مجله خبری ایمنا: نعمت احمدی در روزنامه اعتماد نوشت: سال ٥٦ که تازه کارآموز وکالت شده بودم دفتری در زرند کرمان دایر کردم. در ٢٨ آذرماه آن سال زلزلهای به قدرت ٥/٩ درجه ریشتر به وقوع پیوست. آن شب میهمان یکی از دوستان در خانههای سازمانی نیروگاه تازه تاسیس زرند بودم. پس از زلزله همه با وحشت از خواب پریدیم. ساعت نزدیک به ١١ و نیم بود و صاحبخانه که از مهندسین نیروگاه بود، گمان میکرد نیروگاه از مدار خارج شده.
صدایی وحشتناک توام با گرد و خاک و خاموشی فضای رعبآوری ساخته بود. زلزله نیروگاه را از مدار خارج کرده بود و در خاموشی مطلق به سرعت به طرف خانه پدری حرکت کردم. در مسیر از هر آبادی که رد میشدم ویرانی بود؛ خوفناکی آوار زلزله در خاموشی مطلق و گرد و غباری که انگاری آمده بود تا همیشه بماند. سه روستا به کلی ویران شدند و ١٣ روستا تا ٩٠ درصد آسیب دیدند و ٦٦٥ نفر کشته شدند. سازمان زمینشناسی امریکا عمق زلزله را در ٣١ کیلومتری زمین گزارش کرده بود.
شهریورماه سال ٥٧ زلزلهای با قدرت ٧/٧ ریشتر طبس را به کلی ویران کرد. در روز ٢٥ شهریور سال ٥٧ یعنی ٨ روز بعد از جمعه سیاه ١٧ شهریور تهران، بازهم در زرند بودم که زلزله طبس به وقوع پیوست. عمق زلزله طبس در ١٠ کیلومتری زمین بود و خسارات آن ویرانگر. شدت لرزش، ساختمانهای ترک خورده زرند را هم آسیبپذیرتر کرد. از آن تاریخ به بعد در منطقه کرمان زلزلههای مختلفی به وقوع پیوست. زلزله سال ١٣٦٠ در روستای سیرچ محل تولد هوشنگ مرادیکرمانی، نویسنده معروف کرمانی با قدرت ٧/٤ ریشتر که نزدیک به ٩٠ درصد این روستای کوهستانی را ویران کرد و بیش از ١٣٠٠ نفر کشته داد تا رسیدیم به زلزله سال ١٣٨٣ زرند، شهری که در سال ٥٦ با قدرت ٥/٩ درجه ریشتر لرزیده بود و تا سال ٨٣ چند زلزله در اطراف آن به وقوع پیوست که بنیان ساختمانهای موجود در شهر و روستاها را به ویرانی کشاند.
زلزله سال ٨٣ تنها ٤/٦درجه ریشتر قدرت داشت اما ٦١٢ نفر کشته داد. ماههای پایانی دولت اصلاحات بود و رمق دولت با هر ٩ روز یک بحران تحلیل رفته بود اما دولتمردانی بر سر کار بودند که دورنمای فکری آنان، آبادانی کشور بود. به فکر مفاومسازی ساختمانها افتادند نقشهای از قبل تهیه و به تناسب جمعیت خانوارها قرار شد با کمک دولت ساختمانهایی ساخته شود. اگر خانواده وضع مالی خوبی داشت، میتوانست واحد بزرگتری بسازد، اما باید با نقشه توجیهی ساخته میشد. شرط پرداخت وام و کمکهای بلاعوض، جمعآوری ساختمانهای موجود و شروع به ساخت بنای جدید بود که باید با طرح و نقشه مصوب ساخته میشد. در مدت اندکی شهر و روستاهای زرند و مناطق اطراف ساخته شدند از سال ٨٣ دهها زلزله با قدرت بالا حتی ٦ ریشتر و بیشتر شهر زرند و روستاهای اطراف را تکان میدهد. تکانهایی که مردم دیگر با آن عادت کردهاند و خوشبختانه تلفات مالی و جانی در اماکنی که در طرحی فراگیر و الزامی ساخته شدهاند، نداشتهایم.
تنها اشکال کار این است که آغل گوسفندان و دیگر حیوانات و انبار محصولات در طرح مقاومسازی مورد توجه قرار نگرفتهاند و بعد از هر زلزله تعدادی از دامهای مردم که سرمایه آنان است، تلف میشوند. همین زلزله هجدک و روستاهای اطراف هم همین وضع را دارند خانهها مقاومسازی شدهاند و مردم به زمینلرزههایی تا ٧ درجه عادت کردهاند. مدتی قبل به گفته مردم زرند دوباره این شهر دچار زلزله شد و لرزه و پسلرزه پشتسر هم شهر و روستاها را تکان میداد.
در یکی از شبهایی که در منزل پدرم بودم دچار زلزله شدم و وحشتزده از خانه بیرون زدم؛ مادرم دعوت به آرامش کرد که زلزله است بخواب!
جمعه زلزلهای با قدرت ۶/۳ ریشتر در ساعت ٦ صبح در عمق ١٠ کیلومتری زمین در هجدک کرمان به وقوع پیوست و خوشبختانه تلفات جانی نداشت؛ علت آن هم مقاومسازی بناهای احداث شده در پی زلزلههای متعدد منطقه است. نظارت بر مقاومسازی خانهها بعد از زلزله ویرانگر سال ١٣٤١ بویینزهرا در دستور کار دولت وقت قرار گرفت نخستین آییننامه ایمنی ساختمانها در برابر زلزله در دهه ٤٠ شمسی بعد از زلزله بویینزهرا تدوین شده آییننامهای که چند بار تغییر یافت و به آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله نامیده میشد. این آییننامه هر ٥ سال یک بار از سوی مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسکن و شهرسازی که در حال حاضر به مرکز تحقیقات راه و مسکن و شهرسازی وابسته به وزارت راه و شهرسازی تغییر نام یافته است، مورد بازبینی قرار میگیرد.
آخرین ویرایش آن استاندارد ٢٨٠٠ نام گرفته است اگر همین آییننامه که بعد از زلزله ویرانگر بویینزهرا در دهه ٤٠ لزوم تصویب آن را حکومت وقت به عینه دیده و در طول ٥٠ سال گذشته حداقل از نظر مطرح بودن موضوع در کتاب قانون مورد توجه بوده است؛ در عالم واقع اجرایی میشد این همه شاهد خرابی و کشتار حاصل از زلزلههایی که در طول ٥ سال گذشته در ایران به وقوع پیوست نبودیم، کافی است اشارهای گذرا به میزان تلفات انسانی زلزله طی ٥٠ سال گذشته داشته باشید.
١- زلزله دشت بیاض در سال ٤٧ به بزرگی ٧/٤درجه ریشتر، تلفات ١٠٥٠٠
٢- زلزله قیروکارزین در سال ٥١ به بزرگی ٦/٩ درجه ریشتر، تلفات ٤٠٠٠ نفر
٣- زلزله زرند در سال ٥٦ با بزرگی ٥/٩ درجه ریشتر، تلفات ٦٦٥ نفر
٤- زلزله طبس در سال ٥٧ با بزرگی ٧/١، تلفات ٢٥ هزار نفر
٥- زلزله قاین در سال ٥٨ با بزرگی ٧/١، تلفات ١٣٠ نفر
٦- زلزله سیرچ کرمان با قدرت ٧/٤، تلفات ١٣٠٠ نفر
٧- بیرجند سال ٧٦ با قدرت ٧/٣، تلفات ١٥٠٠ نفر
٨- زلزله رودبار سال ٦٩ شدت ٧/٤، تلفات ٣٥هزار نفر
٩- زلزله بم سال ٨٢ به بزرگی ٦/٥ که شهر بم را به کلی ویران کرد با حداقل ٤١ هزار کشته
١٠) زلزله سال ٨٣ زرند کرمان با قدرت ٦/٤درجه و تلفات ٦١٢ نفر؛
علاوه بر این در طول این مدت زلزلههای متفرقه دیگری مانند آوج، اهر و ورزقان و دیگر مناطق به وقوع پیوسته که تلفات جانی و مالی سنگینی به جا گذاشته است. همین زلزلههای ١٠ گانهای که از آنها به صورت گذرا یاد کردم حداقل ١٣٠ هزار نفر تلفات داشته است غیر از تلفات انسانی، هزاران رأس دام که همه هستی روستاییان است در این زلزلهها تلف شدهاند؛ اگر همان اقدامی که از سال ٨٣ به بعد در شهرستان زرند به وسیله دولت اصلاحات استارت آن زده شد و ادامه پیدا کرد در دیگر مناطق حداقل نسبت به بناهایی که باید حسب قانون- استاندارد ٢٨٠٠- در موقع صدور پروانه ساخت رعایت میشد و از نظر قانون الزامآور است، مورد توجه قرار میگرفت این میزان تلفات نداشتیم. قانون برای اجراست نه زینت کتاب.
کاش مسوولان حداقل در این مورد که ایران روی گسلهای متعدد زلزله قرار دارد و منطقهای زلزله خیز است مقاومسازی بناها را در دستور کار قرار میدادند تا بناهای جدیدالاحداث به سرنوشت مسکن مهر و دیگر بناهای انبوهی که به صورت تعاونی یا دولتی و خصوصی ساخته میشود گرفتار نمیشد و این میزان تلفات جانی و مالی نداشتیم.
نظر شما