فرزند خردسالم را چگونه با عکس پدر آرام کنم؟+مستند

به گزارش گروه پایداری خبرگزاری ایمنا، همسر شهید مدافع حرم «مهدی محمدی منفرد» در دلنوشته ای به مناسبت پخش فیلم مستند شهید از صدا و سیما نوشت:

گفتند قرار است مستند شهید «مهدی محمدی مفرد» پخش شود، تلویزیون را روشن کردم، ابوالفضل و علی‌اکبرم نیز کنارم بودند، به محض آمدن تصویر تو در قاب تلویزیون، علی اکبر به سمت آن رفت و با نشان دادن تصویر تو، کلمه «بابا» بر لبانش نقش بست، بدون اینکه حتی یکبار گفته باشم این عکس بابای توست! و تمام مستند را فقط برای بابا گفتنش گریستم و سوختم.

آری، بابا!

همسر شهیدم

مهدی جان!

یادت هست، بر مزارت آمدم و گفتم چند روزی است علی اکبر یکساله ام تو را صدا می زند، بابا گفتنش شروع شده است، اما نیستی تا جوابش دهی! یادت هست خواستم بابا گفتنش را جوابگو باشی!

آخر کودکی 4 روزه بود که پدر رفت و 34 روزه بود که خبر شهادت را آوردند، از پدر چه تصوری می تواند داشته باشد؟! آیا 4 روز آغوش پدر برای او کافی است؟! آیا تمام احساس پدرانه در این 4 روز برای او قابل درک است؟! خدای من، خدای مهربان من!

گاهی دلم می خواهد سر به کوه بگذارم و با تمام وجود فریاد بزنم که بابا برای بچه های من کم بود، کم، 4 روز برای علی اکبرم و 2 سال و 3 ماه برای ابوالفضلم!

و فقط تو میدانی که صبر در مقابل کودکان یتیمم یعنی چه؟! و فقط تو می توانی جای خالی این سهم بزرگ زندگی را، برایشان پر کنی.

همسر عزیزم

مهدی جان! بابای کودکانم

و حال به من بگو، کودک یک ساله و نیم خود را چگونه فقط با عکس تو و بابا بابا کردنش آرام کنم؟! چگونه چشم های منتظرش را جوابگو باشم که در میان باباها، بابای خود را جستجو می کند!؟ علی اکبرمان را دریاب که ادامه این مسیر، تنهایی ناممکن است، پس بیا که سخت، نیازمند یاری ات هستم.

س. طالبان شریف

همسر شهید مدافع حرم مهدی محمدی مفرد

شهید «مهدی محمدی منفرد» متولد مشهد مقدس بود و 38 سال سن داشت که زمستان سال 94 پس از پیگیری های بسیار برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه اعزام شد و پس از نزدیک به یک ماه در جریات عملیات آزادسازی نبل و الزهرا به شهادت رسید.

شهید محمدی تنها چند روز پس از تولد فرزند دومش به سوریه رفته بود.