تهدیدها و فرصت‌های نفتی ایران

تلاش برای تحریم نفتی ایران از طرف امریکا از یک سو و منزوی شدن امریکا با توجه به خروج از برجام از سوی دیگری تهدیدها و فرصتهایی را برای بخش نفتی ایران به وجود آورده است.

به گزارش ایمنا، امریکا در تلاش است تا با مجاب کردن کشورهای همسایه ایران برای کاهش خرید نفت ایران تحریم‌های نفتی ایران را آغاز کند، البته که پیش از این تجربه این تحریم را داشتیم، اما اجماع جهانی بر علیه امریکا هم فرصتی است که می‌توان از آن استفاده کرد.

در این باره گفت و گویی با سید غلامحسین حسنتاش کارشناس ارشد حوزه انرژی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

با توجه به سیاست‌های اخیر امریکا در قبال فروش نفت ایران، بهترین سیاستی که ایران در این دوران میتواند و یا باید در پیش گیرد چیست تا ضرری در این حوزه به کشور وارد نشود؟

احتمالا منظورتان از سیاست‌های اخیر امریکا خروج یک‌جانبه این کشور از برجام و فشار آن در جهت کاهش صادرات نفت ایران است. البته علاوه بر فشار بر صادرات فشار بر سرمایه‌گذاری در صنعت‌نفت ایران نیز مطرح است یعنی امریکائی‌ها سعی می‌کنند مانع شوند که سرمایه‌گذاران خارجی به صنعت‌ نفت ایران ورود کنند.

با توجه به این که متاسفانه اقتصاد ایران هنوز به شدت وابسته به نفت است مسلما از این ناحیه ضرر به صنعت نفت و اقتصاد کشور وارد خواهد شد ولی باید دید چگونه می‌شود ضرر را به حداقل رساند. در این رابطه به نظر من ابتدا هم صنعت نفت و هم دولت باید در برنامه‌های خود تجدید نظر کنند.

واقعیت این است که اقتصاد ایران در حال وارد شدن به یک شرایط ویژه و یک جنگ تمام عیار اقتصادی است و در چنین شرایطی نمی‌توان برنامه‌های عادی قبلی را ادامه داد و باید روی اولویت‌ها و ضرورت‌ها متمرکز شد به عنوان مثال وقتی قرار است ماه به ماه صادرات نفت ایران کاهش یابد در این شرایط توسعه میادین نفتی و به ویژه میادین مستقل معنا ندارد، نفتش را کجا می‌خواهیم ببریم؟ نباید توان مالی، توان پیمانکاری و توان مدیریتی کشور را صرف پروژه‌هایی کنیم که در این شرایط ویژه اولویت ندارند.

نکته بعدی این است که در این شرایط بعد از تعیین اولویت‌ها و ضرورت‌های این شرایط ویژه، باید به توانایی‌های داخلی بها بدهیم و حداکثر استفاده را از آن بکنیم. متاسفانه خصوصا در صنعت نفت به محض امضاء برجام و به امید یا به توهم این که خارجی ها باز خواهند گشت، دوباره نسبت به توانایی‌های داخلی و به پیمانکاران و قطعه‌سازان و سازندگان تجهیزات بی‌مهری شد و این کار درستی نبود.

نکته بعدی این است که چه در سطح دولت و چه در سطح صنعت نفت باید به ارتقاء توان تولید ملی که هم کشور را به سمت خودبسندگی اقتصادی حرکت می‌دهد و هم اشتغال ایجاد می‌کند بهای ویژه داده شود و همه موانع آن برداشته شود. اگر اسناد تحریم‌های دشمنان و خصوصا کتاب "هنر تحریم‌ها" نوشته "ریچارد نفیو" که سال‌ها مسئول تحریم‌های ایران در وزارت‌خارجه امریکا بوده است را بررسی کنیم، روشن می‌شود که بیشترین هدف تحریم‌ها تخریب بخش تولید و به ویژه تولید صنعتی کشور بوده است که متاسفانه در دوره‌هایی سیاست‌های اقتصادی داخلی هم خواسته یا ناخواسته در همین مسیر حرکت کرده است که در این مورد باید تجدید نظر جدی شود.

آیا امریکا می‌تواند مانعی در راه خرید نفت ایران ایجاد کند؟

بله قطعا می‌تواند و قبل از برجام هم این کار را کرده است. یادمان نرفته است که صادرات نفت ایران از بیش از  ۲ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱ میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود و اگر برجام تحقق نیافته بود قطعا کاهش بیشتری هم می‌یافت. امریکا از طریق تحریم‌های ثانویه شرکت‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد که نفت ایران را نخرند تا تحت تحریم‌های امریکا قرار نگیرند.

اخیرا ریاست جمهوری موضوع بستن تنگه هرمز را در صورت عدم خرید نفت ایران مطرح کردند، در صورتی که ایران مجبور به این اقدام شود چه پیامدهایی را شاهد خواهیم بود.

دونالد ترامپ در خروج از برجام یک سویه عمل کرد و برخلاف دولت اوباما به دنبال اجماع‌سازی بین‌المللی نبود و به هر دلیل این اجماع‌سازی برایش مهم نبوده است و تنها امتیاز ما در این مقطع در مقایسه با شرایط قبل از برجام همین است.

اجماع بین‌المللی بر علیه ما نیست و امریکا به نوعی منزوی شده است و بقیه طرف‌های برجام در حرف هم که شده مدعی هستند که دنبال راه حل هستند، چنین تهدیدهایی به نظر من می‌تواند موجب شود که دوباره آن اجماع بین‌المللی بر علیه ما شکل گیرد، به ویژه که بیش از ۸۰ درصد از نفتی که از تنگه هرمز عبور می‌کند به آسیا به ویژه چین، هند، ژاپن و کره می‌رود و حدود ۱۵ درصد هم به اروپا و آفریقا و کمتر از ۵ درصد به امریکا.

با توجه به اینکه اخیرا موضوع عدم خرید نفت ایران مطرح شده است، آیا این اتفاق عملی خواهد شد و در صورت تحقق چه تبعاتی برای کشور ایجاد می‌شود؟

تجربه قبل از برجام نشان می‌دهد که این اتفاق تا حدود زیادی عملی خواهد شد. البته بنده قبلا در مقاله‌ای توضیح داده‌ام که صادرات ایران را در کوتاه مدت نمی‌توانند به صفر برسانند و شرایط بازار نفت این اجازه را نمی‌دهد ولی این صادرات می‌تواند نصف شود، اما این که چه تبعاتی خواهد داشت بستگی به برنامه دولت و حاکمیت دارد، در قوانین قبلی برنامه، همواره قرار بوده است وابستگی بودجه دولت به درآمد نفت صفر شود که متاسفانه اتفاق نیفتاده و با توجه به وابستگی فعلی بودجه به نفت قطعا در کوتاه مدت مشکلاتی خواهیم داشت.

اما اگر دولت یک برنامه منسجم توسعه با تاکید بر مبارزه جدی با فساد، تقویت حقوق مالکیت و حمایت از تولید ملی و ارتقاء ظرفیت‌های تولید ملی و تسهیل فضای کسب و کار به نفع تولید و به زیان رانت‌جوئی داشته باشد، در بلندمدت نتیجه مثبت خواهد بود. البته به واژه «اگر» خیلی باید دقت کرد.

کد خبر 349083

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.