در دل محلاتی که کمتر دیده میشوند، زنانی میان فشارهای اقتصادی، ترس از آینده و مسئولیت بزرگ مادری در مرز حذف و حیات هستند، مرزی که مراکزی همچون «امید مادر» در آن ایستادهاند تا دستان لرزان را بگیرند و راهی روشن پیش پایشان میگذارند تا به زندگی فرصتی دوباره بدهند.
در تاریکترین لحظهای که مادری تصمیم میگیرد قلب کوچکی از تپش بازبایستد، دستهای مهربان مراکز «نَفَس» پیش میآید؛ جایی که به جای پایان، آغاز دیگری نوشته میشود، این مراکز با امید و حمایت، صدای خاموش زندگی را دوباره به گوش مادران میرسانند و فرزندی که قرار بود نباشد، دلیل لبخند امروز مادر میشود.