بازسازی و جستجوی هویت در شهرهای تاریخی

یکی از راه‌های کشف هویت شهر دوحه، بازگشت به نخستین ریشه‌های آن  و تلاش برای حفظ آن‌ها در برابر محیط‌های جهانی در حال ظهور است. در پروژه بازسازی شهر مشیرب به تجربه جدید کشور قطر در منطقه خلیج‌فارس و ایجاد هویت شهری جدید که از قبل الهام گرفته شده‌است، پرداخته می‌شود.

به گزارش ایمنا، درپی مدرنیسم، تمامی جوانب زندگی و سبک و شیوه آن با سرعت بسیاری تغییر شکل داده و در نهایت نیازهای آدمی نیز در این بستر نیازمند تغییرات سریع است. پیشرفت سریع اقتصادی، رشد جمعیت، افزایش تقاضای افراد به ملزومات زندگی امروزی و تغییر سبک زندگی مردم باعث شده تا بیشتر مراکز قدیمی سکونت در کناره‌های خلیج فارس مشکلاتی را هنگام انجام سازگاری‌های لازم و مطابقت با تغییرات و نیازهای فعلی تجربه کنند. جامل یوسا طی مقاله‌ای که آن را در ادامه می‌خوانید؛ نقش بازسازی شهری در تجدید حیات مناطق تاریخی و چگونگی استفاده از این مناطق برای تقویت هویت شهری را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله پیش‌تر در نشریه الکترونیک «شهرگاه» که مجله‌ای تخصصی در حوزه مدیریت شهری‌ست، منتشر شده است. 

پیشرفت سریع اقتصادی، رشد جمعیت، افزایش تقاضای افراد و تغییر سبک زندگی مردم باعث شده است تا اکثر مراکز قدیمی خلیج فارس مشکلاتی را هنگام انجام سازگاری های لازم و مطابقت با تغییرات و نیازهای فعلی تجربه کنند. در این مقاله نقش بازسازی شهری در تجدید حیات مناطق تاریخی و چگونگی استفاده از این مناطق برای تقویت هویت شهری را مورد بررسی قرار می دهیم.

این مطالعه مبتنی بر رویکرد تمرکز بازسازی محله  «مشیرب»، واقع در شهر دوحه، پایتخت قطر صورت گرفته است. از آنجا که این پروژه هنوز کامل نشده است، مقاله مزبور بیشتر از اینکه بر جنبه های اجتماعی هویت شهری متمرکز باشد، بر ابعاد فیزیکی هویت شهری توجه دارد.

در این مقاله استدلال می شود که یکی از راه های کشف هویت شهر دوحه، بازگشت به نخستین ریشه‌های آن  و تلاش برای حفظ آنها در برابر محیط های جهانی در حال ظهور است. در پروژه بازسازی شهر مشیرب به تجربه جدید کشور قطر در منطقه خلیج فارس و ایجاد هویت شهری جدید که از قبل الهام گرفته شده است، پرداخته می شود.

خط افق دوحه از سمت خلیج فارس

مراکز شهرهای تاریخی، نقش مهمی در ارتقای هویت محل، ثبت خاطره و ایجاد تعلق دارند. همچنین این مراکز در ایجاد یک هویت شهری برای بقیه نقاط شهر و مناطق مجاور، نقش ایفا می کنند. از قرن بیستم به بعد، توسعه شهرهای تاریخی باعث تقویت تغییرات محیطی پویا، تغییرات اقتصادی- اجتماعی و سیاسی شده است.

برخی از محققان، نقش میراث فرهنگی را به عنوان یک عامل اصلی توسعه اقتصادی و فرهنگی مورد بحث قرار داده اند. ایوانز، یکی از محققان بر تأثیرات مثبت مداخله بازسازی در مناطق شهری تاریخی تأکید کرده و بسیاری از دولت ها را به ایجاد استراتژی های شهری تحت هدایت فرهنگی، تشویق کرده است.

در حالی‌که میراث ساخته شده مهم است، دیگر ارزش های مرتبط با خاطرات یا مرتبط با هویت نباید مورد فراموشی قرار گیرد، زیرا این ارزش ها ماهیت هویت شهری را شکل می دهند. در بیانیه شهرهای جهانی سال 2011، ایالات متحده به اهمیت میراث فرهنگی در شهرهای کنونی اشاره می کند.

بنابراین برنامه ریزی برای حفظ و ارتقای میراث فرهنگی، میراث ملموس و نامحسوس جوامع شهری، ضرورت دارد. زیرا میراث فرهنگی، باعث عینیت بخشیدن به هویت یک شهر می شود. همچنین در این بیانیه به نقش بازسازی میراث فرهنگی به عنوان راهی برای تقویت یکتایی و تمایز یک شهر اشاره شده است.

از آنجا که «تغییر»، قانون زندگی است، در مناطق حساس با منابع تاریخی آسیب پذیر، این تغییرات باید به صورت تدریجی صورت بگیرد نه رادیکال. علاوه بر این چنانچه تغییرات به صورت تدریجی باشد، مانع از تغییر مکان ساکنان محلی می شود. به گفته «لینچ»، اگر تغییر اجتناب ناپذیر باشد، آن را باید تعدیل و کنترل کرد تا از جابجایی شدید جلوگیری شده و حداکثر پیوستگی و تداوم با گذشته حفظ شود. 

در غرب، در دهه 1970، پروژه های تحول عظیم شهری و نوسازی کاهش یافت و بازسازی شهری به عنوان جایگزینی برای نوسازی شهری شکل گرفت. برای مثال بیانیه «آمستردام»، مفهوم حفاظت یکپارچه و جامع را بنا نهاد و نقش های مثبتی را که میراث فرهنگی در شهرهای معاصر ایفا می کند، مورد ستایش قرار داد. در واقع بازسازی شهری به موضوعات عقلانی و انگیزشی شهری نظیر نوسازی و ارتقای بخشیدن به مراکز و نواحی تاریخی می پردازد و ویژگی های ملموس و ناملموسی که در جریان شهرسازی و جهانی شدن ناپیدید شده اند را احیا می‌کند.

بنابراین برای حفظ تغییرات تدریجی و جامع در شهرها از ذینفعان محلی خواسته می شود نسبت به بازسازی شهری و حفظ هویت شهری فورا اقدام کرده و آن را در دستور کار سیاست های برنامه ریزی شهری خود قرار دهند. در خلیج فارس از زمان کشف نفت در دهه 1950 و 1960، شهرها شاهد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چشمگیر بوده اند، به گونه ای که این تغییرات تأثیر مستقیم بر محیط تاریخی این منطقه داشته و تهدیدی برای یکتایی و تمایز شهرهای آن به شمار می رفت.


همچنین روند جهانی شدن و جریان سریع اطلاعات، نقش مهمی در تغییر محیط ایفا کرده و در نتیجه هویت منحصر به فرد شهرها دستخوش تغییراتی اساسی و بر مبنای زمان گذشته شد. اما رونق ساخت و ساز که در خلیج فارس اتفاق افتاد، هیچ وقت جایی برای آن باقی نگذاشت تا ذینفعان، شهرهای خود را آماده پذیرش میراث فرهنگی کنند.

در بسیاری از شهرهای خلیج فارس، نوسازی در اولویت اول هزینه های نهایی میراث فرهنگی محلی قرار گرفت و  برای ایجاد فضای جدید در طرح های بازسازی عظیم، تعداد زیادی از مناطق تاریخی کاملا محو شدند. بنابراین به تمام مکان‌های  قدیمی، بهای اندکی داده شد و  این مکان ها یا تخریب شد و یا برای چندین دهه از یاد برده و ناپدید شدند. 

علاوه بر این ساکنان اصلی، منازل خود را ترک کردند که پس از آن به  خانواده های کم درآمد و کارگران تنها و مجرد تبدیل شدند. با توجه به میزان بالای اشغال، در بسیاری از موارد حدود صد نفر در یک خانه زندگی کرده و این مناطق تاریخی به دلیل عدم نگهداری به محل های کثیف و نواحی پر جمعیت و فقیرنشین مراکز شهر تبدیل شد.

شهرهایی مانند دبی، جده و شارجه  نیزبا توجه به پیشینه خود در دهه 1990 به برنامه های بازسازی و تجدید حیات شهری متعهد شدند. این امر  موجب افزایش آگاهی در میان ساکنان این شهرها و رقبای آن ها در رابطه با ارزش حفظ و تقویت هویت یک شهر شد. از این رو می توان گفت که بازسازی شهری می تواند منطقه را از لحاظ اقتصادی احیا کرده و هویت شهری را تقویت کند.در این مقاله پروژه در حال توسعه بازسازی شهر مشیرب در دوحه بررسی شده و جنبه های فیزیکی هویت شهری مورد توجه قرار می گیرد.


نیاز به هویت شهری

برنامه‌ریزی های نوسازی پس از جنگ دوم جهانی بر اساس قوانین منشور شهر آتن مبتنی است که در آن شهرها با بخش های مشخص از یکدیگر مجزا شده و شباهت های زیادی بین شهرهای جهان ایجاد شده است. امروزه به واسطه تجارت جهانی، رسانه ها، جریان های فضایی، ارتباطات اقتصادی، تبادل آزاد مردم، ایده ها و پول و سرمایه، جهان به یک دهکده کوچک تبدیل شده است.

شهرها قصد دارند از طریق تجارت و گردشگری، بازارهای جهانی را به خود جذب کرده و در تلاش هستند تا شهرهایشان متمایز و منحصر به فرد باشد. امروزه نیاز برای تشخیص هویت شهری در جهان در حال ظهور رو به افزایش است.

مفهوم هویت شهری زمانی در ذهن تداعی می شود که سخن از میراث فرهنگی به میان می آید. هویت شهری اغلب توسط شکل تاریخی منحصر به فرد  شهرها، سبک معماری، راه حل های طراحی و تزئینی، عنوان می شود و در آن از مصالح ساختمانی محلی و تکنیک‌های ساخت و ساز بهره گرفته می‌شود. محیط‌های تاریخی یک تصویر بصری منحصر به فرد از شهر ارائه می دهند.

در این تحقیق علاوه بر ساخت ساختمان های جدید الهام گرفته شده از زمان گذشته،  احیاء مناطق تاریخی، نقش مهمی را در نوسازی شهرهای کنونی ایفا کرده و هویت های شهری را ناپدید می کند.

نیاز به هویت شهری دارای اهمیت است، زیرا در این صورت میان عناصر ثابت و متغیر، افراد و رویدادها که ارتباط متاقبل با یکدیگر دارند، هماهنگی برقرار شده و باعث یکتایی و تمایز یک شهر می شود. سپس جوامع تکامل و تغییر پیدا می‌کنند. بنابراین حفظ مناطق تاریخی مشخص، برای بازیابی هویت شهری امری ضروری است. رلف خاطرنشان می کند که یک انشان ژرف نگر به ارتباط میان مکان های با اهمیت نیاز دارد. اگر ما این نیاز را نادیده بگیریم در آینده تنها شاهد محیط هایی خواهیم بود که فاقد چنین مکان هایی هستند. 

بنابراین می توان نتیجه گرفت که هویت شهری با نظر به گرایش های جهانی شدن، یک نیاز ضروری برای شهرهای کنونی است، به گونه ای که هویت شهری به یک موضوع بحث برانگیز تبدیل شده است که بسیاری از محققان مشهور و برنامه ریزان شهری از زوایای مختلف آن را مورد بررسی قرار داده اند.

برای مثال بوتینا واتسون و بتلی بیان می کنند که «هویت مکانی» به مجموعه ای از ارتباطات معنادار با  چشم اندازهای فرهنگی خاص است که فرد و یا گروه خاصی در ایجاد هویت اجتماعی و یا فردی، آن را به کار می گیرند.

هویت شهری ترکیبی از میراث فیزیکی، فرهنگ محلی و زمینه های جغرافیایی است که با خاطرات درک شده پوشانده شده است. علاوه بر این هویت شهر، ترکیبی از آرمان ها و تجارب شهروندان و افرادی است که از آن شهر بازدید می کنند. حس مکان و هویت در درک منطاق شهر گسترده تر و مکان های فیزیکی خاص، انعکاس می یابد.

به گفته رلف، هویت از محتوا و زمینه تشکیل می شود. محتوا به افراد یا اشیا اشاره دارد و زمینه شامل فرهنگ و محیط می شود. بنابراین تعامل متقابل میان این دو عنصر، هویت شهری را شکل می دهد. همچنین رلف استدلال می کند که هویت شهری یک مکان از سه اجزای مرتبط با یکدیگر تشکیل می شود که هر کدام به ویژگی های فیزیکی و یا ظاهری یکدیگر، فعالیت ها و عملکردهای قابل مشاهده و معانی یا نمادهای یکدیگر تقلیل پیدا نمی کند.

در بیانیه «رُسی» نقش خاطرات جمعی را در شکل گیری هویت یک شهر آشکار می کند. شهر، مجموعه ای از خاطرات جمعی مردم آن شهر بوده و با اشیاء و مکان های موجود در ان پیوسته و مرتبط است. در واقع می توان گفت که یک شهر، مکان خاطرات جمعی است.

از این رو ارتباط میان این مکان و ساکنان آن است که تصویر غالب شهر را  ایجاد می کند. معماری و چشم انداز شهری و همچنین مصنوعات موجود در آن از مواردی هستند که بخشی از حافظه نوظهور شهر را شکل می دهند. این حس کلی مثبت، ایده های بزرگی در تاریخ شهر به جریان می اندازد که ظاهر شهر را ایجاد می کند.

به طور خلاصه می‌توان تعاریف مختلفی از هویت شهری ارائه داد و این مفهوم پویا با تعاریفی نظیر هویت مکان، مکان، ویژگی‌های یک مکان، تصویر یک مکان، حس تشخیص یک مکان و جان و روح مکان بیان می شود. باید توجه داشت که تمام این موارد مربوط به مفهوم یگانگی و منحصر به فردی است که نشان می‌دهد مکان ها از یکدیگر متفاوت هستند.

کلمه «مکان» نیز به طور عمده به محیط هایی در مقیاس بزرگ مانند منطقه، جامعه و یا یک شهر اشاره دارد. خلاصه مطلب اینکه هویت شهری به ویژگی های محلی یک مکان گفته می شود که آن را از دیگر مناطق، متمایز می کند.

پس از بحث در مورد نیاز به هویت شهری و ابعاد مختلف آن، پرسش اصلی این است که چگونه می توان هویت شهری یک منطقه را حفظ کرد؟ برای حفظ و یا تقویت هویت شهری محلی، جمعی از طراحان و معماران، جزئیات سنتی را در نمای خارجی ساختمان های خود به کار می برند. این شیوه تقلیدی اغلب بدون درک و کشف اصول و معنای هویت محلی محقق می شود.

در این مقاله کیم،  ساختمان های بسیاری را توصیف می‌کند که در آن ها طراحان، نقش و نگارهای معماری سنتی را تقلید می‌کنند که در طراحی ساختمان های دولتی، محله ها و شهرهای بسیاری از کشورها به منظور جستجو برای هویت شهری به کار گرفته شده است.

سوق وقیف؛ رستورانی که هم در شب و هم در روز جمعیت زیادی را در خود گرد می‌آورد

بسیاری از محققان برخی از جنبه های مرتبط با هویت شهری فیزکی را مورد بررسی قرار داده اند. اما دیدگاه‌ها و ایده‌های مختلف، رسیدن به توافق در مورد یک تعریف واحد از هویت شهری را امری دشوار می سازد. اما نظر جمعی پنج مورد از ابعادی که نقش مهمی در تقویت هویت شهری یک مکان دارند را شامل تداوم، یکتایی و منحصر به فرد بودن، اهمیت، سازگاری و انسجام می داند.

این پنج جنبه چهارچوب ادراکی را برای منطقه «مشیرب» در دوحه قدیم به تصویر می کشد که توصیف خلاصه‌ای از آن ها را از نظر می گذرانیم:
برای تداوم یافتن با زمان گذشته، اغلب عناصر طراحی سنتی برای طراحی ساختمان های جدید به کارگرفته می شود. به گفته الکساندر  یک مکان منحصر به فرد بر پیوستگی و تداوم با مکان‌های گذشته و محیط های فیزکی که آن را احاطه کرده اند، متکی است. به منظور درک یکتایی یک محل، باید مکان های محلی از اماکن دیگر متمایز شوند. یکی از راه های تحقق این هدف، حفظ میراث فرهنگی محلی است.
همچنین ساختمان های جدید باید برای محیط های تاریخی محلی ارزش و احترام قائل شوند.

بنابراین حفظ میراث فرهنگی و توسعه بناهای جدید با حفظ حرمت ساختمان های قدیمی باعث تقویت یکتایی یک شهر می شود.  برای اطمینان یافت از این مقصود، باید آثار تاریخی محلی و مناطق تاریخی محافظت شده تا حس هویت محلی مورد حمایت قرار گیرد.

به منظور دست یافتن به سازگاری، ساختمان های جدیدی که در مناطق تاریخی وجود دارند باید با محیط های تاریخی کنونی، به لحاظ بافت دارای تناسب بوده و هیچ گونه تضاد و ناسازگاری که باعث تضعیف هویت شهری محلی شود،  با این محیط ها نداشته باشند. علاوه بر این «به هم پیوستگی» با ایجاد محیط‌های هم‌جنس و نه از طریق سبک های بی شمار و گوناگون، حاصل می‌شود. بدین ترتیب یک الگوی طراحی شهری منسجم به تقویت هویت یک منطقه کمک می کند.

در مجموع می توان گفت که مناطق تاریخی، نقش پویایی در ایجاد یکتایی شهرهای کنونی و آینده بازی می کند. در رابطه با حفط میراث فرهنگی، اقدامات مداخله گرانه هایی نظیر بازسازی، محافظت، پابرجاسازی و تثبیت‌، ترمیم، تجدید بنا، تعویض و جایگزینی، تجدید اسکان واحیای‌شهرت‌ و همچنین نوسازی وجود دارد. مورد آخر باعث بازیابی برخی از جنبه های زمان گذشته شده و عامل نوسازی هویت های فراموش شده در شهرهای کنونی محسوب می شود.

بازسازی و هویت شهری

از آنجا که در فرآیند جهانی شدن، شهرها به سرعت با یکدیگر همگن و متقارن شده اند، تداوم سنت های محلی و میراث  فرهنگی باعث متفاوت شدن آن ها می شود. بازسازی شهری، استراتژی هایی را برای تغییر محیط به منظور ایجاد انگیزش در رشد اقتصادی نمایان می سازد. بنابراین مادامی  که هویت شهری کنار گذاشته نمی شود، شهرها دچار تغییر دائمی شده، کاربری زمین متغییر می شود و مناطق شهری بهبود و توسعه یافته و به سرعت رشد می کند، به گونه ای که آماده تحقق پروژه های عظیم توسعه می شود.

برای دستیابی به این موارد، پروژه های بازسازی شهری به منظور حیات مجدد مراکز شهری قدیمی که رو به نقصان گذاشته اند، مکان های صنعتی قدیمی، مناطق مسکونی قدیمی و مراکز تاریخی به کار گرفته می شود. در واقع بازسازی شهری، نوعی بلند همتی طولانی مدت محسوب می شود که شامل تلاش برای اصلاح مشکلات در مناطق شهری مهجور با بهبود اوضاع اقتصادی این مناطق و محیط‌های فیزیکی است که جوهره هویت یک شهر را شکل می دهد.

روبرت، بیان می دارد که بازسازی شهری، یک دیدگاه جامع و یکپارچه و انجام اقداماتی است که به حل و فصل مسائل شهری منجر می شود و به دنبال بهبودی پایدار در شرایط اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی و زیست محیطی منطقه ای است که موضوع تغییر است. علاوه بر این هدف از بازسازی شهری تغییر طبیعت یک شهر یا منطقه است که در آن ساکنان محلی و ذینفعان برای دستیابی به اهداف مختلف، دخیل هستند.

این موضوع نیاز به تشویق مشارکت افراد جامعه و همچنین رویکردهایی برای بازسازی مناطق به عنوان شیوه ای برای تقویت حس انسجام و همبستگی و در نتیجه ایجاد هویت را نشان می‌دهد. در واقع یک ارتباط قوی میان بازسازی شهری و هویت شهری وجود دارد. علاوه بر این، ارتقاء محیط زیست، ساختار اجتماعی و فضاهای شهری در ساختار تاریخی شهری کمک می کنند تا پذیرش مکان ها برای اجتماعات عمومی و تبادلات افزایش یابد.

این موضوع در نهایت منجر به افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی میان شهروندان می شود. در نتیجه بازسازی مراکز شهری تاریخی باعث پرورش حس هویت ساکنان و حس تعلق آن ها با گذشته می شود. بازسازی شهری مراکز تاریخی به طور عمده منجر به ارتقای کیفیت محیط زیست، کیفیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود که یک محرک قوی برای تغییر است.

پروژه های در حال توسعه که در مناطق تاریخی به کار گرفته می‌شوند، می تواند بازدید کنندگان محلی و جهانی را به سوی خود جذب کند تا جاذبه های میراث فرهنگی اصلی را کشف کنند. علاوه بر این، بهبود فضای فیزیکی، ساختار اجتماعی و فضاهای شهری می تواند پذیرش این مکان ها را به عنوان جایی برای تعامل متقابل و اجتماع آن ها افزایش دهد. از این رو بازسازی شهری قصد دارد احساسات هویت شهری ساکنان را با ظهور محیط های جهانی تقویت کند.

در واقع خلیج فارس کنونی، محل پیچیدگی، همزمانی و بی ثباتی است که موقعیت هایی را برای ایجاد تغییر و انتقال سریع فراهم می کند. این تغییرات که با توجه به منافع اقتصادی صورت گرفته است، برای ارزش های مرتبط با حافظه شهر و حس غرور شهری که موضوعی دوگانه، مصالحه آمیز و غیر قابل تشخیص می باشد، خطرآفرین است. این وضعیت عمدتا در شهرهای جهانی مانند دوبی، کویت، جده و دوحه دیده می شود. 

در برخورد با مسئله هویت شهرهای خلیج فارس و به ویژه دوحه، مطالعات زیادی در طی 20 سال گذشته  انجام شده است. بیشتر این مطالعات بر ضرورت تقویت هویت شهرهای خلیج فارس براساس گذشته آنها و با روند جهانی شدن اشاره دارد. معضل حفظ هویت شهری بر اساس تاریخ گذشته آن، در مورد منطقه مشیرب، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. پنج جنبه تداوم، منحصر به فرد بودن، اهمیت، سازگاری و انسجام در طرح بازسازی منطقه مشیرب دوحه بررسی خواهد شد.

مروری کوتاه بر شهر دوحه

دوحه پایتخت و بزرگترین شهر کشور قطر است و بیش از 80‌درصد از جمعیت این کشور در شهر دوحه و حومه آن ساکن هستند. همچنین دوحه مرکز اداری و اقتصادی کشور قطر است که تا پایان ماه نوامبر سال 2017، جمعیت ان حدود 2 میلیون و 683 هزار نفر برآورد شده است.

تا سال 1950، شهر دوحه یک روستای کوچک بود که شامل مجموعه ای از ساختمان هایی بود که نوار 5 کیلومتری د رامتداد ساحل را تشکیل می داد. صادرات نفت و پرداخت حقوق دریایی که در سال 1949 آغاز شد و نقطه عطفی در تاریخ کشور قطر بود، به موازات صادرات نفت، نخستین حمل سیمان با کشتی به دوحه و حمل مواد ساختمانی مدرن در این سال صورت گرفت.

در جریان درآمدهای نفتی و معرفی مواد ساختمانی جدید در دهه های 1960و 1970 که اساس آن ها را سیمان تشکیل می داد،  شهر دوحه شاهد آغاز پروژه های توسعه شهری در مقیاس بزرگ بود.

در حالی که این شهری سازی سریع برای جامعه محلی یک موهبت به شمار می‌رفت، تهدیدی اصلی برای میراث شهری محسوب می‌شد. بنابراین به منظور ایجاد پروژه‌های بازسازی وسیع، مناطق تاریخی نظیر اسلطه و الغانم کنار گذاشته شد و فصول بسیاری از تاریخ شهری حذف شد.

برای مدت بیش از سه دهه، چرخه تخریب ساختمان های تاریخی مهم در دوحه قدیم، متوقف نشد، بلکه به سرعت ادامه یافت. از دست رفتن خانه‌های  محلی، تاثیر عمیقی بر جامعه محلی بر جای گذاشت و فصل های مهم حافظه شهری و تاریخ شهر را از میان برد.

بر خلاف این حقیقت که تکامل تاریخی این مناطق در اغلب موارد به ندرت درک می شود، امروزه مناطق تاریخی به عنوان نماد توسعه جوامع شناخته می شود و نقش مهمی را در نجات هویت شهری بازی می کند. به موازات ویرانی ساختمان های تاریخی  و به دلیل توسعه و نوسازی سریع، ساختمان ها به سرعت و بدون در نظر گرفتن محیط زیست محلی، بافت های فیزیکی و اجتماعی احداث و جایگزین بناهای قدیمی شدند.
برای حفظ ارتباط با گذشته، اقدامات پراکنده‌ای در طول دهه 1970 صورت گرفت.

ساختمان قصر شیخ محمد بن جاسم در قطر قدیم در فاصله سال های 1975- 1972 بازسازی شد و در سال 1971 در جشن استقلال این کشور ، ساختمان جدید میزبانی موزه ملی قطر را بر عهده داشت. پس از آغاز نخستین پروژه در سال 1980، وزارت اطلاعات نخستین قانون مربوط به حفاظت از میراث فرهنگی و باستانشناسی قطر را تأسیس کرد.

این قانون که نقش محافظت از میراث معماری را بر عهده دارد، تحت عنوان  قانون آثار باستانی (Antiquities Law) شناخته می‌شود و به صراحت بیان می دارد که یک اثر باستانی، چیزی است که توسط تمدن های قبل بر جای مانده و یا نسل های گذشته آن را ترک کرده اند.

بنابراین قانون، هر ساختمانی که قبل از سال 1950 ساخته شده باشد، یک میراث است و باید محافظت شود. قانون جدید امید تازه ای را برای حفظ آینده میراث فرهنگی کشور قطر ایجاد می کند. در طول سال های 1981-1978، آبادانی در غرب خلیج آغاز شد و زمین الدفنه یک سکو برای به نمایش گذاشتن پروژه‌های بسیار از معماران مشهور آماده کرد که میزبان برجسته‌ترین ساختمان های تجاری و دولتی است. 

از آن زمان به بعد تمامی ساختمان ها با سبک های بین المللی متنوع در خلیج غرب یافت شده و نمای جدید جهانی شهر را شکل داد. این ساختمان ها متشکل از برج های بلند تا هتل های پنج ستاره و مراکز خرید بسیار جذاب است که ترکیبی از هویت‌های جدیدی بوده  که بافت محلی را نادیده گرفته اند.

در حالی که برج‌ها به سرعت در منطقه خلیج غرب شکل گرفت، مرکز شهر دوحه آماده توسعه بود. این نمادها و برج های جهانی که در خلیج غرب احداث شد، هویت جهانی را شکل داد که یکتایی و منحصر به فرد بودن دوحه قدیم را در هم شکست.

جهانی شدن برای هویت شهری بیشتر به منزله یک تهدید است تا فرصت، به ویژه اینکه این شهرها مانند شهر دوحه میراث جهانی محسوب نشوند. یکی از مشکلات اصلی که شهر دوحه با آن مواجه است، از بین رفتن سریع هویت شهری دوحه به دلیل امواج جهانی جدید است. یکی از این امواج در خلیج غرب دوحه اتفاق افتاد، به صورتی که 150 برج بسیار بلند نمادین در طول دو دهه گذشته در  این منطقه ساخته شد.

این برج های شیشه ای و فولادی منعکس کننده بافت محلی، زیستی، فرهنگی اجتماعی دوحه که در واقع ماهیت هویت شهری آن را شکل می دهد، نمی باشد. به منظور ایجاد موازنه در جریان آهسته ای که از سوی خلیج غرب آغاز شد، بازسازی برخی از فصول هویت شهری گذشته شهر دوحه از سال 2000 میلادی ایجاد شد. نوسازی " Souk Waqif" نخستین پروژه جامع است که در سال 2004 آغاز شد و در سال 2010 میلادی با توسعه یکی از پر جاذبه ترین مکان های فرهنگی تکمیل شد.

در سال 2008 یک پروژه جدیدی به نام مرکز شهر مشیرب دنبال شد که به دنبال ایجاد پروژه پایدار بازسازی شهری و ایجاد هویت شهری بر مبنای گذشته صورت گرفت. از آنجا که این مقاله به طور اساسی جنبه‌های فیزیکی هویت شهری را مورد بررسی قرار می دهد، استحکام شهر مشیرب عمدتا بر مبنای بررسی جامع ساختمان های تاریخی صورت می گیرد. در این زمینه، تحقیقات عکاسی وسیع در داخل و خارج از ساختمان ساختمان ها انجام شد و کتاب ها و مقالات کتابخانه دانشگاه قطر  مورد استفاده قرار گرفت.

منطقه مشیرب و موقعیت محلی تاریخی آن

پروژه بازسازی و هویت شهری جدید مشیرب

پروژه مشیرب از سال 2008 بر روی یک منطقه 35 هکتاری که 20 برابر اندازه " Souk Waqif" که در همسایگی آن قرار دارد، آغاز شد. هدف از این پروژه، بازگرداندن خانواده های قطر به مرکز شهر دوحه، پس از خروج عظیم آنها به محیط پیرامون و حاشیه این شهر در دهه های 1950 و 1960 میلادی بود. همچنین این پروژه به منظور تقویت و بازیابی ایده زندگی اجتماعی است که از مفهوم مجاورت و همسایگی سنتی الهام گرفته است.

از نظر بازسازی شهری این پروژه قصد توسعه محیط زیست و ارتقای شرایط اقتصادی منطقه را دارد. به طور خلاصه اهداف اصلی این طرح کلیدی شامل موارد زیر است:
- ارتقای یک شیوه پایدار زندگی در چارچوب فشرده شهری که میزان استفاده از خودروها را کاهش داده، تراکم شهری را افزایش داده و حمل و نقل عمومی را توسعه می دهد.
- تجدید یک قطعه زیرساخت شهر به منظور کاهش وابستگی به سوخت فسیلی
- ترویج بهتر جوامع اجتماعی یکپارچه در مرکز شهر که در آن افراد محلی و  کارگرانی که میهن خود را ترک کرده اند(expatriate workers) بتوانند محله ها، فضاهای عمومی و امکانات رفاهی را راه اندازی کنند.
- نوسازی بخش از پایتخت کشور قطر به گونه ای که تاریخ و فرهنگ محلی این طنین انداز شود.


منطقه مشیرب با توسعه‌ای فشرده در قلب دوحه

برای اجرای این اهداف، تعدادی از چالش های نوسازی در طرح اصلی مورد توجه قرار گرفته است که شامل موارد زیر است:
- انگیزه های سود کوتاه مدت
- مالکیت زمین تقسیم شده و تاثیر آن بر الگوی توسعه
- آب و هوای محلی و تاثیر آن بر جنبش و شکل شهری
- از دست رفتن روحیه و هویت جامعه در روند نوسازی شهری
- ایجاد تصویر آفرینش شهری و نه جابه‌جا سازی

برای اجرای این اهداف، طرح اصلی شامل ایجاد یک مرکز تجاری- مسکونی رونق یافته و امکانات رفاهی به همراه مسیر ویژه پیاده روی است.  خیابان ها و محله‌های مشیرب یک الگوی شهری به هم پیوسته و فشرده را تشکیل می دهند که با توجه به طرح و نقشه خود از یکدیگر متفرق و جدا نیستند. این طرح فشرده مزایای بسیاری داشته و خیابان های پر زرق و برق آن ساکنان شهر را به پیاده‌روی تشویق می کرد. 

الگوی شهری فشرده در پاسخ به ملاحظات  اجتماعی و موارد آب و هوایی از محله های قدیمی (furjan)، الهام گرفته شده است. علاوه بر این این طرح باعث تقویت تعاملات اجتماعی میان همسایگان شده و حس هویت و تعلق به مکان را افزایش می دهد. 

شهر مشیرب از 5 منطقه تشکیل شده که تعاملات اجتماعی را تقویت می کند. این نواحی شامل منطقه دیوان امیری است که از گارد ملی (National Guard) و خدمات محافظتی دیوان امیر (Emiri Diwan) حمایت می کند. منطقه دوم بخش چند منظوره و مسکونی در مجاورت منطقه تجاری «commercial quarter» است که در بردارنده میدان اصلی (Baraha) به عنوان عنصر حیاتی اصلی منطقه مشیرب، ساختمان های تجاری، ادارات و دیگر فعالیت های پویا است.


پنج منطقه اصلی مشیرب

منطقه سوم «Retail Quarter»، بزرگترین ناحیه است که مکان های مجلل در پروژه شهر دوحه است. منطقه چهارم ناحیه تجاری (Business Gateway Quarter) که در آن فرصت های کسب و کار زیادی برای تسهیل سرمایه گذاری های آینده شهری وجود دارد. منطقه پنجم، محله میراث (heritage Quarter) است که دچار تخریب و ویرانی نشده و تنها شاهد فیزیکی گذشته به شمار می رود. این منطقه تنها راه ورودی شهر مشیرب است که به عنوان عامل تسریع دهنده عمل کرده و هویت شهری جدید برای کل منطقه ایجاد می کند.
ضرورت ایجاد یک هویت جدید برای شهر مشیرب یک مسئله بنیادی است که تصویر تازه ای از شهر فراهم می کند. درس هایی که از بررسی مناطق تاریخی شهر دوحه و الوکره حاصل می شود، هفت اصل را به عنوان راهنما برای طراحی یک نقشه جامع پایه ریزی می کند که شامل  بی  زمانی، تنوع و اتحاد، شکل و هندسه، ابعاد خانه، ابعاد خیابان، طراحی برای شرایط آب و هوایی و عناصر معماری است. این اصول به منظور آسان کردن زندگی ساکنان آینده ایجاد شده و هویت شهری تازه ای فراهم می آورد که الهام گرفته از گذشته است، اما از گذشته تقلید نشده است. 
این طرح فعالیت های گوناگون را با مناطق خاص ادغام می کند. برخی از مناطق عمدتا مسکونی بوده، در حالی که دیگر مناطق ترکیبی از فضاهای خرده فروشی و تجاری هستند. منطقه جدید «فارج» ترکیبی از انواع مختلف خانه های شهری را با دسترسی آسان به خدمات و امکانات رفاهی شامل می شود. ویژگی اصلی این پروژه میدان‌های عمومی پر جنب و جوش (plazas)، حیاط و فضاهای جامع است که در شهر دوحه به ندرت دیده می شود. برای تشویق افراد به پیاده روی و راهپیمایی، خودروها به طور استراتژیک در  طبقات زیر زمین جای می گیرند.

منطقه محله میراثی مشیرب 
این منطقه تنها ناحیه میراثی بازمانده از شهر مشیرب است که دو نقش اصلی بر عهده دارد. اول اینکه این منطقه به عنوان ورودی اصلی مشیرب عمل کرده و برای پذیرایی از بازدید کنندگان محلی و جهانی منطقه مجاور سوق وقیف ایجاد شده است. دوم اینکه این منطقه ردپای تاریخی کشور قطر را قبل از سال 1950 دوباره به تصویر می کشد. منطقه محله میراث به لحاظ استراتژیکی میان سه ناحیه میراثی مهم سوق وقیف، دیوان امیری، و الاسماخ قرار گرفته و به منزله مدخل ورودی اصلی منطقه  مشیرب محسوب می شود.
منطقه میراثی از طریق دو تونل، ارتباط بصری و فیزیکی قوی با   سوق وقیف برقرار می کند. این منطقه از یک باراهه بزرگ تشکیل شده که نماز عید در ان برگزار می شود و چهار خاانه قدیمی در آن قرار دارد که حاطرات منطقه اصلی و مسجد جدید را دنبال می کند. این خانه ها شامل «قصر محمد بن جاسم»، قصر بن جلمود، خانه الرادوانی و خانه های شرکتی می شود. به غیر از خانه الرادوانی، که هنوز ساختار اصلی و اولیه خود را حفظ کرده است، سه خانه دیگر برای میزبانی موزه های مختلف باز بازسازی شده اند.
منطقه میراث به عنوان ردپای فرهنگی برای بازدیدکنندگان جهانی و محلی بازسازی شده و بازدیدکنندگان این مکان ابتدا از خانه «ال رادوانی» که در سال 1947 ساخته شده است، بازدید می‌کنند. این خانه  یک نمایش بصری از زندگی خانوادگی و بومی مردم  قطر را قبل از دوره نفت نشان می دهد. خانه‌های شرکتی (the Company House) نیز پیدایش اولین شرکت نفت در دوحه جشن می گیرد و داستان چگونگی انتقال اقتصادی دولت قطر از ماهیگیری و گرفتن مروارید به اقتصاد مبتنی بر نفت را روایت می‌کند.
«خانه بن جلمود» نیز روایتگر داستان بردگی در قطر و خلیج فارس بوده و هدف از آن ایجاد احترام به افرادی است که به بردگی و اسارت گماشته شده اند و و نقش مهمی در توسعه ملت قطر ایفا کرده اند. خانه «محمد بن جاسم» پس از اینکه  پسر بنیانگذار قطر مدرن، میزبانی موزه نمایش خاطرات گذشته تا به امروز قر را برای نسل گذشته بر عهده داشت، به این نام نامیده شد. بنابراین منطقه میراثی به یک جاذبه گردشگری اصلی در مشیرب تبدیل شد.


نوسازی یکی از چهار خانه به منظور تبدیل شدن به موزه


در واقع محله میراثی یک منطقه کوچک است که حدود یک ششم مساحت مشیرب را تشکیل می دهد و از سه طرف توسط فروشگاه های 12-10 طبقه ای tower blocks از نظر پنهان شده است. بنابراین به نظر نمی رسد که این منطقه تاثیر زیادی بر تقویت هویت شهری محیز اطراف داشته باشد.

یکی از چالش‌های پیش رو در تکمیل پروژه منطقه historic quarter، جابه‌جایی 7 تا 9 هزار نفر از ساکنان کم درآمد این منطقه است، به گونه ای که از 35 هکتار زمین تنها بخش کوچکی شامل چهار خانه با مساحت 2 هکتار از کل منطقه بر جای مانده است.

اما برای منطقه فریج باید مراقبت بیشتری صورت بگیرد تا خانه‌های بیشتری حفظ شده و اتصال شدیدتری با گذشته این منطقه برقرار شود. باید توجه داشت که رویکرد پروژه مشیرب برای ایجاد هویت شهری مجزا برمبنای تقلید از گذشته صورت نگرفته، بلکه تجربه منحصر به فردی برای تفسیر مجدد زمان گذشته به شیوه مدرن و امروزی است. در واقع هویت جدید از معماری سنتی محلی الهام گرفته است. نکته مهم اینکه ویرانی تعداد زیادی از بناهای تاریخی کمک چندانی به تقویت اتصال با گذشته و تاریخ گذشته این منطقه نمی‌کند. 

در مورد موضوع اتصال، این موضوع اهمیت دارد که تقلید کورکورانه از عناصر سنتی گذشته در ساختمان های جدید، بهترین انتخاب برای احیای گذشته در شهر کنونی است. از این رو پروژه مشیرب، در پی کشف شیوه مبتکرانه ای برای استفاده از عناصر گذشته با تفسیر مجدد و نه تقلید از آن‌ها بود.

یکی از موانع اصلی پروژه، عدم مشارکت مردم جامعه در پروژه بود. برای دستیابی به هویت محلی، مشارکت جامعه باید تقویت شود. به عنوان مثال ساکنان محلی باید در این موضوع شرکت کنند که کدام یک از جنبه‌های میراث فرهنگی ان ها باید محافظت شود.

برای تقویت ابعاد یکتایی و منحصر به فرد بودن نیز در پروژه مشیرب، سعی بر این است که بر خلاف مساحت محدود  منطقه heritage quarter که تنها شامل چهار ساختمان است، به لحاظ میراث فرهنگی به حالت اولیه بازگردانده شده و ساختمان های تاریخی بیشتری حفظ شود. همچنین موضوع سازگاری نیز در پروژه منطقه مشیرب، دارای اهمیت است. 

خانه‌های شرکت نفت در منطقه مشیرب

یک تضاد آشکار میان محله heritage quarter و سایر مناطق در حال توسعه مشیرب دیده می شود و منطقه مشیرب، فاقد تناسب فیزیکی و بصری با مکان های مجاور مانند  سوق السماخ، وقیف و نجده است. ساختمان های 12- 10 طبقه‌ای منطقه مشیرب موانع مرتفعی هستند که راه های ورودی را سد می کنند. چنانچه رویکرد محتاطانه تری را در پیش بگیریم باید سازگاری و مطابقت بیشتری با محیط اطراف صورت گرفته تا هویت شهری نیرومندتری حاصل شود.

موضوع مهم اینکه عدم پیوستگی با مناطق مجاور باعث ایجاد چند پارگی بیشتر بافت شهری شده و هویت شهری را تضعیف می کند. بنابراین می توان گفت که حس هویت محلی یک مکان با انسجام کلی تجانس شهری حاصل می شود.

نتیجه گیری

یک شیوه فعال برای  انجام این مهم، مشارکت قوی و جمعی ساکنان است. ساکنان محل می توانند حتی زمانی که مکان های تاریخی مهم در جامعه آن ها وجود ندارد، در یک پروسه طولانی مدت برای حفظ اهمیت محیط زیست خود  شرکت کنند. با مشارکت در جامعه، حس غرور و یا حس خوب زیستن به عنوان ابعاد اجتماعی جامعه در  زندگی شهروندان رشد یافته و زندگی آن ها معنادار می شود و این موضوع سرانجام به بهتر شدن هویت محلی منجر می شود.
برخلاف آنچه در منطقه مشیرب اتفاق افتاد، مادامی که نوسازی منطقه برنامه ریزی شود، باید توجه ویژه ای برای مشاهده مراکز قدیم شهری، چشم اندازهای تاریخی شهر، نیازهای جامعه و تاثیر آن بر محیط اطراف صورت گیرد. کار نوسازی باید بخشی از فرآیند طراحی شهری برای توسعه شرایط فیزیکی و بازسازی اقتصاد محلی باشد. این هدف با تقویت خدمات محلی و تزریق فعالیت های جدید برای پاسخگویی به نیازهای محلی ساکنان حاصل می شود. هویت شهری باعث افزوده شدن کیفیت به پروژه شده و باید جزء اصلی ابزارهای برنامه ریزی شهری به شمار آید.
به منظور ارتقای صفات ویژه شهری و استانداردسازی فضاها، محافظت از عناصری که باعث منحصر به فرد بودن یک شهر بر مبنای میراث فرهنگی می شود، ضرورت دارد. اما چالش معماران، طراحان شهری، برنامه ریزان، سیاست گذاران، قانون گذاران و همه افرادی که در آینده شهرها و شهرستان ها نقش دارند، شناسایی اهمیت هویت شهری در جهان و ارتقای خط مشی های سیاسی برای پایداری آن است.
با توجه به تغییرات سریع در شهرهای تاریخی، بازبینی هویت شهری به طور منظم دارای اهمیت است. هویت شهری بر ویژگی های دوگانه یکتایی و منحصر به فرد بودن دلالت داشته و  ثبات و پویایی را دربرمی گیرد. در واقع مسئله بر سر ساختارهای ضمنی و فیزیکی نیست، بلکه در اینجا ابزاری برای طراحی مناطق و مراکز تاریخی پایدارمطرح است.
احیای قدیم به عنوان عامل اصلی حفظ هویت شهری محسوب می شود. بازسازی منطقه مشیرب نیز ایجاد هویت شهری جدیدی است که از گذشته الهام گرفته شده است. همانگونه که در مورد منطقه مشیرب تجربه شد، هویت شهری به معنای تقلید کورکورانه از گذشته نیست، بلکه نیاز به تحقیق و بررسی های ژرف اصول آن دارد. هویت شهر به عنوان مجموعه ای از سبک ها فسیلی محسوب نمی شود، بلکه باید به صورت یک فرآیند پویا مانند خود زندگی در نظر گرفته شود.

یک منطقه مدرن در دوحه با الهام از معماری سنتی قطر


در پایان می توان گفت که توسعه هویت شهر دوحه و شهرهای دیگر منطقه خلیج فارس، یک چالش بزرگ است و بررسی های بیشتر برای کشف بهترین شیوه بازسازی گذشته به عنوان عامل اصلی حفظ هویت شهری  در محیط های در حال ظهور جهانی خلیج فارس و محیط های جهانی باید صورت گرفت.
 

کد خبر 380992

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.