نابسامانی مسیر سامان گرفتن

سرنوشت‌سازترین تصمیم خودآگاه در زندگی هر فرد، انتخاب همسر و تشکیل خانواده است که در جامعه در حال گذار ما، با چالش‌هایی مانند مسئولیت‌ناپذیری افراد و الگوهای نادرست ازدواج، روبه کمرنگ شدن رفته است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی، پیمانی است که زندگی افراد را به هم پیوند می‌دهد و هدف اصلی آن، تشکیل خانواده است. تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شده است و نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن هر جامعه دارد. از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه و بسیار پسندیده است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد، واجب شمرده می‌شود. عفت و حیا ازجمله این صفات محسوب می‌شود که یکی از راه‌های تأمین این سجایا، ازدواج است.

جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد در ۱۰ سال گذشته با شیب خطرناکی میزان ازدواج کاهش و طلاق افزایش داشته است. بر پایه این گزارش از سال ۱۳۹۰ تا پایان ۱۳۹۹ ازدواج در کشور بیش از ۳۶ درصد کاهش و در همین مدت میزان طلاق حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است. این آمار نشان‌گر یک بحران کارکردی در نهاد خانواده و عمق مشکلات ارتباطی میان فردی، اعتقادی، فرهنگی و نگرشی در زوج‌ها و همه افراد جامعه است.

در رنگ‌بندی ازدواج کشور، استان اصفهان در وضعیت قرمز ازدواج قرار دارد. علی‌اکبر صافی‌اصفهانی، رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق استان اصفهان با بیان این مطلب می‌گوید: در مهرماه ۱۴۰۰ که مقارن با اعیاد ربیع و رونق ازدواج است، طلاق‌ها حدود ۸۰۰ مورد و ازدواج‌ها حدود ۸۷۰ مورد بوده که نشان دهنده کاهش نگران کننده آمار ازدواج در استان است.

مرحله ساماندهی به زندگی افراد

سیما فردوسی، روان‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره چالش‌های ازدواج در جامعه به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: یکی از مراحل مهم زندگی هر فرد، ازدواج است که فرد را به سر و سامان و رشد می‌رساند. همچنین ازدواج این امکان را فراهم می‌کند که فرد فرزندی داشته باشد تا جامعه غنی‌تر و جوان‌تر شود و ازدواج از دیرباز چنین اهمیتی را در فرهنگ و جامعه ما داشته است.

وی با اشاره به بالا رفتن سن ازدواج بین جوانان در سال‌های اخیر، ادامه می‌دهد: بخشی از این موضوع به مشکلات اقتصادی برمی‌گردد؛ اما دلایل دیگری هم در این میان نقش دارد از جمله ارتباط جوانان امروز با دنیای غرب که از طریق ابزارآلات دیجیتالی، این ارتباط نزدیک‌تر شده و چون سن ازدواج در جوامع غربی همیشه از کشور ما بالاتر بوده است، تا حدودی جوانان ما نیز از این الگو پیروی می‌کنند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، ورود دختران به جامعه و افزایش گرایش آن‌ها به تحصیلات دانشگاهی را دلیل دیگر کاهش میل به ازدواج می‌داند و می‌افزاید: برخی از جوانانی که به دانشگاه می‌روند تا مدارج بالاتر را طی می‌کنند و تمایل به ازدواج ندارند، ابتدا می‌خواهند درسشان را تمام کنند و بعد وارد بازار کار شوند که همه این‌ها باعث می‌شود سن ازدواج به ویژه برای دختران بالا برود و این مسئله درستی نیست.

کمرنگ شدن حس مسئولیت‌پذیری جوانان

وی با اشاره به اینکه ازدواج هم مانند موضوعات دیگر باید در سن طبیعی و مناسب خود انجام شود، ادامه می‌دهد: بعد از ازدواج مسئله فرزندآوری مطرح می‌شود و خانم‌هایی که سن و سالی از آن‌ها گذشته باشد در این مرحله دچار مشکلاتی می‌شوند.

فردوسی می‌افزاید: یکی از دلایل مهم تأخیر سن ازدواج برای مردان مسائل اقتصادی است. مشکل دیگر، کمرنگ شدن حس مسئولیت‌پذیری افراد است که با روش‌ها و سبک‌های فرزندپروری ما ارتباط دارد؛ به این معنا که بسیاری از پدر و مادرها، فرزندان خود به ویژه پسران را مسؤلیت‌پذیر پرورش نمی‌دهند. نداشتن حس مسئولیت‌پذیری در جوانان باعث می‌شود در سنین ازدواج و استقلال، افراد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و در سن بالاتری ازدواج کنند.

توقف تشریفات ازدواج در دوران کرونا

وی با اشاره به نقش مؤثر رسانه‌ها در آگاهی‌رسانی به جامعه می‌افزاید: در کنار همه مشکلات، باید پذیرفت که ازدواج باید شرایط خود را داشته باشد. تا پیش از همه‌گیری ویروس کرونا، خانواده‌ها رو به تشریفات آورده بودند و مراسم ازدواج را با تشریفات زیاد برگزار می‌کردند؛ بسیاری از خانواده‌ها هم برای تأمین هزینه‌های ازدواج با مشکل روبه‌رو بودند.

این روان‌شناس و مشاور خانواده تصریح می‌کند: کرونا باعث شد مراسم ازدواج، ساده و بدون تشریفات شود. سبک‌تر شدن بار مسائل مالی قطعاً باعث می‌شود که جوانان از عهده بربیایند و بتوانند زودتر سروسامان بگیرند.

وی درباره مشکلاتی مانند شناخت نداشتن زوجین از همدیگر و کمبود مهارت‌های زندگی در مسیر ازدواج می‌گوید: جوانان امروز آموخته‌اند که بیشتر با هم در ارتباط باشند تا انتخابشان درست‌تر باشد؛ خانواده‌ها نیز شرایطی را فراهم می‌کنند که جوانان با هم رفت و آمد کنند تا به آشنایی پیش از ازدواج دست پیدا کنند.

فردوسی با اشاره به فراگیرتر شدن مشاوره‌های پیش از ازدواج در جامعه، ادامه می‌دهد: در گذشته افراد جامعه به این امکانات و کمک‌ها دسترسی نداشتند اما میزان ازدواج بالاتر بود؛ بنابراین اکنون خانواده‌ها می‌توانند اجازه دهند که جوانانشان با آگاهی بیشتر و بالاتری ازدواج کنند.

وی تحقیق را مهم‌ترین پیش‌شرط ازدواج معرفی می‌کند و می‌گوید: ازدواج بدون تحقیق معنا ندارد. این حقیقت دارد که جوانان امروزی تحصیل کرده‌تر و باهوش‌تر هستند و اطلاعات و آگاهیشان در سطح بالاتری است؛ اما گاهی اوقات در انتخاب‌شان اشتباه کرده، تک‌بعدی عمل می‌کنند؛ یعنی تنها به داشتن علاقه بسنده می‌کنند در حالی که در ازدواج تنها علاقه داشتن کافی نیست.

همه چیز از خانواده آغاز می‌شود

این مشاور خانواده، توجه به تفاوت‌های فرهنگی و دست یافتن به شناخت کافی را دو شرط مهم ازدواج موفق معرفی می‌کند و می‌گوید: باید به جوانان کمک کرد که در گام نخست، در انتخاب خود قدم‌های درستی بردارند؛ چون اگر انتخاب درستی نداشته باشند، تا انتها این مشکل ادامه خواهد داشت و مسائل و مشکلات بیشتری ایجاد می‌شود.

وی درخصوص پررنگ بودن نقش خانواده و دولت در حل مشکلات ازدواج جوانان اظهار می‌کند: در حل این مشکل باید کار را از خانواده‌ها شروع کنیم؛ یعنی خانواده‌ها باید فرزندان خود را برای ازدواج آموزش دهند و تربیت کنند تا وقتی به سن ازدواج رسیدند، خودشان به مسئله ازدواج فکر کنند؛ نه اینکه وقتی جوانشان ۳۰ ساله شد، تازه پدر و مادر به فکر این باشند که چرا ازدواج نمی‌کند؟

فردوسی توجه به احساس نیاز به ازدواج در جوانان را وظیفه خانواده می‌داند و می‌افزاید: خانواده نقش اول را دارد. کمک‌ها و حمایت‌هایی که دولت می‌تواند انجام دهد، جایگاه ویژه خود را دارد اما در گام نخست، باید خانواده ازدواج را امر مقدس و مرحله‌ای از رشد بداند و جوان خود را به سمت این هدف سوق دهد.

وی درباره آسیب‌های افزایش جوانان در سن تجرد قطعی در جامعه نیز می‌گوید: تجرد برای فرد آسیب‌های بسیار زیادی دارد و با تزلزل همراه است؛ یعنی وقتی یک نفر مجرد است آسیب‌ها بیشتر سراغش می‌رود. فردی که تنها است حمایت معنوی و پشتیبانی ندارد و این تنهایی او را آزار می‌دهد تا جایی که ممکن است به سمت و سویی برود که برایش مشکل‌ساز باشد.

پدر و مادر؛ مهم‌ترین الگوی ازدواج

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه افراد در سنین جوانی، فکر می‌کنند همیشه جوان و پرانرژی خواهند بود، می‌افزاید: این فکر باعث می‌شود تنهایی خود را با معاشرت دوستان پر کنند اما وقتی سن فرد بالا می‌رود، متوجه می‌شود همیشه این‌طور نیست و انسان نیازهای دیگری مانند تشکیل خانواده، داشتن همسر و فرزند نیز دارد.

وی در توصیه به خانواده‌ها برای ایجاد محیطی آرام‌بخش برای فرزندان، می‌گوید: در فضای آرامی که با صفا، صمیمیت و مهرورزی پدر و مادر همراه باشد، فرزندان می‌توانند خوب رشد کنند؛ بنابراین والدین باید در کام نخست، الگوی خوبی از یک زوج ازدواج کرده برای فرزندشان باشند تا وقتی بچه‌ها به پدر و مادر خود نگاه می‌کنند و صمیمت را در ازدواج والدین خود می‌بینند، آن‌ها را الگوی آینده خود قرار دهند.

فردوسی، فرار از منزل و پیوستن به جمع دوستان و آموختن الگوی رفتارهای نامناسب از آن‌ها را در کمین خانواده‌های گسسته می‌داند و می‌گوید: نداشتن الگوی دیداری از یک ازدواج موفق افراد را تشویق می‌کند تا به معاشرت با دوستان خود بسنده کنند و آن را جایگزین تشکیل خانواده کنند.

نابسامانی مسیر سامان گرفتن

پیشگیری از کجروی و آسیب با ازدواج

قربانی، روان‌شناس و مشاور خانواده نیز با استناد به آمار رسمی که درباره کارکردهای ازدواج وجود دارد، به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اطلاعاتی که در روان‌شناسی وجود دارد نشان می‌دهد، افرادی که ازدواج می‌کنند در زمینه‌های مختلف در مورد هماهنگی و سازگاری اجتماعی شرایط بهتری دارند؛ برای مثال میزان کجروی‌ها و مشکلات اجتماعی، بزهکاری و حتی خودکشی در میان افراد ازدواج کرده و متأهل پایین‌تر است.

وی اختلالات مهم روانی از جمله افسردگی را نیز در میان افراد متأهل کمتر می‌داند و می‌افزاید: آمارهای سازمان بهداشت جهانی نشان داده یکی از ویژگی‌های افراد مرتکب جرایم سنگین و محکوم به اعدام، نداشتن خانواده و تجرد است؛ بنابراین به طور کلی ازدواج روی سلامت روانی و اجتماعی افراد تأثیر مهم و مثبتی دارد.

افراد سالم ازدواج می‌کنند

این روان‌شناس ازدواج را عاملی برای کنترل جرایم و مشکلات اجتماعی و محیطی عنوان و اظهار می‌کند: در این باره بحث زیادی وجود دارد که آیا افرادی که سالم‌تر هستند ازدواج می‌کنند یا افرادی که ازدواج می‌کنند سالم‌تر می‌شوند؛ اما به هر حال نتیجه این است که افراد ازدواج کرده، از شرایط روحی و روانی بهتری برخوردار هستند.

وی قوانین و مقررات هر جامعه را متناسب با شرایط اجتماعی آن می‌داند و می‌افزاید: در جوامع سنتی بیشتر افراد تمایل بیشتری به ازدواج دارند، چون رکن سلامت روانی به طور تجربی در جامعه با ازدواج تعریف شده است و خانواده‌ها به آن پایبند هستند.

قربانی درباره آسیب‌های احتمالی ازدواج مانند ناسازگاری زوجین یا نداشتن مهارت‌های زندگی نیز می‌گوید: در جوامع سنتی تقریباً نقش‌های خانوادگی و اجتماعی برای افراد جا افتاده است و هر کسی به فراخور شرایط سنتی، جنسیتی و حتی شغلی و تحصیلی خود جایگاه خود را می‌داند چون جامعه سنتی طبقه‌بندی شده است و تمام افراد جایگاه مشخص و معینی در آن دارند.

بلاتکلیفی افراد جامعه در حال گذار

وی هنجارها و شرایط جامعه مدرن را نیز مشخص و تعریف شده توصیف می‌کند و می‌گوید: جوامع در حال تحول که یک پا در جامعه سنتی و یک پا در جامعه مدرن دارند، همیشه دچار به هم ریختگی نقش‌ها هستند. جامعه ما نیز در حال تحول و گذار است؛ یعنی در حال گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن هستیم و این موضوع باعث به هم ریختگی نقش‌ها و جابه‌جا شدن شرایط اجتماعی شده است.

این مشاور خانواده، افراد جامعه در حال گذار را نیازمند مهارت‌های جدید می‌داند و ادامه می‌دهد: یکی از این مهارت‌ها در ارتباط با همسر است؛ چون شرایط با گذشته تفاوت زیادی دارد. در جامعه سنتی از مرد انتظار تأمین مخارج و داشتن اخلاق خوب می‌رفت؛ برای زن نیز انجام وظایف خانه‌داری، بچه‌داری و همسرداری کفایت می‌کرد، اما امروزه افراد نیاز به مهارت‌های احساسی و عاطفی بیشتری برای داشتن خانواده شاد و موفق دارند.

وی می‌افزاید: یکی از چالش‌های جدی خانواده‌ها این است که نیاز به مهارت‌های جدید دارند؛ در حالی که ما در نظام آموزشی رسمی خود، جایی برای این مهارت‌ها نداریم، یعنی به افراد آموزش نمی‌دهیم که چگونه با همسر یا با اعضای خانواده و جامعه تعامل داشته باشند.

زنگ خطر مشکلات اقتصادی

قربانی، یکی از عوامل مؤثر بر کاهش تمایل به ازدواج در بین جوانان را مشکلات اقتصادی می‌داند و تصریح می‌کند: مشکلات اقتصادی در جامعه زنگ هشداری جدی است و اگر مسئولان بخواهند شرایط جامعه را بهتر کنند، باید برای مشکلاتی مانند بالا بودن نرخ بیکاری به ویژه در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی چاره‌اندیشی کنند.

وی با اشاره به تفاوت انتظارات افراد از حداقل شرایط زندگی نسبت به چهار دهه قبل، می‌افزاید: جوانان تحصیل‌کرده‌ای که نمی‌توانند کار کنند و درآمد مالی داشته باشند، خودبه‌خود مسائل خانوادگی و اجتماعی آن‌ها افزایش می‌یابد؛ چراکه افراد به سبک ۲۰ سال پیش نمی‌توانند باهم زندگی کنند و دوست دارند زندگی باکیفیت‌تری داشته باشند.

این روان‌شناس یکی از گام‌های مؤثر برای افزایش میل به ازدواج در بین جوانان را هنجارسازی و آموزش از طریق نظام رسمی آموزش و پرورش کشور می‌داند و خاطرنشان می‌کند: مدل‌های گوناگونی از آموزش‌های مورد نیاز برای ازدواج در کشورهای دیگر اجرا شده است که می‌توانیم از آن‌ها الگوبرداری کنیم.

تنها با ازدواج شرایط بهتر نمی‌شود

وی در توصیه به جوانان ادامه می‌دهد: نخستین گام برای اینکه ازدواج خوبی داشته باشید این است که خودتان زندگی خوبی در زمان تجرد داشته باشید. در شرایطی که زندگی تجردی بدی داشتید اما به امید این هستید که زندگی بعدی بهتری داشته باشید، ازدواج نکنید؛ قطعاً افرادی که دوران تجرد خوب و سالمی داشته‌اند ازدواج خوبی هم در پیش خواهند داشت.

قربانی با تاکید بر اینکه تنها با ازدواج کردن شرایط بهتر نخواهد شد، می‌گوید: بهترین کار این است که فرد، اول شرایط روحی و روانی زندگی فردی خود را بهبود دهد تا ازدواج موفق‌تری داشته باشد؛ اما اگر به امید این باشد که ازدواج درمانی برای همه ناکامی‌ها، دردها و مشکلات دوران تجردش باشد، ازدواج اتفاقاً آن‌را بدتر می‌کند و مشکلات افزایش پیدا می‌کند و شرایط روحی و روانی فرد بیشتر به هم می‌ریزد.

کد خبر 555380

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.