناسی اثبات کرده است که می‌توان به هر ویژگی رفتاری که قصد کنترل آن را داریم قوت دهیم و آن را تقویت می‌کنیم؛ به همین علت بر واژه مدیریت احساسات و هیجانات تاکید دارد نه کنترل.

خشونت، نزاع و قتل غیرعمد؛ پیامدهای برون‌ریزی فشارهای اقتصادی

این کارشناس حوزه آسیب‌های اجتماعی تصریح می‌کند: هر انرژی مثبت و منفی باید از چندین بعد بررسی شود و به همین علت آموزش مهارت‌ها و وجود فضاهای شهری مناسب جهت ورزش و تفریح در راستای مدیریت بهتر احساسات و هیجانات بر خلق شهروندان تأثیر دارد. اولین تاکید بر لزوم آموزش و کسب مهارت است اما در شرایط فعلی سهل کردن زندگی اقتصادی برای افراد اهمیت دارد.

وی خاطرنشان می‌کند: با توجه به آمار روزافزون و مشکلات گسترده و عمیق اقتصادی، مسئولان امر باید به این حوزه نگاه ویژه‌ای داشته باشند و فراتر از شعار به این مسئله بپردازند تا بر آمار مجرمان و بزهکاران افزوده نشود؛ چراکه نتیجه بسیاری از برون‌ریزی فشارهای اقتصادی، آسیب‌های اجتماعی ازجمله خشونت، نزاع و قتل غیرعمد است.

هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با سایر افراد جامعه

مرتضی پدریان جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: در مبحث کنش‌های اجتماعی با برخی اصطلاحات و مفاهیمی روبه‌رو هستیم که آن‌ها از نظر افراد مختلف دارای معانی متفاوتی است؛ یکی از اصطلاحات مذکور، تحمل اجتماعی یا مدارای اجتماعی است.

وی می‌افزاید: تحمل اجتماعی در حوزه همه کنش‌های اجتماعی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی، به معنای نوع کنش و رفتاری است که فرد نسبت به کنش‌ها و رفتار دیگران از خود نشان می‌دهد. این کنش دارای جنبه هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با سایر افراد جامعه است.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه در مدارای اجتماعی، فرد در تعامل با دیگران به گونه‌ای عمل می‌کند که هیچ‌گونه تعارض، کشمکش و تضادی ایجاد نشود، ادامه می‌دهد: مدارای اجتماعی از منظر ایدئولوژی به این معناست که فرد به راحتی با عقاید، نظریه‌ها و دیدگاه‌های مربوط به حوزه ایدئولوژی دیگران که با دیدگاه وی تعارض یا ناهمخوانی دارد، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشته باشد.

زندگی روی خط «بخشش» و «گذشت»

گذشت؛ نشان ندادن عکس‌العملی که موجب تداوم تنش باشد

وی با بیان اینکه مدارای اجتماعی به معنای قبول کردن نظرات دیگران نیست، تصریح می‌کند: مدارای اجتماعی در واقع به معنی پذیرش این است که دیگران نیز می‌توانند برخلاف آنچه که من فکر یا رفتار می‌کنم، از خود رفتار و کنش نشان دهند و هرچه سطح تحمل و مدارای اجتماعی بالاتر باشد، نشان‌دهنده بالا بودن سطح نگرش، افق دید، دانش و علم و آگاهی جامعه است.

پدریان با اشاره به تفاوت گذشت و مدارای اجتماعی، اضافه می‌کند: در حوزه گذشت، آسیبی به فرد وارد می‌شود و وی نسبت به پدیده رخ داده، عکس‌العملی که ایجادکننده تداوم تنش و تعارض باشد را از خود نشان نمی‌دهد که نقطه مقابل آن انتقام است که فرد با روحیه انتقام‌جویی در پی جبران آسیبی که به وی وارد شده است، برمی‌آید.

عوامل مؤثر در بروز خشونت و پرخاشگری

وی با بیان اینکه در بروز خشونت، دو عامل پایین بودن آستانه تحمل و انتقام‌گیری تأثیرگذار است، می‌گوید: هنگامی که دو عامل مذکور در جامعه حاکم باشد و در شکل‌گیری شخصیت افراد و فرآیند جامعه‌پذیری نهادینه شده باشد، خشونت و پرخاشگری را به دنبال دارد.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: راهکار جلوگیری از بروز خشونت و پرخاشگری این است که در فرآیند جامعه‌پذیری مفهوم گذشت و مدارا در ذهن افراد جامعه نهادینه شود که برخی از افراد می‌توانند مخالف آنچه من فکر و رفتار می‌کنم، انجام دهند و دیگران می‌توانند در برخی مواقع دچار نوعی هنجارشکنی شوند و من این هنجارشکنی را با رفتارهای هنجارمند خود جبران می‌کنم.

فقر شدید فرهنگی جامعه در بخشش و گذشت

وی با اشاره به پیامدهای فقدان بخشش در جامعه، اظهار می‌کند: مهم‌ترین پیامدهای فقدان بخشش و گذشت در جامعه، پایین بودن آستانه تحمل افراد، بالا رفتن خشونت‌های فیزیکی، رفتاری و کلامی در جامعه است. هرچه سطح مدارای اجتماعی و سطح گذشت در جامعه کاهش یابد، میزان پرخاشگری افزایش می‌یابد.

پدریان با بیان اینکه طبق نظرسنجی‌های صورت گرفته در سال ۱۳۹۴، جامعه ما از منظر کنش‌گری در حوزه گذشت، دچار فقر شدید فرهنگی است، می‌افزاید: اگر مقصود افزایش سطح مدارا و بخشش در جامعه است، باید در فرآیند جامعه‌پذیری به افراد آموزش داده شود که دیگران می‌توانند برخلاف فرد فکر یا رفتار کنند و هیچ‌گونه مشکل یا آسیبی متوجه فرد نیست.

وی با بیان اینکه باید به جامعه آموزش داده شود که افراد دارای حریم خصوصی هستند و تجاوز به این حریم می‌تواند باعث پرخاشگری و تعارضات اجتماعی باشد، ادامه می‌دهد: به عنوان مثال اگر به فردی خیره شوید، در واقع تجاوز به حریم خصوصی وی کرده‌اید. نوع نگاه خیره و کنجکاوانه به یک انسان برابر با تجاوز به حریم خصوصی وی است.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه حریمی نامرئی در حیات اجتماعی وجود دارد که فاقد مرز است، خاطرنشان می‌کند: بخشش با مطالبه‌گری متفاوت است اما در برخی بخش‌ها هم‌پوشانی دارند؛ مطالبه‌گری در واقع حقی اجتماعی است که افراد باید مطالبه‌گر حق و حقوق خود باشند. افراد با گذشتن از حقوق اجتماعی خود و مطالبه‌گری نکردن به سایر افراد می‌آموزند که می‌توانند حقوق آن‌ها را زیر پا بگذارند.

کد خبر 586576

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.