پافشاری نابجا بر مدل T، اشتباه استراتژیک فورد

اگرچه هنری فورد و مدل معروف او برای مدت ها به طور کامل بر بازار مسلط بود اما اصرار او برای تولید این مدل و بدون هیچگونه تغییری با وجود تغییر سلیقه بازار، اشتباهی استراتژیک محسوب شده و در نهایت باعث از دست رفتن تسلط او بر بازار به مدت ۷۰ سال شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در ادامه خلاصه کتاب "حلقه‌های طلایی برندهای موفق جهان" اثر ترجمه شده توسط رامین سیمع زاده به ادامه داستانی از فورد، یکی از شناخته‌ شده‌ترین کارخانجات خودروسازی در جهان، پرداخته می‌شود.

هنری فورد یکی از نوابغ صنعت جهان، مدل خودروهایش را به ترتیب حروف الفبا از A تا S نامگذاری کرد. این نامگذاری نشان دهنده روند پیشرفت ماشین‌ها بود. پیچیدگی بیشتر از همیشه، مقاوم‌تر، قابل اتکاتر و ارزان تر بودن روندی بود که در این خودروها قابل مشاهده بود. در نهایت این مدل‌ها منتهی به مدل T  شد که در اول اکتبر سال ۱۹۰۸ میلادی رونمایی شد و برای دو دهه محصول مسلط و عمده دنیای خودروسازی بود.

به دلیل صرفه‌جویی‌های فورد در تولید که با خط مونتاژ سیار آغاز می‌شد، مدل T بازهم ارزان تر از قبل شد اما در حقیقت طراحی این خط تولید، ابتکار فورد نبود بلکه این ایده توسط افراد تیم او شامل "چارلز مورنسن"، "کلارتی اوربری" و "مسی هارولد ویلز" مطرح شد.

سهم فورد در این فرآیند، بینشی بود که تشخیص دهد این ایده عملی است. این شیوه در خطوط تولید فرعی آزموده شد و بعد در سال ۱۹۱۳ در خط تولید اصلی مورد استفاده قرار گرفت. به دلیل استفاده فورد از این ایده، تا قبل از سال ۱۹۱۴ کارخانه فورد رد هایلند پارک ایالت میشیگان هر ۹۳ دقیقه یک اتوموبیل مدل T تولید می‌کرد و این پیشرفت باعث شد علاوه بر افزایش دستمزد پایه کار به میزان ۲.۳۴ دلار، ساعات کاری را نیز از ۹ ساعت به هشت ساعت کاهش دهد و به هر کارگر بالای ۲۲ سال حداقل پنج دلار اضافه در روز پرداخت می‌شد که در واقع بابت سهمی از سود شرکت بود؛ فورد خودش بعدها از این اقدامات به عنوان رفاه سرمایه‌داری یاد کرد.

البته دلایل زیادی برای این اقدام به ظاهر نیکوکارانه فورد وجود دارد و آشکارترین آنها این بود که خط تولید و میزان انجام کار در این شرکت به حدی کسالت آور بود که درصد ترک کارخانه توسط کارگران به رقم باور نکردنی ۳۷ درصد رسیده بود و کمپانی مجبور بود به ناچار ۵۰ هزار و ۴۴۸ نفر را برای حفظ میانگین نیروی کاری خود استخدام کند. اعلام دستمزد پنج دلاری برای هر کارگر در روز آن‌قدر کارگران را به آن‌جا کشاند که کارخانه برای دور نگه داشتن آن‌ها مجبور به استفاده از شلنگ‌های آتش نشانی شد. همچنین پس از این افزایش حقوق نرخ ترک کارخانه توسط کارگران به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کرد.

با وجود تلاش فورد برای استخدام و نگه‌داری کارگران، اقدام او برای افزایش حقوق کارگران به پنج دلار در هر روز، به دید رقبایش خوش نیامد. وال استریت ژورنال در مقاله‌ای به این مسئله انتقاد کرد و گفت "این اقدام فورد دست کمی از یک جنایت اقتصادی ندارد."

اما با یک دید عمیق‌ می‌توان اینگونه دریافت که اقدام فورد برای افزایش حقوق کارگران در واقع ناشی از نبوغ او بوده است زیرا او حقوق کارگرانی را افزایش داده بود که در به حداقل رساندن هزینه تولید نقش موثری داشتند. همچنین این افزایش حقوق باعث می‌شد کارگران توانایی خرید اتوموبیل‌هایی که خود می‌ساختند را داشته باشند و این به معنی افزایش فروش محصولات این کارخانه بود.

هنری فورد همچنین تنها پایبند به ایالات متحده آمریکا نبود و تلاش می‌کرد در سایر کشورها نیز بازار خود را داشته باشد. در نتیجه تلاش‌های او و تیمش، شرکت فورد در کشورهایی مانند بریتانیای کبیر، کانادا، استرالیا، فرانسه، آلمان، هند، ایتالیا و روسیه فعال بود و در هر شش قاره نمایندگی داشت و در نتیجه اقدامات او و تیمش احتمالا فورد شناخته شده ترین محصول در جهان بود.

او معتقد بود " دستانی که در اثر کار پینه بسته و پیر شده نشانه‌ای از تقوا است، در حالی که دستان صاف و سفید بانکدارها و سرمایه‌گذاران چندان جلب اعتماد نمی‌کند." اما هنری اعتقادات دیگری نیز داشت که چندان به این مورد شبیه نبود. او علاقه وافری به شوخی و مسخره کردن داشت که بیش از خنده‌دار بودن بی‌رحمانه بود. اقدامات او حتی باعث شد یکی از مدیران کارخانه استعفا دهد زیرا میز کار او را به توالت مردانه منتقل کرده بود.

اما جدا از اعتقادات هنری فورد، با بررسی دقیق فعالیت تولید کارخانه او می‌توان دریافت که او در زمان خودش بزرگترین پیشتاز تولید و زنجیره تامین بود. او در ادامه موفق شد با تاسیس کارخانه دیگری که ارزشی  حدود ۵۱۳ میلیون دلار داشت، در هر ۴۰ ثانیه یک مدل T تولید کند.

چیزی که هنری فورد به طور موثر درک نمی‌کرد، بازار در حال تکامل اتوموبیل سازی بود. در نگاه او خودرو تنها وسیله‌ای برای جابه جایی محسوب می‌شد و شعارش برای مدل معروف T خود، این بود که می‌تواند شما را ببرد و برگرداند!

مسئله ای که آلفرد.پی.اسلون آن را درک کرد، او مجموعه به هم ریخته‌ای از کمپانی‌های خود را سامان داد و باعث شد انقلابی عظیم در صنعت خودروسازی رخ دهد. از دید او خودرو چیزی فراتر از یک وسیله برای جابه‌جایی بود؛ در واقع خودرو در واقع نشانه‌ای از شان و منزلت اجتماعی محسوب می‌شود.

ظهور دوباره جنرال موتورز با یک مدیریت جدید و نگرشی تازه باعث شد فورد در دردسر بیفتد. هنری فورد در حالی که اصطلاحا "مرغش یک پا داشت" از پذیرفتن تغییر، امتناع کرد و باعث شد جنرال موتورز کاملا بر بازار مسلط شود. اگرچه او در نهایت به تغییر، تن داد اما برای ۷۰ سال آینده، جنرال موتورز تسلط قاطعی بر صنعت اتوموبیل داشت.

درس‌های هنری فورد

همانطور که در خلاصه‌های قبلی نیز به آن اشاره شده است، مسیر موفقیت افراد می‌تواند درس‌های بسیاری برای دیگران داشته باشد. فورد نیز از این مسئله مستثنی نیست.

"استقامت" یکی از درس‌هایی است که می‌توان از او آموخت. فورد تنها مخترعی نبود که به دنبال حمله و نقل بدون اسب بود و ۳۰ سال از اولین مواجه او با غلتک بخار و ایده حمله و نقل بدون اسب تا زمان اولین عرضه مدل T طول کشید بنابراین او در به ثمر رساندن ایده خود استقامت داشت. در نتیجه اگر شما نیز ایده‌ای در سر دارید هرگز از انجام آن دلسرد نشوید.

خودت را نشان بده

اگرچه فورد علاقه زیادی به مسابقات اتوموبیل رانی نداشت اما اهمیت آن را در شهر درک و بنابراین اتوموبیل‌های مسابقه را طراحی کرد، همچنین وی شخصا رکورد سرعت ثبت می‌کرد و راننده‌ای را استخدام کرد که در سراسر کشور تبلیغ کند. تاجران هوشمند باید بدانند که پوشش‌های رسانه‌ای بعضی اوقات سریع‌ترین راه برای موفقیت و این امر اکنون بیش از همیشه درست است.

نقاط ضعف خود را بشناس

این مسئله از آنچه به نظر می‌رسد سخت‌تر است. فورد خود را شخصی مردمی می‌دید و به دلیل چاپلوسی‌های عمومی به این باور ترغیب می‌شد که نابغه‌ای جهانی است. اما نکته مهم این است که در مورد نوآوری‌های شخصی خودتان، به نحو بی ‌رحمانه‌ای منصف باشید و راه‌هایی برای جبران اشتباهات در صورت وجود بیابید.

خلاصه های دیگر این کتاب را از اینجا بخوانید:

کد خبر 406001

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.