"زادروز ژراژ دو نروال شاعر معروف فرانسوي"، "زادروز ويلهلم ريشارد واگنر آهنگساز سرشناس آلماني"، "زادروز سر آرتور کانن دويل خالق داستانهاي مشهور شرلوک هولمز"، "درگذشت ويكتور هوگو شاعر و نويسندهي مشهور فرانسوي"، "زادروز ژرژ پراسپر رمي مشهور به هرژه کارتونيست خلاق بلژيکي" و... از جملهي مهمترين رخدادهاي امروز (بیست و دوم مي) در تقویم تاریخ میلادي است.
● بیست و دوم می سال 1808 میلادی:
ژراژ دو نروال شاعر معروف فرانسوي در چنين روزي از سال 1808 ميلادي متولد شد.
ژرار دو نروال شاعر فرانسوي در 22 مه 1808م در پاريس بهدنيا آمد. وي در 16 سالگي اولين مجموعه از اشعار خود را منتشر كرد و سال بعد، فاوست اثر معروف يوهان گوته اديب شهير آلماني را به زبان فرانسه ترجمه كرد. با اين حال، نروال از بيماري عصبي رنج ميبرد و اين بيماري باعث بستري شدنش در آسايشگاه و متلاشي شدن خانوادهاش گرديد.
نروال پس از بهبودي، سفر بزرگ خود را به مشرقزمين آغاز كرد. وي در اين سفر به يونان، مصر، سوريه، لبنان و قسطنطنيه رفت و سفرنامهي زيبايى دربارهي آن نگاشت. نروال از زماني كه به بحرانهاي عصبي و اختلالهاي روحي دچار شد، شخصيتي رمانتيك و تقريباً غيرواقعي يافت. متناوباً دچار حمله عصبي ميشد و در آسايشگاههاي مختلف بهسر ميبرد.
آثار او در فواصل دورههاي بيماري و بهبود از روح تبآلود و اضطرابهاي درون او حكايت دارد. اين آثار و اشعار، از زيباترين و در عين حال از مبهمترين اشعار زبان فرانسوي است كه جاذبهي شعري و موسيقي كلام آن در ذهن خواننده نفوذي خاص بهجاي ميگذارد.
نروال در طي سالهاي بعد، آثار متعددي عرضه كرد و به شهرت و موفقيت زيادي دست يافت. وي در ادبيات بهعنوان يكي از بنيانگذاران سبك سوررئاليسم شناخته ميشود. سوررئاليسم شيوهاي ادبي است كه از سال 1920م در فرانسه پيدا شد و مانند مكتبهاي ديگر دامنهي نفوذ خود را به هنرهاي ديگر گسترش داد.
اين مكتب كوشش ميكند تا جبر منطقي و قانون عليت را ويران كند. شكستن سدها و گشودن بندها و بهعبارت ديگر عصيان در برابر همهچيز، محرك باطني سوررئاليسم است. سوررئاليسم، خود، كاري ذهني است كه ميخواهد با زبان يا قلم يا وسيلهي ديگر، جريان واقعي عمل تفكر را بيان كند.
طرفداران اين مكتب براي برانگيختن و بيرون كشيدن واقعيت كه در اعماق ضمير پنهان آدمي مدفون شده است، چند وسيلهي عمل، پيشنهاد ميكنند كه سادهترين آنها، نوشتن خود به خود است. منشاء اين مكتب را بيش از هر جاي ديگر بايد در شعر جستوجو كرد زيرا سورئاليستها ميكوشند تا از راه شعر بر اذهان تسلط پيدا كنند. اصول اين مكتب عبارتست از: هزل، رؤيا و ديوانگي.
آثار نروال او را شخصيتي مبهم و آميخته از عناصر گوناگون نشان ميدهد. در غالب آثارش، روشنايى و تاريكي درهم ميآميزد. از نروال آثار متعددي بهجاي مانده كه از ميان آنها، "سيلوي"، "اورليا" و "اوهام" خوانندگان فراوان پيدا كردند. وي در آثار ديگر خود مانند "سفر به شرق"، ده سال تجربه و مطالعه را با تخيل درهم آميخته و از منابع عظيم رؤيا و عدم ادراك و بيارادگي بهره گرفته است. ژرار دو نروال سرانجام در 26 ژانويهي 1855م در سن 47 سالگي به عمر خود پايان داد.
● بیست و دوم می سال 1813 میلادی:
ويلهلم ريشارد واگنر آهنگساز سرشناس آلماني در چنين روزي از سال 1813 ميلادي متولد شد.
ويلهلم ريشارد واگنر آهنگساز، رهبر ارکستر، نظريهپرداز موسيقي و مقالهنويس آلماني بود. شهرت او بيشتر بهخاطر اپراهاي اوست. نوآوريهاي واگنر در زمينهي موسيقي کلاسيک اروپائي تأثير زيادي بر آهنگسازان بعد از او داشت.
او در آثار خود گام کروماتيک و فواصل نامطبوع را بهکار ميبرد و از اين نظر پيشگام موسيقي مدرن اروپا است. استفاده از لايتموتيف پس از او بسيار رايج شد و بر موسيقي فيلم در سدهي بيستم اثر گذاشت.
دورهي اپراهاي حلقهي نيبلونگ از مهمترين کارهاي او است. او تا مدتها با يکي از بزرگترين همعصرانش فردريش نيچه فيلسوف شهير آلماني روابطي بسيار دوستانه داشت اما پس از چندي اين روابط به کدورت انجاميد.
ريشارد واگنر در نوشتههاي خود عقايد يهودستيزانه ابراز کرده است. او گفته بود که آهنگسازان يهوديتبار مانند فليکس مندلسون بارتولدي، از خلاقيت بديع و اصيل محروم هستند. ريشارد واگنر آهنگساز محبوب رژيم نازي (1933 – 1945) در آلمان نازي بود. آدولف هيتلر و سران رژيم نازي به موسيقي او عشق ميورزيدند.
● بیست و دوم می سال 1859 میلادی:
سر آرتور کانن دويل خالق داستانهاي مشهور شرلوک هولمز در چنين روزي از سال 1859 ميلادي زاده شد.
سر آرتور کانن دويل نويسنده و پزشک اسکاتلندي بود. وي شهرت خود را مديون پديد آوردن شخصيت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصي بسيار مشهور، است.
آرتور کونان دويل، پزشک و نويسندهي اسکاتلندي، در سال 1859ميلادي، در ادينبورگ چشم به جهان گشود. پدر وي چارلز دويل فرزند جان دويل و برادر ريچارد دويل بود. پدر وي بهمانند پدرش و برادرش، به کار نقاشي مشغول بود. البته عدم موفقيت وي در اين رشته سبب شد تا وي به مشروبات الکلي اعتياد پدا کند و درنهايت بهخاطر حملههاي ناشي از بيماري صرع به آسايشگاه منتقل شود.
کانن دويل در دانشگاه ادينبورگ به تحصيل پرداخت. او نويسندهي پرکاري بود و آثار زيادي دارد. علاوه بر کتابهاي شرلوک هولمز، تعداد قابل توجهي رمان تاريخي، کتاب تاريخ، از جمله کتاب مفصلي دربارهي بوئرهاي آفريقاي جنوبي و نيز کتابي دربارهي احضار ارواح (که در اواخر عمر، سخت بدان معتقد شده بود) نوشته است.
کتابهاي شرلوک هولمز او ـ که اکنون بيش از خودش شهرت دارند ـ در ابتدا، با بيمهري مواجه شدند. خوانندگان زيادي حاضر به خريدن چنين کتابي نبودند. تا جايي که او، براي چاپ کتاب "اتود در قرمز لاکي"اش (A study in scarlet) مجبور شد به مجلاتي روي آورد که داستانهاي مختلف و کمفروش را در يک يا چند شماره از خود، با کاغذهاي ارزان قيمت چاپ ميکردند. اما پس از آن، رفتهرفته بر شهرتش افزوده شد و پس از مدت کمي، همان نشريهي مزبور، حاضر به چاپ داستان او، در يک کتاب جداگانه شد و اين، نقطهي آغاز مجموعههاي آرتور کونان دويل بود. او در سال 1930 ميلادي، چشم از جهان فروبست.
● بیست و دوم می سال 1885 میلادی:
ويكتور هوگو شاعر و نويسندهي مشهور فرانسوي در چنين روزي از سال 1885 ميلادي درگذشت.
ويكتور هوگو درخشانترين شخصيت ادبي فرانسه در قرن نوزدهم، در 26 فوريهي 1802م در شهر بزانسون فرانسه بهدنيا آمد. وي در ابتدا وارد عرصهي ادبيات گرديد و پس از مطالعهي آثار بزرگان، مقام ادبي مهمي بهدست آورد. وي در 25 سالگي به عضويت آكادمي فرانسه پذيرفته شد و همزمان بهعنوان نماينده به پارلمان فرانسه راه يافت.
هوگو در زمان حكومت ناپلئون سوم، بهدليل مخالفت با سياستهاي مستبدانهي وي از صحنهي سياست دور افتاد و نزديك به 19 سال در تبعيد بهسر برد. در همين دوران بود كه ويكتور هوگو، رمانهاي ماندگار خود را خلق كرد. هوگو را ميتوان مروج و پيشاهنگ مكتب رمانتيسم در اين دوره دانست چرا كه اين مكتب بهوسيلهي او به اوج شكوفايى و رشد رسيد.
براساس مكتب رمانتيسم، قواعد و سنتهاي كلاسيك، مانع درك طبيعت، لذت بردن از آن و بيان آن بود. اين مكتب به برتري احساسات و تخيل بر عقل باور داشت و معتقد بود كه هنرمند بايد بدون هيچ قيدي به بيان احساسات خود بپردازد. هوگو، طرفدار آزادي در هنر بود. وي در اشعار خود از موضوعات مختلفي سخن رانده و از همهي صورتها و اشكال هنري بهره گرفته است؛ از سرودههاي حماسي تا هجوگويى و مرثيه.
در اشعار او، مضاميني چون تضاد نيكي و بدي، وجدان و بيوجداني و روشنايى و تاريكي مدنظر قرار گرفته است. ويكتور هوگو از محبوبترين نويسندگان زمان خود بهشمار ميآمد. اين محبوبيت تا حدي بهسبب تبعيد وي كه رنگي افسانهاي به خود گرفته بود و بهسبب وضع سياسي زمان بود كه او را مظهر حكومت تازه معرفي ميكرد، مربوط ميشد. همچنين به سبب حساسيت و ادراك او در برابر احساسهاي بشري كه بيشتر با محروميتها و ناكاميهاي بشر ارتباط مييافت. همچنين به سبب فصاحت بيان كه در عين حال از سادگي برخوردار بود و بهسبب نبوغ پرثمر و تنوع استعداد.
ويكتور هوگو طرفدار اصلاحات به نفع طبقات محروم و رنجديده بود. مسئلهي بزرگ از ديدگاه او بيعدالتي است كه از آن بهعنوان بدي ياد كرده است. زندگي هوگو بهرغم ماتمها و بدبختيهاي خانوادگي و بهرغم تبعيدها، زندگي پيروزمندانهاي بود، برخوردار از سرنوشتي استثنايى با مفاخر فوقالعاده.
هوگو مظهر درخشان ملت جمهوريخواه بود. خطابههايش در موارد مختلف، انعكاس وسيعي بههمراه داشت و هر روز بر افتخار او افزوده ميگشت. ويكتور هوگو در سالهاي پاياني عمر مورد احترام و ستايش عمومي بود بهطوريكه در جشن تولد هشتاد سالگي او، ششصد هزار تن از مردم پاريس و شهرهاي ديگر فرانسه براي تهنيت و گراميداشت او در برابر خانهاش گرد آمدند.
"بينوايان"، "مردي كه ميخندد"، "كارگران دريا"، "ناپلئون كوچك"، "گوژپشت نوتردام" و "روح انسان" از معروفترين رمانهاي ويكتور هوگو ميباشند. ويكتور هوگو سرانجام در 22 مي 1885م در سن 83 سالگي در اوج محبوبيت و شهرت درگذشت و پس از تشييعي باشكوه در پاريس به خاك سپرده شد.
● بیست و دوم می سال 1907 میلادی:
ژرژ پراسپر رمي مشهور به هرژه کارتونيست خلاق بلژيکي در چنين روزي از سال 1907 ميلادي زاده شد.
ژرژ پراسپر رمي مشهور به هرژه نويسنده و کارتونيست بلژيکي بود که بيش از همه بهخاطر خلق ماجراهاي "تنتن و ميلو" مشهور است. اين اثر از مشهورترين آثار کميک (داستان مصور) تمام تاريخ و بهخصوص در تاريخ اروپاست و بهخاطر آن نام هرژه در 2003 به تالار مشاهير کتابهاي کميک اضافه شد.
هرژه آموزش رسمي هنري نديده بود ولي پس از ترک مدرسه، ابتدا بهعنوان يک گرافيست شروع به کار کرد و بهدنبال آن از سال 1929 تا هنگام مرگش در سال 1983 به خلق ماجراهاي تنتن مشغول بود. هرژه در اواخر عمرش شديداً از مخلوقش تنتن زده شده بود و حتي در يک مرحله از تنتن بهخاطر فشاري که در يک عمر فعاليت هنري بر رويش گذاشته بود تنفر پيدا کرده بود!
گفته ميشود که وي گاه نقاشيهايي ميکشيد که بهنوعي تنفرش را از تنتن بروز بدهد. يکي از معروفترين آنها نقاشياي است که تنتن را به صورت ارباب و خود هرژه را بهشکل بردهي تن تن نشان ميدهد!
هرژه در 3 مارس 1983 در بلژيک از دنيا رفت. با مرگ وي آخرين کتاب تنتن بهنام "تنتن و هنر جديد" ناتمام ماند. هرچند هنرمندان مشهوري سعي در تمام کردن آخرين داستان تنتن کردند، اما نتيجه آني نشد که طرفداران بي شمار تنتن در انتظارش بودند. بر طبق وصيت ژرژ رمي، هيچ هنرمندي بعد از وي حق خلق داستان جديدي از تنتن را نداشت و در حقيقت با مرگ وي، مجموعهي داستانهاي تنتن هم به پايان رسيد. از ديگر آثار هرژه ميتوان به جو، زته و جوکو و کوييک و فلوپکه اشاره کرد.
● بیست و دوم می سال 1943 میلادی:
كمينترن يا كمونيست بينالملل توسط استالين رهبر شوروي در چنين روزي از سال 1943 ميلادي منحل شد.
بعد از پيروزي انقلاب روسيه و روي كار آمدن كمونيستها، ايجاد و برقراري نهضت سوسياليسم جهاني در دستور كار سران مسكو قرار گرفت. در اين زمينه در سال 1919م كمينترن بهمعناي كمونيست بينالملل تشكيل شد. شكلگيري اين ساختار علاوه بر آنكه از نظريهي "صدور انقلاب" نشأت ميگرفت، به تحركات و تحريكات دول غربي بهويژه انگلستان و فرانسه بازميگشت.
اين مسائل باعث گرديد تا حزب كمونيست شوروي براي مشاوره و برنامهريزي جهت مبارزه با مشكلات و نيز ايجاد هماهنگي، به كمينترن روي آورد. دههي 1920م شاهد اوجگيري قدرت كمينترن بود اما در نيمهي دههي 1930م و پس از ناكامي در گسترش انقلاب و برقراري نهضت جهاني سوسياليسم، سياست مبارزهجويى كنار گذاشته شد.
در نيمهي ماه مه 1943 و در اوج جنگ جهاني دوم، مقامات شوروي با اطلاع از بدگماني متتفقين درمورد توسعهي مباني و انديشههاي كمونيسم، براي دادن اطمينان خاطر به آنها تصميم به انحلال اين سازمان گرفتند. مقامات شوروي در نهايت در 22 ماه مه 1943م انحلال كمينترن را اعلام كردند.
درواقع سران كرملين با اين عمل خود قصد داشتند. به جهانيان وانمود كنند كه از ترويج عقايد اشتراكي در كشورهاي ديگر دست كشيدهاند و سياست تنشزدايي در پيش گرفتهاند. اين مسئله همچنين از اختلافات داخلي در احزاب كمونيست و نيز عقايد تروتسكي كه به انقلاب جهاني پايبند بود ناشي ميگرديد.
● بیست و دوم می سال 1966 میلادی:
والت ديزني شخصيت برجسته و معروف سينماي كودكان در چنين روزي از سال 1966 ميلادي درگذشت.
والت ديزني شخصيت برجستهي سينماي كودكان و مبتكر فيلمهاي انيميشن، در پنجم دسامبر 1901م در شيكاگو در امريكا بهدنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات متوسطه و دانشگاهي، موفق به اخذ مدرك دكتراي علوم و هنرهاي زيبا گرديد و از آن پس وارد عرصهي سينما شد.
در اين زمان بود كه اولين فيلم صامت او به نمايش گذاشته شد و با تمسخر تماشاچيان مواجه گرديد. اما ديزني با تلاش مداوم خود توانست تا اواخر دههي 1930، فيلم "سه بچه خوك و گرگ بزرگ" را بسازد و مشهور گردد. اصليترين محصولات والت ديزني در سالهاي بعد مشتمل بر فيلمهاي كارتوني بلند و شخصيتهاي كارتوني بود.
دنياي والت ديزني بيشتر بهسبب شخصيتهاي ساده و دلپسندي است كه در فيلمهاي خود خلق كرده است. او تمام تلاش خود را در راه تعليم و تربيت صحيح نسل آينده بهكار ميبست و سعي ميكرد تعليم و تربيت را بهوسيلهي سرگرم كردن مردم در فيلمهايش به آنها بياموزد.
ديزني كوشيده است تا موسيقي را در قالب تصاوير متحرك تفسير كند. وي بعد از جنگ جهاني دوم، به ساختن فيلمهاي مستند و مهيّجي از طبيعت و زندگي حيوانات دست زد كه برخي از آنها شهرت جهاني يافتند. ديزني يكي از مؤثرترين انسانهاي زمان خود بود و داستانهاي هنگام خواب كودكان و برجستهترين قصههاي كودكان را به بهترين وجه جان بخشيد كه تا سالها در اذهان بسياري از مردم باقي ماند.
فيلمهاي او مورد پسند ردههاي سني گوناگون از كودكان خردسال تا سالخوردگان فرتوت قرار ميگرفت و همگان از ديدن آنها لذت ميبردند. والت ديزني را بزرگترين فيلمنامهنويس، تهيهكننده، كارگردان، نقاش، دكوراتور، چهرهپرداز و هنرمند عصر خود ناميدهاند و او بود كه پديدهي شگرفي از هنر هفتم يا سينما را به معرض ديد گذاشت. وي بيش از 430 فيلم ساخت و 37 جايزهي اسكار دريافت نمود.
والت ديزني سرانجام در 22 مه 1966م در سن 65 سالگي در نهايت شهرت درگذشت. "سفيد برفي و هفت كوتوله"، "خرسهاي قطبي" و "پروفسور فراموشكار" از جمله آثار مهم اوست. پس از مرگ او، شركت ديزني بهعنوان يكي از بزرگترين شركتهاي رسانهاي جهان شناخته شد و جام امپراتوري تلويزيوني را دريافت نمود.
خبرگزاری ایمنا: در چنین روزی از سال 1885 ميلادی؛ ويكتور هوگو درخشانترين شخصيت ادبی فرانسه در قرن نوزدهم چشم از جهان فروبست. وی در سالهای پايانی عمر مورد احترام و ستايش عمومی بود بهطوریكه در جشن تولد هشتاد سالگی او، ششصد هزار تن از مردم پاريس و شهرهای ديگر فرانسه برای تهنيت و گراميداشت او در برابر خانهاش گرد آمدند.
کد خبر 40595
نظر شما