راهکارهای کمک به دانش آموزان دیرآموز چیست؟

دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف‌تر و قابلیت یادگیری کمتری هستند، این گروه به سبب رشد کم ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل در سطح افراد عادی و همسن و سال خود نیستند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، زندگی در مدرسه بهترین مرحله برای هر دانش آموز است، زیرا نقش مهمی در شکل دادن آنها برای زندگی آینده خود دارد. با توجه به اهمیت تقویت یادگیری دانش آموزان و ایجاد انگیزه، یک معلم خوب باید تاکتیک‌های خوبی را در پیش بگیرد تا به آنها در استفاده از بهترین نتایج زندگیِ تحصیلی کمک کند.

در میان گروه‌های عقب مانده ذهنی دیرآموزان بالاترین درجه رشد ذهنی را دارند و در عین حال بزرگ‌ترین گروه از گروه‌های عقب مانده ذهنی را تشکیل می‌دهند و بهره هوشی آنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است و درصد قابل توجه‌ای از جمعیت دانش آموزان مدرسه رو که معمولاً نمی‌توانند در تحصیل و یادگیری مطالب همگام با سایر همکلاسی‌ها خود پیش بروند از این گروه هستند و معلمان در کمک کردن به این دانش آموزان برای یادگیری بهتر نقش مؤثری دارند.

ویژگی‌های دانش آموزان دیرآموز:

۱- مهارتهای حرکتی درشت و ظریف :

این دانش آموزان عموماً از نظر مهارت‌های حرکتی درشت مثل ایستاندن، نشستن، راه رفتن، خم شدن و غیره تفاوت معنا داری با همسالان خود ندارند، اما از نظر مهارتهای ظریف حرکتی مثل هماهنگی چشم و دست، دویدن موزون، لی لی رفتن و حرکت روی خط راست و مهارت‌های ظریف دست همانند ترسیم خطوط، تعقیب چشمی با مشکل مواجه هستند. همچنین این دانش آموزان دچار یک نوع کم مهارتی و به اصطلاح دست و پا چلفتگی در مهارت‌هایی مانند لباس پوشیدن، کفش به پا کردن، نوشتن دیکته، غذا خوردن، خروج سریع از کلاس وغیره.

۲_ نقایص و مشکلات ادراکی:

این دانش آموزان به لحاظ ضعف عمومی کنش‌های هوشی و نظام عصبی حاکم بر رشد و تحول حواس علیرغم داشتن حواس کاملاً" سالم در تشخیص ظرافتهایی که عمدتاً" بر توانمندیهای شناختی استوار است، کنش‌های کندی دارند.

۳_ ضعف در یادگیری ضمنی :

بسیاری از آموخته‌های بشری حاصل یادگیری ضمنی و غیر مستقیم می‌باشد. ولی این دانش آموزان به علت ضعف محسوس در یادگیری ضمنی بایستی با قرار دادن عناصر و محرک‌های آموزشی در حوزه‌ی مستقیم حواس تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند.

۴- ضعف در مهارت‌های کلامی:

این دانش آموزان عموماً" در مهارت‌های کلامی با ضعف یا کندی مواجه هستند و در مقایسه با سایر همسالان نمی‌توانند با صراحت و سلامت مورد انتظار مکنونات درونی خود را بیان نموده و تشریح نمایند لذا همواره بیش از دیگران نیازمند صبر و حوصله و چهره متبسم و محبت‌آمیز مربیان و معلمان هستند.

۵- محدودیت در تفکر و حافظه :

این دانش آموزان دیرتر از همسالان خویش از مرحله تفکر عینی به تفکر انتزاعی قدم می‌گذارند و همچنین آنان عموماً" از نظر حافظه و به خاطر سپردن دریافت‌های سمعی و بصری با محدودیت مواجه هستند بنابر این در تنظیم مواد آموزشی و تدریس برای این قبیل دانش آموزان باید تا حد ممکن از مواد و مفاهیم عینی‌تر و کاربردی تر استفاده نمود.

۶- محدودیت در انتقال یادگیری :

این دانش آموزان به علت ضعف در تشخیص و تعمیم موقعیت‌های مطلوب و توجه به ظاهر و شباهت‌ها و همچنین ضعف در حافظه در جهت انتقال یادگیری با مشکل جدی مواجه هستند. بنابراین برای انتقال آموخته‌های قبلی به موقعیت تازه یادگیری نیازمند حمایت و راهنمایی اولیا و مربیان می‌باشند.

۷- اعتماد به نفس پایین :

این دانش آموزان به علت شکستهای متعدد در مهارتهای فردی و اجتماعی عموماً" از کاهش اعتماد به نفس و خود ارزشمندی رنج می‌برند. بنابر این برنامه آموزشی این قبیل دانش آموزان باید به گونه‌ای طراحی شود تا ضمن تحلیل تکلیف، آموزش و ارزیابی کاملاً" منطبق با توانایی‌های موجود آنان باشد.

۸ - پایین بودن آستانه تحمل حضور در کلاس درس:

این دانش آموزان به علت هیجان پذیری بالا همواره بازی و سرگرمی‌های دیگر را بر حضور در کلاس ترجیح می‌دهند. بنابراین باید با در نظر گرفتن سطح خستگی پذیری کودک و اجتناب از روش‌های سخنرانی و استفاده از روش‌های فعال یاد دهی و یادگیری و بازی‌های آموزشی و غیره به نحو احسن استفاده نمود.

۹- پدیده دیر آموزی و فراموشی سریع :

از خصوصیات بارز این دانش آموزان دیر آموختن و فراموش کردن سریع آموخته‌ها است. بنابر این در آموزش این قبیل دانش آموزان باید ضمن تکرار و باز آموزی مکرر فعالیت‌های خارج از کلاس نیز با فعالیت‌های کلاسی ارتباط داشته باشد.

۱۰- وجود اختلالات رفتاری :

عده زیادی از این دانش آموزان به علت مشکلات شناختی و عاطفی مبتلا به اختلالات رفتاری از قبیل پرخاشگری، بیش فعالی، افسردگی اضطراب جدایی از مادر و غیره هستند. که بایستی در این مورد ضمن اهمیت دادن به امر مشاوره و آموزش خانواده جهت همسو و همگام کردن والدین با فعالیت‌های تربیتی آموزشگاه از شیوه‌های متعدد اصلاح و تغییر رفتار استفاده نمود.

راهکارهای تربیتی دانش آموزان دیر آموز

۱- از زدن برچسب‌هایی نظیر تنبل، مرزی، کودن پرهیز کنیم.

۲- از اعمال فشار – تهدید – سر و صدا – تنبیه پرهیز کنید.

۳- از هر گونه مقایسه او با دیگر همسالان پرهیز شود.

۴- استعدادهایش را شناسایی و شکوفا کنید.

۵- آموزش مهارت‌های شخصی و اساسی زندگی در رأس برنامه‌های آموزشی آنها قرار بگیرد.

راهکارهای کمک به دانش آموزان دیرآموز چیست؟

اصول کلی آموزشی دانش آموزان دیرآموز

- توجه به پیش نیازها؛ به عنوان مثال پیش نیاز درس تقسیم در ریاضی، جمع کردن و تفریق و ضرب کردن است.

- توجه به تفاوت‌های فردی دانش آموزان

- عدم مقایسه دانش آموزان با یکدیگر

- مقایسه دانش آموز دیرآموز با خودش

- اهمیت دادن به تلاش دانش آموز دیرآموز به جای نمره کلاسی یا امتحانی

- اجتناب از به وجود آمدن موقعیت‌هایی که دانش آموز دیرآموز، تجربه شکست داشته باشد

- موفقیت دانش آموز دیرآموز به هر میزان بایستی مورد تشویق قرار گیرد

- قبل از ارائه محتوای آموزشی، باید از آمادگی و توانایی دانش آموز دیرآموز اطمینان داشته باشیم

- با به وجود آوردن امکان تکرار و تمرین یادگیری را پایدار و کامل کنیم

- در یک زمان چند مفهوم تازه را آموزش ندهیم

اهداف تلفیق دانش آموزان دیرآموز در کلاس‌های عمومی مدارس عادی

برگرداندن ساختار طبیعی محیط آموزشی، که در آن افراد دارای توانایی‌های بیشتر، در کنار افرادی با توانایی‌های کمتر قرار گیرند.

جلوگیری از جداسازی دانش آموزانی که دارای مشکلاتی در تحصیل هستند، از همسالان آنها

بهره مند شدن دانش آموزان دیرآموز از الگوهای مناسب رفتاری همسالانشان

آماده ساختن دانش آموزان دیرآموز، برای ورود به جامعه عادی

آشنا ساختن دانش آموزان با همسالان خود، در جهت پذیرش آنها به عنوان افرادی در جامعه خودشان

بهره مند شدن دانش آموزان دیرآموز از فرصت‌های برابر آموزشی و احقاق حقوق آموزشی آنها

ایجاد حس همکاری از طریق ایفای نقش معلم از سوی دانش آموزانی با توانایی بالاتر، برای دانش آموزان دیرآموز

بهره مند شدن دانش آموزانی که دارای توانایی‌های خوبی هستند، اما در مقاطعی یا در مواردی با مشکلاتی مواجه می‌شوند، از امکانات آموزشی اینکه برای دانش آموزان دیرآموز فراهم می‌شود.

مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز در صورت وجود، ذاتی نبوده بلکه واکنشی هستند به مشکلات تحصیلی، انتظارات خانواده و مدرسه و به وجود آمدن احساس ناکامی در خود فرد.

تفاوت رشد ذهنی دیرآموزان با دانش آموزان عادی

با توجه به ویژگی‌های دانش آموزه‌ای دیرآموز متخصصان تعلیم و تربیت عادی و استثنایی بر این باورند که این قبیل دانش آموزان از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند.

بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل کنند. این تفکر که یکپارچه سازی نام دارد به معنای همگام و همزمان کردن فرآیند تعلیم و تربیت کودکانی با نیازهای ویژه در مدارس عمومی به طور پاره وقت یا تمام وقت است.

حمایت از روش یکپارچه سازی مبتنی بر این باور است که افرادی که معلولیت یا هرگونه مشکلات یادگیری دارند همانند افراد عادی با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت‌ها و امکانات برابر برای خودشکوفایی بهره مند شوند.

تحقیقات حاکی از آن است که دانش آموزان پیش دبستانی مبتلا به ناتوانایی، رفتارهای مثبت همسالان توانای خود را الگو قرار می‌دهند و بسیاری از دانش آموزان پیش دبستانی ناتوان در صورتی که با همسالان عادی خود ادغام شوند به بازی سازنده‌تری می‌پردازند.

کد خبر 572019

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.