22 می 1885؛ درگذشت ويكتور هوگو؛ شاعر و نويسنده‏ی بزرگ فرانسوی

خبرگزاری ایمنا: در چنین روزی از سال 1885 ميلادی؛ ويكتور هوگو درخشان‏ترين شخصيت ادبی فرانسه در قرن نوزدهم چشم از جهان فروبست. وی در سال‏های پايانی عمر مورد احترام و ستايش عمومی بود به‏طوری‏كه در جشن تولد هشتاد سالگی او، شش‏صد هزار تن از مردم پاريس و شهرهای ديگر فرانسه برای تهنيت و گراميداشت او در برابر خانه‏اش گرد آمدند.

"زادروز ژراژ دو نروال شاعر معروف فرانسوي"، "زادروز ويلهلم ريشارد واگنر آهنگ‏ساز سرشناس آلماني"، "زادروز سر آرتور کانن دويل خالق داستان‏هاي مشهور شرلوک هولمز"، "درگذشت ويكتور هوگو شاعر و نويسنده‏ي مشهور فرانسوي"، "زادروز ژرژ پراسپر رمي مشهور به هرژه کارتونيست خلاق بلژيکي" و... از جمله‌ي مهم‌ترين رخدادهاي امروز (بیست و دوم مي) در تقویم تاریخ میلادي است.

● بیست و دوم می سال 1808 میلادی:
ژراژ دو نروال شاعر معروف فرانسوي در چنين روزي از سال 1808 ميلادي متولد شد.
ژرار دو نروال شاعر فرانسوي در 22 مه 1808م در پاريس به‏دنيا آمد. وي در 16 سالگي اولين مجموعه از اشعار خود را منتشر كرد و سال بعد، فاوست اثر معروف يوهان گوته اديب شهير آلماني را به زبان فرانسه ترجمه كرد. با اين حال، نروال از بيماري عصبي رنج مي‏برد و اين بيماري باعث بستري شدنش در آسايشگاه و متلاشي شدن خانواده‏اش گرديد.
نروال پس از بهبودي، سفر بزرگ خود را به مشرق‏زمين آغاز كرد. وي در اين سفر به يونان، مصر، سوريه، لبنان و قسطنطنيه رفت و سفرنامه‏ي زيبايى درباره‏ي آن نگاشت. نروال از زماني كه به بحران‏هاي عصبي و اختلال‏هاي روحي دچار شد، شخصيتي رمانتيك و تقريباً غيرواقعي يافت. متناوباً دچار حمله عصبي مي‏شد و در آسايشگاه‏هاي مختلف به‏سر مي‏برد.
آثار او در فواصل دوره‏هاي بيماري و بهبود از روح تب‏آلود و اضطراب‏هاي درون او حكايت دارد. اين آثار و اشعار، از زيباترين و در عين حال از مبهم‏ترين اشعار زبان فرانسوي است كه جاذبه‏ي شعري و موسيقي كلام آن در ذهن خواننده نفوذي خاص به‏جاي مي‏گذارد.
نروال در طي سال‏هاي بعد، آثار متعددي عرضه كرد و به شهرت و موفقيت زيادي دست يافت. وي در ادبيات به‏عنوان يكي از بنيان‏گذاران سبك سوررئاليسم شناخته مي‏شود. سوررئاليسم شيوه‏اي ادبي است كه از سال 1920م در فرانسه پيدا شد و مانند مكتب‏هاي ديگر دامنه‏ي نفوذ خود را به هنرهاي ديگر گسترش داد.
اين مكتب كوشش مي‏كند تا جبر منطقي و قانون عليت را ويران كند. شكستن سدها و گشودن بندها و به‏عبارت ديگر عصيان در برابر همه‏چيز، محرك باطني سوررئاليسم است. سوررئاليسم، خود، كاري ذهني است كه مي‏خواهد با زبان يا قلم يا وسيله‏ي ديگر، جريان واقعي عمل تفكر را بيان كند.
طرفداران اين مكتب براي برانگيختن و بيرون كشيدن واقعيت كه در اعماق ضمير پنهان آدمي مدفون شده است، چند وسيله‏ي عمل، پيشنهاد مي‏كنند كه ساده‏ترين آن‏ها، نوشتن خود به خود است. منشاء اين مكتب را بيش از هر جاي ديگر بايد در شعر جست‏وجو كرد زيرا سورئاليست‏ها مي‏كوشند تا از راه شعر بر اذهان تسلط پيدا كنند. اصول اين مكتب عبارتست از: هزل، رؤيا و ديوانگي.
آثار نروال او را شخصيتي مبهم و آميخته از عناصر گوناگون نشان مي‏دهد. در غالب آثارش، روشنايى و تاريكي درهم مي‏آميزد. از نروال آثار متعددي به‏جاي مانده كه از ميان آن‏ها، "سيلوي"، "اورليا" و "اوهام" خوانندگان فراوان پيدا كردند. وي در آثار ديگر خود مانند "سفر به شرق"، ده سال تجربه و مطالعه را با تخيل درهم آميخته و از منابع عظيم رؤيا و عدم ادراك و بي‏ارادگي بهره گرفته است. ژرار دو نروال سرانجام در 26 ژانويه‏ي 1855م در سن 47 سالگي به عمر خود پايان داد.

● بیست و دوم می سال 1813 میلادی:
ويلهلم ريشارد واگنر آهنگ‏ساز سرشناس آلماني در چنين روزي از سال 1813 ميلادي متولد شد.
ويلهلم ريشارد واگنر آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر، نظريه‌پرداز موسيقي و مقاله‌نويس آلماني بود. شهرت او بيشتر به‏خاطر اپراهاي اوست. نوآوري‌هاي واگنر در زمينه‏ي موسيقي کلاسيک اروپائي تأثير زيادي بر آهنگسازان بعد از او داشت.
او در آثار خود گام کروماتيک و فواصل نامطبوع را به‏کار مي‌برد و از اين نظر پيشگام موسيقي مدرن اروپا است. استفاده از لايتموتيف پس از او بسيار رايج شد و بر موسيقي فيلم در سده‏ي بيستم اثر گذاشت.
دوره‏ي اپراهاي حلقه‏ي نيبلونگ از مهم‌ترين کارهاي او است. او تا مدت‌ها با يکي از بزرگترين هم‏عصرانش فردريش نيچه فيلسوف شهير آلماني روابطي بسيار دوستانه داشت اما پس از چندي اين روابط به کدورت انجاميد.
ريشارد واگنر در نوشته‌هاي خود عقايد يهودستيزانه ابراز کرده ‌است. او گفته بود که آهنگ‌سازان يهودي‌تبار مانند فليکس مندلسون بارتولدي، از خلاقيت بديع و اصيل محروم هستند. ريشارد واگنر آهنگساز محبوب رژيم نازي (1933 – 1945) در آلمان نازي بود. آدولف هيتلر و سران رژيم نازي به موسيقي او عشق مي‌ورزيدند.

● بیست و دوم می سال 1859 میلادی:
سر آرتور کانن دويل خالق داستان‏هاي مشهور شرلوک هولمز در چنين روزي از سال 1859 ميلادي زاده شد.
سر آرتور کانن دويل نويسنده و پزشک اسکاتلندي بود. وي شهرت خود را مديون پديد آوردن شخصيت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصي بسيار مشهور، است.
آرتور کونان دويل، پزشک و نويسنده‏ي اسکاتلندي، در سال 1859ميلادي، در ادينبورگ چشم به جهان گشود. پدر وي چارلز دويل فرزند جان دويل و برادر ريچارد دويل بود. پدر وي به‏مانند پدرش و برادرش، به کار نقاشي مشغول بود. البته عدم موفقيت وي در اين رشته سبب شد تا وي به مشروبات الکلي اعتياد پدا کند و درنهايت به‏خاطر حمله‌هاي ناشي از بيماري صرع به آسايشگاه منتقل شود.
کانن دويل در دانشگاه ادينبورگ به تحصيل پرداخت. او نويسنده‏ي پرکاري بود و آثار زيادي دارد. علاوه بر کتاب‌هاي شرلوک هولمز، تعداد قابل توجهي رمان تاريخي، کتاب تاريخ، از جمله کتاب مفصلي درباره‏ي بوئرهاي آفريقاي جنوبي و نيز کتابي درباره‏ي احضار ارواح (که در اواخر عمر، سخت بدان معتقد شده بود) نوشته است.
کتاب‌هاي شرلوک هولمز او ـ که اکنون بيش از خودش شهرت دارند ـ در ابتدا، با بي‏مهري مواجه شدند. خوانندگان زيادي حاضر به خريدن چنين کتابي نبودند. تا جايي که او، براي چاپ کتاب "اتود در قرمز لاکي"اش (A study in scarlet) مجبور شد به مجلاتي روي آورد که داستان‌هاي مختلف و کم‏فروش را در يک يا چند شماره از خود، با کاغذهاي ارزان قيمت چاپ مي‌کردند. اما پس از آن، رفته‏رفته بر شهرتش افزوده شد و پس از مدت کمي، همان نشريه‏ي مزبور، حاضر به چاپ داستان او، در يک کتاب جداگانه شد و اين، نقطه‏ي آغاز مجموعه‌هاي آرتور کونان دويل بود. او در سال 1930 ميلادي، چشم از جهان فروبست.

● بیست و دوم می سال 1885 میلادی:
ويكتور هوگو شاعر و نويسنده‏ي مشهور فرانسوي در چنين روزي از سال 1885 ميلادي درگذشت.
ويكتور هوگو درخشان‏ترين شخصيت ادبي فرانسه در قرن نوزدهم، در 26 فوريه‏ي 1802م در شهر بزانسون فرانسه به‏دنيا آمد. وي در ابتدا وارد عرصه‏ي ادبيات گرديد و پس از مطالعه‏ي آثار بزرگان، مقام ادبي مهمي به‏دست آورد. وي در 25 سالگي به عضويت آكادمي فرانسه پذيرفته شد و هم‏زمان به‏عنوان نماينده به پارلمان فرانسه راه يافت.
هوگو در زمان حكومت ناپلئون سوم، به‏دليل مخالفت با سياست‏هاي مستبدانه‏ي وي از صحنه‏ي سياست دور افتاد و نزديك به 19 سال در تبعيد به‏سر برد. در همين دوران بود كه ويكتور هوگو، رمان‏هاي ماندگار خود را خلق كرد. هوگو را مي‏توان مروج و پيشاهنگ مكتب رمانتيسم در اين دوره دانست چرا كه اين مكتب به‏وسيله‏ي او به اوج شكوفايى و رشد رسيد.
براساس مكتب رمانتيسم، قواعد و سنت‏هاي كلاسيك، مانع درك طبيعت، لذت بردن از آن و بيان آن بود. اين مكتب به برتري احساسات و تخيل بر عقل باور داشت و معتقد بود كه هنرمند بايد بدون هيچ قيدي به بيان احساسات خود بپردازد. هوگو، طرفدار آزادي در هنر بود. وي در اشعار خود از موضوعات مختلفي سخن رانده و از همه‏ي صورت‏ها و اشكال هنري بهره گرفته است؛ از سروده‏هاي حماسي تا هجوگويى و مرثيه.
در اشعار او، مضاميني چون تضاد نيكي و بدي، وجدان و بي‏وجداني و روشنايى و تاريكي مدنظر قرار گرفته است. ويكتور هوگو از محبوب‏ترين نويسندگان زمان خود به‏شمار مي‏آمد. اين محبوبيت تا حدي به‏سبب تبعيد وي كه رنگي افسانه‏اي به خود گرفته بود و به‏سبب وضع سياسي زمان بود كه او را مظهر حكومت تازه معرفي مي‏كرد، مربوط مي‏شد. هم‏چنين به سبب حساسيت و ادراك او در برابر احساس‏هاي بشري كه بيشتر با محروميت‏ها و ناكامي‏هاي بشر ارتباط مي‏يافت. هم‏چنين به سبب فصاحت بيان كه در عين حال از سادگي برخوردار بود و به‏سبب نبوغ پرثمر و تنوع استعداد.
ويكتور هوگو طرفدار اصلاحات به نفع طبقات محروم و رنجديده بود. مسئله‏ي بزرگ از ديدگاه او بي‏عدالتي است كه از آن به‏عنوان بدي ياد كرده است. زندگي هوگو به‏رغم ماتم‏ها و بدبختي‏هاي خانوادگي و به‏رغم تبعيدها، زندگي پيروزمندانه‏اي بود، برخوردار از سرنوشتي استثنايى با مفاخر فوق‏العاده.
هوگو مظهر درخشان ملت جمهوري‏خواه بود. خطابه‏هايش در موارد مختلف، انعكاس وسيعي به‏همراه داشت و هر روز بر افتخار او افزوده مي‏گشت. ويكتور هوگو در سال‏هاي پاياني عمر مورد احترام و ستايش عمومي بود به‏طوري‏كه در جشن تولد هشتاد سالگي او، شش‏صد هزار تن از مردم پاريس و شهرهاي ديگر فرانسه براي تهنيت و گراميداشت او در برابر خانه‏اش گرد آمدند.
"بينوايان"، "مردي كه مي‏خندد"، "كارگران دريا"، "ناپلئون كوچك"، "گوژپشت نوتردام" و "روح انسان" از معروف‏ترين رمان‏هاي ويكتور هوگو مي‏باشند. ويكتور هوگو سرانجام در 22 مي 1885م در سن 83 سالگي در اوج محبوبيت و شهرت درگذشت و پس از تشييعي باشكوه در پاريس به خاك سپرده شد.

● بیست و دوم می سال 1907 میلادی:
ژرژ پراسپر رمي مشهور به هرژه کارتونيست خلاق بلژيکي در چنين روزي از سال 1907 ميلادي زاده شد.
ژرژ پراسپر رمي مشهور به هرژه نويسنده و کارتونيست بلژيکي بود که بيش از همه به‏خاطر خلق ماجراهاي "تن‌تن و ميلو" مشهور است. اين اثر از مشهورترين آثار کميک (داستان مصور) تمام تاريخ و به‏خصوص در تاريخ اروپاست و به‏خاطر آن نام هرژه در 2003 به تالار مشاهير کتاب‌هاي کميک اضافه شد.
هرژه آموزش رسمي هنري نديده بود ولي پس از ترک مدرسه، ابتدا به‏عنوان يک گرافيست شروع به کار کرد و به‏دنبال آن از سال 1929 تا هنگام مرگش در سال 1983 به خلق ماجراهاي تن‏تن مشغول بود. هرژه در اواخر عمرش شديداً از مخلوقش تن‌تن زده شده بود و حتي در يک مرحله از تن‌تن به‏خاطر فشاري که در يک عمر فعاليت هنري بر رويش گذاشته بود تنفر پيدا کرده بود!
گفته مي‌شود که وي گاه نقاشي‌هايي مي‌کشيد که به‏نوعي تنفرش را از تن‌تن بروز بدهد. يکي از معروف‌ترين آن‌ها نقاشي‌اي است که تن‌تن را به صورت ارباب و خود هرژه را به‏شکل برده‏ي تن تن نشان مي‌دهد!
هرژه در 3 مارس 1983 در بلژيک از دنيا رفت. با مرگ وي آخرين کتاب تن‌تن به‏نام "تن‌تن و هنر جديد" ناتمام ماند. هرچند هنرمندان مشهوري سعي در تمام کردن آخرين داستان تن‌تن کردند، اما نتيجه آني نشد که طرفداران بي شمار تن‌تن در انتظارش بودند. بر طبق وصيت ژرژ رمي، هيچ هنرمندي بعد از وي حق خلق داستان جديدي از تن‌تن را نداشت و در حقيقت با مرگ وي، مجموعه‏ي داستان‌هاي تن‌تن هم به پايان رسيد. از ديگر آثار هرژه مي‌توان به جو، زته و جوکو و کوييک و فلوپکه اشاره کرد.

● بیست و دوم می سال 1943 میلادی:
كمينترن يا كمونيست بين‏الملل توسط استالين رهبر شوروي در چنين روزي از سال 1943 ميلادي منحل شد.
بعد از پيروزي انقلاب روسيه و روي كار آمدن كمونيست‏ها، ايجاد و برقراري نهضت سوسياليسم جهاني در دستور كار سران مسكو قرار گرفت. در اين زمينه در سال 1919م كمينترن به‏معناي كمونيست بين‏الملل تشكيل شد. شكل‏گيري اين ساختار علاوه بر آن‏كه از نظريه‏ي "صدور انقلاب" نشأت مي‏گرفت، به تحركات و تحريكات دول غربي به‏ويژه انگلستان و فرانسه بازمي‏گشت.
اين مسائل باعث گرديد تا حزب كمونيست شوروي براي مشاوره و برنامه‏ريزي جهت مبارزه با مشكلات و نيز ايجاد هماهنگي، به كمينترن روي آورد. دهه‏ي 1920م شاهد اوج‏گيري قدرت كمينترن بود اما در نيمه‏ي دهه‏ي 1930م و پس از ناكامي در گسترش انقلاب و برقراري نهضت جهاني سوسياليسم، سياست مبارزه‏جويى كنار گذاشته شد.
در نيمه‏ي ماه مه 1943 و در اوج جنگ جهاني دوم، مقامات شوروي با اطلاع از بدگماني متتفقين درمورد توسعه‏ي مباني و انديشه‏هاي كمونيسم، براي دادن اطمينان خاطر به آن‏ها تصميم به انحلال اين سازمان گرفتند. مقامات شوروي در نهايت در 22 ماه مه 1943م انحلال كمينترن را اعلام كردند.
درواقع سران كرملين با اين عمل خود قصد داشتند. به جهانيان وانمود كنند كه از ترويج عقايد اشتراكي در كشورهاي ديگر دست كشيده‏اند و سياست تنش‏زدايي در پيش گرفته‏اند. اين مسئله هم‏چنين از اختلافات داخلي در احزاب كمونيست و نيز عقايد تروتسكي كه به انقلاب جهاني پاي‏بند بود ناشي مي‏گرديد.

● بیست و دوم می سال 1966 میلادی:
والت ديزني شخصيت برجسته و معروف سينماي كودكان در چنين روزي از سال 1966 ميلادي درگذشت.
والت ديزني شخصيت برجسته‏ي سينماي كودكان و مبتكر فيلم‏هاي انيميشن، در پنجم دسامبر 1901م در شيكاگو در امريكا به‏دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات متوسطه و دانشگاهي، موفق به اخذ مدرك دكتراي علوم و هنرهاي زيبا گرديد و از آن پس وارد عرصه‏ي سينما شد.
در اين زمان بود كه اولين فيلم صامت او به نمايش گذاشته شد و با تمسخر تماشاچيان مواجه گرديد. اما ديزني با تلاش مداوم خود توانست تا اواخر دهه‏ي 1930، فيلم "سه بچه خوك و گرگ بزرگ" را بسازد و مشهور گردد. اصلي‏ترين محصولات والت ديزني در سال‏هاي بعد مشتمل بر فيلم‏هاي كارتوني بلند و شخصيت‏هاي كارتوني بود.
دنياي والت ديزني بيشتر به‏سبب شخصيت‏هاي ساده و دل‏پسندي است كه در فيلم‏هاي خود خلق كرده است. او تمام تلاش خود را در راه تعليم و تربيت صحيح نسل آينده به‏كار مي‏بست و سعي مي‏كرد تعليم و تربيت را به‏وسيله‏ي سرگرم كردن مردم در فيلم‏هايش به آن‏ها بياموزد.
ديزني كوشيده است تا موسيقي را در قالب تصاوير متحرك تفسير كند. وي بعد از جنگ جهاني دوم، به ساختن فيلم‏هاي مستند و مهيّجي از طبيعت و زندگي حيوانات دست زد كه برخي از آن‏ها شهرت جهاني يافتند. ديزني يكي از مؤثرترين انسان‏هاي زمان خود بود و داستان‏هاي هنگام خواب كودكان و برجسته‏ترين قصه‏هاي كودكان را به بهترين وجه جان بخشيد كه تا سال‏ها در اذهان بسياري از مردم باقي ماند.
فيلم‏هاي او مورد پسند رده‏هاي سني گوناگون از كودكان خردسال تا سال‏خوردگان فرتوت قرار مي‏گرفت و همگان از ديدن آن‏ها لذت مي‏بردند. والت ديزني را بزرگ‏ترين فيلم‏نامه‏نويس، تهيه‏كننده، كارگردان، نقاش، دكوراتور، چهره‏پرداز و هنرمند عصر خود ناميده‏اند و او بود كه پديده‏ي شگرفي از هنر هفتم يا سينما را به معرض ديد گذاشت. وي بيش از 430 فيلم ساخت و 37 جايزه‏ي اسكار دريافت نمود.
والت ديزني سرانجام در 22 مه 1966م در سن 65 سالگي در نهايت شهرت درگذشت. "سفيد برفي و هفت كوتوله"، "خرس‏هاي قطبي" و "پروفسور فراموش‏كار" از جمله آثار مهم اوست. پس از مرگ او، شركت ديزني به‏عنوان يكي از بزرگ‏ترين شركت‏هاي رسانه‏اي جهان شناخته شد و جام امپراتوري تلويزيوني را دريافت نمود.

کد خبر 40595

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.